نام پژوهشگر: ژیلا اصغری
احسان محرابی حسین رسالتی
کاربرد پرکننده های کربنات کلسیم رسوبی (pcc) در سیستم کاغذسازی اسیدی به سبب تجزیه این پرکننده معدنی در ph های اسیدی دارای محدودیت هایی است. در تحقیق حاضر، به منظور بهبود ویژگی مقاومت اسیدیpcc، ابتدا پرکننده هایpcc با استفاده از محلول های آبی اوره و کلرید کلسیم در حضور سه نوع اسید مختلف شامل اسید dl-مالیک، اسید سیتریک و اسید مالئیک، به صورت جـداگانه در آزمایشگاه ساخته شدند که در این تحقیق از آن ها با عنوان dl-pcc،ca-pcc و ma-pcc نام برده می شود. به منظور آزمون ماندگاری پرکننده های اصلاح شده، کاغذهای دست ساز 60 گرمی مطابق استاندارد tappi و تحت شرایط اسیدی کاغذسازی (5/4=ph) تهیه گردید. همچنین از پرکننده کائولن (کاغذسازی اسیدی) به عنوان شاهد 1 و پرکننده کربنات کلسیم رسوبی متداول (ph قلیایی) به عنوان شاهد 2 استفاده و سوسپانسیون های موردنظر آماده گردید. الگوی xrd پرکننده های ساخته شده نشان داد که ضمن وجود پلی مورف آراگونیت، پلی مورف غالب در الگوی xrd این پرکننده ها کلسیت می باشد. مشاهده تصاویر fe-sem نشان داد که مورفولوژی پرکننده های dl-pcc، ca-pcc به ترتیب به صورت صفحه مانند، صفحه مانند با دانه های کروی می باشد اما پرکننده ma-pcc، مورفولوژی مشابه با پرکننده های pcc متداول دارد. نتایج آزمون نمونه های کاغذ نشان داد، اصلاح اسیدی بر ماندگاری پرکننده های اصلاح شده، درکاغذسازی اسیدی موثر است. همچنین نتایج آزمون های ویژگی های نوری کاغذهای حاوی پرکننده های اصلاح شده نشان داد که این ویژگی ها، با مقادیر مربوط به کاغذهای حاوی pcc متداول و نیز پرکننده کائولن تجاری قابل مقایسه است. اندازه گیری شاخص های مقاومت کششی و مقاومت به ترکیدن کاغذ حاکی از کاهش این شاخص ها با افزایش میزان پرکننده موجود در کاغذ بود، اما جالب آن که شاخص مقاومت به پارگی کاغذها اندکی افزایش نشان داد.
علی لطفی تقی طبرسا
فرآورده های مرکب چوبی که حاصل مواد چوبی و لیگنوسلولزی می باشند شامل تخته لایه، تخته فیبر، تخته خرده چوب و غیره. در میان این فرآورده ها تخته خرده چوب سهم بیشتری از فرآورده ها را به خود اختصاص داده است چون برای تولید آن از پسماندهای کشاورزی ومواد غیر لیگنوسلولزی استفاده می شود. بیشترین چسبی که در صنایع چوب استفاده می شود، اوره فرمالدهید می باشد که به علت مضرات گاز فرمالدهید ناشی از آن بیشتر محققان به دنبال چسب هایی سازگار با محیط زیست هستند که یکی از این چسب ها رزین های تاننی می باشند. تانن ها گروهی از ترکیبات فنولی هستند که می توانند بر روی کاهش انتشار گاز فرمالدهید تاثیر گذار باشند. در این مطالعه از مخلوط تانن هیدورلیز شده و رزین اوره فرمالدهید استفاده شد، همچنین قابلیت جایگزینی کاه گندم به عنوان ماده اولیه در ساخت چندسازه ها مورد آزمایش قرار گرفت و عملکرد تخته های ساخته شده به وسیله آزمایشات مقاومت چسبندگی داخلی (ib)، مقاومت خمشی (mor)، مدول الاستیسیته (moe)، واکشیدگی ضخامت (ts) و انتشار فرمالدهید (ef) ارزیابی شد. در این بررسی با توجه به عوامل متغیر که درصد جایگزینی تانن (صفر، 10 و 20 درصد)، مصرف چسب (8 درصد و 13 درصد) و زمان پرس در دو سطح 8 و 12دقیقه بودند، در مجموع 36 تخته آزمایشگاهی ساخته و خواص آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. به طور کلی نتایج این بررسی نشان داد که در شرایط ساخت و عمل آوری تانن برای جایگزینی در رزین uf به عنوان چسب برای ساخت تخته خرده، جایگزینی مقادیر کم تانن را برآورده کرده است. به طوری که بهینه ترین حالت خواص تخته های ساخته شده در نسبت جایگزینی 90:10 بوده است.
