نام پژوهشگر: اشرف ترکیان
حسین ترک علی اصغر سپاهی
منطقه جنوب تویسرکان در غرب ایران و بخشی از نوار دگرگونی سنندج- سیرجان است و متشکل از سنگ های دگرگونی ناحیه ای و مجاورتی است که با توده های نفوذی فلسیک، حدواسط و مافیک قطع شده اند. حداقل یک دگرگونی ناحیه ای و یک دگرگونی مجاورتی در منطقه حادث شده است. ابتدا دگرگونی ناحیه ای، اسلیت ها، فیلیت ها، کلریتوئید شیست ها، مرمرها، متاولکانیک ها، ماسه سنگ های دگرگون شده و گارنت شیست ها را در حد رخساره شیست سبز ایجاد کرده است. متعاقب دگرگونی ناحیه ای، این منطقه تحت تأثیر توده های نفوذی جنوب تویسرکان و غرب سامن (جنوب غرب ملایر) قرار گرفته و دگرگونی مجاورتی به وقوع پیوسته است. در این دگرگونی، انواع هورنفلس ها در رخساره آلبیت- اپیدوت هورنفلس و هورنبلند هورنفلس ایجاد شده است. زون های دگرگونی ناحیه ای شامل زون های کلریت، کلریتوئید ± کلریت، بیوتیت و گارنت و زون های دگرگونی مجاورتی شامل کردیریت، کردیریت ± آندالوزیت و کردیریت ± پتایسم فلدسپار می باشد. زون های دگرگونی در منطقه افزایش درجه دگرگونی به سمت توده های نفوذی را نشان می دهند. با استفاده از واکنش های دگرگونی دما و فشار در طی دگرگونی ناحیه ای به ترتیب 480-300 درجه سانتی گراد و 3-5/1 کیلوبار و در طی دگرگونی مجاورتی 600-400 درجه سانتی گراد و 5/2-1 کیلوبار می باشد. شواهد صحرایی، میکروسکوپی و ژئوشیمیایی نشان دهنده این مطلب است که پروتولیت سنگ های دگرگونی منطقه مورد مطالعه شامل شیل ها و سیلتستون ها با میان لایه هایی از ماسه سنگ ها، سنگ های ولکانیکی بازیک- حدواسط و سنگ های آهکی می باشند. پروتولیت سنگ های دگرگونی، بیشتر از نوع پلیتی و به مقدار کمتر، ماسه سنگی می باشند. مسیر p-t-t این منطقه، در روی نمودار p-t، در جهت حرکت عقربه های ساعت بوده و با تزریق توده های نفوذی، دما افزایش یافته است. بعد از این مرحله، دگرگونی پسرونده رخ داده و دما کاهش یافته، اما فشار ایزوباریک می باشد.
طاهره شعبانی اشرف ترکیان
منطقه مورد مطالعه بخشی از توده گرانیتوئیدی جنوب قروه در80 کیلومتری شمال غرب همدان در پهنه سنندج-سیرجان است، محدوده مورد مطالعه بین طول های جغرافیایی ´45 °47 تا ´51 °47 و عرض های جغرافیایی ´50°34 تا´05 °35 واقع شده است. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات میکروسکوپی، سنگ میزبان عمدتاً از گرانودیوریت، گرانیت، تونالیت و دیوریت تشکیل شده است. انکلاوهای ماگمایی موجود در این منطقه بر اساس شکل، بافت و ترکیب کانی شناسی و ماهیت ژئوشیمیایی به سه گروه انکلاوهای میکروگرانولار فلسیک (fme)، انکلاوهای میکروگرانولار مافیک (mme) و انکلاو گابرویی قابل تقسیم می باشند. در منطقه مورد مطالعه انکلاوهای میکروگرانولار مافیک بسیار بیشتر از انکلاوهای میکروگرانولار فلسیک و گابرویی هستند، به همین علت تمرکز اصلی این پایان نامه بر روی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک می باشد. ترکیب سنگ شناسی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک در محدوده دیوریت و کوارتز دیوریت، قرار دارد. این انکلاوها دارای اشکال گرد، بیضوی تا زاویه دار و نامنظم هستند. سطوح تماس انکلاوها با میزبانشان صاف، کنگره دار (cuspate) و در مواردی به صورت مرزهای تدریجی و مبهم است. قطر این انکلاوها از حدود چند میلی متر تا 3 متر در تغییر است، دانه ریز بودن انکلاوها نشانه سرد شدن سریع مذاب سازنده آن در هنگام ورود به داخل ماگمای میزبان است. حضور انکلاوهای میکروگرانولار و ویژگی های ماکروسکوپی این انکلاوها مانند اندازه دانه، مورفولوژی، سطح تماس با میزبان هایشان به همراه مشاهدات پتروگرافی مانند حضور فنوکریست فلدسپار با بافت پویکیلیتیک، خوردگی و تحلیل رفتگی پلاژیوکلاز، حضور بسته های مافیک آمفیبول، آپاتیت های سوزنی، تیغه های پلاژیوکلاز کوچک درون پلاژیوکلاز بزرگ تر و دایک-های سین پلوتونیک (synplutonic dyke) دیوریتی، همگی آمیختگی ماگمایی (magma mingling) را تأیید می کنند. تمودارهای مختلف جدایش محیط زمین ساختی حاکی از نفوذ انکلاوها و میزبان آن ها در یک محیط وابسته به قوس آتشفشان در حاشیه فعال قاره ای است که با توجه به پیشینه زمین شناسی منطقه، این پدیده با فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر میکروپلیت ایران مرکزی همراه بوده است. انکلاوها و سنگ های میزبانشان از لحاظ ژئوشیمیایی نیز با یکدیگر تفاوت های قابل توجهی نشان می دهند. علاوه بر این انکلاوها نسبت به میزبان از عناصر lree و lile تهی و از عناصرhree و ti غنی شده اند، لذا به نظر می رسد این دو گروه سنگی شاید از دو ماگمای مختلف منشأ گرفته و در اثر فرآیند آمیختگی ماگمایی در جوار یکدیگر قرارگرفته باشند. به نظر می رسد انکلاوهای میکروگرانولار مافیک و میزبان آن ها هر دو از پوسته زیرین ریشه می گیرند، ولی غنی شدگی بیشتر انکلاوها از hree عمق بیشتری را برای انکلاوها تداعی می کند و ماگماهای بازالتی حاصل از گوشته که در پوسته زیرین جایگزین شده اند محتمل ترین منشأ برای ذوب بخشی سنگ های پوسته زیرین بوده اند.
