نام پژوهشگر: علی اکبر تقوایی
وحید تاجدار مجتبی رفیعیان
با گسترش روند شهر نشینی نهایتاً کره زمین به سمت تبدیل شدن به یک جهان شهری می رود و شهرها به مراکزی تبدیل خواهند شد که نه تنها سرنوشت بشریت بلکه آینده زیست را در کره خاکی رقم خواهند زد. درکنار مزایای اقتصادی و اجتماعی شهرها _ بویژه کلانشهر ها_ آثار سوء حاصل از رشد روزافزون جمعیت، شیوه های زندگی شهرنشینی، منابع طبیعی محدود، گسترده تر شدن ابعاد تخریب ها و آلودگی های زیست محیطی، ناکافی بودن خدمات و زیر ساخت ها، بیکاری و فقر، بافت های فرسوده شهری، سکونت غیر رسمی و ... زمینه وسیعی از عوامل تهدیدکننده سلامت انسان و کیفیات زندگی شهروندان را در شهرها - عمدتا در کشورهای در حال توسعه - فراهم کرده است. دراین شرایط سیاست های برنامه ریزی شهری برخواسته از مفاهیم سلامت، به صورت غیر مستقیم و درحد بالایی تامین سلامتی شهروندان را به همراه خواهد داشت. به طوریکه سلامت و رفاه مردم یک شهر شاخص مهمی برای نشان دادن میزان موفقیت سیاستهای توسعه پایدارآن شهر است. از طرفی دیگر فلسفه نوین سلامت، مفهوم سلامت را دارای ابعادی گسترده که بسیاری از شئونات زندگی انسان با محیط پیرامون ( نظیر مسائل زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی ) آن را در بر می گیرد، می داند و سلامت را به عنوان یک هدف مرکزی در حوزه های مختلف برنامه ریزی مرتبط با توسعه، مورد تاکید قرار داده است. مورد غفلت قرار گرفتن ارتباط تنگاتنگ سلامت و برنامه ریزی شهری، جهت نیل به هدف ارتقاء سلامت شهروندان بررسی سلامت از رویکرد برنامه ریزی شهری را از ضرورتی دوچندان برخوردار کرده است. دراین رساله با هدف بررسی چگونگی تحلیل و سنجش وضعیت سلامت با رویکرد برنامه ریزی شهری، سعی بر آن بوده است که با بررسی و مطالعه ادبیات مرتبط و تجربیات جهانی و در نظرگرفتن شرایط بومی، شاخص های تاثیرگذار بر سلامت شناسایی و استخراج گردد و با بکارگیری مدل تحلیل متناسب با هدف پژوهش، تحلیل و سنجش وضعیت سلامت در محدوده مورد مطالعه صورت گیرد. رویکرد"کلی نگری"سلامتی که بر تاثیرگذاری تمامی عوامل محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی برسلامت تاکید دارد، انتخاب شد.و مدل تحلیل تحقیق بر پایه مدلی تلفیقی مبتنی بر روش تحلیل سلسله مراتبی a.h.p در تحلیل های غیر فضایی جهت تعیین وزن اهمیت شاخص ها، و روش روی هم گذاری لایه ها به همراه بکارگیری ابزارهای تحلیل فضایی سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) در تحلیل های فضایی جهت ارزیابی تلفیقی شاخص ها و پهنه بندی تهدید سلامت، بنا شد. در نهایت پس از انجام تحلیل های فضایی و آماری مربوطه، نتایج نشان داد بیش از 12.5درصد محدوده کلانشهر مشهد در حالت بیشینه تهدید و تهدید نسبتا بالا، 16.5درصد پهنه های با حالت تهدید متوسط، بیش از 29 درصد حالت تهدید نسبتا کم و حدود 41 درصد حالت کمینه تهدید را شامل می شود. و بیشترین شدت نسبی تهدید سلامت نیز در پهنه شمال شرقی شهر است و وجود رابطه معنادار بین شاخص های محیطی، کالبدی و اجتماعی- اقتصادی و وضعیت سلامت شهر تائید شد.
سارا نیکوپرست محمدرضا بمانیان
توسعه صنعت گردشگری امروزه به یکی از مهمترین موضوعات مدیریتی شهرها و کشورها تبدیل شده است. از جمله قابلیت های توسعه این صنعت در شهرها, وجود فضاهای سبز شهری است. حاشیه و اطراف رودخانه ها از جمله فضاهای سبز شهرها هستند که به عنوان مکان های تفرجی, از زمانهای دور مورد توجه شهروندان و گردشگران جهان, بوده اند. رود دره کن در غرب تهران, طولانی ترین و یکی از بزرگترین مسیل های شهر تهران, و از دیرباز محل تفریح و گردشگاه شهروندان تهرانی بوده است. لیکن نبود یک برنامه ریزی منسجم و کارآمد در ارتباط با این فضای شهری و در نتیجه, عدم توجه به قابلیت های زیست محیطی موجود باعث شده این محدوده شرایط نامطلوبی پیدا کرده و طی سالیان, کارآیی و اثربخشی لازم را برای تبدیل به یک مرکز گردشگری از دست داده است. لذا شناخت عوامل موثر و تآثیرگذار بر توسعه گردشگری در روددره ها و به ویژه روددره کن و برنامه ریزی برای این محدوده, با رویکرد برنامه ریزی شهری و با هدف بهبود معیارهای جغرافیایی- طبیعی, اقتصادی- اجتماعی و زیبا شناختی این منطقه, موضوع اصلی این پایان نامه انتخاب شده است. در راستای رسیدن به این هدف, پس از بررسی مفاهیم و مبانی و اصول برنامه ریزی مرتبط با موضوع, ابتدا چهار نمونه از تجربیات موفق جهانی در زمینه پارک های رودکناری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته, سپس با جمع بندی مطالعات میدانی محیطی ، کالبدی ، اقتصادی – اجتماعی و بصری منطقه در قالب جدول swot و ارزیابی منابع, امکانات و شرایط موجود, در نهایت, رهنمودها, راهکارها و پیشنهادهایی برای توسعه گردشگری در روددره کن ارائه شده که به بهبود هر چه بیشتر جذابیت محیطی برای استفاده کنندگان از این گونه فضاها کمک می کند.
علی رضا صادقی محمد رضا پور جعفر
به نظر می رسد امروزه قابلیت ذاتی ادراک بصری تا حدودی در شهروندان پژمرده شده است. چرا که عمل دیدن به معنای دریافت الگوهای ساختاری بامعناست، نه ثبت مکانیکی اجزا و عناصر. این امر هم به عدم آشنایی شهروندان با اصول ابتدایی ادراک بصری و هم به عدم وجود الگوهای ساختاری با معنا در محیط وابسته است. در واقع عدم وجود الگو های ساختاری با معنا و نظام بصری مشخص و در عین حال انعطاف پذیر و متناسب با زمینه در بسیاری از شهر ها، موجب بروز اغتشاشات بصری شده است. محصول این اغتشاشات بصری، پیچیدگی جهت یابی شهروندان در شهر های بزرگ است. تاثیر این اغتشاشات بر روح و روان شهروندان از یک سو و تاثیر آن بر عملکرد نامطلوب شهرها از سوی دیگر، سبب ساز گسست پیوند معنایی و رابطه شناختی- ادراکی بین شهر و ساکنین آن شده است. در این زمینه نگارنده بر این باور است که شناخت، ساماندهی و طراحی هدفمند محور های دید به سوی ارزش های بصری، به عنوان انگاره ای از منظر شهری، نقشی غیر قابل انکار در سازماندهی بصری و ارتقا کیفیت محیط و به تبع اینها هویت بخشی به محیط و ایجاد تصویر ذهنی مطلوب از آن در ذهن شهروندان دارد. از اینرو در این پایان نامه به تدقیق جایگاه محور دید در فرآیند بهبود کیفیت زندگی شهروندان، در مبانی نظری طراحی شهری و در تعامل میان انسان و محیط پرداخته شده و اصول جها نشمول حاکم بر طراحی هدفمند محور های دید و فرآیند و ضوابط عام طراحی شهری محورهای دید شاخص شهری ارائه شده است. همچنین با معرفی و تحلیل خیابان کریم خان زند، به عنوان یکی از عناصر عمده استخوان بندی اصلی شهر شیراز، اصول جهانشمول ارائه شده، در قالب راهکار های طراحی شهری محور دید کریم خان زند شیراز به کار گرفته شده است. در فرآیند پژوهش، این پایان نامه از روش های تحقیق توصیفی-تحلیلی، تطبیقی و موردی و شیوه های تحقیق مرور متون، منابع و اسناد تصویری، مشاهده و شبیه سازی بهره گرفته است.
میثم رهنما علی اکبر تقوایی
تا قبل از انقلاب صنعتی و رشد فزاینده شهرها، محلات شهری رشدی بطیء و تدریجی داشتند و ضـمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتاً ثابت ساکنین پاسخ می دادند. اما در عصر جدید به تبع افزایش جمعیت و رشد سریع شهرها، محلات شهری، فرصت نیافتنـد تا خود را با مقتضیات جدید محلات شهری وفق دهند. به همین علت، به دلیل بی پاسخ ماندن بسیاری از نیازهای ساکنین، بی سامانی ها و اختلالات زیادی بر این محلات حاکم گردید. بنابراین از جانب شهرسازان و متفکران اجتماعی مباحث جدیدی برای مقابله با این تحولات پیشنهاد شد که یکی از مباحث ، مبحث کیفیت زندگی شهری است . این رویکرد سعی در بررسی چند جانبه شاخصهای زندگی ساکنین ، با توجه به معیارها خاص آنها ، برای بهبود کیفیت زندگی آنها دارد . در این رساله با هدف ارتقا کیفیت زندگی ساکنین محله داوودیه و ارائه ی راهکارهای مناسب جهت ارتقای شرایط کیفی این محله ، سعی بر آن است که با شناخت مفهوم کیفیت زندگی شهری، بررسی و مطالعه ی ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی و نیز جوانب ، با روش توصیفی و تحلیلی شاخص های تأثیر گذار بر میزان کیفیت این محدوده شناسایی و به تدوین شاخص ها پرداخته شد ، تا با بهره گیری از آنها بتوان میزان رضایت مندی ساکنین را سنجید. پس از مشخص شدن شاخص ها و زیرشاخص ها و تدوین پرسشنامه ، اطلاعات به دست آمده از برداشت میدانی مورد تحلیل قرار گرفت و روابط بین متغیرها مشخص شد. همچنین میزان تأثیر هر متغیر نیز بر متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پاسخگویان از اکثر شاخصها تا حدودی راضی هستند و شاخصهایی مانند کیفیت مسکن و بهداشت از نظر میانگین وجه نظر ، رتبه بالایی داشته و در مقابل شاخصهای مذهب و مشارکت از نظر میانگین وجه نظر دارای رتبه پایینی هستند . بیشترین تاثیر را بروی کیفیت زندگی در محله داوودیه ، شاخص محیطی و بترتیب اجتماعی ، کالبدی – خدماتی و فرهنگی دارند . دیگر یافته های تحقیق نشان از تاثیر مثبت مدت سکونت بر شاخص تعلق مکانی ، و شاخص مشارکت بر کیفیت زندگی ساکنین دارد . ضریب رگرسیون (?) نشان داد که بین متغیر مشارکت و کیفیت زندگی رابطه مستقیم وجود دارد ، که میزان همبستگی میان این دو شاخص 411/0 است ، یعنی به ازای تغییر یک واحد انحراف معیار در میزان شاخص اجتماعی به شرط ثابت نگه داشتن سایر عوامل، 411/0 واحد انحراف معیار میزان کیفیت زندگی ساکنین در همان جهت تغییر ایجاد خواهد شد.
هدی افشاری علی اکبر تقوایی
طراحی ساختمان ها بر اساس اصول معماری همساز با اقلیم هر منطقه، علاوه بر ایجاد آسایش حرارتی در فضای داخلی ساختمان، سبب کاهش مصرف سوخت و مهم تر از آن سالم سازی محیط زیست خواهد شد. این امر در مناطقی همچون خرمشهر که یکی از گرم ترین و حادترین مناطق اقلیمی کشور بوده و دارای شرایط آب و هوایی بحرانی است، اهمیت دو چندان می یابد. نتایج تحقیقات نشان می دهد که در صورت عدم توجه به مسائل اقلیمی در طراحی ساختمان های این منطقه، استفاده از تأسیسات کنترل کننده فضاهای داخلی در اکثر مواقع سال ضرورت می یابد. در برخی موارد شرایط آب و هوایی این منطقه به گونه ای است که شرایط داخلی ساختمان های ناهماهنگ با اقلیم را حتی با استفاده از سیستم های مکانیکی و با صرف هزینه ای معقول، نمی توان در حد قابل قبول و رضایت بخشی تنظیم نمود. اما ساختمان های هماهنگ با اقلیم خرمشهر قادر خواهند بود در %82 از مواقع سال شرایط حرارتی فضاهای داخلی خود را به طور طبیعی در حد آسایش انسان تعدیل نمایند. در این ساختمانها تنها در %18 از مواقع سال استفاده از سیستم های مکانیکی جهت خنک کردن فضاهای داخلی ضروری است. در این اقلیم مشکل عمده خنک کردن فضاهای داخلی ساختمان در فصل گرم است و در زمستان با استفاده از انرژی خورشیدی و یا گاه وسایل حرارتی بسیار ساده، می توان این فضاها را در حد آسایش گرم نگه داشت. پژوهش حاضر در دو بخش تئوری و طراحی ارائه می شود. در بعد تئوری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که برای دستیابی به اصول طراحی اقلیمی به تحلیل و بررسی مسکن سنتی خرمشهر و همچنین نمونه های مجموعه های مسکونی در شهرهای با اقلیم مشابه پرداخته شده است. در بعد طراحی نیز از روش تحقیق میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده، به نحوی که ماحصل این تحقیقات تبیین فضاها و عملکردهای مورد نیاز کاربران (کارکنان کشتیرانی خرمشهر) و مطابقت آن با شرایط خاص روحی و روانی آنها خواهد بود. در پایان، طراحی حاصل انطباق احکام طراحی اقلیمی مسکن خرمشهر با نتایج نظرسنجی های صورت پذیرفته خواهد بود. نتایج حاصل از بررسی ها در دو بخش تئوری و طراحی نشان دهنده آن است که مکانیابی سایت پروژه در قسمت جنوبی رودخانه کارون و در محل تقاطع آن با اروندرود، علاوه بر پاسخ به نیاز روانی کاربران، این امکان را فراهم می سازد که از شرایط اقلیمی به نحو مطلوب بهره گرفته و از ورود عوامل آب و هوایی نامطلوب تا حد امکان جلوگیری به عمل آید. این امر با جهت گیری مناسب نسبت به بادهای غالب و جلوگیری از ورود باد نامطلوب به درون مجموعه و همچنین بهره گیری از رطوبت رودخانه در مواقع لازم صورت می گیرد. همچنین در طراحی اجزای مجموعه و جانمایی قطعات به گونه ای عمل شده که در عین دریافت تابش خورشید در مواقع سرد، از ورود تابش آفتاب در مواقع گرم جلوگیری به عمل آید.
