نام پژوهشگر: مریم لاریجانی

بررسی میزان آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی اساتید دانشگاههای شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  یاسر زهتاب یزدی   سید محمد شبیری

انسان از ابتدای حیات خویش در اندیشه بهتر زیستن و استفاده بیشتر از طبیعت برای ارضای نیازهای خویش بوده و در راستای تحقق این اندیشه خواسته و ناخواسته صدمات جبران ناپذیری به طبیعت و محیط زیست خود وارد کرده است و امروزه در پی یافتن و اجرای راهکارهایی است که تا حد امکان این صدمات را جبران و یا کم کند. یکی از این راهکارها، بالا بردن سطح آگاهی افراد جامعه می باشد. نظام آموزش در فرآیند آموزش رفتارهای مسئولانه و مناسب زیست محیطی می تواند وسیله ای برای تغییر دانش، نگرش و رفتارهای افراد جامعه باشد. نظام آموزشی و نقش مهمی که اساتید در فرآیند آموزش ایفا می کنند، وسیله ای برای ایجاد تغییرات مهم در نگرش و رفتار دانشجویان به منظور مقابله با بحرانهای آتی پیش رویشان می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی اساتید با روش توصیفی و از نوع پیمایشی اجرا گردیده است تا به بیان چگونگی وضعیت آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی اساتید بپردازد و معلوم دارد که آیا آنان از آگاهی لازم پیرامون محیط زیست و مسایل مربوط به آن برخوردار می باشند و نگرش و رفتارهای آنها نسبت به محیط زیست چگونه است؟ جامعه آماری این پژوهش کلیه اساتید دانشگاههای(زیر مجموعه دو وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و علوم، تحقیقات و فناوری) شهر تهران بوده است. با توجه به حجم 10681 نفری جامعه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 370 آزمودنی به عنوان نمونه پژوهش با اعمال شیوه نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که در ابتدا رشته های تحصیلی دانشگاهی اساتید در 6 گروه آموزشی طبقه بندی گردید و گروههای آموزشی دانشگاههای دو وزارتخانه فوق با توجه به رشته تحصیلی در این 6 گروه قرار گرفت و سپس به طور تصادفی از هر گروه دانشگاهها و سپس از دانشگاهها به مقدار مورد نیاز نمونه به روش تصادفی انتخاب شد. جهت اطلاع از میزان آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی اساتید پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 60 سوال(40 سوال بسته در مقیاس لیکرت و 20 سوال چهار گزینه ای ) تدوین گردید. روایی پرسشنامه از طریق اظهار نظر چند از متخصصان آموزش محیط زیست بررسی و تایید گردید. همچنین آلفای کرونباخ آن 78/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در آمار توصیفی به محاسبه میانگین، انحراف معیار و ... پرداخته شده است و در آمار استنباطی برای آزمون سوالات ازروش آزمون t،v کرامر و anova استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد اساتید از میزان آگاهی، نگرش و رفتار نسبتا مناسبی نسبت به محیط زیست برخوردار هستند و میزان آگاهی نقش عمده ای در تعیین نگرش زیست محیطی دارد. همچنین گرایش زیست محیطی اساتید نیز در نوع رفتارهای آنها تاثیر گذار است. نتایج بیانگر این مطلب بود که اساتید مرد از میزان آگاهی بیشتری نسبت به اساتید زن برخوردار هستند، ولی اساتید زن از نگرش مثبت تر و رفتار صحیح تری نسبت به محیط زیست در مقایسه با اساتید مرد برخوردار می باشند

رابطه سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان مقطع متوسطه با متغیر های جمعیت شناختی در شهرستان کوهدشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  اسماعیل رستمی   مریم لاریجانی

چکیده : تحقیق حاضر با هدف شناخت رابطه سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان کوهدشت با متغیر های جمعیت شناختی آنان با روش توصیفی – پیمایشی و همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه در شهرستان کوهدشت بوده است که با توجه به حجم 13530 نفری جامعه پژوهش، با استفاده از جدول مورگان تعداد 375 آزمودنی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. با توجه به ساختار جامعه آماری و هدف پژوهش از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به روش انتساب متناسب استفاده شد. دانش آموزان در سه پایه اول، دوم و سوم و همچنین دانش آموزان سال دوم و سوم در پنج گروه با رشته های علوم انسانی، علوم تجربی، ریاضی و فیزیک، فنی و حرفه ای و کار و دانش طبقه بندی شدند. جهت سنجش سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان پرسشنامه ای تدوین شد که شامل 30 سوال برای سنجش سطح آگاهی زیست محیطی بصورت چهار گزینه ای و 30 سوال برای سنجش سطح نگرش زیست محیطی آنان با استفاده از طیف لیکرت بود. همچنین آلفای کرونباخ آن برای سوالات قسمت آگاهی زیست محیطی 71/0 و برای سوالات قسمت نگرش 83/0 محاسبه شد. تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. برای بررسی فرضیه های ارتباطی از آزمون همبستگی اسپیرمن و پیرسون و برای بررسی فرضیه های مقایسه ای از آزمون مقایسه میانگین(t-test) و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (f-test) استفاده گردید. همچنین برای بررسی تاثیر توام متغیرهای مستقل برمتغیر وابسته از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل پایه تحصیلی، معدل تحصیلی، سطح سواد والدین، جمعیت خانواده دانش آموزان و متغیرهای وابسته آگاهی و نگرش زیست محیطی آنان رابطه معنی داری وجود دارد در حالیکه بین متغیر میزان درآمد خانواده دانش آموزان و سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد. به علاوه بین سطح آگاهی زیست محیطی و سطح نگرش زیست محیطی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نتایج بررسی آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که بین سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی و جنسیت دانش آموزان تفاوتی معنی داری وجود ندارد. همچنین دانش آموزان ساکن شهر سطح آگاهی زیست محیطی بیشتری نسبت به دانش آموزان ساکن روستا دارند؛ اما در نگرش زیست محیطی آنها تفاوتی معنی داری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بین سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان و متغیرهای مستقل رشته های تحصیلی و نوع شغل پدر آنها تفاوت معنی داری وجود دارد؛ اما بین نوع شغل مادر و سطح آگاهی و نگرش زیست محیطی دانش آموزان تفاوتی معنی داری مشاهده نشد. نتایج آزمون رگرسیون چند گانه نیز نشان داد که سه متغیر معدل تحصیلی، پایه تحصیلی و سواد پدر دانش آموزان از عوامل موثر بر افزایش سطح آگاهی زیست محیطی دانش آموزان بودند که توانستند 2/58 درصد از معادله را تبیین کنند. همچنین دو متغیر سطح آگاهی زیست محیطی و پایه تحصیلی دانش آموزان توانستند با 2/77 درصد، بر افزایش سطح نگرش زیست محیطی دانش آموزان تاثیر بگذارند.

بررسی نقش آموزش همگانی محیط زیست بر میزان ارتقاء سطح دانش زیست محیطی شهروندان شهر تنکابن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  سیده راحله حسینی   سید محمد شبیری

تحقیق حاضر به بررسی نقش آموزش همگانی محیط زیست بر میزان ارتقاء سطح دانش زیست محیطی شهروندان شهر تنکابن پرداخته است. بدیهی است با توجه به ناآگاهی برخی شهروندان در بروز مشکلات زیست محیطی، نقش آموزش در سطوح مختلف جامعه امری مهم بوده و در اولویت خواهد بود. که به مرور زمان این آموزشها می تواند تأثیرات مثبتی در رفتارهای زیست محیطی شهروندان در سطح جامعه گذاشته و با توجه به اهمیت نقش شهروندان، می تواند به عنوان یک موضوع اجتماعی در راستای بهبود شرایط نگران کننده محیط زیست مورد توجه قرار بگیرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام تحقیق، توصیفی – پیمایشی است. همچنین در این تحقیق به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه فوق از نوع پرسشنامه منظم و شامل 55 سوال بسته پاسخ در زمینه دانش، رفتار و نگرش زیست محیطی شهروندان بوده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه شهروندان شهر تنکابن که بالای 16 سال سن دارند تشکیل داده است که بر اساس آخرین آمار موجود این تعداد برابر با 19973 نفر برآورد شده است. از بین جامعه آماری تعداد 377 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از طریق جدول کرجسی – مورگان انتخاب شدند. در این تحقیق روایی پرسشنامه توسط اساتید و صاحبنظران آموزش محیط زیست مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. همچنین به منظور تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد و این ضریب معادل 81/0 به دست آمد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار spss 18 مورد پردازش قرار گرفتند و برای توصیف و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در بخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی و نمودار ستونی و در بخش آمار استنباطی از آزمون خی دو استفاده شده است.نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین متغیر مستقل آموزش همگانی محیط زیست با متغیرهای وابسته دانش، رفتار و نگرش زیست محیطی شهروندان و نیز بین متغیرهای مستقل سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد و نوع شغل با متغیر وابسته دانش زیست محیطی شهروندان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تأثیر جمعی متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته نشانگر آن است آموزش همگانی محیط زیست توانسته در ارتقاء سطح دانش زیست محیطی شهروندان نقش داشته باشد. واژگان کلیدی: آموزش- شهروند- محیط زیست- آموزش همگانی محیط زیست- دانش زیست محیطی- توسعه پایدار.

