نام پژوهشگر: نورا سادات صفوی
نورا سادات صفوی نسرین فلاح
همای و همایون منظومه ی روایتی قرن هشتم است که سراینده ی آن خواجوی کرمانی با دیدگاهی عرفانی- تعلیمی آن را سروده است. نویسنده برای ارائه ی آموزه های عرفانی خود، عشقی زمینی را مطرح می کند که اغلب به صورتی نمادین تأویل می شود. در این پژوهش برآنیم تا این منظومه را از دیدگاه ساختاری تحلیل کنیم. ساختارگرایی درصدد دستیابی به سازه های بنیادین متن است و اثر را فارغ از سایر جنبه های آن بررسی می نماید. به همین جهت نخست به شرح پیشینه ی دو مکتب فرمالیسم و ساختارگرایی و تعریف سه عنصر بنیادین روایت یعنی طرح، شخصیت و راوی می پردازیم و پس از آن طرح روایت یعنی ترتیب و توالی حوادث بر حسب روابط علت و معلولی بررسی می شود. در تحلیل ساختار طرح، به شباهت نقشجهای این منظومه با کارکردهای پراپ اشاره می نماییم و با ترسیم نمودار طرح، مقدمه چینی، گره افکنی، نقطه اوج و گره گشایی آن را نشان می دهیم. طرح این داستان تلاش قهرمان روایت برای درک مطلوب عاشقانه ی خویش است که پس از گذر از مراحل مختلف و پشت سر گذاشتن موانع متعدد با پیروزی قهرمان بر ضد قهرمان پایان می پذیرد. سپس اشخاص داستان در دو دسته ی اصلی و فرعی با بررسی شیوه ی شخصیت پردازی معرفی می شوند و از طریق نقشی که در داستان ایفا می کنند با هفت حوزه عمل شخصیت های پراپ تطابق داده میجشوند. در آخر به ذکر موارد حضور راوی میجپردازیم که با زاویه ی دید سوم شخص دانای کل مطلق در روایت ظاهر می شود و زمینه را برای تسلط آگاهانه ی خود در داستان فراهم می سازد و نتیجه ای اخلاقی و عبرت آموز از روایت ارائه می دهد.