نام پژوهشگر: سیدرضا مودب
عبدالزهرا جلالی سیدرضا مودب
بسم الله الرّحمن الرّحیم تقدیم به: رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم آخرین پیامبر الهی و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام، شارحان و مفسران کتاب قرآن بویژه حضرت ولی عصرعجّل الله تعالی فرجه الشریف و به تمام آنهایی که در راه قرآن تلاش کردند وتقدیم به امام راحل که به راستی احیاگر قرآن و احکام نورانی آن بود. تقدیم به پدر و مادر عزیزم که مرا با اسلام و قرآن آشنا کردند و به همسر و فرزندانم که تحمل سختیها و مشکلات را بر من هموار ساختند و مرا در انجام این تحقیق یاری کردند و به همه کسانی که اینجانب را در به سرانجام رسیدن این کار مدد رساندند و به استاد بزرگ حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حجتی که سالها از محضرشان بهره ها برده ام و به استاد فرزانه و فقید حضرت آیه الله شیخ محمد هادی معرفت و به استاد ارجمند حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای مهدوی راد و همه اساتید بزرگوارم که حقّ بزرگی بر اینجانب دارند. تقدیر: حمد و سپاس فراوان از آن خدایی است که به ما توان اندیشیدن عنایت فرمود و ما را به راه اسلام و قرآن رهنمون شد. سلام و تحیت بر همه انبیاء و مرسلین و اهل بیت علیهم السلام نخستین منادیان توحید. خدای را بسیار شاکرم که مرا مشمول عنایتها و الطافش نمود تا این تحقیق سامان یابد. برخود تکلیف می دانم که از زحمات اساتید ارجمند حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر سید رضا مودب استاد راهنما ی این پایان نامه که در این زمینه اینجانب را راهنمایی فرمودند و نیز از حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر غلامحسین اعرابی و حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر علی احمد ناصح اساتید مشاور اینجانب در امر رساله تشکر نمایم که اگر راهنما یی ها و ارشادهای این بزرگواران نبود این کار به سر انجام نمی رسید و نیز از همه اساتید بزرگواری که این پایان نامه را قابل دانسته و با تذکرات سازنده خود بر اینجانب منّت گذاشته و با ارشادها و راهنماییهای آنها این کار سامان یافته است. این پایان نامه را اگر امتیازی است از آنِ اساتید بزرگوار می باشد و اگر نقص و اشکالی وجود دارد امید است که با تذکرات سازنده، اینجانب را وامدار خویش سازند. چکیده: یکی از مباحث مهم در خصوص قرآن، اعجاز و وجوه مختلف آن است که از هنگام نزول قرآن تاکنون در جامعه علمی مطرح می باشد. از آغاز، مباحث مربوط به فصاحت و بلاغت و همچنین نظم قرآن وپس از آن اعجاز علمی، اعجاز بیانی، اعجاز تشریعی ،از مباحث مهم در خصوص قرآن بوده اند. این پایان نامه، پژوهشی تطبیقی در بحث وجوه اعجاز به همراه نقد پیرامون دیدگاه دو مفسر بزرگ: امین الاسلام طبرسی درتفسیر مجمع البیان و سید محمود آلوسی درتفسیر روح المعانی می باشد. هر دو، به موضوع اعجاز و وجوه آن در تفسیرخود پرداخته اند ؛ ومی توان گفت که آلوسی- مفسر قرن سیزدهم-از طبرسی- مفسر قرن ششم- تأثیر پذیرفته است. محقق هدف خود را در این پژوهش، کشف و بیان وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه های طبرسی و آلوسی در وجوه اعجاز قرآن می داند. این دو مفسر هر یک با رویکرد خاص خود به مباحث مختلف اعجاز و وجوه آن نگریسته اند وضمن وجود تفاوت دیدگاه در برخی از موارد، مانند