نام پژوهشگر: زهرا پاکزاد

بررسی تصویر زن در شاهنامه بایسنقری و شاهنامه تهماسبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1389
  شهره گل کرم   زهرا پاکزاد

شاهنامه فردوسی، نامورنامه ای پرافتخار از نقش آفرینی زنان و مردانی است که به دست توانای حکیم طوس، به صورت اشعاری بی نظیر خلق شده است. حضور زن در شاهنامه فردوسی از جایگاه ویژه و برجسته ای برخوردار می باشد و در همین راستا، هنرمندان در نگاره های متعلق به این شاهکار عظیم و پر افتخار، نظر خاص خود را به زن مبذول داشته و نگاره هایی را به حضور زنان اختصاص داده اند. این رساله با رویکردی ادبی و زیبایی شناختی، تصاویر شاهنامه بایسنقری و شاهنامه تهماسبی را مورد بررسی قرار داده است و به منظور درک و شناخت دیدگاه فردوسی و شاهنامه در راستای ارزش گذاری به هویت زن و تأکید حضور او در اشعار فردوسی توضیحاتی ارائه می شود. همچنین به معرفی زنان نامدار شاهنامه که در شکل گیری داستان ها نقش اساسی داشته اند پرداخته شده است؛ سپس بررسی و تحلیل نگاره های دو شاهنامه بایسنقری و شاهنامه تهماسبی که از حضور زنان نامدار شاهنامه بهره برده اند ، صورت گرفته است تا جایگاه زنان در ترکیب بندی این نگاره ها و همچنین تأکید و تأیید حضور ایشان مورد بررسی قرار گیرد. در همین راستا پیکر، چهره، ریخت شناسی، پوشش، رنگ لباس و ... با استناد به تصاویر موجود مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش نهایی به نقش زنان در هر یک از داستانهای مصور شده در دو دو شاهنامه یاد شده پرداخته شده و در آخر مقایسه ای میان حضور زنان در نگاره های شاهنامه بایسنقری با شاهنامه تهماسبی در ابعاد مختلف صورت گرفته است. واژگان کلیدی: شاهنامه بایسنقری، شاهنامه تهماسبی، نگاره، تصویر زن

تحلیلی بر آثار سه هنرمند معاصر غربی با موضوع شهر (لیونل فاینینگر، جان مارین، فردریش هاندرت واسر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1389
  صدیقه ذوقی   پریسا شاد قزوینی

در چارچوب موضوع پروژه نهایی (بررسی آثار نقاشی سه نقاش معاصر غرب با موضوع شهر)، شهر به عنوان فضایی که امروزه انسان را کاملا دربرگرفته است، محور اصلی پروژه قرار گرفت. از این رو در این رساله، به بررسی آثار نقاشی سه نقاش غرب، با نام های " لیونل فاینینگر، جان مارین و فردریش هاندرت واسر" که با موضوع شهر هستند، پرداخته می شود. هدف از این بررسی، نشان دادن زاویه های متفاوت نگاه به یک موضوع است. به همین دلیل، سه نقاش ذکر شده به عنوان نمونه های بررسی در این رساله انتخاب شده-اند، چرا که دربرداشت اول، تفاوت زاویه نگاه ایشان به موضوع شهر با یکدیگر مورد توجه قرار گرفت. به منظور پیش برد بهتر موضوع و همچنین دست یافتن به تصویری بهتر در نقاشی، با موضوع شهر، ، ابتدا در بخش اول، تعریفی کلی از فضای شهر و کلان شهر ارائه شده است و همین طور عناصری که در آن ها مشترک و بسیار تاثیرگذار هستند. در ادامه در بخش دوم، شهر و هنرمندان و خصوصا هنرمندان نقاشی که از فضای شهری نقاشی کرده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این بررسی آشنایی بیشتر با انواع زاویه های نگاه به موضوع شهر است. در بخش سوم، که بخش اصلی این رساله می باشد، نگاهی به تفکرات و زندگی هنری هر یک از سه هنرمند مذکور، چگونگی نگرش آن ها به موضوع شهر و تحلیل بر روی 10 اثر از هر نقاش، شده است. جمع آوری و نوشتن این مطالب حاصل جستجویی است که در کتب، مقالات، تحقیقات پژوهشی و وعلی الخصوص، منابع مجازی، انجام گرفته است. در نهایت، مقایسه ای بین نگاه و رویکرد این سه هنرمند به موضوع شهرانجام شد و سه نوع نگاه هندسی، نگاه واقع گرایانه و نگاهی آرمانگرایانه، از این مقایسه منتج شد. این بررسی و نتیجه حاصل از آن، کمک بسزایی را در باز تر کردن دامنه نگاه به موضوع شهر خواهد داشت و به دنبال آن ما به دست آوردهای نوین هنرمندان در شاخه های مختلف هنر نقاشی در مطابقت با باورها و دیدگاه های ایشان دست خواهیم یافت.

