نام پژوهشگر: مهدی شجری
رسول حسین بگی حسن هانی زواره
سیستم های پیشنهاد دهنده با استفاده از روش های آماری و تکنیک های مبتنی بر داده کاوی مشکل پیدا کردن کالای مناسب و مورد نیاز یک مشتری را در حین خرید در سایت خرده فروشی تسهیل می بخشند و از طرفی موجب افزایش فروش در خرده فروشی خواهند شد. این تکنیک ها تاکنون موفقیت های چشم گیری در عرصه تجارت الکترونیک به ویژه خرده فروشی های الکترونیک کسب کرده اند. در این تحقیق قصد داریم تا چند تکنیک معروف در این زمینه را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهیم. تکنیک های تاکنون معرفی شده، برای پیاده سازی با حجم داده ای سنگین، از زمان بازیابی خوبی برخوردار نیستند و به عبارت دیگر این روش ها در محیط های واقعی قابل استفاده نخواهند بود. اگرچه تکنیک های "کاهش فضای مسئله" تا حدی باعث افزایش سرعت بازیابی روش های تئوریک شده اند اما این تکنیک ها از یک طرف موجب کاهش دقت سیستم پیشنهاد دهنده و از طرف دیگر موجب پیچیدگی پیاده سازی می شوند. در این تحقیق قصد داریم تا با ارائه چند پیشنهاد کاملاً جدید بر روی یکی از بهترین سیستم های پیشنهاد دهنده به نام "فیلترینگ مبتنی بر کاربر"، علاوه بر افزایش سرعت بازیابی، دقت آن را نیز تا حدی افزایش دهیم. این تکنیک جدید برای پیاده سازی در محیط های با حجم داده ای سنگین مناسب است و از طرفی بر اساس آزمایش های صورت گرفته در این تحقیق، دقت آن نسبت به سیستم پیشنهاد دهنده مبتنی بر کاربر در حدود 6% بهبود یافته است. برای پیاده سازی الگوریتم ها در محیط آزمون از دو پایگاه داده ای نظر سنجی فیلم و فروش کتاب استفاده شده است.
فرناز طهماسبیان مهدی شجری
در این پروژه مدلی برای تجمیع دو فرایند مذاکره خودکار و واسطه گری در حوزه وب مفهومی ارائه شده است. تمرکز ما در این پایان نامه بر روی مذاکرات خودکار چند موضوعه می باشد. با مطالعه و بررسی پیشینه کارهای انجام شده در هر دو زمینه مذاکرات خودکار و مبحث چند موضوعه بودن مدلی را پیشنهاد داده ایم که در آن از منطق موجهات برای بیان نیازهای هر یک از طرفین استفاده می شود. به این صورت که هر یک از طرفین نیازهای خود را به واسط اعلام می کنند و سپس واسط جواب نهایی را به طرفین بازمی گرداند. در مطالعاتی که بر روی مدل های مختلف برای دست یابی به جواب بهینه برای طرفین صورت گرفته، مشاهده گردید که تمامی آن ها در محاسبه تابع مطلوبیت برای مذاکرات خودکار چند موضوعه تنها اولویت موضوعات را در نظر گرفته و هیچ یک از مدل ها، وابستگی موضوعات به یکدیگر را در نظر نگرفته اند. از این رو، تابع مطلوبیت ارائه شده برای دستیابی به جواب بهتر و بهینه تر، در مدل پیشنهادی ما، علاوه بر در نظر گرفتن اولویت هر یک از موضوعات، وابستگی بین اولویت های آنها را نیز در نظر می گیرد. در این پایان نامه از منطق موجهات برای بیان نیازها و اولویت های هر یک از طرفین استفاده می شود. این زبان، زبانی رسمی است وتمامی مواردی که برای مدل کردن نیازها مورد نیاز است را در نظر می گیرد. تابع مطلوبیت پیشنهادی، از گراف های اولویت شرطی وزن دار استفاده می کند. این گراف، وابستگی بین موضوعات و مقادیر آنها را بیان می کند. مقایسه ای که بر روی تابع مطلوبیت ارائه شده و دیگر توبع مطلوبیت که وابستگی موضوعات به یکدیگر را در نظر نگرفته اند صورت گرفت، نشان می دهد که میزان رضایت طرفین در این روش بهتر برآورده می شود. تابع هدفی که ما در این پروژه در نظر گرفته ایم به این صورت است که طرفین مذاکره به حالت "برد-برد" دست یابند. در این پروژه از مفهوم واسط استفاده شده است تا جواب بهینه را برای طرفین ارسال کند و طرفین نیز اطلاعات اولیه خود را برای واسط ارسال کنند. هر چند پیدا کردن واسط قابل اطمینان برای انجام این امر، کار بسیار دشواری است ولی سبب می گردد تا طرفین به جواب بهتری دست یابند. همچنین، با این روش زمانی را که هر یک از طرفین در انتظار باقی می مانند تا جوابی از سمت مقابل دریافت کنند حذف می شود. برای کارهای آینده پیشنهاد می گردد تا بر روی عامل های چند به چند تمرکز شود و مواردی که در آن برخی از عامل ها با یکدیگر تبانی می کنند را مورد بررسی قرار داد.