مبحث چگونگی تحدی، صرفه، اعجاز بیانی و اخبار غیبی؛ مشترکاتی نیز دارند. آلوسی نیز در برخی از وجوه مانند: مبحث اعجاز تشریعی، اعجاز عدم اختلاف قرآن(سلامت متن) و اعجاز محتوایی، ازدیدگاه های طبرسی تأثیر پذیرفته که در مواضعی با قید نام طبرسی یا مجمع البیان و در جاهای دیگر بدون قید اسم، نظریه او را ذکر کرده است. به نظر می رسدکه وجه افتراق دیدگاه های طبرسی و آلوسی در مورد وجوه اعجاز قرآن عبارتند از: اعجاز علمی و اعجاز در چگونگی تأثیر قرآن. در تحلیل و بررسی تطبیقی پیرامون این دو مفسر می توان گفت که: مطالب تفسیر طبرسی برخلاف آلوسی بهتر ساماندهی شده و همین رویه را تا پایان مجمع البیان رعایت کرده و سعی او این بوده که در ضمن نوآوری در طرح وجوه اعجاز و بررسی آنها به نقل دیدگاه های مختلف نیز اشاره نماید اما کمتر به تحلیل و داوری وگزینش نظر بهتر می پردازد. هر دو مفسر در برخی از موارد مشترکند با این تفاوت که آراء طبرسی در پاره ای از مسائل و موضوعات مانند: اعجاز تشریعی، اعجاز تأثیری، اعجاز علمی،از شفافیت واتقان بیشتری برخوردار است. کلیدواژه: اعجاز قرآن- تحدی قرآن- اعجاز علمی- اعجاز تشریعی- طبرسی- آلوسی. یکی از مباحث مهم در خصوص قرآن، اعجاز و وجوه مختلف آن است که از هنگام نزول قرآن تاکنون در جامعه علمی مطرح می باشد. از آغاز، مباحث مربوط به فصاحت و بلاغت و همچنین نظم قرآن وپس از آن اعجاز علمی، اعجاز بیانی، اعجاز تشریعی ،از مباحث مهم در خصوص قرآن بوده اند. این پایان نامه، پژوهشی تطبیقی در بحث وجوه اعجاز به همراه نقد پیرامون دیدگاه دو مفسر بزرگ: امین الاسلام طبرسی درتفسیر مجمع البیان و سید محمود آلوسی درتفسیر روح المعانی می باشد. هر دو، به موضوع اعجاز و وجوه آن در تفسیرخود پرداخته اند ؛ ومی توان گفت که آلوسی- مفسر قرن سیزدهم-از طبرسی- مفسر قرن ششم- تأثیر پذیرفته است. محقق هدف خود را در این پژوهش، کشف و بیان وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه های طبرسی و آلوسی در وجوه اعجاز قرآن می داند. این دو مفسر هر یک با رویکرد خاص خود به مباحث مختلف اعجاز و وجوه آن نگریسته اند وضمن وجود تفاوت دیدگاه در برخی از موارد، مانند مبحث چگونگی تحدی، صرفه، اعجاز بیانی و اخبار غیبی؛ مشترکاتی نیز دارند. آلوسی نیز در برخی از وجوه مانند: مبحث اعجاز تشریعی، اعجاز عدم اختلاف قرآن(سلامت متن) و اعجاز محتوایی، ازدیدگاه های طبرسی تأثیر پذیرفته که در مواضعی با قید نام طبرسی یا مجمع البیان و در جاهای دیگر بدون قید اسم، نظریه او را ذکر کرده است. به نظر می رسدکه وجه افتراق دیدگاه های طبرسی و آلوسی در مورد وجوه اعجاز قرآن عبارتند از: اعجاز علمی و اعجاز در چگونگی تأثیر قرآن. در تحلیل و بررسی تطبیقی پیرامون این دو مفسر می توان گفت که: مطالب تفسیر طبرسی برخلاف آلوسی بهتر ساماندهی شده و همین رویه را تا پایان مجمع البیان رعایت کرده و سعی او این بوده که در ضمن نوآوری در طرح وجوه اعجاز و بررسی آنها به نقل دیدگاه های مختلف نیز اشاره نماید اما کمتر به تحلیل و داوری وگزینش نظر بهتر می پردازد. هر دو مفسر در برخی از موارد مشترکند با این تفاوت که آراء طبرسی در پاره ای از مسائل و موضوعات مانند: اعجاز تشریعی، اعجاز تأثیری، اعجاز علمی،از شفافیت واتقان بیشتری برخوردار است. کلیدواژه: اعجاز قرآن- تحدی قرآن- اعجاز علمی- اعجاز تشریعی- طبرسی- آلوسی.
