نام پژوهشگر: فاطمه سفیدکن
مریم اکابری علیرضا سردشتی
گیاه برازمبل بلوچی (perovskia atriplicifolia) متعلق به خانواده¬ی نعنا بوده و یک گیاه زینتی و معطر می¬باشد که به صورت خودرو در نواحی صخره ای استان سیستان و بلوچستان می¬روید. از تحقیقات انجام شده که روی روغن¬های فرار گونه¬های مختلف این جنس صورت گرفته است معلوم می¬شود که این گونه¬ها به خاطر ترکیبات شیمیایی خود مورد مطالعه و بررسی¬های فراوانی قرار گرفته¬اند. در این تحقیق به بررسی فیتوشیمیایی و خواص ضد¬میکروبی گیاه برازمبل بلوچی پرداخته شده است. اندام¬های هوایی گیاه برازمبل بلوچی (p.atriplicifolia.benth.) از دو محل متفاوت در مراحل مختلف رشد از ناحیه¬ی تفتان جمع¬آوری شد و اسانس آن به روش تقطیر با آب استخراج گردید. این اسانس توسط تکنیک gc/ms مورد تجزیه قرار گرفت و ترکیبات آن با استفاده از ضرایب کواتس شناسایی شدند. نمونه¬ی برگ که در دوران قبل از گلدهی، گلدهی و بعد از گلدهی از روستای سنگان جمع¬آوری شده بود به ترتیب دارای راندمان g/g)1/28%، (g/g) 0/815 %) و g/g)1/15%) می¬باشد، تعداد ترکیبات شناسایی شده نیز به ترتیب عبارتند از: 52، 42 و 61 و درصد مواد متشکله در اسانس نمونه¬ی گیاهی در دوران مختلف به ترتیب عبارت از: 89/74%، 66/77%، 87/06%. می¬باشند. ترکیباتی که به طور عمده در هر 3 اسانس وجود دارند، عبارتند از: ژرانیل استات، 1،8-سینئول، دلتا-3-کارن، لینالیل استات، لینالول، آلفا-هومولن، ترانس کاریوفیلن. همچنین اندام¬های هوایی این گیاه در دوران گلدهی از روستای تمندان جمع¬آوری شد و اسانس آن با راندمان g/g)1/03%) استخراج گردید. 64 ترکیب که 77/54% از کل اسانس را در بر می¬گیرد، شناسایی شد. ترکیباتی که بالاترین درصد را دارا هستند، عبارتند از: ژرانیل استات (35/51%)، 1،8-سینئول (6/55%)، لینالول (6/23%)، اسانس نمونه¬ی گل با راندمان ) g/g)¬1/37% استخراج شد و 58 ترکیب که 80/86% از کل اسانس را در بر می¬گیرد، شناسایی گردید. ترکیباتی که بالاترین درصد را دارا می¬باشند، عبارتند از: لینالیل استات (12/43%)، 1،8-سینئول (8/61%)، آلفا-پینن (6/56%). تجزیه¬ی برگ جهت تعیین عناصر معدنی حاکی از مقادیر یون¬های فلزی در حد مجاز می¬باشد. بررسی آنتی¬میکروبی نمونه¬ی برگ به روش رقت آگار نشان می¬دهد که اسانس این گیاه از خاصیت ضد¬میکروبی برخوردار است که با درصد مونوترپن¬های اکسیژنه¬ی موجود در آن تطبیق می¬کند. این اسانس میکروارگانیزم پسومودوناس آئروژینوزا را در کمترین رقت و استافیلوکوکوس اورئوس و کاندیدا آلبیکانز را در بیشترین رقت مهار می¬کند.
نسرین اصفهانیان فرد فاطمه سفیدکن
در این پژوهش برای بررسی تغییرات کمی و کیفی اسانس، برگ شش گونه اکالیپتوس به نامهای e.melliodora، e.kingsmillii، e.dundasii، e.largiflorens، e.stricklandii وe.microcarpa از مناطق گرمسیری شوشتر و دزفول در اواسط چهار فصل سال و طی دو سال متوالی (1385-1384) جمعآوری گردید. روغن اسانس برگ گیاه به روش تقطیر با آب استخراج و با دستگاههای کروماتوگرافی گازی (gc) و کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (gc/ms) مورد تجزیه و شناسایی قرار گرفت. بالاترین بازده اسانس e.melliodora در شوشتر زمستان (9/3%-1/3%) و بهار (7/2%-6/2%) و در دزفول پاییز (0/2%-7/1%) بدست آمد. بیشترین مقدار 1، 8- سینئول در اسانس گون? نامبرده نیز در هر دو منطقه زمستان و پاییز بود. بالاترین بازده اسانس e.kingsmillii شوشتر در زمستان (1/3%-8/2%) و دزفول در پاییز (2/3%-7/2%) مشاهده شد. بالاترین مقدار 1، 8- سینئول نیز در شوشتر پاییز و زمستان و در دزفول پاییز بود. گون? e.dundasii در شوشتر بیشترین بازده اسانس را در زمستان (7/4%-8/2%) و در دزفول بیشترین بازده اسانس در تابستان (9/0%) دارا بود. بیشترین مقدار 1، 8- سینئول در شوشتر در بهار و زمستان و در دزفول در بهار دیده شد. بالاترین بازده اسانس e.microcarpa شوشتر در بهار (7/3%-0/2%) و دزفول پاییز (3/3%-1/3%) مشاهده شد. بالاترین مقدار 1، 8- سینئول در شوشتر بهار و زمستان و برای دزفول تابستان و پاییز بود. گون? e.stricklandii در شوشتر بیشترین بازده در زمستان با (4/2%-2/2%) و در دزفول بیشترین بازده اسانس در پاییز با (2/2%-4/1%) دارا بود. بیشین? مقدار 1، 8- سینئول در شوشتر بهار و در دزفول بهار و زمستان دیده شد. حداکثر بازده اسانس e.largiflorens شوشتر در زمستان (8/2%-8/1%) و در دزفول پاییز (3/2%-1/2%) گزارش گردید. بالاترین مقدار 1، 8- سینئول در شوشتر زمستان و تابستان و در دزفول بهار و زمستان بدست آمد. تغییراتی نیز در سایر ترکیبهای عمده و جزئی اسانس هر سه گونه در فصول مختلف سال مشاهده شد. براساس نتایج حاصل از این تحقیق و برای دستیابی به کمیّت و کیفیت قابل قبولی از اسانس اکالیپتوس بصورت همزمان، کشت گون? e.melliodora در شوشتر و دزفول قابل توصیه است. بهترین فصل برداشت برگهای e.melliodora به منظور اسانسگیری در شوشتر بهار و زمستان و در دزفول پاییز است. کشت گون? e.kingsmillii نیز در دزفول بهتر از شوشتر است. بهترین فصل برداشت برگهای e.kingsmillii به منظور اسانسگیری در شوشتر زمستان و پاییز و در دزفول پاییز است. کشت گون? e.dundasii نیز در شوشتر قابل توصیه است. مناسبترین زمان برداشت این گونه در شوشتر برای دستیابی به بالاترین بازده اسانس فصل4 زمستان و بالاترین کیفیت اسانس بهار است. کشت این گونه در دزفول باتوجه به بازده و کیفیت پایین اسانس قابل توصیه نیست. براساس تحقیقات انجام شده کشت گونه e.microcarpa در شوشتر و دزفول قابل توصیه است. بهترین فصل برداشت برگهای e.microcarpa به منظور اسانسگیری در شوشتر تابستان و در دزفول زمستان است. کشت گون? e.stricklandii در شوشتر و دزفول قابل توصیه میباشد. بهترین فصل برداشت برگهای e.stricklandii به منظور اسانسگیری در شوشتر پاییز و برای دزفول تعیین بهترین فصل برداشت نیازمند بررسیهای بیشتری است. کشت گون? e.largiflorens با اِعمال روشهای بهینهسازی و شناسایی پارامترهای موثر بر ارتقاء فعالیتهای متابولیکی و تحریک و تنظیم چرخ? بیوشیمیایی گون? مورد نظر توصیه میگردد. کشت گون? e.largiflorens در فدک مناسبتر از شوشتر است. بهترین فصل برداشت برگهای e.largiflorens به منظور اسانسگیری در شوشتر بهار و در دزفول برای دستیابی به بالاترین عملکرد کمی (بازده) پاییز و بیشین? عملکرد کیفی (تولید اسانس) تابستان میباشد.
مهدیه سعیدی سعید محرمی پور
کاربرد وسیع حشره کش هایی با طیف وسیع سبب توسعه نژادهای حشرات مقاوم، از بین رفتن موجودات مفید، طغیان آفات ثانویه و اثرات نامطلوب زیست محیطی گردیده است. در سال های اخیر اسانس ها، به سبب خواص حشره کشی، دور کنندگی و ضد تغذیه ای توجه زیادی را در کنترل آفات به سمت خود معطوف ساخته اند. در این تحقیق اثرات اسانس نارنگی رقم کلمانتین، citrus reticulata blanco (rutaceae)، لیمو ترش رقم لیسبون citrus limon l. (rutaceae) و نارنج (rutaceae) citrus aurantium l. روی حشرات کامل دو گونه آفت انباری شامل، سوسک چهار نقطه ای حبوبات col: bruchidae))callosobruchus maculatus (f.) و شپشه آرد tribolium confusum jacquelin du val (tenebrionidae) در شرایط دمایی 1±25 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 5±70 درصد و در تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. اسانس ها به روش تقطیر با آب به دست آمدند. براساس مقدار lc50، سوسک چهار نقطه ای حبوبات و شپشه آرد به ترتیب به اسانس نارنج و نارنگی حساسیت بیشتری نشان دادند. سمیت تنفسی اسانس نارنج نسبت به اسانس نارنگی و لیمو از دوام بیشتری برخوردار بود. اثرات دور کنندگی اسانس ها با اولفکتومتر rzr سنجیده شد و نشان داد که اسانس ها به طور معنی داری سبب دور شدن حشرات می گردند. در این پژوهش اسانس نارنگی و لیمو به ترتیب بیشترین اثرات دور کنندگی را برای سوسک چهار نقطه ای حبوبات و شپشه آرد ایجاد نمودند. اثرات اسانس ها روی تفریخ تخم و لاروهای 1، 4 و 8 روزه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تخم های مسن نسبت به تخم های جوان حساسیت بیشتری به اسانس دارند. اگرچه مرگ و میر لاروها در برابر اسانس ها با افزایش سن آن ها کاهش یافت. اسانس ها به طور معنی داری بر میزان تخمریزی سوسک چهار نقطه ای حبوبات اثر گذاشتند. به طوری که در بالاترین غلظت به کار برده شده (ppm3000)، بالاترین میزان بازدارندگی تخمریزی سوسک چهار نقطه ای حبوبات نسبت به اسانس نارنگی ایجاد شد. آزمایشات دیسک آردی نشان داد که اسانس ها اثرات معنی داری روی شاخص های تغذیه ای شپشه آرد دارند، به طوری که اسانس نارنج و لیمو روی شاخص fdi موثرتر از اسانس نارنگی عمل نمودند. آنالیز gc-ms به ترتیب 16، 17 و 16 ترکیب را در اسانس نارنگی، لیمو و نارنج شناسایی نمود، که اغلب، مونوترپنویید هستند.
محمد دولتی قوشه بلاغ رضا امیدبیگی
رازیانه با نام علمی .foeniculum vulgare mill متعلق به خانواده چتریان (apiaceae) می باشد. این گیاه چند ساله بوده و منشأ آن نواحی مدیترانه و جنوب اروپا گزارش شده است، رازیانه به طور اختصاصی به عنوان هاضم کاربرد دارد و هم چنین به عنوان ماده اشتها آور و محرک تولید شیر در مادران مورد استفاده قرار می گیرد. مواد موثره این گیاه دارویی کاربرد وسیعی در صنایع غذایی، نوشابه سازی و آرایشی و بهداشتی دارد. در این تحقیق به منظور مطالعه اثر زمان برداشت و مدت اسانس گیری بر کمیت و کیفیت اسانس میوه رازیانه، دو آزمایش جداگانه انجام گرفت. آزمایش اول مطالعه تاثیر مراحل مختلف برداشت (خمیری، واکسی و رسیده) میوه رازیانه و آزمایش دوم بررسی اثر چهار زمان اسانس گیری (60، 90، 120، 180 دقیقه) بر کمیت و کیفیت اسانس میوه رازیانه بود. استخراج اسانس با روش تقطیر با آب انجام گرفت. ترکیب های تشکیل دهنده اسانس به وسیله دستگاه های کروماتوگرافی گازی (gc) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی(gc-mass) مورد تجزیه و شناسایی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که تاثیر مراحل مختلف برداشت و مدت اسانس گیری بر بازده اسانس میوه رازیانه در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. مقایسه میانگین ها مراحل مختلف برداشت نشان داد که بیشترین بازده اسانس مربوط به مرحله واکسی (5/6 درصد) و بالاترین عملکرد اسانس در مرحله رسیده بدست آمد که نسبت به مراحل دیگر اختلاف معنی داری داشت. در آزمایش دوم بیشترین بازده اسانس در زمان 180 دقیقه بدست آمدکه فقط با زمان 60 دقیقه اختلاف معنی داری داشت. تجزیه و شناسایی ترکیب های تشکیل دهنده اسانس نشان داد که در تمامی مراحل برداشت و مدت اسانس گیری آنتول، فنکون، استراگول و آلفاپینن ترکیب های عمده اسانس بودند. مقدار آنتول در مرحله واکسی و مدت 90 دقیقه اسانس گیری بیشترین بود. بنابراین برداشت میوه های رازیانه در مرحله سبز رنگ با بلوغ کامل و مدت 90 دقیقه اسانس گیری توصیه می شود.
رامین صالح جونقانی رضا امیدبیگی
گیاه چویل (ferulago angulata (schlecht) boiss.) از خانواده چتریان، گیاهی چندساله و اندمیک کشور ایران است. اسانس پیکر رویشی این گیاه دارای خواص ضد میکربی و ضد باکتریایی و نیز مصارف آرایشی-بهداشتی می باشد که به دلیل برداشت بی رویه طی سالهای گذشته در معرض انقراض قرار گرفته است. طی این مطالعه (در اولین گام جهت اهلی سازی) گیاهان رشد یافته در چهار رویشگاه بوئین در استان اصفهان، دیناران و گلوگرد در استان چهارمحال و بختیاری و سی سخت در استان کهکیلویه و بویراحمد شناسایی و صفات مورفولوژیکی گیاه و خصوصیات فیتوشمیایی اسانس آنها مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت. همچنین شرایط ادافیکی و کلیماتیکی هر منطقه بررسی و تحلیل شد. ابتدا 22 ژنوتیپ از هر منطقه جهت مطالعه 14 صفت کمی و کیفی موفولوژیکی انتخاب و مطالعه گردید. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها توسط آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که منطقه سی سخت در غالب صفات مورفولوژیکی نسبت به سایر مناطق مورد مطالعه برتری دارد. تجزیه تابع تشخیص به منظور نشان دادن صحت گروه بندی ژنوتیپ های اندازه گیری شده به وسیله مناطق جغرافیایی انجام و نتایج نشان داد که گروه بندی جغرافیایی ملاک قابل قبولی جهت توجیه تفاوت های مورفولوژیکی ژنوتیپ های مورد بررسی بوده و منطقه سی سخت فاصله ی بیشتری نسبت به سه منطقه ی دیگر نشان داد. اسانس گیری از پیکر رویشی جمعیت های جمع آوری شده توسط روش تقطیر با آب به وسیله دستگاه طرح کلونجر انجام و درصد میزان کمی اسانس تعیین گردید. تجزیه خوشه ای به روش وارد و معیار فاصله اقلیدسی برای صفات وزن تر، وزن خشک و میزان کمی اسانس انجام و اکوتیپ ها به دو گروه مجزا تقسیم شدند و اکوتیپ سی سخت از سایر مناطق مجزا گردید. آنالیز کیفی اسانس های حاصله توسط دستگاه های گاز کروموتوگرافی (gc) و گاز کروموتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی صورت گرفت و بر این اساس 20 ترکیب که نماینده 24/94 – 28/98 درصد از کل ترکیبات بود شناسایی شدند. ترکیبات اصلی سازنده عبارت بودند از: آلفا-پینن (0/0-60/65%)، آلفا-توجن (39/0-85/32%)، کامفن (0/0-18/6%)، سابینن (97/2-90/15%)، پارا-سیمن (66/13-23/26%)، لیمونن (05/5-34/7%) و بتا-پینن اکسید (0/0-22/6%). تجزیه رگرسیونی چند گانه به روش گام به گام بین میزان کمی اسانس، موفولوژیکی، صفات ادافیکی و کلیماتیکی انجام و ارتباط معنی داری بین تعدادی از صفات مورفولوژیکی، عوامل محیطی و میزان کمی اسانس نشان داد.
