نام پژوهشگر: سید امیر منصوری

باغ مولوی- طراحی براساس دیدگاههای جلال الدین محمد بلخی (مولوی) به طبیعت در اشعار مثنوی معنوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1389
  هدا کاملی   علی اکبر تقوایی

تحقیق حاضر کوشیده است به این پرسش اولیه پاسخ گوید که آیا دیدگاه ها و تعابیر عرفانی حاکم بر مثنوی معنوی می تواند در عرصه منظر قابلیت ظهور یافته و بر کاربر تاثیر گذار باشد؟ برای این منظور با تاکید بر تاثیر مفهوم در معماری، ابتدا به انواع راه های رسیدن به طراحی مفهومی در معماری پرداخته شده و در دو دسته کلی انتقال معنی به روش مستقیم و غیر مستقیم طبقه بندی گردیده است. روش غیر مستقیم شامل استفاده از نماد، استعاره، هندسه به دو شکل آشکار و نهان و استفاده از حواس کاربر برای نزدیکی بیشتر با مفهوم است. برای یافتن مفهوم مد نظر در طراحی به بررسی دیدگاه های مولوی در مورد نماد، نشانه، رمز، مثل، صورت و معنی و مراتب کمال پرداخته شده است. آب، گیاه، نور، حواس، به عنوان عوامل طبیعت و ابزار طراحی نیز از نظر مولوی بررسی شده، نتایج به دست آمده در سه حیطه طراحی جای گرفته است. از حیطه اول طراحی تا حیطه سوم کم کم به روش طراحی غیر مستقیم و از تصویر سازی مستقیم به سمت استفاده از نماد و در نهایت استفاده از حواس کاربر برای انتقال معنی استفاده شده است. مواد تحقیق آثار جلال الدین محمد بلخی با تاکید بر مثنوی معنوی بوده و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. (تحلیل محتوا و استنتاج از اشعار مثنوی)

ارزیابی و طراحی عرصه های همگانی محله دردشت با تاکید بر معیارهای کالبدی بصری توسعه پایدار شهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  غزاله عزیززاده   سید امیر منصوری

چکیده امروزه منظر شهری به یکی از مسائل مهم طراحی شهری تبدیل شده است. ولی به دلیل خلاء ضوابط و قوانین، شاهد گسست هویتی، فرهنگی و افول کیفیت منظر شهرهای امروز می باشیم. به دلیل نسبی بودن برخی از صفات منظر شهری همچون کیفیت-های زیبایی شناختی، همواره ارزیابی منظر موضوعی پرچالش بوده است. این پژوهش سعی در معرفی روشی دارد که رویکردی سیستماتیک را برای تعیین منظر خوب معرفی نماید و از این رهگذر تلاش دارد تا معیارهایی را برای ارزیابی و معرفی منظر پایدار ارائه نماید. به این منظور، به دنبال تدوین شاخص هایی برای اندازه گیری و ارتقای پیوستگی و کارایی فرایند ارزیابی طرح های پیشنهادی و وضع موجود می باشد. برای دستیابی به این هدف، به دلیل اهمیت نقش انسان در ادراک منظر شهری و بهبود تعامل انسان با محیط پیرامونی که همان عرصه های عمومی و فضاهای همگانی است، به جستجوی کیفیاتی از فضای شهری و دیدگاه های نظریه پردازان و تجارب عملی، پرداخته شده است. در ادامه، تعریفی از شاخص ها ارائه شده و ویژگی های یک شاخص مورد بررسی قرار گرفته است. سپس درباره انتخاب شاخص های مناسب از طریق فرایند ارزیابی گزینه های پیشنهادی، بحث شده. پس از آن، در چارچوب رویکرد خاص این پژوهش، یعنی منظر شهری پایدار، با بررسی ادبیات موضوع، نمونه هایی از معیارها، نحوه تعریف و تدوین آنها شرح داده شده است. این معیارها در سه دسته فرمی، عملکردی و معنایی طبقه بندی و در جداولی ارائه شده است. در ادامه مدلی برای ارزیابی کمیّ منظر پیشنهاد و در آن، برای هر یک از شاخص های منظر امتیازی در نظر گرفته شده و با در نظر گرفتن ضریب اهمیت برای هر یک از شاخص ها، به بررسی و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته است. این روش ما را به ارزیابی پروژه های آینده منظر یا تحلیل وضع موجود به گونه ای سیستماتیک، برای نیل به سوی منظری پایدارتر رهنمون می سازد. در نهایت منظر شهری محله تاریخی «دردشت» اصفهان در دو محور بازارچه دردشت و بافت دردشت مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است و با توجه به نتایج حاصل از این ارزیابی و اولویت بندی پروژه ها، به تدوین راهبرد و سیاست های اجرایی و طراحی مرکز محله دردشت و ارائه ضوابط طراحی پرداخته است.