تاثیرآموزش های محلی بر نگرش و فرهنگ زیست محیطی در زمینه توسعه پایدار روستایی شهرستان خمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  حمید رضا سامری کمریی   مریم لاریجانی

هدف اساسی از انتخاب موضوع و انجام پژوهش در زمینه تاثیرآموزش های محلی بر نگرش و فرهنگ زیست محیطی ، دستیابی به نتایجی است که احتمالاَ حاکی از ارتباط آموزش محلی با نگرش و فرهنگ زیست محیطی و تاثیر بر آنها می باشد. برای انجام پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی استفاده شده است. آموزش های محلی به عنوان متغییر مستقل و میزان نگرش و فرهنگ روستاییان به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شده است . به منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجرای چهار پرسشنامه(2 پرسشنامه نگرش و 2 پرسشنامه فرهنگ) جمع آوری شده است،اجرای هر چهار پرسشنامه به روش نمونه گیری انجام گرفته است . نمونه آماری در دو گروه شاهد(5 زن، 15 مرد) و نمونه(8 زن،12 مرد) به تعداد 20 نفرتشکیل می دهند. تجزیه و تحلیل نتایج و داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی مثل فراوانی ، میانگین ، انحراف معیار ، آزمون واریانس و میانگین ، تحلیل واریانس و میانگین وآزمون همبستگی پیرسون وآمار استنباطی به وسیله بسته نرم افزار آماری spss13 صورت گرفته است . نتایج این پژوهش حاکی از این دارد که آموزش های محلی بر نگرش و فرهنگ زیست محیطی در زمینه توسعه پایدار روستایی شهرستان خمین اثر دارد به نحوی که با توجه به نمودار ها و مقادیر بدست آمده تایید می شود که آموزش به گروه هدف باعث تغییر در نگرش افراد شده است،به نحوی که نمره این افراد از میانگین45/68 در پیش آزمون به2/101در پس آزمون نگرش افزایش یافته است و با توجه به نمودار و مقادیر بدست آمده تایید می شود که آموزش به گروه هدف باعث تغییر در فرهنگ افراد شده است،به نحوی که نمره این افراد از میانگین3/65 در پیش آزمون به6/101 در پس آزمون فرهنگ افزایش یافته است.

اثرگذاری آموزش محیط زیست شهری بر ارزشگذاری و رفتار زیست محیطی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  الهام شیرانی   مریم لاریجانی

همانگونه که بشر پیوسته اثرات مهمی بر روی محیط زیست خود دارد، آموزش محیط زیست نیز در این رابطه از اهمیت خاص خود برخوردار می باشد و همواره بهترین ابزار برای ایجاد آگاهی در جامعه در راستای افزایش حساسیت، توجه و دانش عموم مردم در مورد جنبه های زیست محیطی بوده است.هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثرگذاری آموزش محیط زیست شهری بر ارزشگذاری و رفتار دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان است. روش پژوهش بر اساس ماهیت نیمه تجربی یا طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. برای دستیابی به هدف پژوهش، از بین مدارس راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای ، دو کلاس 25 نفره در دو مدرسه راهنمایی، یکی به عنوان گروه کنترل و دیگری به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. و سپس به مدت ده جلسه آموزشی، گروه آزمایش تحت آموزش محیط زیست شهری قرار گرفتند. در این پژوهش از دو ابزار استفاده شد. یکی پرسشنامه ارزشگذاری و دیگری پرسشنامه رفتار که هر دو محقق ساخته بودند. روایی پرسشنامه ها از طریق بررسی توسط چند تن از متخصصان و اساتید محیط زیست محقق گردید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه رفتار, 0.75و برای پرسشنامه ارزشگذاری, 0.81قابل قبول گردید.در این پژوهش، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و وضعیت اقتصادی پاسخگویان به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان داد که،آموزش های محیط زیست شهری بر رفتار دانش آموزان در گروه ازمایش در سه مبحث حفاظت فضای سبز، مدیرت زباله های شهری و مدیریت مصرف انرژی به طور مشهودی تاثیرگذار است. هم چنین آموزش های محیط زیست شهری بر ارزشگذاری دانش آموزان گروه ازمایش تنها در سه مبحث حفاظت فضای سبز شهری و مدیریت مصرف انرژی تاثیر گذار بوده است. و اختلاف معنا داری بین میانگین ارزشگذاری دو گروه آزمایش و کنترل در موضوع مدیریت زباله های شهری به چشم نمیخورد.

مطالعه نیازهای آموزشی در زمینه محیط زیست برای توسعه پایدار عشایر کوچنده استان تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  محمد بیرجندی   مریم لاریجانی

این تحقیق تحت عنوان مطالعه نیازهای آموزشی جامعه عشایری استان تهران در زمینه محیط زیست وبا هدف تعیین سطح دانش زیست محیطی، مولفه ها،الویت های موضوعی ، شیوه های مناسب ترویج وآموزش محیط زیست،براساس دیدگاه کارشناسی و مشارکت عشایر صورت گرفته است. برای انجام این نیاز سنجی، 5 سئوال اساسی شامل 1- سطح دانش عشایرکوچنده درزمینه محیط زیست در چه حدی است؟ 2- اهمیت شیوه ها ی ترویج و آموزش محیط زیست برای توسعه پایدار عشایر تا چه حد است ؟ 3- مولفه های کلی آموزش محیط زیست چقدر با مولفه های اصلی زندگی عشایرارتباط دارند ؟ 4- آموزش موضوعات زیست محیطی چقدر با شیوه زندگی کوچندگی انطباق دارد؟ 5- نیازبه آموزش محیط زیست، درزیست بوم های عشایراز دیدگاه مسئولین تاچه اندازه است؟ طرح گردید و با توجه به جنبه کاربردی آن ازروش تحقیق توصیفی _پیمایشی استفاده و با ابزار پرسش نامه در مقیاس لیکرت اندازه گیری شده است. جامعه آماری تحقیق از2گروه مجزا، شامل خانوار های عشایری (1294خانوار)و کارشناسان مرتبط با امور عشایری(140نفر) تشکیل وبا استفاده از جدول مرگان اندازه حجم نمونه ها تعیین و درنمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده گردیده است. پس از جمع آوری اطلاعات ،تجزیه و تحلیل داده های تحقیق در سطح آمار تو صیفی از جداول یک بعدی شامل فراوانی،درصد،درصد حقیقی ودرصد تجمعی وآماره های میانگین،میانه،مد و واریانس استخراج گردیده است. پس ازجمع بندی و تحلیل جداول آماری یافته های بدست آمده در پاسخ به سئوالات اصلی تحقیق عبارتند از: درخصوص سئوال اول سطح دانش زیست محیطی عشایر کوچنده را درحد کم تا متوسط(64.4درصد) و در مورد سئوال دوم اهمیت شیوه های ترویج آموزش محیط زیست رابرای توسعه پایدار در جامعه عشایری زیاد(65درصد) ودررابطه باسئوال سوم ارتباط بین مولفه های دو مقوله راخیلی زیاد(90.5درصد) تعیین شده است. یافته های تحقیق درخصوص سئوال چهارم میزان انطباق موضوعات را زیاد(87.5درصد) و در نهایت درپاسخ به سئوال پنجم،94درصد، نیاز به آموزش های زیست محیطی در جامعه عشایری را کاملا موافق تعیین نموده است. با یک بررسی دقیق از تلفیق نظرات کارشناسان و عشایراین نتایج بدست آمده است که: " مولفه های آموزش محیط زیست درمناطق عشایری عبارتند از، بهره برداری پایدار از طبیعت (بهبود بهروری مراتع) ، حفاظت و قرق مراتع - کوچ صحیح-تولید پاک- توسعه فن آوری های جدیدانرژی" ونیز" الویت های موضوعی آموزش در زمینه محیط زیست شامل، آموزش توسعه مهارتهای دامپروری ،آموزش تولید گوشت ارگانیک(تامین نهاده های سالم) ، آموزش استفاده از تکنولوژی های خورشیدی ، آموزش رعایت زمانبدی کوچ و چرا در مراتع" تعیین ،.همچنین" شیوه های مناسب آموزش و ترویج محیط زیست برای محیط های عشایری را شامل،آموزش محیط زیست در ییلاق- آموزش محیط زیست در قشلاق- آموزش کاربردی با مشارکت خانوارهاو آموزش به شیوه غیر رسمی با استفاده از رسانه ها" تعیین نموده است

نقش آموزش محیط زیست در ارتقاء آگاهی زیست محیطی دهیاران روستاهای بخش مرکزی شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  امین شهرام   مریم لاریجانی

آموزش زیست محیطی موجب افزایش دانش و مهارت های لازم برای حفظ محیط زیست در طول زندگی می گردد لذا به عنوان یکی از مهمترین ابزار های ارتقای سطح دانش دهیاران در ارتباط با محیط زیست روستا نیز مطرح است. هدف این پژوهش بررسی نقش آموزش محیط زیست در ارتقا آگاهی زیست محیطی دهیاران می باشد. در پژوهش حاضر ، فرایند نمونه گیری با توجه به تعداد دهیاران (37 نفر) ، به صورت تمام شماری صورت گرفت بنابراین نمونه ، کل جامعه آماری را شامل می شود . دراین پژوهش که به روش توصیفی با رویکردی پیمایشی می باشد ،نیازهای آموزشی زیست محیطی مشترک دهیاران بخش مرکزی همدان شناسایی و از طریق برگزاری دوره آموزشی کوتاه مدت، دانش لازم در این زمینه ها به آنان آموزش داده شد ، سپس از طریق پرسشنامه ای با ضریب پایایی 81/0 ، داده های مورد نیاز استخراج و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا بوسیله آمار توصیفی به بررسی گرایش های تمرکز و پراکندگی مانند میانگین و انحراف معیار پرداخته وپس از آن مطابق فرضیات درنظر گرفته شده ، برای بررسی رابطه آموزش محیط زیست و ارتقا آگاهی زیست محیطی دهیاران از طریق مقایسه پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t زوجی استفاده شد .یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد بجز آموزش ایجاد توسعه پایدار در روستا و آموزش استفاده از مشارکت های مردمی درتوسعه روستا که در ارتقا آگاهی دهیاران بی تاثیر بود، در ارتباط با سایر فرضیات که شامل آموزش مفاهیم پایه محیط زیست ،اصلاح الگوی مصرف ،روش های مناسب دفع فاضلاب ،اهمیت و راهکار های توسعه فضای سبز و روش های بهسازی و بازسازی محیط زیست می باشد ، آموزش ها منجر به ارتقا آگاهی زیست محیطی دهیاران شد.

