نام پژوهشگر: مسعود تقوایی
عباس بهارلو عیسی ابراهیم زاده
توسعه وگسترش شهرنشینی و به دنبال آن افزایش تقاضای سفر درسالهای اخیر شهرها را بامشکلاتی نظیر: ترافیک، نبود پارکینگ های مناسب وکافی، مسایل زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی مواجه ساخته است. امروزه حمل و نقل عمومی، به ویژه اتوبوسرانی از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین پرداختن به ابعاد مختلف این سامانه برای افزایش کارآیی آن گامی در جهت حل مشکلات مذکور خواهد بود. در شهر زاهدان روزانه حدود 684000 سفر- نفر درون شهری انجام می گیرد. سهم اتوبوسرانی از این تعداد 120000 سفر - نفر یعنی 17/5درصد است که 8/5 درصد از میانگین کشوری کمتر است؛ در حالی که سامانه اتوبوسرانی موجود زاهدان با تعداد 254 دستگاه اتوبوس موجود، می تواند روزانه 254000 نفر مسافر را جابه جا نماید. سیستم اتوبوسرانی این شهر در بیشتر موارد با استانداردهای موجود در کشور منطبق نیست. بر اساس استاندارهای جهانی این سامانه با کمبود 126 دستگاه اتوبوس مواجه است. این درحالی است که از ظرفیت اتوبوس های موجود نیز به درستی استفاده نمی شود. از جمله دلایل عدم موفقیت سامانه اتوبوسرانی زاهدان عدم وجود نیروی عملیاتی لازم (راننده و تعمیرکار) به تعداد کافی و کمبود تجهیزات و تسهیلات سیستم اتوبوس رانی به خصوص در زمینه پارک سوارها و امکانات لازم در ایستگاههای اتوبوس را می توان برشمرد. در عین حال این سامانه در شبکه خطوط نیز با مسائلی مانند، توزیع نامناسب در سطح شهر، تراکم در نقاط تجاری و عدم انطباق در خطوط رفت و برگشتی مواجه است. یافته های حاصل این تحقیق بیانگر آن است که به منظور بهینه سازی و ارتقاء کیفیت سیستم اتوبوسرانی در شهر زاهدان به جبران کمبودهای موجود در زمینه تعداد ناوگان ، نیروهای عملیاتی و تجهیزات و تسهیلات موجود، اقدام فوری گردد؛ در عین حال با اصلاح شبکه خطوط موجود جهت کاهش ترافیک از یک سو و تحت پوشش قرار گرفتن همه قسمت های شهرو همچنین افزایش سرعت سفراز سوی دیگر ضروری است.
اسماعیل امیدعلی مسعود تقوایی
بافت های فرسوده شهری دارای مشکلات متعددی در زمینه های کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند، که زندگی ساکنان در این گونه بافت ها را با مشکل مواجه ساخته است. بر اساس بررسی های انجام شده، حدود %90 درصد جمعیت کشور در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله قرار دارند. از این رو، بافت های فرسوده به دلیل مشکلات موجود از آسیب پذیری بالایی در صورت وقوع زلزله برخوردارند. با این وجود در تهیه طرح های بهسازی بافت های فرسوده و سایر طرح های شهری، از نظریه های مدیریت بحران زلزله در خصوص راهکارهای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، استفاده نمی شود. راهکارهایی که مدیریت بحران زلزله به منظور کاهش آسیب پذیری بافت های شهری ارائه می دهد، در ارتباط با زمینه هایی است که در نظام شهرسازی و مخصوصاً برنامه ریزی بهسازی بافت های فرسوده، مورد بررسی قرار می-گیرد. زمینه هایی که به طور مشترک میان برنامه ریزی بهسازی و مدیریت بحران زلزله مورد توجه است، در چهار محور کاربری زمین، دسترسی، تراکم و فضای باز می باشد. هدف این تحقیق، بهسازی بافت های فرسوده شهری با بررسی راهکارهای مشترک میان دو رویکرد برنامه ریزی بهسازی و مدیریت بحران زلزله می باشد. تا از این طریق بتوان با تلفیق این دو رویکرد ضمن افزایش کیفیت زندگی در بافت های فرسوده، میزان آسیب پذیری آنها را در مقابل بحران زلزله کاهش داد. بدین منظور محله صوفیان شهرستان بروجرد که یکی از محله های واقع در بافت فرسوده شهر است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق از نظر روش به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد که در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش-های ahp و swot استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که محله صوفیان از آسیب پذیری بالایی در زمینه های مختلف در برابر وقوع زلزله برخوردار است. و با وجود اشتراک هایی که میان دو رویکرد برقرار است، در ارتباط با برخی از زمینه ها تفاوت ها و تناقض هایی مشاهده می شود. استفاده از راهکارهایی که به صورت متعادل، هم در شرایط عادی رفاه ساکنان را در نظر گیرد، و هم به شرایط بحرانی نظر داشته باشد، معقولانه به نظر می رسد.
صغری احمدی مسعود تقوایی
اکوتوریسم گزینه شاخص بخش گردشگری است که می تواند توان بالقوه طبیعی و ویژگی های فرهنگی را به سرمایه های بالفعل تبدیل کند و با رونق آن موجب اشتغال ،اعتلا فرهنگی ،حفاظت محیط زیست و تقویت موقعیت منطقه در کشور و حتی در نظام بین المللی شود. رویکرد به اکوتوریسم به عنوان یک الگوی فضایی امروزه دامنه گسترده ای یافته است. این در حالیست که از نظر اقتصادی نیز اکوتوریسم پویایی اقتصاد جوامع محلی را با ایجاد اشتغال سبب می شود .بدیهی است بدون آگاهی و شناخت پتانسیلها و توانهای بالقوه و بالفعل در هر منطقه امکان برنامه ریزی و پیش بینی وجود نخواهد داشت ،براین اساس در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها ، تهدیدها و راهکارهای توسعه اکوتوریسم در تالاب چغاخور می پردازیم .هدف این پژوهش معرفی تالاب چغاخور به عنوان یکی از مناطق نمونه گردشگری استان چهارمحال و بختیاری، بررسی مشکلات و تنگناها از نظر امکانات و زیرساختهای گردشگری، پتانسیلهای توسعه اکوتوریسم، ارائه پیشنهاداتی در رابطه با رفع موانع توسعه اکوتوریسم و در نهایت طراحی دهکده توریستی جذاب بر اساس داده های محیط است . روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی، توصیفی و علی است که ضمن مطالعات میدانی و بررسی اسناد و آمار با استفاده از نرم افزارهای آماری spssوexcel و همچنین نرم افزارهای نقشه کشی arcgis به تجزیه و تحلیل و ترسیم نقشه های مختلف پرداخته شده است . نتیجه آنکه ،ضعف امکانات زیرساختی ،خدمات گردشگری، ضعف آموزش، ضعف مدیریت، عدم سرمایه گذاری در این بخش، تداخل وظایف سازمانها و تبلیغات ضعیف در توسعه نیافتگی اکوتوریسم تالاب چغاخور موثر بوده اند. همچنین به این نتیجه رسیدیم که تالاب چغاخور از توانهای بالایی جهت توسعه اکوتوریسم و بهبود وضعیت اقتصادی – اجتماعی اهالی و در نهایت توسعه پایدار منطقه برخوردار می باشد که در صورت ایجاد زیرساختهای مورد نیاز، برنامه ریزی، مدیریت و تبلیغات کافی ، مشارکت دادن مردم و ایجاد دهکده توریستی اکوتوریسم تالاب چغاخور توسعه یافته و به توسعه منطقه ای خواهد انجامید.
علی کریم پور حمید رضا وارثی
مقوله مسکن گسترده وپیچیده است ابعاد متنوعی دارد. ونمی توان تعریف واحدی از آن ارائه کرد.مسکن یک مکان فیزیکی است وبه عنوان سرپناه نیاز اولیه واساسی خانوار به حساب می آید. مسئله مسکن امروزه از مسائل پیچیده کشورها منجمله کشور ما می باشد. مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان و یکی از معیارهای سنجش توسعه یافتگی محسوب می شود. در حال حاضر، مسأله ای که راجع به مسکن در سطح جهانی از آن صبحت می شود، مسأله کمبود واحدهای مسکونی است و در عین حال آنچه که به کیفیت واحدهای مسکونی باز می گردد نیز تقریباً در بسیاری از نقاط دنیا رعایت نمی شود. بر این اساس، برای انجام برنامه ریزیهای دقیق مانند برنامه ریزی مسکن در سطوح جغرافیایی مختلف، لازم است تمامی اطلاعات مورد نیاز برای استانهای کشور، شهرستانهای دور و نزدیک، نقاط محروم و غیره در دست باشد. تا معلوم شود چه کمبودها و نیازهایی در کدام استانهای کشور وجود دارد. این پژوهش با هدف تحلیل جغرافیایی مسکن در شهر کاشان تا افق سال 1405 به عنوان یکی از شهرهای میانه اندام صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است، و نتایج حاصله بیانگر این است که جمعیت 253509 هزار نفری سال 1385 شهر کاشان در سال 1405 به 387929 نفر ، و تعداد خانوار به 111876 خانوار خواهد رسید. با استفاده از روش برآورد تجمعی در سال 1405 به 114096 واحد مسکونی نیاز خواهیم داشت اما این بدون در نظر گرفتن نرخ نخریب برآورد شده است. بر اساس روش برآورد خام میزان نیاز شهر کاشان به واحد مسکونی جدید تا سال 1405 تعداد 207206 واحد مسکونی خواهد بود که این تعداد باید در دوره های مختلف با توجه به نیاز ساکنان در هر دوره ساخته شوند. با استفاده از مدل گروه نما، میزان زمین برای کاربری مسکونی تا سال 1405 نیز پیش بینی گردید، با توجه به این که میزان کل نیاز واحد مسکونی در این شهر در دوره 1405- 1385 برابر 188006 البته این میزان بدون در نظر گرفتن واحدهای که مورد تخریب یا نوسازی قرار می گیرند برآورد شده است(زیرا این واحدها دیگر نیازی به زمین ندارند). این میزان واحد مسکونی به زمینی معادل 95/2680 هکتار جهت کاربری مسکونی نیاز خواهد داشت.
هادی کریمی مسعود تقوایی
کارکرد مطلوب عملیات سازمان های آتش نشانی به تعداد و نوع تجهیزات و امکانات بستگی دارد. بدون وجود تجهیزات و امکانات مناسب چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی، سازمان آتش نشانی قادر نخواهد بود مسئولیت ها وکارکرد های خود را به نحو احسن انجام دهد. بنابراین اطلاع از وضعیت تجهیزات و امکانات در کلیه ابعاد کمک بسیاری به پیش بینی سطح ارائه خدمات مورد نیاز در هنگام وقوع بحران می کند. بدین منظور این پژوهش به بررسی تجهیزات و امکانات سازمان آتش نشانی، توزیع ایستگاه های آتش نشانی در رابطه با جمعیت و علل و پراکنش فضایی حوادث در سطح شهر یزد پرداخته است. هدف از آن به دست دادن نتایجی از وضعیت تجهیزات و امکانات ایستگاه ها، همچنین نحوه ی توزیع ایستگاه های آتش نشانی شهر یزد در رابطه با جمعیت، برای آگاهی از نقاط قوت و ضعف آنها به منظور برنامه ریزی و مدیریتی صحیح در هنگام بحران های اتفاقی است. برای تحلیل وضعیت تجهیزات موجود ایستگاه ها، ابتدا اطلاعات مربوط به آن ها بر اساس معیار های موجود در پنج مورد سطح بندی شده و سپس با استفاده از مدل swot به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته شده و استراتژی هایی کاربردی ارائه شده است. در مرحله بعد، محدوده ی خدمات دهی استاندارد ایستگاه های آتش نشانی و جمعیت تحت پوشش و محدوده خدمات دهی واقعی ایستگاه ها به همراه جمعیت محاسبه و نقشه های مربوطه استخراج گردیده و نهایتاً مکان هایی برای استقرار ایستگاه های جدید پیشنهاد شده است. حوادث غیر حریق و سوانح مربوط به حریق و پراکنش فضایی آن ها نیز طی یک دوره آماری مورد مطالعه(87-83)، بررسی شده و نقشه ی تهیه شده برای پراکنش حوادث، گویای تراکم سوانح مختلف در قسمت های مختلفی از شهر می باشد. بر اساس ابعاد و اهداف پژوهش نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و با توجه به ماهیت موضوع، روش انجام پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد و به منظور گردآوری، طبقه بندی، تحلیل و پردازش اطلاعات از نرم افزارهای,arc map arc view, autocad و excel استفاده شده است. در پایان، نتایج بررسی نشان می دهد که به طور کلی تجهیزات و امکانات آتش نشانی شهر یزد از وضعیت متوسط رو پائین برخوردار است و توجه به بهبود آن لازم و ضروری به نظر می رسد. همچنین مشخص شد، به علت شبکه ارتباطی نامطلوب شهر یزد، ایستگاه های آتش نشانی نتوانسته اند در زمان و سرعت دسترسی استاندارد، جمعیت قابل توجهی را تحت پوشش قرار دهند.
