نام پژوهشگر: عطاالله حسینی
رضا لطفی عطاالله حسینی
پدیده زمین لغزش از معضلاتی است که اجرای بسیاری از طرحهای جنگلداری را با مشکل مواجه ساخته است. لذا باید پس از شناسایی نقاط حساس به لغزش برای آنها راهکارهای مناسبی اتخاذ نمود. در سالهای اخیر، وقوع زمین لغزش ها در مناطق شمالی کشور به دلیل تغییر کاربری اراضی از جنگل به اراضی کشاورزی و احداث جاده افزایش یافته است. این تحقیق در اطراف جاده های جنگلی احداث شده در سری پهنه کلا واقع در 17 کیلومتری شهرستان ساری انجام گرفته است. برای این منظور ابتدا با تهیه نقشه توپوگرافی منطقه و انجام مطالعات عمومی بر روی آن، منطقه مورد مطالعه مورد بازدید قرار گرفت و با جنگل گردشی تعداد 30 نقطه لغزشی در دو فاصله 100 متری و از 100 تا 200 متری، در دو طرف جاده جنگلی احداث شده شناسایی گردیده و اندازه گیری ابعاد نقاط لغزشی شامل طول و عرض و ارتفاع آنها و فاصله نقاط لغزشی از کنار جاده با متر انجام گرفته و مساحت لغزش و حجم لغزش محاسبه شد. در این مطالعه برای تعیین موقعیت دقیق زمین لغزشها و تهیه نقشه پراکنش آنها از دستگاه gps استفاده شد و پس از ثبت، نقشه پراکنش زمین لغزشها توسط نرم افزار arc view رقومی و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) شد. همچنین جهت و شیب نقاط لغزشی با قطب نما و شیب سنج تعیین شد و با توجه به نقشه های زمین شناسی و خاکشناسی منطقه مورد مطالعه اقدام به برداشت نمونه خاک از نقاط لغزشی گردید و وضعیت مکانیکی خاک شامل رطوبت خاک و حد روانی و حد خمیری در آزمایشگاه مکانیک خاک تعیین شد. سپس با وارد کردن اطلاعات مربوط به هر لغزش در نرم افزار spss و با استفاده از آزمون گام به گام، مدل ریاضی مربوط به سطح لغزش و همچنین حجم لغزش تعیین گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که عوامل جهت جغرافیایی، رطوبت، حد روانی و حد خمیری در مدل رگرسیونی مساحت لغزش و همچنین متغیرهای جهت جغرافیایی، رطوبت و حد روانی در مدل رگرسیونی حجم لغزش تأثیر داشته اند. بنابراین باید در محدوده هایی از حوزه آبخیز که دارای خطر زمین لغزش هستند در انجام عملیات عمرانی و هر گونه تأسیسات فنی با دقت و صرف هزینه مناسب اقدام به برنامه ریزی نمود.
شهربانو خسروزاده مجید لطفعلیان
عملیات بهره برداری و خصوصاً مراحل خروج چوب از پر هزینه ترین امور طرح های جنگلداری است. این بخش نه تنها پرهزینه بوده بلکه باعث ایجاد خسارات جدی بر عرصه جنگل می شود و لازم است مطالعات متعددی در این زمینه صورت گیرد. در بخش چوبکشی نیز گزینه فاصله بین مسیرهای چوبکشی و یا به عبارتی مسافت وینچینگ دارای اهمیت می باشد. بدست آوردن تراکم فاصله ای مسیرهای چوبکشی، گزینه مناسبی است که در آن مجموع هزینه های چوبکشی به حداقل برسد. با ساخت مسیر چوبکشی زیاد، ضمن اینکه هزینه ساخت آن افزایش می یابد، سطح بیشتری از عرصه جنگل آسیب دیده و تخریب می شود. از طرف دیگر، با ساخت مسیر چوبکشی کمتر، هزینه وینچینگ افزایش یافته و در بسیاری موارد اسکیدرها از مسیر چوبکشی خارج خواهند شد. این پژوهش در سطح 4 سری از سری های جنگلهای تحت مدیریت شرکت چوب و کاغذ مازندران با هدف تعیین تراکم فاصله ای اپتیمال مسیرهای چوبکشی توسط دستگاه اسکیدر hsm انجام شده است. در این بررسی، مطالعات زمان انجام کار وینچینگ به روش زمان های پیوسته (زمان یک دور بردن سیم وینچ دستگاه اسکیدر به کنار گرده بینه و بستن کابل یا چوکر به دور گرده بینه و کشیدن گرده بینه به کنار مسیر چوبکشی) با زمان سنج معمولی (کرنومتر) تا دقت ثانیه انجام شده است. بطوریکه نتایج نشان می دهد مدل زمان وینچینگ در این مطالعه تابعی از حجم بار و فاصله وینچینگ می باشد. با استفاده از مدل زمانی وینچینگ، مدل هزینه وینچینگ برآورد و با ترکیب نمودار هزینه ساخت مسیر چوبکشی، نمودار اپتیمال یا بهینه فاصله بین دو مسیر چوبکشی محاسبه گردید که عدد 70 متر در این مطالعه به عنوان تراکم فاصله ای بهینه مسیر چوبکشی بدست آمد و نیز از بین سه جزء زمانی وینچینگ، زمان کشیدن کابل وینچ دستگاه hsm، بیشترین زمان را به خود اختصاص داده است.