تأثیر آموزش همگانی در بهبود مدیریت پسماند در سطح استان خراسان شمالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  علیرضا نوروزیان   سید محمد شبیری

افزایش سریع جمعیت ، توسعه و پیشرفت فن آوری و تمایل بشری بر افزایش مواد مصرفی و در نتیجه ازدیاد مواد زاید و همچنین مدیریت نامناسب سیستم جمع آوری زباله در جوامع بشری مخاطرات عدیده بهداشتی و معضلات زیست محیطی را برای ساکنین این جوامع بوجود آورده است ، در این خصوص ارائه آموزش های همگانی و زیست محیطی می تواند در مشارکت ساکنین شهری به منظور بهبود صحیح مدیریت پسماند نقش ویژه ای را ایفا نماید در این راستا تحقیق حاضر با هدف تأثیر آموزش همگانی در بهبود مدیریت پسماند در سطح استان خراسان شمالی با روش توصیفی – پیمایشی به سنجش رابطه علی بین متغییرهای پژوهش پرداخته است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد ساکن در شهرهای استان خراسان شمالی بوده است که با توجه به جامعه پژوهش با استفاده از فرمول تعداد 660 آزمودنی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد . جهت سنجش تأثیر آموزش همگانی در بهبود مدیریت پسماند از مطالعات میدانی و پرسشنامه استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss انجام شد و برای بررسی فرضیات از آزمون کای – دو استفاده گردید . نتایج این تحقیق نشان داد که با آموزش اقشار مختلف جامعه اعم از زنان و مردان در کلیه رده های سنی و دارای تحصیلات با سطوح مختلف و همچنین تشویق آنها به عناوین متعدد می توان به بهبود صحیح مدیریت پسماند کمک شایان توجهی نمود . بطور کلی مهمترین عوامل موثر بر بهبود مدیریت صحیح پسماند عبارت بودند از : ارتقاء کیفیت مطالب آموزشی از نظر کمی و کیفی در کلیه رده های سنی ، آموزش و اطلاع رسانی در خصوص فرهنگ مدیریت پسماند از طریق چاپ و توزیع بروشور ، پمفلت و بالاخص از طریق رسانه های دیداری و شنیداری محلی و استانی ، آموزش کلیه اقشار جامعه بالاخص افراد دارای مشاغل آزاد ، تشویق ترکیبی شهروندان از قبیل توزیع کیسه های مخصوص ، دادن برگه قرعه کشی و پرداخت ریالی .

بررسی رابطه بین هوش هیجانی و دانش و علایق زیست محیطی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته محیط زیست دانشگاههای شهر تهران (سال تحصیلی90-91)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی و پایه 1391
  محدثه حاجی عباسی زرباف   سید محمد شبیری

در دنیای کنونی، با توجه به پیشرفت روز افزون علم و فن آوری، شاهد افزایش صدمات زیست محیطی می باشیم. به نظر میرسد که عامل اصلی چنین صدماتی انسانها می باشند. انسانهایی که بدون توجه به محیط زیست شان به فعالیت می پردازند و خواسته یا ناخواسته به آن لطمه وارد می کنند. عدم دانش و اطلاعات کافی در زمینه محیط زیست و همچنین عدم اطلاع از رفتار زیست محیطی در حقیقت رفتاری سالم، سبز و در جهت حفظ محیط زیست، عامل چنین صدماتی به محیط زیست می باشند. در این پژوهش بر آن هستیم به عمل ها و عکس العمل های انسانی در مواجهه با محیط زیست که ناشی از هوش هیجانی می باشند، بپردازیم. به این منظور ، پژوهش حاضر، به بررسی رابطه بین هوش هیجانی و دانش و علایق زیست محیطی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته محیط زیست دانشگاههای شهر تهران(سال تحصیلی90-91)، می پردازد. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به چگونگی هوش هیجانی انسانهای مدافع محیط زیست می باشد و برای این مهم توجه خاصی به مولفه های هوش هیجانی دارد و از آنجایی که هوش هیجانی قابل آموزش می باشد و پیوسته در حال افزایش است، با توجه به چگونگی هوش هیجانی انسانهای محافظ محیط زیست قادر خواهیم بود الگویی جهت تربیت انسانهایی مدافع و محافظ محیط زیست ارائه دهیم که خود گامی بسیار موثر در جهت حفاظت از محیط زیست می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر 180 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های محیط زیست و آموزش محیط زیست دانشگاههای آزاد و پیام نور و سراسری شهر تهران می باشد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 123 نفر به عنوان نمونهآماری در این پژوهش انتخاب شده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار پژوهش حاضر دو پرسشنامه می باشد. پرسشنامه اول ، پرسشنامه استانداردشده هوش هیجانی بار- اون بوده و پرسشنامه دوم محقق ساخته می باشد که روایی ابزارآن با نظر اساتید فن و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرانباخ905% تعیین شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در صد برخی از مولفه های هوش هیجانی در دانشجویان آگاه و علاقمند به محیط زیست و مسائل آن بیشتر می باشد، این مولفه ها عبارتند از : روابط بین فردی، خوشبختی، خوش بینی، مسئولیت پذیری، انعطاف پذیری، عزت نفس، خود آگاهی هیجانی، کنترل تکانه و تحمل فشار روانی، که در این میان روابط بین فردی امتیاز بیشتری را به خود اختصاص داد.همچنین با توجه به نتایج حاصل تفاوت فاحشی بین هوش هیجانی دانشجویان زن و مرد مشاهده نگردید.

بررسی اثر بخشی آموزشهای زیست محیطی در زمینه مدیریت پسماند شهری به مربیان بهداشت مدارس منطقه 12 آموزش و پرورش شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده محیط زیست 1392
  مریم عسگری ورجانی   محمد رضوانی

افزایش سریع جمعیت ،توسعه و پیشرفت فن آوری و تمایل بشر بر افزایش مواد مصرفی و در نتیجه ازدیاد مواد زاید و همچنین مدیریت نامناسب سیستم جمع آوری زباله در جوامع بشری مخاطرات عدیده بهداشتی و معضلات زیست محیطی را در پی داشته است و تنها یکی از پیامدهای این وقایع تولید میلیونها تن پسماند شهری است .توجه به اهمیت مدیریت صحیح پسماندها در مبدا تولید و استفاده از روشهای اصولی و مناسب جمع آوری فدفع و بازیافت می توان علاوه بر تقلیل مخاطرات بهداشتی کمک قابل توجهی به حفظ منابع طبیعی نمود.امروزه یکی از کار آمدترین سازو کارهای مدیریت شهری در ارتقاء و توسعه فرهنگ شهروندی و رفع معضلات و مشکلات شهری بویژه مدیریت پسماند ،بهره مندی از فرایند آموزش به ویژه آموزش های همگانی و بالاخص سنین مدرسه می باشد و عدم توجه به آن موجب رکود نقش افراد و فراهم نشدن شرایط توسعه پایدار خواهد شد.تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان تاثیر آموزش بر سطح آگاهی مدیریت پسماند مربیان بهداشت منطقه 12 تهران پرداخته است .بنا بر تحقیق انجام شده ارایه آموزشهای مرتبط با حوزه مدیریت پسماند ،توانسته در یک سطح مطلوب منجر به افزایش معنی دار سطح دانش مربیان بهداشت باشد.(p<./..l )

بررسی میزان تاثیر آموزش بر دانش، نگرش و عملکرد مدیران مدارس ابتدایی شهرستان برخواردر زمینه استقرار سامانه مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست (hsems)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  مسعود سعیدی   مریم لاریجانی