فاطمه حاجیان فرهاد آلیانی
مجموعه پلوتونیک الوند در جنوب و غرب همدان و با گسترش تقریبی 400 بین شهرهای همدان و تویسرکان، با سن جایگیری ژوراسیک میانی و در زون سنندج ـ سیرجان قرار دارد. در نمونه های مختلف جمع آوری شده از سنگ های این توده که عمدتا شامل سنگ های مونزوگرانیتی تا تونالیتی، سینوگرانیت و گرانودیوریت، همراه با رگه های پگماتیتی و?آپلیتی می باشد، بیوتیت بخش عمده کانی های فرومنیزین را در گرانیت های پورفیروئیدی تشکیل می دهد. نمونه های منتخب جهت آنالیز?کانی های فیلوسیلیکات، با استفاده از روش الکترون ریزپردازش (?mpa)مورد بررسی قرار گرفتند. این نمونه ها غالبا تفاوت کمی را در مقدار ? و نشان می دهند. در چهارگوش بیوتیت (آنیت ـ سیدروفیلیت ـ فلوگوپیت ـ ایستونیت) بیوتیت های تیپ s همدان، که ازتبلور ماگماهای حاصل از مواد متارسوبی مشتق شده اند، دارای محتوی در حدود 4/1-75/1 اتم در هر واحد فرمولی و مقدار در حدود 0.6-0.7 می باشند. این بیوتیت ها در نمودار بین خطوط و قرار می گیرد که تبلور در شرایط نسبتا احیایی را نشان می دهد. این شواهد بیانگر?این است که آلومینیوم پوسته ای طی فرایند هضم یا آناتکسی در ماگمای مادر مشارکت داشته است. دمای تبلور گرانیت در حدود 750 تا 850 درجه و فوگاسیته اکسیژن در حدود 10 بار?می باشد. ترکیب بیوتیت منعکس کننده طبیعت اولیه ماگمای مادر است. البته ترکیب بیوتیت را به تنهایی بدون در نظر گرفتن سایر پارامترها نمی توان برای تعیین شرایط تکتونوماگمایی بکار برد.
زینب دارایی زاده اشرف ترکیان
افیولیت کرمانشاه در غرب ایران جای دارد و به کمربند کوهزایی زاگرس متعلق است، یک مجموعه(کمپلکس) افیولیتی به شدت گسیخته است. مجموعه افیولیتی کرمانشاه دارای سه برونزد در نواحی زیر است: 1- شمال شرق کرمانشاه (ناحیه صحنه) 2- جنوب شرق مجموعه قبلی یعنی در ناحیه ارگنه 3- در ناحیه هرسین. به طور کلی مجموعه افیولیتی کرمانشاه از نظر لیتولوژی از پایین به بالا شامل: 1. سنگ های اولترامافیک با بافت تکتونیت شامل هارزبورژیت، دونیت و لرزولیت که توسط دایک های رودنژیتی و تالکی قطع شده اند. 2. سنگ های اولترامافیک با بافت کومولا شامل هارزبورژیت و دونیت 3. سنگ های مافیکی شامل گابروهای پگماتوییدی، تروکتولیت ها، گابروهای میلونیتی، گابروهای ایزوتروپ، گابروهای معمولی و گابروهای آمفیبول دار 4. پلاژیوگرانیت ها که در بعضی جاها توسط دایک های دیابازی قطع شده اند 5. دایک های صفحه ای دلریتی 6. بازالت بالشی و ماسیو 7. آهک های پلاژیک و رادیولاریت های کرتاسه فوقانی. دایک های صفحه ای بخش مهمی از این سکانس افیولیتی را تشکیل می دهند. بهترین برونزد دایک های صفحه ای این افیولیت در جنوب صحنه است. این دایک ها در بخش تحتانی، گابروهای آمفیبول دار بالای اتاق ماگمایی را قطع کرده و در پلاژیوگرانیت ها نفوذ کرده اند. در بخش فوقانی