هدا کاملی علی اکبر تقوایی
تحقیق حاضر کوشیده است به این پرسش اولیه پاسخ گوید که آیا دیدگاه ها و تعابیر عرفانی حاکم بر مثنوی معنوی می تواند در عرصه منظر قابلیت ظهور یافته و بر کاربر تاثیر گذار باشد؟ برای این منظور با تاکید بر تاثیر مفهوم در معماری، ابتدا به انواع راه های رسیدن به طراحی مفهومی در معماری پرداخته شده و در دو دسته کلی انتقال معنی به روش مستقیم و غیر مستقیم طبقه بندی گردیده است. روش غیر مستقیم شامل استفاده از نماد، استعاره، هندسه به دو شکل آشکار و نهان و استفاده از حواس کاربر برای نزدیکی بیشتر با مفهوم است. برای یافتن مفهوم مد نظر در طراحی به بررسی دیدگاه های مولوی در مورد نماد، نشانه، رمز، مثل، صورت و معنی و مراتب کمال پرداخته شده است. آب، گیاه، نور، حواس، به عنوان عوامل طبیعت و ابزار طراحی نیز از نظر مولوی بررسی شده، نتایج به دست آمده در سه حیطه طراحی جای گرفته است. از حیطه اول طراحی تا حیطه سوم کم کم به روش طراحی غیر مستقیم و از تصویر سازی مستقیم به سمت استفاده از نماد و در نهایت استفاده از حواس کاربر برای انتقال معنی استفاده شده است. مواد تحقیق آثار جلال الدین محمد بلخی با تاکید بر مثنوی معنوی بوده و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. (تحلیل محتوا و استنتاج از اشعار مثنوی)
آرزو قربانی نیا مجتبی رفیعیان
با توجه به تغییراتی که پس از جنگ جهانی دوم در بافت روزمره بسیاری از کشورها اتفاق افتاد، مفهوم زندگی شبانه و اقتصاد شبانه شکل گرفت. این مفاهیم به عنوان راهکار جدیدی برای باز زنده سازی و خلق مراکز شهری ایمن تر مطرح شدند.زندگی شبانه یک نمود برجسته از ارتباط پیچیده،پویا و فزاینده ای است که بین اجزاء اقتصاد،جامعه و فرهنگ وجود دارد. در حال حاضر بیشتر مراکز شهری موفق نه فقط طیفی از مسکونی، تجاری ( ازجمله تفریحی ) و خرده فروشی را فراهم می کنند بلکه فرهنگ های محلی و هنرهای پر بار را پرورش می دهند . بعلاوه مکان هایی برای فعالیت در 24 ساعت شبانه روز ، 7 روز هفته و 12 ماه سال هستند. از طرفی از آنجایی که در کشورهایی ازجمله کشور ما بخش قابل توجهی از روز صرف کارکردن جهت حل مشکلات اقتصادی میشود ودر برخی موارد این زمان تقریباً تمامی روز را دربرمیگیرد، به ناچار ساعات شب جزءلاینفک اوقات آزاد شهروندان میشود. وقتی در طول روز اغلب شهروندان به دلیل دشواریهای اقتصادی مجال ورزش و تفریح و... را پیدا نمیکنند شب ها بهترین فرصت برای شهروندانی است که دوست دارند کمتر استراحت کنند و به گشت وگذار در شهر بپردازند،به همین جهت لزوم احیاء فضاهای شهری در شب بیش از پیش بر ما آشکار گشته واهمیت وجود فضایی پویا وزنده درشب جهت ایجاد بستری مناسب برای فعالیت شهروندان درک میشود. در پژوهش حاضر، بنا بر ماهیت موضوع، از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توامان استفاده شده است.در بخش دیدگاه های نظری و مروری بر مطالعات پیشین، روش توصیفی بکار گرفته شده است. در مرحله بعد،جهت دستیابی به روابط علی و شناخت همبستگی و روابط بین متغیرها و شاخص ها، از روش تحلیلی استفاده شده است .در این مرحله، ابتدا داده های مورد نیاز با استفاده از روش مطالعاتی پیمایشی و از طریق تکنیک پرسشنامه، از جامعه آماری منتخب جمع آوری شده، پس از دسته بندی و استخراج، با استفاده از روش های معمول آماری ، مورد سنجش و تحلیل دقیق علمی قرار گرفتند. در نهایت پس از انجام تحلیل های آماری نتایج نشان داد که بین شاخص های تعریف شده برای زندگی شبانه از جمله احساس امنیت، دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی، نظافت و پاکیزگی، تنوع فعالیت ها و جذاب و هیجان انگیز بودن آنها، کاربری های وضع موجود، زیبایی و جذابیت یک فضای شهری، داشتن حق انتخاب، افزایش ساعت عملکرد فعالیت ها، امکان تجمع گروهی، باورهاو اعتقادات فرهنگی و مذهبی جامعه، سطح آگاهی و سواد مردم ،امکان قابلیت پیاده روی در یک فضای شهری و میزان تمایل مردم برای استفاده از فعالیت های شبانه، رابطه ای مثبت و خطی وجود دارد و دو فرضیه تحقیق با احتمال 0.99 اثبات شدند.
نازنین کارگشا محمد رضا پورجعفر
در این آشفتگی موجود در شهر سازی ایران، محور شاخص به عنوان یک عامل اساسی هویت بخش می تواند تغییری عمده در سیمای ذهنی شهر ایجاد کند. ابتدائی ترین اصل طراحی شهری در این زمینه تعریف ابتدا و انتهای محور به وسیله عناصر یا ساختمان های شاخص است. به عبارت دیگر وجود عنصری که به عنوان نماد و شاخصه شهر در ذهن شهروندان جای گرفته باشد، سرعت مکانیابی و طراحی محور را افزایش می دهد. مطلب مهم دیگر در این زمینه عمومی بودن و برگزاری مراسم ملی و عمومی و همچنین بستر تاریخی طراحی است. در تهران یکی از خیابان هایی که پتانسیل تبدیل به یک محور شاخص را داراست، خیابان آزادی است. برج آزادی به عنوان مهمترین نشانه شهری تهران شاخص ترین عنصر این محور است. تاثیر برج آزادی به عنوان یکی از نمادهای اساسی شهر تهران به گونه ای است که عمده مراسم ملی و حکومتی در این محور برگزار می گردد. نزدیکی برج آزادی به فرودگاه مهرآّباد و همچنین حفظ روحیه معماری ایران در معماری برج آزادی میتواند آن را به عنوان دروازه تهران مطرح کند . با توجه به سابقه کهن آیین ها و مراسم در کشور ما و برگزاری مراسم مختلف که نشان از پیروزی و رشادت مردم در سال های اخیر دارد ، طراحی و ساماندهی محور آزادی به عنوان مسیر تأثیر گذار در تاریخ ملت ایران می تواند در راستای ارتقای کیفی این مراسم و ابراز فرهنگ و هویت ملت ایران راه گشا باشد.
مسلم اسماعیلی شاهرخت علی اکبر تقوایی
پدافند غیر عامل از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر در طرح های جامع شهری این موضوع شامل ضوابط مشخص در مورد مکان یابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها می باشد که می تواند برای هر شهری(نه صرفا شهری که مورد مطالعه است)، استفاده شود. این پژوهش با ارائه روشی جدید که در آن شهر و عناصر شهری تاثیر گذار در موضوع پدافند غیر عامل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، به دنبال کاهش خسارات احتمالی حاصل از حملات نظامی در شهرها می باشد. بیرجند یکی از شهرهای مرزی کشور است که به علت موقعیت آن به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی و استقرار مراکز مدیریتی و فرماندهی در آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بمنظور شناخت عناصر آسیب پذیر با رویکرد پدافند غیر عامل دراین شهر، با توجه به مطالعات پیشین در این زمینه از روش دلفی استفاده گردید. بر این اساس فهرستی بیست گانه از عناصر آسیب پذیر تهیه و با روش تحلیل سلسله مراتبی(ahp)، ارزش گذاری و با استفاده از نرم افزار gis و روش درون یابی تراکمی، پهنه بندی آسیب پذیری شهر بر اساس این عناصر تهیه شد. علاوه بر عناصر آسیب پذیر، شاخص های شهری تاثیرگذار در این موضوع نظیر تراکم های جمعیتی و ریزدانگی قطعات نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارائه گردید. پهنه های حاصل در نهایت با یکدیگر تلفیق شده و پهنه بندی آسیب پذیری شهر بیرجند با رویکرد پدافند غیر عامل تهیه شد. در پایان با توجه به تحلیل های صورت گرفته در مورد هر یک از عناصر شهری، راهکارهای لازم به منظور کاهش خسارات ناشی از حملات نظامی ارائه گردید.
حسن سلمانی علی اکبر تقوایی
رشد سریع شهرها در چند دهه اخیر، شکل گیری بافت های نامناسب و خودرو را به همراه داشته است. بعلاوه بافت های قدیمی در شهر ها رو به فرسوده شدن رفته اند و این مکان ها از لحاظ کیفیت زندگی دچار افول شدید شده اند. لذا برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت زندگی در این بافت ها اجتناب ناپذیر است. کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی است که تاثیرات به سزایی بر زندگی ساکنان یک محدوده سکونتی دارد و مهمترین این تاثیرات، رضایتمندی از سکونت در این بافت ها است. بنابراین همان طور که مشخص است، در برنامه ریزی برای این بافت ها شناسایی معیارهای موثر بر رضایتمندی ساکنان آن ها و نحوه تاثیر گذاری این معیارها بر یکدیگر از اولویت برخوردار است، که هدف این پژوهش مشخص نمودن همین امر است. روش تحقیق در این پایان نامه با توجه به مساله مورد پژوهش، روش تحقیق علّی و همبستگی می باشد. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل رگرسیون چند مرتبه ای (hmr)خواهد بود معیارها بر اساس هدف مطالعه مرتبط با کیفیت زندگی در محیط های سکونتی با مرور مدل ها و معیارهای دیگر مطالعات انتخاب خواهد شد. نحوه سازمان دهی معیارها در این مطالعه به صورت بالا به پایین می باشد و برای هر معیار کلان تر، معیارهای فرعی آورده شده اند و این معیار ها، ملاک پرسش از مردم می باشند. در مرحله تحلیل معیارها، معیارهای آخرین رده نسبت به هم رگرسیون گرفته می شوند و همبستگی بین معیارها گرفته شده تا میزان تاثیرگذاری آنها بر هم مشخص گردید بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، میزان کیفیت زندگی ذهنی (رضایتمندی) برابر 77/2 شده است. رضایتمندی از محله و مسکن به ترتیب برابر 27/2 و 27/3 می باشد که ضریب بتای نشان دهنده اهمیت رضایتمندی مسکن برابر 679/0 و ضریب بتای نشان دهنده اهمیت رضایتمندی محله برابر 312 /0 می باشد. براساس نتایج حاصل در مورد کیفیت زندگی عینی، در محدوده کیفیت زندگی عینی برابر 82/2 شده است. کیفیت زندگی(عینی- ذهنی) در محدوده مورد مطالعه برابر 80/2 شده است.
ماهان جاوید محمد رضا بمانیان
بحث درباره هر موضوعی و تفکر درباره چگونگی ایجاد آن در صورتی مفید فایده و ضروری به نظر می رسد که حاصل آن به پر نمودن خلائی سوق پیدا نماید. این مسئله در رابطه با تمامی مباحث مربوط به معماری و معماری منظر نیز حاکم است. پروژه طراحی پارک چیدمان بر اساس مبانی معماری منظر مدرن این خصوصیت را در تمامی ابعاد خود داراست. از طرفی وجود فضایی در ارتباط با به نمایش گذاشتن آثار هنرمندان چیدمان و در ادامه ترکیب این فضا با یک فضای جمعی مانند یک پارک موضوعی است که کمبود آن در ایران و یا به عبارتی در بسیاری از کشورها کاملا به چشم می خورد. از طرف دیگر طراحی این فضا توسط معیارهای معماری منظر مدرن با توجه به نایاب بودن منابع مطالعاتی در رابطه با مبانی منظر مدرن و مطالعه، بازنگری و مطرح نمودن برخی از این اصول و استفاده از تفکرات مکتب های جدید وارد شده به معماری و معماری منظرخود می تواند از جهاتی دیگر پر کننده برخی کمبود ها در رابطه با طراحی معماری منظر در کشورمان باشد. در این مسیر سعی می گردد تمامی مسائل مربوط به طراحی این مجموعه با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در پنج بخش:تعریف موضوع، شناخت مفاهیم واصول، بررسی نمونه های مشابه، شناخت بستر طرح و اصول طراحی مجموعه گنجانده شود و در نهایت با طراحی مناسب و منطقی مجموعه بتوان کلیت مناسبی از تحقیق و طراحی مناسب در برخورد با این موضوع را برای دوستداران معماری منظر مهیا ساخت.
عادل محمودی مجتبی رفیعیان
یکی از اهداف اولیه و اصلی فرآیند برنامه ریزی شهری، حفظ و بهبود کیفیت محیط شهری و به تبع آن ارتقای کیفیت زندگی است. مفاهیم کیفیت محیط و کیفیت زندگی که در واقع کنشی علیه توسعه ی یک بعدی اقتصادی در سطح ملی و توسعه ی صرفاً کالبدی در مقیاس شهری است، تلاشی در جهت دستیابی به معیارهای کیفی در عرصه ی برنامه ریزی شهری است. بنابر این ضرورت شناخت وضعیت موجود کیفیت زندگی شهری و سنجش و ارزیابی آن به یکی از مهم ترین جنبه های مطالعاتی در مباحث برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. کیفیت زندگی شهری، از واژه هایی است که تعریف مشخص و یکسانی ندارد؛ اگرچه مردم به صورت غریزی معنای آن را به راحتی درک می کنند، اما این مفهوم برای آن ها یکسان نیست. به همین دلیل اندازه گیری آن مستلزم تعریفی جامع و مشخص است تا بتوان ابعاد مختلف آن را به صورت شفاف مورد بررسی قرار داد. بنابراین باید شاخص ها و معیارهای سنجش کیفیت زندگی افراد تعیین گردند. لذا در این تحقیق، شاخص ها و معیارهای اصلی تعریف کیفیت زندگی از متون مختلف استخراج گردید و در قالب پرسش نامه، کیفیت زندگی ساکنین دو محله خانی آباد و شوش (منطقه 12 تهران) که هر دو شامل بخش گسترده ای بافت فرسوده هستند، با استفاده از مدل تحلیل عاملی تاییدی (cfa) سنجش و با یکدیگر مقایسه و سهم تاثیرگذاری هر شاخص بر روی کیفیت زندگی ساکنین این محلات مشخص گردید. در این تحقیق مشخص گردید تنها ابعاد و ویژگی های فیزیکی و کالبدی محیط بر روی کیفیت زندگی تاثیرگذار نیستند بلکه ابعاد ذهنی و شاخص های اجتماعی و فرهنگی نیز نقش عمده ای بر روی کیفیت زندگی ساکنین محلات به ویژه محلات فرسوده دارند.
اعظم حسینی جهانشاه پاکزاد
حضور انسان در فضای شهری مستلزم بستری مناسب جهت پاسخگویی به نیازهای اوست. فضا و ویژگی های آن نقشی موثر در میزان این حضور و استفاده ایفا می کند چنانچه فضاهای شهری به عنوان عرصه ای برای تبلور زندگی جمعی، نقش مهمی در تعیین هویت شهر و آفرینش تعاملات انسانی، تقویت و تداعی خاطرات و ایجاد تعلق خاطر برای نسل های آینده دارند. ارتقا کیفیت فضای شهری، میزان حضور و استفاده از فضا و برقراری تعامل با محیط را افزایش داده و بستری برای مشارکت فعال وی فراهم می کند. در این راستا سعی بر این است با استفاد از روش های تحلیلی و توصیفی، با تکیه بر آرا صاحبنظران، با نگاهی به گذشته ایران باستان و اسلام-و اینکه انسان همواره در آیین های مختلف جایگاه ویژه ای می یابد-. همچنین توجه به نقش فضا و تحلیل ارتباط دوسویه محیط و رفتار ارتباط تنگاتنگ و پیچیده الگوهای رفتاری و ویژگی های محیط تبیین شود و از این طریق راهنمایی جهت طراحی فضا مبتنی بر رفتار تهیه شود.در این میان دستاویزی با نام طراحی شهری می تواند یاری گر شهرها برای خلق فضایی پاسخگو و انسانی باشد. طراحی شهری با ابزار، اصول و احکامی که از طریق توجه به الگوهای رفتاری شهروندان وضع می کند بستری مناسب برای حضور انسان در صحنه فضای شهری فراهم می کند تا نه تنها به نیازهای ضروری وی پاسخ دهد بلکه برآورد کننده نیازهای عالی انسانی و ایجاد لذت از تعالی در وی گردد. واژگان کلیدی: رفتار، فضای شهری، طراحی شهری رفتارگرا ، ادراک محیطی.