بررسی اثر عوامل اقلیمی بر گسترش گون‏گزی (astragalus adscendens) در استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مهندسی 1390
  زهرا پاکزاد   محمود رایینی سرجاز

اقلیم، مهمترین عامل در رشد گیاهان و تشکیل اجتماعات گیاهی و توزیع آن بشمار می رود. یکی از گونه های اصلی مراتع ایران درختچه گون گزی (haussn boiss &)(astragalus adscendens ، از خانواده بقولات (leguminosae) می-باشد. هدف از این پژوهش، تعیین مهمترین عناصر اقلیمی بر گسترش این گونه در سطح استان اصفهان با مساحت 1061790 هکتار است. به این منظور پایگاهی از 57 متغیر اقلیمی که اهمیت بیشتری از نظر شرایط بوم شناختی این گونه دارند، ایجاد گردید. متناسب با تراکم ایستگاه ها و تغییرپذیری متغیرهای انتخابی، شبکه ای به ابعاد 5/13×5/13 کیلومتر بر سطح استان گسترده شد و 570 نقطه مشخص گردید. سپس با روش میانیابی کریجینگ مقادیر این 57 متغیر انتخابی در این 570 نقطه مشخص شد. از روش تجزیه عاملی با دوران «‏ مهپراش» برای کاهش ابعاد ماتریس داده ها، و از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی به روش «وارد» برای پهنه بندی اقلیم های رویشی گون گزی در نرم افزارspss ver 16 در استان اصفهان استفاده شد. در نهایت نمونه گیری تصادفی-سیستماتیک در رویشگاه غرب استان اصفهان (فریدون شهر) که بیشترین پراکنش این گونه را دارا می باشد، برای برآورد رابطه پارامترهای گون گزی شامل تراکم بوته ها و ویژگی های قطر سایه انداز و ارتفاع آن ها در چهار دامنه کوه و ارتفاعات، انجام شد. این بررسی نشان داد سه عامل دما، بارش، تابش و باد به ترتیب 4/47 ، 0/30 ، 8/12 درصد و در کل 2/90 درصد پراش متغیرهای اولیه اقلیم رویشی استان اصفهان را بیان می کند. با استفاده از امتیازات عاملی 7 پهنه اقلیم رویشی در استان به شرح 1- بسیار گرم و خشک، 2- گرم و خشک، 3- گرم و خشک و آفتابی، 4- گرم و نیمه خشک، 5- سرد و نیمه خشک، 6- سرد و نیمه مرطوب، 7- سرد و مرطوب مشخص و میانگین هریک از عامل ها و متغیرهای اولیه در آن ها به دست آمد. یافته ها همچنین نشان دادند رویشگاه های گون گزی در استان اصفهان عمدتا شامل مناطقی با زمستان سرد، مرطوب و برفی و تابستان ملایم می باشد. تجزیه داده های میدانی نیز نمایشگر آن است که دامنه ارتفاعی 3000-2600 متر مناسب ترین رویشگاه های این گونه می باشند، به طوری که در تراکم ثابت، بیشترین قطر سایه انداز و ارتفاع بوته در این مناطق دیده می شود. همچنین معنی دار شدن شیب های شمالی، غربی با شیب های شرقی و جنوبی نشان می دهد که شیب دامنه نیز کاملا بر تراکم و شادابی این گونه موثر می باشد. ارتفاعات دامنه های شمالی و غربی مستعدترین شیب ها برای پراکنش این گونه می باشند. به نظر می رسد رویش این گونه در این ارتفاعات و دامنه ها متاثر از عوامل محیطی، سازوکارهای درونی و بیرونی astragalus adscendens، باشد که شرایط را برای استقرار هر چه بهتر آن در این اقلیم و ارتفاع فراهم می کند. تاثیر شرایط محیطی به این صورت است که در ارتفاعات، چون در سرمازدگی تابشی هوای سرد، سنگین تر است به نقاط گودتر ریزش می کند، رویش در جایگاه های مرتفع و شیب دار بهتر از جاهای گود و ژرف است. همچنین برف در ارتفاعات همانند پوششی است که بوته های گون گزی را در برابر سرمای شدید زمستان حفظ می کند. گون-گزی با سازوکارهای خود، همچون کاهش سطح برگ، تشکیل خار، افزایش و ایجاد کرک و پرز، می تواند دماهای یخزدگی را تحمل و در این ارتفاعات برفگیر استقرار یابد.