سلامت به عنوان ارزش فردی و اجتماعی بر طبق اساسنامه سازمان بهداشت جهانی از دیدگاه ملتها و نزد همه مکتب ها یکی از مهمترین و ابتدایی ترین حقوق و نیازهای حیات بشری تلقی شده است. از این رو دست یافتن به بالاترین سطح سلامت جزیی از اهداف اجتماعی تمام دولت ها به حساب می آید تمامی کشورها در راستای دستیابی به سلامت به همه گروه های مختلف جامعه توجه می کنند. یکی ازمهمترین این گروه ها مدارس می باشند. ارتقای موثر بهداشت و محیط زیست در مدارس بدون آموزش صحیح افرادی که در برنامه مشارکت دارند مشکل خواهد بود. ما در سطح ملی به برنامه هایی نیاز داریم که آگاهی سیاستگذاران را افزایش دهند . تجربه نشان می دهد هنگامی که برنامه ها تنظیم شدند لازم است مربیان و مدیران مدارس با مسایل آشنا شوند. تجربه نشان می دهد این افراد علاوه بر کسب آگاهی و دانش در این زمینه به طور گسترده ای از برنامه ها استقبال کرده و تأثیر بسزایی در برنامه های ایمنی و بهداشت و محیط زیست مدارس خواهند داشت. بنابر این هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر آموزش بر دانش و نگرش و عملکرد مدیران ابتدایی مدارس در زمینه استقرار سامانه مدیریت ایمنی و بهداشت و محیط زیست می باشد. جامعه آماری کلیه ی مدیران مدارس مقطع ابتدایی شهرستان برخوار به تعداد 49 نفر می باشند که به روش تمام شماری انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش شبه آزمایشی در قالب پیش آزمون و پس آزمون انجام پذیرفت که در آن برای بررسی دانش و نگرش مدیران از پرسشنامه محقق ساخته وبرای بررسی عملکردآنان از چک لیست وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی استفاده شد.پرسشنامه های دانش ونگرش قبل و پس ازکارگاه آموزشی تکمیل شدوچک لیست عملکردی نیزقبل از آموزش وپنج ماه پس ازکارگاه آموزشی تکمیل شد.روایی پرسشنامه هاتوسط اساتید محترم تایید گردیدوپایایی آنهابه روش آلفای کرونباخ 92/محاسبه شد.مرتب سازی داده ها توسط نرم افزار spss نسخه 20و تجزیه وتحلیل آنها به روش آزمون tزوجی و آزمون واریانس f))انجام گرفت . نتایج تجزیه و تحلیل داده ها قبل و پس از آموزش نشان داد آموزش مدیران تأثیر بسزایی در افزایش دانش، نگرش و عملکردآنها در زمینه سامانه مدیریت ایمنی ،بهداشت ومحیط زیست دارد.بدین ترتیب که در زمینه دانش،نگرش وعملکردنمره مدیران نسبت به قبل از آموزش 9/36%و8/7%و1/28%افزایش نشان می دهد.همچنین بین دانش ونگرش ودانش وعملکردمدیران همبستگی وجود دارد. نگرش : (p=0.04 r=0.24) - عملکرد : ( p=0.48 r=0.22) نتایج دیگر تحقیق نشان داد که میانگین نمره دانش مدیران زن قبل وبعد از مداخله بیشتر از مدیران مرد است و بین دانش مدیران زن ومرد در زمینه سامانه مدیریت ایمنی،بهداشت و محیط زیست قبل از مداخله تفاوت معنا داری وجود دارد. بین نمرات نگرش مدیران در زمینه استقرار سامانه بعد از مداخله باتوجه به سطوح مختلف تحصیلات تفاوت معنی داری وجود دارد وبین عملکرد مدیران در زمینه محیط زیست قبل از مداخله با سن رابطه معنا داری وجود دارد.

بررسی نقش آموزش زنان خانه دار بر افزایش سطح آگاهی از روشهای صحیح مصرف گاز خانگی در کلان شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  شاهد شعاعی   محمد شبیری

یادگیری رفتارهای صحیح یکی از مهم ترین اهدف آموزش شهروندی است. هر یک از برنامه ریزیان در حوزه های رفتاری، آموزش را رکن اساسی در این امر می دانند و رفتارهای زیست محیطی نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف از این پژوهش، انجام یک مداخله آموزشی و بررسی تأثیر این آموزش بر تغییر سطح آگاهی زنان خانه دار و همچنین سطح مصرف حامل انرژی گاز خانگی برای خانواده های شهر تهران می باشد . این هدف از نوع کاربردی بوده و برای انجام آن از روش تحقیق توصیفی با رویکرد پیمایشی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از جمله، آگاهی سنجی، نتایج مداخله آموزشی و سطح مصرف گاز خانوارها، در طول یک سال جمع آوری و آنالیز شده و در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد رشته آموزش محیط زیست ارائه شده است. ابزار جمع اوری اطلاعات مربوط به سطح آگاهی زنان خانه دار از روشهای صحیح مصرف قبل و بعد از مداخله آموزشی، پرسشنامه بوده که اعتبار محتوایی آن توسط اساتید محترم بررسی و تأیید و چندین بار هم مورد بازبینی و ویرایش قرار گرفته است. اطلاعات مربوط به سطح مصرف نیز از قبوض گاز دوره ای ساختمانهای شهر تهران – محل سکونت گروه هدف – استخراج شده است. بعد از چندین بار اجرای آزمایشی پرسشنامه آگاهی سنجی، نهایتا 33 نفر از زنان خانه دار پراکنده در تهران گروه هدف اصلی آگاهی سنجی و آموزش قرار گرفتند. نتایج حاصل از آگاهی سنجی و همچنین سطح مصرف گاز قبل و بعد از آموزش با استفاده از نرم افزار spss و با دو روش آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون ویلکاکسون، اسپیرمن، کراسکال والیس،paired t-test,t-test ,anova ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح آگاهی زنان خانه دار از روشهای صحیح مصرف گاز خانگی در پخت و پز پس از آموزش، افزایش می یابد و به طبع آن سطح مصرف گاز خانگی نیز به شکل معناداری کاهش می یابد. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر این است که روش آموزش گروهی تأثیر بیشتری بر سطح آگاهی نسبت به آموزش فردی دارد.

بررسی تاثیر آموزش در ارتقاء آگاهی مردم بومی، درباره اهمیت زیست محیطی دریاچه ارومیه (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی، شهر تبریز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  نادیا سیروس مهر   مریم لاریجانی

آموزش محیط زیست بنیادی ترین شیوه در حفاظت از محیط زیست بوده که هدف از آن یافتن مناسبترین و بهترین نظام و شیوه ارائه مطالب و اجرای ساختاری است که زمینه ساز ارتقاء آگاهی های زیست محیطی در سطح جامعه می باشد تا از این طریق هر فرد جامعه، خود را از طریق احترام گذاشتن به طبیعت، مسئول در حفاظت از محیط زیست بداند. یکی از ابزارهای اساسی برای مدیریت دریاچه ها، افزایش آگاهی عمومی است. تجربیات جهانی نشان می دهد که پایداری تالابها، در درجه اول به میزان مشارکت جوامع محلی در مدیریت آنها بستگی دارد. در پژوهش حاضر، تاثیر آموزش در ارتقاء آگاهی مردم بومی درباره اهمیت زیست محیطی دریاچه ارومیه بررسی شده است. تحقیق براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از منظر روش اجرای پژوهش، نیمه آزمایشی می باشد که به صورت طرح پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است. جهت بررسی تاثیر آموزش در ارتقاء آگاهی مردم بومی، تعداد 600 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان ساکنین بالای 15 سال شهر تبریز، جمع آوری و بروشورهای آموزشی درمورد اکوسیستم، اهمیت زیست محیطی، تهدیدات پیش رو و راهکارهای حل بحران دریاچه ارومیه تهیه گردید. به 300 نفر از افراد بروشورهای آموزشی ارائه نگردید (گروه کنترل) و به 300 نفر دیگر ارائه شد (گروه آزمون) و از آنها خواسته شد پس از مطالعه مطالب آموزشی به پرسشنامه پاسخ دهند. در این بررسی، به منظور امکان مقایسه گروه آزمایش و کنترل از روش همسان سازی استفاده شده است و تعداد 384 نفر که از لحاظ رده های سنی، سطوح تحصیلاتی و شغل تقریباً مشابه بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده و پایایی آن از طریق آلفا کرونباخ 79/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد، میانگین نمره پس آزمون گروه آزمایش در زمینه میزان آگاهی از ویژگی ها، ارزش ها، عوامل تهدید کننده، عوارض کاهش سطح و خشک شدن دریاچه ارومیه و راهکارهای حل بحران زیست محیطی دریاچه از میانگین نمره گروه کنترل بیشتر بوده و این اختلاف از نظر آماری معنادار است و آموزش منجر به ارتقاء آگاهی زیست محیطی مردم بومی نسبت به دریاچه ارومیه شده است. همچنین یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد، در گروه کنترل، اختلاف معناداری در میزان آگاهی افراد بر اساس تحصیلات وجود ندارد، درحالیکه در میزان آگاهی افراد بر اساس گروه های سنی و جنسیتی (زنان و مردان) اختلاف معناداری وجود دارد.