طراحی منظرشهری محدوده پل های سواره(نمونه موردی پل گیشا)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  صوفیا حسینخانی   سید امیر منصوری

فضاهای عمومی در شهر ها همیشه به گونه ای طراحی شده اند که دسترسی عابر پیاده به آنها امکان پذیر باشد . اما در طی دهه های اخیر و افزایش روز افزون وسایل حمل و نقل و گسترش شهر ها این دسترسی ها محدود شده و در بعضی نقاط در محدوده مرکزی شهر ها به کلی قطع شده است.فضای زیر پل های سواره به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهری، به دلیل عدم توجه به کیفیت فضایی مناسب مخصوص عابران پیاده، به فضا های گمشده در شهر تبدیل شده اند. رویکرد طراحی این پژوهش برای فضای گمشده زیر پل گیشا رویکرد منظر است.در این طراحی با توجه به اینکه طراحی منظر شهر کلیتی متشکل از کالبد شهر و ادراک برآمده از تجربه آن توسط شهروندان است. نیاز به مدلی داریم که محیط شهری را به عنوان یک ساختار و مکان دیده و همزمان علاوه بر توجه به خصوصیات کالبدی و بصری فضا به معنا و فعالیت های که در فضا رخ می دهد بپردازد .در این راستا از مدل مکان پایدار استفاده شده است. روش طراحی در این پروژه با استخراج اهداف طرح از مطالعات مبانی نظری ، شناخت نقاط قوت و ضعف فضا و اطلاع از خواست گروه های ذینفع و ذینفوذ، شروع میشود ، و سیاسگذاری ها و تهیه برنامه ها و در نهایت ارائه گزینه های طراحی برای مسئله مورد نظر پیشنهاد داده میشود.در نهایت در طراحی این فضا سه زون اصلی با سه ماهیت متفاوت و متناسب با زمینه اطراف طراحی شده است . حوزه شرقی فضایی با اصالت گذری ایستگاهی و تفریحی، حوزه میانی با اصالت تجاری، محله ای و حوزه غربی با اصالت ایجاد کاربری جدید در فضا طراحی میشود. این نوع طراح علاوه بر پاسخگویی به نیاز های استفاده کنندگان دائمی این فضا ، محلی برای حضور گروه های جدیدی در فضا ایجاد خواهد کرد. و هم در شهر به عنوان یک نشانه شهری خواهد بود .

طراحی منظر خیابان انقلاب اسلامی تهران(حدفاصل میدان انقلاب اسلامی تا چهارراه ولیعصر(عج))با رویکرد گردشگری
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  شروین گودرزیان   مهدی زندیه