برای نگاشت گرافی ¯r¯=rup
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1390
  زهرا پاکزاد   علی اصغر ساری زاده قوچانی

در این پایان نامه ضمن معرفی مفاهیم اولیه در سیستم های دینامیکی، ارتباط بین نقاط تناوبی و نقاط ناسرگردان و همچنین نقاط بازگشتی و نقاط تناوبی را برای نگاشت های بازه ای به دست می آوریم و نشان می دهیم که در حالت کلی برای نگاشت های گرافی این رابطه برقرار نیست و رابطه ی اصلی را برای نگاشت های گرافی ارائه می دهیم. سرانجام در مورد وجود نقاط بازگشتی برای نگاشت های گرافی در کمان های مفروض، بحث می شود.

تأثیر عکاسی بر نقاشی اروپا در دوران پست مدرن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1390
  الهام رفیعی   پریسا شاد قزوینی

. این هنرمندان که در جرگه هنرم پژوهش حاضر به بررسی و تأثیر عکاسی بر نقاشی در دوران پست مدرن و استفاده گسترده‎ی هنرمندان نقاش از عکاسی به عنوان یک اصل بنیادین در هنر پست مدرن می پردازد. در این رساله به معرفی سه هنرمند نقاش پست‎مدرن و تحلیلی بر آثار آنان و چگونگی بهره‎برداری آنان از عکاسی پرداخته می شود و عوامل موثری را که باعث استفاده آنان از عکاسی شده را بررسی می نماید. این سه هنرمند پست مدرن عبارتند از اندی وارهل ، چاک کلوز و گرهارد ریشتر ندان پست مدرن قرار دارند هرکدام به انواع و انحای گوناگون از عکاسی در خلق نقاشی‎هایشان استفاده کرده‎اند. مثلاً اندی وارهل از چاپ تصاویر عکاسی شده از موضوعات روزمره بهره گرفت و یا چاک کلوز با بزرگ کردن تصاویر عکاسی شده و اجرای آن با نقاشی و گرهارد ریشتر با نقاشی کردن از تصاویر عکاسی شده از روزنامه‎ها و مجلات از عکاسی استفاده کردند که استفاده هرکدام از آنان از عکاسی نیز متناسب با دیدگاه‎ها و مضمون و محتوایی بود که درصدد بیان آن بودند. این هنرمندان همگی از عکس و عکاسی به عنوان یک راهکار پست مدرنیستی بهره گرفته‎اند. واژگان کلیدی: پست مدرنیسم- عکاسی- پاپ آرت- هایپر رئالیسم- هاله- نشانه شناسی

نقاشی از منظر روانشناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1391
  مارال چهکندی   سید حسن سلطانی

هنردرمانی یکی از راه های موثر درمان در دنیای امروز به شمار می آید. در جوامع پیشرفته از هنردرمانی برای درمان اختلالات روانی در افراد، بررسی درونی کودکان و حتی بزرگ سالان، جلوگیری از افسردگی های پیشرفته و کاهش جرایم اجتماعی استفاده می شود. طی مطالعات انجام شده در مورد این مبحث، به این مطلب رسیده ام که در کشور ما نیز هنرمندان و روانکاوان شروع به همکاری نموده اند و کارهای موثری در این امر نیز در حال انجام شدن می باشد؛ با امید آن روز که نتایج این کار بیشتر خود را به جامعه بنمایاند و از همان دوران کودکی در خانواده ها و مدارس ما به آن پرداخته شود تا جامعه ای سالم تر و محیطی شادتر برای زندگی داشته باشیم. در این دفتر به بررسی هنر درمانی و مفهوم کلی آن پرداخته شده و مزیت های آن نسبت به دیگر درمان ها بیان گشته ، در ادامه شاخه های مختلف هنری معرفی گردیده اند و چگونگی تاثیر فرم و رنگ در آثار بررسی شده است. بیشتر تاکید من در بررسی های انجام شده بر روی نقاشی به عنوان موثرترین شاخه ی هنری در هنر درمانی انجام شده است و آثار نقاشی افراد را چه کودک و چه افراد بزگسال مورد بررسی قرار داده ام.