توسط بازالت ها پوشیده شده اند. بدیهی است بدلیل عملکرد فرایند های تکتونیکی (گسله ها) شواهد کاملاً واضحی از این دایک ها در پیلولاواها مشاهده نمی شود. مطالعات پتروگرافی نشان می دهد که سنگ های سازنده این دایک ها دارای ترکیب بازالتی (دلریتی) و بافت غالب اینترگرانولار، اینترسرتال و پورفیروئید است. کانی های تشکیل دهنده این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، هورنبلند، کوارتز، اسفن، ماگنتیت، اپیدوت، پرهنیت ـ پامپله ایت و کلریت می باشند. الیوین و ارتوپیروکسن در دایک های صفحه ای یافت نشده است. وجود کانی هایی مثل کلریت، پرهنیت ـ پامپله ایت، ماگنتیت، هورنبلند، اسفن، اپیدوت، کلسیت، کوارتز ثانویه و آلبیت بیانگر این موضوع است که آنها تحت تأثیر دگرگونی بستر اقیانوسی قرار گرفته اند و شرایط دگرگونی از رخساره زئولیت تا شیست سبز را متحمل شده اند. الگوی بهنجار شده عناصر hfs و lil نسبت به گوشته، غنی شدگی را برای هر دو سری عناصر (به استثنای nb) نشان می دهد ولی غنی شدگی درعناصر lil بیشتر است که می تواند ناشی از تأثیر آلتراسیون باشد. مطالعات ژئوشیمیایی نشان می دهد که سنگ های سازنده ی این دایک ها از یک مذاب اولیه با مشخصه غنی شدگی از عناصر کمیاب خاکی سبک تشکیل شده و طرح های عناصر کمیاب ناسازگار خاستگاه جزیره قوسی آنها را به اثبات می رساند. این داده ها همچنین نشان می دهند که ماگمای سازنده این دایک ها، یک ماگمای ساب آلکالن تولئیتی غنی از منیزیم و فقیر از پتاسیم بوده است که از یک گوشته تهی شده با درجه ذوب بخشی بالا منشأ گرفته است. تعدادی پارامترهای ژئوشیمی حاکی از این واقعیت هستند که دایک های افیولیت کرمانشاه مشخصات انتقالی بین بازالت تیغه میان اقیانوسی و تولئیتی جزایر قوسی دارند، بنابرین دایک های افیولیت کرمانشاه در یک خاستگاه حوضه پشت قوسی یا زون supra- subduction تشکیل شده اند. طبیعیت تولئیتی ماگمای درگیر در تشکیل پوسته اقیانوسی بیانگر این است که پشته قدیمه دارای نرخ گسترشی تند بوده است. بر اساس شواهد پتروگرافی و مقطع گوشته ای هارزبورژیتی مجموعه افیولیتی مورد بررسی (افیولیت های هارزبورژیتی) و همچنین شواهد ژئوشیمیایی مبنی بر پرمنیزیم بودن ماگمای سازنده این مجموعه و از طرفی نرخ گسترش تند ریفت سازنده پوسته اقیانوسی نئوتتیسی می توان استنباط کرد که ماگمای اولیه در ساخت مجموعه افیولیتی کرمانشاه، یک ماگمای پیکریتی بوده است. وجود سنگ های رسوبی متشکل از سنگ های آهکی (آهک بیستون) و چرت، به ویژه چرت های رادیولاریتی در مجموعه مورد بررسی بیانگر تشکیل این مجموعه در اعماق زیاد دریا می باشد. بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پیشین می توان اذعان داشت جایگزینی مجموعه افیولیتی کرمانشاه قبل از مائستریشتین و ائوسن بوده است، لذا می توان سن تشکیل شدن این مجموعه را کرتاسه دانست.