الهام مدیری زیبا جم زاد
چکیده جنسl. ziziphora از خانواده lamiaceae ، زیرخانواده nepetoideae و طایفه mentheae می باشد. این جنس در ایران دارای سه گونه یکساله و یک گونه چند ساله به نامlam. z. clinopodioides می باشد. این گونه دارای پراکندگی نسبتا وسیعی در ایران است، ولی در مناطق پراکنش دارای جمعیت های کوچک بوده و به علاوه تجدید حیات طبیعی محدودی دارد و به دلیل داشتن مواد و ترکیبات شیمیایی از گروه ترپنوئیدها، به عنوان گیاه دارویی از طبیعت برداشت می گردد. گونه z.clinopodioides دارای تنوع مورفولوژیکی زیادی است و به این دلیل بر اساس آخرین بررسی تاکسونومیکی 9 زیرگونه برای آن معرفی گردیده، هم پوشانی صفات شناسایی و تفکیک زیرگونه ها را بسیار پیچیده کرده است. جمعیت های مختلف این گونه که از استانهای مختلف ایران جمع آوری گردیده اند از نظر صفات مورفولوژیکی ، سیتولوژیکی و فیتوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج حاصل با استفاده از روشهای آماری، نرم افزار minitab 14 و11.5 spss آنالیز شدند. در بررسی مورفولوژیکی 19 صفت کمی و کیفی اندازه گیری شد و داده های حاصل آنالیز گردید. در بررسی سیتولوژیکی، اعداد کروموزومی 5 جمعیت از گونه z.clinopodioides با استفاده از سلولهای ریشه رویانده شده از بذرهای سالم در مرحله متافاز شمارش گردید، اعداد کروموزومی 16=n2 و 18=n2 برای این گونه شمارش شد. در بررسی فیتوشیمیایی ترکیبات شیمیایی اسانس 6 جمعیت با استفاده از دستگاه gc و gc mas شناسایی گردید. ترکیب شاخص اسانس دراین گونه پولگون می باشد. در جمعیت های مختلف میزان درصد این ترکیب در اسانس متفاوت است و به علاوه وجود ترکیبات دیگر نظیر 8،1 سینئول، پارا-منت-3-ان-8- اول، گاما ترپینن و لیمونن با درصد ها و نسبت های مختلف وجود کموتایپ های مختلف را نشان می دهد. تفاوت معنی داری از نظر ترکیبات اسانس در زیرگونه ها ی مختلف مشاهده نشد، ولیکن وجود کموتایپ های 1 (پولگون) 2 (پولگون، 1،8 سینئول و پارا-منت-3-ان-8-اول) 3 (گاما ترپینن) و 4 (لیمونن) تشخیص داده شد. در مجموع نتایج آنالیز آماری نشان داد که تنوع در گونه z. clinopodioides را میتوان در قالب سه زیرگونه دسته بندی نمود که عبارتند از: z. clinopodioides subsp. rigida z. clinopodioides subsp. filicaulis z. clinopodioides subsp. elburzensis
نثار صلواتی فاطمه سفیدکن
شوری خاک و آب یکی از عوامل تنش زای محیطی است که رشد و تولید محصول را محدود می کند و بنابراین یافتن روش ها و استراتژی هایی برای القاء مقاومت به تنش یا اصلاح اثرات زیانبار شوری بر گیاهان مورد توجه زیادی قرار گرفته است. یکی از راهکارها برای غلبه بر اثرات نامطلوب شوری، کاربرد تنظیم کننده های رشد گیاهی است. پاکلوبوترازول یک کندکننده رشد گیاهی از گروه ترکیبات تریازولی است که اثرات مثبت آن در کاهش اثرات نامطلوب تنش های غیرزنده بر گیاهان گزارش گردیده است. به منظور بررسی تأثیر آبیاری با آب شور و تیمار پاکلوبوترازول بر خصوصیات رشدی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه نعناع فلفلی، یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 16 تیمار و در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری با چهار سطح شوری آب دریا (6/0، 2، 4 و 8 دسی زیمنس بر متر) و محلولپاشی با چهار غلظت هورمون پاکلوبوترازول (صفر، 15، 30 و 60 میلی گرم بر لیتر) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری، پارامترهای رشدی گیاه (ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول میانگره، تعداد و سطح برگ، عملکرد ماده تر و خشک در گلدان)، مقادیر کلروفیل، میزان نسبی آب برگ (rwc)، غلظت یون های پتاسیم و کلسیم در برگ و عملکرد اسانس کاهش یافت. در حالی که مقادیر قندهای محلول کل، پروتئین، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، فنول، غلظت یون های سدیم و کلر در برگ و محتوی اسانس (تا شوری 4 دسی زیمنس بر متر) افزایش یافت. محتوی پرولین برگ ها بطور معنی داری تحت تأثیر شوری قرار نگرفت. کاربرد پاکلوبوترازول باعث کاهش ارتفاع بوته، طول میانگره و سطح برگ در تمام سطوح شوری گردید در حالی که در شوری های بیشتر از 6/0 دسی زیمنس بر متر افزایش عملکرد ماده تر و خشک را بدنبال داشت. همچنین پاکلوبوترازول باعث افزایش مقادیر کلروفیل، میزان نسبی آب برگ، پرولین، قندهای محلول کل، پروتئین، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، فنول و غلظت یون های پتاسیم و منیزیوم و کاهش غلظت یون های سدیم و کلر گردید. تیمار پاکلوبوترازول تأثیر معنی داری بر محتوی اسانس نداشت اما باعث افزایش عملکرد اسانس در شوری های بیشتر از 6/0 دسی زیمنس بر متر گردید. نتایج آنالیز اسانس نشان داد که منتول، منتون، 8،1- سینئول و منتوفوران اجزاء غالب اسانس بودند. در شرایط بدون کاربرد پاکلوبوترازول، شوری باعث افزایش منتون و کاهش 8،1- سینئول و منتوفوران گردید و در مورد منتول هم تغییرات زیادی مشاهده نشد. کاربرد پاکلوبوترازول در شرایط شوری باعث کاهش منتون و افزایش منتول گردید. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که اثرات زیان آور تنش شوری بر رشد نعناع فلفلی می تواند با محلول پاشی پاکلوبوترازول کاهش داده شود.
فاطمه روف فرد مظفر شریفی
آگاستاکه (agastache foeniculim [pursh] kuntze) گیاهی علفی، چندساله و متعلق به خانواده نعناعیان (lamiaceae) می باشد. ماده موثره آن از نوع اسانس است که در برگ ها و گل ها ساخته می شود. متیل چاویکول، به عنوان جزء اصلی اسانس است که در صنایع عطرسازی و طعم دهندگی دارای اهمیت است. این ترکیب از طریق مسیر فنیل پروپانوئیدی که مسیر بیوسنتزی اغلب ترکیبات فنلی است ساخته می شود. در این مسیر سه واکنش اصلی وجود دارد 1) آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (pal)، برای تولید ترانس سینامیک اسید، آمین زدایی فنیل آلانین را کاتالیز می کند 2) آنزیم سینامات 4-هیدروکسیلاز (c4h)، ترانس سینامیک اسید را به p-کوماریک اسید تبدیل می کند 3) آنزیم 4-کومارات کوآلیگاز (4cl)، p-کوماریک اسید را برای ساختن p-کوماریل coa مصرف می کند. واکنش های متوالی کاتالیز شده توسط این سه آنزیم مسیر فنیل پروپانوئیدی عمومی را تشکیل می دهند. جاسمونیک اسید و متیل استر آن، متیل جاسمونات، ترکیباتی سیکلوپنتانونی از مشتقات اسید لینولنیک می باشند که از طریق مسیر اکتادکانوئید ساخته می شوند. شواهدی وجود دارد که جاسمونیک اسید و متیل جاسمونات به عنوان یک گروه از انتقال دهندگان مهم پیام در دفاع از گیاه در برابر زخم، حشره، حمله پاتوژن و غیره می باشند. این مولکول های سیگنال در برخی از مسیر های انتقال پیام که القا کننده آنزیم های خاص کاتالیز کننده واکنش های بیوسنتزی برای تشکیل ترکیبات دفاعی هستند، دخالت می کنند و منجر به القای واکنش های دفاعی می گردند. در این پژوهش، تاثیر متیل جاسمونات بر مقدار و محتوای اسانس آگاستاکه و بر فعالیت آنزیم های pal و 4cl، مقدار فنل کل و مقدار پروتئین کل بررسی شد و تاثیر آن بر بیان ژن های pal، c4h و 4cl مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش ها در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و در شرایط هیدروپونیک انجام شد و گیاهان در معرض غلظت های مختلف متیل جاسمونات ( 0، 1/0و mm1) قرار گرفتند. همچنین در این پژوهش، قسمتی از cdna ی مربوط به هر یک از ژن های pal، c4h و 4cl برای اولین بار از این گیاه جداسازی و تعیین توالی شد. نتایج نشان داد که بعد از گذشت 24 ساعت از شروع تیمار، متیل جاسمونات با غلظت mm1/0 در مقایسه با غلظت mm1 و شاهد، درصد اسانس را به طور معنی داری افزایش داد با این وجود، غلظت های مختلف متیل جاسمونات پس از گذشت 24 ساعت از تیمار، تاثیر معنی داری بر مقدار متیل چاویکول نداشتند. ادامه آزمایش با غلظت mm1/0 متیل جاسمونات نشان داد که بعد از گذشت 48 ساعت از شروع تیمار، گیاهان دریافت کننده متیل جاسمونات در مقایسه با گیاهان شاهد همین زمان، دارای مقادیر بیشتری متیل چاویکول بودند اما بعد از سپری شدن 72 ساعت از تیمار، با گیاهان شاهد همین زمان از نظر مقدار متیل چاویکول اختلافی نداشتند. همچنین بعد از گذشت 24 ساعت از شروع تیمار، فعالیت آنزیم pal در گیاهان تیمار شده با mm1 متیل جاسمونات، در مقایسه با گیاهان شاهد و تیمار شده با mm1/0 متیل جاسمونات به طور معنی داری افزایش یافت. به طور مشابه، فعالیت آنزیم 4cl نیز بعد از گذشت 24 ساعت از تیمار با mm1متیل جاسمونات، در مقایسه با شاهد و تیمار mm1/0، به طور معنی داری افزایش یافت. با این وجود تیمارهای متیل جاسمونات هیچ اثر معنی داری بر مقدار فنل کل بعد از گذشت 8 ، 12 و 24 ساعت از تیمار در مقایسه با تیمارهای شاهد هر یک از زمان های یاد شده نداشتند. مقدار پروتئین کل با تیمارهای 1 یا mm1/0 متیل جاسمونات بعد از گذشت 24 ساعت از تیمار در مقایسه با شاهد، به طور معنی داری افزایش یافت. متیل جاسمونات با هر دو غلظت 1 و mm1/0، باعث افزایش بیان ژن های pal، c4h و 4cl در محدوده زمانی 8 و 12 ساعت پس از کاربرد آن در مقایسه با تیمار شاهد مربوط به همان زمان شد. نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که متیل جاسمونات با تاثیر بر بیان ژن ها (pal، c4h و 4cl) و فعالیت آنزیم های (pal و 4cl) مسیر بیوسنتز فنیل پروپانوئیدی احتمالا موجب افزایش متیل چاویکول در گیاهان آگاستاکه در سیستم کشت هیدروپونیک گردید.
علیرضا استاجی فاطمه سفیدکن
چکیده نوروزک (salvia leriifolia bent.) گیاهی علفی، چندساله، متعلق به تیره نعناعیان و بومی استان خراسان و سمنان می باشد که در سال های اخیر خواص مختلف دارویی این گیاه شناخته شده است. جوانه زنی پایین یکی از مشکلات اساسی بذور نوروزک می باشد. به منظور بهبود جوانه زنی بذر این گیاه، دو آزمایش به صورت مجزا در قالب طرح کاملاً تصادفی با 21 پیش تیمار شامل: چهار نوع تیمار مکانیکی، چهار دوره متفاوت پیش سرمادهی، غلظت های متفاوت اسید جیبرلیک و نیترات پتاسیم، مدت زمان های متفاوت اسید سولفوریک به همراه تیمار شاهد در دو محیط پتری دیش و سینی کاشت انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار مکانیکی حذف پوسته، بیشترین شاخص های جوانه زنی و سبز شدن را نسبت به شاهد داشت. به نظر می رسد که مانع اصلی جوانه زنی در نوروزک پوشش نفوذناپذیر بذر باشد. القاء پلی پلوئیدی به عنوان یک تکنیک مهم و کاربردی در اصلاح گیاهان دارویی و معطر است. به همین منظور جهت بررسی تاثیر کلشیسین بر ویژگی-های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و ترکیبات شیمیایی گیاه نوروزک آزمایشی انجام گرفت. القاء پلی پلوئیدی بوسیله تیمار بذور و تیمار مریستم انتهایی گیاهچه ها (به روش گلوله های پنبه ای) انجام شد. تیمار بذور با غلظت های مختلف کلشیسین (0، 05/0، 1/0، 2/0 و 5/0درصد) همراه با سه سطح زمانی مختلف (12، 24 و 36 ساعت) انجام شد. تیمار مریستم انتهایی گیاهچه ها در دو مرحله دو و چهار برگ حقیقی و هر یک در غلظت های مختلف کلشیسین (0، 05/0، 1/0، 2/0 و 5/0درصد) همراه با سه سطح زمانی مختلف (24، 48 و 72 ساعت) صورت پذیرفت. طبق نتایج تیمار بذر با کلشیسین به دلیل حساسیت بالای نوروزک در مرحل? جوانه زنی روش مناسبی جهت اعمال تیمار در این گیاه نبود. مرحله رشدی تاثیر بسزایی در القاء پلوئیدی داشت به طوری که علی رغم مرحله دو برگ حقیقی استفاده از روش تیمار مریستم انتهایی در مرحل? چهار برگ حقیقی بهترین روش مذکور در القاء پلوئیدی شناخته شد. شناسایی سطح پلوئیدی گیاهان تیمار شده با بررسی های مورفولوژیکی، میکروسکوپی، فلوسایتومتری و شمارش کروموزومی تعیین شد. غلظت 05/0 درصد با زمان 48 ساعت در مرحله چهار برگ حقیقی، به عنوان بهترین تیمار جهت انگیزش تتراپلوئیدی (3/23 درصد) در گیاه نوروزک مشخص گردید. القاء تتراپلوئیدی در نوروزک سبب تغییرات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، سیتولوژیکی و ترکیبات شیمیایی از قبیل، افزایش معنی دار وزن تر و خشک، میزان کلروفیل، میزان فتوسنتز، سطح برگ، تعداد برگ، ضخامت برگ، عرض برگ، قطر دمبرگ اصلی، تعداد جوانه های جانبی و همچنین کاهش طول برگ و ارتفاع گیاهان شد. همچنین، افزایش سطح پلوئیدی سبب تغییرات قابل توجهی در ترکیبات موجود در اسانس شد.