برسی حضور ناخودآگاه در نگاره های ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1392
  لیلا دایم اینانلو   داریوش فرد دهکردی

حضور ناخودآگاه از دیرباز در میان آثار هنرمندان کاملاً مشهود بوده است، اما آن چه که در این رساله بررسی می گردد تمرکز نگارگر ایرانی در به کارگیری ناخودآگاهِ خود به صورت کاملاً آگاهانه با تکیه بر عنصر زمان و حرکت و گاه از طریق نادیده انگاشتن آن می باشد . ناخودآگاه بخشی از حضور ذهن است در لحظه ای که خودآگاه فرصت حضور نمی یابد‏‏‏، یعنی چند واقعه به صورت هم زمان رخ می دهد و خودآگاه تنها فرصت به خاطر سپردن یک یا دو واقعه را در ذهن دارد و الباقی در ذهن ذخیره می شود تا زمانی دیگر به واسطه محرک یادآوری شود و نگارگر ایرانی تلاش دارد تا گاه با چیدمان هم زمان چند رویداد به آن چه که در ناخودآگاه وی ذخیره شده است نیز فرصت حضور بدهد تا وجه اشتراکی بین آن چه که تصویر می کند و گذشته مخاطب بیابد و ذهن مخاطب را در روند هر حرکت به چالش بکشد و او را دعوت به تفکر کند تا بتواند از اثر لذت ببرد. هدف از این تحقیق پی بردن به حضور ناخودآگاه در نگاره های ایرانی است که در آن عنصر هم زمانی نقش موثری ایفا می کند و این سوال مطرح می شود که چگونه ناخودآگاه باعث ایجاد این هم زمانی می گردد. در این تحقیق ابتدا به دیدگاه یونگ و فروید در مورد ناخودآگاه و تاثیر آن در اتفاقات روزمره ی انسان پرداخته شده است و همچنین به این نکته اشاره گشته که از دیدگاه آن ها چه چیزی می تواند عمل و عکس العمل انسان را پس از گذر زمان تحت الشعاع قرار دهد. در مرحله ی دوم به حافظه و انواع آن و همچنین زمان و نقش آن ها در ناخودآگاه اشاره شده است. در انتها به این نکته پرداخته شده است که دلیل وجود ابهام در نگارگری ایران، همانا حضور تمام این موارد در ایجاد ناخودآگاه است.

بررسی اتوماتیسم در روند پیشبرد آثار چند هنرمند معاصر امریکایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1392
  سمیه عطاالهی   محمد معمار زاده

چکیده اتوماتیسم یا خودکاری در نقاشی به کُنش و اعمال، غیر ارادی از ناخودآگاه گفته می شود که هنرمند در فرایند خلق اثر به آن دست میزند گفته می شود؛ این روش آفرینش نقاشی، که طی آن هنرمند می کوشد با هر گونه مهار عقلی و ضمیرآگاه به حرکات دست خود برتری یابد و اجازه دهد که ضمیرنیمه آگاه راهبر کنش هنری او باشد. ناخودآگاه واقعیت حقیقی درون ماست؛ حقیقت انسان در جایی از ذهن است که آن را ناخوداگاه نامیده اند. گاه هنرمندان با تکیه بر ناخودآگاه به خلق آثار هنری می پردازند و این شیوه را اتوماتیسم می نامند. ریشه های اتوماتیسم را می توان در دیدگاه افلاطون جستجو کرد. ناخودآگاه، از طریق سه روان شناس (فروید، یونگ و لکان ) معرفی و گسترش فراوان یافت. برای شناخت لایه های درونی تر ذهن افراد نیاز به تحلیل روان شناختی که شامل بررسی حالت روانی و عواطف پیچیده ذهنی چون رویاء، خیال و نماد که توسط هنرمند فرافکنی می شود، می باشیم؛ بروز این ویژگی های درونی، توسط هنرمند منجر به خلق آثارهنری می شوند. تأثیر ایده اُتوماتیسم طی توالی زمان بر افکار نظریه پردازان، منجر به بروز سبک های مختلف هنری، در قرن بیستم گردید. اُتوماتیسم فارغ از هیچ سبک و زمانی نقش خود را حفظ کرده است؛ و از سوی دیگر کشور امریکا به علت شرایط اجتماعی و سیاسی بستر مناسبی برای هنرمندان این عرصه بوده است؛ بستر هنرمندانی همچون سای تومبلی، جان میشل و لوکاس سامروس که با راه یافتن به لایه های عمیق ذهن خود به جای ثبت گذشته، آن را بر اساس نیاز فرهنگ معاصر احیاء و نو سازی می کنند؛ بدین ترتیب ناخودآگاه، نقش قابل توجهی در ساختن روایت جدید ایفاء می کند. کلمات کلیدی: اُتوماتیسم - ناخودآگاه- خودکاری روانی-رویاء- نماد