ژیلا اصغری غلامرضا خانلری
سد مسجدین کبودر آهنگ، یک سد خاکی با ارتفاع 17 متر و حجم مخزن تقریبی 5 میلیون متر مکعب می باشد. این سد در 67 کیلومتری شمال غرب کبودر آهنگ با مختصات جغرافیایی 36 درجه و 28 دقیقه تا 36 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 48درجه و 13دقیقه تا 48درجه و 15 دقیقه طول شرقی بر روی رودخانه شیخ جراح قرار خواهد گرفت. از نظر زمین شناسی ساختمانی، بخش غالب ساختگاه سد در زون زمین ساختی سنندج-سیرجان و گستره کوچکی از شمال شرقی آن در زون البرز واقع می باشد. این منطقه در اقلیم نیم خشک سرد قرار گرفته است. در گستره حوضه آبگیر سد مسجدین رودخانه دائمی وجود ندارد. مطالعات صحرایی انجام شده شامل درزه برداری، نمونه گیری و انجام آزمون های برجای نفوذپذیری (لوژن و لوفران) و نفوذ استاندارد می باشد. ناپیوستگی های موجود در منطقه شامل سطوح لایه بندی و درزه ها می باشند که عمدتاً سطحی ناهموار و دارای بازشدگی 5/0 تا 100 میلیمتر دارند. آنالیز آماری درزه ها، وجود سه دسته درزه اصلی را در تکیه گاه-چپ ساختگاه نشان می دهد. براساس آزمایش های لوژن و لوفران خاک های منطقه دارای نفوذپذیری متوسط بوده و سنگ های منطقه نفوذپذیری زیاد دارند. براساس مطالعات سنگ شناسی انجام شده، سنگ های تشکیل دهنده ساختگاه سد شامل لایه های ماسه سنگی، مارن آهکی و گل سنگ می باشد که از نوع سازندهای سست می باشد. شیب دیواره های دره ها کم تا متوسط و غالباً کمتر از 30 درجه است. مطالعات آزمایشگاهی شامل آزمون های دانه بندی، هیدرومتری، حدود آتربرگ و نفوذپذیری بوده که طبق استاندارد astm بر روی نمونه های خاک انجام گردیده اند. مطالعات آزمایشگاهی مکانیک سنگ برای سنگ های ساختگاه عبارتند از تعیین ویژگی های فیزیکی، بار نقطه ای، مقاومت فشاری تک محوری، تعیین جرم مخصوص، چگالی خشک و اشباع، تخلخل، درصد جذب آب و دوام پذیری و سرعت سیر موج فشاری که بر اساس استانداردهای isrm انجام گرفته اند. نتایج آزمایش های مکانیک خاک نشان می دهند که خاک های منطقه عمدتا از نوع ml و cl بوده و شواهد جزئی از واگرایی را نشان می دهند. از نظر ویژگی های مکانیکی، خاک های منطقه در بخش بالایی دارای سفتی کم تا متوسط و در بخش پایین سفت تا خیلی سفت می باشند. نتایج آزمایش های مکانیک سنگ نشان می دهند که این سنگ ها دارای مقاومت پایینی می-باشند. میانگین شاخص های مورد آزمایش نشان می دهند که میزان تخلخل نمونه های سنگ بسیار زیاد و بیش از 13 درصد می باشد که ناشی از آواری بودن و سیمان ضعیف سنگ می باشد. به همین ترتیب میزان جذب آب آن ها نیز زیاد است. ازنظر دوام، واحدهای سنگی ساختگاه در رده دوام متوسط تا کم قرار گرفته اند. با توجه به نتایج رده بندی توده سنگ، سنگ پی ساختگاه در شرایط خشک در رده سنگ های ضعیف و در شرایط اشباع در رده سنگ های بسیار ضعیف قرار گرفته اند که نیاز به اقدامات تحکیمی دارند. مقادیر لوژن با مقادیر rqd وابستگی خوبی نشان نمی دهند. دامنه های طبیعی در جناح