اسماعیل احمدی فاطمه سفیدکن
چکیده خشک کردن یکی از فرآیندهای مهم پس از برداشت گیاهان دارویی است که نقش مهمی در کمیت و کیفیت مواد موثر آن ها دارد. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات روش های مختلف خشک کردن و انبارداری بر محتوی و ترکیب اسانس گیاه نعناع فلفلی (mentha piperita l.) در دو آزمایش جداگانه انجام گرفت. در آزمایش اول برگ های نعناع فلفلی با چهار روش (خشک کردن در سایه و در دمای اتاق، خشک کردن در آفتاب، خشک کردن در آون با دماهای 40 و 70 درجه سانتی گراد و خشک کردن در مایکروویو با توان های ( -180، 360، 540، 720 و 900 وات)، در قالب یک طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار خشک گردیدند. در آزمایش دوم برگ های خشک شده در سایه، در بسته های پلی اتیلنی (پلاستیک های زیپ کیپ)، ظروف شیشه ای و پاکت کاغذی معمولی بسته بندی شده و در دو دمای مختلف (5 و 25 درجه سانتی گراد) برای مدت شش ماه نگهداری گردیدند. آزمایش دوم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام گرفت. برگ های نعناع فلفلی در مرحله گلدهی برداشت شده و اسانس برگ های خشک شده به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر استخراج گردید. جهت شناسایی اجزاء تشکیل دهنده اسانس، نمونه های اسانس با استفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و گازکروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش خشک کردن اثر معنی داری بر محتوی اسانس دارد. بیشترین (64/3 درصد) و کمترین (12/0 درصد) محتوی اسانس به ترتیب در روش خشک کردن در سایه و خشک کردن با مایکروویو در توان 700 وات مشاهده شد. اگر چه محتوی اسانس با افزایش توان دستگاه مایکروویو کاهش یافت اما اختلاف بین توان های 540، 700 و 900 وات معنی دار نبود. همچنین از نظر محتوی اسانس تفاوت معنی داری بین روش های خشک کردن در آفتاب و آون با دمای 40 درجه سانتی گراد وجود نداشت. تفاوت معنی داری در بین دماهای انبارداری از نظر تأثیر بر محتوی اسانس وجود نداشت در حالی که تأثیر نوع بسته بندی بر محتوی اسانس معنی دار بود. بیشترین (58/3 درصد) و کمترین (47/3 درصد) محتوی اسانس به ترتیب در ظروف شیشه ای و پاکت کاغذی مشاهده گردید. نتایج آنالیز اسانس نشان داد که منتول، منتون، 1، 8- سینئول، منتوفوران، منتیل استات و نئومنتول اجزاء عمده اسانس بودند. کمترین مقدار منتول (73/36 درصد) در روش خشک کردن درسایه بدست آمد. مقدار منتول در روش خشک کردن در مایکروویو نسبت به سایر روش ها بالاتر بود به طوری که بالاترین درصد منتول (45/55 درصد) در روش خشک کردن در مایکروویو با توان 540 وات بدست آمد که اختلاف کمی با روش خشک کردن در مایکروویو با توان 360 وات داشت. با این حال مقدار منتون، 1، 8- سینئول و منتوفوران در روش مایکروویو کمتر از سایر روش های خشک کردن بود. مقادیر اجزاء تشکیل دهنده اسانس تغییرات کمی را تحت تأثیر نوع بسته بندی و دمای انبارداری نشان دادند. بالاترین مقدار منتول و منتون در بسته های پلی اتیلنی و در دمای انبارداری 25 درجه سانتی گراد بدست آمد. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که روش خشک کردن در سایه علیرغم پایین بودن محتوی منتول و زمان طولانی خشک شدن بهترین تیمار است. با این حال اگر هدف ما خشک شدن سریع و بدست آوردن اسانسی با درصد بالای منتول باشد می توان روش خشک کردن با مایکروویو در توان های پایین را توصیه نمود. کلمات کلیدی: نعناع فلفلی، خشک کردن، بسته بندی، اسانس، منتول
سیده رقیه موسوی جعفر احمدی
گیاه دارویی گل راعی حاوی متابولیت های ثانویه فراوان می باشد که دارای خواص درمانی ضد باکتریایی، ویروس، میکروب، قارچ و همچنین فعالیت ضد افسردگی است. در این پژوهش، به منظور شکست خواب بذور گل راعی، آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح پایه ی بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار در سه تکرار بر روی بذور 22 توده گل راعی صورت گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که توده های مختلف گل راعی رفتار یکنواختی در برابر تیمار های شکست خواب ندارند و لذا نمی توان نتایج مبتنی بر یک توده گل راعی را به عنوان تیمار مناسب شکست خواب و جوانه زنی سایر توده های گل راعی معرفی نمود. همچنین تنوع ژنتیکی 29 توده گل راعی جمع آوری شده از هشت استان (آذربایجان غربی، گیلان، گلستان، اردبیل، کردستان، لرستان، سمنان و تهران) با استفاده از نشانگرهای trap، issr و corap بررسی گردید. از دوازده آغازگر issr، پنج ترکیب آغازگری trap و پنج ترکیب آغازگری corap استفاده شده در این پژوهش، مجموعا" 431 باند قابل امتیازدهی تولید شد که 385 باند (89%) چندشکلی نشان دادند. با توجه به درصد چندشکلی آغازگرهای trap (93%) و بالا بودن میزان اطلاعات چندشکل e2m2 و e3m2 (100%) در مقایسه با آغازگرهای corap (87%) و آغازگرهای issr (88%)، آغازگرهای trap در تعیین فاصله ژنتیکی در مقایسه با دو نشانگر دیگر بهتر عمل کردند. محاسبه تعداد آلل های مشاهده شده و موثر و نسبت آنها نشان دهنده توزیع یکنواخت آللی و تبعیت از قانون هاردی ـ وینبرگ می باشد. جهت تعیین تنوع بین جمعیتی از شاخص fst استفاده شد. بالا بودن این شاخص (62/0) نشان داد که جمعیت ها کاملا" متمابز بودند و جریان ژنی (nm) بین جمعیت ها کم بوده (31/0) و یا صورت نمی گیرد که نشان دهنده غلبه آپومیکسی در نحوه تولید مثل این گیاه باشد. با توجه به محاسبه تنوع درون جمعیتی توسط شاخص های نی و شانون با استفاده از داده های هر سه نشانگر جمعیت آذربایجان غربی بالاترین مقدار تنوع و جمعیت اردبیل کمترین میزان را نشان دادند. درک چنین تنوع بالایی در مدیریت و حفاظت ژرم پلاسم این گیاه مفید خواهد بود و می تواند کارایی فرآیند انتخاب در برنامه های اصلاحی را افزایش دهد. از آنجا که این تحقیق برای اولین بار بر روی این گیاه انجام شد، می تواند شروعی برای بررسی های مولکولی در جهت استفاده از تنوع ژنتیکی این گیاه باشد.
عادله کیهانی فاطمه سفیدکن
اسانس های گیاهی در طیف وسیعی از محصولات دارویی، غذایی،آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرند. مرزه سهندی .bornm satureja sahendica از خانواده lamiaceae و انحصاری ایران است. در طب سنتی به اثر ضد درد و ضد عفونت گیاه مرزه اشاره شده است. مرزه در موارد ناراحتی های سینه، سرفه، لاغری، دردهای رماتیسمی و عصبی به کار می رود. یافته های تحقیقاتی نشان داده که ترکیب های اصلی اسانس مرزه سهندی پارا سیمن، تیمول، گاماترپینن و کارواکرول بوده و این ترکیب ها در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی وآرایشی کاربرد دارند. از آنجا که روش خشک کردن و همچنین روش اسانس گیری می تواند بر میران اسانس تولیدی و کیفیت آن موثر باشد، در این تحقیق به منظور بررسی اثر روشهای خشک کردن، اندام های هوایی گیاه در زمان گلدهی کامل از مزرعه تحقیقات کشاورزی قزوین، جمع آوری گردیده و پس از خشک شدن به روشهای مختلف (آون c°30، آون c°40، آون c°50 و سایه)، هر یک از تیمارها، در سه تکرار به روش تقطیر با آب اسانس گیری شدند. اسانس های حاصل با استفاده از دستگاه های گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) تجزیه و شناسایی شدند. داده های حاصله بوسیله نرم افزار sas و با استفاده از آزمون دانکن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بازده اسانس بر حسب وزن خشک، مقدار تیمول و مجموع ترکیبات فنلی اسانس، در روشهای خشک کردن با آون c°30، آون c°40 و سایه از نظر آماری اختلاف نداشته ولی آون c°50 بازده اسانس پایین تری تولید نمود. ولی مقدار تیمول و همچنین مجموع دو ترکیب فنلی تیمول و کارواکرول در تیمار c°50 بالاتر از سه روش دیگر بود. برای بررسی اثر روش اسانس گیری، اندام های هوایی گیاه در زمان گلدهی کامل جمع آوری گردیده و پس از خشک شدن در سایه به سه روش تقطیر با آب، تقطیر با آب و بخار آب و تقطیر با بخار مستقیم اسانس گیری شدند. نتایج آنالیز آماری نشان داد که بازده اسانس بر حسب وزن خشک در روش اسانس گیری تقطیر با آب (45/1%)، بالاتر از دو روش دیگر بود (در سطح احتمال 1%)، در حالیکه بالاترین مقدار تیمول و کارواکرول در روش تقطیر با بخار آب بدست آمد (در سطح احتمال 5%).
بهزاد اصغری فاطمه سفیدکن
مریم گلی (salvia officinalis)، از گونه های معروف متعلق به تیره نعناع، یک گیاه دارویی و معطر چند ساله بومی نواحی مدیترانه ای است. اسانس آن خواص ضدباکتریایی داشته و در پزشکی و صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد. خشک کردن یکی از فرآیند های پس از برداشت مهم گیاهان دارویی است که نقش مهمی در کمیت و کیفیت مواد موثره آن ها دارد. تحقیق حاضر برای ارزیابی اثرات روش های مختلف خشک کردن بر محتوی و ترکیب اسانس گیاه مریم گلی انجام گرفت. برگ های مریم گلی سه ماه بعد از نشاءکاری برداشت شده و با پنج روش مختلف (خشک کردن در سایه و آفتاب، خشک کردن در آون با دماهای 40 و 70 درجه سانتی گراد، خشک کن انجمادی و خشک-کردن در مایکروویو با توان های 270، 450، 720 و 900 وات) در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار خشک گردیدند. فرآیند خشک کردن تا زمانی که محتوی رطوبت نمونه ها به 12 درصد بر پایه وزن خشک رسید ادامه یافت. اسانس برگ-های خشک شده به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر استخراج گردید. جهت شناسایی اجزاء تشکیل-دهنده ی اسانس، نمونه های اسانس با استفاده از دستگاه های گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش های خشک کردن تأثیر معنی داری بر زمان خشک کردن و محتوی اسانس دارند. حداقل (7 دقیقه) و حداکثر (144 ساعت) زمان خشک کردن به ترتیب در روش مایکروویو 900 وات و روش سایه به دست آمد. بیشترین (08/1 درصد) و کمترین (12/0 درصد) محتوی اسانس نیز به ترتیب در روش سایه و روش مایکروویو 900 وات مشاهده گردید. با افزایش دمای آون زمان خشک کردن و محتوی اسانس کاهش یافت. از نظر درصد اسانس اختلاف معنی داری بین روش های خشک کردن در سایه، آفتاب و آون 40 درجه سانتی گراد وجود نداشت. اگرچه با افزایش توان دستگاه مایکروویو محتوی اسانس کاهش یافت اما اختلاف بین توان های 900، 720 و 450 وات معنی دار نبود. نتایج آنالیز اسانس نشان داد که آلفا-توجون، پینوکارون، 8،1-سینئول، بتا-توجون، آلفا-پینن، کامفن، ای-کاریوفیلن و آلفا-هومولن اجزاء غالب اسانس بودند. بیشترین مقدار آلفا-توجون (5/37 درصد) در روش خشک کن انجمادی ملاحظه گردید که اختلاف ناچیزی با روش خشک کردن در سایه (56/34 درصد)، خشک کردن در آون 40 درجه سانتی گراد (70/34 درصد) و خشک کردن در مایکروویو 270 وات (03/34 درصد) داشت. بیشترین (01/20 درصد) و کمترین (57/16 درصد) مقدار پینوکارون به ترتیب در روش خشک کردن در مایکروویو با توان های 720 و 450 وات بدست آمد. اختلاف بین سایر روش های خشک کردن از نظر محتوی پینوکارون قابل ملاحظه نبود. در مجموع، یافته های این تحقیق نشان داد که روش خشک کردن در سایه علیرغم طولانی بودن زمان خشک کردن بهترین تیمار بود. اما در مواردی که هدف، خشک کردن سریع و بدست آوردن اسانسی با درصد بالای آلفا-توجون باشد روش خشک کردن در مایکروویو با توان پایین نیز قابل توصیه است.
سید علی حبیبی حاجی پمق فاطمه سفیدکن
جنس پسته در ایران 3 گونه و 3 زیرگونه دارد که یکی از زیرگونه های مهم آن درخت بنه (pistacia atlantica ssp. kurdica) می باشد که به طور عمده در مناطق غرب و جنوب غرب ایران پراکنش دارد. صمغ این درخت دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد باکتریایی بوده و در طب سنتی برای درمان بیماری های دستگاه گوارشی، ادراری و تنفسی استفاده می شود. به منظور بررسی تأثیر زمان برداشت و نوع اندام گیاهی بر کمیت و کیفیت اسانس درخت بنه، مواد گیاهی از یکی از رویشگاههای طبیعی آن در شهر سنندج جمع آوری گردیدند. اسانس نمونه ها به روش تقطیر با آب استخراج شده و توسط دستگاه های گاز کروماتوگرافی (gc) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) مورد آنالیز قرار گرفتند. این تحقیق به صورت سه آزمایش جداگانه انجام شد. در آزمایش اول اسانس گل آذین نر و ماده و میوه نارس مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که محتوی اسانس گل آذین ماده (51/1 درصد) بیشتر از گل آذین نر (55/0 درصد) و میوه نارس (8/0 درصد) بود. آلفا-پینن (4/61%-49/45%)، میرسن (68/11%-71/2%)، کامفن (29/7%-37/3%) و لیمونن (68/7%-3/3%) اجزاء غالب اسانس در گل آذین نر و ماده و میوه نارس بودند. بیشترین و کمترین میزان آلفا-پینن به ترتیب در گل آذین نر و میوه نارس مشاهده گردید. در آزمایش دوم صمغ درختان نر و ماده در خرداد، تیر و مرداد ماه، از جهت ها و بخش های مختلف تنه درخت (شمال- بالا، شمال- پایین، جنوب- بالا و جنوب- پایین) با انجام تیغ زنی جمع آوری گردید. بالاترین محتوی اسانس صمغ در پایه های نر و ماده به ترتیب در مرداد و تیر بدست آمد. در هر دو پایه محتوی اسانس جهت های جنوبی بیشتر از جهت های شمالی بود. بالاترین عملکرد صمغ و عملکرد اسانس صمغ نیز در هر دو پایه در تیرماه و در بخش های بالایی درخت مشاهده شد. آلفا-پینن جزء غالب اسانس صمغ بود که به ترتیب 75/77% تا 9/88% و 4/75% تا 21/92% را در اسانس صمغ درختان نر و ماده تشکیل می داد. در آزمایش سوم برگ درختان نر و ماده در خرداد، تیر و مرداد ماه برداشت گردید و مشخص شد که محتوی اسانس در طی فصل رشد افزایش می یابد. محتوی اسانس برگ ها کمتر از محتوی اسانس گل آذین، میوه نارس و صمغ بود. هم چنین تفاوت معنی داری بین اسانس برگ درختان نر و ماده وجود نداشت. آلفا-پینن (73/45%-95/21%) جزء غالب اسانس برگ ها بود. مونوترپن ها (هیدروکربنه و اکسیژنه) عمده ترین گروه ترکیبات موجود در اسانس اندام های مختلف بودند. اسانس برگ ها علاوه بر مونوترپن ها حاوی مقادیر قابل توجهی از سزکویی ترپن ها بود.
