سرمایه ی اجتماعی عبارتست از مشارکت برای افزایش رفاه اجتماعی ، توانایی بدست آوردن منابع و دارایی ها از طریق شبکه های اجتماعی ، مجموعه ی شرایط وقواعد اخلاقی- اجتماعی و رفتاری که بطور ضمنی رفتار افراد را شکل می دهد . دراین تحقیق دربخش تئوریک مسئله به پیشینه ی پژوهشهای مشابهی که دراین زمینه انجام گرفته پرداخته شده وبا الگو گیری از نظریات مطرح شده محققانی چون بوردیو، کلمن، پوتنام، فوکویاما به تدوین فرضیه های تحقیق اقدام گردید همچنین درقسمت چارچوب تحقیق از نظریه ی چارچوب مفهومی آپهوف که مبتنی بر کارهای کلمن و پوتنام بود استفاده گردیده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه ی اجتماعی وتمایل معلمان جهت تصدی پست مدیریت مدارس خسروشهر می باشد. این تحقیق با روش پیمایشی انجام شده و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 191 نفر ازمعلمان منطقه خسروشهر جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان دادند عواملی همچون رضایت شغلی، امنیت شغلی، تعهد سازمانی ، عضویت معلمان در شبکه های اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی رابطه معنی داری با متغیر وابسته دارند در حالیکه میزان تمایل معلمان به تصدی پست مدیریت مدارس با جنسیت و مجرد و متأهل بودن معلمان معنی دار نیست. و در این میان تحرک شغلی قوی ترین رابطه (0/615=r) و رضایت شغلی ضعیف تری رابطه (0/167=r) را با تمایل معلمان جهت تصدی پست مدیریت مدارس داشته است در آزمون تحلیل مسیر که روابط داخلی متغیرها را نیز مورد ارزیابی قرار می دهد چهار متغیر رضایت شغلی، انسجام اجتماعی، سرمایه ی اجتماعی، تعهد سازمانی به طور مستقیم و غیر مستقیم در تبیین تمایل معلمان جهت تصدی پست مدیریت مدارس نقش دارند که سرمایه ی اجتماعی با ضریب تعیین 3/45 بیشترین و تعهد سازمانی با ضریب تعیین 0/486کمترین تاثیر را در تبیین تمایل به تصدی پست مدیریت مدارس دارند.

سرمایه ی اجتماعی عبارتست از مشارکت برای افزایش رفاه اجتماعی ، توانایی بدست آوردن منابع و دارایی ها از طریق شبکه های اجتماعی ، مجموعه ی شرایط وقواعد اخلاقی- اجتماعی و رفتاری که بطور ضمنی رفتار افراد را شکل می دهد . دراین تحقیق دربخش تئوریک مسئله به پیشینه ی پژوهشهای مشابهی که دراین زمینه انجام گرفته پرداخته شده وبا الگو گیری از نظریات مطرح شده محققانی چون بوردیو، کلمن، پوتنام، فوکویاما به تدوین فرضیه های تحقیق اقدام گردید همچنین درقسمت چارچوب تحقیق از نظریه ی چارچوب مفهومی آپهوف که مبتنی بر کارهای کلمن و پوتنام بود استفاده گردیده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه ی اجتماعی وتمایل معلمان جهت تصدی پست مدیریت مدارس خسروشهر می-باشد. این تحقیق با روش پیمایشی انجام شده و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 191 نفر ازمعلمان منطقه خسروشهر جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان دادند عواملی همچون رضایت شغلی، امنیت شغلی، تعهد سازمانی ، عضویت معلمان در شبکه های اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی رابطه معنی داری با متغیر وابسته دارند در حالیکه میزان تمایل معلمان به تصدی پست مدیریت مدارس با جنسیت و مجرد و متأهل بودن معلمان معنی دار نیست. و در این میان تحرک شغلی قوی ترین رابطه (615/0=r) و رضایت شغلی ضعیف تری رابطه (167/0=r) را با تمایل معلمان جهت تصدی پست مدیریت مدارس داشته است در آزمون تحلیل مسیر که روابط داخلی متغیرها را نیز مورد ارزیابی قرار می دهد چهار متغیر رضایت شغلی، انسجام اجتماعی، سرمایه ی اجتماعی، تعهد سازمانی به طور مستقیم و غیر مستقیم در تبیین تمایل معلمان جهت تصدی پست مدیریت مدارس نقش دارند که سرمایه ی اجتماعی با ضریب تعیین 45/3 بیشترین و تعهد سازمانی با ضریب تعیین 486/0 کمترین تاثیر را در تبیین تمایل به تصدی پست مدیریت مدارس دارند.