مرضیه نورانی محمدرضا بمانیان
باغ و متعلقات آن گسترده ترین مقوله شعر پارسی است. چنین مجموعه های، آمیخته از رنگ و عطر، می-تواند پرجاذبه ترین عینیّت برای شاعر باشد. بر این مبناست که شعر پارسی، از جهتی، با وصف باغ آغاز می شود باغ و اجزای آن بر اندیشه و احساس شاعر اثر می گذارد و از آمیزش این طبیعت بیرونی با طبیعت درونی شاعر، سروده هایی پدید میآید که هم مجسم کننده زیباییهای باغ است و هم نماینده احساس زیبا شناختی سراینده. باغ موزه شعر پارسی باغی است که بر پایه اصالت و احساس طرح ریزی شده است. در این باغ، شعر و باغ ایرانی عناصر تأثیرگذار بر طراحی بوده است. هدف از طراحی این باغ تجلی اشعار غنی پارسی در کالبد منظری است که بستر انس شهروندان و گردشگران را با این گنجینه ملی فراهم آورده و نقشی قابل تحسین در زمینه پاسبانی از هویت ملی ایفا کند. در این پژوهش ـ "طراحی باغ موزه شعر و ادب پارسی با محوریت داستان هفت شهر عشق عطار" ـ هدف اصلی ایجاد فضای معماری در جهت فراهم آوردن بستر برای معرفی الگوهای شعر و شاعری در نیشابور است و همچنین بهره گیری از داستان هفت شهر عشق عطار در طراحی باغ موزه شعر پارسی در جهت باز زنده سازی اشعار کهن پارسی با معرفی هر چه بیشتر شاعران با استفاده از عناصر معماری و معماری منظر می باشد. لذا در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر سوالات به وجود آمده این است که آیا می توان در قالب فضاهای معماری به معرفی و بسط اندیشه های شاعران پرداخت ؟ و همچنین مفاهیم شعر و شاعری را چگونه می توان با گونه های مختلف فضاهای معماری ترکیب کرد؟ در جهت دستیابی به اهداف و پاسخگویی به سوالات مذکور روش تحقیق انتخابی، روش توصیفی ـ تحلیلی است و ابزارهای گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی است. برای دستیابی به فضاها باید آثار مشاهیر ادبی مورد بررسی قرار می گرفت، پس از بررسی آثار مشاهیر، عطار نیشابوری به عنوان سمبل عشق انتخاب شده. و سپس آثار عطار مطالعه و داستان هفت شهر عشق عطار به عنوان ایده انتخاب شد. پس از این برنامه ریزی فیزیکی نمونه های موردی هم در این مطالعات راهبردهایی برای طراحی ارائه دادند. این نمونه ها شامل سه نمونه داخلی و چهار نمونه خارجی می باشد. در پایان، این برنامه ریزی فیزیکی به طرحی در بستر محوطه بین آرامگاه عطار و خیام در نیشابور تبدیل شد که شامل هفت پردیسان که هر یک بیانگر هفت مرحله عنوان شده در داستان هفت شهر عشق عطار است. در این طرح به نحوه ترکیبات سخت و نرم، پوشش و گونه گیاهی با توجه به حس فضایی هر پردیسان توجه شده است.
فواد فیضی محمدرضا بمانیان
سالمندان ذخایر باارزش فرهنگی هر جامعه هستند. این افراد با توجه به آغاز مرحله حساس پیری در دوران زندگی خود دارای ویژگی های خاص جسمانی، روانی و اجتماعی هستند که شیوه زندگی آنان را دچار تغییرات اساسی می کند. پاسخگوئی به نیازهای این قشر از جامعه نیازمند شناخت روحیات آنان و همچنین بررسی جنبه های مختلف زندگی اجتماعی در سنین پیری است . با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در کشور تامین امکانات رفاهی و خدم اتی در شهرها بویژه جهت ترغیب انجام فعالیت و اعطای مسئولیت اجتماعی نقش بسزائی در افزایش امید به زندگی این افراد دارد. پارک های شهری به عنوان فضاهای که اکثر افراد سالمند اوقات فراغت خود در طول روز در آنها سپری می کنند؛ نقش مهمی در ارتقاء سلامت روانی و جسمانی سالمندان دارد. از جمله اهداف سالمندان از مراجعه به پارک های شهری انجام فعالیت های سبک ورزشی مانند پیاده روی و ورزش های صبحگاهی، دیدار دوستان و گفتگو با آنان و برقراری ارتباط با دیگر افراد جامعه می باشد . در این رابطه مناسب سازی فضاهای شهری با توجه به خصوصیات فیزیکی، روحی و اجتماعی افراد سالمند نیاز محیط های شهری امروز است. تحقیق حاضر به دنبال دستیابی به اصول طراحی پارک سالمندان با رویکرد ترغیب فعالیت اجتماعی در سنین پیری است . بدین منظور با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعه منابع فارسی و غیر فارسی در زمینه طراحی فضای سبز شهری و همچنین شرایط جسمی و روانی سالمندان، نقش پارک های شهری در ارتقاء سلامت روانی سالمندان مورد بررسی قرار گرفته است. با شناخت نیازمندی های انسان در سنین پیری، اصولی که باید در پارک سالمندان رعایت گردد و همچنین عوامل زمینه ساز ترغیب فعالیت اجتماعی در پارک سالمندان سعی بر آن است که شناخت دقیقی نسبت به تاثیر پارک های شهری بر قشر سالمند جامعه صورت گیرد. کارگاه های آموزشی، برگزاری نمایشگاه از کارهای هنری سالمندان، سپردن بخشی از مدیریت پارک به سالمندان و کمک گرفتن از این اشخاص جهت اداره امور باغبانی و منظر، تامین مکانهای تجمع جهت انجام خاطره گوئی جمعی سالمندان بعنوان فعالیت نشاط آور دوران پیری و همچنین تامین فضاهای لازم ورزشی و مسیرهای پیاده روی مناسب از جمله مواردی است که سالمندان را به حضور بیشتر در پارک ها ترغیب می نماید. در پایان بر اساس اصول منتج از مطالعات صورت گرفته تلاش شده است که پارکی مناسب برای افراد مسن در شهر سنندج طراحی گردد که بوسیله آن بتوان سالمندان را جهت ارتقاء سلامت روانی کمک کرد و زمینه حضور آنان در عرصه اجتماعی فراهم کرد.
حوریه تقی دخت هاشم داداش پور
چکیده رویکرد سیستم نوآوری منطقه ای، مفهوم جدیدی است که از دهه 1990 و در پی تکامل رویکردها و نظریه های توسعه درون منطقه ای شکل گرفته است و در برگیرنده سیستمی است که در آن بنگاه ها با بازیگران منطقه ای تعامل داشته و در نتیجه روابط درهم تنیده اجتماعی و همجواری فضایی با عناصر منطقه ای به یادگیری تعاملی و نوآوری دست می یابند و در پی ارتقاء ظرفیت های نوآوری بنگاه ها، با باقی ماندن در عرصه رقابت منطقه ای به پویایی توسعه درون منطقه ای یاری می رسانند. عناصر اصلی این سیستم عبارتند از: بنگاه ها، سازمانهای و نهادها و بنیان دانش و سازوکارهای تشکیل دهنده نوآوری را می توان در یادگیری تعاملی، نوآوری، شبکه بندی و همجواری و تعامل با بازیگران منطقه ای دانست. مطالعات جهانی نشان می دهد که نوآوری و شبکه بندی از ابزارهای کلیدی سیستم های نوآوری منطقه ای و توسعه درون منطقه ای می باشند. این رساله سعی در پاسخ به سوالاتی نظیر، نقش ویژگی های عمومی بنگاه ها، شبکه بندی و تعامل با بازیگران منطقه ای در ارتقاء ظرفیت های نوآوری بنگاه های منطقه کلان شهری تبریز دارد. برای نیل به این هدف به روش اسنادی به مطالعه مبانی نظری و رویکردهای مطرح در این زمینه پرداخته شده است و به منظور مطالعه نمونه موردی از روش پیمایش و مصاحبه مستقیم استفاده گشته و برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری طبقه بندی شده سیستماتیک استفاده شده است. بعد از پرکردن پرسشنامه و مستندسازی داده ها در محیط نرم افزار spss ویرایش 17، با بکارگیری روش های آماری مناسب به تحلیل یافته پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ویژگی های عمومی بنگاه ها به ویژه نسبت نیروی کار ماهر به کل نیروی کار، اندازه بنگاه ها و میزان هزینه های تحقیقاتی به ترتیب در ارتقاء ظرفیت های نوآوری بنگاه ها موثر می باشند. هر چه میزان این شاخص های درون بنگاهی افزایش یابد؛ شدت شبکه بندی و ظرفیت های یادگیری و نوآوری نیز ارتقاء می یابد. شدت شبکه بندی درون منطقه ای در یادگیری تعاملی و در نتیجه نوآوری بنگاه ها تاثیر به سزایی دارد و همجواری با شبکه مشتریان و تامین کنندگان از عوامل مهم در ارتقاء ظرفیت های نوآوری بنگاه های منطقه می باشد. اما محیط نهادی و منابع حمایت کننده دانش همچون دانشگاه ها و موسسه های تحقیقاتی تاثیر چندانی در افزایش نوآوری بنگاه ها ندارند و همچنین در کنار شبکه بندی درون منطقه ای، تعامل با شبکه های ملی و جهانی نیز در دستیابی بنگاه ها به یادگیری جمعی و نوآوری موثر می باشند.
اعظم میرنسل بناب علی اکبر تقوایی
عناصر اربعه به عنوان ماده ی آفرینش دنیای مادی، تا کنون بصورت منسجم مورد بررسی قرار نگرفته اند و بخشی از تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است مربوط به بررسی تک تک این عناصر بوده و نقش هر کدام بصورت جداگانه در عرصه ی معماری بررسی شده است. توجه به بن مایه های اعتقادی ایرانیان و اهمیتی که برای عناصر اربعه قایل بوده اند یکی از مهم ترین اهدافی بوده که در این پایان نامه به دنبال تحقق آن هستیم. نیز تاثیر اندیشه و فلسفه ی اسلامی در اتحاد عناصر اربعه و ارتباط متقابل آنها با هم از مهم ترین مواردی است که مورد تحلیل قرار گرفته است و به این ترتیب به دنبال دستیابی به ساختار فکری و فلسفی منسجمی بوده ایم که از طریق آن بتوان وجود این عناصر و ارتباط آنها باهم را در کالبد معماری توجیه نمود. روش انتخابی پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوا، با استفاده از تدابیر تحلیلی ـ توصیفی بوده است و تلاش بر این است که عمق اندیشه و محتوای اثر شناسایی گردد.گرامی داشت عناصر اربعه و حضور آنها در معماری علاوه بر نقش عملکردی (هماهنگ بودن با وضعیت اقلیمی ایران) مبتنی بر سازوکاری فلسفی نیز بوده است، از این رو مراجعه به منابع فلسفه ی اسلامی ضروری و لازم بوده است. وحدت، عنصر نظم دهنده و مشترک هنر اسلامی و هنرهای سنتی است. و معماری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین وحدت نه تنها در ساختار کلی تجلی پیدا می کند بلکه در تک تک اجزا نیز خود را بروز می دهد و نیت آفریننده خود را منعکس می کند. بنابراین هنرمندـ معمار به مثابه عالم صغیر در برابر طبیعت به مثابه ی عالم کبیر به آفرینش هنری دست می زند که تجلی عالم کبیر است در بعدی کوچکتر و با طرز نگرشی وحدت گرا.
شیوا خرمگاه علی اکبر تقوایی
پارک های شهری یکی از مهمترین فضاهای عمومی شهر هستند که بستر تعاملات و مراودات اجتماعی شهروندان می باشند. این فضاهای شهری می بایست به نیازهای گروه های سنی، جنسی و اقشار مختلف، پاسخگو باشند. امروزه کیفیت محیطی فضاهای عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است. عدم توجه به معیارهای کیفیت محیطی در پارک های شهری، منجر به کاهش سرزندگی آنها و عدم استفاده ی شهروندان می گردد. بنابراین ارزیابی کیفیت محیطی پارک های شهری با توجه به معیار رضایتمندی شهروندان امری ضروری می نماید. پارک گفتگو از جمله پارک های شهری تهران می باشد که تعداد زیادی از شهروندان را به خود جلب می نماید، لذا نظر به استقبال گسترده ی مردم از این پارک و همچنین در راستای ارتقای کیفیت محیطی آن، تحقیق حاضر با هدف سنجش کیفیت محیطی پارک گفتگو با توجه به رضایتمندی شهروندان شکل گرفت. پس از مطالعه ی متون نظری و شناخت عرصه ی پژوهش، شاخص های موثر بر کیفیت محیطی پارک گفتگو انتخاب گردیده و مدل نظری سنجش کیفیت که مدلی سلسله مراتبی می باشد تشکیل گردید. برای هرکدام از شاخص ها، چندین سوال در قالب پرسشنامه طراحی شده و در نهایت کیفیت محیطی پارک گفتگو در چهار سطح و یازده شاخص مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری مانند آزمونt تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس یکطرفه و نرم افزار آماری spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده از آزمونt تک نمونه ای نشان می دهد که کیفیت محیطی پارک گفتگو در حد متوسطی می-باشد. تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که از بین شاخص های سازنده ی کیفیت محیط، شاخص فرهنگی – اجتماعی رتبه ی اول، شاخص زیست محیطی رتبه ی دوم و شاخص کالبدی – عملکردی رتبه ی سوم را در تأثیرگذاری بر کیفیت محیطی پارک گفتگو به خود اختصاص داده اند. تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان می دهد که از بین ویژگی های فردی، تنها سطح تحصیلات و محل سکونت بر رضایتمندی شهروندان موثر می باشد
سپیده مهدوی محمدرضا بمانیان
دگرگونیهای پرشتاب سالهای آغازین قرن بیستم موجب دگرگونی بسیاری از چهره های زندگی گردید و چنان شد که فرهنگ پویا و بالنده جامعه از رشد باز ماند و عدم بهره گیری از فرهنگ جامعه به عنوان منبع اصول و ارزشهای شکل گیری شهر سبب ایجاد کالبدهای نارسا و نابهنجار گردید. در این حین شهرها به شکل نسنجیده ای گسترش یافتند و در این میان ورودی شهر نیز در شهرهای پدید آمده به مفهومی ناشناخته و فراموش شده تبدیل شد. امروزه ورودی شهرها فضاهای مسئله دار و فراموش شده ای هستند که دست به گریبان مشکلات و نابسامانی های متعدد و متنوعی می باشند و در اکثر موارد فاقد حداقل مطلوبیت فضایی لازم اند. از این رو بازخوانی مجدد الگوهای طراحی ورودی شهر با بهره گیری از فرهنگ به عنوان مولد ارزشهای شکل دهنده محیط از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آن جا که منظر ورودی شهر، نقش عمده ای را در هویت بخشی به شهر و نمایش فرهنگ شهر و ساکنینش بر عهده دارد، تحلیل و بررسی در زمینه چگونگی بهبود کیفیات منظر ورودی شهر با بهره گیری از فرهنگ به عنوان منبع اصول و ارزشهای شکل دهنده محیط، اصلی ترین هدف این رساله محسوب می شود که در راستای آن، سوالاتی به شرح زیر قابل طرح خواهد بود؛ اصول و معیارهای طراحی منظر ورودی شهر با رویکرد فرهنگی چیست؟ چگونه می توان در منظر ورودی شهر جلوه های فرهنگی- هویتی و بومی را با گروه های انسانی و اجتماعی در هم آمیخت؟ رویکرد کلی در این تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که در جهت دستیابی به آن از مصالح فرهنگی، سنتی و تجارب بین المللی سود برده شده است تا بتواند الگوهایی را متناسب با وضع موجود و همتراز با تفکرات و نیازمندیهای انسان در شهر مدرن با دیدی واقع گرایانه به تحولات مدنی عصر حاضر ارائه نماید. به همین منظور با تجزیه و تحلیل کمی و کیفی اطلاعات به بررسی نمونه های قدیم و جدید موفق در طراحی منظر ورودی شهر پرداخته شد و در ادامه با برداشتهای میدانی اطلاعات کالبدی مورد نیاز جمع آوری گردید. دستاوردهای حاصله از مطالعات صورت گرفته نشان دهنده آنست که با بهره گیری از عناصر هویتی، کهن و بومی در طراحی منظر ورودی شهر می توان به خلق فضای مطلوب دست یافت، و همچنین با توجه به ویژگیهای منظر ورودی شهر، بهره گیری از رویکرد فرهنگی در طراحی آن می تواند ارتباط مطلوبی بین منظر ورودی شهر و گروه های انسانی ایجاد نماید.