محمد مهدی تقی زاده محمد حسین رامشت
چکیده: کنترل تغییرات و تعادل بخشی به سیستم های محیطی در مقیاس های جهانی، منطقه ای و ناحیه ای از مهمترین اهداف جغرافیای کاربردی محسوب می گردد. ژئومورفولوژی کاربردی نیزبه عنوان یک علم بین رشته ای با موقعیت خود در زیرمجموعه جغرافیای طبیعی و جغرافیا معیار هایی را مورد توجه قرار می دهد که بر اساس آن متعادل ساختن لندفرم ها به عنوان بسترکلیه فعالیت های انسانی از مهمترین اولویت ها بر شمرده می شوند. در شکل یابی و پردازش نهایی سطوح ظاهری زمین، کواترنر علیرغم دوره کوتاه خود سهم عمده ای را در آراستگی بسترهای اخیر بر عهده داشته است. در واقع دوران چهارم زمین شناسی وارث تمامی رخداد هایی است که بر سرنوشت چند میلیارد ساله زمین حادث شده است. عملکرد گسترده یخچال های طبیعی و ظهور انسان به عنوان دو رویداد اساسی از وجوه بارز کواترنر محسوب می گردد. هرچند در بسیاری از مناطق بدلیل تغییرات اقلیمی، یخچالها از جولان خود باز ایستاده اند، لیکن این واقعیت انکار ناپذیری است که آثار و فرمهای باقیمانده ازآنها در بسیاری از موارد پایگاه ها و امکانات بهره برداری انسانی را تحت تاثیر خود قرار داده است. بدینسان در تحقیق حاضر که پایه های تئوریک ان بر مبنای تحلیل سیستم های ارضی به منظور استنباط قابلیت ها و محدودیت های محیطی بنیاد نهاده شده ، روابط انسان با لند فرمهای حاصل از رفتارهای حرکتی یخ و یخچال در منطقه صفاشهر در ضلع شمالی استان فارس با ارتفاع متوسط 2488 متر به چالش کشیده شده است. تحلیل پیشینه اقلیمی این منطقه نشان می دهد که دمای عصر یخ 8 درجه کمتر از 3/10 متوسط سالانه حال حاضر بوده و میزان بارش نیز تا حد دو برابر 318 میلی متر ریزشهای فعلی افزایش داشته است. بنابر این حداقل سطوح بالاتر از 2500 متری آن می توانسته اند متحمل انباشتگی های گسترده یخ و برف در طی زمان های متمادی باشد. شناسایی 94 سیرک کوچک و بزرگ، 5 معبر یخچالی، سطوح بشدت بریده شده مخروط افکنه ها به همراه مستنداتی که از گرانولومتری رسوبات بدست آمده ، از مهمترین مظاهر چنین نوساناتی دراقلیم دیرینه صفاشهر محسوب می گردند. معابر یخچالی در مسیر های حرکتی خود توانسته اند بستر مارنی یک دریاچه فروپاشیده متعلق به مرحله بین یخچالی میندل و گونز را بریده و علیرغم بازدارندگی سطح رسوبی مارنی با مساحت 787 کیلومتر مربع جهت دستیابی به منابع آب، بستر مناسبی را جهت فعالیت های کشاورزی و استقرار سکونت گاه ها فراهم آورند. این معابر در حال حاضر به عنوان بستر بنیادهای بزرگ زراعی و ساختار سکونتگاهی صفاشهر محسوب می شوند. حیات اقتصادی63 درصد از سکونتگاه ها با در برداشتن 42 درصد از جمعیت این حوضه کاملا وابسته به جنس و فرم بسترهایی می باشد که زیر ساخت اولیه آن توسط روندهای سایشی یخ در کواترنر فراهم شده است. آنالیز 22 نمونه آب، 30 نمونه خاک سطحی، تشریح 9 پروفیل خاک به همراه ارزیابی مشخصات فرمها قابلیت های متفاوت سطوح ارضی را از لحاظ بهره برداری مشخص می سازد. مساحی سطوح زراعی صفاشهر در واحد های ارضی قابل بهره برداری نشانگر این نکته اساسی است که ناتعادلی های ناشی از تنوع فرم و جنس بخصوص در سطح معابر یخچالی مجموعه ای از آشفتگی های مناسبات بهره برداری را بدنبال داشته است. شکل رایج این مناسبات شامل پراکندگی شدید قطعات زراعی در 25289 قطعه زراعی در قلمرو مالکیت 3848 زارع، بایر ماندن اراضی قابل کشت، بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی در واحد ارضی دشت آبرفتی و درمجموع تشدید عدم تعادل موجود توسط فعالیت های انسانی است. شرایط فوق به سیستم های اقتصادی- اجتماعی موجود منتقل شده و پیامد هایی همچون مهاجرت و رشد منفی جمعیت در پاره ای از روستاها را بدنبال داشته است. کنترل منابع آب سطحی، تغییر در سیستم های بهره برداری از منابع آب، تسطیح اراضی و تغییرات اساسی در مناسبات مالکیت به همراه بالا بردن سطح دانش فنی جامعه زراعی موجود از مهمترین الزامات توسعه و عمران منطقه ای صفاشهر در جهت تعادل بخشی به مناسبات انسان و محیط می باشد. سطح نامتعادل معابر یخچالی به عنوان نخستین اولویت کنترل تغییرات در جهت تعادل بخشی منطقه ای در نظر گرفته شده است.
مریم محمدی علی موحد
مراکز بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی به عنوان یکی از انواع خدمات بهداشتی- درمانی امروزه بیش از سایرخدمات درمانی تحت تاثیر افزایش جمعیت و مهاجرت برای بهره مندی از خدمات آن ها از طرف متقاضیان می باشند. از آن جا که دستیابی به خدمات مراکز بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی در اسرع وقت و به دور از مشکلات ترافیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بنابراین توزیع متعادل این خدمات با هدف حداکثر کردن کارایی و اثربخشی آن ها مستلزم مکان گزینی بهینه به گونه ای است که بیشترین هماهنگی و همخوانی را با کاربری های سازگار داشته باشد و از نظر وضعیت دسترسی نیز در شرایط مطلوب باشند. هدف در این پژوهش تحلیل مکان گزینی مراکز بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی و راهکارهای بازتوزیع آن ها به منظور خدمات رسانی بهینه در شهر اصفهان می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته تهیه، و از نرم افزارهای آماری «spss» و « excel» و آزمون های خی دو و کندال، برای تجزیه و تحلیل داده های آماری جهت بررسی نقش فرامنطقه ای بیمارستان های تخصصی و فوق تخصصی استفاده شده است. طبق نتایج بدست آمده از پردازش داده های آماری، بیمارستان های تخصصی و فوق تخصصی دارای نقش فرامنطقه ای بوده و بیشترین مراجعات به این مراکز توسط وسایل نقلیه شخصی و به دلیل کمبود امکانات تخصصی در مجاورت محل سکونت و استفاده از امکانات تخصصی تر بوده است. این امر لزوم بازتوزیع مراکز بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی را به جهت ایجاد مشکلات بسیار برای این کلان شهر ایجاب می کند. همچنین جهت بررسی وضعیت مکان گزینی مراکز بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی از نرم افزارهای(autocad 2004) و ( arc gis 9/2) استفاده شده است. در فرایند بررسی وضعیت مکان گزینی مراکز بیمارستانی به بررسی سازگاری و عدم سازگاری کاربری های شهری با مراکز بیمارستانی و نیز شبکه ارتباطی پرداخته شد. نتایج حاصله نشان می دهد که از این نظرمراکز بیمارستانی به غیر از بیمارستان امید و فیض در وضعیت بهینه بوده و از نظر دسترسی به شبکه ارتباطی نیز به غیر از بیمارستان امید سایر مراکز بیمارستانی در وضع مطلوب می باشند.
اعظم صفرآبادی مسعود تقوایی
شهرها کامل ترین و پیچیده ترین شکل از سکونتگاه های انسانی اند که در بر گیرنده مراکز مهم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره هستند. شهرها همواره مراکز عمده تمدن بشری بوده اند، امروزه نیز با تمرکز و تنوع فعالیت های مکانی ـ فضایی، در شهرها، این واقعیت نمود بیشتری یافته است و این مراکز، کانون های عمده تحولات تأثیر گذار جهانی، ملی و منطقه ای، به ویژه در سطح کلان شهرها و مادر شهرها هستند؛ و از سویی حوزه های نفوذ خود، شهرهای منطقه ای، شهرهای متوسط و کوچک و دیگر سکونتگاه ها را تحت تأثیر دارند. صنعت گردشگری یکی از عرصه های نو و زمینه های جدید مورد مطالعه علوم مختلف بوده و از جهات گوناگون، مورد توجه و عنایت کشورها واقع شده است. توجه به گردشگری از یک سو به علت ارزش های اقتصادی آن است و امروزه گردشگری به عنوان بعد چهارمی از فعالیت های اقتصادی، شهرها را به عنوان یکی از جولانگاه های مهم خود درآورده است، و از سوی دیگر، گردشگری به دلیل اثرات فرهنگی و اجتماعی که بر جوامع دارد، مورد توجه است. گردشگری از دیر باز با اشکال خاص خود، در جوامع بشری بر اساس انگیزه، اصل سفر و جابجایی وجود داشته و طی مراحل مختلف، سیر تکاملی خود را پیموده است. تحول اساسی در گردشگری را می توان با انقلاب صنعتی، که تحول شگرفی در زندگی و بخصوص حمل و نقل به وجود آورد، شناخت. گردشگری به عنوان یکی از فرایندهای تولیدکننده فضا، از مختصات بنیادین جوامع شهری است که در شهرهای پر ازدحام و پر تراکم، با فعالیت های سخت و کسالت آور، انسان شهری را قادر به تحمل و تداوم زندگی می کند. محیط های شهری به دلیل تمرکز جمعیت و فشارها و خستگی های ناشی از کار، از یک سو به عنوان مبدأ مسافرت، و از سویی به دلیل برخورداری از امکانات رفاهی، فرهنگی، بهداشتی، ارتباطات، جاذبه های تاریخی ـ توریستی به عنوان مقصد گردشگران به شمار می رود. رو به رشد بودن صنعت توریسم، با توجه به امکانات، تأسیسات و خدماتی که به خدمت می گیرد، زمینه های جذب گرشگران به شهرها را بیشتر مهیا می کند و همچنین زمینه های اشتغال و کسب درآمد بیشتر برای ساکنان محلی را به دنبال دارد. مسافرت و رفت و آمد گردشگران، ساختارهای فضایی و اجتماعی و اقتصادی شهرها را به اشکال مثبت و منفی به چالش کشانده است که لازم است برنامه ریزان و مسئولین امر، جهت بهینه کردن فواید سفر گردشگران از یک سو، و کاهش اثرات منفی گردشگری در شهرها از سوی دیگر، به تدوین برنامه های جامع و اصولی جهت ایجاد فضاهای مناسب گردشگری، توسعه و گسترش فضاهای گردشگری و طراحی محیط های مناسب با توجه به سلیقه گردشگران و متناسب با مکان های مورد نظر، اقدام نموده و زمینه های بهره مندی هرچه بیشتر گردشگران و مراجعه کنندگان به مکان های گردشگری را فراهم نمایند. و همچنین باعث کاهش اثرات زیانبار گردشگری بر محیط های جاذب تاریخی، طبیعی و غیره در شهرها شوند. تمرکز بر جنبه های رفتاری گردشگری همراه با برنامه ریزی و اخیراً الزامات مدیریتی این فعالیت ها، در محیط، حوزه مفیدی برای تحقیقات جغرافیایی ایجاد کرده است. پایان نامه حاضر با عنوان برنامه ریزی و طراحی جغرافیایی محیط های جاذب گردشگری در شهر کرمانشاه، در شش فصل تنظیم شده است. فصل اول شامل کلیات طرح تحقیق، شرح و بیان مسأله پژوهش، پیشینه پژوهش، اهداف پژوهش، فرضیه های پژوهش، روش شناسی و شیوه پژوهش، اهمیت و ارزش پژوهش، کاربرد نتایج پژوهش، موانع و محدودیت ها است. فصل دوم به بررسی تعاریف و مفاهیم مطرحه در گردشگری، به خصوص از دید جغرافیایی از جمله مطالبی همچون فضا، توریسم، توریسم شهری و ... پرداخته، و همچنین به بیان دیدگاه های مطرحه در بحث گردشگری از جمله دیدگاه مکاتب مختلف در این زمینه پرداخته است، و در ضمن بعضی از مدل های مطرحه در گردشگری نیز معرفی شده است. فصل سوم به شناخت وضعیت محدوده مورد مطالعه، از حیث پتانسیل های طبیعی و انسانی جهت گسترش فعالیت های گردشگری، پرداخته است. فصل چهارم به بررسی و معرفی جاذبه های گردشگری شهر کرمانشاه پرداخته است؛ فصل پنجم و فصل ششم، شامل آزمون فرضیات و نتیجه گیری کلی از مباحث مطرح شده در فصول قبلی است.
نعمت الله رضایی حمیدرضا وارثی
چکیده: گسترش فضایی بی رویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته، باعث شکل گیری بافت های جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربریهای شهری به نواحی جدید گردیده است. در نتیجه این جابجایی، به تدریج سبب شد تا بافت های قدیمی شهرها کارکرد و حیات اجتماعی- اقتصادی خود را از دست بدهند و این بافت ها با از دست دادن حیات شهری خود، به سمت رکود و فرسودگی گرایش پیدا کرده اند. منطقه 8 شهر شیراز که به عنوان منطقه مورد مطالعه این تحقیق انتخاب شده است، از قاعده فوق مستثنی نبوده و در زمره بافت های فرسوده کشور محسوب می گردد. هدف اصلی و کلی این تحقیق، شناخت ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان و همچنین شناخت وضعیت کالبدی بافت فرسوده شهر شیراز می باشد. روش تحقیق با توجه به موضوع، اهداف و فرضیات، به صورت کتابخانه ای، اسنادی و میدانی(مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه" که بر اساس نمونه گیری از روش کوکران، 320 نمونه انتخاب شده و پرسشنامه ها توسط پژوهشگر در بافت توزیع شده و توسط ساکنین تکمیل گردیده است") و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel ، برای تهیه نقشه ها و اجرای مدل از نرم افزارهای مختلفی چون arc view، auto cad و arc gis و برای ساماندهی بافت از مدل های swot و ahp استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج تحقیق نشانگر آن است که نزدیک به 85 درصد قسمت های بافت با کمبود امکانات، خدمات شهری و تأسیسات زیربنایی مواجه هستند و نزدیک به 70 درصد ساکنین، علت سکونت خود را در بافت به خاطر مسکن ارزان و نزدیکی به محل کار انتخاب کرده اند و از طرف دیگر سطح آسیب پذیری و فرسودگی بافت، به خاطر اینکه وضعیت اجتماعی - اقتصادی ساکنین چندان قابل ملاحظه نمی باشد(که ضریب همبستگی وضعیت اجتماعی 524/ و ضریب همبستگی وضعیت اقتصادی 772/- می باشد)، سبب شده تا روند بهسازی و نوسازی درون بافت کند و فرسوده شدن و تخریب بیشتر بافت را به دنبال داشته باشد. نتیجه ای که از مدل swot و ahp به دست آمده نشان می دهد که بهترین راهکار جهت بهسازی و نوسازی بافت، استفاده از طرح تجمیع می باشد. کلید واژه ها: ساماندهی، بافت فرسوده، بافت قدیم، مدل، شهر شیراز.
