نام پژوهشگر: سارا عبدالمالکی
سارا عبدالمالکی سارا محمدی نژاد
در مخاط ریه ی افراد مبتلا به بیماری ارثی سیستیک فیبروز، انباشته هایی فیبری شکل از اف-اکتین ها در حضور پروتئین های کاتیونیِ لیزوزیم که یک پروتئین ضد میکروبی است تشکیل می شود. تشکیل فیبرهای اکتین-لیزوزیم، علاوه بر اینکه عملکرد ضد میکروبی پروتئین های لیزوزیم را مهار می کند، چسبندگی و تشدید عفونت میکروبی در مخاط ریه ی این بیماران را نیز در پی دارد. هدف از این پایان نامه مطالعه ی ارتباط بین پایداری این فیبرهای اف-اکتینی با بار الکتریکی لیزوزیم و غلظت نمک موجود در محیط است. در این پایان نامه با استفاده از روش شبیه سازی دینامیک مولکولی و با ارائه مدلی درشت دانه از اف-اکتین و لیزوزیم نشان داده شد که با آزاد گذاشتن موقعیت مکانی و پیچش و چرخش اف-اکتین ها، در حضور لیزوزیم های با بار 9e،+11e+ و 7e+ جاذبه دیده می شود که نشان دهنده تشکیل فیبر در حضور این لیزوزیم ها است. در حالیکه در حضور لیزوزیم 4e+ اف-اکتین ها یکدیگر را جذب نمی کنند و فیبری تشکیل نمی شود. فاصله ی تعادلی اف-اکتین ها در حضور لیزوزیم های 9e+ محاسبه شد که تطابق خوبی با نتایج تجربی داشت. در یک چیدمان شبیه سازی مجزا، پتانسیل نیروی میانگین بین دو اف-اکتین در حضور لیزوزیم های مختلف و در غلظت واقعی mm 50 نمک محاسبه شد و از مقایسه نتایج به دست آمده برای غلظت های مختلفِ نمک و بارهای مختلف لیزوزیم این نتیجه حاصل شد که کاهش بار لیزوزیم و افزایش غلظت نمک باعث ناپایداری فیبرهای تشکیل شده می شود. سپس در قسمت بعدی پایان نامه، برای توجیه این رفتارها، در شبیه سازی جداگانه ای توزیع یون های مثبت نمک و توزیع لیزوزیم ها رسم شد و سازوکار جاذبه بین اف-اکتین ها و دلیل رابطه بین پایداری فیبرها با بار لیزوزیم و غلظت نمک از روی توزیع پروتئین های لیزوزیم و نمک تک ظرفیتی، توضیح داده شد. نتایج به دست آمده در این پایان نامه بیان می کنند که بار الکتریکی لیزوزیم و غلظت نمک تک ظرفیتی فاکتورهایی هستند که می توان با دستکاری آنها به ناپایدار کردن فیبرهای تشکیل شده در ریه بیماران و در نتیجه درمان بیماری سیستیک فیبروز کمک کرد.
سارا عبدالمالکی سجاد محبی
برای سنتز کمپلکس های شیف باز کبالت(ii) و نیکل (ii) از واکنش محلول نمک های فلزی، استات و نیترات با محلول اتانولی یا متانولی لیگاند استفاده شد. ماهیت لیگاندها و کمپلکس ها توسط تکنیک های طیف سنجی مختلف nmr، ir، طیف-سنجی جرمی، جذب اتمیa.a))، uv-vis، و ولتاموگرام های چرخه-ای تایید و مقایسه شد. فرکانس کششی پیوندهای c=n، c-o، و o-h در طیف ir لیگاندها به ترتیب در 1614-1603، 1340-1300، و 3235-3060 مشاهده شد. کاهش در فرکانس c=n، و از بین رفتن پیک مربوط به o-h و دیده شدن پیک هایm-o وm-n ، نشانگر کوئوردینه شدن نیتروژن و اکسیژن به فلز مرکزی است. در طیف الکترونی و ولتاموگرام های چرخه ای کمپلکس های سنتزی، با افزایش خصلت الکترون کشندگی استخلاف ها در موقعیت پارا نسبت به اکسیژن فنولی، به ترتیب طول موج ماکزیمم انتقال بار از فلز به لیگاند، و پتانسیل آندی طبق توالی no2 >br> h >oh افزایش می-یابد. پدیده حلال رنگی و اثر لیگاند محوری روی طیف های الکترونی این کمپلکس ها مطالعه مقایسه ای شد. در بررسی-های حلال رنگی، داده های حاصل از رسم نمودارهای عدد پذیرندگی حلال(an) برحسب طول موج، نشان داد که با افزایش عدد پذیرندگی حلال، طول موج ماکزیمم انتقال بار از فلز به لیگاند کاهش می یابد. تغییرات طول موج ماکزیمم در این کمپلکس ها بین 40-35 نانومتر مشاهده شد. همچنین نتایج بدست آمده از اثر لیگاندمحوری روی طیف های الکترونی این کمپلکس ها نشان دهنده تغییرات اندک در حد 2-1 نانومتر در طول موج جذبی ماکزیمم است.