نام پژوهشگر: نورالله قیصری
مرتضی شیری نورالله قیصری
در این تحقیق سعی شده است مفهوم هویت در جامعه ایران بر اساس نظریه تحلیل گفتمان در اندیشه سیاسی امام خمینی بررسی شود. ابتدا در یک نگرش تاریخی، گفتمان های هویتی در جامعه ایران تا پایان دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار می گیرد و دو عنصر هویت ساز جامعه ایران، یعنی عنصر ایرانیت و عنصر دین، مورد بررسی می شود. اما این عناصر در مواجه با غرب و تجدد دچار چالش می-شوند، چالشی که نخبگان جامعه ایران را درگیر خود کرد و بحرانی را فرا روی آنها قرار داد که در پی حل آن راهکارهای مختلفی ارائه دادند. با وجود گفتمانهای شکل گرفته که بعد از شهریور 1320 به وجود آمده بودند و در چهار گروه گفتمان ملی گرایی، گفتمان چپ و گفتمان پهلوی و گفتمان مذهبی تقسیم می شدند، هر یک در پی ارائه مفاهیم خود بودند، اما این چالش که جامعه ایرانی رادرگیر خود کرده بود همچنان ادامه داشت. ولی در ادامه، این گفتمان مذهبی بود که با عناصر هویتی خود، در پی بازسازی و احیاء سنت به حاشیه رفته خود بود، و امام خمینی به عنوان رهبر این گفتمان به سیاستهای گفتمان پهلوی که بر پایه سکولاریزم و باستانگرایی شکل گرفته بود واگنش نشان می دهند. امام خمینی با توجه به آموزه های اسلام (به عنوان دال مرکزی گفتمان مذهبی) به ارائه راهبردهای مطلوب هویتی خویش می پردازد و با حاشیه راندن گفتمانهای رقیب، گفتمان مطلوب خویش را ارائه می دهند. ما در این تحقیق به بررسی این راهبردها می پردازیم و رویکرد امام خمینی را به دیگر گفتمانهای رقیب مورد بررسی قرار می گیرد. واژهای کلیدی: گفتمان، هویت، راهبرد، امام خمینی
مسعود فولادفر محمد موسوی بجنوردی
چکیده: رقابت سیاسی را باید پدیده ای با کارکردهای متفاوت تعریف کرد که با رعایت شرط اساسی «در چارچوب بودن» می تواند باعث تقویت امنیت داخلی و ثبات سیاسی به واسطه ی توزیع قدرت میان افراد و گروه ها گردد. اگر رقابت سیاسی مبتنی بر جلوه های قانونمند نباشد، در آن شرایط زمینه شکل گیری خشونت سیاسی فراهم می گردد. اقدامات خشونت آمیز، تأثیر قابل توجهی بر امنیت ملی جوامع بر جای می گذارد، زیرا بسیاری از ستیزش ها و رویکردهای بی ثبات کننده را باید به عنوان نتیجه ی عدم رعایت قانون مندی های محیطی در روند رقابت های سیاسی دانست. در این پژوهش نگارنده تلاش می کند تا با بررسی شاخص ها و الزامات رقابت سیاسی به عنوان مقوله ای مفهومی به بررسی آراء و اندیشه های امام خمینی(ره) در این حوزه بپردازد. الگوی امام از آن حیث که بین دو بعد آرمانی و واقع بینانه ی مسئله پیوند می زند الگویی معتدل و در خور توجه می نماید. ایشان از یک سو معتقد به اصل وحدت همه جانبه و نفی اختلاف در بین گروه ها و احزاب بودند و از طرف دیگر مقتضای طبیعی سیاست را مد نظر داشتند که علی القاعده به بروز دیدگاه های رقیب می انجامد؛ در نتیجه قائل به اصل وحدت در مبانی و رقابت سالم در فروع بودند. با عنایت به مقتضیات زمانی و مکانی و نیاز مبرم جامعه سیاسی به تبیین الگوی «رقابت-امنیت»، طرح و بررسی دیدگاه های امام در این زمینه می تواند راهنمای سیاستگزاران و پیروان جریان های سیاسی مختلف در جامعه باشد.
