هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارتهای سازمانی مدیریت زمان شامل هدف گذاری، اولویت بندی اهداف وفعالیت ها، برنامه ریزی عملیاتی، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات ومدیریت جلسات با خلاقیت مدیران و بررسی میزان استفاده از مدیریت زمان در مقاطع مختلف تحصیلی آموزشگاههای شهرستان خرامه بود.همچنین در این پژوهش رابطه بین هریک از ابعاد مهارتهای سازمانی با مدیریت زمان وهمچنین تأثیر تفاوت جنسیتی،میزان تخصص وسابقه خدمت مدیران بر هریک از متغیرهای مدیریت زمان وخلاقیت مدیران ودر نهایت رابطه بین مدیریت زمان وخلاقیت مدیران مورد بررسی قرار گرفت.در این پژوهش به دلیل محدود بودن تعداد آموزشگاهها، کل جامعه که تعداد آنها 40 نفر مدیر دارای مدرک لیسانس بود مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها از طریق پرسشنامه مهارت سازمانی مدیریت زمان کرمی مقدم و پرسشنامه خلاقیت تورنس جمع آوری گردید. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی ونحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابتدا از طریق آزمون کولموگورواسمیرنو نرمال بودن نمرات مدیریت زمان وخلاقیت تأیید شد سپس از طریق روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون،t-test گروههای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل چکیده نشان داد که بین هر یک از مهارتهای سازمانی ششگانه مدیریت زمان با خلاقیت مدیران رابطه وجود ندارد.اما بین ابعاد هدف گذاری،اولویت بندی اهداف،برنامه ریزی عملیاتی،تفویض اختیار و مدیریت عملیات با مدیریت زمان رابطه وجود دارد تنها بین بعد مدیریت ارتباط با مدیریت زمان ارتباط وجود ندارد.همچنین بین پارامترهای دیگر مورد بررسی هیچ رابطه معناداری مشاهده نگردید.

این تحقیق به بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با مدیریت تغییر در شرکت توزیع نیروی برق استان آذربایجان غربی و ادارات تابعه در شهرستان ارومیه پرداخته است. حجم جامعه آماری این پژوهش 552 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه ای به حجم 120 نفر از کارکنان صفی و ستادی شرکت انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون با ضریب پایایی87% و پرسشنامه مدیریت تغییر با ضریب پایایی 91% که از طریق ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده است، می باشد. در این پژوهش متغیر پیش بین و ملاک به ترتیب فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر می باشد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل کروسکال والیس، u من ویتنی ،همبستگی پیرسون و فریدمن می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده رابطه مثبت و معنی دار بین فرهنگ سازمانی با مدیریت تغییر با ضریب همبستگی72/. و در سطح معنی داری 1% می باشد. بین انواع چهارگانه فرهنگ سازمانی شامل: مشارکتی، ثبات و یکپارچگی، انعطاف پذیری و مأموریتی با مدیریت تغییر رابطه معناداری وجود دارد. فرهنگ مأموریتی که با بیشترین ضریب همبستگی یعنی 69/. رابطه با مدیریت تغییر را نشان می دهد. یافته های جانبی بدست آمده در این پژوهش نیز حاکی از آن است که میان ادراکات کارکنان از لحاظ جنسیت و سطوح تحصیلی از فرهنگ سازمانی و مدیریت تغییر، تفاوت معنی داری وجود ندارد.

مسئله اصلی این تحقیق نامه براین موضوع بوده که آیا دوره های آموزش ضمن خدمت ارائه شده از سوی شرکت (هما) از اثربخشی لازم برخوردار است. جامعه مورد مطالعه 250 نفر از کارکنان وسرپرستان که براساس روش نمونه گیری تصادفی 151 نفر به عنوان نمونه که شامل 40 نفر سرپرستان و 112 نفر کارکنان انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ای برمبنای مدل چهار سطحی کرک پاتریک با مقیاس لیکرت تنظیم شده که مقادیر پایایی پرسشنامه سرپرستان 85% و مقادیر پایایی پرسشنامه کارکنان 88% است که تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با روش آمار استنباطی خی دو است . دررابطه با نظر سنجی کارکنان درخصوص افزایش رضایت شغلی (واکنش) چون خی دو به دست آمده (91/53 ) در سطح معناداری 01/0 با درجه آزادی 3 ازمقدار خی دو جدول (21/9 ) بزرگتر درنتیجه فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید گردیده است . دررابطه با نظر سنجی سرپرستان درخصوص افزایش مهارت دروظایف کارکنان (رفتار) چون خی دو به دست آمده (00/15 ) بزرگتر از خی دو جدول (34/11 ) است فرضیه پژوهشی با 99% اطمینان تایید گردیده است . دررابطه با نظرسنجی سرپرستان درخصوص پیشرفت وبهبود عملکرد کارکنان (نتایج) چون مقدار خی دو به دست آمده (8/9 ) درسطح معناداری 05/0 با درجه آزادی 3 از مقدار خی دو جدول (81/7 ) بزرگتر بوده است درنتیجه فرضیه پژوهشی با 95% اطمینان تایید گردیده است . به این ترتیب تمام دوره های آموزش ضمن خدمت مورد ارزشیابی از اث

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه آموزش ضمن خدمت مهارتهای هفت گانه کامپیوتر(icdl) با بهبود عملکرد کارکنان نیروی برق تهران شمال انجام شد. جامعه آماری این این پژوهش شامل کلیه کارکنان و مدیران نیروی برق تهران شمال است ّکه در دوره آموزشی مهارتهای هفت گانه کامپیوتر icdl شرکت کرده اند. برای انتخاب نمونه به علت محدود بودن حجم جامعه پژوهش از نمونه در دسترس استفاده شد. که186 نفر(27نفر لیسانس غیر فنی و 124 نفر لیسانس فنی و17 نفر مدیر ) می باشد. این تحقیق توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه بسته پاسخ براساس مقیاس لیکرت است.که با توجه به اهداف پژوهش حاضر و فرضیه های آن طراحی گردید، بخش اول این پرسشنامه اطلاعات عمومی کارکنان و مدیران و بخش دوم مربوط به سوالهای پژوهش است. پایایی مربوط به سه خرده مقیاس دانش، مهارت و اطلاعات عمومی کارکنان به ترتیب 0/88 ، 0/87و 0/67 به دست آمد. و پایایی مربوط به سه خرده مقیاس دانش، مهارت واطلاعات عمومی مدیران به ترتیب 0/89 ، 0/89و 0/74 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش آماری توصیفی یا کیفی استفاده شده است. نتایج دریافتی حاکی از رابطه دار بودن و تأیید افزایش مولفه های عملکرد (مهارتهای جدید، حس همکاری، ثبات شغلی، موفقیت شغلی) بوده است و همچنین طبق نظر مدیران و کارکنان آموزش ضمن خدمت مهارتهای هفت گانه کامپیوترicdl بهبود عملکرد کارکنان را به دنبال داشته است.

به منظورمقایسه ویژگی های شخصیتی کارآفرینان در میان دانش جویان متمایل به استخدام دولتی و دانش جویان متمایل به کار آزاد تحقیقی به روش توصیفی پیمایشی در دانشگاه های فنی شهر تهران انجام شد. ابزار سنجش در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. این پرسشنامه در 6 مولفه شامل استقلال طلبی، کانون کنترل درونی، خلاقیت، تحمل ابهام، ریسک پذیری وموفقیت طلبی بر مبنای الگوی گورال و آتسون تهیه شده است. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی خوشه ای (نمونه در دسترس) می باشد و از آنجا که جامعه مورد مطالعه نامحدود بود و امکان شمارش همه اعضای جامعه وجود نداشت 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در کلیه مراحل، از نرم افزار spssکمک گرفته شده است.پس از تأیید چارچوب ساختاری و محتوایی ابزار سنجش، پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ(81 % ) بدست آمد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون کالموگراف- اسمیرنف ، u من ویتنی،آزمون t و فریدمن می باشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که : بین دانش جویان متمایل به استخدام دولتی و دانش جویان متمایل به کار آزاد در زمینه ویژگی های شخصیتی کارآفرینی تفاوت معنی داری وجود دارد. و به جز در ویژگی خلاقیت در سایر ویژگی های کارآفرینان (استقلال طلبی، کانون کنترل درونی، تحمل ابهام، ریسک پذیری وموفقیت طلبی) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شده است