گسترش شهرهای ماشینی، رویکرد مدرنیسم به ساخت آنها و تغییر کردن مفهوم عناصر شهری، موجب شد تا خیابان های شهری از فضاهایی با تعاملات اجتماعی و کانون های مهم شهر تبدیل به مسیرهای عبوری و گذرهایی جهت رفت و آمد مردمان شهر شود. این امر موجب مرگ این عناصر زنده شهری شد، اما پس از احساس فقدان حضور آنها و خاموش بودن این فضاهای شهری باز هم توجه ها به خیابان ها و نقشی که می توانند در شهر ایفا کنند، جلب شد. از سوی دیگر آغاز زمزمه های زندگی پیاده در شهر و رویکرد پیاده محوری باعث شد تا عنصر پیاده بار دیگر جایگاهی خاص در ساخت شهر پیدا کند و بر سواره اولویت یابد. در این دوره، خیابان های مهم شهری با تبدیل شدن به پیاده راه ها علاوه بر ایجاد فضاهای شهری، حضور و زندگی انسان در شهر را موجب شد. گردشگری، صنعتی که امروزه به یکی از مهمترین صنایع جهان تبدیل شده نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه به دلیل معرفی و شناساندن تاریخ و فرهنگ ملل مختلف، مطرح شده است. این امر به دلیل دارا بودن پتانسیل های بسیار و انواع مختلف می تواند گزینه ای مناسب برای توسعه و طراحی شهرهای انسان گرا و افزایش مطلوبیت فضاهای شهری باشد. در این میان دانش منظر با توجه به ماهیت و توجه به ابعاد مختلف چون، ابعاد زمانی- مکانی، تمدنی - تاریخی و عینی- ذهنی به صورت توأمان، بستر مناسبی است که می تواند موفقیت انواع گردشگری را موجد شود و رویکرد منظرین به آن، این صنعت را در نیل به اهدافش یاری رسان خواهد بود. خیابان انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مهمترین محورهای شهر تهران که غرب این شهر را به شرق متصل می کند، نقش پررنگی را در منظر شهری آن ایفا می کند. این خیابان با توجه به موقعیت و عملکردی که در شهر دارد بسیار مهم است و با توجه به تاریخ و عناصر شاخصی که در خود جای داده است، یکی از شریان های شاخص شهر محسوب می شود. رویدادهایی که از گذشته در آن رخ داده و اتفاقاتی که هنوز در حال وقوع است، خیابان انقلاب اسلامی را به یکی از با هویت ترین و تاریخ سازترین عناصر منظر شهر تهران تبدیل نموده است. اما متأسفانه به دلیل کم توجهی و تغییرات فراوان در آن، امروزه آنچنان که باید نمی تواند خود را نمایش دهد و هویتش کم رنگ شده است. معضلات فراوان چه از نظر عملکردی و چه کالبدی چهره آن را متفاوت با آنچه در خاطرات جمعی شکل یافته است، نشان می دهد. این پایان نامه در تلاش است تا با طراحی منظر خیابان انقلاب اسلامی با رویکرد گردشگری، نه تنها آن را به فضایی مناسب برای رخ دادن تعاملات اجتماعی تبدیل و محیطی مناسب برای حیات مدنی شهروندان ایجاد کند، بلکه با به تصویر کشیدن تاریخ، هویت و فرهنگی که در آن جریان دارد، آن را به مثابه موزه ای به جهانیان نمایش دهد. این طرح نه تنها می تواند باعث ادراک صحیح گردشگران از خیابان می شود بلکه تعاملات میان شهروندان و آنان را نیز موجب خواهد شد. این رساله در پنج فصل تألیف شده است. در فصل اول به کلیات پژوهش پرداخته می شود. فصل دوم به مبانی نظری طراحی که شامل مفاهیم چون منظر شهری و گردشگری است، اختصاص یافته و بررسی نمونه های موردی در فصل سوم انجام گرفته است. در فصل چهارم تلاش می شود تا با شناخت بستر طرح، تمامی ویژگی ها و نیازهای آن برای مداخله ای مناسب مشخص شود. در فصل آخر با بیان چشم اندازها و اهداف در سه مقیاس کلان، میانی، خرد فرآیند طراحی بیان و طرح نهایی ارائه می شود.