مجید مطلبی نژاد سید صدرالدین موسوی
هدف عمده در تحقیق حاضر تبیین دیدگاههای امام خمینی(ره) نسبت به نظم بین الملل موجود (نظم دوقطبی) حاکم بر جهان ونظم بین الملل مطلوب از دیدگاه ایشان می باشداین پژوهش در سه فصل گردآوری شده است.در فصل اول نظریات اندیشمندان سیاسی نسبت به نظام بین الملل،بازیگران نظام بین الملل ورهیافت های موجود به نظام بین الملل مورد بررسی قرار می گیرد.در فصل دوم پس از بیان مبانی فقهی امام در رویکرد به نظام بین الملل به بررسی بازیگران نظام بین لاملل در دیدگاه امام وموضع گیری و انتقادات ایشان نسبت به نظم دو قطبی حاکم بر جهان پردهخته می شود.در فصل سوم پس از بررسی روکرد امام نسبت به انسان به بیان نظم بین الملل مطلوب در اندیشه سیاسی امام خمینی پرداخته می شود.
مجید میری نورالله قیصری
پس از تأسیس جمهوری اسلامی و ورود آن به جمع بازیگران سیاسی و بین المللی، حوزه اندیشه و عمل سیاسی با موضوعات و شرایط جدیدی مواجه شد؛ که توأمان فرصت ها و چالش هایی را برای حکومت پدید آوردند. از آنجا که مصلحت در راستای تحقق اهداف شرع و با هدف رعایت منافع مادی و معنوی فرد و جامعه اسلامی مطرح شده است؛ لذا دارای دامنه و قلمرویی وسیع است که ظرفیت ها و چشم انداز های نوینی را فراروی حکومت قرار می دهد اما آنچه از اهمیت ویژه ای برخوردار است چالش ها و شبهاتی است که فراروی آموزه ی مصلحت مطرح شده اند. پژوهش حاضر از یکسو متکفل فهم ماهیت و چیستی مبانی و مبادی مصلحت و تحلیل آن است؛ و از سوی دیگر درصدد شناخت و بررسی شبهات و چالش هایی است که فراروی آموزه ی مصلحت در اندیشه ی سیاسی امام خمینی(س) قرار دارند؛ چالش هایی از قبیل: فدا کردن دین به پای مصالح، عرفی شدن فقه در فرایند مصلحت سنجی، دشواری های تعیین ملاک و ضوابط تشخیص مصلحت، و... یافته های پژوهش: این پژوهش درصدد است با ارائه معرفتی صحیح و دقیق از مبانی نظری آموزه مصلحت در اندیشه ی سیاسی امام خمینی(س) و تبیینی صحیح از چالش ها و شبهات پیرامون مصلحت؛ از لحاظ نظری در فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی کلان نظام اسلامی و نیز به لحاظ عملی در اداره و مدیریت سیاسی جمهوری اسلامی موثر و راهگشا باشد.
حسین میرزایی غلامرضا خواجه سروی
در دنیای امروز واحد ها و بازیگران عرصه ی بین المللی بیش از پیش در هم تنیده شده اند ؛ به تعبیر دیگر مسائل و مصالح واحد ها و بازیگران عرصه ی بین المللی ، دیگر محصور در درون مرز های آن ها نیست . امروزه موضوعات داخلی و خارجی می توانند بر هم تاثیرات مستقیم و یا غیر مستقیم گذارند . کشور هااز جمله جمهوری اسلامی ایران نیازمند سیاست خارجی هستند و دولت هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به قدرت رسیده اند به اهمیت موضوع سیاست خارجی پی برده اند . دولت احمدی نژاد یعنی دولت های نهم و دهم نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و سیاست خارجی دولت وی علی رغم قرار گرفتن در ذیل ابر گفتمان انقلاب - اسلامی دارای برجستگی هایی نسبت به دول قبل از خود می باشد از جمله پی گیری سیاست خارجی تهاجمی نسبت به اسرائیل . در این پژوهش پژوهشگر در پی فهم میزان رضایتمندی دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه های سراسری شهر تهران نسبت به عناصر سیاست خارجی دولت احمدی نژاد مخصوصا در مورد مسئله اسرائیل می باشد . بر اساس نتایج به دست آمده نگرش دانشجویان نسبت به سیاست خارجی دولت احمدی نژاد در مورد موضوع اسراییل مثبت بوده است .