به منظور بررسی آسیب شناسی وضعیت توانمندسازی کارشناسان در مرکز مطالعات وبرنامه ریزی شهرداری شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود آن ،پژوهشی به روش توصیفی درمرکز مطالعات وبرنامه ریزی شهرداری شهرتهران در سال 1388 انجام شد. هدف از این پژوهش در راستای اهداف تحقیق و به منظور شناسایی شایستگی ها و مهارت های کارشناسان وبررسی وشناسایی شکاف توانمندی کارشناسان درسطح وضع موجود ومطلوب در سازمان مورد پژوهش است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان مرکز مطالعات وبرنامه ریزی شهرداری شهرتهران درسال1388است، که شامل 100 نفر می باشند. بااستفاده از روش نمونه گیری جدول گرجی و مورگان جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده است. بدین منظور برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت استفاده شده است. که با اعمال نظرات اساتید محترم راهنما و مشاور، نهایی شده و روایی آن نیز مورد تائید قرار گرفت و همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده و نتایج حاصله نیز بیانگر پایایی قابل قبولی می باشد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه) وجهت بررسی نرمال بودن عامل ها نیزاز آزمون تک نمونه ای کلموگروف ـ اسمینرف می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده اند که: 1- وضعیت مطلوب توانمند سازی با توجه به مبانی نظری و تجربی موضوع در ابعاد توانمندسازی در وضعیت مطلوب، با اهمیت است و باید این بعد در حد بالایی در مرکز مطالعات مورد توجه قرار گیرد. 2- وضعیت موجود توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران از وضعیت نسبتا نامطلوبی برخوردار است. 3- بین وضع موجود و مطلوب توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران تفاوت وجود دارد. بیشترین شکاف در بعد سبک رهبری و به تبع آن در ابعاد تشکیل تیم، مدیریت مشارکتی و دسترسی به اطلاعات وجود دارد. 4- شاخص های مطلوب توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران به ترتیب زیر می باشند: سبک رهبری، مدیریت مشارکتی، تشکیل تیم های کاری، دسترسی به اطلاعات، واگذاری مسئولیت، جبران مالی وآموزش ضمن خدمت. 5- راهکارهای مناسب برای بهبود وضعیت توانمندسازی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری شهر تهران انتصاب مدیران بامشورت ومشارکت کارشناسان،حضور کارشناسان در تصمیم گیری های سازمانی ،تفویض اختیار و تشکیل تیم های تخصصی از کارشناسان برای ارتباط مستقیم با مدیریت و...

در این ارزشیابی حجم جامعه مورد مطالعه 71 نفر از فارغ التحصیلان مرکز در سال 88 می باشند و حجم نمونه معرف جامعه بر اساس جدول مورگان59 نفر از جامعه مورد مطالعه تعیین شد. در این پژوهش از ابزارهای پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته به منظور ارزشیابی سطوح واکنش، عملکرد و نتایج و همچنین معدل فارغ التحصیلی برای ارزشیابی میزان یادگیری دانشجو معلمان استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل پاسخ ها نتایج نشان می دهد فراگیرندگان واکنش مطلوبی نسبت به دوره آموزشی مرکز تربیت معلم داشته ولی میزان یادگیری فارغ التحصیلان مرکز مطلوب نمی باشد و عملکرد و نتایج نیز مفید ارزشیابی شد.

پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان کاربست مولفه های مدرسه محوری در مدارس هیئت امنایی و مدارس دولتی منطقه 4 شهر تهران از دیدگاه مدیران اجرا شد . طرح پژوهش، توصیفی و روش آن پیمایشی است . جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه مدیران مدارس هیئت امنایی و دولتی منطقه 4 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 90-89 . روش نمونه گیری در مدارس هیئت امنایی از نوع سرشماری بوده و در مدارس دولتی ، نمونه گیری به روش طبقه ای از بین سه مقطع تحصیلی و به نسبت مدارس دخترانه و پسرانه مدارس هیئت امنایی صورت گرفت . نمونه پژوهش را 30 مدیر از مدارس هیئت امنایی و 30 مدیر از مدارس دولتی تشکیل می دهند . ابزار سنجش متغیر مورد مطالعه در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته از مولفه های مدرسه محوری و شامل 30 سوال بسته پاسخ براساس مقیاس لیکرت بوده است . با استفاده از نرم افزار spss ضریب آلفای کرونباخ پرسش نامه 0.85 تعیین گردید . تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده به دو روش آمار توصیفی ( فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار ) و آمار استنباطی ( آزمون t مستقل و تحلیل واریانس ) انجام گرفت . تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که تفاوت میانگین دو گروه در مولفه های برنامه درسی ، زمان و بودجه معنی دار است . بدین معنی که میانگین این مولفه ها در مدارس هیئت امنایی نسبت به مدارس دولتی بیشتر است . در ضمن تفاوت میانگین دو گروه در مولفه‎ های آموزش ، کارکنان و مواد و تجهیزات معنی دار نیست . همچنین از حیث مدرسه محوری بین مدارس دخترانه و پسرانه و نیز مقاطع تحصیلی مختلف تفاوت معنا داری مشاهده نشد .

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین سبک های رهبری تحولی ،تعاملی و رها شده با میزان خودکارآمدی پرسنل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بوده است. روش انجام این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث شیوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی با رویکرد پیمایشی است . در پژوهش حاضر 2 سئوال کلی و 3 سئوال جزیی مورد بررسی قرار گرفته است . برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ویراست سوم پرسشنامه چند عاملی باس و آولیو و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران استفاده شده است . آلفای کرونباخ برای سبک رهبری تحولی 90/0 ، سبک رهبری تعاملی 66/0 ، سبک رهبری رها شده 91/0 و پرسشنامه خودکارآمدی 71/0 بدست آمده است. جامعه آماری شامل کلیه معاونان و رئیس واحدهای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است. برای انتخاب نمونه، روش نمونه گیری هدفمند مورد استفاده قرار گرفته است . پس از ارائه پرسشنامه به آزمودنیها ، داده های جمع آوری شده به وسیله رایانه و با کمک نرم افزار spss به صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل آماری شده است.در قسمت آمار توصیفی یافته ها نشان می دهد که از بین مدیران شاغل در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سبک رهبری تحولی از میانگین 92/57 ،سبک رهبری تعاملی از میانگین67/30 و سبک رهبری رها شده از میانگین 98/3 برخوردار است. در ارتباط با میزان خودکارآمدی آزمودنیها ، یافته های پژوهش نشان می دهد که 74 % افراد در این سازمان از خودکارآمدی بالا برخوردارند و تنها 26% خودکارآمدی پایینی دارند. همچنین در قسمت آمار استنباطی یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سبک های رهبری تحولی و تعاملی و رها شده با میزان خودکارآمدی رابطه ی معنی داری وجود ندارد . این بدین معناست که سبک های رهبری تحولی و تعاملی و رها شده در افزایش و کاهش میزان خودکارآمدی پرسنل این سازمان نقشی نداشته اند و خودکارآمدی افراد می تواند متاثر از عوامل دیگری باشد. همچنین پژوهش حاضر نشان می دهد که رابطه ی بین سبک رهبری تحولی و تعاملی با نتایج رهبری نیز مثبت و معنی دار است . یعنی افرادی که سبک رهبری مافوق خود را تحولی یا تعاملی می دانند رهبران خود را رهبران اثربخشی می دانند که آنها را به تلاش بیشتر تشویق می کنند و میزان رضایت از سبک رهبری آنان بالاست . اما سبک رهبری رها شده با نتایج حاصل از رهبری رابطه ی معکوس و معنی دار را نشان می دهد . بنابراین می توان گفت بر طبق یافته های این پژوهش میزان رضایت و اثربخشی و تشویق به تلاش بیشتر در آن دسته از رهبرانی که سبک رهبری آنها رها شده تعریف شده است، پایین است. کلید واژه : سبک رهبری . رهبری تحولی . رهبری تعاملی . رهبری رها شده (آزادگذار) . خودکارآمدی

چکیده: این پژوهش در راستای اهداف تحقیق به منظور مقایسه وضعیت موجود و مطلوب فرآیند آموزش ضمن خدمت درشرکت های بیمه ایران، البرز، آسیا و دانا صورت گرفته است که هدف اصلی پژوهش نیز بررسی همین موضوع و ارائه الگوی مناسب می باشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت در شرکت های بیمه(ایران، البرز، آسیا و دانا)، در سال 1388 بوده که شامل 1692 نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی و با استفاده از جدول مورگان، تعداد 313 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که تعداد 305 نفر پرسشنامه تحقیق ر ا به طور کامل عودت دادند. با توجه به اینکه روش تحقیق در این پژوهش توصیفی پیمایشی است جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته، دارای 4 مولفه: نیاز سنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی و بر اساس طیف لیکرت و در دو بعد وضع موجود و مطلوب استفاده شد که با اعمال نظرات اساتید محترم راهنما و مشاور، نهایی شده و روایی آن نیز مورد تائید قرار گرفت و همچنین پایایی پرسشنامه نیزبا استفاده ازضریب محاسبه آلفای کرونباخ0.93 =a به دست آمد. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از spss واز روش آمار توصیفی(شامل جداول توزیع فراوانی، درصد، انواع نمودارها) و آمار استنباطی(آزمون کلموگروف_ اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس، آزمونهای تعقیبی توکی و ضرایب همبستگی پیرسون ) استفاده شده است.نتایج این تحقیق بر پایه فرضیات پژوهش در سطح0.05 a= و درحه آزادی 304 نشان می دهد: بین وضعیت موجود و مطلوب هر چهار مولفه فرایند آموزش در 4 شرکت بیمه تفاوت وجود دارد. ونیز بین وضعیت موجود و مطلوب فرایند آموزش در 4 شرکت بیمه تفاوت وجود دارد..شرکت بیمه آسیا با میانیگن شکاف(1.22) دارای بهترین وضعیت در فرآیند آموزش بوده، و شرکت های بیمه دانا(1.37)، شرکت بیمه البرز(1.39)، و شرکت بیمه ایران(1.76)، به ترتیب در رده های بعدی قرار می گیرند. جهت ارائه الگوی مناسب نیز پس از مطالعه، بررسی ومقایسه الگوهای گوناگون فرایند آموزش در نهایت الگوی iso 10015 به عنوان الگوی پیشنهادی تعیین شد.