بهاره مدنی مجتبی رفیعیان
تحولات قرن اخیر، تغییراتی در مفاهیم شهری، گسترش فیزیکی شهرها، رشد جمعیت و افزایش مسائل و مشکلات شهری در پی داشته است. این تحولات منجر به شکل گیری و رشد مقوله برنامه ریزی شهری بوده و این رشته در سیری تکاملی سعی داشته با بهره گیری از ابزارهایی از جمله برنامه ریزی توسعه شهر در قالب محلات از پیش طراحی شده به بهبود کیفی محیط زندگی شهروندان بپردازد. در این مسیر، نگرش های حاکم از روش های کالبدی به مسائل اجتماعی نظیر برنامه ریزی اجتماعات محلی معطوف شده اند که به معنای تفکر سیستماتیک در زمینه محلات و استفاده از ظرفیت های موجود محلات در توسعه آن ها بوده و بر بهره گیری از ظرفیت های موجود محلات در توسعه آن ها تاکید می ورزد. پژوهش حاضر به اهداف ارزیابی توسعه اجتماع محلی در محلات از پیش اندیشیده، شناخت ارزش-های موجود در نظام توسعه محله ای ایران جهت سیاست گذاری های آتی و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقاء مطلوبیت این محلات پرداخته است. در این مسیر پس از بررسی ادبیات نظری موضوع و انتخاب معیارهایی متناسب، با استفاده از روش های آماری (رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)، هر یک از معیارهای موثر بر توسعه اجتماع محلی نارمک سنجش و به علاوه معیارهای کالبدی در آن ارزیابی گشته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارهای دموکراسی قوی و فرهنگ و همزیستی بیشترین تاثیر را بر توسعه اجتماع محلی در نارمک داشته و در مراحل بعدی به ترتیب اطلاعات و ارتباطات، آموزش و بهزیستی و سلامت قرار می گیرند. 37 درصد از تغییرات متغیر توسعه اجتماع محلی در این تحقیق تبیین شده و ضریب عدم تعیین برابر با0.628 نشان دهنده تبیین متغیر توسعه اجتماع محلی نارمک متوسط رو به پایین است. همچنین بررسی معیارهای کالبدی شامل خیابان های اصلی، شبکه سبز، درجات تراکم، اختلاط کاربری ها و تسهیم فضا و انرژی نشان می دهد که به غیر از مورد آخر، سایر موارد در نارمک محقق شده اند.
نرگس قانع عزابادی هاشم داداش پور
در بسیاری از شهرهای ایران، به ویژه شهر یزد، رشد فیزیکی بسیار سریع تر از رشد جمعیت و نیاز واقعی شهر بوده و شهر دچار گسترش افقی بی رویه شده است. در روند توسعه پراکنده و بی رویه شهر بخش مهمی از اراضی شهری با پتانسیل توسعه، به صورت بلااستفاده رها شده اند و پیامدهای منفی را به دنبال داشته اند. آنچه در این پژوهش به طور ویژه مورد توجه است، مالکیت وقفی بخشی از اراضی بازمانده از توسعه شهری می باشد. اراضی وقفی بخشی از اراضی شهر یزد (7 درصد) را به خود اختصاص می دهند و بسیاری از این اراضی (حدود 50 درصد) در داخل محدوده شهر و در دل بافت های شهری واقع شده اند اما فاقد کاربری مناسب شهری می باشند و یا پویایی و کارایی لازم را ندارند. ناحیه 3 منطقه 2 شهر یزد، بخشی از شهر است که سهم زیادی از اراضی وقفی شهر در این ناحیه واقع شده اند و حدود 28 درصد اراضی این ناحیه وقفی می باشند. این در حالی است، که این اراضی (تقریباً 18 درصد) علیرغم موقعیت مناسب ناحیه در شهر، کاربری شهری مناسبی ندارند. هدف اصلی این پژوهش سنجش ظرفیت توسعه اراضی وقفی ناحیه 3 منطقه 2 شهر یزد است. که در این راستا، از روش"توصیفی- تحلیلی" استفاده می شود. روش توصیفی برای بیان اطلاعات مرتبط با ادبیات موضوع و نیز شناخت محدوده مطالعاتی استفاده می شود. روش تحلیلی نیز، جهت تبیین روابط بین مولفه های مختلف مورد استفاده می باشد. به دلیل نیاز به تهیه لایه های اطلاعاتی gis از شاخص های مکان پایه و رسیدن به نقشه ای نهایی برای تعیین نواحی و پهنه های دارای اولویت توسعه از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) برای وزن دهی به شاخص های پژوهش بهره گرفته می شود. لازم به ذکر است، وزن دهی و تعیین اهمیت معیار و شاخص ها، با استفاده از 30 عدد پرسشنامه تکمیل شده توسط متخصصین و به وسیله برنامه expert choice محاسبه می شوند. نتایج یافته ها نشان می دهد که عوامل موثر در تعیین ظرفیت توسعه اراضی وقفی ناحیه مطالعاتی مدیریتی- نهادی، کالبدی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی می باشند. که با توجه به تعیین اهمیت آن ها بر اساس نظرات کارشناسان و محاسبه وزن آن ها به روش ahp، مشخص شد که عوامل مدیریتی- نهادی با ضریب اهمیت 0.664، بیشترین تأثیر و عوامل کالبدی- فضایی با ضریب اهمیت 0.208، تأثیر کم و عوامل اقتصادی و اجتماعی هر یک با عدد 0.064، تأثیر ناچیزی در سنجش ظرفیت توسعه اراضی وقفی ناحیه مورد مطالعه دارند. هم چنین با تهیه نقشه های مربوط به هر یک از معیارها و شاخص های موثر در سنجش ظرفیت توسعه اراضی وقفی، و روی هم اندازی آن ها با اعمال وزن محاسبه شده به روش ahp، نقشه ای تهیه می شود که اراضی وقفی را در چهار دسته بر اساس اولویت و ظرفیت توسعه دسته بندی می کند به طوری که اراضی وقفی با اولویت اول، بیشترین ظرفیت برای توسعه و اراضی وقفی با اولویت چهارم، کمترین ظرفیت و پتانسیل توسعه را دارند.
فروغ کریم زاده مجتبی رفیعیان
توسعه نا اندیشیده شهری قرن 20 ام که یکی از پایه های آن افزایش جمعیتِ مبتنی بر مهاجرت است، با شکل دهی به مسئله تمایز یافتگی در جامعه سبب افزایش شکاف بین طبقات اجتماعی شده و تغییر چرخه های اقتصادی و فضایی را سبب می شود که علل و موجبات بی سازمانی اجتماعی ناشی از تقلیل و ضعف پیوند بین عوامل اجتماعی و ظرف های فضایی در شهرها را شکل می دهد و عاملی می شود تا در شهرهای امروزی، زندگی شهری همچون فعلی منزوی کننده، نا آشنا و خوار کننده پیوندهای اجتماعی و در تخاصم با اجتماع وصف شود، که به تبع آن ضرورت توجه به فضاهای همگانی منسجم، در ابعاد اجتماعی به مثابه ساختن اجتماع در شهر، با خلق دوباره شرایط آشنای زندگی اجتماعی و فرهنگی در مکانی جدید مطرح میگردد. بدین سان توجه به فضاهای همگانی شهری به عنوان عرصه های سازنده هویت جمعی برای شکل دادن به انسجامی اجتماعی که بتواند در مقابل جریان های تلاشی و جداکنندگی زندگی شهری، از طریق تقویت فضاها، هویت و تعلقات مکانمند، تاب آورد، ضروری می نماید. در پژوهش حاضر بر اساس مطالعات انجام شده، مدل برآورد انسجام اجتماعی در یک مکان خاص با دو سازه اصلی "پتانسیل های مکانی" و "خواست ها و گرایشات انسجامی اجتماع" و سه متغیر در هر سازه و شاخص ها و معیارها، در پنج سطح تدوین و در محدوده مورد مطالعه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از این واقعیت است که در تکوین یک عرصه منسجم همگانی، مطالبات و گرایشات انسجامی اجتماع با b برابر با 0.97 در برابر پتانسیل های قوی مکانی با b برابر 0.93 قرار می گیرد. بدان معنا که پیش نیاز شکل گیری عرصه ای منسجم وجود تفکرات و مطالبات وحدت طلبانه است و عرصه مکانی مناسب بعد از شکل گیری این خواست در افراد و گروه های اجتماع، جایگاه می یابد. در مجموع نتایج پژوهش حاکی از این مطلب است که مولفه هایی چون ضعف در اعتماد اجتماعی خصوصا در سنین (30-+65 ) سال، کم بودن قدرت تمایزی مکان، سطح حداقلی برای امنیت در مکان خصوصا در محدوده ساعتی (11-16)، عدم وجود کاربری های مکمل که قدرت کاربردی مکان را بیفزاید و تنوع پایین انتخاب نوع گذران اوقات برای افراد در مکان در پایین آوردن سطح شاخص های انسجامی مکان و ضعف در شکل گیری استخوانبندی انسجامی محکم در مکان مورد پژوهش (پارک دولت) موثر بوده اند و بنا بر نتایج مطالعات تغییر در مولفه هایی چون دسترسی، امنیت، رفاه ، تمایز، کاربری های مکمل و متنوع و پاسخ گویی مکان، ماکزیمم اثرات همسو با انسجام مکانی را در یک عرصه همگانی دارند
علی رزازی کیانوش سوزنچی
معماری منظر به عنوان گرایشی بین رشته ای، وظیفه دارد تا فضاهای سبز مناسب با نیازهای انسان را طراحی نماید. هماهنگی معماری منظر با بستر و اقلیم موجود یکی از اساسی ترین اصولی است که باید در هنگام طراحی مدنظر قرار گیرد ولی در قرن بیستم با پیشرفت های چشمگیر در زمینه های تکنولوژی و انرژی، بسیاری از طراحان منظر احساس کردند که بدون توجه به زمینه ی طراحی می توانند طرح های ایده آل خود را در هر زمینه ای به وجود آورند. مناطق خشک دنیا از جمله مناطقی بودند که در زمان غلبه این دیدگاه در طراحی آسیب بسیاری دیدند و طرح های معماری منظر که با الگوبرداری از معماری منظر اروپایی در این مناطق ایجاد گردید به شدت ناسازگار با محیط بومی آنها بود و علاوه بر تامین هزینه های زیاد بابت احداث، هزینه های نگهداری بالایی را نیز طلب می کرد. از طرفی با گسترش شهرنشینی در این مناطق و کمبود شدید منابع آب در این مناطق باعث گردید تا فعالیت های صنعتی، کشاورزی و خانگی برای مصرف آب در الویت قرار گیرد و فضاهای سبز شهری با مشکل کمبود منابع آب روبرو گردند. این رساله تلاش دارد تا اصول و معیارهایی را معرفی نماید تا بر این اساس بتوان مصرف آب را در مناظزر ساخته شده در مناطق خشک بهینه نمود. سوال پژوهش این است که آیا می توان منظری طراحی و احداث کرد که بتواند بدون نیاز به آبیاری و یا حداقل آبیاری به حیات خود ادامه دهد؟ چنین منظری پایدار و کارا خواهد بود و یشترین انطباق را با محیط های اطراف خود در اقلیم های گرم و خشک خواهد داشت. در این رساله ار روش تحقیق تحلیلی- توصیفی استفاده شده و منابع کتابخانه ای اصلی ترین منابع مطالعاتی بوده اند که در کنار اطلاعاتی که به صورت میدانی از بستر طراحی گرد آوری گردیده اند، منابع مطالعاتی این پژوهش را تشکیل می دهند. روش انجام این پژوهش به این صورت است که با بهره گیری از از منابع کتابخانه ای در ابتدا شناختی از ویژگی های منظر پایدار و مناظر اکولوژیکی منطبق با بستر طراحی به دست آمده و سپس مشکلات طراحی در مناطق خشک مورد بررسی قرار می گیرد. در گام بع تعدادی از اصول و الگوهای موجود در مناظر کویری بررسی گردیده است. تعدادی از این اصول از تجربه های زمینه های غیر بومی و تعدادی دیگر از زمینه های بومی استخراج شده است. در پایان نیز با توجه به مباحث عنوان شده، یک جمع بندی از این اصول ارایه می گردد. بنا بر مطالعات صورت گرفته در این رساله، با انجام این اقدامات علاوه بر بهینه کردن مصرف آب در این مناظر، هزینه های دیگر مربوط به احداث و نگهداری نیز کاهش محسوسی خواهد داشت. کلمات کلیدی: منظر پایدار، مناطق خشک، مصرف بهینه آب
سمیه پهلوان مجتبی رفیعیان
در دهه اخیر در شهرها و کشورهای سطح جهان، شاهد سیاست های سرمایه گذاری بزرگ مقیاس در فضای شهری هستیم. این سیاست ها ابتدا با نوسازی های دهه 1970 شکل گرفت که هدف آن نوسازی شهرها در سطح وسیع با تخریب مناطق فرسوده و آسیب دیده پس از جنگ جهانی، ایجاد فضاهای شهری خاطره انگیز و بزرگ و ساخت شهرهای صنعتی بود. چندی بعد این اقدامات توسط شهرسازان مورد نکوهش قرار گرفت و اجرای این فعالیت های تا حدی متوقف شد. در قرن 20 موج جدیدی از سیاست های ایجاد ابرپروژه های شهری با هدف جهانی شدن شهرها و جذب سرمایه های جهانی آغاز شده است. در سال های اخیر این جریان سرمایه گذاری در ایران نیز آغاز شده است. مجموعه مگامال تهران، موج های آبی مشهد، مجموعه میدان شهدای مشهد به عنوان دومین پلازای دوطبقه جهان و ... از جمله این نوع پروژه ها می باشند. به طور قطع این نوع اقدامات تأثیرات بسزایی در بازارهای جهانی، اقتصاد کشورها، سرمایه های مالی و ... دارد. اما آنچه که مهم است تأثیراتی است که ابر پروژه های شهری بر سطوح متفاوت شهری از جمله تغییرات ارزش افزوده زمین و نوسانات قیمت زمین و مسکن، جذب جمعیت و یا جابجایی جمعیت و ... دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیرات ایجاد ابرپروژه شهری الماس شرق در توسعه اجتماعات محلی پیرامون آن می باشد. ابعاد مورد بررسی در این تحقیق ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و محلات مورد بررسی سه محله شهرک توس، کاریزک و اسماعیل آباد می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات از 276 پرسشنامه استفاده گردید. روایی و پایایی سوالات با آلفای کرونباخ بررسی شد. به منظور تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری t تک نمونه ای و تحلیل واریانس استفاده شد. با استفاده از تحلیل مسیر میزان تأثیرپذیری هر یک از ابعاد با اجرای ابرپروژه الماس شرق محاسبه و نقشه پهنه بندی تأثیرات با نرم افزار gis تهیه گردید. نتایج نشان داد که بعد کالبدی با اجرای پروژه رشد و توسعه یافته اما در ابعاد اجتماعی و اقتصادی نه تنها بهبودی حاصل نشده بلکه در برخی موارد موجب بروز مشکلاتی از جمله کاهش امنیت و جابجایی ساکنین و ... شده است. نتایج تحلیل مسیر و آزمون واریانس نشان دادند که ابعاد اجتماعی و اقتصادی با اجرای ابرپروژه بیشتر از کالبدی و زیت محیطی متأثر شده اند. روی هم گذاری لایه ها در gis نیز نشان داد که محله کاریزک بیشترین تأثیر منفی و محله اسماعیل آباد بیشترین تأثیر مثبت را با اجرای ابرپروژه الماس شرق داشته است.