احمد یوسفی مقدم رهنی نورالله قیصری
در این تحقیق سعی شده ارتباط مفهوم قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی بر اساس نظریه موریس باربیه مورد ارزیابی قرار گیرد.فهم معنای قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی کمک می کند تا بسیاری از روابط قدرت و سازوکارهای حکومت در جمهوری اسلامی قابل درک باشد. تجربه تاریخی نشان می دهد که دین و سیاست رابطه ای چندجانبه در اندیشه سیاسی داشته اند. از برتری دین بر سیاست تا تبعیت دین از سیاست و همچنین تفکیک دین از سیاست مورد نظر بوده است. بر اساس نظریه موریس باربیه قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی به رویکرد تفوق دین بر سیاست نزدیک تر می باشد . در این تحقیق نشان داده شده امام خمینی بر اساس مفاهیم ، جایگاه خیر و شر در کلام شیعی ، ارتباط دنیا با اخرت. رابطه ایمان و عمل و تفسیر جایگاه پیامبر منابع قدرت سیاسی خود را تولید کرده است و برای ایجاد و بقای قدرت سیاسی سازو کارهایی مانند امت اسلامی ، تفاسیر پویا از عاشورا، انتظار و نهادسازی دیتی را طراحی کرده است. در پایان مشخص می شود امام خمینی با توجه به نگاه حداکثری به دین الهیات سیاسی خود را تنظیم نموده و توجه به همه امور دنیا را جزو اندیشه سیاسی خود قرار داده است. این رویکرد به این نتیجه می رسد که رسیدن به قدرت سیاسی به عنوان یک فرضیه دینی قابل تحقق است که به تکامل دین فردی و جمعی بسیار کمک می کند.
علی نیک نصر یحیی فوزی
چکیده ندارد.
سلیمان سلیمانی یحیی فوزی
چکیده ندارد.
میترا مجرب نورالله قیصری
در تفکرات سیاسی، مقولاتی وجود دارد که همواره مورد تأمل و اندیشه ورزی است یکی از مقولات که علاوه بر حوزه اندیشه های سیاسی به ابعاد دیگر معارف انسانی رسوخ کرده، مفهوم حاکمیت و قانون و رابطه بین آن دو است. و نیز آیا حاکمیت امری قانونی است یا اینکه حاکمیت و اراده فرمانروا تعریف کننده قانون، حدود، نحوه اجرا و نظارت بر آن است؟هر کدام از مکاتب مختلف حقوقی موجود بر اساس بینش خود پاسخی به این مسأله داده اند اما در دیدگاه امام خمینی(ره) تبیین رابطه قانون و حاکمیت منوط به تفکیک حوزه تشریع از حوزه اجرا است. در حوزه تشریع حاکمیت مطلق، از آن خداست، اما در حوزه اجرا و تصدی گری، انسان نیز فضایی برای اعمال حاکمیت دارد. به عبارت دیگر در اندیشه توحیدی حضرت امام خمینی(ره) قانونگذار حقیقی خداوند است. دولت و حاکمیت نیز عبارت است از اقتدار سیاسی ناشی از مشارکت امام و امت برای اجرای قانون الهی.از این رو حاکمیت از آن قانون است و همه تابع قانون بوده و هیچ کس فراتر از قانون نیست.