سید هدایت جلیلی محمدعلی مهدوی راد
چهارده سده کوشش برای فهم متن قرآنی، میراث سترگ و گونهگونِ تفسیر را پدید آورده است و چند دهه کوششهای اخیر برای شناخت و تبیینِ این میراثِ گونهگون و متکثر، پیداییِ متون تفسیرپژوهانه را رقم زده است. کوشش مسلمانان در این حوزه مسبوق به پژوهشهای غربیان است. اما قرآنپژوهان مسلمان در پیِ ارائه روایتی بومی از آن برآمده و بر پایه سنت قرآنپژوهی اسلامی، گونههای مختلفی از تفسیرپژوهی را پدید آوردهاند. در این میان، «تفسیرپژوهیهای جامع»، پای? گونههای تفسیرپژوهی قلمداد میشود و تحلیل و نقد آنها تا حدود زیادی میتواند، تصویری از جریان تفسیرپژوهی مسلمانان را آشکار میکند. از این رو، این پرسش که «کوششهای تفسیرپژوهانه مسلمانان، بر چه پایه از بضاعتِ روششناختی و معرفتشناختی ایستاده است؟ و چه میزان در تبیین واقعیتِ متکثر تفاسیر قرآن کامیاب و کارآمد بوده است؟»، شایسته هر گونه تأملی است. تحلیل و نقد شش الگوی تفسیرپژوهیِ جامع تفسیرپژوهان مسلمانان (زرقانی، ذهبی، طباطبایی، معرفت، فهد رومی و بابایی)، نشان میدهد که در بحث از چیستیِ تفسیر، به جای تبیین پدیده تفسیر، به تحلیل واژگانی «تفسیر» روی آوردهاند و کوشش آنها در تمایزبخشی میان «تفسیر» و «غیرتفسیر» پاسخگوی پرسشها و نیازهای امروز نیست. این الگوها بر هیچ تبیینی از «ژانر تفسیر» و مولفههای آن استوار نیستند و از حیث ترمینولوژی و مفهومپردازی آشفته، مضطرب و ناکارآمدند و در بهدست دادن مولفه های یک اثر تفسیری ناکامند. در این الگوها نه گونه شناسی کارآمدی از روش های تفسیری صورت پذیرفته است و نه دسته بندیِ قابل دفاعی از روش ها و گونه های تفسیری عرضه شده است و نه تعریف و مرزبندی روشن و شفاف از آنها به دست داده شده است و نه ملاک و سنجه عینی و فیصلهبخشی در مقام تعیین مصادیق تفاسیر از حیث روش های تفسیری عرضه شده است. این الگوها رویکردی انحصارگرا به مقوله تفسیر دارند و پدیده تکثر و تنوع تفاسیر را عارضه نامطلوب و فرزند نامیمونِ کاستیها و کژیهایِ جریانهای تفسیری میدانند. این آثار، صورتِ بسطیافته و مستقلِ مقدمهنویسیِ تفاسیر و ادامه آن سنت با همان خصلتها و کارکردها هستند و ماهیت مفسرانه و درجه اول دارند. تفسیرپژوهیها در کنار رویه و کارکرد «معرفتی»، کارکردهای «غیرمعرفتی» مهمی دارند. بُنمایه آنها اعتباربخشی به یک جریان تفسیری، و اعتبارزدایی از سایر جریانهاست. آنها با رویکرد تجویزی و ارزشداوران? خود، نوعی نابرابری میان تفاسیر و روشهای تفسیری میافکنند و در جریان تفسیر اثر میگذارند. فرایند تفسیرپژوهی از نقطههای آغازین آن تا به امروز (از ذهبی تا بابایی) تفاوت معناداری را از حیث روششناختی نشان نمی دهد و در این باره نمیتوان از تکامل و پیشرفت سخن گفت. الگوهای مورد بررسی به لوازم و مقتضیات بینرشتهای بودن تفسیرپژوهی ملتزم نبودهاند. ناکارآمدیِ طبقه بندی های جامع که تاکنون به دست داده شده است، پرسش از امکان چنین کاری را موجّه می سازد. واژگان کلیدی: چیستیِ تفسیر، تفسیرپژوهی، گونهشناسی تفسیر، طبقهبندی تفاسیر، ترمینولوژی تفسیرپژوهی.