سامان قاسمی حمیدرضا صارمی
اسکان غیررسمی خصوصاً در کشورهای جهان سوم یکی از عوارض رشد فزاینده شهرنشینی تلقی می شود، و امروزه یک میلیارد نفر از جمعیت جهان در این سکونتگاه ها زندگی می کنند. تاکنون رویکردهای متعددی برای حل این مشکل در سطح جهان به کار گرفته شده که هیچ یک موفقیت آمیز نبوده است. این رویکردها در دهه 1980 منجر به شکل گیری راهبرد توانمندسازی گردید که در آن بر مشارکت مردمی و توسعه ظرفیت های اجتماعی تاکید می شود. پژوهش حاضر ضمن بررسی مبانی و نظریه های مطرح در مبحث سکونتگاه های غیررسمی، به دنبال بررسی سکونتگاه غیررسمی محله حصار خط چهار در کلان شهر کرج بوده تا مسائل و مشکلات آن را شناسایی و با استفاده از راهبرد توانمندسازی راهکارهای مناسبی جهت ساماندهی این محله ارائه کند. در این راه محقق، اهداف و سوالات خود را بر اساس چارچوب نظری رویکرد توانمندسازی و انطباق آن با شرایط محدوده مورد مطالعه تدوین نموده است. اهداف و سوالاتی که به دنبال شناسایی ظرفیت های موجود در اجتماع محلی است تا با استفاده از آن نهادهای محلی و سرمایه بخش خصوصی را در فرایند توانمندسازی دخیل نماید. در ادامه سنجه هایی جهت انجام بررسی های لازم معرفی گردیده و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز انجام پیمایش میدانی ( عکس برداری، مشاهده و پرسشنامه) شناخت لازم حاصل شده است. سپس با بهره گیری از تحلیل swot و استخراج مشکلات، کمبودها و دارایی های اجتماع محلی، راهبردها و سیاست هایی با تاکید بر رویکرد اقتصادی-اجتماعی جهت توانمندسازی محله حصار خط چهار کرج پیشنهاد گردیده است. دستاوردهایی که در این فرایند حاصل گردیده و پاسخگوی سوالات پژوهش نیز بوده است به شرح ذیل است: سکونتگاه غیررسمی حصارخط چهار دارای ظرفیت هایی نظیر هسته های اجتماعی متمرکز، نیروی کار بالقوه و جوان، سابقه پرداختن به مشاغل خانگی در بین بانوان، زمین های مستعد توسعه، پتانسیل استقرار خدمات بین راهی در مجاورت محله و غیره می باشد که از این ظرفیت ها می توان به منظور تحقق توانمندسازی ، به ترغیب بخش خصوصی جهت حضور در پروژه های اقتصادی توانمند ساز پرداخت. لازم به ذکر است که دستیابی به اهداف توانمندسازی نیازمند مشارکت های مردمی، حمایت های بخش دولتی یا عمومی، سازمان های خیریه و سایر سرمایه گذاران بخش خصوصی است.
ازاده علیزاده مجتبی رفیعیان
یکی از مباحث مهم شهری که اخیراً مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته است و همچنین یکی از اصول مهم توسعه پایدار نیز به شمار می رود، بحث عدالت در شهر و به طور کلی شهر عدالت محور می باشد. یکی از جنبه های عدالت در شهرها، عدالت فضایی آن ها می باشد که همراه با گسترش روزافزون و ناموزون شهرها و ایجاد پهنه های نابرابر به لحاظ فضایی اهمیت ویژه ای یافته است. از سوی دیگر سازمان فضایی شهرها نیز بر توزیع عادلانه عناصر شهری که همان کاربری ها و خدمات شهری می باشند تاثیرگذار می باشد به طوریکه اگر این ساختارها فاقد ایدئولوژی متکی بر عدالت باشند به بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی خواهد انجامید. بر این اساس هدف از این پژوهش، تحلیل سازمان فضایی و عدالت فضایی در نمونه موردی شهر یزد و چگونگی ارتباط و تاثیرگذاری آن ها بر هم می باشد. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی می باشد. عدالت فضایی از دیدگاه "برابری فرصت ها" با چهار معیار "برابری"، "تنوع کالبدی"، "تنوع انسانی" و "فضاهای شهری"، با استفاده از تکنیک fdahp و نرم افزار gis و سازمان فضایی بر اساس تکنیک "تحلیل چیدمان فضا" با پارامترهای "همپیوندی"، "کنترل"، "اتصال" و "وضوح" بررسی و تحلیل شدند. در تحلیل عدالت فضایی محلات مرکزی شهر وضعیت برخورداری را دارند و همراه با افزایش فاصله از مرکز شهر به محلات محروم افزوده می شود. تحلیل سازمان فضایی نشان داد که منسجم ترین بخش های شهر در امتداد خطوط محوری شمال به جنوب شهر با عمق کمی واقع هستند و محلات جداافتاده و یا ایزوله شهری در چهارگوشه حاشیه شهر قرار دارند. نتایج نهایی حاصل از انطباق لایه های تحلیل های سازمان و عدالت فضایی نشان می دهد که سازمان فضایی شهر یزد به جز در بافت مرکزی و تاریخی شهر، با الگوی توزیع عدالت فضایی در شهر رابطه سازگاری را نشان می دهد. کلید واژه ها: سازمان فضایی، عدالت فضایی، جدایی گزینی های فضایی، شهر یزد
پریناز پورسعید اصفهانی علی اکبر تقوایی
دوران جوانی در تمامی دنیا و در کلیه اقوام، فرهنگ ها و مذاهب، مقطعی است سرشار از تحرک ، هیجان، خلاقیت و نوآوری که به توسعه اجتماعی، اقتصادی . فرهنگی جامعه منجر می گردد. جوانان به عنوان گروهی خاص و مهم در هر جامعه با زندگی در فضای شهری از آن تغییر پذیرفته و آن را تغییر می دهند، در حالی که در طراحی فضای شهری به نیازهای این قشر پر اهمیت توجه خاصی مبذول نشده است. از جمله این نیازها، گذران اوقات فراغت به نحوی مطلوب به منظور تخلیه هیجانی سالم جوانان، افزایش تجارب یادگیری موثر و افزایش شادی در کشور می باشد. این در حالی است که آگاهی از نیازها در شرایطی که بتواند از طریق گذران اوقات فراغت عملی و انجام گردد، خود می تواند از موارد زیادی از رفتارهای منفی پیش گیری به عمل آورده و جوانان را وادار می کند که سالم و شاداب تر باشند و کم تر مغموم و خسته. در راستای عدم وجود وجود فضاهای طراحی شده مناسب جهت گذران اوقات فراغت جوانان در شهر به توجه به اصول و ارزش های فرهنگی جامعه ایرانی- اسلامی؛ در این پایان نامه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با تأکید بر اصول و معیارهای طراحی فضاهای شهری در راستای طراحی فضا در قالب یک مجموعه تفریحی- فراغتی گام برداشته شده است. در ابتدا در مبانی نظری طرح به مفهوم فضا، اوقات فراغت و ویژگی های آن در فرهنگ ایرانی و از منظر اسلام، همچنین ویژگی های قشر جوان و نیازهای آنان در دنیا و در فرهنگ ایرانی- اسلامی پرداخته شده است. در گام بعدی به مطالعه محدوده مورد نظر طراحی واقع در منطقه 5 شهر اصفهان، پرداخته شده و شناخت و تحلیل های جامعی از سایت به عمل آمده است. در انتها، در راستای اهداف طرح، راهنمای طراحی شهری در قالب راهبردها و راهکارهای طراحی، ارائه شده است؛ راهنمای تدوین شده پیش زمینه ای در راستای ارائه طرح پیشنهادی است.
امیر فروهر علی اکبر تقوایی
اصولاً بین دسترسی به امکانات حمل ونقل و توسعه ی نواحی شهری ارتباط متقابل و تنگاتنگی وجود دارد. دسترسی مناسب تر، گزینه های بیشتر جابه جایی و کاهش هزینه های حمل و نقل از جمله عوامل موثر در جذابیت و توسعه ی این گونه مناطق است. در نتیجه ایجاد دسترسی به حمل و نقل عمومی می تواند به عنوان فرصتی مناسب جهت توسعه و پویایی مناطق شهری و افزایش کیفیت نواحی شهری محسوب گردد. این مسئله در شهر تهران به لحاظ وجود بافت های راکد اقتصادی و همچنین شکاف و قطب بندی دیرینه ی کالبدی- فضایی و اقتصادی- اجتماعی بین مناطق شمالی و جنوبی شهر، حائز اهمیت می باشد. لذا با توجه به گسترش سامانه های حمل و نقل عمومی همچون شبکه ی مترو در شهر تهران، آگاهی از تأثیرات گشایش ایستگاه های مترو بر کیفیت محیط بلافصل امری ضروری در جهت برنامه ریزی و مکان یابی مناسب این گونه ایستگاه ها و بهره گیری از ظرفیت های بالقوه ی آن می باشد. از طرفی به کمک بررسی میدانی این موضوع در دو بستر متفاوت شمال و جنوب شهر تهران، علاوه بر شناخت تأثیرات و پیامدهای گوناگون گشایش ایستگاه های مترو در دو محیط متفاوت شهری می توان به نقش چنین توسعه ای در کاهش شکاف و قطب بندی فضایی بین شمال و جنوب شهر نیز پی برد. فرض این است که مناطق کم برخوردار جنوبی شهر تهران، افزایش ارزش بیشتری را به سبب گشایش ایستگاه های مترو نسبت به مناطق شمالی و برخوردار، تجربه می نمایند؛ لذا توسعه و گشایش ایستگاه های مترو می تواند سبب پویایی اقتصادی و نتیجتاً توسعه و بهبود کیفیت محیط در مناطق جنوبی و غیر برخوردار شهر تهران گردد. نتیجه ی این فرایند تعدیل شکاف فضایی شمال و جنوب کلان شهر تهران است. صحت این فرضیات در قالب مطالعات میدانی تغییرات کیفیت محیط در دو سطح کلان و خرد، در حوزه ی نفوذ ایستگاه متروی واقع در شمال تهران (ایستگاه دکتر شریعتی) و ایستگاه متروی واقع در جنوب تهران (ایستگاه میدان شهدا) بررسی می شود. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش میدانی و استفاده از روش ها و تکنیک های کمی (رگرسیون چندجمله ای) و کیفی (مصاحبه ی شخصی، فیلم برداری و عکس برداری) ارزیابی تأثیرات در جهت شناسایی اثرات این گونه توسعه بر کیفیت محیط و همچنین عوامل موثر بر چگونگی آن است. مقایسه ی تأثیر گشایش ایستگاه های مترو در دو بستر متفاوت شمال و جنوب شهر تهران، تأثیرات مثبت قابل توجهی را برای مناطق مرکزی و جنوبی تهران نسبت به مناطق شمالی آن نشان می دهد که حکایت از تعدیل شکاف و قطب بندی فضایی شمال و جنوب شهر دارد.
جواد ایمانی شاملو علی اکبر تقوایی
نظر به این که با گذشت زمان مولفه های مختلف در شهر با تغییر مواجهند و جمعیت آن نیز در حال افزایش است رشد و تحولات فضایی و کالبدی در آن ها نیز اجتناب ناپذیر است ولی آنچه مد نظر است، چگونگی مدیریت این تحولات در جهتی است که هزینه ها کاهش و سودهای مترتب بر جامعه بهینه شود. در صورت عدم مدیریت این تحولات و بی توجهی به ظرفیت های توسعه ای موجود در محدوده موجود شهر و اتخاذ رویکرد توسعه افقی برای تأمین نیازها، پیامدهای فراوانی متوجه سیستم شهری خواهد بود از آن جمله می توان به تنزل اعتبارات و هویت تاریخی شهر و فرسودگی و تهی شدن بافت قدیم اشاره کرد. و در اثر این رویکرد به مرور فرسودگی عملکردی و کالبدی بر بافت چیره می شود و در نهایت متروک شدن بافت های موجود در مرکز شهر پیامد ثانوی این جریان می باشد. از طرف دیگر ارتقا سطح کیفی مناطق مرکزی شهر از اهداف اساسی مدیریت و برنامه های شهری است تا با اتخاذ رویکردهای سنجیده موجب تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی این بافت ها گردد. این موضوع زمانی اهمیت می یابد که به دو نکته عمده توجه داشته باشیم، اول اینکه توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته است و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار دارد و موضوع ترک شدن به شدت این بافت ها را تهدید می کند، ثانیاً بافت های کهن نماد تاریخی شهر محسوب می شوند که یک شهر هویت خود را از آن به عاریت می گیرد. مجموعه حسن پادشاه تبریز نیز با توجه به قرارگیری در بافت مرکزی شهر از این قاعده مستثنا نخواهد بود. بنابراین نقش مدیریت شهری و اقدامات آن در تحولات فضایی شهرهای ایران که دارای سیستم متمرکز می باشد کاملاً مشهود است؛ بنابراین هدف کلان این پژوهش بررسی تاثیرپذیری کیفیت بافت های مرکزی شهر از الگوی گسترش کالبدی کلان شهر تبریز طی دو دهه اخیر.در این راستا از روش های کمی و کیفی در ارزیابی اثرات پروژه و جریان های توسعه شهری استفاده شده است.
عاطفه پارسائیان مجتبی رفیعیان
همواره انواع خطرات ناشی از فناوری یا خطرات حوادث طبیعی برای اشخاص، گروه ها، جامعه و یا تمام بشر وجود داشته و دارد. ازاین رو، دیدگاه ها و نظریات مختلفی در جهت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر مخاطرات شکل گرفته اند. یکی از مهم ترین ایده هایی که در دهه های اخیر در برنامه ریزی مطرح شده است موضوع بررسی و سنجش ادراک خطر شهروندان می باشد. ادراک خطر تنها به واسطه متغیرهای فنی- تکنیکی و اعداد آماری به دست نمی آید بلکه زمینه فرهنگی، اجتماعی و روان شناختی ما نیز بر آن تأثیرگذار است. لیکن لازم است شاخصه های موثر بر ادراک خطر را که بر الگوهای رفتاری و نحوه عملکرد افراد در مقابل خطرات ناشی از حوادث طبیعی و حتی فعالیت های پر مخاطره انسان ها (حوادث ناشی از فناوری)، تأثیر می گذارند مورد توجه و بررسی قرار گیرند. با نگاهی به شهرهای ایران و حوادثی که در سال های اخیر در آنها اتفاق افتاده و نحوه و میزان خسارات و آسیب های واردشده بر آنها، در می بابیم که لازم است مطالعاتی در خصوص تأثیر ادراک خطر بر الگوهای سکونت گزینی شهروندان در بافت های مختلف شهری جهت افزایش تاب آوری در شهرهای ایران صورت گیرد. جهت تحقق این هدف، پژوهش پیش رو شهر یزد را به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب کرده است. شهر یزد شهری کویری ست و میزان بارندگی آن بسیار کم است حال آنکه بارندگی های شدید در شهر یزد به دفعات ولو به تعداد کم در هر سال در این شهر اتفاق می افتد و موجب خسارات زیادی به برخی واحدهای مسکونی و معابر شهری می شود. با توجه به تکرار هر ساله این گونه حوادث در شهر یزد، پژوهش حاضر بر آن شد تا به هدف سنجش تأثیر ادراک خطر بر الگوی سکونت گزینی در بافت های مختلف شهر یزد و با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی، علی و پیمایشی بر پایه داده های استخراج شده از پرسشنامه به بررسی میزان ادراک خطر ساکنین شهر یزد پرداخته و تأثیر هر یک از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر آن بسنجد. در این تحقیق جهت مدل سازی و ارزیابی از نرم افزار spss و روش های آزمون t تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی lsd، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در این نرم افزار استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که به طور کلی میزان ادراک خطر در شهر یزد پایین است. بین محلات بیست گانه مورد مطالعه در میزان ادراک خطر حوادث ناشی از بارندگی شدید و آب گرفتگی معابر اختلاف معنادار یا تفاوت وجود دارد. اما بین بافت های مختلف شهر یزد در میزان ادراک خطر تفاوتی وجود ندارد. یعنی ساکنین بافت های مختلف در میزان ادراک خطر یکسان هستند. بنابراین ادراک خطر حوادث ناشی از بارندگی شدید و آب گرفتگی معابر بر الگوی سکونت گزینی در بافت های مختلف تاثیری نداشته است. همچنین از بین عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تنها درآمد است که بر ادراک خطر اثر مستقیم دارد و دیگر ویژگی های زمینه ای اثرات غیرمستقیمی بر ادراک خطردارند.