پژوهش حاضر با هدف" مقایسه مدارس متوسطه دخترانه دولتی وغیر دولتی شهر اردبیل از نظر میزان برخورداری از سازوکار های یادگیری سازمانی "انجام پذیرفت.تحقیق از حیث روش ، توصیفی –پیمایشی وبر مبنای هدف از نوع کاربردی بود.سنجش سازوکارهای یادگیری سازمانی براساس مقیاس های جستجوی اطلاعات، تجزیه وتحلیل اطلاعات، دریافت وانتشار اطلاعات، ذخیره ، بازیابی ودر معرض استفاده قرار دادن اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه اسککتر(2008) انجام شد.ضریب پایایی این پرسشنامه براساس آلفای کرانباخ (96/) به دست آمد.جامعه آماری این پژوهش را دبیران مدارس متوسطه دخترانه دولتی وغیر دولتی شهر اردبیل( 777نفر)تشکیل می داد. روش نمونه گیری، طبقه ای –نسبتی وحجم نمونه شامل 156 نفر بود.برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (توزیع فراوانی،نمودار،درصد تراکمی) وبرای تحلیل استنباطی داده ها از آزمون u مان ویتنی استفاده شد.نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین مدارس دولتی وغیر دولتی از لحاظ برخورداری از سازوکارهای یادگیری سازمانی تفاوت معناداری وجود ندارد واز بین 4 فرضیه فرعی، تنها فرضیه اختلاف بین مدارس دولتی وغیر دولتی از لحاظ جستجوی اطلاعات تایید گردید که بسیار اندک است.

این پژوهش به منظور بررسی رابطه ی میان میزان بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات و یادگیری سازمانی به روش توصیفی-همبستگی در میان کارکنان و مدیران شرکت آب و برق شهرستان خرم آباد انجام پذیرفت. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی کارکنان و مدیران شرکت آب و برق شهر ستان خرم آباد بود که تعدادآنها1100 نفر محاسبه گردیدو با توجه به جدول گرجسی و مورگان در نهایت 285 نفر از آنان به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه ی بسته پاسخ استفاده شد که پرسش نامه فناوری اطلاعات و ارتباطات محقق ساخته و پرسش نامه یادگیری سازمانی از دیانا استرها وس نیفه بوده است که پایایی این پرسش نامه ها با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب94.7% و 93.2 %بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی شامل، توزیع فراوانی، نمودار، درصد، میانگین استفاده شد و نیز درآمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات و یادگیری سازمانی کارکنان و مدیران شرکت آب و برق همبستگی مثبت وجود ندارد در نتیجه دلایل کافی که نشان دهد بین فناوری اطلاعات وارتباطات با یادگیری سازمانی کارکنان و مدیران شرکت یاد شده رابطه وجود دارد یافت نشد .

این پژوهش با عنوان «نیاز سنجی آموزشی کارکنان شاغل در شرکت صنایع مخابراتی راه دور ایران در سال 1388» به اجرا درآمده است. هدف پژوهش سنجش نیازهای آموزشی مشاغل کارخانجات صنایع مخابراتی راه دور ایران در سال 1388 است. تغییر ساختار سازمانی شرکت مخابرات راه دور و حذف و ادغام برخی مشاغل و پستهای قبلی، و ایجاد تعدادی شغل و پست در چارت جدید، اتخاذ استراتژی کوچک سازی و بازنشستگی زودرس تعداد زیادی از کارکنان با سابقه، استخدام نیروی انسانی جدید و لزوم آموزش بدو خدمت آنان، کاهش نرخ بازگشت سرمایه گذاری آموزشی، ایجاد استراتژی تغییر در شرکت و لزوم آشنایی و فرهنگ سازی در راستای این استراتژی، از ضرورتهای انجام پژوهش بوده است. جامع? آماری این تحقیق 200 نفر از کارکنان شاغل در پست های 32 شغل از مشاغل شرکت بوده اند، که هم? آنان در فرایند نیاز سنجی حضور داشتند. در این تحقیق نمونه گیری صورت نگرفته و از روش سرشماری استفاده شده است. این پژوهش بر اساس روش گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی و با توجه به معیار هدف، در زمز? تحقیقات کاربردی می باشد. ابزارها و فنون مورد استفاده در این تحقیق شامل: کتابچ? شرح وظایف شغلی، فن تحلیل سیاست ها، مأموریت ها و استراتژی ها، طرح های توسعه و پروژه های موجود و آتی شرکت، فن دلفی به منظور کسب توافق نسبی بر سر استانداردها، عملکرد و نیازهای آموزشی، همچنین پرسشنامه های سنجش و تجمیع نیازهای آموزشی مشاغل و سازمان بوده است. سنجش روایی ابزار تحقیق با روش محتوایی و ظاهری و با مشورت اساتید راهنما و مشاور، همچنین سرپرستان و خبرگان مشاغل صورت گرفته است. پس از طراحی ابزار اجرای آزمایشی صورت گرفت و از طریق فرمول آلفای کرونباخ میزان پایایی ابزار سنجیده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها برای تعیین وضعیت مطلوب و سنجش عملکرد فعلی از شاخص های گرایش مرکزی از قبیل: میانگین، میانه و انحراف استاندارد استفاده شد. همچنین به منظور اولویت بندی نیازها از آزمون ناپارامتری فریدمن و جهت آزمون فرضیه ها و سنجش معنی داری تفاوت بین میانگین های جامعه مطلوب و موجود از آزمون ناپارامتری یو من-ویتنی استفاده شد. میزان شکاف بین استاندارد و عملکرد شغلی کارکنان به تفکیک مشاغل، به عنوان یافته های تحقیق ذکر گردیده است. واژگان کلیدی: نیاز سنجی آموزشی، الگوهای نیاز سنجی، الگوهای آموزش سازمانی، صنایع مخابراتی.

چکیده: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سلامت سازمان و عملکرد مدیران مدارس دولتی دخترانه متوسطه شهر تهران می باشد و جامعه آماری کلیه دبیران دبیرستانهای مناطق 19 شهر تهران است. درسال تحصیلی 90-1389 است که در نهایت نمونه آماری استفاده شده 384 نفر از دبیران از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند از دو پرسشنامه سلامت سازمانی دارای 7 مولفه (یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساختدهی، پشتیبانی منابع، روحیه، تأکید علمی) که شامل 44 گویه است و پرسشنامه عملکرد مدیران که براساس وظایف شش گانه مدیریت آموزشی دارای 7 مولفه 44 گویه است استفاده شد.که شامل برنامه آموزش و تدریس، امور دانش آموزان، امور کارکنان، روابط مدرسه و اجتماع، تسهیلات و تجهیزات، امور اداری و مالی است برای اجرای تحقیق استفاده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف استاندارد، و آمار استنباطی شامل خط های استاندارد میانگین و آزمون معنی داری ضریب همبستگی می باشد. برای آزمون فرضیات از نرم افزار spss استفاده گردید که مقدار ضریب همبستگی محاسبه، و برای آزمون معنی داری از آزمون معنی داری ضریب هبستگی استفاده شد. که در نهایت نتایج زیر بدست آمد: فرضیه اصلی: بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران دبیرستان های دخترانه دولتی شهر تهران همبستگی وجود دارد. که با 99%اطمینان می توان گفت بین سلامت سازمانی و عملکرد مدیران متوسط دخترانه شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج یافته ها در ارتباط با فرضیه های فرعی که بین سلامت سازمانی و هر یک از متغیرهای عملکرد مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران ؛ در قلمرو برنامه ی آموزشی و تدریس امور دانش آموزان امورکارکنان روابط مدرسه و اجتماع، امور تسهیلات و تجهیزات آن، امور اداری و مالی نشان داد که با 99 درصد اطمینان بین آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبک های مدیریت تعارض مدیران دبیرستان های دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 90-1389 تدوین شده است. بدین منظور برای بررسی سبک های مدیریت تعارض پنج سبک همکاری،مصالحه ، گذشت،رقابت و اجتناب مورد توجه قرار گرفتند . روش تحقیق ،توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری شامل کلیه مدیران دبیرستان های شهر تهران بوده است که از میان آنها 90 مدیر به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های هوش هیجانی سیبریا شرینگ و سبک های مدیریت تعارض رابینز بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t برای بدست آوردن رابطه بین هوش هیجانی مدیران با تحصیلات و سن آنها و از آزمون همبستگی پیرسون برای به دست آوردن ضریب همبستگی میان مدیریت تعارض و هوش هیجانی استفاده شد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی مدیران با سه راهبرد (مصالحه ،همکاری و گذشت) مدیریت تعارض همبستگی مثبت وجود دارد. و بین هوش هیجانی با راهبردهای(رقابت و اجتناب )مدیریت تعارض همبستگی منفی وجود دارد. همچنین بین میزان هوش هیجانی مدیران با سن و تحصیلات مدیران تفاوت معناداری مشاهده نشد.