چکیده عنوان: بررسی عوامل خانوادگی و درون مدرسه ای موثر بر ناهنجاریهای رفتاری در میان دانش آموزان دوره متوسطه شهر مراغه در سال تحصیلی 89- 1388 توسط: غلامحسین آقازاده در این تحقیق به بررسی برخی از مهمترین عوامل خانوادگی و درون مدرسه ای موثر بر ناهنجاریهای رفتاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه (پایه های اول، دوم و سوم) شهر مراغه از استان آذربایجان شرقی پرداختیم. تحقیق از نوع کمی با تکنیک پیمایشی است و پرسشنامه ابزار گردآوری اطلاعات بوده است. کل جامعه آماری ما 10922 نفر بود که از این تعداد 370 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی انتخاب شده اند. بر اساس دیدگاه نظریه پردازان نظارت اجتماعی به تدوین چارچوب نظری، فرضیه ها، متغیرها و پرسشنامه اقدام شده است. در این مطالعه، رابطه ناهنجاریهای رفتاری دانش آموزان (متغیر وابسته) با برخی از متغیرها مانند جنسیت، وضعیت تحصیلی دانش آموزان، میزان درآمد خانواده، تعداد دانش آموزان در کلاس درس، تعلق به مدرسه، تعهد و تعلق به خانواده، مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای اجتماعی و گروهی، دوستی با همسالان نابهنجار و نظارت مدرسه معنی دار بوده و فرضیات تحقیق در این موارد تأیید شده است، اما رابطه معنی داری میان ناهنجاریهای رفتاری (متغیر وابسته) و متغیرهای مستقلی همچون بعد خانوار، فقدان والدین و نظارت خانواده وجود نداشته است. برای پیش بینی این موضوع که از عوامل بررسی شده (متغیرهای مستقل) کدام متغیرها بیشترین تأثیر را در تبیین ناهنجاریهای رفتاری داشته اند از رگرسیون چندمتغیره استفاده کردیم. نتایج بدست آمده حاکی از این است که به ترتیب متغیرهای تعهد و تعلق به مدرسه، وضعیت تحصیلی دانش آموز، تعداد دانش اموزان در کلاس، جنسیت، دوستی با افراد نابهنجار و درآمد خانواده بیشترین تأثیر را در نابهنجاری رفتاری دانش آموزان دارند و حدود 47 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند و بقیه متغیرها از معادله خارج شده اند. خروج آنها از معادله به دلیل عدم وجود رابطه آنها با ناهنجاری رفتاری نیست بلکه بدین معنی است که آن متغیرها نمی توانستند مقدار معنی داری بر ضریب تعیین (r 2) بیفزایند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که نابهنجاری رفتاری دانش آموزان عمدتاً ریشه های اجتماعی داشته و خصوصاً با محیط مدرسه ارتباط تنگاتنگی دارد.