میلاد علیقندیدزفولی یعقوب فرجامی
در یک محیط تجارت الکترونیک، فروشنده و مشتری به یکدیگر اعتماد ندارند، چگونگی تضمین سود طرفین حیاتی است. بیطرفی یکی از مهمترین خصوصیات برای حفاظت ازمنافع شرکتکنندگان میباشد. اگر هر یک از شرکتکنندگان در یک تراکنش مدارک مناسب برای حل کردن مجادله احتمالی داشته باشند، یا هیچ یک از آنها در طول تراکنش تسلطی نداشتهباشد، تراکنش منصفانه است. به عبارت دیگر، یک پروتکل مبادله منصفانه مطمئن میکند که هیچ یک از بازیگران با سوءرفتار، نمایش غلط یا با قطع نابهنگام پروتکل نمیتوانند مزایایی نسبت به طرف دیگر بهدست آورد. در کل، بیطرفی یعنی اینکه در پایان مبادله، هریک از طرفین کالاهای مورد انتظار خود را دریافت کنند یا هیچکدام اطلاعات کاربردی درباره کالای طرف دیگر بهدست نیاورند. چندین پروتکل مبادله منصفانه وجود دارد. این پروتکلهای میتوانند بهطور کلی با توجه به یک طرف سوم مورد اعتماد (برخط یا غیر برخط) یا یک طرف سوم نیمه مطمئن درگیر است به دو نوع تقسیم میشوند. اما مشکلاتی در استفاده از طرف سوم برای اطمینان از بیطرفی وجود دارد: اولاً طرف سوم بهطور حتم یک گلوگاه در تراکنش به وجود میآورد و منجر به ازدحام و شلوغی شبکه خواهد شد. ثانیاً طرف سوم کارایی پروتکل در حال اجرا را کاهش و هزینه تراکنش را افزایش میدهد. در آخر، چگونگی جستجوی طرف سوم به عنوان ttp و اطمینان از ایمنی کانال ارتباطی آسان نیست. معمولاً دو راهحل برای مشکل گلوگاه ایجاد شده توسط طرف سوم وجود دارد: اول اینکه ترافیک عبوری از طریق طرف سوم کاهش پیدا کند؛ دوم این است قابلیت اعتماد به طرف سوم را کاهش دهیم. اما اگر بتوانیم پروتکلی بدون دخالت ttp طراحی کنیم تمام مشکلات بالا حل خواهد شد. معمولاً در یک تراکنش، مشتریان پرداخت را قبل از دریافت محصول انجام میدهند، بنابراین آنها نسبت به فروشندگان بی ارادهتر میباشند. در بعضی از رویدادها، اگر ارزش محصول خیلی زیاد باشد یا اعتبار فروشنده مشخص نباشد لازم است مشتریان ابتکار بیشتری بهعلاوه بیطرفی برای حفاظت از منافع خود داشته باشند. علاوه بر بیطرفی، خصوصیات دیگری نیز باید در یک پرداخت تضمین شده باشد، نظیر انکارناپذیری برای اعمال و امنیت برای کالاهای مبادله شده. در این پژوهش، با استفاده از یک نوع جدید امضا به نام امضای همزمان، یک پروتکل پرداخت سیار را نشان میدهیم که دارای خصوصیات بیطرفی، انکارناپذیری و امنیت میباشد.