چکیده پژوهش به منظور بررسی عوامل موثر بر فرسودگی شغلی و تعیین رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه تحصیلی تحقیقی به روش پژوهش توصیفی- همبستگی در میان معلمان شهرستان پاکدشت انجام شد . جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان دوره متوسطه تحصیلی که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ایی در نهایت تعداد 100 نفر (50 نفر زن، 50 نفر مرد) بطور تصادفی از بین معلمان این شهر و 5 نفر از شاگردان این معلمان (در کل 500 نفر به طور تصادفی منظم ) بعنوان نمونه اصلی انتخاب شدند . ابزار سنجش این تحقیق عبارت است از : پرسش نامه 60 سوالی پنج عامل شخصیت (neo-ffi) . که ضریب پایایی برای هر یک از عوامل به ترتیب برابر 86/0، 73/0، 56/0، 68/0، و 87/0 گزارش شده است. پرسش نامه خودکارآمدی معلم(دولنجر و همکاران 2008 ) . پایایی بدست آمده با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای این پرسش نامه برابر 92/0 است و پرسش نامه 22 سوالی فرسودگی شغلی ماسلاچ. ضریب پایایی برای هر یک از سه بعد این پرسشنامه به ترتیب 90/0، 79/0، 71/0 می باشد. نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز از طریق معدل کل آنها استخراج شد. برای تحلیل فرضیه های پژوهش شاخصه های آمار توصیفی مورد استفاده قرار گرفته شامل میانگین و انحراف معیار و همچنین توزیع فراوانی نمرات می باشد ؛ نیز به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است . در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین برونگرایی، وظیفه شناس بودن ، توافق پذیری ، خودکارآمدی با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ؛ بین بعد باز بودن به تجربه ها و فرسودگی شغلی معلمان رابطه ای معنادار وجود نداشت ؛ همچنین بین بعد روان رنجورخویی و فرسودگی شغلی رابطه ای مثبت وجود داشت. نتیجه این تحقیق نشان داد که زنان نسبت به مردان فرسودگی شغلی بیشتری را تجربه می کنند. نتیجه این تحقیق گویای این بود که بین خودکارآمدی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای مثبت وجود دارد؛ همچنین بین ابعاد فرسودگی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای منفی برقرار است. واژه های کلیدی: فرسودگی شغلی، ابعاد شخصیت، خود کارآمدی معلم، پیشرفت تحصیلی دانش آموز .

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با موفقیت مدیریت دانش در ستاد شرکت ملی نفت ایران انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش را کلیه اعضای ستادی شرکت ملی نفت تشکیل می دهند که از بین آنها 158 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته؛ سرمایه اجتماعی و موققیت مدیریت دانش بوده که روایی آنها با استفاده از روایی صوری و بر اساس نظر جمعی اساتید مربوط تأیید شد. اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های سرمایه اجتماعی و موفقیت مدیریت دانش به ترتیب 89/. و 87/. به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار استنباطی؛ آزمون t تک گروهی، تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیری استفاده شد. عمده ترین نتایج و یافته های حاصل از پژوهش بیانگر این است که بین سرمایه اجتماعی با موفقیت مدیریت دانش در ستاد شرکت ملی نفت ایران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که بعد ساختاری سرمایه اجتماعی توان پیش بینی موفقیت مدیریت دانش را ندارد ولی ابعاد رابطه ای و شناختی موفقیت مدیریت دانش را پیش بینی می کنند.

چکیده می « امکان سنجی قابلیت دانشگاه کردستان در جهت راه اندازی آموزش الکترونیکی » این پژوهش در پی بررسی باشد. اهداف این تحقیق عبارت است از، بررسی دیدگاه اساتید و دانشجویان در مورد منابع و امکاناتی که جهت راه اندازی آموزش الکترونیکی در دانشگاه کردستان وجود دارد و بررسی دیدگاه اساتید و دانشجویان در مورد موانعی که در جهت راه اندازی آموزش الکترونیکی در این دانشگاه وجود دارد. در این تحقیق از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است، و به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از 219 نفرنظرخواهی شده است. یافته های این تحقیق بیانگراین است که امکانات و منابع موجود جهت برقراری آموزش الکترونیکی در دانشگاه کردستان در وضعیت متوسطی است و برای ارتقای این منابع و امکانات باید به مواردی مثل برگزاری دورههای آموزشی جهت توانمندسازی اساتید و دانشجویان، ترغیب اساتید و دستاندرکاران نسبت به آموزش الکترونیکی، تربیت نیروی متخصص در زمینه آموزش الکترونیکی، ایجاد زیرساختهای فنی و تکنولوژیکی و... توجه نمود. همچنین این دانشگاه با موانعی همچون عدم اتصال کامپیوترها و یا سرعت پایین اتصال به اینترنت، نبود،کمبود تجهیزات سخت افزاری و... روبروست که برای راه اندازی آموزش الکترونیکی می بایست آنها را برطرف نماید. اصطلاحات کلیدی: امکان سنجی، آموزش الکترونیکی

به منظور بررسی رابطه عدالت سازمانی با رفتار مدنی سازمانی تحقیقی به روش کاربردی از حیث هدف و توصیفی – همبستگی از نظر نحوه گردآوری اطلاعات درمیان کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو انجام شد. نمونه آماری این تحقیق شامل 85نفر از کارکنان وزارت نیرو بود که از میان 420 نفر جامعه آماری مورد مطالعه به روش طبقه ای نسبتی انتخاب گردید ، ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه عدالت سازمان و رفتار مدنی سازمانی بود. پایایی این دو پرسشنامه به ترتیب 85% و 89% با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. بخش یافته های تحقیق با استفاده از ظرفیت آمار توصیفی شامل توزیع فراوانی ، درصد و نمودار انجام شد و در بخش تحلیل استنباطی از آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین ابعاد عدالت سازمانی و رفتار مدنی سازمانی بصورت مجزا رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد اما متغیر عدالت سازمانی و سه حیطه آن همبستگی مثبت معنی داری با رفتار مدنی سازمانی و حیطه های آن یعنی وظیفه شناسی، ادب و مهربانی، نوع دوستی، مردانگی و خوش خویی ندارند.

به منظور بررسی رابطه سبک مدیریت با بهداشت روانی و خلاقیت مربیان پیش دبستان تحقیقی به روش توصیفی- هبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مربیان پیش دبستان های شهر خواف بود.نمونه آماری پژوهش مشتمل بر 108 نفر از مربیان پیش دبستان بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گرداوری اطلاعات سه پرسشنامه توصیف رفتار رهبری?(lbd?) مالپین با ضریب پایایی 86?درصد، پرسشنامه سلامت عمومی (ghq) و پرسشنامه خلاقیت تورنس با ضریب پایایی در چهار بخش، بخش سیالی 85%، ابتکار 82/0 ، انعطاف پذیری 84/0 و بسط 80/0 بودند(عابدی 1372). در نهایت در این پژوهش نتایج زیر بدست امد: 1- بین سبک های مدیریت (رابطه مدار – ضابطه مدار ) با بهداشت روانی و خلاقیت مربیان رابطه معنا دار وجود دارد. 2- بین سبک های مدیریت (رابطه مدار و- ضابطه مدار ) و بهداشت روانی مربیان رابطه معناداری وجود دارد. 3- بین سبک های مدیریت (رابطه مدار به ضابطه مدار ) و خلاقیت مربیان معناداری وجود دارد . 4- بین ابعاد بهداشت روانی و خلاقیت مربیان رابطه معناداری وجود دارد.

پژوهش حاضر با منظور" مقایسه وضعیت کارکردهای جذب و بکارگماری منابع انسانی در سازمان های پروژه محور و غیر پروژه محور از دیدگاه مدیران"تحقیقی به روش توصیفی از نوع پیمایشی در میان مدیران شرکت های مپنا اجرا شد. جامعه آماری تحقیق طبق فرمول کوکران 100که برای شرکت های پروژه محور 50 نفر مدیر و برای شرکت های غیر پروژه محور نیز 50 نفر مدیر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان فضای نمونه انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب اعتماد92 درصددر 16 سوال 5 گزینه ای در سه مولفه برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی، کارمندیابی و انتخاب کارکنان منابع انسانی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t گروه های مستقل) استفاده شد، نتایج پژوهش نشان داد که 1) تفاوت معنی داری بین دیدگاه مدیران در سازمان پروژه محور و غیر پروژه محور در خصوص وضعیت برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی وجود ندارد. 2) تفاوت معنی داری بین دیدگاه مدیران در سازمان پروژه محور و غیر پروژه محور در خصوص وضعیت کارمندیابی مشاهده می شود مقایسه میانگین نمرات بیانگر آن است که سازمان های پروژه محور بیشتر و بالاتر از نظرات مدیران سازمان های غیر پروژه محور است. 3) تفاوت معنی داری بین دیدگاه مدیران سازمان های پروژه محور و غیر پروژه محور در خصوص وضعیت انتخاب کارکنان منابع انسانی وجود ندارد.