لیلا نوری هندی اشرف ترکیان
توده نفوذی قلای لان بخشی از نفوذ های موجود در جنوب-جنوب غرب قروه است. بر اساس مشاهدات صحرایی و ویژگی های کانی شناسی این نفوذی مورد مطالعه شامل سه واحد دیوریت، گرانیت و گرانیت پورفیری می باشد. سنگ های این واحدها از نظر ژئوشیمی از نوع i، کالک آلکالن و از نظر درجه اشباع از آلومینیم (asi) متاآلومین هستند. بین واحدهای دیوریت و فلسیک (گرانیت و گرانیت پورفیری) شکاف مشخصی در فاصله محتوای سیلیس (68-53) درصد وزنی مشاهده می شود، با توجه به این موضوع به نظر می رسد که واحد دیوریتی از منشأ مختلفی سرچشمه گرفته و یا فرآیند ماگمایی متفاوتی در تشکیل این واحد موثر بوده است. در واحد دیوریتی پایین بودن نسبت های (al2o3/feo+mgo+tio2) و (na2o+k2o/(feo+mgo+tio2) و تمرکز پایین نسبت rb/sr(کمتر از 6/0) بر ذوب بخشی منابع پوسته زیرین به واسطه ذوب بدون آب آمفیبولیت برای این واحد اشاره دارد. حجم زیاد سنگ های فلسیک (گرانیت و گرانیت پورفیری)، میزان پایین عناصر انتقالی ( ni،cr ، co و v)، مقادیر پایین نسبت عناصر nb/la و nb/ce و پایین بودن مقدار mg# نشان می دهند که منشأ ماگمای اولیه واحد فلسیک احتمالاً در اثر ذوب بخشی پروتولیت های پوسته ای (متاگری واک ها) به وجود آمده است و ماگماهای بازالتی حاصل از گوشته که در پوسته زیرین جایگزین شده اند محتمل ترین منشأ گرمایی برای ذوب بخشی بوده اند. حضور آپاتیت های سوزنی شکل، بافت آنتی راپاکیوی، غربالی و دو نسل پلاژیوکلاز در سنگ های منطقه بیانگر آن است که فرایندهای آلایش و آمیختگی ماگمایی (اختلاط ساده مکانیکی) در تغییر و تحولات توده نفوذی مورد مطالعه، نقش داشته اند. نمودارهای تفکیک کننده محیط تکتونیکی، پایین بودن نسبت nb/u و nb/y و مقادیر بالای نسبت ba/nbبیانگر محیطی مرتبط با فرورانش در حاشیه فعال قاره ای برای این توده می باشد.
مژگان رضایی اشرف ترکیان
محدوده مورد مطالعه در بخش شمال غرب نوار نفوذی و دگرگونی سنندج - سیرجان، جنوب شرقی شهرستان قروه در استان کردستان و در بین طول های جغرافیایی´ 45? 47- ? 48 و در عرض های جغرافیایی? 35 - ?10 ? 35 واقع است. سنگ های آذرین منطقه شامل گرانیت، گرانودیوریت و دیوریت به سن ژوراسیک فوقانی، در سنگ های دگرگونی میکاشیست، آمفیبول شیست و مرمر به سن تریاس - ژوراسیک تزریق و جایگزین شده اند. بخش گسترده-ای از این سنگ ها پس از تکوین بر اثر دگرگونی دینامیک مرتبط با رویدادهای دگرگونی فاز پیرنئن و قرارگیری در پهنه های برشی، میلونیتی، جهت یافته و دگرریخته شده اند. سنگ های میلونیتی دارای برگواره ی شیب دار میلونیتی، اغلب در امتداد شمال غرب- جنوب شرق و شیب به سمت شمال شرق می باشند. همچنین برخی از آنها کمی چین-خوردگی نشان می دهند. میل خطواره کشیده کانیایی در این میلونیت ها کم تا متوسط و همگی به سمت شمال شرق است. نشانگرهای جهت برش نظیر برگوارگی، خطوارگی، چین های برشی به صورت اشکال s، چین های غلافی، عدسی های کوارتزی نامتقارن، نوارهای برشی sو c، میکاهای ماهی گون و پورفیروکلاست های پوششی، بیانگر حرکت شیب لغز نوع معکوس پهنه های برشی مرتبط با دگرشکلی دوم احتمالاً به سن کرتاسه فوقانی در منطقه می-باشند. در این سنگ ها، ریزساختار های متنوعی تشکیل شده که نشان دهنده ی تغییرات ساختاری در دمای کمتر از 250 تا کمتر از 570 درجه سانتیگراد است. با توجه به اینکه مجموعه گرانیتوئیدی قسمت اعظم سنگ های با ویژگی میلونیتی، جهت یافته و دگرریخته منطقه را تشکیل داده اند، مطالعات ژئوشیمی این پژوهش بر روی آنها متمرکز شده است. مطالعات صحرایی، کانی شناسی، سنگ شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهند که گرانیتوئیدهای مورد مطالعه در زمره گرانیتوئیدهای i قرار دارند. ماهیت ماگمای سازنده این مجموعه کالک آلکالن و غنی از پتاسیم بوده و از نظر درجه اشباع از آلومینیم (asi)، با توجه به تفریق یافتگی نمونه ها و فرایند متاسوماتیسم، پرآلومین می باشد. این نمونه ها محتوای sio2 65% تا 78% می باشند. شواهد ژئوشیمیایی عناصر کمیاب همچون غنی شدگی از عناصر pbو lile در کنار آنومالی منفی عناصرhfse و نسبت های پایین nb/y و rb/nb نشان می دهند که منشا ماگمای اولیه از پوسته زیرین قاره ای بوده که در طی یک حاشیه ورقه همگرا ایجاد شده است.