کاوس علی نژاد طیبی حمیدرضا وارثی
چکیده یکی از مهمترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه کالبدی- فضایی شهر و شهرنشینی است. در این ارتباط هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالمتر، آسانتر، موثرتر و دلپذیرتر است. بدین لحاظ تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه کالبدی بسیار ضروری می نماید. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، مطالعه روند توسعه کالبدی- فیزیکی شهر فیروزآباد، شناخت عوامل موثر در رشد کالبدی- فیزیکی شهر، بررسی سیر گسترش شهر و الگوی توسعه فیزیکی آن، شناخت توانمندی ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر و ارائه راهکارهایی جهت برنامه ریزی اصولی و عملی برای توسعه فیزیکی شهر بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و سعی گردیده است روند توسعه شهر فیروزآباد و مسائل و مشکلات آن مورد بررسی قرار گیرد و راهبردهای مناسب جهت توسعه بهینه این شهر ارائه شود. از این رو و برای این منظور، پس از بررسی روند توسعه تاریخی شهر، گونه شناسی فیزیکی و عوامل و محدودیت های موثر در توسعه کالبدی- فیزیکی شهر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مطابق فرضیات مطرح شده در تحقیق، وضعیت توسعه شهر در طرح های توسعه شهری( طرح جامع) و وضعیت کمی و کیفی خدمات شهری فیروزآباد مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که طرح جامع شهر نقش عمده ای را در جهت دهی توسعه فیزیکی شهر ایفا نموده است اما توسعه فیزیکی شهر با گسترش کاربری های خدماتی و تجهیزات شهری هماهنگ نبوده و این نوع کاربری ها از پراکنش فضایی متعادلی برخوردار نبوده و حتی با استانداردهای مرسوم نیز مطابقت ندارند. در بخش پایانی نیز با تهیه لایه های اطلاعاتی مختلف از جمله قابلیت اراضی، توپوگرافی( سطوح ارتفاعی)، شیب، شبکه ارتباطی، گسل، جهت شیب، گورستان، رودخانه، آثار تاریخی و باستانی و نقاط روستایی اطراف شهر و ورود این لایه ها به محیط gis و تجزیه و تحلیل آنها در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل ahp، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر مشخص شد. این اراضی عمدتاً در جهات شرق، شمال شرقی و جنوب شرقی شهر قرار گرفته است و جهت های دیگر با داشتن محدودیت های طبیعی و مصنوعی فاقد کارآیی لازم جهت توسعه آتی بوده اند. واژه های کلیدی: توسعه کالبدی- فیزیکی، مکانیابی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، فیروزآباد.
مهدی سلیمی محمد سلطان حسینی
پژوهش حاضر دو هدف تحلیل موقعیت مکانی اماکن و فضاهای ورزشی موجود و ارائه الگوهای علمی و عملی به منظور یافتن بهترین اراضی برای ساخت انواع اماکن ورزشی بر اساس معیارهای سازگاری و ایمنی، جمعیت، میزان دسترسی و توجه به حریم اماکن ورزشی موجود هم نوع را دنبال می نمود. در این تحقیق دو منطقه 5 و 6 شهر اصفهان به عنوان محدوده مطالعاتی و کلیه اماکن و فضاهای ورزشی موجود در آن به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از جمع آوری اطلاعات لازم مشخص گردید که سرانه فضاهای ورزشی در محدوده 7/0 متر مربع برای هر نفر بود که این رقم 3/2 متر مربع نسبت به سرانه استاندارد تعیین شده جهانی کمتر می باشد. به منظور انجام عملیات تحلیل فضایی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) استفاده شد که بر اساس آن داده های مکانی و توصیفی گردآوری، پایگاه اطلاعاتی تشکیل و وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود بر اساس هر معیار مشخص شد. نهایتا پس از جمع بندی نتایج به دست آمده از هر معیار، وضعیت کلی موقعیت مکانی هر کدام از اماکن ورزشی موجود در محدوده مشخص گردید که %0 از آنها در وضعیت بسیار نامناسب، %8/57 در وضعیت نامناسب، %3/31 در وضعیت متوسط، %7/9 در وضعیت مناسب و %2/1 در وضعیت بسیار مناسب بودند که این نتایج نشان داد که غالب اماکن ورزشی موجود در محدوده از لحاظ مکانی دارای وضعیت نامناسب و متوسط و در برخی موارد اندک دارای وضعیت مناسب و بسیار مناسب بودند. برای الگوسازی بهینه نیز پس از تشکیل پایگاه اطلاعاتی برای هر معیار نقشه ای تهیه گردید که نهایتا" با جمع بندی نقشه ها، اراضی محدوده به 5 طیف با درجه مطلوبیت بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و بسیار نامناسب، برای ساخت انواع اماکن ورزشی تقسیم شد. طبق نقشه های به دست آمده برای ساخت زمین های روباز چمن %3، زمین های تنیس %20، پیست های دومیدانی %12، استخرهای روباز %21، پیست های اسکیت %26، سالنهای با کفپوش pvc، پولی یورتان و ... %9، سالنهای با کفپوش موزاییک، سرامیک و ... %3، استخرهای سرپوشیده %13 و برای زورخانه ها %18 از اراضی محدوده در وضعیت بسیار مناسب قرار داشتند. پس از مشاهد? میدانی از این اراضی مشخص گردید که آنها در مناطقی قرار داشتند که مسیرهای ارتباطی، تراکم جمعیتی و عناصر شهری سازگار نسبت به عناصر شهری ناسازگار در مقایسه با سایر مناطق بیشتر و تراکم اماکن ورزشی هم نوع کمتر بود. مدیران ورزشی با تکیه بر نتایج این پژوهش علاوه بر اطلاع از وضعیت مکانی اماکن ورزشی خود در محدوده، می توانند با ضریب اطمینان بسیار بالاتری نسبت به ساخت انواع اماکن اقدام نمایند. همچنین محققان محترم دیگر نیز قادر خواهند بود که با بهره گیری از روش این پژوهش به تحلیل فضایی اماکن ورزشی و مکان یابی آنها در مناطق دیگر بپردازند.
حسین کیومرثی مسعود تقوایی
امروزه با رشد و گسترش شهرنشینی به ویژه در کشورهای درحال توسعه، نیاز به تفریح، گشت و گذار و بهره گیری از جاذبه های طبیعی بیش از پیش احساس می گردد. توسعه صنعت گردشگری در نواحی مستعد از جمله راههای تقویت مناطق فقیر و دور مانده از تحولات توسعه می باشد که مزایای فراوانی را برای جوامع میزبان به همراه دارد. یکی از انوع جاذبه های طبیعی که همه ساله گردشگران بسیاری را در سراسر دنیا به خود جذب می نماید، نواحی ساحلی و دریاچه ها می باشند. دریاچه کافتر در جنوب شهر اقلید نیز یکی از این جاذبه های طبیعی است که علی رغم وجود قابلیت ها و توانمندی های فراوان، تاکنون مطالعه ای به منظور رشد و توسعه صنعت گردشگری آن صورت نگرفته است و فاقد هر گونه امکانات و خدمات مورد نیاز گردشگران بازدید کننده از آن است. هدف پژوهش حاضر شناسایی قابلیت ها و توانمندی های دریاچه کافتر به منظور ارائه امکانات و خدمات مورد نیاز گردشگران در قالب دهکده گردشگری ساحلی است. برای این منظور ابتدا با تلفیق 23 لایه اطلاعاتی در محیط gis و نیز بهره گیری از مدل swot و ahp، بهترین مکان ایجاد دهکده گردشگری شناسایی گردید، سپس به برآورد نیازهای گردشگران از طریق تدوین و تکمیل پرسشنامه پرداخته شد و در مرحله بعد با تعیین محدوده های دسترسی 15 دقیقه ای به دریاچه کافتر، به شناسایی امکانات و خدمات مورد نیاز گردشگران موجود دراین محدوده ها پرداخته شد و سپس با سنجش کمبودها و نیازها، دهکده گردشگری در ساحل دریاچه یاد شده درجهت رفع نیازها طراحی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دریاچه کافتر قابلیت و توانمندی بالایی جهت جذب گردشگر را دارد و اگر امکانات و خدمات مورد نیاز گردشگران به نحوی مطلوب تامین گردد، در آینده نیز شاهد رشد و توسعه هرچه بیشتر صنعت گردشگری در منطقه خواهیم بود که این امر به نوبه خود به رشد و توسعه منطقه ای منجر خواهد شد.
بهنام مغانی رحیمی مسعود تقوایی
- مشخص گردید بین تراکم جمعیت در مناطق مختلف و تعداد جرائم این محدوده ها ارتباط مستقیم وجود دارد. ضریب همبستگی اسپیرمن به دست آمده از رابطه بین2متغیرتراکم جمعیت ومیزان جرائم، 86/ است که بسیار قوی ومثبت است. این ضریب در سطح 99درصدمعنی داری می باشد.بنابر این، با افزایش تراکم، میزان جرم نیز افزایش می یابد.از طرف دیگر وجود رابطه بین نوع فعالیت و میزان جرائم نیز تایید گردید، بطوریکه مشخص گردید هر چه مشاغل سطح بالا در منطقه افزایش یابد، از میزان جرائم کاسته می شود. مشخص گردید در نقاطی که مهاجران بیشتری سکونت دارند، میزان جرائم نیز بیشتر است. ازدیگر نتایج تحقیق می توان به افزایش معنی دار جرائم در محیط های مسکونی بی کیفیت و افزایش جرائم در محیط های خلوت اشاره نمود. در تحلیل کیفی مسکن، از چهار شاخص میزان زیربنا،کیفیت محیط زندگی، تعداد اتاق در واحد مسکونی ونوع مالکیت استفاده گردید که همگی نقش موثرکیفت محیط مسکونی در میزان جرائم را تایید نمود.
میرنجف lموسوی مسعود تقوایی
استان آذربایجان غربی با داشتن 890 کیلومتر مرز مشترک با کشورهای عراق، ترکیه و جمهوری آذربایجان و دارا بودن 13 شهر مرزی، بر اساس تقسیمات اداری ـ سیاسی سال 1385، از استان های مرزی و استراتژیکی کشور، محسوب می گردد. در این پژوهش، تأثیر کارکردهای مرزی به لحاظ امنیتی، اقتصادی و اجتماعی بر ساختار فضایی شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است و از مدل های کمّی، نرم افزارهای رایانه ای و تحلیل آماری، برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. طبق بررسی های انجام شده، حدود 8/10 درصد از جمعیت شهری استان، در 13 شهر مرزی سکنی گزیده اند. در این پژوهش، حدود 77 شاخص اجتماعی، جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی ـ درمانی، زیربنایی، کالبدی و تأسیسات و تجهیزات برای تحلیل وضعیت ساختار فضایی شهرهای مرزی، استفاده شده و با بهره گیری از مدل تاپسیس و استفاده از روش وزن دهی آنتروپی شانون، سطوح توسعه در شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی مشخص گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد، از مجموع 13 شهر مرزی، شهرهای پیرانشهر، سردشت و اشنویه، با حدود 8/67 درصد جمعیت برخوردار، 5 شهر سیه چشمه، آواجیق، گردکشانه، تازه شهر و پلدشت، با حدود 7/18 درصد از جمعیت نیمه برخوردار و شهرهای میرآباد، سیلوانه، بازرگان، ربط و سرو، با حدود 5/13 درصد جمعیت، محروم هستند. تحلیل اثرات کارکردهای مرز بر 77 شاخص ساختار فضایی شهر، نشان می دهد بین کارکردهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد. افزایش امنیت، وجود بازارچه های مرزی و مبادله واردات و صادرات کالا و ارتباطات اجتماعی بالا با عوامل مرزی، موجب بالا رفتن توسعه ساختار فضایی شهرهای مرزی شده است. مقایسه تطبیقی بین شهرهای مرزی و غیرمرزی نیز، بیانگر عدم تفاوت آشکاری در ساختار فضایی این شهرها است. دلیل اصلی این امر، شرایط جغرافیایی استان آذربایجان غربی است که فاصله بین شهرهای مرزی و غیرمرزی به لحاظ جغرافیایی، اندک است و کارکردهای مرز، تأثیرات خود را بر روی شهرهای غیرمرزی نیز، تحمیل می کنند. در مجموع می توان گفت، عدم توسعه یافتگی استان آذربایجان غربی در کل فضـای استان، شرایط تقریباً یکسانی دارند. در نهایت، با شناسـایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها، به برنامه ریزی استراتژیک شهرهای مرزی پرداخته شده که برای 13 شهر مرزی، پنج نوع استراتژی برای نیل به پایداری، ارایه گردیده است.
محبوبه صحراپور مسعود تقوایی
امروزه با افزایش جمعیت و پیشرفت صنعت، مردم شهرهای کوچک و بزرگ در کنار زندگی ماشینی و آثار مخرب آن با مشکلات عدیده ای در زمینه های روحی، روانی، جسمی و فیزیکی مواجه هستند که در این میان رابطه شهروندان با طبیعت و تفریح و سرگرمی نقش به سزایی را در آرامش آنها ایفا خواهد کرد. ایجاد یک محیط برای استراحت و تفریح در دل طبیعت برای مردم شهرنشین در فضاهای خارج شهر ضروری به نظر می رسد. شهرهای شلوغ و پرترافیک امروزی و زندگی مکانیزه و پر سر و صدای شهرها خواسته های بیشتری برای حرکت در اطراف شهرها پدید می آورد و این نیاز روزبروز با توجه به مکانیزه تر شدن شهرهای آینده رو به ازدیاد می گذارد. هدف از نگارش این پژوهش ساماندهی امکانات و تجهیزات منطقه گردشگری بهشت گمشده که از جاذبه های اکوتوریسمی شهرستان مرودشت است، به منظور برنامه ریزی و توسعه اکوتوریسم استان فارس می باشد. روش تحقیق ترکیبی از روش تحلیلی, علّی و پیمایشی است.اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه از سه گروه گردشگران, مردم بومی و مسوولان به دست آمده است. در تحلیل داده ها از نرم افزار arc gis, excel, spssاستفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که منطقه بهشت گمشده از نظر قابلیت های طبیعی در سطح بالایی قرار دارد و با ایجاد قابلیت دسترسی مناسب به علت نزدیکی به مرکز استان پتانسیل تبدیل به قطب توریستی را دارا می باشد. اما متأسفانه این منطقه از نظر تسهیلات و خدمات گردشگری در وضعیت نامناسبی قرار دارد. ولی از آنجا که منطقه دارای قابلیت زیادی جهت توسعه اکوتوریسم و توریسم می باشد، می توان با ایجاد تجهیزات و امکانات اقامتی گام موثری در زمینه جذب توریست برداشت.