بررسی تأثیر گازسوزشدن کوره های آجرپزی استان یزد در کاهش آلودگی هوا و میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مدیران این کوره ها در زمینه مصرف بهینه گاز طبیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهیره عارف منش   مریم لاریجانی

جایگزینی نفت کوره با گاز طبیعی در کوره های آجرپزی، یکی از عوامل موثر بر کاهش آلودگی هوا و همچنین کاهش هزینه این کوره ها است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گازسوزشدن کوره های آجرپزی در کاهش آلودگی هوا و تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مدیران این کوره ها در زمینه مصرف بهینه گاز طبیعی پرداخته است. بدین منظور، آلاینده های هوای تولیدی ناشی از مصرف گاز طبیعی کوره ها و همچنین آلاینده های تولیدی با فرض مصرف نفت کوره به جای گاز طبیعی در این کوره ها در این مدت با هم مقایسه و میزان کاهش هر کدام از آلاینده ها بر حسب تن مشخص شد. سپس با استفاده از قیمت هر لیتر نفت کوره و هر مترمکعب گاز طبیعی، میزان صرفه جویی ریالی و همچنین بر اساس مطالعات انجام شده توسط بانک جهانی و سازمان حفاظت محیط زیست ایران، میزان صرفه جویی در هزینه های اجتماعی تخریب محیط زیست ناشی از استفاده از گاز طبیعی به جای نفت کوره محاسبه شد. نتایج نشان داد که از ابتدای گازسوزشدن کوره های آجرپزی استان یزد (از سال 87) تا پایان شهریور 91، از تولید و انتشار گاز co2 به میزان 71/130485 تن (29/27 درصد) و از انتشار سایر آلاینده ها شامل nox به میزان 41/1047 تن (26/65 درصد)، so2 به میزان 61/7534 تن (98/99 درصد) و spm به میزان 61/113 تن (76/70 درصد) کاسته شده است. میزان صرفه جویی ریالی ناشی از گازسوزشدن این کوره ها در طی این مدت، 187,577,798,216 ریال بوده است. علاوه بر صرفه جویی ریالی ذکرشده، مقدار 130,856,379,129 ریال در هزینه های اجتماعی و زیست محیطی ناشی از انتشار آلاینده ها به اتمسفرصرفه جویی شده است. همچنین نتایج نشان داد که ظرفیت تولید کوره های آجرپزی بعد از گازسوزشدن تغییری نکرده است و کاهش آلودگی هوا بیشترین نقش را در ترغیب مدیران کوره های آجرپزی برای گازسوزکردن کوره ها دارد. جهت بررسی سطح آگاهی، نگرش و عملکرد مدیران کوره های آجرپزی در زمینه مصرف بهینه گاز طبیعی، پرسشنامه ای شامل 45 سوال مربوط به وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد تهیه و توسط 44 نفر از مدیران کوره های آجرپزی گازسوزشده تکمیل گردید. سپس داده های بدست آمده از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر آن بوده است که آگاهی مدیران کوره های آجرپزی در سطح کم (میانگین: 25/4) و عملکرد آنها در سطح متوسط (میانگین: 65/11) می باشد. بین متغیرهای آگاهی و نگرش مدیران کوره های آجرپزی رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین متغیرهای آگاهی و عملکرد و نگرش و عملکرد مدیران کوره های آجرپزی در زمینه مصرف بهینه گاز طبیعی رابطه معناداری وجود ندارد. میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مدیران کوره های آجرپزی در زمینه مصرف بهینه گاز طبیعی به لحاظ سطح تحصیلات تفاوت ندارد.

رابطه بین عوامل جمعیت شناختی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران با میزان کیفیت زندگی آنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  فاطمه محمودی مجدآبادی   مریم لاریجانی

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی انسان به روشهای نوین، کیفیت زندگی انسانها نیز تغییر کرده است.پژوهش حاضر دلیل اصلی این مطالعه می باشد که با آن کیفیت زندگی قشر جوان و مهم جامعه یعنی دانشجویان مورد بحث قرار گرفته است. هدف این پژوهش: بررسی رابطه بین عوامل جمعیت شناختی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران با میزان کیفیت زندگی آنان بوده که روش تحقیق آن از نوع کاربردیاست و نمونه گیری به صورت طبقه ای از نمونه آماری شامل 380 نفرازدانشجویان دانشگاههای شاهد شهید بهشتی، تهران- علامه طباطبایی و مشغول به تحصیل در چهار گروه پزشکی، فنی مهندسی، هنر و علوم انسانی در سال 1392 می باشد ، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی sf-36 بوده و در سه سطح به تر تیب پنج سئوال جمعیت شناختی، ده سوال که هر یک از ترکیب 2 تا 10 سوال به دست می آیند که شامل عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، اختلال، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی و روانی را بررسی می کند و نیز از روش های آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار 21spssطبقه بندی شده است. سپس نتایج مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و وجودروابط کلی بین عوامل جمعیت شناختی و کیفیت زندگی دانشجویان مورد تائید قرار گرفت. نتایج آزمون های آماری نشان دادکهتفاوت درمحل سکونتروی کیفیت زندگی دانشجویان اثر می گذارد. فعالیتهای جسمانی دانشجویان بر روی کیفیت زندگی آنان تاثیر دارد. همچنین بین محل سکونت دانشجویان وعملکرد جسمی آنان رابطه وجود دارد. و سلامت عمومی با کیفیت زندگی دانشجویان رابطه دارد.

بررسی رابطه بین میزان پذیرش اجنماعی سیستم های انرژی خورشیدی و عوامل موثر آن (مطالعه موردی :شهر تبریز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  الناز ابوالحسنی وظیفه خوران   مریم لاریجانی

رشد اقتصادی، پیشرفت اجتماعی و ارتقای سطح رفاه از اهداف ملی کشور به شمار میروند، که تحقق آنها نیازمند برنامه ریزی های صحیح و صیانت از ثروت های ملی و خدادادی میباشد. یکی از مهمترین این ثروتها، ذخایر نفت خام و گاز طبیعی کشور می باشد، که متاسفانه غنی بودن آنها در کشور، سبب بروز الگوهای غیرمنطقی مصرف شده¬است. در سالهای اخیر، آسیب هایی ناشی از توسعه سریع تقاضای انرژی بر محیط¬زیست، از جمله، انتشار گاز های گلخانه¬ای، رو به افزایش است، که با توجه به وضعیت جغرافیایی و سایر مزیت های استراتژیک ایران، برای گسترش تولید و مصرف انرژی¬های تجدیدپذیر میتوان، استفاده از انرژی¬های تجدیدپذیر را بعنوان خط¬مشی ملی پیشنهاد کرد. همچنین با توجه به تأثیر مثبت پذیرش اجتماعی در توسعه انرژی¬های تجدیدپذیر و فن آوری¬های آن، میتوان تعامل با ساکنان محلی و پذیرش آنها را به عنوان عامل زیر¬بنایی این عمل در نظر گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین میزان پذیرش اجتماعی سیستم¬های انرژی خورشیدی و عوامل موثر آن در شهر تبریز است. روش پژوهش بر اساس ماهیت آن، پیمایشی (زمینه یابی) می¬باشد. برای نیل به هدف فوق، ابتدا از بین شهروندان تبریزی با روش نمونه¬گیری خوشه ای تصادفی تک مرحله¬ای، 384 نفر بعنوان نمونه، انتخاب شدند و از آنها خواسته شد که، به پرسشنامه¬ای که دارای ضریب آلفاکرونباخ 82/0 و از نوع لیکرت 5 طیفی و حاوی سئولات مختلف در زمینه¬های ویژگی¬های جمعیت شناختی ،آگاهی در مورد سیستم¬های انرژی خورشیدی و پذیرش آنها میباشد، پاسخ دهند. پس از تکمیل پرسشنامه، با استفاده از آزمون¬های توصیفی و استنباطی، میزان تأثیرگذاری عوامل موثر از جمله: سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات، درآمد، شغل، تعداد افراد خانواده و تعداد طبقات محل سکونت افراد در پذیرش استفاده از سیستم¬های انرژی خورشیدی توسط مردم، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که، پذیرش اجتماعی سیستم¬های انرژی خورشیدی شهروندان تبریز از پنج عامل تحصیلات، درآمد، شغل، وضعیت تأهل و میزان آگاهی افراد به طور مشهودی تأثیر پذیر است و عواملی همچون جنسیت، سن، تعداد افراد خانواده و تعداد طبقات محل سکونت تأثیری در پذیرش اجتماعی سیستم های مذکور ندارند.

تاثیر آموزش زیست محیطی بر میزان سطح آگاهی و رفتار آبزی پروران در کاهش میزان آلودگی پساب مزارع پرورش قزل آلا (استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  محمدرضا فرزانه   مریم لاریجانی

پرورش ماهی تاثیرپذیری و تاثیرگذاری زیادی در محیط زیست دارد. هدف این پژوهش بررسی سطح آگاهـی، نگرش و رفتار زیست محیطی پـرورش¬دهندگان قـزل¬آلا و سپس بررسی تـاثیر آمـوزش بر میزان همین شـاخصها در جامعه مذکور است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن نیمه تجربی بوده. ابزار مورد استفاده در آن پرسشنامه محقق ساخته?و بسته آموزشی بوده است. پرسشنامه توسط اساتید دانشگاه و کارشناسان خبره سازمان شیلات بررسی و اصلاح شد تا روایی آن تایید گردد. پایایی پرسشنامه نیز با انجام 15 آزمون مجزا، ضریب آلفای کرونباخ 84/0 را نشان داد. سوالات پرسشنامه در بخشهای سوالات شخصی، آگاهیهای عمومی زیست محیطـی، آگاهیهای منطقه¬ای زیست محیطی، آگاهیهای تخصصی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی و اقدامات (سازگار) زیست محیطی تقسیم¬بندی شده. بسته آموزشی نیز متناسب شغل و فعالیت جامعه هدف تهیه گردید? جـامعه آمـاری تحقیق، پـرورش-دهندگان ماهی قزل¬آلا در استان مازندران بـوده. تعداد 150 مزرعه تک منظوره در این استان شناسایی شد (جامعه آماری 150 نفر) و از روش نمونه¬گیری، تمام شماری استفاده شد که نهایتا 63 نفر همکاری لازم را داشتند (حجم نمونه= 63 نفر). نتایج نشان داد که میزان آگاهیهای عمومی و منطقه¬ای زیست محیطی پرسـش¬شوندگان مناسب نیست (25% > پاسخ صحیح) که پس از ارائه بسته آموزشی به گروه آزمون، فقط آگاهیها منطقه¬ای به طور معنی¬دار افزایش یافته است (p < ????). اما آگاهیهای تخصصی زیست محیطی تقریبا مناسب بوده (60% ~ پاسخ صحیح) که پس از ارائه بسته آموزشی، تفاوت معنی¬داری بین دو گروه آزمون و شاهد دیده نشده است. همچنین مشخص گردید که نگرشهای زیست محیطی پرسش¬شوندگان مناسب نیست (34% ~ پاسخ صحیح) که پس از ارائه بسته آموزشی به گروه آزمایش، این نگرشها به طور معنی¬داری در این گروه تغییر کرده (p < ????). اقدامات و رفتار زیست محیطی پرسش¬شوندگان نیز مناسب نبوده (79% از هیچ روشی برای تصفیه پساب استفاده نمی¬کنند). لیکن زمینه برای تغییر رفتار در گروه آزمون پس از آموزش ایجاد شده و ایشان برای تصفیه پساب مزارع خود با روش‏های کم هزینه اعلام آمادگی کردند. در ضمن مشخص گردید که هیچ¬گونه همبستگی میان میزان آگاهی¬ها (به جز آگاهی تخصصی)، نگرش و رفتار زیست محیطی با سن، میزان تحصیلات و سابقه آبزی¬پروری وجود ندارد.