مینا تبریزی علی اصغر سپاهی گرو
مجموعه پلوتونیک الوند شامل ماگماهایی با ترکیب متفاوت می باشد که در زمان های مختلف تزریق شده و باعث تشکیل سنگ های پلوتونیک با ترکیب متنوع، دایک های مافیک و دایک های فلسیک (پگماتیت ها و آپلیت ها) شده است. گرانیت های پورفیروئید بیشترین حجم توده پلوتونیک الوند را شامل می شوند و با توجه به شواهد صحرایی و شیمی سنگ ها، این گرانیت ها در دو مرحله تزریق شده اند. دسته ای از دایک های فلسیک (آپلیت ها و پگماتیت ها) درون توده نفوذی (تبلور در مراحل پایانی سرد شدن ماگما) و دسته ای دیگر در سنگ های دگرگونی تزریق شده اند. پگماتیت ها و آپلیت ها بر اساس ترکیب کانی شناسی به پگماتیت های تورمالین-گارنت-موسکویت دار، آلومینیوسیلیکات دار، تورمالین دار و میکا دار و آپلیت های تورمالین دار، گارنت-دار و تورمالین-گارنت-موسکویت دار و از لحاظ ژئوشیمیایی به پگماتیت ها و آپلیت های سدیک و پتاسیک تقسیم می شوند. سنگ های میزبان و دایک های مافیک با ظاهری تیره رنگ، ساخت توده ای و پورفیری به همراه کانی های پلاژیوکلاز، آمفیبول و پیروکسن که در بعضی از آنها درشت بلور کوارتز وجود دارد، دیده می شوند. با این حساب دایک های مافیک-حدواسط منطقه تاریک دره و چشمه قصابان توانسته اند در سنگ میزبان هایی با ترکیب متفاوت (مافیک-حدواسط-اسیدی) نفوذ کنند که این امر باعث تغییراتی در ترکیب شیمی بعضی از آنها شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی قسمت های اصلی توده گرانیتوئیدی به تیپ s تعلق دارد. از لحاظ ویژگی های ژئوشیمیایی به سری کالک آلکالن غنی از پتاسیم و از نظر درجه اشباع آلومین به سری پرآلومین تعلق دارد. این توده در عناصر nb، ta، ti، y، hf، zr و hree تهی شدگی و در عناصر lil و lree غنی شدگی نشان می دهد که شبیه به توده های زون فرورانش حاشیه قاره ها می باشد. دایک های فلسیکی که درون گرانیت های پورفیروئید نفوذ کرده اند ،حاصل تفریق بوده و به سری کالک آلکالن تعلق دارند. این دایک ها از نظر درجه اشباع آلومین در محدوده پرآلومین قرار می گیرند. دایک های مافیک موجود در منطقه نیز دارای تیپ i بوده و به سری کالک آلکالن، و تولئیتی و متاآلومین تعلق دارند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی عناصر کمیاب بر روی نمودارهای عنکبوتی،کلیه دایک های فلسیک و مافیک و سنگ میزبان مافیک در عناصر nb، ta، ti، y، hf، zr و hree تهی شدگی و در عناصر lil) ،k, rb, cs) و lree غنی شدگی نشان می دهند که بیانگر محیط فرورانش (فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر زون سنندج-سیرجان) می باشد. در واقع آنومالی منفی نشان دهنده محیط کالک آلکالن قوسی در ارتباط با فرورانش و آنومالی مثبت در دایک های مافیک نشان دهنده تحرک عناصر در زون فرورانش توسط سیالات آبگون و در دایک های فلسیک نشان دهنده نقش پوسته در تحول آنهاست. با توجه به نمودار اکسیدهای اصلی و عناصر کمیاب در مقابل سیلیس و نمودارهای عنکبوتی می توان استنباط کرد که این دایک ها در اثر فرایند تبلور تفریقی حاصل شده اند و با سنگ های مافیک-حدواسط منطقه هم منشاٌ می باشند. براساس آنالیزهای انجام شده گارنت های موجود در پگماتیت ها از نوع آلماندن و اسپسارتین می باشند ( sps61.5- alm34.6-grs3.1-prp0.8). بیوتیت های موجود در آپلیت ها، کوارتزمونزودیوریت و الیوین گابرو از نوع سیدروفیلیت و میکای سفید موجود در پگماتیت و آپلیت منطقه در محدوده بین موسکویت و سلادونیت قرار می یرند. پلاژیوکلازهای موجود در پگماتیت ها، آپلیت ها و کوارتزمونزودیوریت از نوع غنی از آلبیت برای پگماتیت ها و آپلیت ها، و از نوع الیگوکلاز برای کوارتزمونزودیوریت بوده که به ترتیب دارای (%98-95ab=)، (%93-87ab=) و (%71-70ab=) می باشند. پتاسیم فلدسپارهای موجود در پگماتیت ها دارای ناخالصی آلبیت تا حدود 50% می باشند. آلانیت های موجود در پگماتیت ها از نوع غنی از ce می باشند.