یوسف نصیری مسعود تقوایی
امروزه به دلیل گسترش فناوری و ماشینی شدن اکثر فعالیت ها، از تحرک بدنی انسان ها به شدت کاسته شده است. از طرفی کاهش ساعات کار روزانه موجب بالا رفتن ساعات اوقات فراغت افراد جامعه گردیده است. بنابراین تفریح توأم با تحرک نیاز مبرم انسان امروزی به شمار می رود. پژوهش حاضر با رعایت اصول و ضوابط عمومی ایجاد تفرجگاه ها و با تعیین معیارهای خاص موثر در محدوده پژوهش به امکان سنجی و ایجاد مسیر بهینه تفریحی- پیاده روی بین چشمه رسول الله تا پارک انقلاب در کنار شهر اقلید، جهت ایجاد محیط ترکیب یافته از تفریح و تحرک برای افراد جامعه پرداخته است. جهت یافتن بهینه ترین مسیر هم از نظر زیست – محیطی و هم از نظر مسائل انسانی 8 معیار با عناوین منابع آب، میراث فرهنگی، مناظر زیبا، مسیل ها و آبراهه ها، مالکیت اراضی، پوشش اراضی، معابر و توپوگرافی تعیین شد. سپس سه مسیر با رعایت دیگر معیارها در محوریت مناظر زیبا، کوتاه ترین مسیر و رعایت مالکیت ها پیشنهاد گردید که با امتیاز بندی معیارها، بیشترین امتیاز را مسیر سوم با محوریت مالکیت اراضی کسب نمود. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علی و کمی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. فضاهای مورد نیاز مجموعه تفریحی به روش میدانی(پرسشنامه ای)، طبق نظر گردشگران تشخیص داده شده اند. سپس برای جانمایی این فضاها بستر طبیعی مجموعه و کاربری های موجود مطالعه شده و در نهایت فضاها بر اساس ویژگی های محیط و سازگاری آنها با همدیگر جانمایی شده اند. جهت تدوین راهبردهای توسعه برای محدوده مورد مطالعه از مدل تحلیلیswot استفاده شده است برای این هدف 6 معیار عمده با عناوین(عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل نهادی، عوامل اکولوژیکی، عوامل زیست-محیطی و عوامل زیر ساختی) در نظر گرفته شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که عوامل اکولوژیکی مهم ترین نقطه قوت درونی، عوامل اقتصادی مهم ترین نقطه ضعف درونی، عوامل اکولوژیکی مهم ترین فرصت و عوامل زیست محیطی مهم ترین تهدید برای این مجموعه تفریحی به شمار می رود. و در نهایت با تجمیع امتیازات چهار عامل، نقاط ضعف مجموعه تفریحی چشمه رسول الله شهر اقلید تاثیر گذارترین عامل منفی برای توسعه و نقاط قوت بعد از نقاط ضعف تاثیر گذارترین عامل مثبت برای توسعه مجموعه تفریحی شناخته شدند. نتایج تحلیل اطلاعات پرسشنامه ای نیز حاکی از آن است که بیش از 40 درصد گردشگران غیر بومی هستند، حدود 20 درصد آنها جهت تفریح و تفرج به این مکان آمده اند، جاذبه های طبیعی عامل اصلی جذب آنها بوده و مهمترین عامل نارضایتی آنها، کمبود امکانات و خدمات به ویژه امکانات و خدمات بهداشتی(مانند سرویس های بهداشتی، سطل های زباله و ...) بوده است
امیر اکبری مهام حمید رضا وارثی
حوادث و سوانح طبیعی از دیر باز به عنوان مخرب ترین عوامل آسیب رسان به انسان، جامعه و زیستگاه شان مطرح بوده اند. به عبارتی دیگر بلایای طبیعی بخشی از زندگی ما انسان ها می باشد که هیچ گونه تبعیضی بین افراد جامعه قائل نمی شود و به عنوان مصائب جمعی مطرح اند. از میان بلایای طبیعی و مصائب جمعی گوناگون نظیر زمین لرزه، سیل، طوفان، آتش سوزی، گرما و سرما و ... زمین لرزه بنا به ماهیت خاص خود از اهمیت و توجه بیشتری برخودار است چرا که نسبت به بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر بوده و از سویی تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. این موضوع به ویژه در ایران که شهرها از بافت های نامتجانس و در عین حال کهنه ای برخوردارند، اهمیتی دو چندان دارد. با توجه به این مهم، هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان آسیب پذیری مساکن شهر همدان در برابر زلزله با استفاده از نرم افزار arc gis و مدل تحلیلی سلسله مراتبی(ahp) در محدوده مورد نظر می باشد. بدین منظور،.معیارهای مساحت زیر بنا، تعداد طبقات، عرض معبر، وضعیت بافت، موقعیت ساختمان در شهر، وضعیت نما، وضعیت دیوار، وضعیت سقف، عمر بنا، کیفیت مصالح، اسکلت ساختمان و وضعیت پی و فونداسیون را مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و کتابخانه ای، توصیفی، تحلیلی، و مطالعات میدانی است. جامعه آماری، مساکن شهر همدان بوده و روش نمونه برداری به شیوه تصادفی و در تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel و arcgis استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با فاصله گرفتن از مرکز شهر از درصد آسیب پذیری محلات کاسته شده و همچنین این محلات به دلیل تراکم بالا، قطعات تفکیکی ریز دانه تر، بافت فرسوده بیشتر و معابر کم عرض مناطق با آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد بیشتری را در اکثر معیارهای مورد بررسی دارند. محلاتی از شهر که درصد بیشتر از مساکن نوساز را در برمی گیرند به دلیل استفاده از مصالح با کیفیت بهتر و رعایت استانداردهای موجود آسیب پذیری کمی دارند که این محلات بیشتر شامل شهرک های جدید احداث حاشیه شهر می شود. بهسازی و نوسازی مساکن به ویژه محلات مرکزی شهر،احداث مساکن با اصول مهندسی و مقاوم در برابر حوادث طبیعی، استفاده از مصالح با وزن کمتر و مقاومت خمشی بیشتر، نظارت و کنترل دقیق بر روش های اجرا و ساخت مسکن، مطالعه ریز پهنه بندی لرزه ای شهر همدان، تهیه بانک اطلاعات شهر، بررسی مقاومت سازه ای ایستگاه های آتش نشانی و مراکز درمانی و تهیه آیین نامه آسیب پذیری لرزه ای شهر به عنوان راهبردهای اساسی برای کاهش آسیب پذیری شهری ضرورت دارد.
محمدرضا رضایی مسعود تقوایی
چکیده تمرکز و تراکم جمعیت های انسانی در سکونت گاه های شهری زمینه های مناسبی را برای آسیب پذیری و تهدید زیستی آنها فراهم کرده است. بنابراین هرگونه رویکردی که منجر به ارائه طریق مطلوب در جهت کاهش آسیب پذیری و افزایش ضریب ایمنی سکونت گاه های شهری باشد، می تواند به عنوان یک راهبرد در برنامه ریزی های شهری به کار رود. یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبان هستند موضوع سوانح طبیعی است. کشور ایران نیز با توجه به وضعیت جغرافیایی از جمله کشورهای حادثه خیز دنیاست و گستردگی نقاط شهری و گرایش به شهرنشینی هر چه بیشتر ضرورت توجه به زمینه های خطر پذیری شهرها را بیشتر می کند. در 50 سال گذشته حوادثی مانند زلزله، سیل، بمباران های ناشی از جنگ، و حوادث شهری دیگر موجب خسارات بسیار گسترده ای در شهرهای ایران شده به گونه ای که زلزله 1337 لارستان، 1357 طبس، 1369رودبار و منجیل و 1382 بم از جمله فاجعه آمیزترین رخدادهای شهری دنیا به شمار می رود. از طرف دیگر فرسودگی کالبدی شهرها و پایین بودن ضرایب ایمنی در غالب شهرها ضرورت توجه به این مسائل را دو چندان می کند. پرواضح آشکار است که مسکن به عنوان برجسته ترین نوع کاربری در فضاهای شهری اعم از فضای مسکونی و ... شاخصی بسیار مهم در تعیین سطح، میزان و مقدار آسیب پذیری است، بنابراین توجه به ساختار سکونتی شهرها می تواند به وضعیت نسبی میزان آسیب پذیری در مقابل رخدادها و حوادث کمک قابل توجهی نماید، در این پژوهش با بررسی و تحلیل جغرافیایی مسکن شهری در مقابل حوادث غیر مترقبه در یکی از شهرهای میانی ایران، به طور موردی به تحلیل و بررسی عوامل و شرایط تأثیرگذار در رخداد حوادث شهری در بافت های مختلف شهری پرداخته شده است. و با استفاده از تکنیک های کمی و کیفی به ارزیابی میزان ضرایب خطر پذیری در واحد های مسکونی، معابر عمومی و شبکه های دسترسی پرداخته شده است. و شهر مرودشت به 19 منطقه شهری مختلف تقسیم بندی شد و به طور جداگانه 21 شاخص مورد تحلیل دقیق قرار گرفته و نهایتاً مشخص گردیده که مناطق 7، 12، 11 و 8 دارای درجه اسیب پذیری بسیار بالایی هستند و ساختار کالبدی نامناسبی دارند. این نتایج موجب می گردد که شرایط مطلوب برای تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها در عرصه های مختلف اجتماعی، کالبدی و بالاخص مدیریت بحران شهری به طور مطلوب فراهم شود و نتایج حاصل از این پژوهش به عنوان راهبردی موثر در زمینه برنامه ریزی های شهری و ایمن سازی فضاهای شهری، پیشگیری از رخدادهای شهری و روش شناسی مطالعات مربوط به حوزه حوادث غیر مترقبه شهری برای استفاده متخصصان، مدیران ارشد شهری و سیاستگزاران عرصه های زندگی جمعی و خصوصی می تواند بسیار موثر باشد. واژگان کلیدی: بحران، منطقه پایه، درجه آسیب پذیری، مرودشت
سیامک پیری احمد تقدیسی
گردشگری به عنوان یکی از مهمترین و در عین حال پاک ترین صنایع عصر حاضر با توجه به مزایای بیشماری که دارد مورد توجه تمامی دولتها و کشورهای جهان قرار گرفته است و اهمیت آن هر روز بیشتر می شود.گردشگری فعالیتی است گسترده که علاوه بر اثرات اقتصادی بویژه در زمینه های اشتغالزایی و افزایش درآمد، پاسخگوی نیاز روزافزون ساکنین شهرها و نواحی روستایی در رابطه با گذران اوقات فراغت و استراحت و تفریح نیز می باشد، همچنین می تواند نقش موثر و پایداری در قلمرو فرهنگی و روابط فیمابین ملتها و مسائل سیاسی در صحنه بین الملل داشته باشد. در این پژوهش سعی براین است وضعیت توسعه توریسم را در شهرستان دالاهو بررسی شود. همچنین راه کارهای برای توسعه پایدار توریسم در این شهرستان ارائه شود تا ضمن افزایش منفعت وسود اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی توسعه توریسم، بتوان تاثیرات منفی حاصل از آن را به حداقل کاهش داد. در این تحقیق ضمن بیان نقش و اهمیت گردشگری، اثرات و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی گردشگری، در منطقه دالاهو مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با توجه به نوع هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر ماهیت و روش به منظور شناسایی هرچه بهتر و برآورد دقیق توانهای موجود و عوامل تأثیرگذار در ناحیه مورد مطالعه، از روشهای توصیفی- تحلیلی و ترکیبی و به کمک سه جامعه آماری مرتبط با گردشگری یعنی خانوارهای محلی، مسئولین و افراد صاحبنظر و گردشگران استفاده شده است. ضمن مطالعات میدانی و بررسی اسناد و آمار با استفاده از دو مدلswotو تحلیل عاملی و نرم افزارهای آماریspss و excelو همچنین نرمافزار نقشه کشی arcgis به تجزیه وتحلیل و ترسیم نقشه های مختلف پرداخته شده است. نتایج حاصل از این کار تحقیقی نشان می دهند که گردشگری در این ناحیه توانسته اثرات چشمگیری بگذارد و توسعه توریسم در توسعه اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی شهرستان دالاهو موثر بوده است.
محمدرضا بسحاق احمد تقدیسی
امروزه بسیاری از محققان و دانشمندان، توسعه کشاورزی را به مثابه استراتژی و راهبرد اصلی توسعه روستایی قلمداد کرده و معتقدند که کشاورزی به عنوان منبع اصلی تأمین درآمد و فرصت ها ی اشتغال، نقش اساسی در توسعه روستایی ایفا می کند. از اینرو هدف از مطالعه حاضر تحلیل و ارزیابی توسعه روستایی با توجه به وضعیت بخش کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی در مناطق روستایی شهرستان ازنا صورت گرفته است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده که با استفاده از جمع آوری آمار و اطلاعات از طریق روش ها ی میدانی بدست آمده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای روستایی تمامی روستاهای شهرستان ازنا می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 239 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه آزمون پیش آهنگی انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن بیش از 87/0 درصد بدست آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ها ی به عمل آمده در نرم افزار spss نشان می دهد که بین اغلب عامل های توسعه روستایی و توسعه کشاورزی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که عوامل و نهاده ها ی کشاورزی در منطقه در شرایط پایداری قرار ندارند.
خدیجه محمدی سوادکوهی مسعود تقوایی
همواره بلایای طبیعی به عنوان مخرب ترین عوامل آسیب رسان به انسان، جامعه و زیست گاه او مطرح بوده اند. با وجود پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی گسترده در دهه های اخیر، این بلایا همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی وارد می سازند. بدیهی است که تنها راه جلوگیری از بروز چنین حوادثی و کاهش خسارات وارده، مدیریت بحران می باشد. بسیاری از ویرانی ها و فجایعی که پس از وقوع بحران در مراکز انسانی به بار می آیند به سبب ساخت و سازهای ناپایدار انسان ها رخ می دهد. با توجه به سابقه وقوع حوادثی از این دست در استان مازندران لزوم نیاز به برنامه ریزی و مدیریت-بحران واحدهای مسکونی جهت کاهش اثرات زیانبار جانی و مالی در شهرهای این استان از جمله شهر ساری مبرهن است. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت واحدهای مسکونی شهر ساری به منظور برنامه ریزی و مدیریت بحران است. روش گردآوری اطلاعات در این پایان نامه اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی است. براساس فرمول کوکران تعداد 400 واحدمسکونی با توجه به 16 شاخص متنوع انسانی و کالبدی، به روش نمونه برداری سیستماتیک مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جدول، نمودار، روش تاپسیس و همچنین نرم افزار spss استفاده شده است. در ضمن برای تهیه نقشه و تحلیل فضایی از نرم افزار arcgis استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد که محلات شماره 4، 5 و 8 دارای بالاترین آسیب پذیری از نظر شاخص های مورد مطالعه هستند و متأسفانه محله ای با آسیب پذیری بسیار کم در شهر وجود ندارد. در نهایت براساس نتایج به دست آمده، پیشنهاداتی جهت کاهش آسیب پذیری این واحدها ارایه شده است.