از بین عوامل تاثیر گذارجامعه شناختی در رضایت شغلی و تعهد سازمانی کمتر به عامل سرمایه اجتماعی پرداخته شده ، لذا بررسی مقایسه ای رابطه ی سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی و تعهد سازمانی در بین معلمان رسمی و حق التدریس در شهر مراغه هدف اصلی این تحقیق می باشد . این تحقیق به دلیل مناسبت و مطابقت بیشتر از نظریه های پاتنام ، فوکویاما ، هرزبرگ ، ج. اس آدامز بهره گرفته است . تحقیق حاضر با روش پیمایشی انجام شده ، و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است . جامعه ی آماری این تحقیق کل معلمان شهر مراغه و تعداد حجم نمونه شامل 250 نفر از بین معلمان رسمی و حق التدریس را شامل می شود . داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه از بین معلمان منطقه، گردآوری و در نهایت برای تحلیل و آنالیز داده ها از نرم افزارspss استفاده شده است . ابراز سنجش پرسشنامه سرمایه اجتماعی توسط خود محقق و با استفاده از سایر مطالعات ، ساخته شد . و ابزار سنجش رضایت شغلی و تعهد سازمانی پرسشنامه استاندارد مینه سوتا و ابزار سنجش تعهد سازمانی ماودی ، استیرز ،پورتر بوده است . نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر (رابطه سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی و تعهد سازمانی )همسو با تحقیقات گذشته بوده ، و می توان نتیجه گرفت که متغیر سرمایه اجتماعی ازپیش بینی کننده های معنی دار رضایت شغلی و تعهد سازمانی می باشد . بین سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی و تعهد سازمانی معلمان رابطه مثبت وجود دارد ، طبق نتایج آزمون مقدار ضریب همبستگی پیرسون بین این دو متغیر به ترتیب برابر است با 57/0 و 49/0 درصد و سطح معنی داری( 000/0 ).نشان دهنده رابطه ی مستقیم بین دو متغیر سرمایه اجتماعی با رضایت شغلی معلمان و بین سرمایه اجتمای با تعهد سازمانی است. در این مطالعه سرمایه اجتماعی به (تعامل اجتماعی ، اعتماد اجتماعی ، مشارکت اجتماعی ) تفکیک شده است که دو متغیر تعامل اجتماعی و اعتماد اجتماعی با دو متغیر رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه ی مثبت داشته ، یعنی متغیرهای مستقل قدرت تبیین متغیرهای وابسته ذکر شده را دارند . متغیر مشارکت اجتماعی با متغیر رضایت شغلی رابطه ی معنی داری نداشته ولی با متغیر تعهد سازمانی رابطه ی معکوسی دارد . از دیگر نتایج بدست آمده از این تحقیق ، معنی دار نبودن رضایت شغلی و تعهد سازمانی معلمان بر حسب نوع استخدام (رسمی و حق التدریس) ، عدم معنی داری میزان رضایت شغلی بر حسب جنسیت ، و وجود تفاوت معنی دار تعهد سازمانی بر حسب جنسیت ، حاکی از آن که است میزان تعهد سازمانی زنان به نسبت از مردان بیشتر است .از نتایج دیگرتحقیق وجود تفاوت معنی دار رضایت شغلی بر حسب مقطع تدریس بوده که در این میان بیشترین میزان مربوط به مقطع راهنمایی و پایین ترین میزان مربوط به مقطع متوسطه است . در نهایت برای پیش بینی این که از متغیرهای بررسی شده (متغیرهای مستقل ) کدام متغیرها بیشترین تاثیر را در تبیین متغیرهای وابسته داشته اند ، از رگرسیون چند متغیره استفاده شد .نتایج بدست آمده حاکی از این است که متغیرهای اعتماد نهادی ، تعامل اجتماعی ، اعتماد بین شخصی بیشترین تاثیر را در رضایت شغلی معلمان دارند که حدود 33 درصد تغییرات متغیر رضایت شغلی را تبیین می کنند . و رگرسیون چند متغیره در تعهد سازمانی نشان داد که ، متغیرهای تعامل اجتماعی ، اعتماد نهادی بیشترین تاثیر را در تبیین تعهد سازمانی دارند یعنی 26 درصد تغیرات تعهد سازمانی را دو متغیر ذکر شده تبیین می کنند و در نهایت بقیه متغیرها که نمی توانستند بر ضریب تعیین r2 بیفزایند از معادله خارج شدند