علی روستایی فر فاطمه سفیدکن
سرو پیرو (juniperus communis l. ssp. hemisphaerica) درختچه ای دوپایه و متعلق به تیره سرو (cupressaceae) است که بطور وحشی در کوه های البرز در شمال ایران رویش دارد. اسانس میوه ها (مخروط ها) و شاخساره های این گیاه دارای خواصی نظیر ضدافسردگی، ضدروماتیسم، ضداسپاسم، ضدنفخ، قابض، اشتها آور و مدر می باشند. به منظور بررسی اثرات زمان برداشت و نوع اندام گیاهی بر ویژگی های کمی و کیفی اسانس سرو پیرو، مواد گیاهی از رویشگاه طبیعی این گیاه جمع آوری گردیدند. اسانس اندام های گیاهی به روش تقطیر با آب استخراج شده و توسط دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) مورد آنالیز قرار گرفتند. این تحقیق در دو آزمایش جداگانه انجام شد. در آزمایش اول شاخساره های پایه های نر و ماده در سه زمان مختلف (15 اردیبهشت، 15 مرداد و 15 آبان) و از دو ارتفاع مختلف (2200 و 2700 متر ارتفاع از سطح دریا) برداشت شدند. نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین محتوی اسانس (59/3 درصد) از شاخساره های پایه ماده در 15 آبان و ارتفاع 2700 متری بدست آمد که اختلاف معنی داری با محتوی اسانس شاخساره های پایه نر در 15 آبان و ارتفاع 2700 متری و نیز شاخساره های پایه نر در 15 اردیبهشت و ارتفاع 2200 متری نداشت. کمترین محتوی اسانس (2/2 درصد) نیز در شاخساره های پایه ماده در 15 مرداد و ارتفاع 2200 متری مشاهده شد که اختلاف معنی داری با محتوی اسانس شاخساره های پایه ماده در 15 اردیبهشت و ارتفاع 2200 متری نداشت. آلفا-پینن، سابینن و لیمونن اجزاء اصلی اسانس شاخساره های پایه های نر و ماده بودند. مقادیر آلفا-پینن در اسانس شاخساره پایه نر (58/68%-71/32%) بیشتر از اسانس شاخساره پایه ماده (85/46%-39/1%) بود. در آزمایش دوم، میوه های دوساله و یکساله در سه زمان مختلف (30 خرداد، 30 مرداد و 30 مهر) از ارتفاع 2300 متری برداشت شدند. نتایج این آزمایش نشان داد که مقدار اسانس میوه های یکساله بیشتر از میوه های دو ساله بود. بیشترین (97/3 درصد) و کمترین (2/2 درصد) محتوی اسانس میوه های یکساله به ترتیب در 30 مرداد و 30 مهر مشاهده شد. محتوی اسانس میوه های دوساله با گذشت زمان کاهش یافت. بطور مشابه، آلفا-پینن (7/59%-34/41%)، سابینن (96/16%-69/4%) و لیمونن (63/15%-9/8%) اجزاء اصلی اسانس هر دو میوه بودند. مقدار آلفا-پینن در میوه های یکساله با گذشت زمان کاهش یافت. برعکس مقدار آلفا-پینن در میوه های دوساله با گذشت زمان افزایش یافت. مونوترپن ها، گروه اصلی ترکیبات یافت شده در همه اسانس ها بودند. همچنین در یک آزمایش جداگانه فعالیت ضدقارچی اسانس های میوه و شاخساره علیه قارچ های بوتریتیس، آلترناریا، فوزاریوم و پنیسیلیوم به روش مسموم کردن محیط کشت با اسانس مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد هیچکدام از اسانس های استفاده شده حتی تا غلظت های 3000 میکرو لیتر در لیتر از رشد قارچ ها جلوگیری به عمل نیاوردند.
ماریا مرادی فاطمه سفیدکن
مرزنجوش (origanum vulgare) گیاهی علفی و چندساله متعلق یه تیره نعناع است که کاربردهای زیادی در طب سنتی و صنایع داروسازی، غذایی و آرایشی و بهداشتی دارد. مرزنجوش بخارایی(o. vulgare ssp. gracile) یکی از سه زیرگونه شناخته شده از جنس مرزنجوش در ایران است که بصورت وحشی در مناطق شمال غرب رویش دارد. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر زمان های مختلف برداشت (قبل از گلدهی، گلدهی کامل و پس از گلدهی) بر کمیت، کیفیت و فعالیت ضدقارچی اسانس مرزنجوش بخارایی انجام گرفت. برای این منظور مواد گیاهی از رویشگاه طبیعی آن در منطقه سارال واقع در شمال غربی شهر سنندج برداشت گردیدند. مواد گیاهی برداشت شده در دمای اتاق و در سایه خشک گردیده و سپس اسانس آن ها به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر به مدت سه ساعت استخراج گردید. نتایج مربوط به محتوی اسانس در مراحل مختلف نموی (اسانس برگ ها در مرحله قبل از گلدهی (m1)، اسانس برگ ها (m2) و گل ها (m3) در مرحله گلدهی و اسانس برگ ها در مرحله پس از گلدهی (m4)) نشان داد که بیشترین (44/2 درصد) و کمترین (01/1 درصد) محتوی اسانس به ترتیب در مراحل m3 و m1 بدست آمد. نتایج آنالیز اسانس ها توسط دستگاههای گازکروماتوگرافی (gc) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) نشان داد که کارواکرول، گاما-ترپینن، پارا-سیمن و کارواکرول متیل اتر اجزاء عمده شناسایی شده در اسانس ها بودند. بیشترین (6/60%) و کمترین (6/27%) میزان کارواکرول به ترتیب در اسانس های m3 و m4 مشاهده گردید. همچنین در یک آزمایش جداگانه اثرات این اسانس ها در غلظت های مختلف (صفر، 200، 400، 600، 800 و 1000 میکرو لیتر در لیتر) بر رشد میسیلیومی و جوانه زنی اسپور پنج قارچ بیماریزای گیاهی (بوتریتیس سینرآ، آسپرژیلوس نایجر، پنیسیلیوم اکسپانسوم ، آلترناریا براسیسیکولاو تریکودرما) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمام اسانس ها اثرات بازدارندگی خوبی بر رشد میسیلیومی و جوانه زنی اسپور قارچ ها داشتند. فعالیت ضدقارچی اسانس ها به نوع قارچ و ترکیب و غلظت اسانس مورد آزمایش بستگی داشت. با افزایش غلظت اسانس ها، کاهشی در رشد میسیلیوم و جوانه زنی اسپور قارچ ها مشاهده گردید. در اکثر قارچ های مورد آزمایش اسانس m3 دارای بیشترین اثر ضدقارچی بود. فعالیت ضدقارچی قوی اسانس m3 می تواند به بالاتر بودن ترکیبات فنولیک نظیر کارواکرول در این اسانس نسبت داده شود. رشد میسیلیومی بوتریتیس سینرآ و تریکودرما، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین حساسیت در برابر اسانس ها بودند. بررسی ماهیت فعالیت ضدقارچی اسانس ها نشان داد که تمام اسانس ها در غلظت های بکار رفته قارچ ایستا بوده اند. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که اسانس این گیاه ممکن است به عنوان یک جایگزین برای ترکیبات شیمیایی مصنوعی، در کنترل قارچ های بیماریزای گیاهی و افزایش عمر انباری تولیدات گیاهی مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا نژادفرجی وند فاطمه سفیدکن
تنش خشکی یکی از فاکتورهای مهم محیطی است که رشد و تولید گیاهی را در سرتاسر جهان محدود می کند. مریم گلی (salvia officinalis) گیاهی خشبی، چندساله و متعلق به تیره نعناع است. اسانس مریم گلی دارای فعالیت ضد باکتریایی بوده و عمدتاً در صنایع غذایی، داروسازی و آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی و میزان اسانس گیاه مریم گلی، یک آزمایش گلدانی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار در گلخانه انجام گرفت. تیمارهای تنش خشکی عبارت بودند از: 100% (شاهد)، 80%، 60% و 40% ظرفیت زراعی. نتایج نشان داد که تنش خشکی اثرات معنی داری بر پارامترهای رشدی، روابط آبی، محتوی کلروفیل، انباشت متابولیت های سازگار (پرولین و قندهای محلول کل) و عملکرد اسانس دارد. با کاهش محتوی رطوبت خاک، ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد و سطح برگ ها، عملکرد پیکر رویشی تر و خشک، میزان نسبی آب (rwc) برگ و عملکرد اسانس کاهش یافت در حالی که محتوی کلروفیل و میزان انباشت پرولین و قندهای محلول افزایش نشان داد. از نظر محتوی اسانس و دمای برگ اختلاف معنی داری بین تیمارهای مختلف تنش خشکی وجود نداشت. نتایج آنالیز اسانس ها با استفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) نشان داد که آلفا- توجون (04/39%-42/32%)، کامفور (47/18%-42/12%)، 8،1- سینئول (83/13%-13/12%) و بتا- توجون (89/11%-10%) اجزاء اصلی شناسایی شده در اسانس بودند. تغییرات قابل توجهی در اجزاء اصلی اسانس ها در بین تیمارهای تنش خشکی یافت نشد.
پوریا توکلی حسینعلی بهرامی
چکیده به لیمو(lippia citriodora)گیاهی است دارویی، بومی شرایط آب و هوایی منطقه آمریکای جنوبی و از خانواده شاهپسند می باشد. در بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در زمینه گیاهان دارویی در ایران، توجه خاصی به نوع روش آبیاری و همچنین نیاز دقیق آبی گیاه صورت نگرفته است و عمده تحقیقات آبیاری مبنای علمی ندارد. لذا برای بررسی اثر چهار نوع سیستم مختلف تامین رطوبت بر عملکرد و ترکیبات شیمیایی اسانس گیاه دارویی به لیمو، آزمایشی شامل هشت تیمار آبیاری به شرح ذیل در سه تکرار و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 91-1390 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، انجام گرفت. در این آزمایش تیمار اول = آبیاری سفالی (100درصد نیاز آبی گیاه)؛ تیمار دوم= آبیاری قطره ای (100 درصد نیاز آبی گیاه)؛ تیمار سوم= آبیاری تراوا (100 درصد نیاز آبی گیاه) ؛ تیمار چهارم= آبیاری سطحی (100 درصد نیاز آبی گیاه)؛ تیمار پنجم= آبیاری سفالی (75 درصد نیاز آبی گیاه)؛ تیمارششم= آبیاری قطره ای (75 درصد نیاز آبی گیاه)؛ تیمار هفتم= آبیاری تراوا (75 درصد نیاز آبی گیاه) و تیمار هشتم = آبیاری سطحی (75 درصد نیاز آبی گیاه) بودند. پس از نمونه برداری مرکب از خاک بستر گلخانه و تجزیه فیزیکی شیمایی آن بر اساس روشهای متداول موسسه تحقیقات خاک و آب، کوددهی، نصب و راه اندازی سیستمهای آبیاری و سپس کشت قلمه های به لیمو انجام گرفت. کلیه عملیات داشت از جمله مصرف سرک کود، مبارزه با علف هرز در تیمارهایی که دو سیستم آبیاری سطحی و قطره ای اجرا شده بود، به طور مرتب انجام و در اواخر مرداد و دی 1391 در دو نوبت نمونه ها کف بر و سپس نسبت به توزین وزن تر، خشک و استخراج اسانس از تیمارهای مختلف با استفاده از دستگاه کلونجر انجام و نتایج حاصله تجزیه و تحلیل آماری گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار sas مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در حالی که عملکرد وزن خشک و میزان اسانس در برداشت اول که تیمارها بر اساس100 درصد نیاز آبی گیاه بود، در تیمار اول به ترتیب 1232 و 32/17، تیمار دوم 971و 13، تیمار سوم 1182و 82/16، تیمار چهارم 815 و30/9 کیلوگرم در هکتار بود. این ارقام در برداشت اول که تیمارها بر اساس 75 درصد نیاز آبی گیاه بود، در تیمار اول به ترتیب 1234و 34/18 تیمارهای دوم به ترتیب 965، 23/13؛ سوم 1144، 42/17؛ چهارم 806،45/7؛ کیلوگرم در هکتار و در برداشت دوم که تیمارها بر اساس 100 درصد نیاز آبی گیاه بود عملکرد وزن خشک و اسانس تیمار اول به ترتیب 1234و 99/16، این ارقام در تیمارهای دوم 965،12؛ سوم 1144، 7/16؛ چهارم 806، 7/8 کیلوگرم در هکتار گردید. این ارقام در برداشت دوم که تیمارها بر اساس 75 درصد نیاز آبی گیاه بود، در تیمار اول به ترتیب 1126 و4/18؛ دوم 933و94/12؛ سوم 1042و 4/17؛ چهارم 659 و 34/7 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. همچنین نتایج تجزیه اسانس نشان داد که درصد سیترال (نرال + ژانیال) در اسانس برداشت اول در تیمارها بر اساس 100 درصد نیاز آبی گیاه بود، تیمار اول 1/41%؛ دوم 7/35%؛ سوم439% و چهارم 5/؛33% گردید؛ در حالیکه میزان سیترال در اسانس این ارقام وقتیکه تیمارها بر اساس 75 درصد نیاز آبی گیاه بود به ترتیب4/ 41؛ 37؛ 40؛ 7/34 درصد به دست آمد. با عنایت به نتایج حاصله چنین استنباط گردید که تیمار آبیاری سفالی سبب افزایش معنی دار عملکرد، میزان اسانس تولیدی و درصد ماده موثره گیاه دارویی به لیمو گردید. کلمات کلیدی: گیاهان دارویی، به لیمو (lippia citrodora)، سیستم های آبیاری سفالی و تراوا، عملکرد و اسانس تولیدی.