تحلیل دانش اکولوژیک بومی و شبکه یادگیری اجتماعی در مدیریت پایدار اکوسیستم های طبیعی (مطالعه موردی: مراتع منطقه لزور)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  الهام رحمانی آزاد   مریم لاریجانی

امروزه به دلیل نقش مهم و تأثیرگذار دو عامل انسانی و طبیعی در اکوسیستم ها، مدیریت منابع طبیعی امری دشوار و پیچیده تلقی می شود که برای فائق آمدن بر چنین پیچیدگی باید عوامل انسانی نیز در این امر مهم دخیل باشند. یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ابزار راهبری یک مدیریت مشارکتی جوامع محلی بهره بردار از منابع طبیعی هستند که در قالب گروه های اجتماعی سازمان یافته در طول تاریخ از منابع بهره برداری کرده و در ارتباط متقابل خود با طبیعت پتانسیل های فرهنگی و تجربیات گرانبهایی را کسب نموده اند که از آن به عنوان دانش بومی یاد می شود. در اعمال یک مدیریت مشارکتی موفق منابع طبیعی توجه به دانش اکولوژیک بومی امری اجتناب ناپذیر است و بنابراین از وظایف اساسی دستگاه اجرایی مستندسازی، حمایت و بکارگیری عملی دانش بومی در فرآیند حفاظت و مدیریت پایدار عرصه های طبیعی است. رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی قادر است مدیران و برنامه ریزان منابع طبیعی را در راستای اجرای مدیریت مشارکتی موفق طی فرآیند گسترش، توسعه و بکارگیری این شبکه دانش و تحلیل الگوهای ساختاری روابط یاری نماید. در رویکرد تحلیل شبکه دانش اکولوژیک از طریق تقویت یادگیری اجتماعی و سرمایه اجتماعی در شبکه می توان ظرفیت سازگاری افراد را به تغییرات اکوسیستمی افزایش داد و تا حد زیادی از تخریب منابع طبیعی و محیط زیست جلوگیری نمود. تولید کنندگان و انتقال دهندگان دانش به عنوان پل های ارتباطی دانش می توانند در سیاست گذاری منابع طبیعی و محیط زیست نقش آفرین باشند. بر این اساس در این تحقیق که به صورت موردی در یکی از روستاهای بخش ارجمند شهرستان فیروزکوه به نام روستای لزور انجام شده است، نقش دانش بومی و تحلیل شبکه یادگیری اجتماعی میان بهره برداران روستا در مدیریت منابع طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا به دلیل اهمیت نوع ارتباط روستائیان با یکدیگر با مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه از گروه هدف به تحلیل و مطالعه ابعاد مختلف دانش بومی و عرف های دامداران در چگونگی مدیریت دام و مرتع و انسجام آنان در تولید فرآورده های شیری پرداخته شده است. چگونگی ساماندهی عرف ها و سنت های بومی دامداران و بهره برداران از مراتع و مباحث مهم در روند مدیریت دام و مرتع در این بخش به تفصیل بیان شده است. بر پایه همین روند مشارکتی مدیریت دام و مرتع، به بررسی ارتباط آنان با یکدیگر بر اساس دو نوع پیوند مشارکت و تبادل دانش پرداخته شد. معیارهای مهمی از جمله یادگیری اجتماعی و چگونگی تبادل دانش بومی مورد بررسی قرار گرفته که از ترکیب همین دو پیوند مشارکت و تبادل دانش بدست می آیند. بر اساس آنالیز پیوندهای مشارکتی، کنشگران کلیدی در این ارتباط به دست می آیند که نقش مهمی در مدیریت و حفظ انسجام گروه بر عهده دارند. در مورد پیوندهای تبادل دانش بومی هم می توان با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه و برخی از شاخص های آن، کنشگران کلیدی در این امر را استخراج کرده و از ترکیب این دو پیوند هم کنشگران کلیدی که استخراج می شوند در واقع افراد مهم و قدرت های شبکه یادگیری اجتماعی محسوب شده و می توان از این افراد در برنامه ریزی برای مباحث مدیریت منابع طبیعی و ایجاد پل های ارتباطی میان بهره برداران منابع طبیعی و نهادهای اجرایی و دولتی استفاده کرد. همچنین بر اساس نتایج آن ابتدا میزان انسجام اجتماعی گروه ها و روابط درون گروهی و برون گروهی گروه ها استخراج شد و پس از آن کنشگران کلیدی برای هر سه مولفه بدست آمدند. با استفاده از نتایج بدست آمده می توان در برنامه ریزی های مدیریتی منابع طبیعی روستا از نقش تأثیرگذار این کنشگران کلیدی استفاده نمود. در این سطح مطالعاتی دو پیوند مشارکت و تبادل دانش همبستگی مثبت و معنی داری را با یکدیگر نشان می دهند. با بهره مندی از نتایج این تحلیل و انجام مطالعات مشابه برای اکوسیستم های طبیعی دیگر در سطح کشور می توان به اطلاعات قابل توجهی در مورد بهره برداران و چگونگی تأثیر گذاری آنان بر سازوکارهای مدیریتی منابع دست یافت که این مطلب باید در روند برنامه ریزی مدنظر قرار گیرد.

میزان آگاهی زیست محیطی مدیریت های متولی و صیادان جوامع محلی در زمینه حفاظت از گونه لاک پشت سبز (cheloniamydas) ومناطق تخم گذاری آن در سواحل چابهار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  سمانه دلیر بوستانسرایی   مریم لاریجانی

گونه لاک پشت سبز cheloniamydas)) جزءفهرست گونه های حفاظت شده سازمانiucnقرار دارد. در مقوله حفظ محیط زیست وبه ویژه حفاظت ازاین گونه درمعرض خطر،هیچ سرمایه گذاری سودمندانه تر ازتعالی سطح دانش وآگاهی مردم، ایجاد وجدان بیداردرجامعه نسبت به ماهیت وموجودیت منابع نخواهد بود.درهمین راستا،در پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی زیست محیطی مدیریت های متولی باتوجه به اهمیت آنهاشامل کارشناسان شیلات، منابع طبیعی و محیط زیست و صیادان جوامع محلی درحفاظت ازلاک پشت سبز(cheloniamydas) و مناطق تخم گذاری آن در سواحل چابهار، صورت گرفته است. سپس محقق تلاش کرده با بررسی فعالیت های آموزشی و حفاظتی که در سایر نقاط جهان انجام شده طرح برنامه آموزشی براساس مدل جامع کانینگهام ارائه دهد. روش بررسی: روش پژوهش ازنوع توصیفی،استنباطی می باشدو اطلاعات به شکل میدانی جمع آوری گردیده است. جامعه آماری شامل تعداد 108 نفر از کارشناسان ادارات شیلات، منابع طبیعی و محیط زیست به عنوان مدیریت های متولی محیط زیست و تقریبا2500 نفر ار صیادان محلی انتخاب شد. ابزارتحقیق شامل پرسشنامه ی محقق ساخته بودکه روایی پرسشنامه توسط گروهی ازاساتید تاییدشد وپایایی آن باتوجه به ضریب آلفای کرونباخ78% محاسبه وتاییدگردید.تجزیه وتحلیل داده های حاصل ازپرسشنامه بااستفاده ازنرم افزارspssو به دوصورت آمارتوصیفی واستنباطی صورت گرفته است. یافته ها: نتایج نشان می دهد میزان آگاهی مدیریت های متولی و صیادان جوامع محلی در پنج زمینه« اکوبیولوژی واهمیت لاک پشت سبز»، «انواع تهدیدات موجود برای لاک پشت سبز»، «لزوم و ضرورت حفاظت از لاک پشت سبز و جایگاه زیست محیطی آن»، «نقش افراد در حفاظت از لاک پشت ها و تمایل به مشارکت دربرنامه های آموزشی وحفاظتی»و«لزوم برگزاری برنامه های آموزشی» بالاست. اما میزان آگاهی کارشناسان شیلات ومنابع طبیعی ازسیاست های کلان محیط زیست بسیار پایین است. تدوین قوانین ومقررات مناسب،در زمینه آموزش حفاظت از گونه های درخطرانقراض واجرای مطلوب قوانین موجود، نظیرطرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی( iczm)،در ارتقاء سطح دانش و آگاهی،در زمینه حفاظت از گونه لاک پشت سبز (cheloniamydas) و مناطق تخم گذاری آن ضروری می باشد.در این زمینه براساس ترجیح کارشناسان و بررسی های صورت گرفته، ایجاد وحمایت ازسازمان های مردم نهاد درسطح شهرستان، استفاده از رسانه محلی و کلاس های حضوری، پیشنهاد می شود.

