نام پژوهشگر: بهمن هادیلی
میر مهدی حسینی ارزیل میر ستار صدر موسوی
چکیده: مدیریت و هدایت جابجایی انسان و کالا در سطح معابر یک شهر، با هدف افزایش سرعت، امنیت و کاهش هزینه حمل و نقل، مهمترین هدف ایجاد سیستمهای حمل و نقل شهری است. کارکرد این سیستم، وابسته به وجود زیرساختهای لازم و نیز قرار گیری مناسب اجزای مختلف آن و هماهنگی این اجزا با یکدیگر است. یکی از مهمترین زیرساختهای حمل و نقل پارکینگهای عمومی هستند که نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفا می کنند. پارکینگهای عمومی زمانی می توانند کارایی لازم را داشته باشند که در مکان مناسبی احداث شوند. لذا در این پژوهش سعی گردید تا پارامترهای تاثیرگذار در مکانیابی و توزیع پارکینگهای عمومی شناسایی شده و بر اساس آن، الگوی مکانیابی پارکینگهای عمومی بخش مرکزی تبریز مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. جهت نیل به این هدف، با بهره گیری از روش تحلیل شبکه (network analysis) در محیط gis و با استفاده از دو روش وزندهی همبستگی آماری و ahp مکان استقرار پارکینگهای عمومی براساس معیارهای کمی و کیفی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. در معیار کمی عرضه و تقاضای پارکینگ بخش مرکزی تبریز برآورد شد. نتایج حاصل از این برآوردها نشان داد که میزان کمبود پارکینگ عمومی در محدوده مطالعاتی با توجه به میزان تقاضای سفر بدست آمده این محدوده معادل 6404 جاپارک می باشد. در معیار کیفی نیز مکانیابی پارکینگهای عمومی براساس سه ماتریس مطلوبیت، ظرفیت و سازگاری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده این است که فقط در برخی از نواحی ترافیکی اختلاف زیادی بین میزان عرضه و تقاضای پارکینگ وجود دارد اما در حالت کلی، مکانیابی پارکینگهای عمومی بخش مرکزی تبریز نسبت به معیارهای انتخابی مناسب می باشد.
نصر الله طاهر میر ستار صدر موسوی
یکی از ویژگیهای مهم فرایند شهرنشینی در ایران ، گسترش سریع فیزیکی و بدون برنامه شهرها است. با بروز تحولات جدید ، شهرها به سرعت تغییرات و دگرگونیهایی را پذیرفتند. این دگرگونیها به شکل افزایش سریع جمعیت و رشد فیزیکی شهرها به صورتی نامتعادل و ناهماهنگ بوده است. به دنبال توسعه زندگی شهری ، افزایش تعداد شهرها و جمعیت شهرنشین ، کنترل و کادربندی فضای شهری ، تغییرات فیزیکی بافت ساخته شده و بالاخره تعیین حدود و مرزهای فضای شهری و حوذه نفوذ شهرها در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرارگرفت. بعلاوه در طول دهه های اخیر برخورد نیروهای اقتصادی- اجتماعی و افزایش جمعیت ، ضمن تغییر و نوسازی فضای ساخته شده شهری ، نواحی اطراف آن را نیز در مقیاسی وسیع ، با سیمای کاملاً جدیدی از شهرسازی مدرن به فضای کالبدی شهر افزوده است و بدین ترتیب تعادل و پیوستگی فضای کالبدی و نقش عناصر مهم آن در هم شکسته است. در کشورهای مختلف جهان در جهت به تعادل رساندن توزیع جمعیت و فعالیتهای اقتصادی در سطح مناطق و کشورها ، راهکارهایی اتخاذ شده ، که یکی از آنها ، تقویت شهرهای میانه اندام در سطح کالبدی - فیزیکی ، اقتصادی و اجتماعی می باشد که توسط دنیس.ای.راندینلی مطرح شد و وی معیار جمعیتی را برای تعریف این قبیل شهرها بکار برد. در حال حاضر یکی از مشکلات تمامی شهرهای کشور ، رشد شهرنشینی و به تبع آن گسترش شاخکهای خزنده شهری بر اراضی پیراشهری است که پیامدهایی چون حاشیه نشینی ، ازبین رفتن اراضی کشاورزی ، عدم پاسخگویی برخی از خدمات و کاربریها در شهر ، توزیع نامتناسب و ناسازگار کاربریها ، گسستگی بافتهای فیزیکی ، گسترش شهر به نواحی بالقوه خطرناک ، مسائل زیست محیطی خصوصاً آلودگی و نابسامانی های سیمای شهر بوده است. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین کشور و عدم پیش بینی اراضی کافی و مناسب برای توسعه شهرها ، لزوم مکانیابی اراضی مناسب برای توسعه شهری ، ارزیابی امکانات رشد کالبدی و توسعه شهرهای موجود همراه با تعیین جهات ، حدود منطقی و مراحل مختلف توسعه آنها و تعیین عملکرد و نقش اقتصادی آنها و پیش بینی میزان رشد و تحولات جمعیت آنها را در آینده ، در محدوده شهر ایجاب می کند. تحقیق حاضر از نوع تحقیق کاربردی- نظری است و در روش تحقیق ، از روش تحلیلی - توصیفی استفاده می شود. مطالعه حاضر در پی بررسی و تحلیل عوامل موثر طبیعی ، انسانی- اجتماعی ، اقتصادی در رشد و توسعه کالبدی- فیزیکی شهر اهر در چند سال اخیر و همچنین بدنبال شناخت محدودیت ها و ابعاد و الگوهای توسعه شهری اهر می باشد تا توسعه کالبدی شهر به گونه ای هدایت شود که حداکثر استفاده از کاربری های موجود شهر بعمل آمده و از دست اندازی به اراضی باغی و کشاورزی جلوگیری گردد. در این پژوهش ، تجزیه و تحلیل آمار و داده ها با استفاده از نرم افزارexcel و ترسیم نقشه ها نیز با استفاده از نرم افزار arcgis صورت می گیرد.