بررسی تغییرات کروموزومی و مولکولی مول هیداتیفورم ناقص و کامل و شناسایی جهش در ژن nlrp7 در بیماران با مول هیداتیفورم راجعه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  زهرا پاکزاد   حسین مزدارانی

چکیده: مول هیداتیفورم یک حاملگی غیر طبیعی انسانی است که طبق ویژگی های هیستولوژیک، ژنتیک، سونوگرافی و کلینیکی به صورت مول هیداتیفورم کامل (chm) و مول هیداتیفورم ناقص (phm) دسته بندی می شود. تمایز قایل شدن بین chm و phm با استفاده از نشانه های هیستولوژیک به تنهایی مشکل است، مول کامل رایج ترین فرم برای تبدیل شدن به کوریوکارسینوما می باشد و مول هتروزیگوت این استعداد را افزایش می دهد. ژن nlrp7 با مول هیداتیفورم راجعه و یا خانوادگی مرتبط می باشد. در این مطالعه، روش دورگ گیری فلوئورسانس درجا (fish) برای کروموزوم 15 و 16، بر روی 60 نمونه بافت پارافینه مول و vntr genotyping با تکثیر 3 لوکوس پلی مورفیک متفاوت به نام های col2a1, apob و d1s80 به وسیله واکنش زنجیره پلی مراز) ,(pcr بر روی 30 نمونه بافت مول و خون والدین آنها انجام شد. همچنین آنالیز موتاسیون به وسیله توالی یابی ژن nlrp7 ، در 3 بیمار با سابقه مول هیداتیفورم راجعه ، انجام شد. نتایج سیگنال های fish در سلول های استروما و سیتوتروفوبلاست ویلی مشخص می کند که 3 مورد از 33 مورد مول کامل تریپلوئید، 3مورد از 14مورد مول ناقص دیپلوئید، 4 مورد از 6 مورد مشکوک به مول هیداتیفورم دیپلوئید و 1 مورد از 7 مورد مشکوک به مول ناقص دیپلوئید بودند (p< 0.05 ). نتایج vntr genotyping نشان داد که در مول کامل 76% آندروژنتیک مونواسپرمیک و 24% آندروژنتیک دی اسپرمیک می باشد، و در مورد مول ناقص، 66% تریپلوئید دی اسپرمیک و 34% دیپلوئید biparental بودند. در بیماران ایرانی با مول هیداتیفورم راجعه موتاسیونی در ژنnlrp7 مشاهده نشد. در نتیجه، اکثریت موارد سقط هیدروپیک با روش هیستولوژی به تنهایی تشخیص داده می شود، اما تکنیک fish و vntr genotyping برای بررسی مواردی که در سنین حاملگی پایین تخلیه می شوند، برای تشخیص دقیق و پیگیری مناسب بیماران ضروری خواهد بود. واژگان کلیدی: مول هیداتیفورم کامل، مول هیداتیفورم ناقص، دورگ گیری فلوئورسانس درجا، واکنش زنجیره پلی مراز، مول هیداتیفورم راجعه، ژن nlrp7

نقش ادبیات کُردی در آثار نقاشان کُردمعاصر; فیگور و فضا با الهام از ادبیات کردی
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده هنر 1393
  گلاله کمانگر   زهرا پاکزاد