چکیده رضایت شغلی از جمله عوامل مهم در موفقیت شغلی به شمار می آید ، زیرا باعث افزایش کارایی و نیز افزایش احساس رضایت فردی می شود. اکثر صاحب نظران در زمینه ارتباط رضایت شغلی با عوامل روانی و اجتماعی اشتراک نظر دارند . فعالیت افراد تا حدود زیادی به سطح و نوع انگیزه های آنها بستگی دارد. درحقیقت انگیزه است که به رفتار آدمی انرژی میدهد و آنرا هدایت میکند. بنابراین میزان و نوع فعالیت های اجتماعی واقتصادی یک جامعه که زیربنای توسعه و پیشرفت یک جامعه را تشکیل می دهد نیزبه انگیزه تک تک افراد آن جامعه بستگی دارد.ازطرف دیگرسرمایه اجتماعی اثر گسترده ای بر رفاه اجتماعی و آسایش مردم دارد . ارتباط داشتن به خودی خود یک منبع است ، یعنی اجتماعی بودن با دیگران تجربه ای با ارزش است و حتی مردم با استفاده از ارتباطات خود قادرند به منافع دیگری نیز برسند.در این تحقیق، هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهر تبریز می باشد.این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه اجرا شده است . جمعیت نمونه شامل 326 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهر تبریز می باشد،که با روش طبقه ای و تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند.نتایج بدست آمده رابطه معنی داری را بین سرمایه اجتماعی بعنوان متغیر مستقل و رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت به عنوان دو متغیر وابسته نشان می دهد.همچنین بین ابعاد سرمایه اجتماعی ( اعتماد اجتماعی ، مشارکت اجتماعی، روابط اجتماعی) و متغیر های وابسته(رضایت شغلی و انگیزه پیشرفت) رابطه مستقیم وجود دارد. بررسی متغیر های زمینه ای نشان می دهد که رضایت شغلی با جنسیت کارکنان مرتبط نمی باشد اما انگیزه پیشرفت مردان بیشتر از زنان می باشد.رضایت شغلی در بین کارکنان متأهل بیشتر از افراد مجرد می باشد،اما بین وضعیت تأهل و انگیزه پیشرفت تفاوت معنی دار مشاهده نشد.رضایت شغلی در بین کارکنان با سطح تحصیلات مختلف یکسان است اما بین سطح تحصیلات و انگیزه پیشرفت کارکنان تفاوت معنی دار وجود دارد.

موضوع تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با یادگیری مجدد جرم در زندان بوکان می باشد که بر این اساس اهداف تحقیق عبارتند از: تعیین میزان بازآموزی جرم در بین زندانیان مستقر در زندان بوکان و تعیین عوامل اجتماعی مرتبط با یادگیری مجدد جرم در بین زندانیان مستقر در زندان بوکان برای رسیدن به اهداف تحقیق پیشینه نظری و تئوری های موجود بررسی شد و تحقیقات داخلی و خارجی مد نظر قرار گرفت و مدل مناسب تحقیق ارائه شد و بر این اساس فرضیه های تحقیق تدوین شد. از آنجا که داده های تحقیق از طریق پرسش نامه گرد آوری شد و هدف شناسایی همبستگی عوامل اجتماعی با یادگیری مجدد جرم می باشد، لذا روش تحقیق، در حیطه روش های کمی قرار گرفته و از نوع توصیفی و به شیوه پیمایشی است. تحلیل های تحقیق از نوع همبستگی و رگرسیون می باشند. شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و با مراجعه به زندان بوکان و کسب مجوز های قانونی و رسمی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام زندانیانی می باشند که فعلا در زندان بوکان دوران ندامت خود را می گذرانند و تعداد آنها در حدود 180 نفر می باشد که تعداد 108 نفر نمونه را به صورت تصادفی انتخاب کردیم. برای تایید روایی صوری و روایی محتوایی پرسشنامه، پرسشنامه را در اختیار 5 نفر از کارشناسان ارشد جامعه شناسی قرار داده و پس از اعمال نظرات ایشان روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. همچنین آلفای کرانباخ برای بررسی پایایی در اجرای مقدماتی پرسشنامه برای کل پرسشنامه برابر 88/0پایایی به دست آمدو در اجرای نهایی به 9/0 ارتقا یافت. در بررسی فرضیه های تحقیق نتایج زیر به دست آمد: بین اعتقادات مذهبی فرد زندانی با یادگیری مجدد جرم رابطه منفی و معنی داری وجود دارد(01/0p<). بین میزان سابقه زندانی با یادگیری مجدد جرم در زندان رابطه وجود ندارد. میزان یادگیری مجدد جرم در افراد باسابقه و بدون سابقه تفاوت ندارد. بین عضویت فرد در گروه دوستی (مرجع ) با یادگیری مجدد جرم در زندان رابطه وجود دارد(01/0p<). بین پایگاه اجتماعی فرد زندانی با یادگیری مجدد جرم در زندان رابطه وجود دارد . میزان یادگیری مجدد جرم بر حسب محل سکونت(شهر- روستا) تفاوت ندارد. در بررسی کلی و چند متغیری داده ها متغیر رابطه و گرایش به گروه های دوستی رابطه مثبت و معنی داری با یادگیری مجدد جرم داشت. که خود به صورت معنی داری تحت تاثیر زمان زندانی شدن و اعتقادات دینی قرار دارد.