چکیده: تحقیق حاضر به منظور ارزشیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان شهرستان کوهدشت بر اساس الگوی کرک پاتریک انجام گرفته است. برای انجام پژوهش از روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. که در آن به ارزشیابی دوره های برگزار شده از دیدگاه فرهنگیان و مدیران پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه فرهنگیانی است که در پاییز و زمستان 90 در دوره های ضمن خدمت شهرستان کوهدشت شرکت داشته اند و شامل 400 نفر می باشد. روش نمونه گیری با توجه به مدل کرک پاتریک برای فرهنگیان از روش نمونه گیری خوشه ای و برای مدیران تقریبا کل جامعه می باشد. که حجم نمونه برای فرهنگیان بر اساس جدول مورگان 196 نفر می باشد و برای مدیران 94 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که با توجه به مدل کرک پاتریک برای سطوح واکنش، یادگیری، مهارت و نتایج برای فرهنگان و مدیران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش آماری t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این بود که فرهنگیان نسبت به دوره آموزشی برگزار شده از خود واکنش نسبتا مطلوبی نشان دادند. همچنین دوره آموزش باعث تغییرات نسبتا مطلوب در سطح دانش و یادگیری فرهنگیان شده است. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار و مهارت فرهنگیان نظرات مدیران نشان می دهد که این تغییرات در سطح نسبتا مطلوب می باشد. در ادامه نیز بر اساس نظر مدیران نتیجه گرفته شد که دوره آموزش نتایج نسبتا مطلوبی را برای اداره ی آموزش و پرورش به همراه داشته است. کلید واژها: ارزشیابی، اثربخشی، دوره های ضمن خدمت. ?

به منظور بررسی رابطه بین جو سازمانی با خودکارآمدی مدیران، پژوهشی به روش توصیفی از نوع همبستگی در میان مدارس ابتدایی ناحیه 4 کرج انجام شد. نمونه آماری مشتمل بر30 مدرسه ابتدایی بود، که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 150 نفر از مدیران و معلمان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه ی جو سازمانی مدارس ابتدایی ( ocdq-re) و پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی ( gse) استفاده گردید. ضریب پایایی این پرسشنامه ها، از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 79% و 71% محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در قسمت آمار توصیفی دادههای بدست آمده به صورت جداول و نمودارها، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، ارائه شد و در قسمت آمار استنباطی، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.نتایج نشان داد که: بین جو سازمانی مدارس ابتدایی و خودکارآمدی مدیران، رابطه معنا داری وجود ندارد. در پاسخ به سوالات پژوهش نیز می توان گفت: بین رفتار حمایتی، هدایتی و ممانعتی مدیران با خودکارآمدی آن ها رابطه معنا داری یافت نشد و بین رفتار حرفه ای، صمیمی و بیگانه معلمان با خودکارآمدی مدیران نیز رابطه معناداری وجود ندارد.

چکیده مقدمه: فرسودگی شغلی اختلالی است که منابع انسانی یک مجموعه سازمانی را تهدید می کند، همچنین داشتن یا نداشتن تعهد سازمانی کارکنان سرمایه گذاریهایی که یک مجموعه برای نیروی انسانی خود انجام می دهد را تحت تاثیر قرار می دهد. در مجموع این دو متغیر ارتباط مستقیم با بازده سازمان دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش تاب آوری بر تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی در کارکنان بخش فروش شرکت داتک اجرا گردید. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف از نوع مطالعات کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پژوهش های کیفی بود. نمونه آماری به تعداد 24 نفر به طور مساوی از بین کارکنان زن و مرد به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شده است. سپس به صورت مساوی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند.(6 نفر زن و 6 نفر مرد در هر گروه). ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه 22 سوالی ماسلاچ که ضریب پایایی آن و خرده مقیاس هایش به روش آلفای کرونباخ توسط آتش افروز (1386) برای خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی به ترتیب 93/0، 84/0، 92/0 نشان داده شده و پرسشنامه 24 سوالی تعهد سازمانی آلن و می یر که سوالات آن به صورت بسته پاسخ و با مقیاس لیکرت و در یک طیف 5 درجه ای تهیه شده است که ضریب پایایی آن توسط نوروزی 87/0 به دست آمده، استفاده شده است. اعتبار محتوایی پرسشنامه ها نیز توسط اساتید محترم مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه ها بی نام بوده و محرمانه بودن اطلاعات شرکت کنندگان رعایت شد. داده های جمع آوری شده با روش آماری تحلیل کوواریانس بررسی شدند. یافته ها: بین پیش آزمون و پس آزمون نمرات تعهد سازمانی آزمودنی ها رابطه معنی دار وجود دارد. (p=o) بین تعهد سازمانی آزمودنی ها در گروه آزمایش و کنترل، پس از حذف اثر متغیر مداخله گر اختلاف آماری معنا دار وجود دارد (p=o). بین تعهد سازمانی زنان و مردان، پس از حذف اثر متغیر های مداخله گر اختلاف آماری معنی دار وجود ندارد (p=0/161) . بین پیش آزمون و پس آزمون خستگی هیجانی آزمودنی ها اختلاف معنی دار وجود ندارد. (p=0/38) بین پیش آزمون و پس آزمون مسخ شخصیت آزمودنی ها اختلاف معنی دار وجود دارد . (p=o) بین پیش آزمون و پس آزمون احساس کفایت شخصی آزمودنی ها رابطه معنی دار وجود ندارد (p=o). بین پس آزمون خستگی هیجانی گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنی دار وجود دارد (p=o). بین پس آزمون مسخ شخصیت گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنی دار وجود دارد (p=o)، بین پس آزمون احساس کفایت شخصی گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنی دار وجود دارد (p=o). بین پس آزمون خستگی هیجانی زنان و مردان اختلاف معنی دار وجود ندارد(p=0/83) . بین پس آزمون مسخ شخصیت زنان و مردان اختلاف معنی دار وجود دارد (p=0/011). یعنی آموزش تاب آوری تاثیر بیشتری در کاهش میزان مسخ شخصیت در مردان داشته است. بین پس آزمون احساس کفایت شخصی زنان و مردان اختلاف معنی دار وجود ندارد (p=0/45) . نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج تحلیل ها نشان داد آموزش تاب آوری باعث افزایش تعهد سازمانی و کاهش فرسودگی شغلی در هر 2 گروه زن و مرد شده است پیشنهاد می شود سازمان ها برنامه هایی برای آموزش مهارت های تاب آورانه برای پرسنل خود به ویژه در بخش فروش که ارتباط مستقیم با مشتریان و ارباب رجوع ها دارند، داشته باشند.

هدف از پژوهش حاضر هنجاریابی آزمون نگرش های فرهنگی هافستد و تعیین همبستگی آن با سبک های مدیریت تعارض در کارمندان بانک سپه بود.برای این منظور از بین جامعه آماری که کلیه کارکنان بانک سپه شهر تهران مشغول به فعالیت بودند ، تعداد 299 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و آزمون نگرش های فرهنگی هافستد و آزمون سبک های مدیریت تعارض رابینز در مورد آنها اجرا شد . ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه محاسبه شد وبرای کل مقیاس 78/. به دست آمد . آلفای کرونباخ برای ابعاد پرسشنامه بین 51/. و 80/. به دست آمد . دو بعد اجتناب از عدم اطمینان و مردگرایی- زن گرایی از پایایی قابل قبولی برخوردار است .ودو بعد فاصله قدرت ، فرد گرایی – جمع گرایی از پایایی ضعیفی برخوردارند. برای بررسی روایی از روایی سازه به روش تحلیل عاملی استفاده شد .همچنین جداول هنجار برای جامعه مورد نظر تهیه شد . ودرپایان بین ابعاد نگرش های فرهنگی هافستد و سبک های مدیریت تعارض از آزمون ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد که در سطح95/.معنی دار بود . کلید واژه ها :هنجاریابی ، نگرش های فرهنگی هافستد ، سبک های مدیریت تعارض

این مطالعه پژوهشی از نوع همبستگی است که به منظور بررسی رابطه تنیدگی ناشی از محیط کار و فرسودگی شغلی می پردازد که بر اساس آن بین تنیدگی ناشی از محیط کار و فرسودگی شغلی رابطه مهنادار وجود دارد.بین ابعاد شش گانه تنیدگی ناشی از محیط کار پرستاران و فرسودگی شغلی به جز دو گانگی نقش و بی کفایتی نقش رایطه معنا دار وجود دارد.بین دو گروه پرستاران بخش های ویژه و عمومی در نمره کل فرسودگی شغلی تفاوت معنادار مشاهده نشد و همین طور در نمره کل تنیدگی شغلی.

هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های رهبری مدیران مراکز پیش دبستانی با خشنودی شغلی مربیان می باشد. جامعه این پژوهش شامل تمامی مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 92-1391 می باشد، از میان آنان 90 مرکز پیش دبستانی به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور بررسی سبک رهبری، از پرسشنامه سبک رهبری(mlq) و برای بررسی خشنودی شغلی از پرسشنامه شاخص توصیفی شغل(jdi) استفاده شده است. برای تعیین همبستگی سبک های رهبری و خشنودی شغلی و ابعادش از آزمون همبستگی پیرسون و جهت بررسی تأثیر سبک رهبری بر خرده مقیاس های خشنودی شغلی از رگرسیون استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss صورت گرفت که با توجه به سطح معنی دار به دست آمده با 95% اطمینان می توان گفت رابطه مستقیم و معناداری بین سبک رهبری و خشنودی شغلی وجود دارد. بررسی فرضیه ها نشان داد سبک های رهبری تحولی و تبادلی با خشنودی شغلی، همبستگی مثبت دارند ولی رابطه سبک رهبری رهاشده با خشنودی شغلی منفی است. از میان سبک های رهبری، سبک رهبری تحولی است که رابطه معناداری با تمام خرده مقیاس های خشنودی شغلی دارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که تنها سبک رهبری تحولی بر تمام خرده مقیاس های خشنودی شغلی تأثیرگذار است و توان پیش بینی کنندگی آن ها را دارد. درضمن میزان خشنودی شغلی مربیان در سبک رهبری تحولی بالاتر از سبک های دیگر رهبری است.

این پژوهش به تحلیل محتوا، تصاویر و تکالیف کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی سال تحصیلی(91-92) براساس شاخص(مولفه) های چندفرهنگی مستخرج از اسناد بالادستی پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده، تحلیل محتوا از نوع کمی است. جامعه آماری در این تحقیق دو گروه می باشند: الف. اسناد بالادستی. ب. کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی. نمونه آماری شامل(قانون اساسی، سند چشم انداز بیست ساله توسعه ایران1404، برنامه پنجم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی ایران، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و فلسفه تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران) و کل کتاب مطالعات اجتماعی می باشد. به منظور انجام تحقیق، ابتدا شاخص(مولفه)های چندفرهنگی از اسناد بالادست استخراج شدند سپس بر اساس آنها و ادبیات تحقیق کاربرگ تحلیل محتوا تدوین شد و به تحلیل کتاب پرداخته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روشهای آمار توصیفی از قبیل(جدول، نمودار، فراوانی و درصد فراوانی) استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از توجه نسبتاً زیاد کتاب(382 فراوانی) به بحث چندفرهنگی است اما نوعی عدم توازن در توزیع و پرداختن به شاخص(مولفه)های چندفرهنگی در فصلهای کتاب وجود دارد این نتیجه گیری با پژوهش حکیم زاده و دیگران(1386) و صادقی(1389) همسو می باشد. همچنین میزان توجه کتاب به شاخص(مولفه)های مختلف چندفرهنگی با نوعی سوگیری یا تغافل یا سهل انگاری همراه است، طوری که به برخی شاخص(مولفه) اصلاً توجهی نشده است و این کم توجهی و عدم توجه به برخی شاخص(مولفه)ها علی رغم تاکید اسناد بالا دست به آنها، نشان از ضعف کتاب در انطباق با اسناد بالادست می باشد. این نتایج با پژوهش های عراقیه و همکاران(1388)، حمیدی زاده(1390)، عراقیه، واجارگاه، فروغی و فاضلی(1388) همسو می باشد، ولی با پژوهش عزیزیان وهمکاران(1389) تطابق ندارد. در پایان نیز پیشنهاداتی ارائه شد از جمله: توجه بیش تر به مفاهیمی نظیر زبان، گویش و ادبیات اقوام مختلف و آزادی مذاهب دیگر، توجه به نمادهای قومی در کتاب، اضافه کردن تصاویر مربوط به برخی اقوام که در کتاب به آنها اشاره نشده است.

هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه رهبری تحوّل آفرین با فرهنگ سازمانی در مدارس راهنمایی دخترانه منطقه 9 استان تهران است. جامعه آماری شاملکلیه دبیران مدارس راهنمایی دخترانه دولتی، غیرانتفاعی و نمونه دولتی منطقه 9 استان تهران در سال تحصیلی 91-92 بوده است، که تعداد آنها 290 نفر می باشد و براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده 165 نفر آنها بر مبنای جدول جرسی و مورگان انتخاب گردیدند. در پایان 152 پرسشنامه در تجزیه و تحلیل نهایی بکارگرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه رهبری تحوّل آفرین بس و آولیو(mlq)و پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز بود که به صورت طیف لیکرت استفاده شد. ضریب پایای ابزار سنجش براساس آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان آن برای پرسشنامه سبک رهبری تحوّل آفرین 89/. و برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی 94/. بدست آمد. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیره(manova)انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین رهبری تحوّل آفرین و فرهنگ سازمانی در مدارس راهنمایی دخترانه منطقه 9 استان تهران رابطه معنادار وجود دارد (71/0-r). به طور کلّی، بین رهبری تحوّل آفرین، خلّاقیّت فردی، ریسک پذیری، همانندی، هدایت، یگانگی، سیستم پاداش، عمل تعارض، حمایت مدیر و الگوهای ارتباطی در مدارس راهنمایی دخترانه منطقه 9 رابطه معنادار وجود دارد. تنها از میان ده مولّفه فرهنگ سازمانی بین رهبری تحوّل آفرین و کنترل رابطه معنادار یافت نشد. همچنین در پاسخ فرضیه های موجود می توان گفت که:بین سبک رهبری تحوّل آفرینو فرهنگ سازمانی مدارس از دیدگاه معلّمان برحسب سابقه کار و سن کارکنان تفاوت معنادار وجود ندارد. واژگان کلیدی:رهبری تحوّل آفرین ، فرهنگ سازمانی، معلمان، مدیران.

به منظور بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با اثربخشی گروه های کاری این پژوهش به روش تصیفی – همبستگی در منطقه دو سازمان شهرداری تهران انجام شد. در این پژوهش، کلیه گروه های کاری به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند، که به صورت تصادفی نمونه ای متشکل از 30 گروه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss استفاده گردید و در نهایت، گروه ها بر مبنای سرمایه اجتماعی و اثربخشی با آزمون کلاستر مورد بررسی و مقوله بندی قرار گرفتند. همچنین از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عامل) نیز برای پاسخ به سوالات استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثربخشی گروه های کاری تحت تاثیر سرمایه اجتماعی می باشد. همچنین هر یک از ابعاد سرمایه اجتماعی(شناختی، ارتباطی، ساختاری) به صورت مستقیم با اثربخشی گروه های کاری رابطه دارند و گروه ها برمبنای دو ویژگی سرمایه اجتماعی و اثربخشی در چهار مقوله (فرایند تبدیل گروه به تیم یا شکل گیری، تیم های کاری اثربخش، گروه های از هم پاشیده و گروه های کاری) گروهبندی شدند.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل سازمانی(فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و استراتژی و رهبری) با استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی در سال 92-93 به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بوده است اطلاعات پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه مدیریت دانش لاسون و عوامل سازمانی با پایایی 96% و 97% از فرمول آلفای کرونباخ بدست آمد است. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو طرفه و رگرسیون استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین عوامل سازمانی(فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، مدیریت منابع انسانی و استراتژی و رهبری) با استقرار مدیریت دانش رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد که هیچ یک از اثرات اصلی جنسیت و سابقه و نیز اثر تعاملی سابقه و جنسیت معنادار نمی باشد.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری معنوی و رهبری تحولی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در سال 93-92 به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران بوده است که تعداد آنها 198 نفر و تعداد نمونه مورد پژوهش132نفر بر اساس جدول مورگان می باشند که از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی استفاده شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه رهبری معنوی فرای و همکاران(2006)، رهبری تحولی باس و آوالیو(2000) و رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) با پایایی 92% ، 92% و 76% از ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده است. همچنین روایی پرسشنامه ها مورد تایید اساتید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین مولفه های رهبری معنوی( چشم انداز، عشق به نوع دوستی، ایمان و امید، معناداری در کار، عضویت سازمانی، تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد) و همچنین مولفه های رهبری تحولی( نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی) با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که رهبری معنوی پیش بینی کننده قوی تری نسبت به رهبری تحولی برای رفتار شهروندی سازمانی است.

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین توانمندسازی روان شناختی کارکنان با کارآفرینی سازمانی در سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان سازمان آموزش و پرورش بوده است، که تعداد آنها 175 نفر و تعداد نمونه مورد پژوهش120نفر بر اساس جدول مورگان، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای می باشد. اطلاعات پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر(1995) و کارآفرینی سازمانی صمد آقایی(1378) با پایایی85 % و 85% از فرمول آلفای کرونباخ بدست آمده است. روایی این پرسش نامه ها توسط اساتید محترم راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت . برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد توانمندسازی روان شناختی(احساس شایستگی، احساس معنی داری، احساس خود تعیینی، احساس اعتماد و احساس تاثیرگذاری) با کارآفرینی سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آزمون فریدمن نشان داد که در رتبه بندی عوامل توانمندسازی روان شناختی، رتبه ها از بالا به پایین به ترتیب زیر می باشد: احساس خود تعیینی، اعتماد ، شایستگی ، معنی داری و تاثیر گذاری. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین عوامل جمعیت شناختی(تحصیلات و سابقه خدمت) با کارآفرینی سازمانی رابطه معنی داری وجود ندارد. کلید واژه ها: توانمندسازی روان شناختی، کارآفرینی سازمانی، آموزش و پرورش.

