نام پژوهشگر: احمد سهرابی
ناهید وکیلی ناصر شیربگی
هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش به تکالیف درسی و رابطه آن با راهبردهای مدیریت تکالیف در بین دانش آموزان بود. روش انجام پژوهش توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان راهنمایی دختر و پسر شهر سنندج بود. نمونه به تعداد 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه استاندارد بود که پرسشنامه اول میزان استفاده از راهبردهای مدیریت تکالیف در بین دانش آموزان را می-سنجید. پرسشنامه دوم میزان نگرش دانش آموزان به تکالیف درسی را می سنجید. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی 75/0 برای پرسشنامه راهبردهای مدیریت تکالیف و 85/0 برای نگرش به تکالیف درسی به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه بین نگرش به تکالیف درسی با راهبردهای مدیریت تکالیف تفاوت مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج مقایسه بین راهبردهای مدیریت تکالیف دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری را در دو مولفه بازخورد معلم و تنظیم فضا نشان داد. نتایج دیگر این مقایسه تفاوت معنی داری را بین دانش آموزان دختر و پسر در مولفه نگرش به تکالیف درسی نشان داد. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که در خصوص میزان انجام تکالیف درسی با توجه به نوع منزل نیز تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که در خصوص میزان انجام تکالیف درسی با توجه به نوع پایه های تحصیلی دانش آموزان در مولفه های بازخورد معلم و تنظیم فضا بین پایه های اول با سوم و دوم با سوم تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به نتایج میزان نگرش و راهبردهای تکالیف به لحاظ مدت زمان انجام تکالیف میان دانش آموزان در مولفه های تنظیم فضا و نگرش به تکالیف درسی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که بین میانگین دانش آموزان در مولفه های انگیزه نظارت، نظارت و کنترل عواطف و نگرش به تکالیف درسی با توجه به محل انجام تکالیف درسی تفاوت معنی داری وجود دارد.
شهین فخرایی فرزین رضاعی
در این پژوهش سعی شده به روش کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تاثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیروی از دستورات دارویی و افسردگی تحت عنوان cbt-ad دربیماران +hiv تحت درمان داروی ضد ویروسی art و mmt بر وضعیت این بیماران از لحاظ افسردگی، پیروی از دستورات دارویی، و +cd4 بررسی شد. تحقیق حاضر روی گروه بزرگتری نسبت به تنها مطالعه ی مشابه قبلی که بررسی موردی بود انجام شد و دارای گروه کنترل نیز بود.. مطالعه ی مشابه دیگر در این زمینه معتادان تحت درمان متادون را بررسی نکرده و قادر به نشان دادن بهبود سیستم ایمنی نشده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مداخلهcbt-ad در افزایش پیروی از دستورات دارویی، افزایش+cd4 ، و کاهش افسردگی به طور معناداری موثر است، و در مرحله پیگیری این تاثیر تداوم یافت. لازم به ذکر است تأثیر این مداخله در افزایش +cd4، بهبود تغذیه، و فعالیت جسمی برای اولین بار نشان داده شد.
ارسلان احمدی کانی گلزار زلیخا قلی زاده
هدف مطالعه: این مطالعه به تعیین اثربخشی شناخت - رفتار درمانی بر درمان افسردگی پس از زایمان و بررسی سه عامل پویشی تعارضات وابستگی، خشم و مادری در مادران افسرد? پس از زایمان است. جمعیت مورد مطالعه: در این مطالعه پس از غربالگری در بین 361 مادر زایمان کرده در دو هفته بعد از زایمان یک نمونه 64 نفری انتخاب و به دو گروه موازی مداخله (32 نفر) و گروه گواه (32 نفر) گمارش تصادفی شدند. معیارهای ورود: تازه زایمان کرده، تحت پوشش مراکز بهداشتی - درمانی، داشتن افسردگی متوسط تا شدید در مقیاس بک ii، تشخیص مصاحبه ساختار یافته بالینی، تشخیص روانپزشکی. معیارهای خروج: زایمان های بعدی، داشتن دورهای متعدد افسردگی مداخله مورد مطالعه و پیامدهای اولیه: بعد از مداخله شناختی – رفتاری تغییرات در نمرات گروه مداخله و گواه و حفظ این تغییرات در گروه پیگیری در مقیاس افسردگی بک و ادینبرگ با استفاده از تحلیل آنالیز واریانس اندازه گیری های مکرر معنادار بود. ضمنا در بین عوامل پویشی تعارضات مادری که همسان سازی های مشکل دار با والد خود فرد (بیمار) است تفاوت معنادری در دو گروه داشت اما این تفاوت ها در تعارضات خشم و وابستگی مشهود نبود.