جواد محمدی محمد جواد نجفی
ترجمه و نقد و بررسی مدخل «پلورالیزم دینی و قرآن»،از مداخل دایره المعارف قرآن لیدن،موضوع این پژوهش می باشد. نویسندگان مدخل مذکور،به بررسی دیدگاه قرآن در ارتباط با تکثرگرایی دینی پرداخته اند.هدف از اجرای این پایان نامه بررسی صحت و سقم مطالب مدخل و پاسخگویی به شبهات مطرح شده با رعایت اصول علمی و انصاف است. کوشش شده است ضمن ارائه ترجمه ای سلیس و روان ،مطالب مدخل بر اساس ترتیب ارائه شده از سوی نویسندگان، نقد و بررسی شود.مولفان،در ابتدای کار به معناشناسی واژگان استعمال شده توسط قرآن کریم در حوزه دین پرداخته اند،اما در بررسی مفردات قرآنی ،آنچنان که باید عالمانه عامل نکرده اند . آنان در مرحله بعدی به بررسی گروههای دینی موجود در محیط زندگی پیامبر همت گماشته اند،در این قسمت نیز رعایت بی طرفی نشده و جانبداری آنان از مسیحیان و یهودیان کاملا آشکار است.در مهمترین بخش این مدخل تکثرگرایی دینی از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار گرفته است، در موضوع یاد شده گرچه نویسندگان تا حدودی توانسته اند دیدگاه قرآن را در یابند اما در اینجا نیز بحث مطرح شده دارای اشکالاتی است.مهم ترین اشکال،فقدان یک بحث منسجم نظری در مورد دیدگاه قرآن است،مولفان مدخل بیش از آنکه در صدد بیان دیدگاه قرآن در مورد موضوع مورد بحث باشند،بیشتر به حوزه رفتار مسلمین پرداخته اند.علاوه بر این، پلورالیزم دینیِ مبتنی بر نسبیت اندیشی معیار و اصل مسلم قرار گرفته و تعالیم قرآن با آن مقایسه شده و از این منظر اشکالاتی چند- که به پاسخ آنها پرداخته ایم- متوجه قرآن شده است.
مجتبی خطاط غلامحسین اعرابی
احکام فقهی قرآن بخشی از برنامه جهان شمول اسلام برای زندگی بشر است وبر اساس مصالح ومفاسد واقعی تشریع شده است تا سعادت دنیوی واخروی انسان را تضمین کند. تحول در شرایط ومقتضیات روزگار سبب دگرگونی در مصالح ومفاسد می شود. شارع حکیم این دگرگونی ها را پیش بینی کرده وسازوکارهایی برای انعطاف احکام وتطبیق پذیری آن قرار داده است. نسخ در آیات فقهی ، جایگزینی برخی از احکام در عصر معصومان بنابر مصالح وجایگاه معتبر عقل در باب استنباط احکام، قراین ودلایلی بر تغییرپذیری احکام قرآن است، هرچند این تغییر، حقیقی شمرده نشود، بنابراین بررسی تغییرپذیری احکام قرآن ودست یابی به قواعد آن، از نیازهای فقه پویا وپاسخ گوی شرایط نوظهور می باشد. شناخت منابع معتبر استنباط احکام، جایگاه هریکرا در دگرگون سازی احکام قرآن روشن می سازد. سنت وعقل دومنبع معتبر استنباط احکام در فقه شیعه است که هر یک در تغییر احکام فقهی قرآن کارایی دارند. نسخ آیات نیز جایگزینی قوانین روزآمد می باشد که بر انعطاف پذیری احکام دلالت می کند. مفهوم وگستره نسخ قرآنی وبررسی امتداد آن به دوره های پس از عهد رسالت نشان می دهد که امروزه نیز ممکن است با تبدیل شرایط ، احکام پیشین زنده شود وجای قوانین جاری را بگیرد.