زینب اکبری محمدرضا پورجعفر
صنعت مسافرت و جهانگردی،بعنوان یزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیا به حساب می آید. پدیده گردشگری که خود بصورت یک پدیده اجتماعی- فرهنگی مطرح است، به بزرگترین تحرک و جابجایی انسان ها اطلاق می شود. آنچه مسلم است سواحل با داشتن ظرفیت های ارتقای منظر شهری، نقش مهمی را در جذب گردشگر ایفا می نمایند. بررسی تجارب جهانی گردشگری ساحلی نشان میدهد که این رویکرد، تاثیر مثبتی در ارتقاء اقتصادی، فرهنگی و .. دارد و میتواند ارتباطات اجتماعی را افزایش دهد. همچنین این امر منجر به ایجاد و تقویت روح مکان میشود،بطوریکه پاسخگوی نیازهای گردشگران بوده و منظری فرح بخش و پرمعنا را ایجاد نماید.به تفصیل میتوان گفت در شهرهای ساحلی شمال ایران، آب و فضای سبز مهم ترین عناصر طبیعی ساختار شهر و عوامل پیوند انسان،طبیعت و شهر میباشند. روش انجام این پژوهش،تحلیلی و توصیفی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی ،برداشت های میدانی، و مصاحبه و پرسشنامه گرد آوری شده است و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک سوات مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق موارد گوناگون طراحی شده در راستای ارتقاء گردشگری ساحلی، اصول و راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده و امکان بکارگیری آن جهت ارتقاء گردشگری ساحلی را بررسی نماید. در پایان با تاکید بر این معیارها، پیشنهادات و راهکارهایی برای ارتقاء گردشگری ساحلی در شهر محمودآباد ارائه می گردد. این پژوهش نشان میدهد توجه به چهار اصول اصلی کالبدی،اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی و همچنین معیارهای آن میتواند به ارتقاء گردشگری ساحلی در شهرهای ساحلی کمک نموده و از این طریق رشد روزافزون این نوع از گردشگران را موجب می گردد.
مهدی ده ده جانی هاشم داداش پور
رقابت پذیری منطقه ای به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی توسعه منطقه ای می کوشد با مفروض داشتن وجود نوعی از رقابت بین مناطق، بر سر جذب سرمایه های موثر در توسعه، و با تأکید بر مزیت رقابتی به جای مزیت نسبی، از منظری جدید به بحث توسعه منطقه ای بپردازد. این رویکرد ابزاری است بسیار کارآمد که می تواند با مطالعه عمیق جنبه های گوناگون سیستم منطقه ای، ضمن شناسایی عوامل ریشه ای تاثیرگذار در توسعه یک منطقه و برآورد میزان تأثیرگذاری آنها، سمت و سوی راهبردهای توسعه منطقه ای را مشخص کرده و از این رهگذر سیاستگذاران منطقه ای را در برنامه ریزی برای نیل به توسعه ای پایدار یاری رساند. کردستان به عنوان یکی از مناطق بالقوه مهم کشور، علیرغم کوششهای دهه های گذشته، کماکان از توسعه نیافتگی فزاینده رنج می برد. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مهمترین عواملی است که در توسعه این استان مشارکت دارند. این پژوهش که طبق گونه شناسی مطالعات رقابت پذیری منطقه ای، از نوع اکتشافی است، در گام نخست با بررسی ادبیات نظری و تجربی موضوع شاخص ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای را متشکل از 4 زیرشاخص، 26 عامل و 62 تعیین کننده، تدوین کرده و در گام بعدی با کاربست این شاخص و یک مدل تصمیم گیری جمعی ضمن تحلیل داده هایی، که از طریق توزیع پرسشنامه در میان نخبگان استان گردآوری شده بود، به ارزیابی و سنجش رقابت پذیری استان کردستان پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سطح اول شاخص ارزیابی، "زیرشاخص اقتصادی" و "زیرشاخص نهادی سیاسی" و در سطح دوم عواملی چون "کارآمدی نظام تولید" و "سیاستگذاری دولتی" بیشترین تأثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان کردستان دارند و در عین حال همین زیرشاخصها و عوامل بیشترین فاصله را از وضع مطلوب دارند. در بخش پیشرانهای اقتصادی منطقه هم بخشهای "کشاورزی" و "بازرگانی" رقابت پذیرترین بخشهای فعالیتی استان بوده و در همان حال بخشهای "بازرگانی" و "صنایع غذایی" بیشتر انحراف را از وضع مطلوب دارند.
سکینه معروفی محمد رضا پور جعفر
فضاهای مذهبی از جمله عناصر مهم و تاثیر گذار بر روند شکل گیری سکونتگاهها و شهرها به ویژه شهرهای جوامع اسلامی می باشند. مهمترین نقش این فضاها، تامین زمینه های برقراری تعاملات اجتماعی، انتقال فرهنگ و سنن در جامعه و ساماندهی به کالبد شهرها بوده است. به نظر می رسد امروزه فضاهای مذهبی بویژه مساجد به لحاظ میزان، عمق و گستره عملکردهای (اجتماعی و کالبدی) با نوعی چالش روبرو گشته اند. مسئله اصلی این تحقیق کنکاش در این زمینه است. دستیابی به عوامل اجتماعی و کالبدی به منظور افزایش عملکرد فضاهای مذهبی – اسلامی و مساجد در محله های شهری هدف اصلی تحقیق پیش روست. سئوالات اصلی تحقیق عبارتند از: 1- عوامل اجتماعی و کالبدی تاثیر گذار بر عملکرد مساجد در محله های شهری کدامند؟2- مولفه های اجتماعی چه تاثیری بر عملکرد مساجد در محله های شهری دارند؟ 3- تاثیر عوامل کالبدی بر عملکرد فضاهای فوق چگونه است؟ 4- کدامیک از عوامل اجتماعی یا عوامل کالبدی بر عملکرد مساجد در محله های شهری تاثیر بیشتری دارند؟ به منظور انجام این تحقیق ابتدا با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی مولفه های اجتماعی و کالبدی تاثیرگذار بر عملکرد فضاهای مذهبی استخراج گردید. مولفه های فوق از طریق شاخص های تعیین شده، در میان 9 مسجد واقع در سه محله(آزمایش، سیندخت و ولیعصر شمالی) از مناطق(2و6و18) تهران ارزیابی شدند. برخی از معرفها در محله ها با استفاده از مشاهده کارشناسی و از طریق تهیه نقشه ها و جداول مورد بررسی قرار گرفتند. در مورد برخی دیگر از معرفها، گویه های مرتبط استخراج شده و با استفاده از مقیاس پنج سطحی لیکرت، پرسشنامه تحقیق برای سنجش مولفه های اجتماعی، عملکردی و قسمتی از مولفه های کالبدی تهیه گردید. پرسشنامه ی تنظیم شده از نظر پایایی و روایی با روش آلفای کورنباخ مورد ارزیابی قرار گرفته و از طریق تست اولیه ناهماهنگی های درونی آن مورد بازبینی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد و فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایج مطالعات حاکی از این بود که عوامل اجتماعی (همچون شکل گیری کانون ها و تشکلهای مردم نهاد در مساجد، برگزاری برنامه ها و فعالیتهای گروهی و جمعی در آنها، امکان بر قراری ارتباط متقابل مدیران محلی و اهالی از طریق مساجد، برقراری ارتباط متقابل ساکنین محلی و متولیان مساجد و بالاخره وضعیت مالی و درآمدی مساجد) بر عملکرد (همبستگی اجتماعی، احساس تعلق محلی و گرایشات دینی در محله های شهری) مساجد تاثیر مثبت و معنی داری می گذارند. از سوی دیگر عوامل کالبدی (همچون سرانه فضای مساجد، شعاع عملکرد مساجد، مکان استقرار مساجد، کاربریهای همجوار مساجد و خوانایی مساجد در محله های شهری) بر عملکرد این فضاها در محله های شهری تاثیرگذار بوده اند. و بالاخره اینکه عوامل اجتماعی بیش از عوامل کالبدی می توانند در ارتقاء عملکرد مساجد در محله های شهری نقش داشته باشند. در پایان با توجه به تحلیل نتایج، عوامل کالبدی و اجتماعی برنامه ریزی برای ارتقاء عملکرد فضاهای مذهبی در محله ها شهری ارائه شدند.
طیبه رحیم لو برابی علی اکبر تقوایی
مطالعه سیر تاریخی هنر معماری در ایران گویای نگرش قدسی معماران در ادوار تاریخ این سرزمین می باشد. هنر دینی معماری در ایران زمین از ابتدای پیدایش تا کنون، روندی تکاملی و مستمر داشته است. معماری معاصر ایران نیازمند بازشناخت اصول ماندگار و ارزشمند ادبیات معماری ایرانی و اسلامی است. هویت اصیل معماری که در تاروپود کالبد بناهای تاریخی ایران به ودیعه نهاده شده است امروز با کندوکاو و مطالعات تخصصی قابل بازیابی و بهره برداری مجدد می باشد. در این راستا هویت فراموش شده فرهنگی پس از یک دوره بحران حیات دوباره می یابد. نمایش هویت اصیل ایرانی و اسلامی در سیمای شهرهای بزرگ، خاصه کلان شهر تهران، نمای ساختمان ها به عنوان یکی از مولفه های تعیین کننده منظر شهر معرفی می گردد. با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی و به تبع آن افزایش ساختمان های مرتفع در پایتخت، طراحی نما بر پایه اصول معماری ایرانی و اسلامی ضمن جهش منظر شهر به سوی معماری هویت گرا، پاسخگوی نیازهای ساخت در عصر حاضر نیز می باشد. به منظور پاسخ گویی به این نیاز، در این پژوهش؛ معیارهای معماری سنتی ایران از منابع کتابخانه ای در این حوزه استخراج و سپس با کاربرد روش تحلیل محتوا، نتیجه حاصل از مطالعات در جداولی جمع بندی شده و در ادامه به منظور تطبیق معیارهای مذکور با طراحی نما از تکنیک مشاوره با چند تن از اساتید صاحبنظر در این زمینه بهره گیری شده است. در نهایت راهکارهای کاربردی برای طراحی نمای ایرانی ـ اسلامی ارائه خواهد شد.
صالح کسلخه هاشم داداشپور
زندگی امروز در شهرها با مسائل و چالش های بی شماری روبروست. در حال حاضر از یکسوی محلات سنتی و قدیمی با مسائل عدم کارآمدی در شرایط جدید مواجه هستند و از سوی دیگر بسیاری از محلات شکل گرفته در چند دهه اخیر از معیارها و شرایط زندگی مطلوب انسانی فاصله گرفته اند. تمامی این مسائل و مشکلات خود را در محیط زندگی و سکونت افراد ساکن در این محلات نشان می دهند. این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل تشکیل دهنده کیفیت محیط مسکونی و سنجش آن در محیط سنتی ( محله سنگلج) و جدید (محله نفت) به طور خاص و در فضای محلی به طور عام است. روش مورد استفاده در این پژوهش مبتنی بر رهیافتی عینی - ذهنی است که در آن سنجش کیفیت محیط بر مبنای ادراک ساکنان و ویژگی های عینی موجود صورت می گیرد. برای هر یک از روش های سنجش یک پایگاه داده با استفاده از پیمایش میدانی در سنجش ذهنی و پایگاه داده های مکانی در سنجش عینی تشکیل می شود. تحلیل داده های ذهنی با استفاده از روش های آماری (همبستگی ها، رگرسیون چند مرتبه ای و ...) و تحلیل داده های عینی با استفاده از تحلیل فضایی شاخص ها صورت می گیرد. نتایج ارزیابی ها نشان می دهد که به طور کلی کیفیت محیط در بعد ذهنی و عینی در محله جدید بیشتر از محله سنتی است. اما بررسی زیر شاخص ها و عوامل تعیین کننده کیفیت محیط نشان می دهد که هر یک از محلات در برخی از ویژگی ها وضعیت مطلوب تری را دارا هستند. این مطلوبیت در محله سنتی در شاخص های عملکردی-ساختاری و در محلات جدید در شاخص های کالبدی-فضایی است. تفاوت میان کیفیت عینی و ذهنی در محله نفت بیش از محله سنگلج است. این مسئله نشان دهنده بالاتر بودن سطح انتظارات و توقعات ساکنان محله جدید در مقایسه با محله سنتی است.
علی اسماعیلی سالومحله محمدرضا پورجعفر
امروزه توجه به امر گردشگری در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان یک عامل درآمدزا حائز اهمیت فراوانی است. بدون تردید یکی از ملزومات مهم در راستای جذب گردشگر، توجه به عناصری همچون شهر و فضاهای شهری باارزش می¬باشد که می¬توانند مکان¬های مناسبی برای انجام فعالیت¬های شهری مردم و گردشگران باشند، تا با حضور فعال آنها در فضا، این مکان¬ها به سوی سرزندگی و پویایی فضایی سوق یابند. شهرهای ساحلی به علت حضور آب و به تبع آن سرسبزی و خرمی موجود، همواره از سرزندگی طبیعی جهت جذب گردشگران برخوردار می¬باشند. متاسفانه در اکثر شهرهای ساحلی با بی-توجهی به فضاهای ساحلی موجود، ساحل به فضایی غیرفعال و منفعل تبدیل شده است، که این خود باعث کاهش حضور گردشگران در اینگونه فضاها می¬شود. عواملی دیگری نظیر جدایی شهر از ساحل، کاهش کیفیت¬های زیست محیطی سواحل و ساخت و سازهای غیر مجاز در حریم دریا نیز از جمله مواردی هستند که سبب افول ارزش مکانی سواحل می¬شوند. ساحل بندر انزلی با قرارگیری در مجاورت تالاب ارزشمند انزلی، مکان مناسبی در جهت جذب گردشگر داخلی و خارجی می¬باشد. لذا بندر انزلی با ویژگی¬های منحصر بفرد و همچنین نزدیکی شهر به دریا این امکان را داراست که به همراه ساحل دریا در قالب کلیتی واحد، بتواند گامی موثر در راستای ارتقا گردشگری منطقه بردارد. در این تحقیق با بهره¬گیری از روشی توصیفی-تحلیلی و همچنین روش مقایسه¬ای، تلاش شده است تا با ایجاد فرصت¬هایی در جهت برقراری ارتباطی پویا و فعال میان شهر و ساحل، در قالب طراحی کناره ساحلی و فضاهای شهری مرتبط با آن، برای ایجاد لبه¬ای فعال و پویا گام برداشت. لذا دستاورد تحقیق تدوین یک سری معیار و رهنمودهای طراحی در سطح طراحی شهری برای ساحل شهر انزلی می¬باشد که به سرزندگی ساحل منجر می¬شود و حضور هر چه فعال¬تر گردشگران را به دنبال خواهد داشت.
پرستو الهی مجتبی رفیعیان
مناطق مرکزی شهرها، فضایی است برای وجود حیات مدنی که در عرصه های ناهم سان تاریخ شکل گرفته و در هم تنیده شده اند. این مراکز دارای اهمیتی استراتژیک هستند چرا که به علت تنوع گسترده فعالیت های شهری در یک مکان، موتور محرکه هر شهری محسوب می شوند. با این وجود ارزش کیفی این مراکز به درستی درک نشده و بسیاری از این مراکز با افول کارکردی مواجه هستند. از طرفی با توجه به روح زمانه و شکل گیری روابط میان کشورها و همچنین نقش تازه شهرها در عرصه مناسبات جهانی، شهرها را ملزم به بکارگیری و بازتعریف رویکرد برآیندی متکامل تری نموده که هم از نقاط قوت رویکردهای پیشین وام گرفته باشد و هم بتواند توسط ابزارهای خویش، از ظرفیت ها و پتانسیل شهرها در جهت افزایش قابلیت های اقتصادی و اجتماعی زندگی شهروندانشان بهره مند گردد. برنامه ریزی و باززنده سازی بخش مرکزی شهرها با توجه به رویکرد رقابت پذیری شهری، این امکان را فراهم می آورد تا با به خدمت گرفتن ظرفیت بافت های تاریخی مراکز شهرها به بازآفرینی این مراکز و تحکیم موجودیت اقتصادی آن ها و مشتری پسند نمودن شرایط کالبدی و کارکردی شان پرداخته شود. لذا این پژوهش بر آن است تا امکان اجرای این رویکرد را برای نخستین بار در ایران و از طریق بررسی نمونه موردی مرکز شهر تاریخی کرمان مورد سنجش قرار دهد. به همین دلیل ابتدا به سنجش ظرفیت های رقابتی محدوده پرداخته شد تا مشخص شود اساسا محدوده مورد مطالعه مناسبت های لازم برای ایجاد ارزش رقابتی برای شهر را داراست یا خیر و پس از آن به بررسی روابط میان مولفه های موثر بر رقابت پذیری شهری بافت، بر یکدیگر و بر میزان رقابت کل، پرداخته شد. روش تحقیق در این پایان نامه در بخش مبانی نظری، توصیفی- تحلیلی بوده، در بررسی عرصه پژوهش روش توصیفی و در یافته ها و نتایج از روش پیمایشی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت تاریخی کرمان، پتانسیل و ارزش رقابتی نمودن شهر را داراست. در این راستا ابتدا برای هر یک از مولفه ها، گویه هایی که بتواند مبین موضوع باشند از طریق پرسشنامه از دو گروه ساکنین و گردشگران جمع آوری گردید. سپس با استفاده از تحلیل های آماری t و همبستگی پیرسون سطح معنی داری مولفه های فوق سنجیده شد و از طریق تحلیل عاملی میزان تاثیرگذاری هر یک از آن ها بر رقابت پذیری کل محاسبه گردید که در این میان سه شاخص برندینگ شهری و ظرفیت فرهنگی و امنیت اجتماعی محدوده، دارای بالاترین میزان تاثیر بر رقابت پذیری شهری بافت را دارد.