عباس حسنوند حمیدرضا وارثی
چکیده بطور کلی فراوانی جاذبه های گردشگری و تنوع آنها، مهم ترین ارکان برای برنامه ریزی ها و توسعهً فعالیت های گردشگری به شمار می آیند. از طرفی امروزه بسیاری از سازمان های توسعه، گردشگری مبتنی بر جوامع محلی را ابزاری مهم برای تحقق اهداف ریشه کنی فقر و صیانت از منابع طبیعی می دانند و آن را در سیاست های آینده دولتی مد نظر قرار می دهند. بررسی جغرافیای طبیعی، جاذبه های گردشگری و ویژگی های فرهنگی استان لرستان و نیز امکان سنجی جاذبه های اکوتوریستی قابل سرمایه گذاری در استان، بیانگر آنست که اکوتوریسم در این استان یک منبع اقتصادی کم نظیر، مستعد و البته رها شده به حال خود است. آبشارهای استان از توانمندی های طبیعی و اکوتوریستی بسیار با ارزش استان لرستان و کشور بشمار می آیند، بطوریکه در میان معدود استان های دارای آبشارهای طبیعی در کشور، استان لرستان به علت تعدد، تنوع، پرآبی و زیبایی های ویژه، یکی از استان های سرآمد بشمار می آید، به نحوی که می توان استان را به سبب همین خصیصه، بعنوان قطب اکوتوریستی کشور به حساب آورد. با این وجود، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و ارزیابی وضعیت آبشارهای استان لرستان به منظور برنامه ریزی توسعه اکوتوریسم در استان و ارائه راهکارهایی جهت پایداری محیط و بهبود وضع اقتصادی جوامع محلی است. از اینرو هدف، ماهیت و روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی، تحلیلی و میدانی است و برای نائل شدن به اهداف و فرضیات پژوهش، از تدوین و تکمیل دو طیف مختلف پرسشنامه (کارشناسان و مسئولان و نیز گردشگران) و بهره گیری از مدل swot و نیز به منظور تجزیه و تحلیل های آماری این پژوهش از نرم افزارهای spss و excel و ترسیم و خروجی نقشه ها از نرم افزار arc gis استفاده شده است. با این وجود نتایج حاصل از بررسی های این پژوهش نشان داد که بین دو متغیر تأثیر آبشارها و جاذبه های طبیعی استان و مطرح شدن استان بعنون قطب اکوتوریستی کشور رابطه معناداری وجود دارد و نیز توسعه گردشگری واکوتوریسم می تواند زمینه ساز توسعهً اجتماعی- اقتصادی جوامع محلی در استان باشد. واژگان کلیدی: آبشار، استان لرستان، اکوتوریسم، توسعه پایدار، جوامع محلی
بنت الهدی یزدان بخش مسعود تقوایی
متل ها آن دسته از واحدهای اقامتی هستند که حالت توقف گاه و استراحتگاه موقتی را داشته و معمولاً در خارج از شهر قرار می گیرند که متأسفانه در ایران کمتر مورد توجه واقع شده اند. از آنجا که در ایران اکثر مسافران با وسایل نقلیه شخصی سفر می کنند، ساخت و توسعه متل ها در محورهای ارتباطی علی الخصوص محورهای ارتباطی قطب های گردشگری، با افزایش رفاه سفر، توسعه گردشگری را به همراه خواهد داشت. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با مکان یابی متل ها در محور ارتباطی اصفهان – شیراز، نقش آن ها در توسعه گردشگری نیز بررسی گردد. نوع تحقیق توسعه ای-کاربردی و روش تحقیق تحلیلی – اسنادی – علی - پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفت. در روش میدانی اطلاعات از طریق پرسشنامه و مشاهده و مراجعه به داده ها و اسناد موجود در سازمان ها و ارگان های مربوطه جمع آوری شده و حجم نمونه بر اساس روش کوکران تعیین گردید. طبق پژوهش انجام گرفته و تطبیق مکان یابی انجام شده با واقعیات زمینی، مجتمع خدماتی مهیار، کاروانسرای ملک، هتل سورمق، پارک سعدی و مجتمع خدماتی سعادت شهر جهت تبدیل به متل یا احداث متل مناسب تشخیص داده شد.
علی گرمابی مسعود تقوایی
با گسترش شهرها و رشد جمعیت و کمبود فضاهایی که بتواند به نیازهای طبیعت گرایانه مردم پاسخ مثبت دهد، آنان را بر این داشته تا به مناطق کناره ای شهرها و به طبیعت بکر و دست نخورده مراجعه نمایند. در این میان در نگاه مردم مناطق مختلف آبشارهای طبیعی از جایگاه ویژه ای برای تفریح و گذران اوقات فراغت برخوردار است. استان خراسان رضوی در ضلع شمال شرقی ایران با وجود ارتفاعات و کوه های متعدد از جمله بینالود و هزار مسجد و بارندگی مناسب در این مناطق و داشتن بیش از 20 آبشار طبیعی یکی از استان های برخوردار از این جاذبه طبیعی و ارزشمند می باشد. با احتساب ییلاقات و جنگل ها و بیشه زارها و غارهای آن، توانمندی و قابلیت های بالای این استان از نظر گردشگری طبیعی مشهود می باشد. اهمیت این موضوع با وجود بارگاه مطهر حضرت رضا (ع) و حضور خیل علاقمندان و زائران آن حضرت و لزوم فراهم نمودن شرایط گذران بهینه سفر در مسیرهای منتهی به مشهد بر اهمیت جاذبه های طبیعی و در رأس آن آبشارهای استان می افزاید. از طرفی حضور گردشگران و مسافران در کنار جاذبه های طبیعی در کنار آثار مثبت اقتصادی، بعضاً دارای اثرات زیان بار و مخرب زیست محیطی و اجتماعی می باشد که در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب خود به عامل تهدیدی برای منابع مهم طبیعی و فرهنگی – اجتماعی استان تبدیل خواهد شد. ما در این پژوهش ضمن بررسی و تحلیل وضعیت آبشارهای استان و عوامل و معیارهای موثر در ساماندهی به منظور توسعه اکوتوریسم، به ارائه راهکارهای توسعه پایدار آن خواهیم پرداخت. هدف، ماهیت و روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی، توصیفی، تحلیلی و میدانی است و برای نائل شدن به اهداف و فرضیات پژوهش، از تدوین و تکمیل سه طیف مختلف پرسشنامه (مردم محلی، گردشگران و کارشناسان) بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای excel ، spss و expertchoice و جهت بررسی و ارزیابی معیارهای موثر در ساماندهی آبشارهای استان از مدل ahp و جهت تدوین راهبردهای توسعه گردشگری در محدوده مورد مطالعه از مدل swot استفاده گردیده است. ترسیم نقشه های مورد نیاز نیز با استفاده از نرم افزار arc gis انجام گردید. نتایج حاصل از بررسی های این پژوهش نشان داد که آبشارهای استان به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های طبیعی علی رغم وجود پتانسیل های فراوان در عرصه طبیعت گردی، به دلیل ضعف امکانات و خدمات زیرساختی از رشد چندانی برخوردار نمی باشد و تاکنون در هیچ یک از آبشارهای استان فعالیت ساماندهی در چارچوب طرح اصولی و هدفمند انجام نشده است. همچنین برای ساماندهی آبشارهای استان توصیه می شود تلفیقی از مواد و مصالح طبیعی و سازگار با طبیعت و مصالح جدید استفاده شود.
رعنا شیخ بیگلو مسعود تقوایی
شناخت وضعیت موجود سطح توسعه یافتگی نواحی مختلف کشور به عنوان نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه ی آتیِ ملی و منطقه ای، از اهمیت بسزایی برخوردار است. از میان روش های متعدد و متنوعی که تاکنون برای ارزیابی گزینه ها ارائه شده، برخی روش ها مانند تحلیل عاملی، تاکسونومی عددی، موریس، topsis، و غیره، در مطالعات جغرافیایی جهت ارزیابی و رتبه بندی سطح توسعه یافتگی سکونتگاه ها مقبولیّت عام یافته و به طور مکرر مورد استفاده قرار گرفته اند. در هر یک از این روش ها، رتبه بندی گزینه ها طبق فرایند خاصی صورت می پذیرد. این مسأله سبب می شود که نتیجه ی حاصل از روش های مختلف، الزاماً یکسان نباشد. از طرفی اولویت هیچ یک از روش ها به طور کامل و متقن مورد تأیید قرار نگرفته است؛ به طوری که تقریباً کلیه ی روش ها به موازات یکدیگر مورد استفاده قرار گرفته اند. معدود بودن مطالعاتِ صورت گرفته در زمینه ی تحلیل تطبیقیِ نتایج حاصل از روش های مختلف، سبب شده تا محدودیت ها و نقاط ضعف روش ها کمتر مورد توجه قرار گیرد، و نتایج متفاوت و بعضاً متناقض روش های مختلف، کمتر مورد سوال واقع شود. از این رو، پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی به تبیین مهم ترین نقایص روش های متداول در زمینه ی سنجش سطح توسعه یافتگی سکونتگاه ها پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های ایران با استفاده از روش های متداول سنجش سطح توسعه، تحلیل تطبیقی نتایج حاصل از روش های مختلف، تبیین نقاط ضعف هر یک از روش ها و در نهایت، ارائه ی مدل جدیدی است که حتی الامکان فاقد کاستی های روش های موجود بوده و کارایی لازم را جهت سنجش سطح توسعه ی سکونتگاه ها داشته باشد. بدین منظور، پس از مطالعه ی منابع آماری موثق شامل نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن شهرستان های کشور و نیز سالنامه-های آماری استان ها در سال 1385، تعداد 54 شاخص توسعه تدوین گردید. در فرایند تعریف و انتخاب شاخص ها، ابعاد مختلف توسعه و نیز موجود بودن داده ها برای همه ی شهرستان های کشور مدّ نظر قرار داده شد. نخستین مرحله از تحلیل داده ها به محاسبه ی وزن شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش های linmap، ahp گروهی، آنتروپی و تحلیل مولفه های اصلی اختصاص داده شد. سپس، نتایج حاصل از این روش ها مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفت که بر اساس آن، روش wimors برای وزن دهیِ شاخص ها پیشنهاد گردید. پس از تعیین وزن شاخص ها، سطح توسعه یافتگی شهرستان های کشور با استفاده از روش های تحلیل عاملی، تاکسونومی عددی، موریس، تحلیل مولفه های اصلی، ahp، saw، topsis و linmap مورد ارزیابی قرار گرفت؛ نتیجه ی ارزیابی در هر یک از این روش ها به صورت یک امتیاز نهایی یا شاخص ترکیبی ارائه شد که مبنای رتبه بندی شهرستان ها قرار گرفت. در مرحله ی بعد، فرایند محاسبات و نتایج حاصل از روش های مختلف مورد تحلیل و ارزیابی مقایسه ای قرار گرفت و محدودیت ها، نقایص و نقاط ضعف هر یک از روش ها تبیین و تشریح گردید. در نهایت، مدل جدیدی به نام مدل ralspi ارائه شد. مهم ترین مزایای این روش عبارت اند از: تأکید بر گزینش نظام مند مجموعه شاخص های انتخابی به دلیل الزام ارائه ی ساختار سلسله مراتبی از شاخص ها، در نظر گرفتن جایگاه مستقل و تأثیرگذار برای تمامی شاخص های مورد مطالعه، إعمال وزن یا ضریب اهمیت برای هر یک از شاخص ها، تقلیل خصلت جبرانی بودن امتیاز شاخص ها، و غیره.
علی جوزی خمسلویی مسعود تقوایی
امروزه برنامه ریزی و مدیریت بحرانهای انسانی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل از مهمترین مسائل قابل بحث در شهرها و کلانشهرها می باشد. بالا بودن تعداد جمعیت در شهرها و گردهمایی آنها در روزهای خاصی از سال باعث می شود تا احتمال وقوع بحرانهای انسانی از قبیل انفجار بمب در مسیرهای راهپیمایی، سرقت مسلحانه، شورشهای شهری و حمله به ارگانها و سازمانهای مهم افزایش یابد. لذا وقوع این بحرانهای انسانی متعدد در شهرها و کلانشهرهای مختلف دنیا و نیاز به برنامه ریزی و مدیریت آنها سبب شده است تا مدیران و برنامه ریزان شهری نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتر در این زمینه را به خوبی احساس نمایند. اساساً وقوع بحرانهای انسانی از قبیل شورشها و آشوبهای شهری در شهرها و کلانشهرها و حوادث ثانویه ناشی از آنها(خسارت به اموال عمومی، وندالیسم و سرقت) در برهه ای از زمان باعث عدم امنیت در شهرها شده و مدیریت آن راهکارهایی اساسی را طلب کرده است. شهر اصفهان نیز از مهمترین شهرهای ایران است که هر ساله در روزهای خاصی از سال(روز قدس، بیست و دوم بهمن و ...) در مسیرهای هشت گانه راهپیمایی خود شاهد تجمع عظیمی از جمعیت می باشد. بروز هر گونه حادثه ی ناگهانی در این مسیرها می تواند خسارات و تلفات مالی و جانی زیادی به همراه داشته باشد. به نظر می رسد که مسیرهای هشت گانه راهپیمایی در شهر اصفهان به منظور کاهش آسیب پذیری با رویکرد پدافند غیرعامل نیاز به تجدید نظر دارد. داده های این تحقیق از منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی و ترجمه مقالات و کتب خارجی جمع آوری شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی شهر اصفهان به هنگام وقوع بحران و ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش اثرات منفی ناشی از بحران در آنها می باشد. محاسبات پژوهشگران و بررسی ابعاد مختلف بحران و حادثه در مسیرهای راهپیمایی و توزیع فضایی و تعداد کاربریها در نقشه های ترسیم شده با استفاده از نرم افزار gis در اصفهان نشان می دهد که مسیر هشت دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، مسیر پنج و شش دارای آسیب پذیری زیاد و مسیرهای یک، دو، سه، چهار و هفت تا حدودی آسیب پذیر هستند. مسیر اول نیز بیشترین سازمانهای متولی بحران را در خود دارد که به هنگام بحران از میزان کارایی مفید آنها کاسته می شود. در ضمن از میان کاربریهای ده گانه آسیب پذیر برداشت شده در مطالعات میدانی این پژوهش؛ مراکز تجاری در درجه ی اول و بانکها موسسات مالی در درجه ی دوم آسیب پذیری هستند که به هنگام وقوع بحران باید از آنها مراقبتهای ویژه ای به عمل بیاید. به جای مسیرهای اول، ششم و هشتم مسیرهای جدیدی پیشنهاد گردیده است و در سایر مسیرها نیز با بهره گیری از مدل swot راهبردهای مدیریتی پیشنهاد شده است تا از میزان آسیب پذیری کاربریها به هنگام وقوع بحران کاسته شود.