کشواد جورشری یعقوب فرجامی
شرکت ها و سازمان های تجاری بدلیل افزایش رقابت در محیط، مجبور به بهینه سازی بیشتر فرایندهای تجاری خود شده اند. در چنین شرایط و محیط رقابتی، همکاری با شرکا در قالب یک زنجیره تأمین جهت بهبود کارایی کل، تنها راه ممکن برای رقابت پذیری یک شرکت و بقای او در محیط تلقی می شود. از سوی دیگر با ظهور تکنولوژی های جدید تلاش های فراوانی برای بهینه سازی زنجیره تأمین و مدرن ساختن آنها به منظور بدست آوردن یک مزیت رقابتی و کاهش هزینه ها برای بهبود کارایی کل یک زنجیره تأمین انجام شده و در دست انجام می باشند. یکی از این تلاش ها معماری capsc (پرداخت آگاه-به-زمینه برای زنجیره های تأمین) می باشد که در جهت خودکار کردن عملیات پرداخت بین تامین کننده و تولید کننده با استفاده از مفاهیم آگاه-به-زمینه بودن ارائه شده است. یک سیستم آگاه به زمینه سیستمی می باشد که می تواند اطلاعات زمینه را استخراج، تفسیر و استفاده نماید و عملکرد خود را با تغییرات محیط خود (تغییرات در زمینه) تطبیق دهد بدون آنکه به حضور فیزیکی فردی نیاز باشد. در پژوهش حاضر بر آنیم به مطالعه دقیق زنجیره تأمین و تمام عملکردها و فرایندهای موجود در آن پرداخته و امکان ورود مفاهیم آگاه به زمینه بودن در فرایندهای گوناگون زنجیره تأمین را به منظور الکترونیکی نمودن آنها بررسی نموده و معماری capsc را تکمیل نماییم، در این راستا پروتکل پرداختی را ارائه می نماییم که با توجه به محدودیتها و نیازهای موجود دارای کارایی مناسب بوده و از لحاظ امنیتی در سطح قابل قبولی قرار داشته باشد تا از این طریق گامی در راستای مدرن نمودن زنجیره تأمین برداشته و فرایندهایی از زنجیره تأمین را برای پژوهش های آتی در جهت بهبود و الکترونیکی نمودن آنها پیشنهاد داده باشیم. همچنین با توجه به مفروضات معماری فوق یک مدل ساده و عملی را برای انتخاب تامین کننده مناسب و مذاکره با آن ارائه خواهیم نمود که فارق از پیچیدگی های موجود باشد.
محمد خودی زاده نهاری محمدکاظم اکبری
ناهنجاریهای اطلاعاتی به آن دسته از اطلاعات گفته می شود که بنحو چشمگیری با بقیه اطلاعات متفاوت می باشند. هر مجموعه اطلاعات از یک هنجار خاصی برخوردار می باشد. بعضی اوقات نمونه هایی از اطلاعات از این هنجار تبعیت نمی کنند. یافتن این ناهنجاریها بسیار مهم بوده و کاربردهای زیادی دارد از جمله کشف تقلب در حوزه های مختلف (مانند کارتهای اعتباری)، کشف پولشویی، تحقیقات پزشکی، پیش بینی وضع هوا، پاکسازی اطلاعات، بازاریابی، تقسیم بندی مشتریان و مواردی دیگر. تشخیص ناهنجاریهای اطلاعاتی بخصوص در حوزه تجارت الکترونیکی، کمک شایان توجهی به فعالان در این عرصه می نماید تا بتوانند با اطمینان بیشتری از مزایای الکترونیکی شدن تجارت و کسب و کار بهره مند گردد. روشها و متدهای مختلفی برای تشخیص ناهنجاریهای اطلاعاتی وجود دارد. یکی از مهمترین روشها، داده کاوی می باشد که استخراج دانش از بین انبوه اطلاعات می باشد. داده کاوی شامل تکنیکهای مختلفی است که یکی از مهمترین آنها، خوشه بندی اطلاعات می باشد. خوشه بندی یک روش یادگیری بدون نظارت محسوب می شود که یک مجموعه داده را به بخش هایی (خوشه هایی) تقسیم می کند بطوریکه عناصر هر بخش بیشترین شباهت را با هم و کمترین شباهت را با اعضای دیگر بخش ها داشته باشند. ناهنجاریها در این حالت خوشه هایی