راست و چپ ساختگاه و سرریز پایدارند و هیچ گونه آثار لغزش بر روی آن دیده نمی شود. از دیدگاه هوازدگی، حدود 5 درصد از سطح درزه ها دارای هوازدگی زیاد و متوسط هستند و 90 درصد باقی مانده بدون هوازدگی و یا کم هوازده هستند. در ارتباط با پرشدگی ها، حدود 22 درصد درزه ها با خاک های ریزدانه پر شده و مابقی درزه ها بدون پر شدگی می باشند. از نظر سطح درزه بیش از 90 درصد مربوط به درزه های دارای سطح صفحه ای و صاف (pl) می باشد و مابقی مواج (un) و پله ای (st) هستند. همچنین سطح حدود 80 درصد از درزه ها صیقلی (sm) و مابقی زبر (r) می باشد. به منظور مطالعه منابع قرضه سد، تعداد 16 چاهک آزمایشی در محدوده زیر پی و گستره مخزن در بالادست حفاری گردیداند. برای شناسایی مصالح درشت دانه رودخانه ای تعداد 5 ترانشه در محل منابع قرضه حفاری و آزمایش های مختلف بر روی آن ها انجام گردیده است.
زینب زینلی خدایار همتی
باریجه با نام علمی ferula gummosa boiss. از تیره ی apiaceae (چتریان) و بومی ایران، چندساله، مونوکارپیک و یکی از ارزشمندترین گیاهان دارویی و صنعتی نواحی کوهستانی و ارتفاعات ایران محسوب می شود. در این تحقیق اندام های مختلف باریجه (برگ، گل، ریشه) از دو رویشگاه در استان خراسان رضوی برداشت و با حلال های مختلف (استون 80%، اتانول80%، متانول80% و آب مقطر) عصاره گیری شد. آزمایش بر اساس طرح فاکتوریل بر پایه ی کاملاَ تصادفی در سه تکرار انجام شد. متغیرهای اندازه گیری شده شامل: آنتوسیانین، فنل کل، فلاونوئید کل، فعالیت آنتی اکسیدانی، فرولیک اسید، پی کوماریک اسید، کلروژنیک اسید و کافئیک اسید بودند. اندازه گیری اسیدهای فنولی با استفاده از دستگاه hplc و سایر متغیرهای شیمیایی با روش های اسپکتروفتومتری انجام شد. استخراج اسانس ریشه باریجه از هر دو رویشگاه توسط کلونجر و به روش تقطیر با آب انجام شد و با دستگاه کروماتوگرافی گازی با کارایی بالا ترکیبات آن شناسایی شد. در آنالیز اسانس ریشه ی باریجه در هر رویشگاه حدود 39 ترکیب شناسایی شد که بیشترین اجزای اسانس را بتاپینن، آلفاپینن، بتا میرسن، گوایل، شیبونون، بتا فلاندرن، آلفا ترپینل استات بود. بیشترین فنل کل و فلاونوئید کل در عصاره متانولی ریشه نیشابور(پناهگاه حیات وحش حیدری) به ترتیب 16/18 میلی گرم بر گرم گالیک اسید و 26/15 میلی گرم بر گرم کوئرستین به دست آمد. بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به عصاره ی متانولی گل باریجه با 7/85 درصد مهار رادیکال های آزاد بود. بیشترین میزان فرولیک اسید در عصاره ی استونی برگ باریجه ی نیشابور با 27/30 میلی گرم بر گرم و کمترین مقدار آن در عصاره ی آبی برگ باریجه ی قوچان مشاهده شد و همین طور بیشترین میزان پی کوماریک اسید در عصاره ی استونی برگ باریجه ی نیشابور با 61/7 میلی گرم برگرم و کمترین مقدار آن 26/0 میلی گرم بر گرم در عصاره ی آبی برگ باریجه ی نیشابور مشاهده شد. میزان آنتوسیانین در برگ باریجه (988/0 میلی مولار بر وزن تر) بیشتر از گل باریجه (643/0 میلی مولار بر وزن تر) مشاهده شد. حداکثر میزان کلروژنیک اسید در ریشه باریجه رویشگاه نیشابور(72/78 میلی گرم بر گرم) و کمترین مقدار آن در گل باریجه نیشابور (76/0 میلی گرم بر گرم) بدست آمده است. حداکثر میزان کافئیک اسید در ریشه باریجه رویشگاه نیشابور (55/3 میلی گرم بر گرم) و کمترین مقدار آن در برگ باریجه قوچان (73/2 میلی گرم بر گرم) مشاهده شد.