نفیسه صالحی اشرف ترکیان
منطقه مورد مطالعه در شمال شرق قروه، در استان کردستان واقع است و برمبنای تقسیم بندی های ساختمانی ایران بخشی از زون سنندج - سیرجان می باشد. حضور بمب های آتشفشانی با هسته هایی از زینولیت های گنیسی حاکی از وقوع انفجار در مقاطعی از فعالیت این آتشفشانها است که منجر به تشکیل سنگ های بازالتی و بازانیتی است. این سنگها در نورم خود نفلین می سازند. مخروط های آتشفشانی در این منطقه استراتوولکان هستند. در مطالعات میکروسکوپی این سنگها حضور فنوکریست های کلینوپیروکسن در کنار الیوین و بیوتیت قابل توجه است. خمیره این سنگها ازمیکرولیت های پلاژیوکلاز و پیروکسن تشکیل شده و شیشه قهوه ای رنگ همراه با کانی های کدر فضای بین آنها را پر می کند. بافت غالب سنگ ها میکرولیتیک پورفیریک است. حضور بافت غربالی در کلینوپیروکسن ها حاکی از اقامت های کوتاه مدت در اتاقک های ماگمایی کم عمق پیش از فوران است. زینوکریست های کوارتز، فلدسپات و پلاژیوکلاز، حاشیه مضرس بلورهای کلینوپیروکسن و منطقه بندی ترکیبی موجود در این بلورها نشانه های وقوع آلایش پوسته ای و عدم تعادل ماگمایی هستند. گدازه های بازالتی مورد بررسی در سری آلکالن قرار می گیرند و در نمودارهای هارکر شاخصه های وقوع تبلور تفریقی را نشان می دهند. چنانکه با کاهش میزان mgo و پیشرفت روند تبلور میزان cao،feo و tio2 نیز کاهش می یابد و محتوی sio2 افزایش پیدا می کند. از نظر محیط تکتونیکی این گدازه ها در گروه آتشفشان های وابسته به محیط های کششی آغازین ریفت های درون صفحات قاره ای قرار می گیرند. از نظر ژئوشیمیایی آنومالی منفی درti، zr، ta-nb، آنومالی مثبت pb، غنی شدگی از عناصر lilچون ba ، th و غنی شدگی در عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین عدم ثبات نسبت-های ce/pb و nb/u و تغییرات نسبت های عنصر zr در برابر nb و ce، همراه با مقادیر بالای n(la/yb) از شاخص های وقوع آلایش پوسته ای است. نسبت های پایینzr/nb و y/nb، مقادیر مثبت ?nb و 1>nb/la منشا گرفتن سنگ های آتشفشانی مورد بررسی را از یک منشا شبه oib غنی شده لیتوسفریک نشان می دهد. مقادیر n (dy/yb)> 6/1 و نسبت-های بالایی از n(tb/yb)، نشان می دهد که این مذاب تشکیل دهنده این سنگ ها از یک منبع گارنت لرزولیتی با ذوب بخشی کمتر از 1 درصد ایجاد شده است، که این مسئله با غنی شدگی در lree هماهنگ است. بر مبنای نتایج حاصل فعالیت های آتشفشانی در شمال شرق قروه در نتیجه حرکات کشویی گسل های عمیق موجود در منطقه در طی فاز کششی پس از فرورانش رخ داده است.
معصومه کرد اشرف ترکیان
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در 20 کیلومتری شمال شرق شهرستان قروه واقع شده است. در تقسیمات زمین شناسی، جزء زون سنندج- سیرجان می باشد. محدوده مورد مطالعه در حد فاصل عرض های جغرافیایی?28 ?35 تا30 ?35و طولهای جغرافیایی?87 ?47 تا?00 ?48 واقع شده است. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافی سنگ میزبان عمدتاً بازالت و الیوین بازالت هستند. در سنگ های میزبان مخروط های آتشفشانی قزلجه کند و دیرکلو انکلاوهای گنیسی و اولترامافیک مشاهده می شود. انکلاوهای گنیسی از دیدگاه ژئوشیمیایی از نوع ارتوگنیس هستند. با توجه به مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی انکلاوهای گنیسی در واقع قطعات کنده شده ی پی سنگ می باشند که در حین فوران انفجاری به داخل گدازه افتاده اند.انکلاوهای اولترامافیک بر اساس ترکیب کانی شناسی مودال از نوع کلینوپیروکسنیت هستند. این انکلاوها دارای اشکال کروی و بیضوی است و سطح تماس آن ها با میزبان شان به صورت مرزهای تدریجی است و از لحاظ شیمیایی و ترکیب کانی شناسی نرماتیو با میزبان خود تفاوت چندانی ندارند. از آن جایی که در نمودارهای فراوانی عنکبوتی و ree، انکلاوهای کلینوپیروکسنیتی با سنگ میزبان خود روند بسیار مشابهی نشان می دهند که این موضوع بیانگر اتولیت بودن آنهاست. بنابراین با توجه به دلایل فوق،انکلاوهای کلینوپیروکسنیتی از تبلور جزء به جزء مایعی با ترکیب شیمیایی مشابه میزبان، بوجود آمده اند. وجود بافت گلومرو- پورفیریک در مقاطع میکروسکوپی و روند تغییرات در نمودارهای زوج عناصر ناسازگار- ناسازگار و سازگار- ناسازگار می تواند بیانگر تبلور تفریقی باشد. در بررسی های پترولوژیکی، حضور انکلاوهای گنیسی و زینوکریست های کوارتز از شواهد آلایش پوسته ای ماگمای تشکیل دهنده آنها است. آنومالی مثبت pb و cs، غنی شدگی lree، وجود مقادیر بالای la/nb، آنومالی منفی zr، nb و ta و غنی شدگی از عناصرlile مثل rb، ba و k و همچنین th از شواهد شیمیایی آغشتگی ماگمای مشتق شده از گوشته در طی صعود با پوسته قاره ای است. بررسی این پژوهش نشان می دهد که سنگ های منطقه با پوسته زیرین آلایش یافته اند. با توجه به محلی بودن فوران ها، توپوگرافی پست و حجم کم محصولات فورانی و همچنین وفور شکستگی ها و گسلهای امتدادلغز در منطقه مورد مطالعه، به نظر می رسد ماگماتیسم آن، پیامد یک ریفتینگ محلی و بازشدگی در امتداد گسله ها عمیق بوده که به صعود ماگمای حاصل از گوشته غنی شده به سطح منجر شده است.