هستند که چگالی کمتری داشته و در فاصله دورتری از بقیه قرار گرفته اند. هدف از این پایان نامه ارایه الگوریتمی بمنظور کشف ناهنجاریهای اطلاعاتی در محیط های توزیع شده است که بتواند در مواجهه با مجموعه داده های بزرگ و توزیع شده کارایی لازم را داشته باشد. برای این منظور الگوریتم k-window که گونه توزیع شده آن هم وجود دارد انتخاب شده و با تغییراتی که در آن داده شده است، کارایی بهتری از نظر سرعت و کیفیت در محیط های توزیع شده بدست آمده است. برای این منظور ساختار دو سطحی موجود در گونه توزیع شده k-window را به ساختار چند سطحی و سلسله مراتبی تبدیل کرده و صرفه جویی زیادی در زمان و فضای مورد نیاز حاصل شده است. تغییراتی دیگر نیز بدلیل توزیع شدگی اطلاعات در الگوریتم اعمال شده است که آن را برای اجرا در محیط های توزیع شده آماده تر میکند. ازطرف دیگر بدلیل آنکه grid یک محیط مناسب برای اجرای پردازش های سنگینِ توزیع شده می باشد الگوریتم، بمنظور اجرا در محیط grid تغییر داده شده است و علیرغم افزایش سربارِ سیستم، ضمن حفظ سرعت و دقت در مقایسه با الگوریتمِ توزیع شده تغییر یافته، افزایش مقیاس پذیری، انعطاف، در دسترس بودن و سایر مزایایی که از محیط grid به ارث می برد، بنحو بارزی نمایان می شود.
فاطمه کاظمینی بابک صادقیان
کرم واره ها (کرم های کامپیوتری)، به علت قابلیت انتشار مستقل و اثرات مخربی که می توانند بر جای بگذارند، یکی از بزرگترین تهدیدات شبکه محسوب می گردند. روش های تشخیص کرم واره باید از سرعت بالایی برخوردار بوده، نرخ خطای پایینی داشته و قابلیت تشخیص کرم واره ها ی جدید را نیز داشته باشند. شبکه های جدیدی مانند شبکه peer-to-peer (p2p)باعث به وجود آمدن زمینه جدیدی برای فعالیت کرم واره ها شده اند. کرم واره ها ی p2p با سوء استفاده از ویژگی های این نوع شبکه ها، می توانند با سرعت بالا و با ترکیب شدن در ترافیک عادی شبکه بین گره ها منتشر شوند. آنها پتانسیل بالاتری برای حملات خطرناک به شبکه دارند، زیرا مکانیزم های فعلی تشخیص و مقابله با کرم واره ها در مقابل آنها موثر نیست. بنابراین، ساختار خاص شبکه های p2p، نیازمندی های جدیدی برای مقابله با حملات به آن مطرح می کند. در این پایان نامه، روشی مبتنی بر میزبان برای تشخیص کرم واره ها ی p2p براساس تشخیص ناهنجاری ارایه نموده ایم. این پایان نامه شامل دو بخش است. در بخش اول، شناسایی کرم واره ها ی p2p را تنها از روی اطلاعات یک میزبان و به کمک الگوریتم یادگیری ماشین بیزی انجام دادیم. در بخش دوم پایان نامه، برای افزایش دقت تشخیص از همکاری بین گره های همسایه در شبکه p2p بهره گرفتیم. این همکاری از طریق بررسی شباهت الگوی وضعیت داخلی دو گره همسایه انجام گرفته است. ما در ابتدا تاثیر زمان را توسط تبدیل فوریه سریع از الگوها حذف نموده و سپس نسبت شیب دو الگو را به منظور بررسی شباهت آنها مورد مطالعه قرار داده ایم. نرخ تشخیص وfalse positive به دست آمده در بخش اول پایان نامه به ترتیب 87 و 15 درصد بود. در بخش دوم پایان نامه و با در نظر گرفتن همکاری بین گره ها این میزان تا نرخ تشخیص 95 درصد و 5 درصد برای false positive بهبود پیدا کرد. روش ارایه شده در این پایان نامه علاوه بر دقت بالا، از هزینه محاسبات کم و سرعت نسبتاَ بالایی برخوردار بوده و به سادگی روی هر گره شبکه قابل استفاده است.