چکیده: به منظور امکان سنجی اجرای مدل تعالی سازمانی بنیاد مدیریت کیفیت اروپا efqm در سازمانهای آموزش و پرورش استان لرستان و با در نظر گرفتن عوامل مختلفی که برای ایجاد زمینه مناسب برای اجرای مدل تعالی سازمانی (efqm)، این تحقیق به روش توصیفی ،پیمایشی در میان مدیران و کارشناسان سازمان های آموزش و پرورش استان لرستان انجام شد . گزاره های این پژوهش ناظر بر سنجش وضع موجود و شناسایی عوامل اساسی موثر بر اجرای مدل تعالی سازمانی (efqm)و ارائه مدل مناسب برای سازمان آموزش و پرورش استان لرستان بوده است . با در نظر گرفتن شرایط موجود 4 سوال پزوهشی مطرح گردید که اساس آنها مدل تعالی سازمانی efqm) ) بوده است بر این اساس پرسشنامه ای مشتمل بر 30گویه مطرح و در بین مدیران و کارشناسان شاغل در سازمانهای اداری آموزش و پرورش استان لرستان توزیع گردید . حجم جامعه آماری در نظر گرفته شده 1100 نفر از سراسر استان لرستان که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی نمونه آماری به حجم 350نفرانتخاب گردید .روایی محتوای پرسشنامه با مراجعه به نظرات صاحبنظران سنجیده شد ، و میزان اعتبار آن از روش آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار spss برابر با 9879/0 محاسبه گردید . تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از طریق آمار توصیفی و آزمون t و آزمون تحلیل عاملی انجام پذیرفت، به نحوی که پاسخ ارائه شده برای هریک از سوالات به طور جداگانه در قالب جداول فراوانی و نمودارهای ستونی به نمایش گذاشته شده و سپس با توجه به نوع سوالات از روش آماری مناسب استفاده گردید . در نهایت نتایج کلی زیر بدست آمد: 1-با توجه به سوال اول که بررسی وضعیت کنونی آموزش و پرورش استان لرستان با ویژگی های مدل تعالی efqm می باشد از آماره t استفاده گردید با عنایت به سوال از سطح معناداری 0005/0 مقدار بدست آمده از آزمون 198/288 که با توجه به حجم نمونه در جدول ارزش بحرانی مقدار 291/3 می باشد بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که وضعیت فعلی آموزش و پرورش استان لرستان برای اجرای مدل تعالی سازمانی (efqm) مناسب می باشد . 2-در خصوص سوال 2 پژوهش که شناسایی عوامل اساسی می باشد از آزمون تحلیل عاملی f-a استفاده گردید که مقدار شاخص بدست آمده برای پرسشنامه برابر /941 بوده است و سطح معنادار بودن آزمون کمتر /0001 می باشد. 3- درخصوص سوالات 3 و4 با توجه به نتایج سوالات 1و2 می توان چنین نتجه گرفت که امکان اجرای مدل تعالی (efqm) در سازمانهای آموزش وپرورش استان لرستان دارای توجیه می باشد لذا با توجه به نتایج نهایی پیشنهادهایی از قبیل لزوم ایجاد تغییرات ساختاری ، ایجاد زمینه برای ارائه پیشنهاد از طرف ذینفعان سازمان ، ایجاد امکانات مناسب برای سنجش رضایت ذینفعان در اجرای مدل (efqm) ، آموزش کارکنان از طریق کارگاههای آموزشی مربوط و .... ارائه گردید . کلید واژها : مدل تعالی (efqm) . سرآمدی سازمان ، مدیریت کیفیت

تحلیل شغل در اندازه گیری کاربردی و روان شناسی صنعتی- سازمانی از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است؛ زیرا، نتایج حاصل از آن برای طراحی آزمونهای صلاحیت حرفه ای، طراحی و اعتباریابی آزمونهای مورد استفاده در محیطهای سازمانی استفاده می شود. استفاده از نتایج تحلیل شغل هنگامی قابل قبول است که داده های گردآوری شده، پایایی و اعتبار مناسبی داشته باشند. پیش از انجام پژوهش این سوال وجود داشت که آیا به کارگیری گام به گام نظریه تعمیم پذیری برای برآورد پایایی داده های تحلیل شغل و نظریه خصیصه مکنون برای برآورد نمره واقعی، از طریق یک رویکرد دو مرحله ای می تواند منجر به افزایش دقّت نتایج تحلیل شغل شود؟ برای بررسی این مساله از بانک اطلاعات مشاغل بانک سپه که حاوی نظرات کارکنان خبره درباره 29 شغل بود، بهره گرفته شد.ابتدا در چارچوب نظریه تعمیم پذیری، چهار طرح مناسب اندازه گیری معرفی شد که با توجه به شرایط و موقعیت اندازه گیری خاص، از آنها می توان برای تفکیک خطای منظّم و نامنظّم، و برآورد میزان تعمیم پذیری (پایایی) داده ها استفاده کرد. با استفاده از این طرح ها، سهم خطای منظّم هر یک از مولفه های واریانس در نمره مشاهده شده بانک اطلاعات تحلیل مشاغل بانک سپه برآورد شد. مشاغلی که ضریب تعمیم پذیری داده های آنها کمتر از 0.7 و همچنین بیش از 20% واریانس نمرات مشاهده شده هر شغل ناشی از خطاهای اندازه گیری منظّم بود، از ماتریس داده های خام حذف شدند تا اطمینان حاصل شود که داده های گردآوری شده برای هر شغل از پایایی قابل قبولی برخوردارند و همچنین خطاهای اندازه گیری منظّم که ناشی از ویژگی های جمعیّت شناختی ارزیابان است، کمترین سهم را در نمره مشاهده شده دارند. بعد از انتخاب مشاغلی که از ضریب تعمیم پذیری و خطای اندازه گیری پایینی برخوردار بودند، ماتریس داده های میزان اهمیّت و سطح توانایی های مورد نیاز شغل با پنج مدل چند ارزشی 1- مدل پاسخ مدرّج، 2- مدل پاسخ مدرّج تعدیل شده، 3- مدل امتیاز پاره ای، 4- مدل امتیاز پاره ای تعمیم یافته و 5- مدل مقیاس درجه بندی تحلیل شد و بعد از مطالعه شاخص های برازش و همچنین مقایسه (2-) لگاریتم درست نمایی آنها، مدل چند ارزشی امتیاز پاره ای تعمیم یافته به عنوان مناسب ترین مدل برای برآورد نمره واقعی پاسخ ارزیابان تشخیص داده شد. سپس نمره واقعی نظرات ارزیابان درباره میزان اهمیّت و سطح توانایی مورد نیاز مشاغل مورد مطالعه در قالب مدل امتیاز پاره ای تعمیم یافته برآورد گردید. در گام بعد با استفاده از آماره برازش شخص z3، ارزیابانی را که دارای خطای ارزیابی بودند، شناسایی شده و نظراتشان حذف شد و در هر شغل، میانگین نمره های واقعی ارزیابان به عنوان میزان اهمیّت و سطح توانایی مورد نیاز شغل تعیین شد و با میانگین حسابی نظرات ارزیابان که در چارچوب نظریه کلاسیک آزمون محاسبه شده بود، مقایسه شد. سرانجام با توجه به شواهد موجود، نتیجه گرفته شد که به کارگیری گام به گام نظریه تعمیم پذیری برای برآورد پایایی و نظریه خصیصه مکنون برای برآورد نمره واقعی،از طریق یک رویکرد دو مرحله ای می تواند منجر به افزایش دقّت نتایج تحلیل شغل شود.

هدف از این پژوهش طراحی مدل پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بر مبنای تعهد سازمانی و رضایت شغلی بود. جامعه آماری کلیه اعضای هیأت علمی بودند که تعداد آنها به 420 نفر می رسید.200 نفر با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های 175 نفر در تجزیه و تحلیل استفاده شد. سه پرسشنامه پودساکف و همکاران(1990)، تعهد سازمانی آلن و می یر(1991) و رضایت شغلی اسمیت، کندال و هالین (1991) استفاده شد و روش تحلیل معادالات ساختاری بکار رفت.یافته ها نشان داد که تعهد سازمانی اثر مستقیم و رضایت شغلی اثر مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی داشت.