طیبه مظفری دهشیری غلامرضا بخشی خانیکی
در این تحقیق کمیت و کیفیت اسانس اندام های مختلف گیاه pimpinella aurea dc. و اثرات ضدمیکروبی آنها مورد بررسی قرار گرفت. گونه مورد نظر از سه رویشگاه در استان تهران (وردآورد، توچال و لواسانات) جمع آوری شد. بذر نمونه ها نیز با استفاده از الکهایی با مش 20، 25 و 30 از هم جدا شدند. سپس اسانس اندام های مختلف گیاه به روش تقطیر با آب تهیه شد. اجزای اسانس ها مورد تجزیه و شناسایی قرار گرفت. نتایج نشان داد در هر سه رویشگاه بازده اسانس نمونه های ساقه و برگ، کمترین و بازده اسانس بذر بیشترین مقدار می باشد. همچنین بازده اسانس بذر با افزایش اندازه بذر، افزایش قابل ملاحظه ای یافت. بذر نمونه ی وردآورد بازده اسانس بیشتری نسبت به دو رویشگاه دیگر داشت. نتایج آنالیز ترکیبات اسانس ها نشان داد که در اسانس حاصل از ساقه و برگ این گونه در منطقه وردآورد، سیترونلیل استات و ژرانیل استات ترکیبات شاخص اسانس در هرسه مرحله رشد (رویشی، شروع بذردهی و بذردهی کامل) بودند. در اسانس حاصل از برگ و ساقه این گیاه در منطقه توچال، در مرحله شروع بذردهی، بتابیزابولن، لیمونن، ژرانیل استات، لانجی پینانول و سیترونلیل استات مهمترین ترکیب ها بودند. در حالیکه مهمترین ترکیب اسانس ساقه و گل آذین بتابیزابولن بود. در اسانس ساقه و برگ این گونه در رویشگاه لواسانات در مرحله بذردهی کامل، مهمترین ترکیب های تشکیل دهنده آلفاکوپرنن، جرماکرن d و لیمونن بودند. در اسانس بذر با مش های مختلف از هر سه رویشگاه، بتابیزابولن و اپوکسی آلوآرومادندرن مهمترین ترکیب ها بودند. همچنین اثرات ضدمیکروبی اسانس ها برعلیه 4 نوع باکتری bacillus subtilis(1023)،pseudomonas aeruginosa(1430)، escherichia coli(1399) و staphylococcus aureus(1431) و یک قارچcandida albicans (5027) موردبررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که به طور کلی، سودوموناس آئروژینوزا مقاوم ترین باکتری به اسانس ها بود. کاندیدا آلبیکنس و باسیلوس سوبتیلیس واستافیلوکوکوس اورئوس حساس ترین میکروارگانیسم ها در برابر تمام اسانس ها بودند. تقریبا تاٌثیر تمام اسانس ها بر اشرشیا کلی بسیار جزیی بود و به طور کلی اثر ضد میکروبی اسانس بذرها بیشتر از سایر اندام ها بود. اثر اسانس بذر این گونه بر کاندیدا آلبیکنس و باسیلوس سوبتیلیس و اثر اسانس ساقه، برگ و گل آذین این گونه بر استافیلوکوکوس اورئوس و کاندیدا آلبیکنس قابل توجه بود. درمورد اثر آنتی بیوتیک ها درمورد تمام میکروارگانیسم ها جز استافیلوکوکوس اورئوس اثرآنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین بهتر از سفتی زوکسیم بود. سیپروفلوکساسین بهترین اثر را بر کاندیدا آلبیکنس و باسیلوس سوبتیلیس و کمترین اثر را بر استافیلوکوکوس اورئوس نشان داد. سفتی زوکسیم کمترین اثر را بر سودوموناس آئروژینوزا نشان داد.
زهرا عظیم زاده فاطمه سفیدکن
گل مکزیکی (agastache foeniculum) گیاهی علفی و معطر، چندساله و متعلق به خانواده نعناع می باشد. اسانس این گیاه دارای خواص ضدقارچی و ضدباکتریایی بوده و در صنایع داروسازی و غذایی مورد استفاده قرار می گیرد. خشک کردن یکی از فرآیندهای مهم پس از برداشت گیاهان دارویی است که نقش عمده ای در کمیت و کیفیت مواد موثره آن ها دارد. به منظور بررسی اثرات روش های مختلف خشک کردن بر محتوی و ترکیب اسانس گل مکزیکی، برگ های این گیاه در مرحله گلدهی برداشت شده و با پنج روش مختلف (خشک کردن در سایه و آفتاب، خشک کردن در آون با دماهای 40، 60 و 80 درجه سانتی گراد، خشک کردن در مایکروویو با توان های 180، 360، 540، 720 و 900 وات و خشک کن انجمادی) در قالب طرح کاملاً تصادفی و با چهار تکرار خشک گردیدند. فرآیند خشک کردن تا زمانی که محتوی رطوبت نمونه ها به 11 درصد بر پایه وزن خشک رسید ادامه یافت. اسانس برگ های خشک شده به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر استخراج گردید. ترکیب شیمیایی اسانس ها با استفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش های خشک کردن تأثیر معنی داری بر زمان خشک کردن و محتوی اسانس دارند. کمترین (4 دقیقه) و بیشترین (64 ساعت) زمان خشک کردن به ترتیب مربوط به روش های خشک کردن در مایکروویو باتوان 900 وات و سایه بودند. همچنین بالاترین (51/1 درصد) و پایین ترین (56/0 درصد) محتوی اسانس به ترتیب در روش خشک کردن در سایه و مایکروویو با توان 900 وات مشاهده گردید. در روش خشک کردن در آون با افزایش دما، زمان خشک کردن و محتوی اسانس کاهش یافت. از نظر درصد اسانس اختلاف معنی داری بین روش های خشک کردن در سایه، خشک کردن در آون با دمای 40 درجه سانتی گراد و روش مایکروویو با توان 180 وات وجود نداشت. در روش خشک کردن در مایکروویو اگرچه با افزایش توان دستگاه، محتوی اسانس کاهش یافت اما تفاوت بین توان های 360، 540 و 720 وات معنی دار نبود. نتایج آنالیز اسانس نشان داد که متیل کاویکول، لیمونن، اسپاتیولنول و کاریوفیلن اکساید ترکیبات عمده موجود در اسانس بودند. بیشترین (7/94 درصد) و کمترین (1/83 درصد) مقدار متیل کاویکول (به عنوان جزء غالب اسانس) به ترتیب در روش مایکروویو با توان 720 وات و خشک کردن در سایه مشاهده شد. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که روش خشک کردن در سایه علیرغم طولانی بودن زمان خشک کردن بهترین تیمار است. اما اگر هدف خشک کردن سریع و به دست آوردن اسانسی با درصد بالای متیل کاویکول باشد روش خشک کردن در مایکروویو با توان های متوسط قابل توصیه است.
کرامت الله سعیدی علیرضا بابایی
نسترن کوهی از گیاهان دارویی ارزشمند متعلق به تیره رُزاسه است. میوه نسترن کوهی بدن را در برابر عفونت ها مقاوم می کند و برای دستگاه گوارش مفید است. این آزمایش به منظور بررسی صفات فیتوشیمایی، مورفولوژیکی و ژنتیکی نسترن کوهی در 60 منطقه از 16 استان کشور طی سالهای 1389-1392 انجام شد. در این مطالعه از 11 صفت مورفولوژیکی میوه و گل برای ارزیابی روابط بین توده های نسترن کوهی در ایران استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان دادند که تفاوت در فاکتورهای مورفولوژیکی میوه در سطح احتمال 1% معنی داری بود. تجزیه gge biplot نشان داد بهترین مناطق به لحاظ حداکثر وزن میوه مناطق ir36، ir13 و ir3 بودند. بر اساس تجزیه خوشه ای نمونه ها به 4 دسته تقسیم شدند. بر اساس دندوگرام حاصله کلیه توده های جمع آوری شده در جنوب غرب ایران در یک دسته قرار گرفتند. عدم وجود تطابق در تجزیه خوشه ای و قرار نگرفتن توده های که از مناطق مشابه جمع آوری شدند در کنار هم می تواند ناشی از تفاوت در فاکتورهای محیطی و ژنتیکی باشد. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد میزان آسکوربیک اسید با طول و درصد گوشت میوه همبستگی مثبت معنی داری نشان داد. سایر صفات فیتوشیمیایی با ویژگی های مورفولوژیکی میوه همبستگی نشان ندادند. برای اندازه گیری میزان اسید آسکوربیک، اسید سیتریک و بتا-کاروتن میوه از دستگاه hplc و برای اندازه گیری فنول کل، کربوهیدرات های محلول کل، کاروتنوئیدها، لیکوپن و آنتوسیانین کل از دستگاه اسپکتروفوتومتر استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس برای کلیه صفات مورد مورد بررسی تفاوت معنی داری را نشان دادند. میزان آسکوربیک میوه از57/73 تا 7/2959 (میلی گرم در 100 گرم وزن تر) اندازه گیری شد. میزان اسید سیتریک از 4/852 تا 52/6586 (میلی گرم در 100 گرم وزن تر) متغییر بود. میزان فنول کل و آنتوسیانین نمونه ها به ترتیب از 39/52-8/190 (میلی گرم گالیک اسید اکی والان در گرم وزن خشک) و 59/7-8/28 (میلی گرم در لیتر سیانیدین -3- گلیکوزید) متفاوت بود. میزان کربوهیدرات کل و tss میوه به ترتیب از 92/5-8/32 و 72/11-18/40 درصد متغییر بود. بیشترین میزان بتا-کاروتن، لیکوپن و کاروتنوئید کل میوه به ترتیب 665/0، 32/0 و 097/1 (میلی گرم در گرم وزن تازه) و کمترین میزان آنها به ترتیب 049/0، 029/0 و 195/0 (میلی گرم در گرم وزن تازه) اندازه گیری شد. بر اساس نمودار چند ضلعی gge biplot، مناطق ir60 (گلستان-چهارطاغ)، ir42 (آذربایجان شرقی-بستان آباد) و ir38 (آذربایجان غربی-برهان) به ترتیب بیشترین میزان آسکوربیک اسید، سیتریک اسید و بتا-کاروتن را داشتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد ارتباط بین اسید سیتریک و اسید آسکوربیک معنی دار مثبت بود. میزان لیکوپن، بتا-کاروتن و کاروتنوئید میوه ارتباط مثبت معنی داری با هم داشتند. کربوهیدرات محلول با آنتوسیانین کل، فنول کل و tss همبستگی مثبت معنی داری داشت. هم چنین همبستگی بین میزان فنول کل و آنتوسیانین کل معنی دار بود. برای تجزیه اسیدهای چرب بذر، از دستگاه کروماتوگرافی گازی (gc) استفاده شد. نتایج این پژوهش وجود 5 اسید چرب عمده به ترتیب شامل لینولئیک، اولئیک، لینولنیک، پالمیتیک و استئاریک اسید را تأیید کردند. میزان لینولئیک اسید از 79/40 تا 14/61 درصد متغییر بود. در این مطالعه تعداد نه نشانگر ریزماهوراه برای بررسی تنوع ژنتیکی توده های نسترن کوهی مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه خوشه ای به روش upgma و بر اساس ضریب تشابه دایس ژنوتیپ ها را به هفت گروه اصلی تقسیم کرد. بیشتر توده های استان های غرب کشور در یک دسته قرار گرفتند و روابط ژنتیکی نزدیکتری داشتند. برای نمایش الگوی تنوع در بین جمعیت های مورد مطالعه، بای پلات مربوطه بر مبنای دو مختصه اصلی رسم گردید. به طور کلی نتایج تجزیه به مختصات اصلی با نتایج تجزیه خوشه ای به میزان زیادی سازگاری نشان داد. این پژوهش گسترده ترین تحقیق در زمینه تنوع ژنتیکی نسترن کوهی در ایران است. ژنوتیپ های شناسایی شده در این تحقیق می تواند در آینده در اصلاح و بهنژادی نسترن کوهی مورد استفاده قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان داد که میوه نسترن کوهی یک منبع غنی از آسکوربیک اسید و سایر مواد موثره است.
رضا زینالی فاطمه سفیدکن
تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محیطی کاهش دهنده رشد و تولید گیاهان در جهان می باشد. متأسفانه اطلاعات موجود در زمینه عکس العمل گیاهان دارویی به تنش خشکی و سایر عوامل مهم تأثیر گذار بر مصرف آب توسط این گیاهان (نظیر تراکم کاشت گیاه) بسیار اندک است. بنابراین به منظور مطالعه اثرات فواصل مختلف آبیاری (5، 10 و 15 روز) و تراکم کاشت (فواصل دو بوته روی ردیف 15، 20 و 25 سانتی متر با فاصله ثابت 30 سانتی متر بین دو ردیف) بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گل مکزیکی (آگاستاکه)، یک آزمایش مزرعه ای بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که رژیم های آبیاری اثرات معنی داری بر تمام صفات مورد مطالعه داشته اند. با افزایش فواصل آبیاری، صفات رویشی (ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد و سطح برگ، تعداد شاخه های جانبی و عملکرد پیکر رویشی تر و خشک)، محتوی نسبی آب برگ و عملکرد اسانس کاهش یافت در حالی که دمای برگ، محتوی کلروفیل برگ، انباشت پرولین و قندهای محلول کل، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز)، مقدار مالون دی آلدهید و محتوی اسانس افزایش نشان داد. فواصل آبیاری تأثیر معنی داری بر فعالیت آنزیم کاتالاز نداشتند. اثرات تراکم کاشت گیاه فقط بر برخی از صفات رویشی (نظیر قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد شاخه های جانبی، عملکرد پیکر رویشی تر و خشک) و عملکرد اسانس معنی دار بود. نتایج آنالیز اسانس توسط دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) نشان داد که متیل کاویکول، لیمونن و ان- دکانول ترکیبات عمده موجود در اسانس بودند. بیشترین (13/93 درصد) و کمترین (47/87 درصد) مقدار متیل کاویکول به عنوان جزء غالب اسانس به ترتیب در فواصل آبیاری 10 روز و فاصله کاشت 15 سانتی متر و فواصل آبیاری 15 روز و فاصله کاشت 25 سانتی متر بدست آمد. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که شرایط کم آبی اثرات نامطلوبی بر تولید بیوماس و اسانس گل مکزیکی دارد و افزایش تراکم کاشت فقط با افزایش فواصل آبیاری تا حد 10 روز قادر به جبران کاهش عملکرد اسانس می باشد.