زهرا ایرانی اشرف ترکیان
منطقه ی مورد مطالعه در محدوده نوار نفوذی و دگرگونی سنندج - سیرجان، شمال شرق شهرستان سنقر در استان کرمانشاه، بین طول های جغرافیایی ?00°48-?30°47 و عرض های جغرافیایی ?00°35-?30°34 واقع شده است. براساس مشاهدات صحرایی و ویژگی های کانی شناسی، این مجموعه متشکل از دو واحد اصلی مافیک-حدواسط و گرانیت هاست که با نفوذی های اندک گابرویی همراه است. مطالعات کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهند که ماگمای تشکیل دهنده ی این مجموعه از نوع i ، آهک-قلیایی و متاآلومین تا کمی پرآلومین است. روندهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی، کمیاب و کمیاب خاکی پیوستگی طیف ترکیب سنگ ها و خویشاوندی آن ها را نشان می دهد. نمودارهای عناصر سازگار- ناسازگار بر نقش فرآیند تبلور تفریقی در ژنز این سنگ ها دلالت دارد. است. غنی شدگی از lile و تهی شدگی آن ها از hfse بیانگر ماگماتیسم متاآلومین نوع i قوس های آتشفشانی (vag) است. پایین بودن نسبت های (al2o3/(feot+mgo+tio2 و (na2o+k2o)/(feot+mgo+tio2) و شواهد ژئوشیمی عناصر نادرخاکی و عناصرکمیاب نشان می دهند که خاستگاه ماگمای اولیه پوسته ی زیرین است که طی یک حاشیه ی ورقه ی همگرا ایجاد شده است. نمودارهای مختلف جدایش محیط زمین ساختی نیز حاکی از نفوذ این مجموعه در یک محیط وابسته به قوس آتشفشان در حاشیه ی فعال قاره ای است که با توجه به پیشینه ی زمین شناسی منطقه، با فرورانش پوسته ی اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی همراه بوده است. شواهد بافتی، کانی شناسی و ژئوشیمی جهت اثبات رخداد فرایند متاسوماتیسم در واحد اسیدی توده ی نفوذی مورد مطالعه عبارتند از: تأثیر حرکات زمین ساختی، نطفه زایی آلکالی فلدسپار بر روی پلاژیوکلاز و تشکیل پلاژیوکلاز شطرنجی، پرتیت-های جانشینی، رشد درشت بلورهای آلکالی فلدسپار، بیوتیت های تکه تکه، روند غیرخطی در نمودارهای k2o-na2o، na2o-sio2 و rb-sio2. این شواهد در واحد مافیک-حدواسط توده ی نفوذی مورد مطالعه عبارتند از: تغییر ترکیب معکوس در پلاژیوکلاز از مرکز به حاشیه، تجزیه ی کانی های سیلیکاته ی دما بالا به کانی های پایدار دما پایین، بالا بودن مقدار اسفن و آپاتیت نمونه ها. بر اساس شواهد ذکر شده نوع متاسوماتیسم رخ داده در سنگ های اسیدی از نوع پتاسیک و در سنگ های مافیک و حدواسط از نوع سدی-کلسیک بوده است
حمید فرهادی مجتبی حیدری
چکیده: یکی از ویژگی های مهم سنگ ها، تغییر رفتار آن ها در گذر زمان است. در این پژوهش، فرآیند هوازدگی سنگ های گرانیتوئیدی توده باتولیتی قروه به صورت کمی و با استفاده از شاخص های فیزیکی، مکانیکی، شیمیایی و پتروگرافی ارزیابی گردیده و همچنین ارتباط بین خواص فیزیکی و مکانیکی این سنگ ها مطالعه شده است. با بررسی روند تغییرات خواص شیمیایی، فیزیکی و مکانیکی گرانیت های قروه درنتیجه فرآیند هوازدگی، درجات هوازدگی در این سنگ ها تشخیص داده شده است. با استفاده از روش های توصیفی، نمونه های با درجات مختلف هوازدگی از سنگ های گرانیتی منطقه قروه انتخاب و به آزمایشگاه منتقل شده اند. در آزمایشگاه، آزمایش های تعیین ویژگی های فیزیکی شامل تخلخل، چگالی خشک و اشباع، شاخص جذب سریع، سرعت سیر موج فشاری خشک و اشباع و شاخص دوام فرانکلین و آزمایش های مکانیکی شامل مقاومت فشاری تک محوری، آزمون بار نقطه ای و برزیلی و همچنین آزمون های بلند مدت انجماد و ذوب و هوازدگی نمک بر روی نمونه های مورد آزمایش انجام شده است. نتایج نشان می دهند که شاخص های فیزیکی و مکانیکی، درجات هوازدگی را بهتر نشان می-دهند. همچنین با استفاده از نتایج آنالیز xrf نمونه های مختلف، شاخص های شیمیایی مخصوصی، برای ارزیابی هوازدگی گرانیت ها، تعیین شده اند.