ادبیات کُردی سرشار از مضامین حماسی و عاشقانه و روایت هایی از دورانهای مختلف زندگی ملت کُرد است. اعم از سختی ها وچالش هایی که با آن روبرو بوده اند و موجب شکل گیری فرهنگ این مردمان شده و با ذهن و زندگی آنها عجین گشته است. از این رو اثرگذاری این روایت ها در ابعاد مختلف هنر این مرز و بوم دیده می شود. هدف از این پژوهش شناخت شاخص های تاثیرگذار ادبیات کُردی و ارتباط آن با هنر نقاشی است. در این بررسی میزان تاثیرپذیری نقاشان کُرد از داستانها واسطوره های کُردی مورد بررسی قرار گرفته است. برای رسیدن به این منظور به توصیف ادبیات کُردی اعم از ادبیات شفاهی و منثور و منظوم و شاخه های آن و همچنین فولکلور کُردی پرداخته شده است و سپس آثار چند تن از هنرمندان کُرد معاصر و ارتباط مفهومی آثارشان با ادبیات مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیقی نشان می دهد که نقاشان کُرد چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم از ادبیات استفاده کرده اند و بیش از هرچیز از ادبیات شفاهی که پدیدآورنده فرهنگ عامه آنان می باشد بهره جسته اند و رابطه مستقیم ادبیات و نقاشی در این سرزمین با ویژگیهای فرهنگی و زبان این ملت پیوند یافته است. این پژوهش به روش تحقیق توصیفی و تحلیلی صورت پذیرفته است و شیوه گردآوری اطلاعات و مستندات به صورت کتابخانه ای و میدانی در قالب مصاحبه با هنرمندان انجام گرفته است. کلید واژه ها: ادبیات کُردی، ادبیات شفاهی، نقاشان کُرد، هنر معاصر

کاربرد نقوش گیاهی منطقه قاینات و تحول آن در نقاشی ایرانی
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده هنر 1393
  مریم عبدالهی   زهرا پاکزاد

نقاشی از دیرباز، زینت بخش بسیاری از بناهای قبل از دوران اسلامی و همچنین بعد از آن بوده. در شهرستان قاینات نیز عناصر تزیینی، جزئی از آثار تاریخی بوده است. از نقوش استفاده شده می توان به نقوش گیاهی اشاره کرد. با وجود گسست های تاریخی و نفوذ فرهنگ های بیگانه، تحولات هنر ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده و وجوه اشتراکات صوری و مضمونی فراوانی در نقاشی ایرانی و دیگر آثار تاریخی دوره های مختلف مشاهده می شود. هنرمند ایرانی در فضایی نمادین به آفرینش می پردازد، بر این اساس، گاهی به شیوه ی کاملا مجرد و انتزاعی، گاه ملهم از واقعیت و پاره ای از اوقات با اغراق در ویژگی های واقعی، نقوش خاصی را با عملکردهای متفاوت به ظهور رسانده است. در چنین شرایطی نوع تزیینات و نقوش با چیدمان های متفاوت در آثار تاریخی شهرستان قاینات، می تواند پیوند و ارتباط با معانی و مفاهیم نامحسوس را فراهم آورد. با بررسی تحلیلی و شناسایی خاستگاه نقوش گیاهی در آثار تاریخی شهرستان قاینات و مطالعه ی تطبیقی کاربرد نقوش گیاهی در نقاشی های ایرانی، چنین نتیجه گیری شده است که ابداع و استفاده از نقوش و عناصر نمادین و تزیینی در دوره ها و در هنرهای مختلف، صورت مستقلی نداشته، بلکه هر کدام از طرح ها و نقش ها، سیر تحول تکاملی اشکال و نقوش طبیعی را بازنمایی می کند که همه ی انواع هنرهای ایرانی را در برمی گیرد. در دوران اسلامی، طرح ها و نقوش به صورت درشت و ضخیم عهد ساسانی مشاهده نمی شوند و از جنبه های تمثیلی به تدریج خارج شده و به صورت تزیینی تظاهر یافته است. عواملی از قبیل مکان و ماده و اجرا در شخصیت بخشودن به اثر نهایی، نقش تعیین کننده دارند. نقوش گیاهی علیرغم گوناگونی محیط و سایر مسائل ناحیه ای و غیره، شخصیت واحد و هستی یکپارچه ای را بخود گرفت. اختلافات اقلیمی، ناحیه ای و سرزمینی در کلیات هنرهای تزیینی، تعیین کننده نگردید.