مظفر بهمن اورامانی حمیدرضا وارثی
امروزه رشد و توسعه فیزیکی پرشتاب شهرها تحولات چمشگیری را در کیفیت کالبدی و کارکردی آنها سبب شده است و به دنبال آن معضلات، مشکلات و نیازهای جدیدی را در عرصه برنامه ریزی شهری مطرح ساخته است. از جمله این مشکلات، توزیع نامناسب کاربری ها و خدمات شهری ـ مانند کاربری ها و مراکز درمانی- را می توان نام برد که این امر افزایش سفرهای شهری و در نتیجه افزایش ترافیک و ناکارآمدی سیستم حمل و نقل شهری را به دنبال داشته است. ناهماهنگی برنامه ریزی های کاربری زمین ـ حمل و نقل سبب هدر رفتن زمان، افزایش هزینه های سنگین اقتصادی، آسیب-های روانی، جسمی و زیست محیطی می شود که در نهایت پایداری شهری را به چالش می کشد. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران، از این قاعده مستثنی نبوده، زیرا با توجه به توسعه بدون برنامه آن در سال های اخیر و تمرکز و تراکم بیش از حد انواع کا ربری های به ویژه کاربری ها و خدمات درمانی در بخش مرکزی مسائل و مشکلاتی از جمله نارسایی در شبکه حمل و نقل، کمبود پارکینگ، نبود انسجام در تردد عابرین پیاده و وسایل نقلیه در شهر و آلودگی های زیست محیطی ناشی از آن را گریبانگیر آن کرده است. که البته ارتباط دوجانبه بین ساختار فضایی و کالبدی و سیستم های حمل و نقل موجود به عنوان عامل ارتباط دهنده کاربری ها در شهر، رفتار ترافیکی و میزان ترافیک شهری باید مورد توجه جدی قرار بگیرند. این پژوهش با هدف شناخت پیامدهای توزیع نامناسب کاربری ها (خدمات پزشکی) بر ترافیک شهری و چند و چون آن در مرکز شهر کرمانشاه صورت پذیرفته است. نوع پژوهش توسعه ای ـ کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی همراه با رویکردی سیستماتیک بوده است. برای گردآوردی داده ها از روش های اسنادی (شامل نقشه ها و فایل های مربوط به آن)، کتابخانه ای (در برگیرنده کتب، مقالات، طرح های توسعه شهری)، مشاهده ای (شامل بازدیدها) و پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه ها و تعیین ظرفیت معابر با استفاده از کنترل ورود و خروج خودروها) بوده است. برای تحلیل داده ها نیز از مدل های ahp ، عملیات بافرینگ و تحلیل عاملی استفاده شده است، که این تحلیل به کمک نرم افزارهای gis، spss، auto cad و excel صورت گرفته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان دهنده آن است که مکان یابی کاربری های بهداشتی ـ درمانی در سطح شهرکرمانشاه بر اساس اصول و ضوابط شهرسازی و برنامه ریزی نبوده و از پخشایش مناسبی برخوردار نیستند؛ به طوری که تمرکز بسیار زیاد این کاربری ها در محدوده ای از بخش مرکزی شهر سبب تداخل شعاع کارکردی آنها در این منطقه و عدم دسترسی مناسب محدوده وسیعی از دیگر مناطق شهری به این نوع کاربری ها شده است. همچنین این تمرکز، بیشترین تأثیر را در جذب سفرهای روزانه به این بخش از شهر داشته است. به طوری که بیشتر مشکلات ترافیکی بخش مرکزی شهر ناشی از همین می باشد. در پایان جهت کاهش مشکلات یاد شده پیشنهادهایی ارائه شده است.
الهه ذاکری مهابادی مسعود تقوایی
زندگی در شهرها، باتوجه به ساختار فضایی– کالبدی پیچیده مناسبت ها و فعالیت های اقتصادی – اجتماعی، تعمیق و گسترش تقسیم کار اجتماعی و اقتصادی و نیازهای فزاینده فرهنگی، فراغتی و اجتماعی شهروندان، بیش از هر دوره دیگری وابسته به خدمات است. لذا با توجه به نقش روز افزون فعالیت های خدماتی در نظام شهرنشینی، ضرورت جدیدی در روند برنامه ریزی شهری پدید آمده است و مساله چگونگی پراکنش مراکز خدماتی و نحوه دسترسی به خدمات، از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. در این پژوهش ضمن بیان پراکنش خدمات شهری مورد توجه که شامل: خدمات آموزشی، درمانگاه، بیمارستان، مجموعه ورزشی، کتابخانه، مسجد و پارک در سال 1390، به بررسی آنها در شهر اصفهان می پردازیم، از این نظر که تا کنون خدمات مذکور در شهر مورد بررسی قرار نگرفته اند. لذا در پژوهش سعی شد که پراکنش فضایی خدمات شهری در شهر اصفهان در سطح مناطق چهارده گانه شهر مورد بررسی قرار گیرد تا ضمن شناخت نارسایی و کمبودهای مربوط به خدمات شهری، با استفاده از مدل ها، الگوی مناسب جهت ارائه صحیح خدمات شهری بیان نماییم. به منظور تهیه لایه ای اطلاعاتی مورد نیاز ابتدا به برداشت های میدانی در سطح شهر پرداخته شد و سپس در محیطarc map تبدیل به نقشه شدند و برخی از آنالیزهای مورد نیاز به کمک ابزارهای سامانه مذکور صورت گرفت و برخی دیگر با استفاده از مدل topsis،excel ، spss و sperman صورت گرفت. همچنین جهت تهیه بخش دوم اطلاعات از منابع کتابخانه ای، سالنامه های آماری، منابع الکترونیک و طرح های شهر اصفهان استفاده نموده ایم. پس از بررسی های صورت گرفته مشخص شد که؛ توزیع فضایی خدمات در شهر اصفهان نه تنها مطابق با نیاز جمعیت نمی باشد بلکه در استقرار برخی خدمات، اصول و معیارهای مکان یابی خدمات هم رعایت نشده به گونه ای که تمرکز همه خدمات در مناطق 1، 3 و 5 مشاهده می شود و مناطق 13،7 و 8 دارای بدترین وضعیت در بین مناطق شهری می باشند.
نازنین تبریزی حمیدرضا وارثی
امروزه کشورها برای کسب امتیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... در رقابت هستند و شهرها با تفکرات مدیریتی سعی دارند تسلط خود را بر سطح محلی و منطقه نمایان ساخته و با کسب امتیاز و فرصت، به توسعه دست یابند. در حال حاضر میزبانی شاخه های مختلف گردشگری از جمله گردشگری گردهمایی ها به عنوان گرایشی تخصصی در توریسم شهری، یکی از روش های موثر در توسعه به حساب می آید. ولی در کشور ایران برنامه ریزی تخصصی و سرمایه گذاری مستقل در زمینه مذکور بسیار اندک و موردی صورت گرفته است. بنابراین با توجه به نوپا بودن گردشگری مورد بحث و عدم وجود اصول و مبانی مدون در این زمینه در برنامه ریزی کشور، پژوهش پیش رو بر آن است تا با هدف معرفی گردشگری گردهمایی ها به عنوان راهکاری نوین در کشور جهت دستیابی به توسعه، در گام اول به شناسایی جامع گردشگری مذکور و اصول برنامه ریزی آن پرداخته و سپس جایگاه این گرایش تخصصی از گردشگری را در توسعه شهری و منطقه ای کلان منطقه شمال مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، ابتدا معیارهای لازم جهت پذیرفتن نقش گردشگری گردهمایی ها شناسایی شده سپس در تجزیه و تحلیل داده ها و ویژگیهای مختلف فعالیت مذکور از منطق فازی، تکنیک تاپسیس و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در محیط gis استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد هفت معیار اصلی (مکانی- کالبدی، اقتصادی، جمعیتی، خدماتی، طبیعی، فرهنگی- اجتماعی و گردشگری ) با زیرمعیارهای خاص خود، در برنامه ریزی فعالیت های گردشگری گردهمایی ها موثر بوده ولی وزن و اثر آنها در برنامه مذکور یکسان نمی باشد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده، حوزه رشت، بخشی از حوزه ساری و سه هسته متمرکز از مجموعه شهرهای همکار به عنوان مراکز برگزاری گردهمایی های موضوعی نظیر: منابع طبیعی، محیط زیست، علوم دریایی، کشاورزی و... در سطح منطقه انتخاب شده اند. بدین ترتیب اعطای نقش حرفه ای گردشگری گردهمایی ها، به مناطق مذکور می تواند عملکرد آنها را در سطح منطقه مشخص کرده و ضمن هویت بخشی، جهت گیری فعالیت های آتی این مناطق را سامان ببخشد. شایان ذکر است، این گردشگری با گذشت زمان موجب تقویت سیاست تمرکززدایی شده و با اثرگذاری ویژه خود بر محیط، توسعه کلان منطقه شمال را به همراه دارد.
ابراهیم مولوی اصغر ضرابی
گسترش شتابان شهرها و افزایش بی رویه جمعیت موجب بروز مشکلات متعددی شده است؛ لذا گردشگری شهری به ویژه برای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران یک مزیت اقتصادی است تا از طریق آن بتوان فرایند توسعه را تسریع بخشند. با عنایت به اینکه شهر همدان می تواند یکی از کانون های جاذب گردشگران به حساب آید. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی گردشگری در شهر همدان انجام گرفته است و سعی شده به تحلیل الگوی فضای توریستی شهر و ساماندهی فضاهای توریستی برای تأمین خدمات مانند هتلها و اقامتگاهها، وسایل دسترسی حمل و نقل و عرضه خدمات توریستی مبادرت نماید. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های میدانی و تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را جمعیت 2000000 نفری گردشگران شهر همدان تشکیل می دهد. حجم نمونه با توجه به تعداد گردشگران داخلی و خارجی وارد شده به شهر همدان از طریق فرمول کوکران 355 عدد محاسبه شده است و با استفاده از نرم افزارهای spss و arc gis به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهند که شناخت کافی جاذبه های تاریخی این شهر می تواند برنامه ریزی های گسترش و توسعه گردشگری را هدفمند نماید تا بتوانیم در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی و غیره برنامه ریزی مدونی داشته باشیم.
نسرین شریفی حمید رضا وارثی
چکیده افزایش جمعیت و رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر آثار سوئی را به دنبال داشته است که از آن جمله می توان به توسعه کالبدی ناموزون شهرها، فقر و افت استانداردهای زندگی، کمبود مراکز خدماتی، به هم خوردن نظام توزیع خدماتی و نارسائی سیستم خدماتی اشاره نمود.بدون تردید عمده ترین اثر رشد شتابان شهرنشینی و رشد بی رویه فضای شهر،به هم خوردن نظام توزیع خدماتی و نارسائی سیستم خدماتی شهری است.وظیفه اصلی برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان شهری تعیین مکان بهینه این گونه مراکز است به طوری که تمام ساکنان شهری به آن دسترسی داشته باشند.علاوه بر این می توان گفت که برنامه ریزان سعی می کنند توزیع مراکز خدماتی را در محیط های شهری بهینه سازند و این توزیع،متناسب با توزیع جمعیت و با میزان تقاضا در نقاط مختلف شهر باشد.امروزه هم زمان با پیچیده تر شدن فضاهای شهری،کار برنامه ریزی نیز دشوارتر می شود.یکی از راه حل های اساسی برای حل این مشکل،استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)،جهت غلبه براینگونه پیچیدگی ها است. سامانه اطلاعات جغرافیایی با برخورداری از انواع توابع تحلیلی،امکان تلفیق داده های مکانی و غیر مکانی و همچنین مدیریت و تحلیل توامان آنها را فراهم نموده است،که می تواند به عنوان ابزاری در دست برنامه ریزان شهری باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکان یابی خدمات شهری شهر نجف آباد می باشد. جهت رسیدن به این هدف،با استفاده ازسیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) و به کمک مدل های تحلیل سلسله مراتبی(ahp) و مدل همپوشانی شاخص ها،به بررسی خدماتی همچون ایستگا ه های آتش نشانی، فضای سبز،جایگاه های سوخت ،مراکز بهداشتی-درمانی،پارکینگ های عمومی و پایانه های مسافربری پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهدات میدانی،منابع کتابخانه-ای،سالنامه های آماری،مطالعه طرح های جامع و تفصیلی شهر نجف آباد،نقشه 1:5000 وضع موجود و تفصیلی این شهر بدست آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که خدمات بررسی شده دارای مکان گزینی بهینه نبوده و سرانه آنها پایین تر از حد استاندارد است و قدرت پاسخگویی به نیاز شهروندان را ندارند. واژگان کلیدی: تحلیل فضایی،خدمات شهری،سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) ، شهر نجف آباد ،مکان یابی.