رقیه عظیمی فاطمه سفیدکن
جنس بومادران در ایران 19 گونه گیاه علفی چندساله و غالباً معطر دارد که شش گونه آن انحصاری کشور ایران است. achillea nobilis با نام فارسی بومادران تماشایی یکی از گونه های بومی این جنس در ایران است. بخش های مختلف گونه های بومادران به طور گسترده در طب سنتی به علت خواص متعدد دارویی از جمله فعالیت های ضد میکروبی-ضدالتهابی-ضدآلرژی و آنتی اکسیدان استفاده می شوند. این تحقیق با هدف مشخص کردن کمیت و کیفیت اسانس اکسشن های مختلف بومادران تماشایی (achillea nobilis) در شرایط زراعی انجام شد. برای این منظور ابتدا بذر اکسشن های مختلف بومادران تماشایی از رویشگاههای مختلف جمع آوری شده و برای اولین بار، در شرایط محیطی یکسان در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات البرز واقع در شهرستان کرج کشت شد. ابتدا به منظور بررسی و مقایسه کمی و کیفی اسانس سرشاخه گلدار و هر یک از اجزای آن (گل، برگ و ساقه) به صورت مجزا، پس از جمع آوری سرشاخه یکی از اکسشن ها (جمعیت همدان) در زمان اوج گلدهی، جدا کردن اندام ها و خشک کردن در سایه، اسانس گیری به روش تقطیر با آب صورت گرفت. اسانس های حاصل با استفاده از دستگاههای گازکروماتوگرافی (gc) و گازکروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/mass) مورد تجزیه کمی و کیفی قرار گرفتند بیشترین بازده اسانس نسبت به وزن خشک مربوط به گل (32/1) و کمترین مقدار بازده اسانس مربوط به ساقه (14/0) بود؛ و بازده اسانس کل سرشاخه گلدار (85/0 درصد) و برگ (62/0 درصد) بود. ترکیب های عمده اسانس گل و برگ شامل سیس-کریزانتنول (به ترتیب 1/47 و 8/50 درصد) و آلفا-توجون (به ترتیب 8/8 و 1/9 درصد) بودند. اسانس ساقه با 7/19 درصد کوبنول، 2/19 درصد ایندیپون، 4/15 درصد سیس-کریزانتنول و 9/9 درصد اینترمدول، با اسانس برگ و گل تفاوت های زیادی داشت. ترکیب های عمده اسانس سرشاخه گلدار شامل سیس- کریزانتنول (7/41 درصد)، آلفا-توجون (2/10 درصد) و کامفور (1/8 درصد) بودند. با توجه به نتایج حاصله نمونه مورد بررسی را می توان به عنوان یک کموتایپ غنی از سیس-کریزانتنول معرفی نمود. همچنین با توجه به اینکه ترکیب اسانس سرشاخه گلدار از نظر حضور ترکیب های عمده با ترکیب اسانس برگ و گل تفاوت زیادی ندارد، از طرفی عملکرد سرشاخه گلدار از عملکرد برگ و گل به تنهایی بالاتر است، اسانس گیری از سرشاخه گلدار این گیاه قابل توصیه است. سپس از سرشاخه گلدار همه اکسشن ها اسانس گیری انجام و ضمن محاسبه بازده اسانس ها، ترکیب های تشکیل دهنده آن ها مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازده اسانس ها از 33/0 درصد تا 44/1 درصد متفاوت است. کمترین مقدار بازده اسانس مربوط به جمعیت سمنان (33/0 درصد) و بیشترین مقدار بازده اسانس مربوط به جمعیت استان کردستان، شهرستان سنندج (44/1 درصد) بود. همچنین تجزیه اسانس ها نشان داد که کل اکسشن های مورد مطالعه بر اساس آنالیز کلاستر در دو خوشه مجزا قرار گرفتند. ترکیب اصلی اسانس در خوشه 1 آرتمیزیاکتون بود که بیشترین مقدار آن (7/86 درصد) در جمعیت اکسشن 24277 مشاهده گردید. در اسانس جمعیت سنندج 5/85 درصد ، در جمعیت گرگان-2 (5/84 درصد) ، در جمعیت مراوه تپه-1 (6/81 درصد) ، در جمعیت زنجان-1( 3/81 درصد) ، در جمعیت استان گلستان-2 (2/80 درصد)و در جمعیت گلستان-3( 1/80 درصد) آرتمیزیاکتون وجود داشت. در اسانس اکسشن های خوشه 2 مقدار آرتمیزیاکتون بسیار کمتر بوده و این جمعیت ها بر اساس مقادیر ترکیب های آلفا-توجون، بتا-توجون، 8،1-سینئول و سیس-کریزانتنول به صورت کاملاً متمایزی گروه بندی شدند. همه جمعیت های موجود در کلاستر 2 به لحاظ داشتن آلفا-توجون، 8،1- سینئول و بتا-توجون مشترک بوند. جمعیت همدان2 موجود در این کلاستر منبع غنی از سیس-کریزانتنول (7/41 درصد) بود. جمعیت های گرگان-1 وخرم آباد منابع غنی از آلفا-توجون (به ترتیب 1/52 و 3/49 درصد) بودند؛ و جمعیت گرگان-1 بالاترین مقدار بتا-توجون (9/17 درصد) را در بین سایر نمونه ها داشت.
حمید ملکیان شیوا خالص رو
امروزه مهم ترین اصل جهت دست یابی به حاصل خیزی خاک و تغذیه مناسب گیاهی در کشاورزی ارگانیک، استفاده از نهاده های آلی و زیستی به جای کودهای شیمیایی می باشد. کاربرد این نهاده ها، علاوه بر تأمین سلامتی گیاهان دارویی، موجب حفظ سلامت محیط زیست نیز می گردد. این پژوهش، به منظور ارزیابی کاربرد ورمی کمپوست و اسیدهیومیک بر خصوصیات مورفولوژیک، عملکرد، درصد و ترکیبات اسانس در کشت گیاه دارویی زنیان انجام شد. برای بررسی اثر تیمارهای ورمی کمپوست (در سه سطح صفر، 5 و 10 تن در هکتار) و اسید هیومیک (در سه سطح صفر، 5/0 و 1 درصد) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان به اجرا در آمد. این تیمارها با یک تیمار کود شیمیایی (نیتروژن: 60 و فسفر: 40 کیلوگرم در هکتار) به عنوان تیمار شاهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد بیشترین ارتفاع بوته، تعداد پنجه، تعداد چترک در چتر، وزن هزاردانه، نیتروژن و فسفر دانه از کاربرد سطح سوم ورمی کمپوست حاصل گردید. سطح سوم اسید هیومیک نیز موجب افزایش معنی دار صفات ارتفاع بوته، تعداد چترک در چتر و میزان عناصر نیتروژن و فسفر دانه گردید. بر اساس اثرات هم افزایی بین ورمی کمپوست و اسیدهیومیک، بیشترین تعداد چتر در بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد اسانس، عملکرد اسانس و ترکیبات اسانس از کاربرد توأم سطح سوم ورمی کمپوست و سطح سوم اسیدهیومیک بدست آمد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که صفات کیفی در صد اسانس و عملکرد اسانس تحت تأثیر تیمار حاصل از برهم کنش سطح سوم ورمی کمپوست و سطح سوم اسیدهیومیک افزایش معنی داری در مقایسه با تیمار کود شیمیایی داشتند. بنابراین می توان کودهای آلی را به عنوان جایگزینی مناسب برای کودهای شیمیایی جهت حصول شرایط مطلوب برای بهبود عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی زنیان در نظر گرفت. وازگان کلیدی: درصد اسانس، اسید هیومیک،زنیان،کشت ارگانیک، گیاه دارویی، ورمی کمپوست
سجاد اشرفی فاطمه سفیدکن
شاه اسپرم (chrysanthemum balsamita l.)، یک گیاه علفی، ریزوم دار و چند ساله متعلق به تیره کلاپرک سانان است که استفاده های فراوانی در طب سنتی و صنایع داروسازی و غذایی دارد. به منظور بررسی کاربرد برگی منابع مختلف نیتروژن بر و برخی ویژگی های مورفولوژیکی و کمیت و کیفیت اسانس گیاه شاه اسپرم، یک آزمایشی در طرح کامل تصادفی با 4 تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل محلول پاشی اوره (در غلظت های 1، 2 و 3 درصد)، اسیدآسپارتیک (در غلظت های 50، 100 و 200 میلی گرم در لیتر)، اسیدگلوتامیک (در غلظت های50، 100 و 200 میلی گرم در لیتر) و شاهد (بدون کاربرد نیتروژن) بودند. نتایج نشان داد که استعمال برگی نیتروژن تأثیر معنی دار بر قطر ساقه و عملکرد پیر رویشی خشک به ترتیب در تیمار 200 میلی گرم در لیتر اسیدآسپارتیک و شاهد بدست آمد. با افزایش غلظت اسیدآمینه ها، تمام صفات رشدی (بجز طول میانگره) افزایش یافت. تأثیر اوره بر صفات رویشی فاقد روند مشخصی بود. محتوی کلروفیل (a، b و کل) در تیمارهای کاربرد نیتروژن بیشتر از تیمار شاهد بود. مجموع قندهای محلول و مقادیر پروتئین و پرولین با افزایش غلطت های اسیدآمینه ها افزایش یافت در حالی که مقادیر این ترکیبات در تیمار اوره 2 درصد بیشتر از اوره 1 و 3 درصد بود. غلظت های نیتروژن و پتاسیم در برگ ها با کاربرد برگی نیتروژن افزایش یافت. در حالی که غلظت فسفر در تیمار شاهد بیشتر از تیمارهای کاربرد نیتروژن بود. محتوی اسانس در تیمار شاهد و 50 میلی گرم در لیتر اسیدآسپارتیک (0/84 میلی لیتر در 100 گرم ماده خشک) بیشتر از بقیه تیمارها بود. کمترین محتوی اسانس (0/54میلی لیتر در 100 گرم ماده خشک) نیز در تیمار 1 درصد اوره مشاهده شد. که اختلاف معنی دار باسایر تیمارها داشت. عملکرد اسانس در تیمارهای کاربرد اسیدآمینه بیشتر از تیمارهای کاربرد اوره و شاهد بود. نتایج آنالیز اسانس بوسیله دستگاه های گاز کروماتوگرافی و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی نشان داد که 20 ترکیب در اسانس تیمارهای مختلف شناسایی گردیده است. کارون (67/43-55/54 درصد) و آلفاتوجون (15/16-10/32 درصد) اجزاء غالب شناسایی شده در اسانس بودند. همچنین منوترپن های اکسیژن دار مهمترین گروه از ترکیبات شناسایی شده در اسانس را تشکیل می دادند.
لیلا ثقفی ویند فاطمه سفیدکن
تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محیطی کاهش دهنده رشد و تولید گیاهان در جهان می باشد. بنابراین یافتن روش ها و استراتژی هایی برای القاء مقاومت به تنش یا اصلاح اثرات زیانبار تنش خشکی بر گیاهان مورد توجه زیادی قرار گرفته است. آسکوربیک اسید (ویتامین ث) یک آنتی اکسیدان غیرآنزیمی است که نقش آن در بهبود اثرات منفی تنش خشکی گزارش شده است. به منظور مطالعه اثرات رژیم های آبیاری مختلف (50، 70 و 90 درصد ظرفیت زراعی) و کاربرد برگی آسکوربیک اسید (در غلظت های صفر، 50، 100 و 200 میلی گرم در لیتر)، یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که رژیم های آبیاری اثرات معنی داری بر صفات مورد مطالعه داشته اند. با کاهش محتوی رطوبت خاک، صفات رشدی (ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد و سطح برگ ها، مجموع طول شاخه های جانبی و عملکرد پیکر رویشی تر و خشک)، میزان نسبی آب برگ و عملکرد اسانس کاهش یافت در حالی که نسبت ریشه به اندام های هوایی، دمای برگ، محتوی کلروفیل برگ، انباشت پرولین و مجموع قندهای محلول، مقدار مالون دی آلدهید، محتوی فنول و پروتئین کل و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) افزایش یافت. تفاوت معنی داری بین تیمارهای تنش خشکی از نظر محتوی اسانس و تعداد شاخه های جانبی وجود نداشت. کاربرد برگی آسکوربیک اسید اثرات معنی داری بر صفات رشدی و فیزیولوژیکی داشت. با افزایش غلظت آسکوربیک اسید صفات رشدی (ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد و سطح برگ ها، مجموع طول شاخه های جانبی و عملکرد پیکر رویشی تر و خشک)، میزان نسبی آب برگ، محتوی کلروفیل برگ و محتوی و عملکرد اسانس افزایش یافت در حالی که دمای برگ، انباشت پرولین و مجموع قندهای محلول، مقدار مالون دی آلدهید و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) کاهش یافت. کاربرد برگی آسکوربیک اسید تأثیر معنی داری بر تعداد شاخه های جانبی، نسبت ریشه به اندام های هوایی و محتوی فنول و پروتئین کل نداشت. نتایج آنالیز اسانس توسط دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) نشان داد که لینالول، اوژنول، اپی- آلفا- کادینول و 1، 8- سینئول ترکیبات عمده شناسایی شده در اسانس بودند. مقدار لینالول با کاهش رطوبت خاک و یا افزایش غلظت آسکوربیک اسید افزایش یافت. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که اثرات زیان آور تنش خشکی بر رشد و تولید اسانس گیاه ریحان می تواند با محلول پاشی آسکوربیک اسید کاهش داده شود.
محمود نادری حاجی باقر کندی فاطمه سفیدکن
برگ بو با نام علمی laurus nobilis l. گیاهی است به صورت درخت و درختچه همیشه سبز و ناخزان که در شرایط مساعد ارتفاع آن به 15-20 متر می رسد. این گیاه بومی نواحی مدیترانه و جنوب اروپا می باشد و در ایران به صورت کاشته شده وجود دارد. از برگ بو می توان برای درمان بسیاری از بیماریهای مختلف از جمله بیماریهای ویروسی، سرطان، آنفلوانزا، برونشیت ها و کمک به هضم غذا در دستگاه گوارشی استفاده نمود. در این تحقیق به منظور تهیه عصاره برگ بو و تبدیل عصاره به نانوکپسول و بررسی اثرات ضد سرطانی عصاره و نانوکپسولهای تهیه شده از آن، برگهای تازه برگ بو از جهات مختلف، در بهمن 1387 از باغ گیاه شناسی ملی ایران جمع آوری گردید. پس از خشک کردن در سایه، برگها آسیاب شده و عصاره گیری به روش ماسراسیون با حلال متانول انجام شد. از عصاره تام فاکسیون های دی کلرومتانی، دی اتیل اتری و متانولی تهیه شد. برای تهیه نانو کپسول از عصاره گیاهی بر پایه نشاسته از دستگاههای التراسونیک (60، 40 و 90 وات)، هموژنایزر (در دوره های 9800 rpm و 17000 و 24000) و آسیاب ساچمه ای استفاده شد. نانوکپسولهای تهیه شده به کمک دستگاههای فریز درایر و یا اسپری درایر خشک و به شکل پودر درآمده و با استفاده از دستگاه sem اندازه ذرات تعیین گردید. عصاره معمولی به همراه نمونه عصاره نانو کپسول شده به منظور ارزیابی اثرات مهارکنندگی بر تکثیر سلول های سرطانی سینه )t47d) و سرطان کلون (ht-29) با داروی دوکسوروبیسین در غلظت های 250 و 500 نانو مولار به عنوان شاهد مثبت و کنترل rpmi مقایسه شدند. نتایج نشان داد میانگین اندازه ذرات نانو کپسول با استفاده از دستگاه التراسونیک در توانهای 40، 60 و 90 وات (با دستگاه فریز درایر خشک شده) به ترتیب برابر 7.7 و 7/8 میکرومتر است. همچنین میانگین اندازه ذرات هنگامی که از دستگاه اسپری درایر برای خشک کردن استفاده شد، در توانهای 40 و 90 وات به ترتیب برابر 3/8 و 1/5 میکرومتر بدست آمد. میانگین اندازه ذرات نانو کپسول با استفاده از دستگاه هموژنایزر در دوره های rpm 9500، 17000 و 24000 ( و خشک کردن با دستگاه اسپری درایر) به ترتیب برابر 3/4، 7/6 و 9 میکرومتر بدست آمد و همچنین میانگین اندازه ذرات هنگامی که از دستگاه فریز درایر برای خشک کردن استفاده شد. در دوره های 17500 rpm و 24000 به ترتیب برابر 5/9 و 6/9 میکرومتر بدست آمد. میانگین اندازه ذرات با دستگاه آسیاب ساچمه ای 7/182 نانومتر بدست آمد. در بررسی نتایج عملکرد عصاره های برگ بو، در روزهای 1، 2 و 3 مشخص شد که فراکسیون دی کلرومتان اثر قوی تری در مهار تکثیر سلولهای سرطانی در مقایسه با عصاره نانو کپسول، عصاره تام و دیگر فراکسیون ها دارد. در بخش دیگری از این پایان نامه با توجه به اینکه اسانس از مهمترین اجزای گیاه برگ بو، می باشد به بررسی مباحثی همچون مقایسه ترکیب های تشکیل دهنده اسانس برگ، ساقه و میوه برگ بو، بررسی تاثیر روش های مختلف خشک کردن بر مقدار و اجزاء اسانس برگ بو، بررسی تاثیر روش های مختلف استخراج بر مقدار و اجزاء اسانس برگ بو، بررسی تاثیر زمان های مختلف برداشت در طول روز بر مقدار و اجزاء اسانس برگ بو، مقایسه ترکیب های تشکیل دهنده اسانس برگ بو در طول سال، تاثیر زمانهای مختلف استخراج بر بازده، کمیت و کیفیت مواد موثره اسانس برگ بو در روش تقطیر با آب (laurus nobilis l.) پرداخته شد.