فرزانه داداشی نودونقی مجتبی رفیعیان
توجه به ظرفیت های توسعه ای در درون مناطق شهری، امروزه به عنوان یک سیاست پذیرفته شده در حوزه برنامه ریزی شهری مورد قبول واقع شده است.این توجه به ویژه با گسترش مفهوم توسعه پایدار شهری که در آن بهره گیری موثر و پایدار از ظرفیت های توسعه ای رها شده دردرون مناطق شهری راتوصیه می کند، اهمیت مضاعف پیداکرده است. با توجه به اینکه توسعه فیزیکی شهرهای کشورمان و از جمله شهر تهران، عموما بصورت افقی و در جهت تخریب و دست اندازی به اراضی کشاورزی اطراف شهرها بوده است، لاجرم ارائه الگوی خاصی از توسعه که هدف آن استفاده از ظرفیت های توسعه ای مانند اراضی ذخیره توسعه و نوسازی شهری در درون مناطق و محلات شهری می باشد، ضرورت مضاعف پیدا می کند، که بدین ترتیب هم مانع دست اندازی به اراضی کشاورزی اطراف شهرها بشود و هم هزینه های گزاف ایجاد محلات و شهرکهای جدید را بر ساختار اقتصادی کشور تا حد امکان کاهش دهد. این رویکرد توسعه ای، رویکرد توسعه میان افزای شهری می باشد که محلات را دارای قابلیت ها و پتانسیل هایی همچون سطوح بایر و متروکه و کم استفاده ای می داند که از امکاناتی همچون شبکه های ارتباطی و همچنین تاسیسات زیر بنایی در محل برخوردارمی باشند. با توجه به این مساله و از سوی دیگر توجه به مسائل توسعه ای شهرهای کشور، رویکرد توسعه اراضی ذخیره توسعه و نوسازی شهری از پتانسیل مناسبی برای ورود به رویکردهای برنامه ریزی کشور برخوردار می باشد. به ویژه در داخل مناطق شهری بزرگ همچون تهران، استفاده از این رویکرددر سطح یکی از مناطق آن مورد توجه این تحقیق قرار گرفته است. منطقه 18 شهرداری تهران یکی از مناطق حاشیه ای شهر تهران است که در اثر سیاست های توسعه و گسترش شهر تهران در دوران ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، موجودیت یافت. اما پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی و آغاز سیل مهاجرت گسترده از شهرستانها به سمت تهران، محلات منطقه 18 در داخل زمین های زراعی و بصورت شتابزده و البته بصورت گسترده و پراکنده از یکدیگر گسترش یافتند.عدم توجه به پیشنهاد راهبردهای مناسب جهت ارتقای زمینه توسعه اراضی ذخیره در سطح محلات شهری در قالب طرح های جامع و تفصیلی، سبب گردیده است که اکنون پس از گذشت چندین دهه از شکل گیری محلات این منطقه، همچنان از عمده ظرفیت های کالبدی میان افزای موجود در محله استفاده نشود. به طور کلی به نظر می رسد یکی از مهمترین طرح های موضعی- موضوعی در طرح های مصوب جامع و تفصیلی شهر تهران، اراضی ذخیره توسعه و نوسازی شهری باشد که در مقیاس های مختلف، از فراشهری و شهری، فرامنطقه ای، منطقه ای و بالاخره ناحیه ای و محلی بهره برداری می شوند. لذا در این تحقیق تلاش می شود، راهکارهای موثری برای مدیریت و ساماندهی اراضی ذخیره توسعه و نوسازی شهری (با کاربری نامتجانس شهری) معرفی شود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل سنجش ظرفیت و قابلیت توسعه هر یک از اراضی ذخیره در منطقه مورد مطالعه می باشد که برای این منظور منطقه 18 شهرداری تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره فضایی، ظرفیت توسعه هر سایت بررسی و در نهایت بر اساس قابلیت توسعه هر یک از سطوح، عملکردها، راهبردها و پیشنهاداتی ارائه می شود.
طوبی سلطان آبادی مجتبی رفیعیان
فضاها و مکان های عمومی شهری همواره یکی از اجزای مهم شهرها محسوب می شوند که مردم در آن جهت تعاملات اجتماعی گرد هم می آیند. خلق چنین فضاهایی از گذشته تابه حال موردتوجه برنامه ریزان و سرمایه گذاران بوده است. حداکثر کردن ارزش های یک فضای مشترک توجیه مناسبی برای شکل دادن به مکان های شهری هست. اما در این میان مدیریت و نگهداری چنین فضاهایی به عنوان یک چالش مهم تلقی می گردد. عدم توجه برخی مدیران شهری به این مسأله گاه موجب زوال یک مکان شهری می گردد که برای خلق آن طرح های مناسب و هزینه های هنگفتی صرف شده است. امروزه در کشورهای توسعه یافته بحث مدیریت و نگهداری مکان های شهری به گونه ای که بتوانند پاسخگوی مناسبی به نیازهای گروه های مختلف مردم باشند و همه اقشار جامعه بتوانند از حضور در آن ها منتفع گردند بسیار ضروری می باشد. بنابراین اهمیت توجه به مدیریت مکان های عمومی پس از خلق یک فضا بر کسی پوشیده نیست و در بسیاری از کشورهای جهان در دستور کار قرار می گیرد. با نگاهی به مکان های عمومی شهری در ایران درمی یابیم که نیاز به انجام مطالعاتی در خصوص مدیریت این مکان ها ضروری می باشد. جهت تحقق این هدف در تحقیق پیش روی خیابان ستارخان- حدفاصل فلکه اول و دوم صادقیه- به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. سنجش مولفه های مدیریت مکانی و میزان تحقق مکان داری از اهداف کلیدی این تحقیق می باشد. بدین منظور مطالعاتی در خصوص ادبیات این موضوع انجام شده و پس ازآن شاخص ها و معیارهای اصلی مکان داری با توجه به نمونه مطالعاتی تدوین گردیده است. با توجه به این شاخص ها پرسشنامه ای تهیه شده و پس ازآن با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی، این پرسشنامه ها مورد ارزیابی قرارگرفته و نتایج آن در فصل پنجم تحقیق به تفصیل بیان گردیده است. در انتها با توجه به تحلیل های صورت گرفته، راهکارها و پیشنهاد هایی در خصوص ارتقا مکان داری در محور ستارخان ارائه خواهد شد.
ایمان سیاح علی اکبر تقوایی
حال و هوای جنگ شاید تنها برای مردمان سرزمین خودمان در گلزارهای شهدا و مناطق جنگی جنوب و غرب قابل درک باشد. اما شاید این فضاها به لحاظ دشواری دسترسی و دشواری حضور در مناطق، در انتقال بار فرهنگی دفاع مقدس کافی نباشد. نسل جدید (چه در ایران و چه در کشورهای دیگر) نیازمند آرامش است. لذا با بهره جستن از شرایط مطلوب می توان به این نسل ارزش های دفاع مقدس را نشان داد و این جرقه را در ذهن وی ایجاد نمود که این آرامش حاصل مردانگی مردان از جان گذشته این خاک مقدس است. پتانسیل های جغرافیایی منطقه دربند تهران به همراه پیشینه تاریخی باغ ملک در ترکیب با شاخصه های معماری منظر ایران می تواند سهم بسزایی در تامین فضایی پویا و زنده برای گذران اوقات فراغت شهروندان و همچنین جذب توریست داشته باشد. نگاهی به وضعیت آلودگی صوتی و هوایی شهر تهران از سویی و نیاز جامعه به سکوت، آرامش و هوای پاک از سویی دیگر، زمینه های شکل گیری یک پارک تفریحی- فرهنگی- تاریخی را پیش رو قرار می دهد. از طرفی تلفیق جنبه های تاریخی- هویتی با جنبه های تفریحی- توریستی اهمیت خلق فضاهای شهری سودمند را دو چندان می کند. در این پایان نامه با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی با بررسی، گردآوری و انطباق اصول معماری منظر ایران، عناصر حماسی و اسطوره ای ایران زمین و شاخص های ارزشی دفاع مقدس و همچنین با توجه به آنالیز اصولی سایت طرح و با رویکرد ایجاد منظر شهری سودمند و همچنین احیای یک باغ تاریخی به بیان ایده ها و طراحی باغ ملک پرداخته شده است.
علی رضا صادقی علی اکبر تقوایی
زمینه¬های اصلی رساله حاضر را که پژوهشی توسعه¬ای کاربردی است، تحلیل ویژگی¬های شهر ایرانی- اسلامی آرمانی؛ تحلیل عوامل موثر بر انگاره¬های زیبایی¬شناسی محیطی و حس تعلق به مکان؛ و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده از فضاهای عمومی منتخب در شهر ایرانی- اسلامی (میدان¬های حسن¬آباد، توپخانه تجریش و ولی¬عصر شهر تهران) شکل داده¬اند. رساله حاضر به منظور ارائه چارچوب¬¬های نظری و عملی برای قضاوت زیبایی¬شناسی محیطی و تقویت حس تعلق به مکان و فراهم کردن زمینه شکل-گیری فضاهای عمومی زیبا و القا کننده حس تعلق در شهر ایرانی- اسلامی، از روش¬ تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه¬های تحقیق مرور متون و منابع در بستر مطالعات کتابخانه¬ای و از روش¬ تحقیق پیمایشی و شیوه¬های تحقیق مصاحبه، پرسش¬نامه و بازنمایی در بستر مطالعات میدانی سود جسته است. همچنین در این رساله از روش¬های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تاییدی، برآورد حداکثر درست¬نمایی، آزمون¬های همبستگی اسپیرمن و پیرسون و مدل رگرسیونی خطی چند¬گانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره¬های زیبایی¬شناسی محیطی و حس تعلق به مکان، رتبه¬بندی فاکتور¬ها و شناسایی متغیر¬های موثر بر این دو انگاره؛ و از روش تصمیم¬گیری چند معیاره تاپسیس برای رتبه¬بندی نمونه¬های پژوهی (از نظر میزان برخورداری از ارزش¬های زیبایی¬شناسی محیطی و توان القا حس تعلق به مکان) استفاده شده¬است. در واقع در این رساله بر درستی این فرضیه تاکید شده¬است که از دید شهروندان و متخصصان، میان میزان حس تعلق به مکان و قضاوت زیبایی¬شناسی محیطی در فضاهای عمومی شهر ایرانی- اسلامی، رابطه¬ای معنادار، هم¬جهت و قوی برقرار است (با ضریب همبستگی 0.837 و 0.779) و در این رابطه، انگاره حس تعلق به مکان به عنوان متغیر مستقل بر انگاره زیبایی-شناسی محیطی به عنوان متغیر وابسته اثر می¬گذارد (با ضریب رگرسیونی 0.775 و 1.08).
محمدرضا برهانی علی اکبر تقوایی
هدف این مطالعه بررسی تأثیرات تغییرات شهری بعنوان متغیر مستقل بر کیفیت زندگی ساکنین حوزه اجرای پروژه¬ها بعنوان متغیر وابسته است. پروژه زیرگذر توحید بعنوان نمونه موردی تحقیق انتخاب شده و با استفاده از 153 پرسشنامه میزان تغییرات کیفیت زندگی با استفاده از طیف لیکرت مورد پرسش قرار گرفت. وزن شاخص¬ها نیز به کمک روش تمایل به پرداخت سنجیده شد و در تحلیل از روش¬های تحلیل عاملی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج بررسی پرسشنامه¬های جمع آوری شده از ساکنین محدوده موردمطالعه نشان از آن داشت که شاخص کلی کیفیت زندگی ازنظر ساکنین پس از اجرای پروژه تونل توحید بهبودیافته است. نتایج مذکور به خوبی نشان می¬دهد که اجرای پروژه تونل توحید اگرچه به لحاظ کالبدی اثرات مطلوبی بر محدوده موردمطالعه داشته است اما از جنبه عوامل غیر کالبدی و به ویژه عوامل اجتماعی تأثیر مطلوبی نداشته است. تشخیص این مهم بدون انجام تحلیل عاملی اکتشافی و شناسایی عوامل تجربی میسر نبود. با توجه به ضریب تأثیر بالای عوامل اجتماعی بر کیفیت زندگی می¬توان کاهش کیفیت عوامل اجتماعی را مهم ترین عامل در عدم افزایش قابل توجه کیفیت زندگی باوجود تغییرات کالبدی قابل توجه دانست. تکنیک تحلیل مسیر نیز در شناسایی نقطه اتکا و مدل تغییرات در کیفیت زندگی موثر بود. مصاحبه¬های انجام پذیرفته با حدود 20 نفر از ساکنین محدوده موردمطالعه سازوکار مدل به دست آمده را آشکارتر ساخت. محدوده موردمطالعه از دیرباز به عنوان یکی از مراکز شهری با خدمات عمومی در دسترس شناخته شده بود. این امر با اجرای پروژه تونل توحید و تقویت زیرساخت ها بهبود یافت. بااین وجود بهبود وضعیت خدماتی با بهبود وضعیت اجتماعی همراه نبود که علت را باید در به هم ریختن بافت اجتماعی محله با حضور ساکنین جدید جستجو کرد. ساکنین حال حاضر محدوده موردمطالعه در بسیاری از موارد تعامل فرهنگی با همسایه ها را مثبت ارزیابی نکرده و از موضوع دخالت به عنوان عامل اصلی این مخالفت خود نام می¬بردند. همبستگی منفی بین عامل بهبود خدمات و مطلوبیت اجتماعی از همین مسئله نشأت می¬گیرد. بااین وجود ساخت وسازهای به وجود آمده در اثر تغییرات قیمت زمین موجب بهبود وضعیت بصری شده و عامل کالبدی را بیش ازپیش تقویت نموده است. یکی دیگر از عواملی که ازنظر ساکنین تضعیف شده است عامل امنیت است. این عامل که به گفته ساکنین در اثر ناهمگنی اجتماعی ایجادشده و تغییرات بافت اجتماعی تنش¬های بیشتری را به وجود آورده است، با تأثیر معکوس بر عامل آسایش عوامل بالادستی را تحت تأثیر قرار داده است. عوامل بهداشتی نیز با بهبود نسبی خود عامل آسایش را تقویت نموده¬اند. روش¬های آماری سنجش کیفیت نشان داد که پروژه¬های توسعه شهری در صورت عدم هدف¬گذاری اجتماعی و در نظر نگرفتن مقیاس تأثیرات، ممکن است به کاهش کیفیت زندگی ساکنین پیرامون به¬ویژه در زمینه¬های غیر کالبدی بینجامد.