آزاد آریان پور مسعود تقوایی
چکیده امروزه با افزایش جمعیت و پیشرفت صنعت،مردم شهرهای کوچک و بزرگ در کنار زندگی ماشینی و آثار مخرب آن با مشکلات عدیده ای در زمینه های روحی،روانی،جسمی و فیزیکی مواجه هستند که در این میان رابطه شهروندان با طبیعت و تفریح و سرگرمی نقش به سزایی را در آرامش آنها ایفا خواهد کرد. ایجاد یک محیط برای استراحت و تفریح دردل طبیعت برای مردم شهرنشین در فضاهای خارج شهر ضروری به نظر می رسد. شهرهای شلوغ و پرترافیک امروزی و زندگی مکانیزه و پرسروصدای شهرها خواسته های بیشتری برای حرکت در اطراف شهرها پدید می آورد و این نیاز روزبروز با توجه به مکانیزه تر شدن شهرهای آینده روبه ازدیاد می گذارد. هدف از نگارش این پژوهش ساماندهی امکانات و تجهیزات منطقه گردشگری غار قوری قلعه که از جاذبه های ژئوتوریسمی شهرستان روانسر است،به منظور برنامه ریزی و توسعه اکوتوریسم استان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق ترکیبی از روش تحلیلی,علّی و پیمایشی است.اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه از سه گروه گردشگران,مردم بومی و مسوولان به دست آمده است. در تحلیل داده ها از نرم افزار arc gis , ahp, excel, spssاستفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که منطقه گردشگری غار قوری قلعه از نظر قابلیت های طبیعی در سطح بالایی قرار دارد اما متأسفانه این منطقه از نظر تسهیلاتو خدمات گردشگری در وضعیت نامناسبی قرار دارد ولی از آنجا که منطقه دارای قابلیت زیادی جهت توسعه ژئوتوریسم و توریسم می باشد با ایجاد زیرساخت های گردشگری و ارائهامکانات و خدمات رفاهی و اقامتی مناسب به گردشگران ،این منطقه گردشگری پتانسیل تبدیل به قطب توریستی را دارا می باشدوبه دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی شهرستان روانسر و استان کرمانشاه را در پی خواهد داشت. واژگان کلیدی:ژئوتوریسم،توریسم،ساماندهی، غار قوری قلعه، شهرستان روانسر
فرخنده صیادی اصغر ضرابی
چکیده ویژگی عصر ما شهرنشینی گسترده، افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ است. امروزه با پیچیده شدن مسائل شهری و گسترش کالبدی آن و همچنین افزایش تقاضای شهروندان در زمینه ی خدمات رسانی شهری، زندگی شهری با مشکلات زیادی روبرو شده است. از طرفی دیگر رشد و توسعه تکنولوژی در دهه های اخیر بسیار شتابان بوده و رایانه به منزله یکی از نمادهای فناوری تأثیر بسیار شگرفی بر تمام جوانب زندگی بشر گذاشته است. و دستاوردهای ناشی از آن نیز آنچنان با زندگی مردم عجین شده که روی گردانی و بی توجهی از آن، اختلال عظیمی را در نظم جامعه به وجود می آورد. بنابراین به منظور از بین بردن مشکلات شهری از یک سوی و از سوی دیگر هم گام شدن با این پیشرفت ها لازم است که فناوری اطلاعات و ارتباطات را هر چه بیشتر در امور و زندگی خود وارد کنیم.در اولین گام لازم است که شهرهای خود را از جهت ورود و سطح نفوذ این فناوری بررسی کنیم تا ببینیم از این حیث از چه جایگاهی برخوردار هستند. پژوهش حاضر به دنبال آگاهی پیدا کردن از سطح و وضعیت شاخص های این فناوری در سطح شهر فسا از جهت نقش و تأثیر آن در برنامه ریزی شهری می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی و اسنادی می باشد. منابع مورد استفاده در این پژوهش، شامل منابع کتابخانه ای، اینترنتی، لوح های فشرده اطلاعاتی و تکمیل پرسشنامه می باشد. بدین منظور از نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و برای تدوین استراتژی و راهکاها جهت توسعه فناوری اطلاعات در شهر فسا از روش تحلیل swot استفاده شده است. نتایج زیر از این پژوهش بدست آمده است: سطح شاخص شهروندالکترونیک و سواد اطلاعاتی شهروندان در وضعیت پایینی قرار دارد.شاخص های مخابراتی و پستی و مراکز خدمات رسان ict در شهر فسا وضعیت مساعدی ندارد و سازمان های مسئول شهری برنامه مدونی برای گسترش ict ومجازی سازی روند امور ندارند. میزان رضایت شهروندان از امکانات و زیرساخت های ict در حد پایینی قرار دارد. بین میزان استفاده از ict و کاهش مراجعات حضوری مردم رابطه وجود دارد. و با افزایش استفاده از ict مشارکت شهروندان در امور اجتماعی افزایش می یابد. واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات، فناوری اطلاعات و ارتباطات، برنامه ریزی، برنامه ریزی شهری، شهر فسا
مهدی راست قلم احمد خاتون آبادی
یکی از روشهای تسهیل و تسریع فرایند توسعه متعادل مناطق و همچنین توزیع منطقی و عادلانه امکانات و خدمات، استفاده و بهره برداری از مزیتهای نسبی و پتانسیلهای موجود در هر منطقه میباشد. این استراتژی که به عنوان توسعه و عمران منطقه ای شناخته میشود، در موارد گوناگونی همچون ایجاد مناطق آزاد تجاری و یا مراکز سیاحتی و گردشگری مصداق دارد. این راهکار به دنبال توسعه مناطق، از طریق ایجاد کانونهای رشد در چارچوب نظریه قطب رشد و نظریه رخنه به پایین میباشد. یکی از محورهای تشکیل کانونهای رشد، صنعت گردشگری میباشد. صنعت گردشگری با ویژگیهای خود توانایی فراخوانی محتوای توسعه به منطقه میزبان را دارد. در حقیقت با ارزشمند کردن توانهای گردشگری مناطقی که از نظر اقتصادی و اجتماعی عقبتر می باشند میتوان روند توسعه را تسریع کرد. هدف این پژوهش تعیین آثار اقتصادی و اجتماعی دهکده گردشگری زاینده رود بر فرایند توسعه شهرستان چادگان بود این پژوهش در دو بخش انجام شده است. پخش اول با استفاده از تکنیک تحلیل منطقه ای. بخش دوم با روش دلفی و طیف لیکرت صورت گرفته است.
امیرحمزه شهبازی اصغر ضرابی
چکیده ضرورت تحقیق ، ریشه در دو فضایی شدن شهرها دارد (فضاهای مجازی و فضاهای عینی) ؛ و معطوف به پیامد گسترش فضاهای مجازی، بر عملکرد فضاهای باز شهری می باشد . به این اعتبار که روند جایگزینی فضاهای مجازی، با فضاهای باز شهری. عملکرد فضاهای باز شهری را در زمینه تعامل و همبستگی اجتماعی، تعلق به مکان ، تحرک فیزیکی ضروری و سلامتی جسمانی، بازسازی روحی و روانی و گذران اوقات فراغت مختل نموده و کمبود فضاهای باز شهری، توزیع نامتعادل فضایی و نامناسب بودن عملکرد شان برای شهروندان آسیب زا شده است. اهداف و سوالات تحقیق: معطوف دستیابی به پاسخ سوالاتی در سه حوزه است ؛ حوزه اول یا فضاهای باز شهری : آیا فضاهای باز شهری موجود اصفهان، به لحاظ شاخص های کمی ، کیفی و دسترسی ، مناسب هستند؟ میزان استفاده شهروندان از فضاهای باز شهری چقدر و تابع کدام شاخص ها و مولفه ها می باشد ؟ میزان رضایت شهروندان از عملکردهای فضاهای باز شهری موجود چقدر و عوامل بازدارنده کدامند؟ در حوزه دوم یا فضاهای مجازی : میزان استفاده از فضاهای مجازی جقدر است ؟ تاثیر انواع شاخصهای (مکانی ـ فضایی ، اجتماعی ـ اقتصاد، جمعیت شناختی) موثر بر استفاده شهروندان از فضاهای مجازی کدامند؟ و روند تحولات آینده این پدیده چگونه است.؟ در حوزه سوم : پیامد گسترش فضاهای مجازی برعملکردهای حیاتی فضاهای باز شهری و روابط معنی دار میان آنها، و متغیرهای قابل مداخله برای برنامه ریزی و هدف گذاری مورد واکاوی و سوال بوده است. روش تحقیق : این پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی و مسئله گرا ، به لحاظ روش، پیمایشی ؛ از نوع، تحقیق موردی (اصفهان)؛ روش آمارگیری، نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای ، با ابزار ، پرسشنامه کتبی ، و مراجعه به درب منازل ، حجم نمونه ، 513 واحد. جامعه هدف، جمعیت 15 ساله و بیشتر . واحد آماری ، فرد و سطح تحلیل ، افراد و محله. مدلهای آماری شامل تحلیل واریانس ،تی تست ، کای دو - کروسکال والیس و ... است. یافته های تحقیق : یافته های پیمایشی ، بیانگر تایید فرضیه های مربوط به ناکارآمدی فضاهای باز شهری موجود اصفهان، پراکنش فضایی نامناسب این فضاها ، وجود عوامل بازدانده وکاهنده انگیزه استفاده از این فضاها، درصد پایین رفتن به پارک، محدودیت تحرک و فعالیت فیزیکی، بروز وضعیت روحی نامطلوب(بد تا بسیار بد بخشی از شهروندان)و ارتباط آن با استفاده از فضاهای باز شهری، رابطه معنی دار میان شاخصهای اجتماعی، کالبدی ، اقتصادی و میزان استفاده از فضاهای باز شهری و یا از استفاده از فضاهای مجازی، اولویت رو به رشد فضاهای مجازی بر فضاهای باز شهری، و رابطه معنی دار میان تشدید نظارت رسمی در فضاهای باز شهری با گرایش شهروندان به فضاهای مجازی است. ضمنا به پیشنهادات راهبردی و کاربردی، معطوف به تاکید بر نقش دستگاههای متولی برنامه ریزی و ایجاد این فضاها، و نهادهای رسمی نظارتی انتظامی پرداخته شده است. واژه های کلیدی: دو فضایی شدن شهرها ، فضای باز شهری ، فضای مجازی ، اوقات فراغت ، اصفهان .
خلیفه خلقی پور مسعود تقوایی
چکیده در صورتی که گردشگری در کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار گیرد، می تواند سبب افزایش درآمد قشرهای مختلف، کاهش بیکاری، توسعه اقتصادی و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی مردم شود. این درحالی است که بعضی از کشورهای در حال توسعه مانند ایران از لحاظ دارا بودن جاذبه های توریستی غنی بوده و به روایتی جزو پنج کشور برتر جهان محسوب می شود. در کشورمان ایران استان کهگیلویه و بویر احمد در زمره استان هایی است که در زمینه گردشگری می تواند یکی از کانون های جاذب گردشگر به حساب آید. پژوهش حاضر، با هدف بررسی گردشگری و سـاماندهی فضایی محـورهای گردشگرپذیر در استـان کهگیلویه و بویر احمد انجام گرفته است و سعی شده با استفاده از مدل راهبردی swot به تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات گردشگری در محورهای گردشگرپذیر استان کهگیلویه و بویر احمد پرداخته شود. در این استان شش محور گردشگری یاسوج-کاکان، یاسوج- سپیدان، یاسوج- لوداب، یاسوج-گچساران-بی بی حکیمه، باشت- چرام- دهدشت-بهمئی(لیکک) و محور گردشگرپذیر یاسوج- دنا وجود دارد که ساماندهی این محورها ضروری به نظر می رسد. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های پیمایشی و تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش: گردشگران ( 800000 نفر در یک سال), بومیان استـان ( حدود 700000 نفر) که با در نظر گرفتن آلفای 5 درصد حجم نمونه با توجه به تعداد گردشگران وارد شده به استان از طریق فرمول کوکران عدد 384 محاسبه شده است و همچنین کارشناسان و متولیان که جامعه آماری مورد بررسی در هر کدام 40 نفر می باشد, را شامل می شود. در این پژوهش با استفاده از نرم افزارهای spss و arc gis و آماره های کای اسکوئر، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تحلیل عاملی، مدل تاپسیس و تحلیل swot به بررسی فرضیه ها و سوال پژوهش پرداخته شده است. واژگان کلیدی: تحلیل فضایی، ساماندهی، محورهای گردشگرپذیر، استان کهگیلویه و بویر احمد.
لیلا کریمی حمید رضا وارثی
یکی از پدیده هایی که امروزه شهرهای جهان، مخصوصاً کلان شهرها با آن مواجه اند، بلندمرتبه سازی است. امروزه مسائلی نظیر: افزایش سریع جمعیت در شهرها، افزایش مهاجرت به شهرها، نیاز به اسکان در شهرها، کمبود زمین، بالا بودن قیمت و گسترش افقی شهرها باعث شده که ساخت بناهای بلند به شدت مورد توجه قرار گیرد. در سال های اخیر، توسعه ی عمودی شهرها یکی از برنامه های مهم توسعه ی شهری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسائل و تحلیل فضایی ساختمان های بلندمرتبه مناطق جنوب رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان، به بررسی مبانی نظری و تاریخچه بلندمرتبه سازی و مسائل ساختمان های بلندمرتبه پرداخته و در نهایت تعدادی ساختمان های بلند موجود در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان را مورد تحلیل قرار داده است. اهمیت این پژوهش از این جهت است که بلندمرتبه سازی در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود اثرات منفی بسیاری بر سطح شهر و ساکنان آن دارد و در سال های اخیر بلندمرتبه سازی های بی رویه ای در سطح شهر خصوصاً در این مناطق صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش های کتابخانه ای و پیمایشی است. جامعه آماری ، جمعیت مناطق 5، 6 و13 در نظر گرفته شده است. برای تعیین روایی پرسشنامه روش ظاهری و محتوایی و به منظور تعیین پایایی پرسشنامه، روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است و چون مقدار آلفای کرونباخ بزرگتر از 0.7 است، پرسشنامه از پایایی قابل قبولی برخوردار می باشد. در این پژوهش از نرم افزار spss برای تحلیل های آماری و در ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزارهای gis، برای ترسیم نمودار از نرم افزار excel استفاده شده است. همچنین از مدل آنتروپی شانون برای سنجش توسعه فیزیکی شهر اصفهان و مناطق 5، 6 و 13 استفاده شده است. در این پژوهش تأثیر بلندمرتبه سازی بر روند تراکم شهری، جریان ترافیک و مسائل اجتماعی و فرهنگی بررسی شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که: در سال های اخیر بلندمرتبه سازی های بی رویه ای در سطح شهر اصفهان و به خصوص در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود صورت گرفته است. ساختمان های بلندمرتبه در مناطق جنوب رودخانه زاینده رود اثرات منفی بر جای گذاشته است از جمله انسداد دید و چشم انداز ساختمان های اطراف، جلوگیری از جریان باد در سطح شهر، تراکم جمعیتی، تأثیرات ترافیکی، مسائل اجتماعی- فرهنگی و ... . تأثیر بلندمرتبه سازی در روند تراکم شهری در مناطق 5، 6 و 13 متفاوت بوده است. ساختمان های بلندمرتبه به دلیل اینکه افراد بیشتری را در خود جای می دهند بیش از دیگر ساختمان ها روی تراکم اثر گذارند. ساختمان های بلند و وضعیت آن ها در مناطق 5، 6 و 13 باعث اختلاف در میزان ترافیک شده است. به طوری که ترافیک در منطقه 5 بیشتر از منطقه 6 و 13 بوده است. مسائل اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده به وسیله ی ساختمان های بلند در مناطق 5، 6 و 13 متفاوت بوده است. منطقه 13 بیشترین مسائل اجتماعی و فرهنگی را دارا بوده است. با توجه به اینکه در کلان شهرها ناگزیر به احداث ساختمان های بلند هستیم بنابراین مکانیابی و جانمایی ساختمان های بلند در سطح شهر بسیار حائز اهمیت می باشد و باید در زمینه احداث این ساختمان ها مطالعات دقیق صورت گیرد.