بررسی اثرات فرهنگی و روانشناختی دوره های کوتاه مدت آموزش محیط زیست در ضمن خدمت فرهنگیان به منظور مدیریت مصرف انرژی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  هدی صادقی گلمکانی   محمد شبیری

سالانه بخش زیادی از منابع انرژی کشور به دلایلی همچون نا مناسب بودن فناوری، ارزان بودن انرژی و عدم دقت در مصرف از بین می رود. بنابراین اقدامات برای رفع مشکلات زیست محیطی و کاهش مصرف بی رویه انرژی جملگی از مواردی است که ضرورت اطلاع رسانی به مردم و بالا بردن ارتقا فرهنگ مصرفی جامعه و تغییر مثبت نگرش را بیان میکند. این امر میسر نمی گردد مگر از طریق آموزش همگانی و عمومی محیط زیست و انرژی. در واقع آموزش موجب ایجاد علاقه و حساسیت افراد نسبت به مسائل مورد نظر (مدیریت مصرف انرژی و به دنبال آن حفظ منابع طبیعی و محیط زیست) می شود. آموزش مهم ترین ابزاری است که می توان فرهنگ صحیح را به وسیله آن اشاعه داد و سبب تغییر نگرشها و رفتارها شد. امروزه، تأکید بسیاری بر ارائه اطلاعات سازمان ‎یافته و منظم به معلمان در مورد صرفه جویی انرژی و نگرش‎سازی در مورد بهینه سازی مصرف انرژی وجود دارد.چرا که معلمین در افزایش سطح آگاهی و شناخت و تغییر نگرش دانش آموزان و افراد جامعه نقش به سزایی دارند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به روش نیمه تجربی بوسیله پیش آزمون و پس آزمون می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه برای تعیین میزان اثرات فرهنگی و روانشناختی دوره های کوتاه مدت آموزش محیط زیست در ضمن خدمت فر هنگیان به منظور بهینه سازی مصرف انرژی در قبل و بعد از آموزش به صورت پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را معلمان شرکت کننده در کلاسهای ضمن خدمت فرهنگیان در تابستان 91 در نواحی 1، 6 و 7 شهر مشهد تشکیل می دهند که با استفاده از فنون نمونه گیری اقدام به تعیین حجم نمونه گردید .روش خواندن به عنوان روش آموزش در بین سایر روشهای موجود انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار spss نسخه 19 با استفاده از روش های آمار توصیفی ،آزمون کای دو ، آزمون t زوجی و تحلیل کوواریانس انجام گردیده است. نتایج حاصل از پرسش نامه سنجش روانشناختی حاکی از آن است که انحراف معیار پیش آزمون برابر 11.43 بوده که این مقدار در پس آزمون معادل 6.29 شده است، که بیانگر رشد تقریبی بعد روانشناختی معلمان در اثر اعمال آموزش های داده شده به آنها می باشد و نتایج حاصل از پرسش نامه سنجش ابعاد فرهنگی حاکی از آن است که انحراف معیار در پیش آزمون برابر 7.91 بوده که این مقدار در پس آزمون معادل 4.54 شده است که بیانگر بهبود ابعاد فرهنگی معلمان در اثر اعمال آموزش های داده شده به آنها می باشد.

بررسی تأثیر تصاویر آموزشی ضد استعمال دخانیات روی بسته های مواد دخانی روی مصرف کنندگان آن در شهرستان بافق (از دیدگاه مصرف کنندگان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  جواد فتاحی بافقی   محمد شبیری

چکیده عنوان: بررسی?تأثیر تصاویر آموزشی ضد استعمال دخانیات روی بسته های مواد دخانی بر مصرف کنندگان آن در شهرستان بافق هدف این پژوهش، بررسی تاثیر تصاویر آموزشی ضد استعمال دخانیات روی بسته های مواد دخانی بر مصرف کنندگان آن در شهرستان بافق بود. نمونه حاضر 330 نفر از مصرف کنندگان دخانیات (اعم از سیگار، پیپ و قلیان) شهرستان بافق بودند، که با استفاده از روش وش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس 4 منطقه جنوب، شمال، شرق و غرب شهر بافق انتخاب شدند. داده¬ها با استفاده از پرسشنامه 26 سوالی محقق ساخته "عوامل موثر بر کاهش مصرف دخانیات" جمع آوری و با استفاده از روش های مجذور خی، ضریب همبستگی پیرسون و آنوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد انواع هشدارهای آموزشی فقط با سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، سابقه دخانیات، نوع استعمال مواد دخانی، ترغیب به ترک و کاهش تعداد نخ سیگار؛ و انواع جمله های آموزشی فقط با سن، تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل، سابقه دخانیات، نوع استعمال مواد دخانی و ترغیب به ترک رابطه معنادار دارند (05/0 > p). توجه به تصاویر آموزشی قبل از استعمال هم فقط با مصرف قلیان و سیگار، کاهش مصرف و ترغیب به ترک رابطه معنادار دارد (05/0 > p). نتایج آنوا هم نشان داد در بین انواع هشدارهای آموزشی و جمله های آموزشی از لحاظ کاهش مصرف تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 > p). همچنین، هیچکدام از متغیرهای جمعیت شناختی رابطه معناداری با توجه به هشدارهای آموزشی نداشتند(05/0 < p)؛ امّا سن، تحصیلات، شغل و محل سکونت رابطه معناداری با علل بی توجهی به هشدارها داشتند (05/0 > p). بنابراین،در مجموع از 42 فرضیه مطرح شده24 فرضیه تأئید ؛ امّا 18فرضیه رد شد. به طور خلاصه، عواملی نظیر نقش عادت به استعمال دخانیات، تماس با هشدارهای بهداشتی، کیفیت هشدارها وتصاویر، انوع مشکلات در عدم توجه هشدارها و..... به عنوان تبیین ها و دلالت های یافته های پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در پایان، محدودیت ها و پبشنهادات نیز ارائه شده اند. کلیدواژه¬ها: مواد دخانی، هشدارهای آموزشی، جمله های آموزشی، کاهش مصرف، ترغیب به ترک، قلیان و سیگار

بررسی اثربخشی آموزش برچسب های زیست محیطی بر الگوی خرید مصرف کنندگان لوازم خانگی (مطالعه موردی کارکنان ایران خودرو)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  اصغر نوران انباردان   مریم لاریجانی

فعالیتهای انسان در راستای توسعه به هر طریقی که باشد اثرات مختلفی بر محیط زیست خواهد داشت. انسان اولیه تاثیر گذاری کمتری بر محیط زیست داشته اما با گذشت زمان با فعالیت هایی از قبیل کشاورزی، صنعت و بهره برداری از منابع و امکانات که برای ادامه زندگی در این محیط انجام می دهد سبب آلودگی آن می شود. آلودگی محیط زیست بر کیفیت و چرخه طبیعت اثر می گذارد و پیامدهای زیانباری برای زندگی انسان، حیوان، گیاه و بناها دارد. اساس مطالعات و بررسی ها در زمینه پیامدهای محیط زیستی از طریق ارزیابی چرخه حیات صورت می گیرد که در آن ملاحظات محیط زیستی در هر مرحله از چرخه حیات محصول بررسی می گردد. این گونه ارزیابیها ابزار مفیدی جهت اندازه گیری درجه صحت وسلامت محیط زیستی یک محصول می باشد . پیام سلامت زیست محیطی یک محصول میتواند به روش های مختلف از جمله برچسب زنی به مصرف کننده منتقل گردد . برچسب زنی روی محصول و یا بسته بندی آن وسیله ای است که تولید کننده از طریق آن میزان توجه به موارد محیط زیستی را به جامعه مصرف کنندگان اعلام می نماید.این برچسب ها علیرغم داشتن جنبه های عمومی در کشور ایران برای عموم ناشناخته است. هدف: هدف از این مطالعه بررسی تغییر نگرش و دانش مصرف کنندگان لوازم خانگی پس از آموزش برچسب های زیست محیطی می باشد. روش تحقیق : این تحقیق که از نوع کاربردی و روش نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق یک گروه 45 نفره از کارکنان دارای تحصیلات بالای دیپلم ایران خودرو می باشد که بصورت تصادفی انتخاب شده اند. گردآوری اطلاعات با ابزار پرسش نامه بصورت قبل وبعد از آموزش می باشد تحلیل دادها از طریق نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد آموزش برالگوی خرید مصرف کنندگان لوازم خانگی تاثیر نداشته است و نیزآموزش باعث تغییر نگرش پاسخ دهندگان در خصوص نقش برچسب های محیط زیستی در حفظ محیط زیست شده نشده است . ولیکن آموزش باعث تغییر نگرش پاسخ دهندگان در خصوص ضرورت نصب برچسب های محیط زیستی بروی لوازم خانگی شده است. هچنین آموزش بر افزایش دامنه اطلاعات مصرف کنندگان در خرید محصولات دوستدار محیط زیست و برافزایش شناخت نسبت به علائم و مفاهیم برچسب های محیط زیستی تاثیر داشته است . کلید واژه ها: برچسب های محیط زیستی ، آموزش محیط زیستی ،پیامد محیط زیستی ،چرخه حیات محصول،محصولات دوستدار محیط زیست ،الگوی خرید در لوازم خانگی.