طراحی با رویکرد افزایش حس تعلق به محله (مطالعه موردی محله جمشیدیه تهران)
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی 1391
  فرزاد کاظم زاده آزاد   ناصر براتی

در دنیای امروز تمایل به سکونت دائم در یک مکان جای خود را به جابجایی دائمی داده، به طوری که ساکنان دیرینه یک منطقه جای خود را به ساکنان جدید داده اند. در سالیان اخیر بشر به دستاورد های نوینی در زمینه های حمل و نقل و علوم ارتباطات دست پیدا کرده که باعث کاهش فواصل و مسطح شدن فضا گردیده است. این تغییرات تجربه مکانی متنوع و وسیعی را برای فرد ایجاد می کند و فرد را قادر ساخته تا در زمانی کوتاه اطلاعاتی بیشتر از محیط پیرامون خود به دست آورد. اما از سویی دیگر این جابجایی های دائمی و افزایش آمار مسافرت ها سبب از میان رفتن مرزهای حس مکان شده و در نتیجه تجربه عمیقی که مردم از محیط زندگی خود داشتند، جای خود را به تجربه ای مختصر و گذرا می دهد. این موضوع یک فقدان به حساب می آید چرا که تجربه های معنادار و کاملاً متمرکز جای خود را به مواجهات موقتی و توریستی داده است. یکی از راه حل های پیشنهادی در مورد مقابله با پدیده مذکور افزایش پایبندی و تعهد افراد به محله های سکونتی خود است. محله ها کوچک ترین واحدهای اجتماعی- فضایی هستند که ساختار کلی یک شهر از قرارگیری آن ها به طور پیوسته در کنار یکدیگر شکل می گیرد. محلات بر اساس عواملی گوناگون از قبیل رویدادها و اتفاقات تاریخی که در آن حادث می شود و همچنین پیوندهای اجتماعی میان ساکنین نوعی شخصیت و ویژگی خاص به خود می گیرد که آن ها را از محله های پیرامون متمایز و شاخص می کند. عنصر محله از دوران قدیم برای ایرانیان کاملاً شناخته شده بوده و همجواری ساکنین یک شهر از عواملی همچون نژاد و اصالت، پیشه، طبقات اجتماعی و سایر عوامل نشان دهنده هویت اجتماعی تأثیر می پذیرفت. این نوع نگرش نسبت به پدیده سکونت سبب پیدایش پیوندهای عاطفی و ارتباطات قوی اجتماعی میان همسایگان در آن محله ها می گشت. از جمله خصایص مثبت و مهم دیگری که به واسطه تعاملات مردمی و هویتمند بودن فضای زندگی حاصل می گردد می توان به احساس تعلق و وابستگی فرد به محیط پیرامونی خود اشاره کرد. این پژوهش سعی بر این دارد تا با بدست آوردن فهم درستی از روابط اجتماعی میان ساکنین و پرداختن به مولفه های به وجودآورنده اصالت و شخصیت محله، عوامل پدیدآورنده حس تعلق در مردم محله نسبت به فضای اطراف خود را شناسایی کرده و با ارائه راهکارهایی به منظور ایجاد بستری مناسب برای تقویت این حس در میان شهروندان این محله گام بردارد. مطالب این پژوهش در 5 فصل به نگارش درآمده است. در فصل اول به کلیات و ساختار کلی تحقیق پرداخته شده است. فصل دوم مروری بر ادبیات موضوعی تحقیق و چارچوب نظری و فصل سوم به معرفی مصادیق عملی و نمونه های طراحی شده در دو بخش داخلی و بین المللی پرداخته است. فصل چهارم به شرح مطالعه میدانی و نتایج و دستاوردهای آن و در نهایت فصل پنجم به مطالعات بستر مکان مورد مطالعه و طراحی آن می پردازد. مطمئناً وسعت و پیچیدگی موضوع پوشش کامل مطالب مطروحه را در این زمینه امکان ناپذیر می نمود ولی تا حد امکان سعی در جمع آوری مطالب دارای ارتباط بیشتر با موضع مورد نظر بوده است.