افشین درکی مسعود تقوایی
آموزش عالی، عامل تحرک اجتماعی و اقتصادی و یکی از فاکتورهایِ مهم و تاثیر گذار بر توسعه جوامع و مناطق، محسوب می شود. نقش آموزش عالی، بویژه در رویکرد های جدید توسعه منطقه ای، از اهمیت بیشتری برخوردار است. دلیل این امر آنست که در رویکردهای نوین، توسعه منطقه ای، فرآیندی درون زاست که بایستی بر توانایی ها و امکانات بومی و منطقه ای استوار گردد و آموزش عالی از آنجا که می تواند بهره وری و استفاده از ظرفیت ها و قابلیت های بومی و منطقه ای را تسریع و تسهیل نموده و سرمایه انسانی و اجتماعی مورد نیاز برای پیشبرد توسعه را فراهم نماید، از جایگاه ویژه ای در این رابطه، برخوردار است .از همین روی در سالیان اخیر، در بسیاری از کشورها ،قوانینی وضع و تمهیداتی اتخاذ شده که بر اساس آن، از آموزش عالی و دانشگاهها خواسته شده، نسبت به جامعه محلی و محیط پیرامونی ، احساس مسئولیت بیشتری داشته و در برنامه های توسعه منطقه ای، بصورت مستقیم و تاثیر گذار، مشارکت کرده و در فضای منطقه ای، به مثابه نیروی محرکه وکانون پخش فضایی توسعه، عمل نمایند . در ایران و در راستای برنامه های توسعه منطقه ای،چنین نقش آفرینی از سوی بخش آموزش عالی و دانشگاهها ، مورد توجه قرار نگرفته و به تبع آن ، دستور کار مشخصی برای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در این زمینه، تدوین نشده است. موید این امر برنامه پنج ساله پنجم توسعه کشور است که در فصل های دوم(علم و فناوری) و ششم (توسعه منطقه ای) آن، که در آنها بطور مشخص به مبحث آموزش عالی و توسعه منطقه ای پرداخته شده ، هیچ درخواستی از بخش آموزش عالی و دانشگاهها، برای ایفای نقش موثر و مشارکت مستقیم در برنامه های توسعه منطقه ای، به عمل نیامده است. از این روی در این پژوهش، بررسی نقش آموزش عالی در توسعه منطقه ای(مورد مطالعه، استانهای کشور) ، در دستور کار قرار گرفت. داده های این پژوهش از آمار آموزش عالی ایران در سال تحصیلی 89-1388 استخراج شد و در تحلیل داده ها ، تکنیک های سنجش سطح تمرکز و ضریب تراکم، مورد استفاده قرار گرفت. شاخص ترکیبی توسعه منطقه ای و توسعه آموزش عالی، با کاربرد تکنیک تاپسیس، حاصل شد و در ارزیابی روابط بین متغیرهای مختلف آموزش عالی و شاخص توسعه منطقه ای، روشها و آزمون های مختلف و متنوع آماری، مورد استفاده قرار گرفت.نقش اقتصادی استانها به روش مثلث شاپو و بوژوگارنیه تعیین شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بطور کلی بین توسعه یافتگی استانها در آموزش عالی و شاخص توسعه منطقه ای، رابطه مستقیم ، قابل توجه و معناداری وجود دارد. یافته ها هم چنین نشان داد که بین مولفه های مختلف آموزش عالی(دانشگاهها، اعضاء هیات علمی، دانشجویان و فعالیت های پژوهشی) و شاخص توسعه منطقه ای نیز، روابط قابل توجهی برقرار است. برونداد ارزیابی ها حاکی از آنست که از میان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف، بین افزایش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی که فعالیت پژوهشی داشته اند(دانشگاههای پژوهشی)در یک استان و شاخص توسعه منطقه ای، رابطه مستقیم و قابل توجهی مشاهده می شود. این رابطه بین مراکز آموزش عالی که در حیطه ارتقای سطح دانش نیروی کار و پرورش مهارتهای حرفه ای فعالیت می کرده اند(مراکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه جامع علمی کاربردی) و شاخص توسعه منطقه ای، نیز به چشم میخورد که نشان دهنده اهمیت تحقیق و پژوهش و نیز بهبود کیفیت و کارآیی نیروی انسانی، در فرآیند توسعه منطقه ای است.یافته ها هم چنین بیانگر آنست که با افزایش تراکم نسبی اعضاء هیات علمی در یک استان(سرمایه های علمی) ، فرآیند توسعه منطقه ای، شتاب بیشتری پیدا میکند. در همین رابطه و در بین رتبه های مختلف اعضاء هیات علمی ،بررسی ها نشان داد که اعضاء هیات علمی با مرتبه استادی از این حیث، در جایگاه ویژه ای قرار دارند. نتایج این پژوهش هم چنین بیانگر آنست که، هر چه بر تراکم جمعیت دانشجویی در یک استان افزوده گردد ، شاخص توسعه منطقه ای، در وضعیت بهتری قرار میگیرد. سنجش رابطه بین شاخص توسعه منطقه ای و جمعیت دانشجوییِ گروههایِ مختلفِ تحصیلی نشان داد که، با افزایش جمعیت دانشجویان گروه تحصیلیِ فنی مهندسی در یک استان، می توان پیش بینی کرد که روند توسعه منطقه ای از شتاب بیشتری برخوردار گردد .در همین رابطه، تحلیل رگرسیون مشخص کرد که با افزایش تعداد دانشجویان گروه تحصیلی کشاورزی و دامپزشکی در یک استان ، در شاخص توسعه منطقه ای، تغییر قابل توجهی پدید نمی آید. نتایج حاصل از بررسی ها هم چنین وجود رابطه بین شاخص توسعه آموزش عالی و نقش اقتصادی استانها را تائید می کند، به نحوی که به تدریج و با بهبود شاخص توسعه آموزش عالی ، نقش اقتصادی استانها به ترتیب از کشاورزی به چند نقشی و سپس به صنعتی– خدماتی و خدماتی، دچار تغییر می شود.
شهین ابراهیم بابایی اصغر ضرابی
در دانش و عمل مدیریت بحران برای شناسایی و تعیین درجه بحران شهری در برابر بلایای طبیعی، عوامل اصلی موثر در آسیب پذیری مدیریت بحران شهری باید بررسی شوند. هدف از این پژوهش، به کارگیری اصول مدیریتی لازم برای کاهش آسیب پذیری شهرها و دستیابی به اولویت های عوامل موثر بر مدیریت بحران شهری در برابر بلایای طبیعی شهر اصفهان از لحاظ شاخص های مورد بررسی است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی است. در زمینه جمع آوری اطلاعات از روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایش میدانی با استفاده از پرسشنامه و به صورت نمونه برداری تصادفی استفاده گردیده است. حجم نمونه 248 نفر از حجم جامعه آماری 700 نفر از پرسنل ستادی و عملیاتی سازمان های ذیل می باشد. مقدار آلفا جهت آزمون روایی برای پرسشنامه 967. بدست آمده است. برای اولویت بندی عوامل موثر بر مدیریت بحران شهری در 46 متغیر از 6 عامل اصلی در سه سازمان دخیل در امر امداد و نجات (هلال احمر، آتش نشانی و اورژانس)، از مدل تاپسیس استفاده گردیده است و با استفاده از تحلیل خوشه سلسله مراتبی در محیط spss، شاخص های پژوهش بر اساس رتبه به دست آمده در مدل تاپسیس در 5 سطح دسته بندی شده است. نتیجه حاصل از بررسی انجام شده، نشان می دهدکه دوره های آموزشی هدفمند و پیشگیرانه ویژه پرسنل در برابر حوادث، ذخیره سازی لوازم اسکان اضطراری، وجود سامانه ثبت مشخصات و مهارت داوطلبان جهت حضور در حوادث، به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار می گیرند و در خوشه پنج جای گرفته اند. همچنین ضریب همبستگی مولفه های پژوهش حاکی از وجود ارتباط معکوس یا مستقیم بین مولفه ها است. بر اساس آزمون تی فرضیات پژوهش تأییدمی شود. نتایج بدست آمده نشان می دهد در همه موارد وضعیت امداد و نجات در شهر اصفهان مناسب است و فقط در خصوص مولفه دوم در مورد نظام ذخیره سازی وضعیت در حد متوسط است.
مرضیه فناییان حمید برقی
پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی موزه های ایران و تبیین جایگاه موزه ها در صنعت گردشگری فرهنگی شهر اصفهان انجام شده است.روش تحقیق، ترکیبی از روش¬های اسنادی و کتابخانه ای ، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگرانی هستند که در سفر خود به شهر اصفهان از موزه های شهر دیدن کرده اند و همچنین کارشناسان و صاحب نظران حوزه گردشگری و موزه داری در شهر اصفهان است. روش نمونه برداری به شیوه تصادفی است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است نمونه مورد مطالعه 382 نفرگردشگر و آلفای کرونباخ آن در حدود 0.81 بوده است تعداد کارشناسان نیز به صورت تمام شماری در حدود 50 نمونه است. در تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel و arcgis و auto cad استفاده شده است.یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که اطلاعات مردم از موزه ها بسیار اندک است و تنها گردشگران موزه هایی را می شناسند که خود جاذبه گردشگری شهر اند و از بقیه موزه ها قافل اند. با توجه به نظرات کارشناسان دریافتیم که موزه ها جایگاه خود را در گردشگری فرهنگی شهر اصفهان نیافته اند و بهترین راهبرد برای ارتقاء جایگاه موزه ها از دیدگاه کارشناسان قرار دادن بازدید از موزه ها در برنامه های تور بوده است.
مجید گودرزی مسعود تقوایی
گردشگری پزشکی به پدیده بین المللی سفر شخصی که اغلب گردشگران مسافت¬های طولانی را برای دسترسی به خدمات بهداشتی- درمانی که به علّت هزینه¬های بالا، انتظارهای طولانی مدت، فقدان بیمه ¬ها و محدودیت استفاده از خدمات و عدم دسترسی به خدمات درمانی در مبدأ طی می¬کنند، اطلاق می¬شود. گردشگری پزشکی داخلی نیز به سفرهای داخلی بیماران که در پی متخصصان بهتر، خدمات ارزان تر و با کیفیت بیشتر هستند گفته می شود. این نوع سفرها با مداخله مستقیم مسایل پزشکی ارتباط دارد. این صنعت اکنون با ایجاد درآمد سالیانه 60 میلیارد دلاری در سطح جهان به عنوان یکی از بازارهای پررونق گردشگری درآمده است؛ و شمار کشورهایی که خواهان ایجاد تسهیلات و خدمات درمانی برای گردشگران خارجی هستند رو به افزایش است. بسیاری از کشورها هم اکنون در حال ایجاد طرح¬های کاربردی و قانونی خدمات رسانی و برنامه ریزی برای توسعه این صنعت می باشند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری پزشکی در کلانشهر شیراز صورت گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه¬ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون، میانگین دو نمونه مستقل، تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیره، تحلیل عاملی، تحلیل مسیر، مدل استراتژیک swot، تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در محیط فازی نظیر دیمتل فازی(fdematel)، فرایند تحلیل شبکه ای فازی(fanp) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(fahp) استفاده شده است. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان داد که عوامل کیفیت خدمات درمانی و گردشگری؛ فرهنگ؛ امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری؛ و فناوری اطلاعات و ارتباطات، رابطه مثبت و مستقیم با توسعه گردشگری پزشکی دارند و عامل قیمت درمانی و گردشگری با توسعه گردشگری پزشکی رابطه منفی و معکوس دارد. به بیان دیگر هرچه قیمت افزایش یابد، توسعه گردشگری پزشکی با کاهش مواجه می شود و بالعکس. بر اساس مدل تحلیل مسیر، متغیرهای قیمت خدمات درمانی و گردشگری؛ کیفیت خدمات درمانی و گردشگری؛ فرهنگ؛ امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری؛ و فناوری اطلاعات و ارتباطات با توجه به همه مسیرهای علّی اعم از مستقیم و غیر مستقیم بر توسعه گردشگری پزشکی تأثیر داشته اند. تحلیل مسیر تأثیرات متغیرهای مستقل و محاسبه نحوه و شدت تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم حاکی ست که در مجموع بیشترین تغییرات متغیر وابسته به اثر متغیر امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری مربوط می-شود. در نهایت 77 درصد از تغییرات توسعه گردشگری پزشکی توسط مدل مسیری ارائه شده تبیین گردید که نشان دهنده برازش مطلوب مدل مذکور می باشد. همچنین یافته های حاصل از تلفیق تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در محیط فازی با مدل swot، نشان داد که بین نتایج دو روش استفاده شده در این پژوهش، یعنی رویکرد تلفیقی anp و dematel فازی و رویکرد ahp فازی، در خصوص اولویت بندی عوامل هر یک از ابعاد sowt و رتبه بندی مولفه های استراتژی ها اختلاف وجود دارد، اما در خصوص اولویت بندی استراتژی ها اگر چه بین وزن دو روش اختلاف وجود دارد اما اولویت بندی دو روش یکسان می باشد به طوری که در هر دو روش، استراتژی تهاجمی(so) به عنوان اولویت نخست و استراتژی های تنوع(st)، تدافعی(wt) و بازنگری(wo) به ترتیب در اولویت های بعدی قرار می گیرند.
جلال سیدموسوی مسعود تقوایی
چکیده ندارد.
هادی هاشمی مسعود تقوایی
چکیده ندارد.
مریم عسکری حمیدرضا وارثی
چکیده ندارد.
فریبا رضایی حمیدرضا وارثی
چکیده ندارد.
مریم رضایی مسعود تقوایی
چکیده ندارد.
مریم بندعلی مسعود تقوایی
چکیده ندارد.
احمد خدابنده مسعود تقوایی
چکیده ندارد.
حجت شیخی مسعود تقوایی
چکیده ندارد.