چشمناز خمویی تولی ژیلا اصغری
استفاده از گیاهان جهت درمان بیماریهای مختلف در زندگی انسانها نقش موثری داشته است. از طرفی امروزه با توجه به اثرات جانبی داروهای شیمیایی استفاده از گیاهان دارویی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش شناسایی و جداسازی ترکیب e-?-ocimene از گیاه خوشاریزه جمع آوری شده از کوههای بینالود نیشابورو ترکیبz-?- ocimene از گیاه جمع آوری شده از کوههای دالاهو کرمانشاه توسط تابش امواج ریز موج بوده است شایان ذکر است که تاکنون هیچگونه بررسی فیتوشیمیایی بر روی گیاه منطقه نیشابور صورت نگرفته است.در این تحقیق اسانس دو گیاه چویر و خوشاریزه تحت تابش امواج ریزموج در زمانهای 5، 10، 15 و 20 و توانهای300، 400، 500، 600، 620 و 650 وات به دست آمد و اسانس گیری به روش حرارت معمولی( تقطیر با آب با دستگاه کلونجر) به مدت 3 و 7 ساعت صورت گرفت.عصارهی این دو گیاه با 4 روش، تابش امواج ریزموج در زمانهای 5، 10، 15 و 20 دقیقه و توانهای 200، 300، 400 و 500 وات، روش امواج فراصوت در زمانهای 2، 4، 6 و 8 دقیقه و فرکانسهای 20، 40، 60، 80 و 100 هرتز، روش سوکسله در مدت زمان 7 ساعت و روش خیساندن به مدت 72 ساعت بدست آمد. اسانس و عصارهی به دست آمده جهت آنالیز به دستگاه کروماتوگرافی گازی تزریق شد. نتایج حاصل نشان داد که، شرایط بهینه برای استخراجz-?- ocimene و e-?-ocimene تحت تابش امواج ریز موج توان 650 وات و زمان 34 دقیقه میباشد. بازده اسانس استخراج شده ازگیاه خوشاریزه و چویر با استفاده از این روش به ترتیب 33% و 40% بیشتر از روش حرارتی و دو ترکیب z-?- ocimene و e-?-ocimene به ترتیب حدود 9/1و 2/1 برابر نسبت به روش معمولی بیشتر میباشد. اسانس استخراج شده این دو گیاه پس از تزریق به دستگاه کروماتوگرافی گازی کوپل شده با دستگاه طیف سنج جرمی در آنالیز آنها نشان داد اسانس بدست آمده ازگیاه چویرتوسط امواج ریزموج و حرارت معمولی به ترتیب 28 و 18 ترکیب میباشد که z-?- ocimene به ترتیب با بازده (9/33%) و (78/26%) ترکیب اصلی بود، برای خوشاریزه ترکیبات مذکورتحت امواج ریز موج 25 ترکیب در اسانس شناسایی شد که گاما دکا لاکتون با بازده 96/43% ترکیب اصلی آن بود. درروش عصارهگیری با فراصوت و سوکسله دو ترکیب مورد بررسی وجود نداشت. مقایسهی نتایج حاصل از چهار روش استخراج: تابش امواج ریزموج، فراصوت، خیساندن و سوکسله از گیاه ferulag angulata (schlecht) و گیاه echinophora platyloba dc برای عصاره گیری نشان داد که بهترین روش، روش استخراج توسط امواج ریزموج میباشد.