امین بهمن پور حسین شهبازی
توده نفوذی آلموقولاق در 30 کیلومتری شمال باختر همدان بین عرض های´40 °34 تا ´00 °35 شمالی و طول های ´ 3 °48 تا ´15 °48 خاوری قرار دارد که مشتمل بر محدوده ای به وسعت 200 کیلومتر مربع می باشد. این منطقه در بخش شمال باختری پهنه ی سنندج سیرجان قرار دارد. بر مبنای مطالعات زمین شناسی گذشته سنگهای نفوذی منطقه به دو گروه دیوریت- مونزونیت و سینیت -آلکالی گرانیت تقسیم شده است. پس از نمونه برداری از منطقه و انجام مطالعات پتروگرافی سنگهای نفوذی منطقه به دو گروه حدواسط و اسیدی تقسیم شدند که گروه حدواسط شامل دیوریت تا گابرو دیوریت، مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزدیوریت و کوارتزمونزودیوریت می باشد و گروه اسیدی از گرانیت، گرانیت آلکالن، گرانودیوریت، سینیت و کوارتز سینیت تشکیل شده است. البته در میان این سنگهای آذرین واحدهایی نیز وجود دارند که به دلیل نیروهای برشی موجود در منطقه به میلونیت و اولترامیلونیت تبدیل شده اند. سپس به منظور اطمینان پیدا کردن از نتایج مطالعات میکروسکوپی تعداد 6 نمونه برای آنالیزxrf و 6 نمونه برای آنالیز icp انتخاب شدند و از 4 نمونه که توسط محققین قبلی آنالیز شده بودند نیز استفاده شد. نتایج آنالیزهای شیمیایی انجام گرفته با رسم انواع نمودارهای ژئوشیمیایی بکار گرفته شدند و مطالعات میکروسکوپی و تقسیم بندی مودال سنگ ها را تأیید کردند. بعد از بررسی نتایج آنالیزهای ژئوشیمایی مشخص گردید که سنگ های منطقه در گروه متاآلومین قرار می گیرند. همچنین در نمودارهای نسبت عناصرنادرخاکی، lree نسبت به hree غنی تر می باشد که علت آن حضور هورنبلند و اسفن فراوان در سنگ های منطقه می باشد. بررسی نمودارهای هارکر نشان داد که بین سنگ های منطقه قرابت ژنتیکی وجود دارد و با افزایش سیلیس میزان عناصر اصلی و کمیاب موجود در سنگ های منطقه کاهش می یابد. پس از آن برمبنای نمونه برداری از منطقه و داده های gps در مرز واحدهای سنگ شناسی نقشه زمین شناسی با مقیاس 1:5000 برای توده ی نفوذی آلموقولاق رسم گردید.
زهرا رضوانی مکبر اشرف ترکیان
محدوده دگرگونی مورد مطالعه در جنوب قروه، در شمال غربی زون سنندج - سیرجان واقع است. توده پلوتونیکی جنوب قروه که مجموعه ای از سنگ های گرانیتوئیدی، گرانودیوریتی، کوارتز مونزونیتی و گابروها را در برمی گیرد، مطابق سن سنجی های اخیر در 149- 152 میلیون سال پیش در داخل سنگ های میزبان نفوذ کرده و باعث ایجاد دگرگونی مجاورتی در آن ها شده است. نفوذ توده ها و پروتولیت های گوناگون اعم از پلیتی و بازیتی دلیل متفاوت بودن طیف سنگ های دگرگونی این منطقه است. برای تخمین شرایط دما- فشار دگرگونی این مجموعه از نرم افزار termocalc و همچنین کالیبراسیون های خطی استفاده شده است. دما- فشارسنجی برای دگرگونی ناحیه ای m1 با استفاده از termocalc ، فشاری معادل kbar 9/3و دمایی برابر °c539 را به دست داده است. برای دگرگونی مجاورتی m2 با استفاده از این نرم افزار میانگین فشار 4.3 kbar و مقدار میانگین °c 607 به دست آمده است. همچنین برای دگرگونی مجاورتی m2، با استفاده از کالیبراسیون تجربی تعادل بیوتیت - مسکویت، دمایی معادل °c3/581 تخمین زده شده، و با استفاده از تعادل کلریت - مسکویت برای این مرحله دگرگونی دما °c620 و فشاری معادلkbar 65/3 به دست آمده است.
اشرف ترکیان محمود خلیلی
چکیده ندارد.