سیفعلی زاهدی فر سیدرضا مودب
محمد ناصر الدین البانی یکی از پرکارترین و تأثیرگذارترین محدّثین معاصر اهل سنت و منتسب به مکتب سلفی است. ابتدا به زندگینامه ی علمی و آثار البانی اعم از چاپی و مخطوط و ویژگی های این آثار پرداخته شده، سپس مبانی عمومی البانی در مواجهه با حدیث بحث شده است استقلال سنت در تشریع و عدم تاویل نصوص دینی و حجیت اخبار آحاد در عقاید و عدم التزام به یک مذهب خاصّ از ارکان مبانی وی در امر حدیث پژوهیست، سپس مبانی البانی در تضعیف احادیث نقد و بررسی شده است. البانی آراء عجلی و ابن حبان و ترمذی را کم اهمیت دانسته و ایشان را متساهل در توثیق می داند، این امر نقل و رد شده است. سپس مبانی البانی در تصحیح، انواع حدیث صحیح و ترقی احادیث به وسیله ی شاهد و متابع بررسی شده و چند قاعده در تصحیح نیز توضیح و بعضاً نقد گردیده است. البانی علاوه بر نقد سندی در نقد متنی احادیث نیز وارد شده و ملاک هایی از قبیل مخالفت روایات با قرآن، مخالفت با حس، مخالفت با صحیحین و چند ملاک دیگر را در این مورد به کار بسته است. البانی مبانی خود را در آراء ویژه ی خویش به کار بسته که در این نوشته برخی از این آراء نقل و نقد شده است. آراء البانی در مورد روایات عرض، روایات عقل، روایات کافی و ارزش احادیث صحیحین، نقد و بررسی شده است. در پایان آسیب شناسی مبانی و آراء انجام پذیرفته و در ذیل آن تناقضات البانی در مورد تصحیح و تضعیف احادیث و یا توثیق و تضعیف روات، فهرست شده است. واژگان کلیدی: البانی، نقد سندی و متنی، روایات عرض، روایات عقل، نقد صحیحین.
مهدی طاهری زاده محمدهادی مفتح
چکیده آزادی، مقوله ای است چند وجهی که اندیشمندان از زوایای گوناگون به آن پرداخته اند. تلقی های متفاوت از مفهوم آزادی به علاوه تأکید بر حوزه های مختلف حیات انسانی که از این تعاریف تأثیر پذیرفته اند ما را به اهمیت گفتگو جهت تفاهم بیشتر و عمیق تر از این مقوله رسانده است. از مبنایی ترین جوانب آزادی، موضوع «جبر و اختیار» است که قرنها مفسران، فیلسوفان و متکلمان فِرق اسلامی پیرامون آن بحثهای مفصل نموده اند. قلمرو چالش برانگیز دیگری که نوع تلقی از آزادی در آن تاثیر روزافزن نهاده، «سیاست و اجتماع» می باشد که محل تقابل بسیاری از روشن فکران و صاحب نظران دینی و غیر دینی بوده و هست. اما شاید بتوان حوزه «تعلیم و تربیت» را از کاربردی ترین حیطه های متأثر از آزادی دانست که به نظر می رسد نزد غالب اندیشمندان و مفسران در حاشیه قرار گرفته و مغفول مانده است. به دلیل گستره وسیع این مقوله، در تحقیق حاضر با استفاده از مجموعه آثار به جا مانده از عالمان دینی مذکور، تلاش شده تا مسأله آزادی در تمامی جوانب ارائه شده، جمع بندی گردد و راهکار عملیاتی، نوع ارتباط و تقدم و تأخر تلقی های مختلف از آن مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه این فرایند، نشان می دهد که از نگاه مفسرین قرآن برای آدمی چهار مرحله آزادی به این ترتیب وجود دارد: 1- آزادی از جبرهای درونی و بیرونی موثر در انسان 2- آزادی فکر قبل از تعلیم 3- آزادی از اسارت بتها تا رسیدن به حریت (آزادی پس از تعلیم) 4- آزادی از حریت و رسیدن به مقام عبودیت. جز آزادی فلسفی که در وجود انسان هست و در شرایط خاصی فرصت ظهور و بروز می یابد، در برابر هر یک از مراحل فوق موانعی(رادع یا سلب کننده) وجود دارد که برای رفع آنها تا رسیدن به آن سطح از آزادی، نیاز به عواملی مستقل می باشد. امید است که این تحقیق کمکی باشد برای فهم و عمل به این تعالیم آسمانی و پرورش نسلی مومن و متقی و انقلابی، به روشی که آزادی و اختیار- این حقیقی ترین عنصر انسانیت- را از آدمی سلب نگردد.