سید محسن حسینی فاطمه سفیدکن
بسیاری از گونه های زراعی رایج در زمان های قدیم جزء پوشش گیاهی وحشی رویشگاه های طبیعی محسوب می شدند. بررسی روند اهلی شدن این گیاهان نشان می دهد که غالباً برای انطباق با نظام های فشرده و پر نهاده، انتخاب و اهلی شده اند و این امر با اصول بهره برداری پایدار مغایرت دارد. گیاه دارویی مرزه سهندی(satureja sahendica bornm.) گونه ای بومی ایران و در معرض تهدید می باشد. این گونه از جمله گیاهان کم توقعی است که از نظر نیاز آبی و کودی با شرایط کم نهاده سازگار می شود و به نظر می رسد کشت آن در نظام های کم نهاده از جمله نظام ارگانیک، از نظر اقتصادی مناسب و توجیه پذیر باشد. در راستای حفاظت از این ذخیره ژنتیکی ارزشمند مطالعه ای مقدماتی در زمینه امکان اهلی سازی آن طراحی و با توجه به اهمیت مدیریت علف های هرز، نحوه تأمین حاصلخیزی خاک و زراعت ارگانیک گیاهان دارویی، تأثیر تیمارهای مختلف تغذیه ای بر رشد و عملکرد کمی و کیفی مرزه سهندی در دو آرایش کاشت (مستطیل و زیگزاگ ) در شرایط رقابت با علف هرز تاج خروس وحشی(amaranthus retroflexux l. ) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1391-1389 در ایستگاه اسماعیل آباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیه ای شامل: npk به همراه محلول پاشی ریز مغذی ها، ورمیکمپوست به میزان چهار تن در هکتار، ورمی کمپوست به میزان دو تن در هکتار+ ورمی تی به میزان40 لیتر در هکتار بود. عامل تراکم علف هرز تاج خروس نیز در چهار سطح صفر ، 6 ،12 و 18 بوته در متر مربع بررسی شد. نتایج نشان داد گیاه دارویی مرزه سهندی قابلیت استقرار و کشت و کار در شرایط مزرعه را داشته و عملکرد سرشاخه و بیوماس قابل قبولی از خود نشان داد و در مقایسه با شرایط رویشگاه طبیعی (مراتع) از نظر تولید اسانس و تیمول برتری دارد. تأثیر عامل کود بر وزن سر شاخه معنی دار بود و کاربرد کود شیمیایی همراه با محلو ل پاشی ریز مغذی ها در هر دو چین (به ترتیب 59/830 و 13/700 کیلوگرم در هکتار) وزن سر شاخه بیشتری را تولید کرد. بیشترین مقادیر وزن سر شاخه مرزه در تیمار علف هرز در چین اول و تحت اثر سطوح بدون حضور علف هرز و 6 بوته علف هرز در متر مربع ( به ترتیب16/731 و 84/726 کیلوگرم در هکتار) و کمترین میزان برگ خشک مرزه (52/589 کیلوگرم در هکتار) در کرت های آلوده به تاج خروس با تراکم 18 بوته در متر مربع تولید شد. اثر تیمار کود بر درصد اسانس مرزه معنی دار نبوده و برتری نسبی درصد اسانس (90/1درصد) در بین سطوح کودی به ورمی کمپوست دو تن در هکتار در سال اول + ورمی تی 40 لیتر تعلق داشت و در بین چین ها برتری از آن چین دوم (99/1 درصد) بود. تیمار علف هرز بر درصد اسانس مرزه تأثیر معنی داری نداشت و بیشترین میزان اسانس در چین دوم برابر 11/2 درصد بود. اثر تیمار آرایش کاشت بر عملکرد اسانس در چین دوم معنی دار گردید، بدین صورت که آرایش کاشت زیگزاگ، با تولید 51/13 کیلوگرم در هکتار اسانس برتر بود. اثر تیمار کود بر عملکرد اسانس در هر دو چین معنی دار گردید. در چین اول تیمار شاهدnpk همراه با محلو ل پاشی ریز مغذی ها بیشترین میزان اسانس(23/15 کیلوگرم در هکتار) تولید گردید، اما در چین دوم با تیمار ورمی کمپوست چهار تن در هکتار (82/13 در مقابل 60/12 کیلوگرم در هکتار) در یک گروه قرار گرفت. اثر عامل علف هرز بر عملکرد اسانس در چین دوم معنی دار بود و بیشترین مقدار آن به ترتیب به تیمار 6 بوته علف هرز (68/13 کیلوگرم در هکتار) و بدون علف هرز (95/12کیلوگرم در هکتار) تعلق داشت. اثر کود بر میزان تیمول فقط در چین اول معنی دار بود و تیمار شاهدnpk همراه با محلو ل پاشی ریز مغذی ها با 97/5 کیلوگرم در هکتار برتری داشت. اثر تیمار علف هرز بر میزان عملکرد تیمول معنی دار بود. بیشترین میزان عملکرد تیمول در چین اول (56/5 کیلو گرم در هکتار) و در چین دوم (76/5 کیلو گرم در هکتار) در نتیجه تیمار بدون علف هرز حاصل گردید، اما با تیمارهای 6 و 12 بوته علف هرز در یک گروه قرار گرفت. مقدار تیمول تحت تاثیر تیمار ورمی کمپوست چهار تن در هکتار (95/42 درصد) بیشترین مقدار بود و با مقدار پارا- سیمن (3/35 درصد) رابطه عکس داشت. مقدار تیمول در اثر عدم وجود علف هرز بیشترین (18/45درصد) و در اثر بیشترین تراکم علف هرز(18 بوته در متر مربع) کمترین میزان (6/38درصد) را داشت. تیمار کودی شاهدnpk همراه با محلو ل پاشی ریز مغذی ها و پس از آن ورمی کمپوست به میزان چهار تن با حداقل رقابت علف هرز و آرایش کاشت زیگزاگ اسانس بیشتری تولید نمودند.
شهاب موسوی فاطمه سفیدکن
مرزنجوش (origanum vulgare l.) گیاهی علفی و چندساله متعلق به تیرة نعناع است که کاربردهای زیادی در طب سنتی و صنایع داروسازی، غذایی و آرایشی و بهداشتی دارد. مرزنجوش بخارایی (o. vulgare ssp. gracile) یکی از سه زیرگونة شناخته شده از جنس مرزنجوش در ایران است که بصورت وحشی در مناطق شمال غرب رویش دارد. تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محیطی کاهش دهندة رشد و تولید گیاهان در جهان می باشد. متأسفانه اطلاعات موجود در زمینة عکس العمل گیاهان دارویی به شرایط کم آبی بسیار اندک است. بنابراین به منظور مطالعة اثرات فواصل مختلف آبیاری (4، 8 ، 12 و 16 روز) بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی مرزنجوش بخارایی، یک آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در پنج تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که رژیم های آبیاری اثرات معنی داری بر تمام صفات مورد مطالعه داشته اند. با کاهش محتوای رطوبت خاک، صفات رشدی (ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد و سطح برگ ها، عملکرد پیکر رویشی تر و خشک)، میزان نسبی آب برگ و عملکرد اسانس کاهش یافت در حالی که دمای برگ، محتوی کلروفیل برگ، میزان نشت یونی، انباشت پرولین و قندهای محلول، محتوای فنل، پروتئین و آنتی اکسیدان کل و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی (کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز) افزایش یافت. همچنین با افزایش فواصل آبیاری محتوای اسانس افزایش یافت اما اختلاف بین تیمارهای آبیاری 8، 12 و 16 روز معنی دار نبود. نتایج آنالیز اسانس توسط دستگاههای گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) نشان داد که کارواکرول (85/65-24/55 درصد)، گاما- ترپینن (48/18- 74/12 درصد)، پارا- سیمن (92/8- 27/7 درصد)، 3- اکتانون (29/4- 63/2 درصد)، تیمول (42/2- 32/0 درصد) و آلفا- ترپینن (23/2- 63/1 درصد) ترکیبات عمدة شناسایی شده در اسانس بودند. بیشترین ( 85/65 درصد) و کمترین (24/55 درصد) مقدار کارواکرول به عنوان جزء غالب اسانس به ترتیب در فواصل آبیاری 4 و 12 روز مشاهده گردید.
عزیزه فرجی مهمانی فاطمه سفیدکن
به منظور بررسی اثر باکتری¬های محرک رشد، سالیسیلیک اسید و پوترسین بر روی عملکرد اندام هوایی، اسانس و اجزای اسانس مرزه، آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، مجتمع تحقیقاتی البرز اجرا شد. در این آزمایش از 8 سطح باکتری (بدون تلقیح، تلقیح با ازتوباکتر، آزوسپریلیوم، سودوموناس، ازتوباکتر-آزوسپریلیوم، ازتوباکتر- سودوموناس، آزوسپریلیوم- سودوموناس و ازتوباکتر+آزوسپیریلوم+ سودوموناس) بصورت تلقیح با ریشه در مرحله شروع ساقه دهی بکار برده شد. سالیسیلیک اسید در 4 سطح (0، 1، 2 و 3 میلی مولار بر لیتر) و پوترسین نیز در 5 سطح (0، 50، 100، 150، 200 میلی گرم بر لیتر) بصورت محلول پاشی در سه مرحله (مرحله شروع ساقه دهی، ابتدای مرحله غنچه دهی، شروع مرحله گلدهی) بکار برده شد. نتایج نشان داد که شاخص های رشد رویشی، عملکرد اسانس و اجزای آن به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار¬های آزمایشی قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع بوته (67/45 سانتی متر) و قطر کانوپی (53/40 سانتی متر) به ترتیب با محلول پاشی100 میلی گرم پوترسین و تلقیح توام هر سه باکتری حاصل شد. بیشترین تعداد ساقه جانبی، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد اندام هوایی، وزن خشک سرشاخه گلدار، عملکرد سرشاخه گلدار، تعداد، وزن خشک، عملکرد و سطح برگ، وزن خشک و عملکرد گل آذین، کلروفیل کل و b مربوط محلول پاشی 3 میلی مولار سالیسیلیک اسید و کمترین میزان بدست آمده برای این صفات مربوط به تیمار شاهد می¬باشد. بیشترین تعداد گل¬آذین مربوط به محلول پاشی 200 میلی گرم پوترسین و کمترین میزان آن نیز مربوط به تیمار شاهد می¬باشد. بیشترین عملکرد اسانس (8/76) و درصد وزنی اسانس (درصد 230/2) به ترتیب در تلقیح با سودوموناس و تلقیح توام با هر سه باکتری و کمترین میزان برای این صفات در تیمار شاهد حاصل شد. بیشترین میزان گاما ترپینین (میلی گرم بر لیتر 53) و تیمول (میلی گرم بر لیتر 5/48) به ترتیب مربوط به تلقیح با باکتری ازتوباکتر-¬سودوموناس و باکتری ازتوباکتر می¬باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که سالیسیلیک اسید بیشترین تاثیر را بر صفات رویشی و کمی داشت و شاخص¬های مربوط به اسانس و اجزای اسانس با بکار-گیری باکتری¬های محرک رشد و پوترسین تحت تاثیر قرار گرفته اند.
نرگس دهقانی فاطمه سفیدکن
اسانس های گیاهی در طیف وسیعی از محصولات دارو ی، غذایی، آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرند. نپتا راسموسا ( nepta rasemoca ) از خانواده نعناعیان است. در طب سنتی به ا ثر ضد عفونت و محرک ، معرق و تحریک کننده و همچنین برای بیماری تنفسی و اگزما ا شاره شده است . یافته های تحقیقاتی نشان داده که ترکیبات اصلی اسانس نپتا راسموسا نپتالاکتون با (28/38 %) و1و8- سینول با(47/06%) بوده و این ترکیب درصنایع دارو ی، غذایی، آرایشی وبهداشتی کاربرد دارند . از آنجا که روش خشک کردن و همچنین روش اسانس گیری می تواند برمیزان اسانس تولیدی وکیفیت آن موثر باشد ، دراین تحقیق به منظور بررسی روش های خشک کردن اندام های هوایی گیاه در زمان گلدهی کامل از مزرعه تحقیقات کشاورزی البرز، جمع آوری گردیده و پس از خشک شدن به روشهای مختلف (آون c°30 وآون c°40 وآون c°50 و سایه ) هر یک ازتیمارها در سه تکرار به روش تقطیر با آب اسانس گیری شدند. اسانس های حاصل با استفاده از دستگاه های گاز کروماتوگرافی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) تجزیه و شناسایی شدند . بعد از تحلیل آماری نتایج نشان داد که بیشترین اسانس براساس وزن خشک مقدار نپتا لاکتون، در روش های خشک کردن با آون c°30 و c°40 و سایه از نظر آماری اختلاف نداشته ولی آون °c50 بازده اسانس بالاتری تولید نمود . برای بررسی اثر روش های اسانس گیری ، اندام های هوایی گیاه در زمان گلدهی کامل جمع آوری گردید ه و پس از خشک شدن در سایه به سه روش تقطیر با آب، تقطیر با آب و بخار آب و تقطیر با بخار مستقیم اسانس گیری شدند و نتایج آماری نشان داد که بازده اسانس بر حسب وزن خشک در روش اسانس گیری تقطیر با آب (43/%)، بالاتر از دو روش دیگر بود .
منصور احمدی نجم الدین مرتضوی
گیاه دارویی ریحان بنفش یکی از مهمترین گیاهان دارویی است که اسانس آن در صنایع مختلف داروسازی، آرایشی و بهداشتی استفاده می¬شود. مدیریت کود یک عامل مهم در کشت گیاهان دارویی می¬باشد. کاربرد کودهای آلی در تولید این گیاهان با هدف حذف یا کاهش قابل ملاحظه مصرف نهاده¬های شیمیایی و همچنین افزایش حاصلخیزی خاک و بهبود رشد و کیفیت گیاه اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان با پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی با ده تیمار و سه تکرار بر روی گیاه ریحان به اجرا درآمد. در این آزمایش تیمارها شامل سه سطح کود دامی (10،15 و 5 تن در هکتار)، سه سطح ورمی کمپوست (15،10و 5 تن در هکتار) و سه سطح کود مرغی (15،10و 5 تن در هکتار) به همراه تیمار شاهد مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق صفاتی مانند ارتفاع بوته، سطح برگ، تعداد شاخه فرعی، وزن خشک برگ و درصد اسانس اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف هر سه نوع کود بر صفات اندازه¬گیری شده تاثیر گذار است بدین صورت بشترین مقدار صفات اندازه¬گیری شده در تیمار 15 تن ورمی کمپوست در هکتار بدست آمد. درصد اسانس به طور معنی¬داری با کاربرد کودهای آلی افزایش یافت به طوری که بیشترین مقدار بترتیب از تیمارهای 15 تن ورمی¬کمپوست (12/1 درصد) و 10 تن ورمی¬کمپوست (1/1 درصد) بدست آمد. به علاوه، نتایج تجزیهgc و gc/ms نشان داد که ترکیبات اصلی اسانس یعنی متیل¬کاویکول و لینالول با اعمال تیمارها تغییر می-کند.