محمد صالحی ژیلا اصغری
طی سالیان متمادی استفاده از گیاهان جهت درمان بیماریهای مختلف در زندگی انسان ها نقش موثری داشته است. از طرفی امروزه با توجه به اثرات جانبی داروهای شیمیایی استفاده از گیاهان دارویی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. روشهای مختلفی برای استخراج مواد موثره از گیاهان وجود دارد که می توان به استخراج با فراصوت، ریزموج، سیال ابر بحرانی ، سوکسله و استخراج با آب فوق گرم اشاره نمود . در این تحقیق از روش های استخراج بدون حلال ریز موج و حرارت معمولی جهت استخراج اسانس استفاده گردید. استخراج اسانس بدون حلال با استفاده از تابش اشعه ریز موج یکی از روشهای سبز و ارزان قیمت برای استخراج اسانس از گیاه است که در آن گیاه تازه تحت تابش اشعه ریز موج قرار داده می شود و در اثر تابش، اسانس و رطوبت موجود در گیاه تبخیر و پس از سرد شدن توسط مبرد، اسانس گیاه جمع آوری می گردد. سپس میزان استخراج دو ماده ی بورنیل و بورنیل استات موجود در اسانس، با استفاده از روش معمولی و توان های 400، 520 و 620 وات روش ریزموج، توسط کروماتوگرافی گازی بررسی می شود. شرایط بهینه ی استخراج اسانس، بورنیل استات در توان 520 وات و مدت زمان 37 دقیقه تعیین گردید. بازده اسانس استخراج شده با استفاده از تابش اشعه ریزموج حدود 15 درصد نسبت به روش معمولی بیشتر و همچنین استخراج دو ترکیب بورنیل و بورنیل استات به ترتیب حدود 2 و 3/1 برابر نسبت به روش معمولی بیشتر می باشد. ضمن اقتصادی بودن این روش استخراج، بدون استفاده از حلال انجام گرفته است لذا یک روش سبز و سازگار با محیط زیست می باشد. تمیز بودن، بالا بودن و کیفیت محصول و خلوص بالای آن از دیگر مزایای این روش نسبت به روش حرارتی معمولی می باشد.
گلشاد خوجه ژیلا اصغری
در این تحقیق سعی بر آن است نانوکامپوزیت کوپلیمر متیل متا اکریلات -n - ایزوپروپیل اکریل آمید با ذرات کادمیم سولفید سنتز شود و خواص نوری آن بررسی گردد. گوان وی و همکارانش موفق به سنتز آمفی فیلیک نانوذرات کلوئیدی با پیوند آمفی فیلیک و پلیمر حساس به گرما از تیول پایان پلی (n-ایزوپروپیل اکریل آمید) به نانو ذرات کادمیم سولفید شدند [4]. نیازهای اقتصادی مختلف، تقاضا برای استفاده از مواد جدید سبک وزن و ارزان مانند پلیمرها را افزایش داده است. اما از طرفی با توجه به پایین تر بودن میزان استحکام پلیمرها در مقایسه با فلزات، تقویت آن ها ضروری به نظر می رسد. نانوکامپوزیت ذرات معدنی-پلیمری می تواند طیف گسترده ای از کاربردها مانند: کاتالیزوری، نوری،الکتریکی، دستگاههای الکترونیکی و فوتونیکی و بیومواد را شامل شود[1].
ژیلا اصغری علی شایمی
چکیده ندارد.