امروزه دراکثر جوامع دموکراتیک، حقوق شهروندی ازجمله موارد مهمی است که توجه به آن درصدربرنامه ها قرارگرفته است، بطوری که آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی خود، از عوامل مهم درایجاد فضای مسالمت آمیز بین دولت وملت دریک محیط اجتماعی، محسوب می شود. پژوهش حاضربه منظور بررسی رابطه میزان مصرف رسانه وآگاهی از حقوق شهروندی دربین معلمان شهرستان هشترود، انجام گرفت. روش مورد استفاده، پیمایش وجامعه آماری، کلیه معلمان شاغل در شهرستان هشترود با تعداد کل 460نفردرسالتحصیلی 90-91 است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب،وبرای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد،که درنهایت حجم نمونه آماری، 220نفرتعیین گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسش نامه،وبرای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون،تحلیل واریانس یک طرفه وt-test استفاده شد. یافته های مربوط به فرضیه های رابطه ای نشان داد که بین میزان مصرف رسانه ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی، همچنین در مورد فرضیه های اختصاصی، یعنی بین میزان استفاده از برنامه های تلویزیون داخلی، ماهواره، اینترنت، رادیو، مطالعه کتاب، مجلات، روزنامه، سابقه خدمت،ومیزان آگاهی از حقوق شهروندی، رابطه ای وجود ندارد، وفرضیه ها کلا رد شدند.جهت ارتقاء کیفی پژوهش،فرضیه هایی ازنوع تفاوتی ازقبیل، تفاوت میزان آگاهی از حقوق شهروندی برحسب نوع استفاده از رسانه ها، جنسیت، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، مقطع تدریس، تدوین شدند.نتایج این فرضیه ها نشان دادکه دوفرضیه ی تفاوت میزان آگاهی از حقوق شهروندی برحسب نوع مطالعه مجلات ومقطع تدریس،معنی دار شدند،اما بقیه فرضیه ها، رابطه معنی داری نشان ندادند.بنابراین می توان نتیجه گرفت که رسانه ها در جامعه آماری مورد مطالعه در پژوهش حاضر، نقشی در آگاهی از حقوق شهروندی ندارند. واژگان کلیدی شهروندی، حقوق شهروندی، آگاهی از حقوق شهروندی، رسانه، مصرف رسانه.

این پژوهش تلاشی است برای تبیین میزان گرایش به هویت قومی و بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان گرایش به هویت قومی. نگاهی اجمالی به نظریه های راجع به هویت به طور عام و هویت قومی به طور خاص در بخش نظری این پژوهش صورت گرفته و در بخش کمی، ارتباط برخی عوامل اجتماعی چون جنس، رشته ی تحصیلی، میزان احساس تبعیض، میزان انسجام اجتماعی، پایگاه اجتماعی با میزان گرایش به هویت قومی مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه از نوع پیمایشی بوده که بر روی حجم نمونه 362 نفری در بین دانشجویان بومی دانشگاه های مرند انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان گرایش به هویت قومی و متغیرهای پایگاه اجتماعی احساس تبعیض و رشته ی تحصیلی رابطه ی معناداری وجود دارد و بین متغیر ملاک و متغیرهای جنسیت و انسجام اجتماعی چنین ارتباطی مشاهده نمی شود.