فاتح سهرابی احمد سهرابی
این پژوهش به روش کارآزمایی کنترل شده تصادفی به دنبال بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری یکپارچه شده با حضور ذهن بر افسردگی، تعهد به درمان و کنترل قندخون بیماران دیابتی نوع 2 بوده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل: پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تعهد به درمان (سافرن و همکاران، 2007)، و آزمایش هموگلوبین گلوکوزیله (hba1c) بوده است. بر این اساس 25 نفر از بیماران کلینیک دیابت سنندج که ملاک های ورودی پژوهش را داشتند انتخاب و به طور تصادفی دو گروه مداخله و گواه گماشته شدند. نتایج پژوهش پس از هشت جلسه درمان micbt بر روی گروه مداخله نشان دهنده ی بهبودی معنادار نسبت به گروه گواه در مقیاس های تعهد به درمان و افسردگی بود. اما در مورد کنترل قند خون هر چند که میزانی از کاهش در گروه مداخله نسبت به گروه گواه مشاهده شد اما این میزان معنادار نبود. بنابراین می توان که از درمان micbt برای بهبود تعهد به درمان و افسردگی بیماران دیابتی نوع 2 سود جست. کلید واژها: درمان شناختی-رفتاری یکپارچه شده با حضور ذهن، افسردگی، تعهد به درمان، هموگلوبین گلوکوزیله، دیابت نوع 2.
آرزو اتفاقیان ناصر یوسفی
خانواده پایه ای ترین تشکل اجتماعی و اصلی ترین جز اجتماع است. دستیابی به جامعه ای سالم در گرو سلامت خانواده و خانواده سالم در گرو برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن ارتباط مطلوب با یکدیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد بوون بر هم وابستگی، نارسایی هیجانی و اضطراب زنان متقاضی طلاق شهر همدان در سال 1392 بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه تحقیق، کلیه زنان متقاضی طلاق شهر همدان که به مراکز مشاوره ای مراجعه کرده و در دادگاه نیز پرونده طلاق داشتند ، را شامل می شد. از این جامعه تعداد 30 مراجع به شیوه تصادفی هدفمند، انتخاب گردیده و به شیوه جایگزینی تصادفی، افراد در دو گروه آزمایشی و کنترل، گماشته شدند. ابزارهای پژوهش حاضر، شامل آزمون های هم وابستگی اسپن- فیشر، نارسایی هیجانی تورنتو - 20 و زیر مقیاس اضطراب آزمون scl-90شده و مداخله براساس رویکرد خانواده درمانی بوون به صورت پروتکل 8 جلسه ای 1 ساعته و هفته ای یک بار به شیوه مشاوره فردی اجرا گردید. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در نتایج حاصل از پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل، نشان داد. بدین معنی که میزان متغیرهای وابسته در آزمودنی های گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. پس می توان نتیجه گیری نمود که خانواده درمانی مبتنی بر نظام عاطفی بوون بر کاهش هم وابستگی، نارسایی هیجانی و اضطراب زنان متقاضی طلاق تاثیر گذار بوده است. کلید واژه ها: خانواده درمانی بوون، هم وابستگی، نارسایی هیجانی، اضطراب ، طلاق.
کژال شریعتی احمد سهرابی
اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوان¬کننده است که می-تواند بسیاری از جنبه¬های زندگی فرد را مختل کند. در این تحقیق پژوهشگر به دنبال درمان با استفاده از روش¬های نوروفیدبک و حضور ذهن به عنوان درمان¬های جدید در حوزه روانشناسی می¬¬باشد. روش: طرح این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با دوگروه می¬باشد.جامعه پژوهشی در این تحقیق دانشجویان می¬باشد که با از روش نمونه¬گیری در دسترس و با گمارش تصادفی 20نفر (دختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دوگروه 10 نفره درمان نوروفیدبک و حضور ذهن قرا گرفتند. روش آماری در این تحقیق استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون t وابسته می¬باشد. یافته¬ها: یافته¬ها نشان می¬دهد که نوروفیدبک و حضورذهن بر اضطراب اجتماعی تأثیر معنی¬داری داشته و باعث کاهش آن شده است. از آنجایی که در این تحقیق از پرسشنامه لایبوتیز استفاده شده است که دارای دو مولفه اضطراب و اجتناب می¬باشد، تحلیل آماری نشان می¬دهد که درمان نوروفیدبک و کاهش استرس مبتنی بر حضور ذهن در کاهش نشانه¬های اضطراب تفاوت معناداری ندارند. ولی در گروه نوروفیدبک کاهش اجتناب بیشتر از گروه حضورذهن بوده است.
فاطمه زارعی احمد سهرابی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت برای درمان بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی است. افسردگی از شایع ترین حالات روانشناختی همراه با دیابت نوع 2 است که در پیامدهای نامطلوب آن سهیم است براساس یافته های پژوهش های همه گیرشناسی، حداقل یک سوم بیماران مبتلا به دیابت از اختلالات خلقی به خصوص افسردگی بالینی رنج می برند. با توجه به شیوع روز افزون بیماری دیابت، سبک زندگی با دیابت نیز باید مورد توجه قرار گیرد. نمونه شامل 25 نفر از بیماران دیابتی افسرده واقع در کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج بودند که ملاک های اختلال افسردگی را براساس پرسشنامه افسردگی بک (bdi) داشتند. این افراد به دو گروه 13 و 12 نفره تقسیم شدند که به صورت تصادفی در گروه آزمایش(12 نفر دریافت کننده درمان متمرکز بر شفقت)، وگروه کنترل(13 نفر)، قرار داده شدند. نتایج درمانی بر روی گروه آزمایش بعد از دریافت 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت نشان داد که این درمان در کاهش افسردگی وکنترل میزان قندخون بیماران دیابتی تاثیر دارد.