تاثیر آموزش محیط زیست بر تفکر انتقادی و نگرش زیست محیطی دانشجویان مراکز تربیت معلم،مطالعه موردی(شهر یاسوج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  رضوان الاهی   محمد شبیری

بیان مساله: هدف اصلی از تعلیم و تربیت دانش آموزان و دانشجویان ،پرورش یادگیرندگانی مادام العمر است.به نظر متخصصان یکی از راههای اصلی دستیابی به این هدف مجهز کردن آنها به تفکر انتقادی است و تفکر انتقادی مهارتی است که می توان آن را یاد گرفت ،از آنجایی که محیط زیست موضوعی شدیدا میان رشته ای است طیف وسیعی از راههایی را که می توان به تفکر انتقادی دست پیدا کرد را در بر می گیرد.از طرفی دیگر دانش واقعی محیط زیست شرط اولیه نگرش زیست محیطی برای یک فرد است.که این دانش بدون آموزش محیط زیست میسرنخواهد بود. اهداف پژوهش:بررسی تاثیرآموزش محیط زیست بر روی دو پارامتر تفکر انتقادی و نگرش زیست محیطی دانشجویان تربیت معلم شهر یاسوج،شناساندن جایگاه آموزش محیط زیست به عنوان روشی موثر در ایجاد تفکر انتقادی و ایجاد نگرش زیست محیطی مثبت در دانشجویان تربیت معلم به عنوان افرادی کلیدی در پرورش تفکر دانش آموزان و نسل های آینده،بررسی نقش سایر پارامترها نظیر رفاه اجتماعی،میزان تحصیلات والدین و ... در ایجاد تفکر انتقادی و نگرش مثبت زیست محیطی از اهداف انجام این پژوهش است. روش تحقیق: در ابتدا با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و با کمک روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه به جمع آوری اطلاعات مورد نظر از 290نفر از دانشجویان مراکز تربیت معلم شهر یاسوج که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند پرداختیم.پرسشنامه های مورد استفاده در تحقیق شامل پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب و پرسشنامه نگرش زیست محیطی بر اساس پارادیم نوین است .که پایایی هر آنها به ترتیب با روش آلفای کرونباخ71/0 و 75/0 تعیین شد.پرسشنامه ها پس از جمع آوری و استخراج، برای تجزیه و تحلیل وارد نرم افزار آماری spss گردید.تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. این پژوهش ازنوع کاربردی و روش پژوهش توصیفی با رویکرد پیمایشی می باشد. نتایج:نتایج این پژوهش به طور کلی حاکی از آن است که آموزش محیط زیست بر ایجاد نگرش مثبت زیست محیطی و ارتقاءتفکر انتقادی دانشجویان مراکز تربیت معلم اثر مثبت معنی دار دارد.

بررسی تاثیر آموزش بر میزان استفاده از ظروف یکبار مصرف شیمیایی در میان شهروندان منطقه 21 شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده محیط زیست 1393
  مونا قدیانلو   مریم لاریجانی

موضوع این تحقیق بررسی تاثیر آموزش بر میزان استفاده ازظروف یکبار مصرف شیمیایی در میان شهروندان منطقه 21 شهر تهران است که هدف آن بررسی سطح دانش و نگرش شهروندان و همچنین تغییر الگوی مصرف آنان به تفکیک جنسیت پس ازاموزش می باشد. سوالاتی که دراین تحقیق مطرح می شود عبارتنداز: ? آیا آموزش تاثیری در افزایش سطح دانش شهروندان در خصوص مزایا و معایب ظروف یکبار مصرف گیاهی و شیمیایی نسبت به قبل داشته است؟ ? آیا پس از آموزش سطح نگرش شهروندان در خصوص استفاده از ظروف یکبار مصرف گیاهی و شیمیایی نسبت به قبل تفاوتی نموده است؟ ? آیا پس ازآموزش، رفتار شهروندان در استفاده ازظروف یکبار مصرف گیاهی وشیمیایی تغییری نموده است؟ ? آیا آموزش تاثیری در اصلاح الگوی مصرف شهروندان در میزان استفاده از ظروف یکبار مصرف گیاهی و شیمیایی داشته است؟ ? آیا در ارتقاء سطح دانش، نگرش و رفتار پس از آموزش تفاوتی میان زنان و مردان وجود دارد؟ نوع تحقیق در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با رویکرد پیش آزمون و پس آزمون می باشد و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است که شامل 4 بخش می باشد که در این 4 بخش به بررسی میزان دانش، نگرش و رفتار شهروندان پرداخته می شود. جامعه آماری این تحقیق شهروندان منطقه 21 شهر تهران با جمعیت 162،681 نفر (2% جمعیت کل شهر تهران) 80،667 نفر زن و 82،014 نفر مرد می باشد. حجم نمونه از این جامعه با توجه به روش کوکران به تعداد 384 مورد می باشد. که با نظر اساتید محترم به نیمی از این جمعیت 192 نفر (50% زن و 50% مرد) ارائه شده است که در این تحقیق به 192 نفر پرسشنامه ارائه شده است(50% زن و 50% مرد). ابتدا پرسشنامه مربوطه که در حوزه های نگرشی-دانشی-رفتاری تهیه شده است را در میان نمونه آماری توزیع نموده و پس از ارائه اموزش های لازم مجددا پرسشنامه توزیع گردید تا به بررسی اثربخشی آموزش های ارائه شده پرداخته شود. پایایی این پرسشنامه با روش دو نیم کردن 0.71 محاسبه شده است که عدد مناسبی است. در نهایت با توجه به تحقیقات انجام شده پس از آموزش های ارائه شده دانش 62% و نگرش 26% و رفتار 48% محاسبه گردید. این اعداد نشان دهنده این موضوع است که آموزش های ارائه شده اثربخش بوده است بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت که با فرهنگ سازی از طریق آموزش به شهروندان درخصوص استفاده از ظروف یکبار مصرف می توان جامعه ی سالم تری داشت. باتوجه به اینکه میزان پیشرفت سطح دانش زنان62% ، مردان61% و نگرش زنان25%،مردان 27% و رفتار زنان50%،مردان46% بوده است نتیجه می شود که میزان پیشرفت دانش (1%) ، نگرش (2%) و رفتار (4%) شهروندان از نظر جنسیت تفاوت معناداری با همدیگر نمی کردند. همچنین باتوجه به اینکه قبل از اموزش 114 نفر اصلا از ظروف گیاهی استفاده نمیکردند ومابقی بسیار کم استفاده می کردند پس از اموزش این عدد به 150 نفر رسیده است که ظروف گیاهی را بر شیمیایی ترجیح دادند. بنابراین پس از آموزشهای ارائه شده الگوی مصرف شهروندان از استفاده ظروف یکبار مصرف شیمایی به گیاهی تغییر نموده است.

بررسی نقش آموزش محیط زیست به گردشگران در حفاظت از محیط زیست در سطح استان چهارمحال و بختیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  شهرام احمدی فارسانی   سید محمد شبیری

آموزش گردشگران درزمینه? حفاظت از محیط زیست و گردشگری پایدار از اصول بنیادینی است که می تواند ضمن حفظ محیط زیست برای نسل های آینده،گردشگری را برای گروه های هدف،نظام مند نماید. در این تحقیق نقش آموزش محیط زیست به گردشگران در حفاظت از محیط زیست در سطح استان چهارمحال و بختیاری موردبررسی قرار گرفت.

بررسی عوامل موثر بر ارتقاء کیفیت آموزشهای زیست محیطی شهرداری به شهروندان تهرانی مطالعه موردی سرای محلات شهرداری منطقه 20
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1394
  فرهاد عابدی   مریم لاریجانی

چکیده آموزش، موثرترین ابزار و شیوه افزایش آگاهی فرد با مسائل و معضلات جامعه است. آموزش محیط زیست امروزه نه تنها یک ضرورت، بلکه نیاز مبرمی است که در پی توسعه روزافزون تمدن های شهری پدید آمده است. هدف از انجام تحقیق حاضربررسی عوامل موثر بر ارتقا کیفیت آموزش های زیست محیطی شهرداری منطقه بیست تهران از دیدگاه آموزش دهندگان و آموزش پذیران می باشد. ابزار جمع آوری داده ها دو دسته پرسشنامه شامل پرسشنامه تخصصی برای آموزش دهندگان و پرسشنامه عمومی برای آموزش پذیران می باشد، که روایی آن بر اساس نظرات اساتید و متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل عاملی قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی مولفه های اثرگذار بر ارتقا کیفیت آموزش زیست محیطی از دیدگاه آموزش دهندگان نشان داد، عواملی چون نظارت و ارزیابی، برنامه ریزی و مهارتهای حرفه ای در مجموع 994/73 درصد از کل واریانس را تبیین می کنند و به عنوان مهمترین مولفه های اثر گذار بر ارتقا کیفیت آموزش عالی از دیدگاه آموزش دهندگان به شمارمی روند. همچنین بر اساس تحلیل عاملی مولفه های موثر بر ارتقا کیفیت آموزش های زیست محیطی از دیدگاه آموزش پذیران، عوامل مکمل های آموزشی، نظارت و امکانات آموزشی و مهارتهای ارتباطی، توانستند413/64 درصد از کل واریانس را تبیین نمایند. کلمات کلیدی: آموزش محیط زیست، کیفیت آموزش های زیست محیطی، تحلیل عاملی، شهرداری منطقه ?? تهران