درتحقیق حاضرسعی برآن شده است تابه شناخت انواع نگرش زنان به مساله جنسیت وتبعیض جنسیتی پرداخته وبه تاثیر مهمترین عوامل اجتماعی مرتبط روی این نگرشها، همچون تحصیلات ،اشتغال،درآمد،میزان پایبندی به مذهب واستفاده از رسانه های جهانی اینترنت وماهواره وقوف یابیم ودرگام بعدی تحقیق تفاوت های دوگروه زنان شاغل وخانه دار را در کم وکیف منابع اقتدار وفرصت های اجتماعی ای که دراختیار دارند وبه تبع آن تفاوت درنگرشهایشان را مورد کاوش قرار دهیم. روش تحقیق ،روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری در این تحقیق جمعیت زنان 25 تا 50 ساله بوده اند که در شهر مرند ساکن می باشند و طبق آخرین آمار ارائه شده به فرمانداری شهرستان در سال 1388 هجری .ش ، این جمعیت تعداد 37100 نفر می باشند که نمونه ای برابر با 378 نفر باروش نمونه گیری تصادفی ساده از نقشه بلوک بندی شده شهر مرند انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت وبرای سنجش فرضیات و با توجه به سطوح سنجش متغیر ها از آمارهای استنباطی ناپارامتریک نظیر تکنیک های آماری آزمون همبستگی اسپیرمن،آزمون t-test ،آزمون chi-square(خی دو)،رگرسیون چند متغیره و جداول تقاطعی استفاده شده است. نتیجه اینکه متغیر های مستقل تحقیق قادرند تا 78درصد از نوع وتغییرات نگرشی زنان به نابرابری های جنسیتی را پیش بینی کنندو باتوجه به اینکه وضعیت اشتغال به عنوان متغیر محوری ومحور مقایسه دو گروه زنان شاغل وخانه دار بوده است ، میزان تاثیر تفکیکی این متغیر برروی متغیر وابسته به آزمون گذاشته شد که وضعیت اشتغال به تنهایی 57درصد از تغییرات نگرشی زنان به نابرابری های جنسیتی را پیش بینی نمود.نیز تمامی فرضیات تحقیق تایید واثبات شدند که درهمسویی کامل با چهارچوب نظری تحقیق بوده است.با این توضیح که زنان شاغل درمقایسه با زنان خانه دار، دارای درآمدبالاتر،پایبندی کمتر به احکام وعقاید مذهبی ومیزان استفاده بیشتر از اینترنت وماهواره ،تحصیلات بالاترو دارای همسر و والدین تحصیل کرده تر و به تبع همه این عوامل نگرش انتقادی تر به نابرابری های جنسیتی می باشند.