رضا عرفانی فر فاطمه سفیدکن
سنبله نقره¬ای با نام علمی stachys byzantina (مترادف با s. lanata) گیاهی علفی، چند ساله با خواص دارویی متعدد و از خانواده نعناع است که در مناطقی از شمال غرب و شمال ایران رویش دارد. آگاهی از روابط میان جمعیت¬های وحشی این گیاه برای استخراج و حفاظت ژن استراتژی مهمی است. به منظور اصلاح و اهلی¬سازی این گونه¬ی دارویی، تنوع مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی نه جمعیت از رویشگاه¬های داشبلاغ، هوراند، مشکین¬شهر، آذرشهر، نادیلو، کلیبر، اهر، ورزقان و خاروانا مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. به منظور بررسی تنوع مورفولوژیکی، بیست¬و¬شش صفت برای طبقه¬بندی جمعیت¬ها، بر اساس ارزیابی¬های چند متغیره شامل تجزیه خوشه¬ای و تجزیه به مولفه¬های اصلی (pca) استفاده شد. تجزیه خوشه¬ای حاصل از بیست و شش صفت مورفولوژیک، نه جمعیت را در دو گروه اصلی قرار داد. در بررسی دامنه¬ی تغییرات، صفات فنوتیپی قطر ساقه¬ی اصلی و فرعی بالاترین ضریب تغییرات را دارا بودند. در مطالعات فیتوشیمیایی، بازده اسانس بین 09/0- 065/0 درصد (وزنی - حجمی) بود. در آنالیز شیمیایی اسانس نه جمعیت با استفاده از gc و gc/ms، جمعاً 27 ترکیب شناسایی شده 18/96- 65/85 درصد کل اسانس را شامل شدند. همچنین ارزیابی فنل کل، فلاونوئید کل و آنتی¬اکسیدان کل برای این نه منطقه انجام گرفت که بررسی نتایج آن¬ها نشان داد که میزان این ترکیبات در مناطق مختلف تفاوت معنی¬داری داشت.
سمانه اسدی صنم همت اله پیردشتی
در این پژوهش، عملکرد و ویژگی های فیتوشیمیایی گیاه دارویی سرخارگل در پاسخ به برخی مدیریت های مختلف زراعی در منطقه ساری در قالب سه آزمایش مختلف بررسی شد. در آزمایش اول، عملکرد ماده خشک و ویژگی های فیتوشیمیایی سرخارگل در پاسخ به آرایش و تاریخ های مختلف کشت سرخارگل در تابستان بررسی شد. تیمارهای این آزمایش شامل آرایش کشت [کشت خالص سرخارگل، کشت خالص لوبیا سبز، کشت مخلوط جایگزینی با الگوهای کشت 1:1 (یک در میان) و 2:2 (دو در میان) سرخارگل و لوبیا سبز] و تاریخ های کشت ](10 تیر، نه مرداد و هشت شهریور) در تابستان 1391] و کشت لوبیا سبز هم زمان با سبز شدن سرخارگل در بهار 1392 بود. یافته های این آزمایش روی سرخارگل های دو ساله در مرحله گل دهی کامل نشان داد که الگوی کشت مخلوط 2:2 و تاریخ کشت 10 تیر می تواند موجب افزایش ماده خشک گل و ریشه شود. بیش ترین مقدار مشتقات اسید کافئیک و محتوای فنل و فلاونوئید کل در گل و ریشه سرخارگل هایی به دست آمد که با الگوی تک کشتی و در تاریخ کشت 10 تیر کشت شده بودند. برداشت ریشه های دوساله در پایان دوره رشد در پاییز هم، موجب افزایش قابل توجه مقدار اسید کلروژنیک (2/3 برابر)، اکیناکوزید (2/1 برابر)، اسید کافتاریک (75 درصد) و اسید شیکوریک (33 درصد) نسبت به برداشت ریشه ها در زمان گل دهی کامل شد. در آزمایش دوم، عملکرد ماده خشک و ویژگی های فیتوشیمیایی سرخارگل در پاسخ به تراکم و تاریخ های مختلف کشت سرخارگل در دو فصل بهار و تابستان بررسی شد. تیمارهای این آزمایش شامل تاریخ های مختلف کشت سرخارگل [(20 فروردین، 19 اردیبهشت و 18 خرداد) در بهار 1392 و (10 تیر، نه مرداد و هشت شهریور) در تابستان 1392] با تراکم های (16، 10 و 7 بوته در متر مربع) بود. در این آزمایش، گل ها در چند چین (31 تیر، 31 مرداد و 31 شهریور برای تاریخ کشت 20 فروردین) برداشت شدند. بیش ترین عملکرد ماده خشک تک بوته گل و شاخساره در گل دهی کامل سرخارگل ها در تاریخ کشت های بهاره، به ترتیب مربوط به گیاهانی بود که در 19 اردیبهشت و 20 فروردین کشت شدند. در کشت با تأخیر سرخارگل ها تا 18 خرداد، بیش ترین ماده خشک ریشه ها به دست آمد. بیش ترین مقدار مشتقات اسید کافئیک و محتوای فنلی گل ها مربوط به سرخارگل هایی بود که در 19 اردیبهشت کشت شدند. اما مقدار اکیناکوزید در ریشه و شاخساره گیاهانی که با تأخیر در 18 خرداد کشت شدند، بیش از سایر تاریخ های کشت بود. تراکم هفت بوته در متر مربع موجب کاهش مقدار اغلب مشتقات اسید کافئیک در گل، شاخساره و ریشه سرخارگل شد. بررسی مشتقات اسید کافئیک در چین های مختلف نشان داد که تأخیر در برداشت گل ها تا 31 شهریور، موجب کاهش مقدار همه ی ترکیبات اسید کافئیک در گل ها می شود. بیش ترین مقدار این ترکیبات هم، در کرت هایی به دست آمد که تراکم بالاتر بود. بیش ترین عملکرد ماده خشک برگ تک بوته در پیش از گل دهی سرخارگل ها در تاریخ کشت های تابستانه، مربوط به تاریخ کشت 10 تیر و تراکم هفت بوته در متر مربع بود. همه ی مشتقات اسید کافئیک در تاریخ کشت 10 تیر و تراکم بالاتر افزایش نشان دادند. یافته های آزمایش سوم درباره تحمل سرخارگل به دو تنش غیرزیستی غرقاب (در مزرعه) و شوری (در ژرمیناتور) نشان داد که بوته های بالغ سرخاگل به تنش غرقاب نسبتاً متحمل ولی بذرهای جوانه زده به تنش شوری تحمل پایین داشتند. در کل، می توان گفت که اگر هدف از کشت این گیاه افزایش تولید مشتقات اسید کافئیک باشد، تک کشتی و اگر هدف، بهبود تولید ماده خشک باشد، کشت مخلوط مزیت محسوب می شود. به علاوه، کشت زودتر با تراکم بیش تر این گیاه نیز از نظر تولید ماده خشک و مشتقات اسید کافئیک نسبت به کشت تأخیری با تراکم کم تر، مزیت است. اگر چه گیاهچه های سرخارگل تحمل پایینی به شوری نشان دادند، اما تحمل نسبی بالاتر این گیاه نسبت به تنش غرقاب، امکان بهره برداری از تولید بیش تر گیاهان دوساله را فراهم می کند.
اسما ابوالقاسمی محمد شجاع الدینی
پسیل معمولی پسته آفت کلیدی باغ های پسته در ایران است.هدف این تحقیق مشخص کردن اجزای شیمیایی اسانس ها بود. نتایج نشان داد که اسانس پسته اهلی شامل اجزاء اصلی ترپینولن،لیمونن و بورنیل استات (با درصد حجمی 16/28، 25/21 و66/17) بود.اسانس کسور متشکل از اجزای اصلی میرسن،آلفا اودزمول و بتا اودزمول (با درصد حجم به حجم74/18،35/12 و30/9 ) بود. اسانس بنه شامل اجزای اصلی بی سیکلوژرماکرین،آلفا پینن و ژرماکرین دی (با درصد حجمی 06/33،60/17 و47/6) بود. این اولین گزارش از خصوصیات اسانس این گونه ها می باشد.
نجمه هادی بیداخویدی فاطمه سفیدکن
بر اساس ترکیب (های) غالب اسانس، در توده هایn. kotschyi ، سه کموتایپ اصلی a: حاوی a4-آلفا، 7-آلفا، a7-آلفا نپتالاکتون، b: حاوی a4-آلفا، 7-آلفا، a7-بتا نپتالاکتون و کوبنول و c: حاوی ژرانیل استات و کوبنول، شناسایی شدند. n. kotschyi و n. menthoides پروفایل های ترکیبات فنولی منحصر به فردی را نشان دادند و به ترتیب محتوی بیشترین سطح اسیدهای فنولیک یا فلاونوئیدها بودند. بررسی تنوع ژنتیک بین- و درون توده ای در n. kotschyi با استفاده از 11 آغازگر رپید، توده های واریته کوتسچی از توده های واریته پرسیکا در این گونه را جدا کرد. در کل، n. kotschyi با در نظر گرفتن کمیت و کیفیت اسانس و ترکیبات فنولی، اولویت اول اصلاحی را در بین گونه های مورد مطالعه دارد.
محمدتقی عبادی فاطمه سفیدکن
با توجه به افزایش تقاضا در بازار در حال رشد فرآورده های دارویی و آرایشی بهداشتی با منشا گیاهی، تولید ارگانیک و ارتقاء کیفیت ماده ی خام اولیه جهت توسعه ی این محصولات بسیار ضروری است. در این راستا، تاثیر روش های تغذیه، پرتوتابی، خشک کردن، بسته بندی و انبارداری بر گیاه دارویی به لیمو (.lippia citriodora kunth) طی سال های ??91 و 1392 در گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس مورد بررسی قرار گرفت.
رحیمه جهانی فاطمه سفیدکن
کاربرد برگی منابع مختلف نیتروژن بر برخی ویژگی های مورفوفیزیولوژیکی و کمیت و کیفیت اسانس گل مکزیکی انجام گرفت و نتایج نشان داد که استعمال برگی نیتروژن تأثیر معنی داری بر صفات رشدی، فیزیولوژیکی و محتوی و عملکرد اسانس دارد.
فریده عربی سعید محرمی پور
چکیده ندارد.
مریم کبودانی رضا امیدبیگی
چکیده ندارد.
فرحناز هوشیدری فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
زهرا جلالی محمدحسن عصاره
چکیده ندارد.
فاطمه جهانسوز فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
محمدتقی درزی فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
روح انگیز عباس عظیمی فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
خدیجه عباسی فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
زینب دهقان فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
المیرا طایفه هندی فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
الهام فتحی فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.
شهلا کاظمی رضا امیدبیگی
چکیده ندارد.
فرامرز حریری مقدم سعید محرمی پور
با تــوجه به خسارت بالای آفات گلخانه ای و اثر سوء سـموم شیمیایی، استفاده از ترکیبات گیاهی، اسانس و عصاره های گیاهی بهترین وسیله برای کنترل آفـــــات گلخـانه ای محسوب می شوند. در این تحقیق خواص کنه کشی اســــانس و عصاره دو گونه اکــالیپتوس eucalyptus salmonophloia f. muell و eucalyptus kingsmillii (mauden) maiden & blakely روی کنه تارتن دولکه ای tetranychus urticae koch در شرایط دمایی5/0±27 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی5±50 درصد و طول دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. اسانس ها به روش تقطیر با آب، توسط دستگاه کلونجر استخراج شده و عصاره ها نیز به صورت عصاره اتانولی توسط دستگاه تقطیر در خلأ تغلیظ شدند. شناسایی اسانس های گیـاهی با استفاده از دستگاه gc و gc/ms نشان داد که در اسانس e. salmonophloia تعداد 21 ترکیب شیمیایی و در اسانس e. kingsmillii تعداد 22 ترکیب شیمیایی وجود دارد که غالباً از گروه مونوترپن ها هستند که می توان خاصیت کنه کشی اسانس های گیاهان مورد مطالعه را به بعضی از آن ها نسبت داد. در آزمایش سـمیت تنـفسی مشـخص شد که اســـانس گیاهان e. salmonophloia و e. kingsmillii در بیشتـرین غـلظت (µl/l air 32/19) پس از گذشت 24 ساعت به ترتیب 77 و 79 درصد مرگ و میر در کنه های ماده بالغ را سبب شدند. در آزمایش تعیین غلظت کشنده پنجاه درصد عصاره گیاهان e. salmonophloia و e. kingsmillii، حدود اطمینان 95 درصد بدست آمده از مقادیر lc50 محاسبه شده روی ماده های بالغ کنه تــارتن دو لکه ای مورد مطالعه پس از 24، 48 و72 ساعت از کاربرد عصاره با یکدیگر هم پوشانی داشته و نشان می دهد با یکدیگر اختلاف معنی داری ندارند. در آزمایش مربوط به تعیین غلظت کشنده پنجاه درصد اسانس های گیاهی روی مراحل ماده بالغ و لارو کنه تارتن دولکه ای پس از 24 ساعت، نشــان می دهد که حدود اطمینان 95 درصد lc50 بدست آمده از هر دو اسانس گیاهی با یکدیگر هم پوشانی داشته و اختلاف معنی داری ندارند. همچنین در آزمایش تعیین زمان کشنده پنجاه درصد اسانس مشخص شد ماده های بالغ کــــنه تارتن دولکــه ای نسبت به اســـــانس e. kingsmillii حساس تر از اسانس e. salmonophloia می باشــند و مـــــقدار lt50 به دست آمـده از گیاه e. kingsmillii کمتر از lt50 محـــاسبه شده از گیاه e. salmonophloia می باشد. نتایج lc50 به دست آمده نشان می دهد که اثر تخم کشی اسانس های گیاهی در مدت زمان های 24 و 72 ساعت با یکدیگر دارای اختلاف معنی داری می باشند. همچنین مرحله تخم کنه تارتن دولکه ای نسبت به مرحله لارو و ماده بالغ پس از 24 ساعت اسانس دهی، مقاوم ترین مرحله به اســانس می باشد. نتایج حاصل از آزمایش اثر دورکنندگی اسانس روی ماده های بالغ کنه تارتن دولکه ای و عصاره های گیاهی روی لارو و ماده بالغ کنه تارتن دولکه ای نشان داد که غلظت های حاصل از اسانس و عصاره های گیاهی به طور معنی داری دارای اثر دورکنندگی هستند. در آزمایش بررسی دوام سمیت تنفسی اســــــانس های گیــاهی مشخص شد اسانس e. salmonophloia روی ماده بالغ کنه تارتن دولکه ای دوام بیشتری نسبت به اســـــانس گیاه e. kingsmillii دارد، اما با توجه به حدود اطمینان 95 درصد lt50 دوام سمیت تنفسی اسانس حاصل از دو گیاه با یکدیگر اختلاف معنی داری ندارند.
فاطمه سفیدکن محمدصادق خواجوی
تهیه مشتقات منو الکیل آمیدبنزیمیدازولون جهت تهیه مشتقات منو الکیل آمید بنزازولون از 1 - ایزوپروپنیل بنزیمیدازولون به عنوان ماده اولیه استفاده شده: واکنش 1 - ایزوپرو - پنیل بنزیمیدازولون با انواع آمیدوالکیل هالیدها در حضور کربنات پتاسیم مورد بررسی قرار گرفت و مطالعات اسپکتروسکوپی بر روی محصولات بدست آمده تشکیل مشتقات منو الکیل آمید را با حفظ استخلاف ایزوپروپنیل بر روی موقعیت یک اثبات کرد. از ویژگیهای این واکنش استفاده از کربنات پتاسیم بجای بازهای قوی تر است که در واکنشهای مشابه استفاده می گردد. برای تهیه 1 - ایزوپروپنیل بنزیمیدازولون از حرارت دادن فنیلین دی آمین و اتیل استو استات در زایلن استفاده گردید و آمیدو الکیل هالیدها از واکنش کلرو استیل کلراید با آمینهای آلیفانیک و آروماتیک تهیه شدند راندمانهای بالا و خلوص قابل توجه از ویژگیهای دیگر این واکنشهاست .