حسن رشید آبادی غلامحسین اعرابی
قرآن مجید،کلام الهی و جامع ترین کتاب آسمانی است که توسط رسول مکرم اسلام(ص) برای هدایت بشریت آمده است و از دیر باز تا کنون منبع اصلی استخراج معارف واحکام الهی بوده و مورد توجه بسیاری از مخاطبین قرار گرفته است. از عصر نزول تاکنون بابها و موضوعات مختلفی از آن استخراج شده است. یکی از موضوعات قابل استخراج از این کتاب الهی: «زمینه ها و عوامل تکذیب آیات خدا وپیامدهای آن است که اهمیتی فوق العاده برای عبرت گرفتن در تمام زمانها ومکانها دارد.وهمچنین می توان با از بین بردن این زمینه ها و عوامل راه رسیدن به سعادت انسان ها را مهیا نمود، تحقیق حاضر سعی داردبا توجه به آیات قرآن به زمینه ها و عوامل تکذیب آیات از جانب مکذبین بپردازد به همین منظور آیات قرآن بررسی گردید که در آنها به زمینه های فردی مانند ،حفظ مقام و جایگاه،نگاه سطحی و ظاهری به دنیا،تقلیدکورکورانه، گناهان و......همچنین عوامل فردی مانند هواپرستی، کبروغرور ، لجاجت وتعصب و........برخورد گردید که ذیل آیات مربوطه نظرات مفسرین هم بررسی شد و همچنین زمینه های اجتماعی دیگری مانندجهل، اباحه گری، تعصب های قبیله ای، رفاه طلبی جزء مواردی هستند که انسان را به طرف تکذیب آیات الهی سوق می دهند که بعد از بررسی این موارد به پیامدهایی که این تکذیب به دنبال داشت پرداخته شده است که مکذبین در زندگی دنیوی و اخروی به آن گرفتار می شوند که می توان از جمله پیامدهای فردی آن به گمراهی،طبع قلب، استدراج، محرومیت از رستگاری و از پیامدهای اجتماعی آن به محرومیت از نعمت های آسمانی و زمینی ، عذاب استیصال ،سقوط جوامع ونزول عذابهایی چون طوفان، زلزله، صاعقه و همچنین غرق شدن اشاره نمود.علاوه بر آن در آخرت هم به عذاب و سختی هایی از قبیل حبط عمل ،حسرت و پشیمانی ،چشیدن عذاب ،و...... گرفتار خواهند شد.سرانجام با آشنایی و ریشه یابی که صورت گرفته می توان زمینه را برای حفظ اشرف مخلوقات از سقوط در این وادی خطرناک آماده نمود.