محمدرضا ربانی اسدالله بیات
توجه به جایگاه والای انسان و اهمیت آن در اندیشه های سیاسی از یک سو و نیز با عنایت به فراگیر شدن مباحث نوین در موضوع حقوق بشردوستانه و ابعاد داخلی و بین المللی آن که آثار و پیامدهای متعددی از جمله وظایف نوینی برای حکومت ها در پی دارد از سوی دیگر پرداختن به موضوع حقوق بشردوستانه از منظر حضرت امام خمینی را از دو جنبه دارای اهمین می گرداند: اولاً: روشن نمودن بخشی از نظریه عام سیاسی حضرت امام ره در باب حکومت و وظایف آن در ابعاد حقوقی بالاخص بعد بین المللی آن با عنایت به بنیان های نظری انسان شناختی و هستی شناختی نظریه حضرت امام ره که تاکنون تلاش قابل توجهی در این مورد صورت نپذیرفته است. ثانیا: موضوع حقوق بشردوستانه از جمله موضوعات بین المللی است که جزو مباحث روز ادبیات حقوق بشر بوده و نیز یکی از مسائل چالش زا در عرصه مناسبات بین المللی پیش روی ایران است فلذا با عنایت به دیدگاه و نگرش متفاوت جمهوری اسلامی که منبعث از اندیشه های حضرت امام ره و مکتب اسلام است، توجه به موضوع حقوق بشردوستانه و همچنین تبیین نگرش حضرت امام ره در این مورد و در ادامه یافتن پاسخ خایی برای این نوع چالش ها می تواند مفید باشد. پژوهش حاضر در پنج فصل و یک نتیجه گیری در انتها سعی در تبیین اندیشه حضرت امام رضوان اللله علیه در ارتباط با حقوق بشردوستانه دارد.
نورالله قیصری ابوالفضل شکوری
تحول در فرهنگ سیاسی، به معنای تغییر نگرش نسبت به سیاست است و آنچه به نگرش افراد و توده ها به سیاست شکل می دهد ، مجموعه ای از باورها، ارزشها و معتقدات است. سیاست نیز فرایند اتخاذ تصمیم و اجرای آن درامور عمومی توسط اجزای نهادی است که حکومت خوانده می شود. بنابراین تحول در فرهنگ سیاسی به معنای تحول در نگرش افراد و توده ها نسبت به حکومت و اجزای آن است. آغاز فرایند ، دامنه ، میزان و دوره زمانی تحول تابع عوامل مختلفی است که اجزای اصلی محیط زندگی فردی و جمعی ، یعنی محیطهای فیزیکی، اجتماعی و روانشناسانه را دستخوش تغییر می کند. عوامل بین المللی وخارجی چون استعمار و انتشار ، انتقال و غلبه فرهنگی، عوامل داخلی چون، تغییرات نسلی، مهاجرت، تحرک اجتماعی، تغییر مناسبات تولیدی، تغییرات نهادی و عواملی چون انگیزشهای درونی و مواجهه با شرایط نوظهور و همچنین عملکرد کارگزاران یا نخبگان سیاسی، در زمره مهمترین عوامل تغییردهنده محیط زندگی فردی و جمعی هستند. شدت و اهمیت این عوامل از یک جامعه به جامعه دیگر متفاوت است . در دوران مورد بحث یعنی از نهضت تحریم تنباکو 1270 تا تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی 1304 هجری شمسی، نخبگان ، مهمترین نقش را در تحول فرهنگ سیاسی در ایران ایفا کرده اند. عملکرد نخبگان سیاسی درایران ، بویژه نخبگان بر قدرت یا کاندیدا، درتغییر این محیطها، بویژه محیط روانشناسانه افراد و توده ها ، خواه عمدی و یا غیرعمدی ، تابع الگوی روابط درونی آنها، تنوع و ضرورتهای کارکردی رژیم سیاسی ایران و گفتمان سیاسی نخبگان بوده است. به عبارتی نوعی هم تغییری بین این عوامل و تغییرات در نگرش توده های ایران نسبت به حکومت در این دوره مشاهده می شود. انتشار مفاهیم سیاسی جدید، ارائه الگوهای بدیل نظام سیاسی و انتقاد از شرایط اجتماعی و سیاسی توسط نخبگان کاندیدا از طریق ساز و کار اطلاع رسانی خاص جامعه ایران ، مهمترین شیوه نخبگان در تغییر فرهنگ سیاسی ایران در این دوره بوده است