مطالعه متون کهن ادبی به جهت شناخت رنگ سازی سنتی در نقاشی ایرانی و احیاء آن
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده هنر 1393
  ندا سالور   زهرا پاکزاد

نسخ خطی و رسالات ادبی از مهمترین منابع مستند شناخت فنون رنگسازی سنتی مرتبط با نگارگری می باشند. واز آنجا که به مدد حفاظت و نگهداری خوب ازسالیان دورتا به امروز باقیماندهاند میتوانند محل رجوع قابل اطمینان برای شناسایی واستخراج شیوههای ساخت رنگ های سنتی مرتبط با نگارگری باشند، خصوصا اینکه کتب مصورشده همزمان با نگارش آن ها، شاهدی بر مطالب مندرج در آن نسخ و رسالات میباشند. برپایه این نظر،در پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر با هدف شناخت فنون رنگ سازی سنتی واحیاء آن، تعدادی از نسخ خطی ورسالات ادبی قابل دسترس را مورد مطالعه وبررسی قرارداده وبا تکیه بردانش حاصله و امکانات امروزی نمونههایی از آن رنگ ها ساخته شده است. این برنامه با طرح این پرسش اصلی به اجرا درآمده که کدامین متون کهن ادبی مرجع ساخت رنگهای مورداستفاده درنگارگری ایرانی می باشد وشیوههای ساخت و ویژگیهای رنگها سنتی به چه صورتی بوده است؟ لذا جامعه آماری این پژوهش گلستان هنر، قانون الصور، مجموعه الصنایع و14عدد از دیگررسالات مرتبط بااین مبحث بوده است و گردآورده ها به روشهای کتابخانه ای وآزمایشگاهی تامین شده اند. ماحصل این پژوهش استخراج هفت رنگ اصلی معدنی مورداستفاده درنقاشی ایرانی، تهیه و ساخت مجدد آن می باشد.

اهمیت قوه خیال در نگارگری از منظر اسلام
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده هنر 1393
  زهرا منتظری   زهرا پاکزاد

رابطه ی عالم خیال با نگارگری بسیار ظریف اما پر معناست. در فلسفه ی هنر اسلامی، عالم خیال از ارکان اساسی خلق و شکل گیری فرم ها و تصاویر خیال انگیز است. تفکرات عمیق و خلاق فیلسوف مسلمان در باب عالم خیال نیز از جنبه های بسیار مهم در فلسفه ی اسلامی به شمار می آید. این پژوهش با تحلیل آرای فلاسفه ی اسلامی (ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا) در باب عالم خیال، در پی پاسخ به این مهم است که جایگاه و اهمیت آن را در قوه ی متصوره یا تصویرگر نشان داده و از سوی دیگر، رابطه ی آن را با تصویرگری در نگارگری ایرانی مدنظر قرار خواهد داد. تحلیل نگاره ها بر پایه ی تطبیق نظرات سه فیلسوف مسلمان می باشد. به گونه ای که ردپای اندیشه های ابن سینا در باب عالم خیال در نگاره های منافع الحیوان ، اندیشه های ملاصدرا در طبیعت گرایی آثار رضا عباسی و درخشش اندیشه های سهروردی در فضای خیالی و بهشت آسای نگاره های هفت اورنگ جامی بررسی و تحلیل ساختاری می شود. نتایج نشان می دهد که هنرمند نگارگر با تکیه بر قوه ی خیال در هر دوره از تاریخ هنر ایران به گونه ای نقشی از عالم خیال به جای گذاشته است. با مشاهده ی هر نقش که از عقل خیال اندیش هنرمند نگارگر بر صفحه کاغذ نشسته است، پرده از پیوندی که میان روح و ذهن خلاق هنرمند نگارگر و عالم خیال است برداشته شده و پنجره ای مصفا بر چشم و دل مشاهده گر به عالم خیال گشوده می شود.

جلوه های قرآنی در استعاره های سبک خراسانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  زهرا پاکزاد   محمدابراهیم مالمیر

چکیده ندارد.