هدف از انجام پژوهش حاضر، نیازسنجی آموزشی ضمن خدمت معلمان پایه ششم ابتدایی شهرستان قروه از دیدگاه کارشناسان و معلمان در سال تحصیلی 93-1392 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش نیز متشکل از 102 نفر (39 نفر کارشناس و 63 نفر معلم) بود که با استفاده از روش سرشماری و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان نیازسنجی آموزشی ضمن خدمت با طیف لیکرت که روایی صوری آن با در نظر گرفتن صلاحیت های معلمان پایه ششم ابتدایی، مورد تایید اساتید راهنما و مشاور بود. ضرایب آلفای کرونباخ آن در بخش های مختلف بین 47% تا 98% بود. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد و به منظور توصیف داده ها از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد و خطای معیار اندازه گیری نمرات استفاده گردید. جهت مقایسه وضعیت موجود با وضعیت مطلوب، با استفاده از خطای معیار ناشی از پایایی ابزار اندازه گیری، دامنه اطمینان 68% برای میانگین تشکیل شد. همچنین جهت مقایسه و اولویت بندی نیازها از دیدگاه کارشناسان و معلمان از نمرات استاندارد شده تفاوت میانگین ها استفاده گردید. در بخش صلاحیت های عمومی نتایج نشان داد که از دیدگاه کارشناسان و معلمان بین وضع موجود و مطلوب در توانمندی های شناختی و مهارتی تفاوت وجود دارد اما در بین وضع موجود و مطلوب توانمندی عاطفی تفاوت وجود ندارد. همچنین در بخش صلاحیت های تخصصی از دیدگاه کارشناسان در همه دروس بین وضع موجود و مطلوب تفاوت وجود دارد اما از دیدگاه معلمان تنها در چهار درس تفاوت وجود دارد. با توجه به نتایج بدست آمده از نمرات استاندارد شده، کارشناسان و معلمان در صلاحیت های عمومی بیشترین تفاوت در زمینه توانمندی های شناختی و کمترین تفاوت نیز در زمینه توانمندی های عاطفی می باشد. همچنین کارشناسان در صلاحیت های تخصصی بیشترین تفاوت را در دروس علوم تجربی و تفکر و پژوهش و کمترین تفاوت نیز در درس تعلیمات دینی می باشد، اما معلمان بیشترین تفاوت را در دروس تفکر و پژوهش و کار و فناوری و کمترین تفاوت نیز در دروس قرآن و تعلیمات دینی می باشد. به طور کلی نتایج نشان داد که کارشناسان نسبت به معلمان تفاوت بیشتری بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب صلاحیت های عمومی و تخصصی قائل هستند. کلید واژه: نیازسنجی آموزشی، آموزش ضمن خدمت

در این پژوهش سعی شده است با استفاده از روش کارت های امتیازی متوازن عملکرد شرکت شهرک های صنعتی استان قم بر اساس برنامه راهبردی آن ارزیابی شود. به این منظور پس از مطالعه برنامه راهبردی، 12 هدف استراتژیک شرکت که در حکم csf ها (شاخص های کلیدی موفقیت) می باشند تعیین و 24 هدف که منجر به تحقق این شاخص های می شوند شناسایی شدند. سپس این اهداف در قالب چهار بعد کارت امتیازی متوازن مورد بررسی در این پژوهش (رشد و یادگیری، فرآیند های داخلی، مشتریان و خلق ارزش پایدار) تقسیم بندی شدند و نقشه استراتژیک شرکت تدوین شد. به منظور ارزیابی این 24 هدف با استفاده از استراتژی های خرد و شاخص های کمی مندرج در برنامه استراتژیک و ادبیات نظری موجود، مجموعا 117 kpi (شاخص کلیدی عملکرد) شامل 74 سنجه (گویه پرسشنامه) و 43 شاخص کمی تدوین شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عملکرد شرکت شهرک های صنعتی استان قم به صورت کلی نسبتا مطلوب و متوازن است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی و رضایت شغلی معلمان دبیرستان های مراغه، با روش پیمایشی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران دوره متوسطه در سال تحصیلی 93-1392 می باشد، که تعداد آنها 420 نفر و تعداد نمونه مورد پژوهش 200 نفر بر اساس جدول مورگان می باشد. اطلاعات پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و رضایت شغلی به ترتیب با پایایی 90% ، 84% و89% از فرمول آلفای کرونباخ بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

پژوهش حاضر، به منظور برنامه ریزی منابع انسانی برای پنج سال آینده (1392-1388) شرکت پتروشیمی اراک از طریق مدل زنجیره ای مارکوف صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان در واحدهای ستادی شرکت پتروشیمی اراک می باشدکه تعداد آنها 408نفرمی باشد و به دلیل عدم وسعت زیاد جامعه آماری و در دسترس بودن کارکنان، تمامی آنها سرشماری شده اند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی با هدف دستیابی به سوالات ذیل انجام شده است: 1) با توجه به اهداف و استراتژی شرکت پتروشیمی اراک، عرضه خالص نیروی انسانی طی 5 سال آینده (1392-1388) در واحدهای ستادی این شرکت چقدر است؟ 2) وضعیت جذب و خروج نیروی انسانی در هر یک از واحدهای ستادی شرکت پترشیمی اراک طی 5 سال آینده (1392-1388) چگونه خواهد بود؟ 3) وضعیت کمبود و مازاد نیروی انسانی در هر یک از پست های سازمانی واحدهای ستادی شرکت پتروشیمی اراک طی 5 سال آینده (1392-1388) چگونه خواهد بود؟ برای دستیابی به سوالات فوق، از پرسشنامه محقق ساخته که در آن اطلاعات مربوط به روند ورود نیروی انسانی، روند خروج نیروی انسانی، تعداد شاغلین موجود در هر واحد ستادی درج گردیده است، استفاده شده است. با توجه به شاغلین سالهای 1385، 1386 و 1387 روند جذب و خروج نیروی انسانی در طی 3 سال به صورت درصد ورودی، درصد خروجی و میانگین درصد ورودی و میانگین درصد خروجی محاسبه شد. به دنبال این محاسبات، با استفاده از روش زنجیره مارکوف و فرمول های مربوط به آن، عرضه منابع انسانی برای 5 سال آینده در واحدهای ستادی شرکت پیش بینی گردید و در نهایت تجزیه و تحلیل این اطلاعات نتایح زیر را در بر داشت: • عرضه خالص نیروی انسانی در واحدهای ستادی شرکت پتروشیمی اراک برای 5 سال آینده (1392-1388) برآورد گردید. • وضعیت جذب و خروج نیروی انسانی در هر یک از واحدهای ستادی شرکت پتروشیمی اراک طی 5 سال آینده (1392-1388) تعیین شد، که در پایان سال 1392، شرکت پتروشیمی اراک بایستی 165 نفر نیروی جدید جذب کند و تعداد 47 نفر هم از آن خارج خواهند شد. • بر اساس یافته های حاصل از ماتریس نقل و انتقالات نیروی انسانی، میزان کمبود و مازاد نیروی انسانی در پست های سازمانی واحدهای ستادی شرکت پتروشیمی اراک که شامل 7 پست اصلی (کارگر، کارمند، کارشناس، سرپرست، رئیس، معاون و مدیر) می باشد، مشخص گردید.

پژوهش حاضر با عنوان " بررسی رابطه بین میزان مشارکت دهی معلمان در تصمیم گیری های آموزشی و پرورشی توسط مدیران با رضایت شغلی معلمان درمدارس راهنمایی دخترانه شهر تبریز" انجام شده است.هدف اصلی پژوهش تعیین رابطه بین میزان مشارکت دهی معلمان درتصمیم گیری های آموزشی و پرورشی توسط مدیران با رضایت شغلی معلمان می باشدکه شامل یک سوال اصلی و هشت سوال فرعی است. بخشی از پژوهش را مبانی نظری،پیشینه و دیدگاه های مربوط به مفاهیم مشارکت ،رضایت شغلی و تصمیم گیری تشکیل می دهد و بخش دیگر آن مربوط به روش پژوهش و تجزیه وتحلیل داده ها و بحث ونتیجه گیری می باشد،پژوهش حاضر از لحاظ روش توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی بوده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده ازآزمون خی دو و از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت وهمچنین ضریب همبستگی پیرسون محاسبه گردید و مشاهده شد که با افزایش میزان مشارکت معلمان در تصمیم گیری های آموزشی وپرورشی رضایت شغلی، معارضه یاگیرایی کاروبهره وری فردی آنان افزایش می یابد، با افزایش رضایت شغلی معلمان نگرش مساعدتری نسبت به سیستم پاداش دارند. همچنین ملاحظه گردید که بین میزان مشارکت دهی معلمان با مدرک تحصیلی آنان رابطه عکس وجود دارد ومعلمان دارای مدرک تحصیلی پایین تر بیشتر از معلمان دارای مدرک تحصیلی بالاتردر تصمیم گیری ها مشارکت داده می شوند، بین میزان رضایت شغلی معلمان با مدرک تحصیلی و سابقه خدمت آنان رابطه وجود نداردو نمی توان ادعا کرد که با افزایش میزان تحصیلات و سابقه خدمت معلمان،احساس رضایت آنان از شغلشان نیز افزایش می یابد.البته لازم به ذکر است که یافته های تحقیق موید آن است که مدیران دارای مدرک تحصیلی مدیریت آموزشی بیشتر از دیگر رشته ها به مشارکت دهی معلمان در تصمیم گیری ها تمایل دارند.