خداداد اسلام پناه محمدتقی دیاری
حسن بن عباس بن حریش یکی از راویانی است که تعدادی از علماء به خاطر وجود او در سلسله سندتعداد ی از روایات،آن روایات را نادیده گرفته اند در حالی که عده دیگری از علماء همان روایات را از روایاتی دانسته اند که دارای مضامین بلند و عالی می باشد و پرداختن به شرح و تفسیر آنان را به اهلش می سپارند چون روایاتی هستند که از فهم مردم عادی به دور است و حسن بن عباس بن حریش را ار زجال موثق و مورد اطمینانی دانسته اند که مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بوده است.. این دو دیدگاه را بررسی کرده ایم.درباره جایگاه زمانی شب قدر با این که این شب یک شب مشخص است اختلافهایی وجود دارد که آن را یکی از شبهای 19،21،23 و 27دانسته اند.اقوال گوناگون را بررسی کرده ایم و با ذکر دلیل چنین نتیجه گرفته ایم که شب قدری که مورد نظر اهل بیت علیهم السلام بوده است شب 23 میباشد.
خیر الله فیض الله اف محمدعلی رضایی
در این نوشتار تفسیر «مدارک التنزیل و حقایق التأویل» تألیف ابو البرکات نسفی - در دو بخش - مورد بررسی قرار گرفته است: • در بخش نخست - قبل از پرداختن به اصل موضوع - کلیاتی راجع به اصطلاحات زیر بیان شده است: ? «تفسیر» : علمی است راجع به پرده برداری از ابهامات موجود در الفاظ یا جمله های قرآن جهت بیان مراد و مقصود خداوند (یعنی بیان مفاد استعمالی آیات قرآن) به شکل نوشتاری یا گفتمان، همراه با ذکر دلیل مقطوع و مقبول، و با رعایت کامل دستور زبان و ادبیات عرب و پایبند بودن به اصول عقلایی محاوره. ? «تأویل» : در قرآن و احادیث و اقوال علماء به معانی متعددی به کار رفته است که همه ی آن معانی از مصادیق عامی است که در هر یک از آن موارد، تأویل به حسب قرینه، در مصداقی از آن مصادیق استعمال شده است و آن معنای عام عبارت است از: «چیزی که شیئی (اعم از سخن و غیر سخن) به آن باز می گردد. ? «مبانی تفسیری» : عبارتند از قضایا، گزاره ها، یافته ها، پیش فرضها و اعتقادات درون دینی یا برون دینی که در مورد قرآن إرائه می شوند و در حوزه ی تفسیر قرآن از عناصر اساسی و دخیل آن به حساب می آیند. ? «اصول تفسیری» : مجموعه ای از دستورالعمل های کلّی که برای پی بردن فهم واقعی یا قریب به واقع از واژه ها و ترکیب های قرآنی، مفسّر به آن تمسک می کند. ? «قواعد تفسیری» : راه کارها و راهنمودهای کلّی، که هنگام بروز تعارض و بر سر دو راهی قرار گرفتن در نتیجه گیریهای تفسیری و یا در موقعیت های خاص تفسیری دیگر، مورد عمل قرار می گیرند و در انتخاب، تعیین و یا ترجیح مطالب به مفسِّر کمک می کنند. ? «روش تفسیری» : عبارت است از راه و روش روشن و شیوه منظمی که مفسّر برای کشف و تبیین معانی آیات قرآنی، آن را به کار می گیرد. ? «گرایش تفسیری» : عبارت است از مـمیّزات، خصائص فکری، دغدغه ها و جهت گیری های مفسّر که در تعامل با شرایط و مسایل عصرِ خود، در ذهن او شکل می گیرند و سبب سمت و سو یافتن تفسیر قرآن می شوند. ? «سبک (= اسلوب) تفسیری» : عبارت است از نحوه ی بیان و تنظیم مطالب تفسیری توسط مفسر، بر اساس مخاطب شناسی و ذوق و علاقه شخصی ? همچنین در این بخش، زندگی نامه ی نسفی همراه با تألیفات او بیان گردیده و آشنایی اجمالی با تفسیرش نیز انجام گرفته است. • در بخش دوم، مبانی و اصول و قواعد تفسیری و نیز روش ها، گرایش ها و سبک های تفسیریِ نسفی مورد بررسی قرار