چکیده در این تحقیق رابطه سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.سرمایه و هویت از مقولاتی هستند که رابطه متقابل آنها اساس زندگی اجتماعی بوده و تلاش محققان در طول تاریخ برای تبیین اهمیت آنها می باشد.هدف کلی پژوهش تعیین رابطه میزان سرمایه فرهنگی و میزان گرایش به هویت اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تهران غرب می باشد. روش این تحقیق، پیمایشی می باشد که اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردیده است.این مطالعه در بین 255 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز تهران غرب انجام گرفته است که از آزمونهای f ،t مستقل و پیرسون استفاده شده است. در این تحقیق به سنجش هویت اجتماعی دانشجویان که شامل هویت قومی، ملی، دینی و جهانی می باشد،پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که بین سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی همبستگی مثبت وجود دارد. لکن بیشترین همبستگی سرمایه فرهنگی با هویت ملی و دینی است و کمترین همبستگی آن با هویت قومی وجهانی است.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

موضوع این تحقیق بررسی رابطه ی پایگاه اقتصادی- اجتماعی با اجرای مناسک دینی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان میاندوآب می باشد. هدف تحقیق بررسی جامعه شناختی این رابطه در وضعیت کنونی و عوامل موثر فردی و خانوادگی در اجرای مناسک دینی و مذهبی است.در بخش تئوریک مسأله به پیشینه ی پژوهش های مشابهی که در این زمینه انجام گرفته، پرداخته شده وبا الگوگیری ازنظریات مطرح شده ی محقّقانی چون ویلیام جیمز،گوردون آلپورت، فولر لوین، الکانید، کلوز، تئوری نقش گروه ها، گیرتز، کیکولت، پارگامنت، هیس واریکسون به تدوین فرضیه های تحقیق اقدام گردید. سپس با تحقیق میدانی از جامعه ی آماری11790نفر و حجم نمونه 385 نفراز دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های میاندوآب با استفاده از پرسشنامه ی کتبی حاوی 26 گویه در دو بخش پایگاه اقتصادی- اجتماعی و اجرای مناسک دینی به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. با تعریف مفهومی و عملیاتی متغیّر ها و شاخص سازی برای هر بخش، روائی تحقیق توسط کارشناسان و اساتید تأیید شده و میزان پایایی اندازه گیری با اجرای آزمایش از 30 نفر به اثبات رسید. جهت سنجش دقیق تر اجرای مناسک دینی، آن را به سه بعد فردی وجمعی و کلی تقسیم و هرکدام را به صورت مستقل مورد بررسی قرار دادیم. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss به دو صورت توصیفی شامل جداول فراوانی ها و درصد آنها و به صورت آمار استنباطی با استفاده از آزمون های های t-test ،wallis - kruskal ، kendalls tau-b، anova وgama انجام شد.نتایج تحقیق نشان داد که: * فرضیه ی کلی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی بر دانش آموزان در اجرای مناسک دینی به صورت معکوس تأیید می شود.یعنی با افزایش سطح پایگاه اقتصادی- اجتماعی دانش آموزان،میزان انجام مناسک دینی کاهش می یابد که موید تحقیقات پیشین محقّقین می باشد. در بررسی فرضیّات جزئی نتیجه گرفته شد که عامل جنس بر اجرای مناسک فردی تأثیر داشته امّا بر مناسک جمعی و کل تأثیر ندارد. عامل سن در بین دانش آموزان دبیرستانی عامل موثری بر اجرای مناسک دینی نمی باشد. سطح تحصیلات در انجام مناسک جمعی و کل تأثیر داشته امّا با مناسک فردی رابطه ای ندارد.. محل سکونت در شهر و روستا تأثیری در اجرای مناسک دینی ندارد. نوع مالکیت منزل مسکونی در هر سه بعد مناسک فردی و جمعی و کلی عامل موثر می باشد . در مورد سطح سواد والدین،تحصیلات پدر در اجرای مناسک دینی تأثیر داشته ، امّا تحصیلات مادر عامل موثری در این زمینه نمی باشد. وضعیت اشتغال پدر عامل موثری در اجرای مناسک دینی می باشد. وضعیت اشتغال مادر با اجرای مناسک دینی جمعی و کل رابطه داشته ولی در سطح مناسک فردی تأثیرگذار نیست. میانگین درآمد خانواده در اجرای مناسک دینی عامل موثری می باشد .نتایج محاسبات و تحلیل واریانس رگرسیون گام به گام با تشکیل ماتریس همبستگی نشان داد که نوع مالکیت محل مسکونی در مرحله ی اوّل و متغیّرهای درآمد پدر، موقعیّت شغلی، تحصیلات مادر، تحصیلات پدر و سطح تحصیلات دانش آموزان در مراحل بعدی بیشترین همبستگی رابا اجرای مناسک دینی دارند.پیشنهاد می شود که در زمینه خدا باوری از تست های ارزش سنج و ایمان سنج استفاده شود. هم چنین به چگونگی پیوند عوامل موثربراجرای مناسک دینی از جمله رسانه ها، دوستان و همسالان و دیگر نهادها پرداخته شود تا راهگشای عملی افراد و جوامع قرار گیرد .