حسنا پارسایی مقدم علی اکبر تقوایی
توسعه منطقه ای فرایندی است که در آن؛ منطقه به مثابه پدیده ای "همواره درحال دگرگونی" انگاشته می شود. در این راستا پس از سالها تجربه و تحقیق، برنامه ریزان و کارشناسان به این نتیجه دست یافته اند که انگاره های توسعه در زمینه ها و مقیاس های گوناگون، زمانی بیشتر ثمربخش خواهند بود که در قالب "فرایندی استراتژیک" هدایت شوند. در این میان سند راهبرد توسعه منطقه ای (rds) ابزاری نوین و کارآمد برای دستیابی به توسعه پایدار مناطق می باشد. در این مطالعه برآنیم تا با استفاده از ابزار rds، الگوی راهبرد توسعه منطقه ای شهرستان همدان را تدوین کنیم. در این راستا پس از بیان مفاهیم مربوطه در این خصوص، به شناخت و بررسی وضع موجود شهرستان، پرداخته ایم. سپس تحلیل ها و بررسی های لازم در قالب جدول سوات ارائه شده است. در آخر با استفاده از مدل ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(qspm) به اولویت های راهبردی توسعه منطقه دست یافتیم. یافته ها و نتایج حاکی از آن هستند که شهرستان همدان با پدیده مهاجر فرستی شدیدی روبروست. همچنین شهر همدان که مرکز شهرستان و استان می باشد، با جذب ناعادلانه سرمایه و فرصت ها در مقیاس منطقه، موجب انزوای سایر نواحی و به دنبال آن خروج نیروی انسانی و مهاجرت ساکنین به مناطق اطراف شده است. از این رو جلوگیری از مهاجرت شدید و خروج سرمایه از منطقه، یکی از مهمترین و ضروری ترین راهبردهای توسعه شهرستان همدان می باشد که در راس سایر راهبردها قرار می گیرد.
زهرا زمانیان علی اکبر تقوایی
امروزه گردشگری یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی بوده و به عنوان یکی از منابع اصلی درامد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی قلمداد میشود. در این میان، بسیاری از شهرهای با پیشینه تاریخی به دلیل بافت اندامواره و سنتی و وجود آثار قدیمی و جاذبههای گردشگری در فواصل نزدیک به هم در مرکز شهر، مستعد برگزاری تورهای پیاده گردشگری هستند. اما غالبا این بافتهای قدیمی شهری به عنوان فضاهای شهری فراموش شدهای تلقی شدهاند که بی بهره از هر گونه خدمات شهری، زندگی مرده ای را تجربه می کنند. همچنین در پی اجرای رویکرد موزهای، و فقدان مسیرهای مشخص اتصالدهنده نقاط جاذب، اقتصاد گردشگری ضعیف عمل مینماید؛ چرا که منظر شهری مطلوب و خوانا، منجر به ایجاد تصویر ذهنی و ادراک بهتر و قویتری از شهر شده، و تمایل گردشگر را به حضور در این مکانها بیشتر مینماید. هدف اصلی تحقیق پیش رو، ایجاد اتصال منطقی و مطلوب بین نقاط پراکنده موجود در بافت تاریخی و ارزشمند شهر کاشان، به منظور ایجاد شبکه یکپارچه خوانا در شهر، و ارتقای ادراک بصری گردشگران، و با بهرهگیری از راهکارهای طراحانه مناسب و با تکیه بر اصول و مبانی طراحی فضاهای خلاق است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که چگونه میتوان با کمک روشهای خلاقانه و با بهرهگیری از راهکارهای طراحی مطلوب شهری و استفاده از ظرفیتهای زمینه، به اتصال تک بناها و سایتهای پراکنده ارزشمند در بافت موجود یک شهر (به خصوص شهرهای با پیشینه فرهنگی و تاریخی که به سمت گسستگی پیش میروند) و یکپارچه ساختن آن بافت و ارتقای ادراک بصری استفادهکنندگان از فضا کمک نمود؟ روش انجام این تحقیق کاربردی و غیرآزمایشی است. از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات نیز نوع تحقیق پیمایشی، و از لحاظ هدف، توصیفی- تحلیلی میباشد. برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز در بخش نظری از منابع متعدد کتابخانهای استفاده گردید که این موارد شامل پایاننامهها، کتابها، مقالات، منابع اینترنتی و غیره بودند. با تکیه بر مطالعه صورت گرفته، در بررسی نمونه موردی، تکنیک مطالعه موردی در کنار شیوه پژوهش اسنادی با مراجعه به منابع لازم در حوزه روند تاریخی تغییرات شهر (کاشان)، و نیز بررسیهای میدانی شامل مشاهده مستقیم و توزیع پرسشنامه به کار گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که میتوان با طراحی یک شبکه منسجم و خلاق گردشگری، در جهت ارتقای ظرفیتهای بالقوه شهرهای دارای بافت تاریخی و ارزشمند و نیز بهبود صنعت گردشگری، ادراک بصری گردشگران و یکپارچگی و انسجام فضاهای شهری گام برداشت. این یافتهها و معیارهای طراحی حاصل شده از آن، در طرح نهایی پیشنهادی و در قالب نقشه و طراحیهای سه بعدی ارائه گردیدند.
محمد مهدی یوسف زاده بابکی علی اکبر تقوایی
امروزه کلان شهرهای ایران به ویژه پایتخت دچار مشکلات جدی شده اند. ترافیک، آلودگی هوا، رشد کالبدی-فضایی نامطلوب و .... از اساسی ترین مسائل کلان شهرها بالاخص کلان شهر تهران می باشد. در دهه های اخیر جهت مقابله با این مشکلات توسعه حمل و نقل عمومی به ویژه حمل و نقل ریلی در اولویت های مدیریت و برنامه ریزی شهر تهران قرار گرفته است به طوری که 15 سال از بهره برداری سامانه ریلی (مترو) در تهران می گذرد و مدیریت شهری در پی ایجاد خطوط و ایستگاه های جدید و بهره برداری کامل از این سامانه است. سامانه مترو می تواند در توسعه کالبدی-فضایی شهر نقش فعالی را بازی کند به طوری که الگوی ساختار، سازمان و فرم توسعه شهری را از طریق تاثیرگذاری بر محدوده های بلافصل خطوط و ایستگاه های مترو، هدایت و هدفمند سازد. اگر این پتانسیل در برنامه ریزی و مدیریت شهری مورد توجه قرار نگیرد تاثیرات منفی حمل و نقل(شلوغی، آلودگی بصری و تداخل های حرکتی) بر محیط شهری تحمیل خواهد شد. در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که آیا ملاحظات مربوط به هماهنگی میان حمل و نقل ریلی و توسعه کالبدی-فضایی در طرح ها و برنامه های شهری مورد ملاحظه قرار گرفته است؟ جهت حصول نتیجه، ابتدا پتاسیل ایستگاه-های مترو در ایجاد تغییرات کالبدی-فضایی محدوده های پیرامون آنها از طریق تحلیل های مکانی-زمانی مورد سنجش قرار گرفت و مشخص شد که آیا تغییراتی در الگوی توسعه کالبدی- فضایی این محدوده ها صورت گرفته است.سپس از طریق تحلیل محتوای طرح ها و برنامه های توسعه آتی کلانشهر تهران، رویکرد برنامه ریزی و مدیریت شهری نسبت به مدیریت تغییرات یا ایجاد تغییرات هدفمند در محدوده های بلافصل ایستگاه های مترو ارزیابی شده است. پتانسیل تغییرات با توجه به ویژگی های محدوده ایستگاه ها متغیر است به طوری که ایستگاه قلهک تا حدی توانسته بر الگوی تراکمی و کاربری حوزه نفوذش تاثیر بگذارد اما ایستگاه علم و صنعت تقریبا تاثیربسیار کمی داشته و تنها محلی برای جابه جایی مسافران محسوب می شود. نتایج حاصل شده از سنجش شاخص توسعه حمل و نقل محور براساس تحلیل خودهمبستگی فضایی نشان می-دهد که ضریب موران طی سال های 1385 تا 1393 در محدوده قلهک از 21/0 به 29/0 و در محدوده علم و صنعت از 08/0 به 11/0 تغییر یافته است. طرح های شهرسازی در قبال هدایت توسعه در این محدوده ها نگاه نسبتا مناسبی داشته-اند و در اهداف، راهبردها و سیاست ها اصول توسعه حمل و نقل محور را مدنظرقرار دادند اما در ساختار اصلی طرح ها و در پروژه های پیشنهادی کمتر این مهم را مورد توجه قرار دادند.
علی خسروی حمیدرضا صارمی
سرعت بالای تغییر و تحولات و نیز کمبود منابع و نیاز به منابع درآمدی جدید و پایدار، اهمیت صنعت گردشگری و لزوم توجه به آن را به خاطر تأثیرات شگرف اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، سیاسی و امنیتی به عنوان یک منبع درآمدی پایدار و ابزاری جهت تعامل با سایر ملت ها بیش از پیش آشکار می نماید. این پژوهش سعی نموده است تا با استفاده از رویکرد راهبردی و با به کارگیری روش swot و امتیازدهی qspm به بررسی گردشگری در استان گلستان بپردازد .هدف اساسی پژوهش، بررسی توان ها و ظرفیت های استان و همچنین محدودیت های آن درزمینه گردشگری وارائه راهکارهای مناسب در جهت بهبود وضعیت آن می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که استان گلستان به لحاظ گردشگری بسیار غنی است اما میان توزیع جاذبه های گردشگری و پراکندگی امکانات و تاسیسات گردشگری رابطه چندانی وجود ندارد
سیمین غفاریان مجتبی رفیعیان
هدف تحقیق حاضر نیز بررسی مفاهیم نظری مرتبط با رویکرد توسعه از درون بوده و با توجه به اینکه توسعه میان افزا در اراضی رها شده یا دارای رکود صورت می گیرند و نیازمند ایجاد محرک های توسعه - به منظور جلب نظر سرمایه گذاران و تحریک مردم برای استفاده از این اراضی برای توسعه های آتی- می باشند به شناخت این نوع از پروژه ها نیز پرداخته و در نهایت نیز تاثیرات ایجاد پروژه های محرک توسعه در اطراف بلوار جانباز مشهد بررسی گردیده است. در این تحقیق مولفه های اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی در سه محله فرامرز عباسی، کارخانه قند آبکوه و بهاران که در مجاورت محدوده مورد مطالعه واقع شده اند بررسی و تحلیل گردیده اند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه و همچنین مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری و با استفاده از نرم افزار spss و gis تحلیل گردید. برای تحلیل های آماری از روش آزمون مک نمار برای مقایسه قبل و بعد و همچنین همبستگی اسپیرمن به منظور بررسی میزان تاثیر گذاری ها استفاده شده است. از نرم افزار gis نیز به منظور تحلیل های فضایی بهره برداری شده است. نتایج نشان داد که اجرای این پروژه ها تاثیرات مثبت بسیاری در زمینه های اجتماعی و پس از آن اقتصادی و کالبدی بر محدوده اطراف خود داشته اند و در واقع این پروژه ها و طرح ها در کارآمدی و توسعه بافت اطراف خود و همچنین بهسازی و نوسازی آن ها تاثیر بسزایی داشته اند. علاوه بر این مشخص شد که افزایش تعامل و همکاری گروه های ذی نفع و ذی نفوذ منجر به بهبود و توسعه یکپارچه در منطقه شده است.
علی رضوان علی اکبر تقوایی
چکیده ندارد.
احمد صالحی واسکسی محمدرضا بمانیان
چکیده ندارد.
پریناز فروهر کلخوران علی اکبر تقوایی
چکیده ندارد.
نسیم موحد محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
طاهره خاموشی محمدرضا پورجعفر
چکیده ندارد.
فرزین امین صالحی مجتبی رفیعیان
چکیده ندارد.
حسین احمدزاده نانوا مجتبی رفیعیان
چکیده ندارد.
سیما فردوسیان محمدرضا پورجعفر
محلات شهری در طول تاریخ بسترساز ایجاد روابط اجتماعی در سطوح مختلف بوده اند. این در حالی است که در محلات امروزی به دلایل متعدد، از این نقش آنها کاسته شده است. رویکردهای جدید در طراحی و برنامه ریزی شهری، حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله به عنوان سلول های حیات شهری معرفی می نمایند. در این تحقیق تلاش شده است تا با توجه به الگوها و تجارب اخذ شده از بافت های قدیمی که به تقویت تعاملات اجتماعی کمک می نمودند، در یک محله منتخب (محله سعادت آباد در منطقه 2 شهرداری تهران)، نحوه و میزان تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و بنا بر تحلیل های انجام شده طراحی سازمان فضایی صورت گیرد. در کنار این روند، با استفاده از مطالعات پیمایشی نتایجی در زمینه تأثیر کالبد بر میزان تعاملات اجتماعی حاصل شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده تفاوت های ادراکی شهروندان محلات مختلف از همسایگی و تأثیر هویت کالبدی بر ساختار اجتماعی ساکنین می باشد. ایجاد هویت کالبدی و مطلوبیت فضایی به پایداری جمعیتی منجر شده و در نتیجه در افزایش تعاملات اجتماعی نقش بسزایی ایفا می نماید. با بهره گیری از تجارب گذشته و تعدیل آن با نیازهای امروزی می توان زمینه بهبود تعاملات و روابط مناسب اجتماعی بین ساکنین را فراهم نمود. این تعاملات نیز در یک فرایند برگشت پذیر به بهبود ساختار فضایی محله و تقویت هویت محلی منجر می گردد.
هانیه اخوت مجتبی انصاری
با روند رو به گسترش نیاز به فضاهای شبه طبیعی در محیط های شهری، پارک های شهری با استقبال بیشتری روبه رو شده اند. این در حالی است که نقص در طرح اولیه و یا بروز تغییراتی در عرصه پارک و نیز تغییر در سطح زندگی استفاده کنندگان آن سبب می شود تا پارک ها از ارائه صحیح کارکردهای خود ناتوان شده و یا قادر به ارائه بهینه این کارکردها نباشند. بنابراین رفع این نارسایی ها هدف اصلی این پژوهش بوده و جهت پیشبرد آن از روش حل مسأله استفاده شده است. در این راستا، کارکردهای پارک های شهری در دو دسته کارکردهای اکولوژیک و کارکردهای اجتماعی طبقه بندی شده و از بازطراحی به عنوان ابزاری جهت بهبود کمی و کیفی این کارکردها از طریق سه رویکرد بهسازی، بازسازی و نوسازی استفاده شده است. برای رسیدن به این منظور ابتدا بازطراحی در زمینه پارک های شهری تعریف شده و پس از بررسی تجارب جهانی مربوطه و سپس تحلیل وضعیت موجود با استفاده از ارزیابی کیفی در پنج پارک شهری در تهران شامل پارک های نیاوران، بعثت، شفق، شهر و لاله، اصول بازطراحی مطرح شده است؛ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات نظری شامل روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی شامل بررسی وبرداشت وضعیت کالبدی موجود پارکهای مورد مطالعه و نیز پخش پرسشنامه در میان حجم آماری 300 نفر از افراد حاضر در پارکها صورت گرفته است. سپس تحلیل آماری برروی پاسخ های استفاده کنندگان انجام شده و درصد فراوانی پاسخ ها به دست آمده است. در ادامه پارک لاله در تهران به سبب دارا بودن ویژگی های خاصی چون عدم تطبیق کارکرهای پارک با نیازهای استفاده کنندگان و از دست رفتن کیفیت این کارکردها در طی تغییراتی که در لایه های مختلف زمانی در پارک ایجاد شده است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و پس از مطالعه و بررسی، طرح بازطراحی آن بر اساس نارساییهای اکولوژیکی و اجتماعی و با توجه به اصول بازطراحی حاصل از نتایج ارزیابی کیفی، ارائه شده است.
ویدا وثوقی علی اکبر تقوایی
با وجود اینکه در حال حاضر حدود چند دهه از ظهور بلندمرتبه سازی می گذرد هنوز هم به دلیل استفاده ازبلند مرتبه ها و عدم تطابق آنها با فرهنگ بعضی از جوامع ، علاوه بر کاستی هایی که در این قبیل بناها به چشم می خورد تاثیرات نامطلوبی نیز بر سایر ساخت وسازها مشاهده می شود.به نظر می رسد که اغلب مشکلات و کاستی ها ناشی از عدم وجود مجموعه ضوابط واضح و روشن در زمینه طراحی و برنامه ریزی ساختمان های بلند است و آنچه که تاکنون تحت عنوان مقاله بلند مرتبه سازی مطرح شده است دنباله کافی از ویژگیها و الزامات بلند مرتبه سازی وجود ندارد.بلکه تعریف اولیه مشخصی هم از بلند مرتبه سازی در جایی ارائه نشده است.موضوع این تحقیق ارزیابی سیاست بلند مرتبه سازی مسکونی با تاکید بر ابعاد اجتماعی است و با توجه به اینکه امروزه بلند مرتبه سازی یک ضرورت به نظر می رسد، باید معیارها و ضوابطی بر این قبیل ساخت و سازها حاکم باشد تا زندگی مطلوبی برای ساکنین آن به دنبال داشته باشد.