گرفته است: ? نسفی به عنوان یک مفسر قرآن و محقق پایبند به اصول اسلام، به مهم ترین مبانی تفسیری قرآن توجه داشته است، که برخی از آن عبارتند از: قرآن قابل فهم و تفسیر می باشد؛ قرآن وحی الهـی است؛ عصمت پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) از هر گونه خطا و اشتباه در ابلاغ قرآن به مردم. ? برخی از اصول تفسیری مورد استفاده ی نسفی عبارتند از: جواز تأویل و حمل بر خلاف ظاهر؛ در نظر گرفتن قواعد ادبیات عرب؛ وجود بطن در آیات قرآنی و امکان راه یابی به آن. ? از جمله قواعدی که نسفی از آنها در تفسیر آیات استفاده کرده است عبارتند از: اخذ به عموم لفظ به جای توجه به خصوص مورد؛ دلالت امر بعد از نهی به اباحه؛ افاده ی عموم به وسیله ی نکره ای که با وصف عام توصیف شده است. ? نسفی از روش تفسیر قرآن به قرآن، روش روایی - که شامل تفسیر قرآن به وسیله ی روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و سخنان صحابه و تابعان و اتباع آنان می باشد - روش عقلی اجتهادی در تفسیرش استفاده کرده است. ? گرایش های تفسیری او عبارتند از: گرایش کلامی، گرایش فقهی، گرایش ادبی و گرایش علمی. ? سبک بیانی در تفسیر نسفی را می توان در موارد زیر ترسیم نمود: تفسیر ترتیبی به معنای تفسیر بر اساس نزول و نقطه ی مقابل تفسیر موضوعی؛ تفسیر کامل؛ تفسیر متوسط؛ تفسیر جامع؛ تفسیر مزجی؛ تفسیر منثور؛ تفسیر برای خواصّ.
طاهره محسنی سعیده غروی
نظام ولایت تکوینی شعبه ولایت مطلقه الهی است که در تمام شئون و مراتب هستی جاری است. این نظام بر مبنای براهین علم، قدرت، مالکیت و صمدیت خداوند، در مرتبه اول متشکل از سه نظام دیگر یعنی نظام سنت های الهی، نظام اسباب و مسببات و نظام اسماء و صفات الهی می باشد که مجاری تحقق آن را شکل می دهند.
حجت الله صادقی محسن آباد غلامحسین اعرابی
در رابطه با تربیت کتب مقالات زیادی به رشته تحریر در آمده اما آن چه در این مجموعه به آن پرداخته شد بررسی تربیت دین کودک آن هم به طریق دینی از منظر قرآن و روایات است در این مجموعه سعی شده راهکارها و روشهای مناسب برای تربیت دینی کودک در اختیار جامعه و خانواده قرار داده شود از آن جا که بهترین هادی و راهنما برای خانواده ها برنامه های تربیتی قرآن و روایات است بیشتر به تربیت از این دیدگاه پرداخته شده است به طور کلی این مجموعه به سه بخش تقسیم شده در بخش اول به بررسی مفاهیم کلّی در رابطه با تربیت از جمله تعریف تربیت، ریشه تربیت و همچنین ضرورت تربیت دینی و... پرداخته شده است در فصل دوم سعی شد. روشهایی را که در تربیت کودک موثر است به صورت مرحله ای توضیح دهد از جمله روش فطری، روش الگویی، روش تنبیه و... و روش مناسب را برای تربیت فرزند که همان روش تربیت دینی دین است برگزیند در فصل سوم، بررسی عوامل موثر بر تربیت از محیط خانه گرفته تا آخرین محیط که محیط اجتماعی است پرداخته شده و نقش والدین، معلم و جامعه را در تربیت کودک مورد بررسی قرار داده است علت اینکه این موضوع را برای تربیت فرزندانشأن نمی دهند و وقتی علت را جویا شدم اینگونه پاسخ می دادند که چگونه به تربیت این فرزندمان بپردازیم و علت دیگر این بود که برای ساخت جامعه دینی سالم باید از خشت اول جامعه که همان تربیت دینی کودک است شروع کرد و با رفتن به کتابخانه های مختلف و مراجعه به کتبی در این زمینه نوشته شده به جمع مطالب در این زمینه پرداختیم