نام پژوهشگر: اکرم نصیری

تاثیر تلقیح بذر با ریزوباکتری های azosprillum و azotobacter بر برخی خصوصیات کمی و کیفی علوفه festuca arundinacea تحت الگوهای بی برگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1390
  اکرم نصیری   قاسمعلی دیانتی تیلکی

حاصل خیزی و مدیریت فاکتور های اساسی در تعیین پویایی گونه های گیاهی گراس لند ها هستند که بر ترکیب گونه ها، تولید اولیه و سیکل مواد غذایی در اکوسیستم های مرتعی تأثیر می گذارند. یک مدیر مرتع باید بداند که چه وقت و چه مقدار گیاهان چرا شوند تا بیشترین تولید و کمترین آسیب را داشته و عملکرد دام چرا کننده از این گیاهان نیز در سطح مطلوب باشد. فراهم سازی شرایط لازم برای استفاده بیشتر از فرایند های طبیعی مانند تثبیت بیولوژیک نیتروژن یکی از راهکار های کارآمد جهت حاصلخیزی خاک و افزایش تولید بهینه محصول می-باشد. ازتوباکتر و ازوسپریلوم از میکروارگانیسم های تثبیت کننده نیتروژن ملکولی هستند که در همیاری با ریشه گیاهان رشد و نمو آن ها را تقویت می کنند. به منظور بررسی تأثیر بی برگی و باکتری های محرک رشد گیاه (pgpr) (azotobacter و azosprillum) بر خصوصیات کیفی و کمی گیاهschreb festuca arundinacea، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل با سه تکرار در گلخانه دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس اجرا شد. تیمار ها شامل تلقیح (بدون تلقیح، تلقیح با azotobacter، تلقیح با azosprillum)، شدت بی برگی (45، 65، 85 و 100 درصد) و مدت زمان پس از بی برگی (صفر، 6 و 9 روز) بودند. نتایج نشان داد که استفاده از باکتری های افزاینده رشد گیاه در نهایت موجب افزایش کلیه صفات کمی مورد بررسی شامل طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک ریشه گردید. در این بین تأثیر azosprillum بر اندام های هوایی بیش از azotobacter و برعکس تأثیر azotobacter بر ریشه بیش از azosprillum بود. باکتری ها همچنین با افزایش هضم پذیری ماده خشک و کاهش دیواره سلولی موجب افزایش کیفیت علوفه شدند و تأثیر azosprillum بیشتر از azotobacter بود. اثر شدت بی برگی بر طول ساقه، وزن تر و خشک ساقه و وزن خشک ریشه در صفات کمی و بر پروتئین و هیدرات های کربن ریشه در صفات کیفی معنی دار شد، بطوریکه بالاترین صفات کمی و پروتئین برای تیمار 45 درصد و کمترین برای 100 درصد بدست آمد. بالاترین هیدرات کربن ساقه و ریشه به ترتیب برای تیمار 65 و 85 درصد و کمترین نیز برای 100 درصد بدست آمد. اثر مدت زمان پس از بی برگی بر کلیه صفات کمی و کیفی بجز وزن خشک ساقه و پروتئین معنی دار شد. در کل زمان 9 روز پس از بی برگی بالاترین و زمان صفر کمترین کیفیت و کمیت را به خود اختصاص دادند. در نهایت بالاترین کیفیت برای تیمار تلقیح با azosprillum با 45 درصد بی برگی در زمان صفر و کمترین برای تیمار بدون تلقیح با 65 درصد بی برگی در زمان صفر بدست آمد. نتایج کلی نشان می دهد که استفاده از pgpr می تواند به عنوان یک تیمار بیولوژیکی سبب بهبود پارامتر های کیفی و کمی علوفه تولیدی در festuca arundinacea گردد.

بررسی تاکسونومی و سیتوتاکسونومی گونه cynodon dactylon (l.) pers. در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1390
  اکرم نصیری   محمدرضا رحیمی نژاد

گونه (l.) pers. ‍‍cynodon dactylon گیاهی علفی پایا متعلق به طایفه chlorideae kunth و خانواده poaceae barnhart. است. این گونه توسط linnaeus در سال 1753 با نام panicum dactylon l. معرفی شد و در سال 1805 توسط persoon به جنس منوتیپیک cynodon با ترکیب نام گونه ای جدید cynodon dactylon (l.) pers. منتقل گردید. اهمیت زیاد این گونه به خاطر نقش اقتصادی آن به عنوان چمن تزئینی، علوفه دام، حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش آن و همچنین ماهیت هرز بودن آن در زمین های زراعی است. در منابع مختلف از نظر تعداد و نوع واحدهای فروگونه ای که برای این گونه معرفی شده است، اختلاف نظر وجود دارد و در منابع هیچ نوع واحد فروگونه ای برای این گونه در ایران معرفی نشده است. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت تاکسونومیک و سیتوتاکسونومیک این گونه و کمک به نگارش دقیق فلور ایران و ارزیابی میزان تنوع درون و بین جمعیتی این گونه در ایران بر پایه صفات ریخت شناختی و سیتولوژی صورت پذیرفت. جهت انجام این بررسی از نقاط مختلف ایران نمونه برداری صورت گرفت. جمع آوری ها در تمام فصول و غالباً در بهار و تابستان سال 1388 و 1389 انجام شد. در این مطالعه 62 نمونه جمعیتی که به صورت نمونه هرباریومی و یا ریزوم از طبیعت جمع آوری شد، مورد مطالعه قرار گرفت. کلیه صفات ریخت شناختی با استفاده از استریومیکروسکوپ و کاغذ میلی متری یا با استفاده از خط کش سانتی متری و چشم غیر مسلّح مطالعه شدند. سپس داده های حاصل به صورت ماتریس داده های خام در آمد و با استفاده از روش های مختلف مرتّب سازی، دندروگرام هایی توسط نرم افزار ntsyspc 2.02 ترسیم گردید. همچنین بررسی پهنه میتوزی 10 جمعیت از این گونه بر اساس روش آقایوف انجام شد. مطالعات ریخت شناختی کیفی و کمّی انجام شده روی 460 فرد از 46 جمعیت متعلق به گونه c. dactylon، تنوعات چشم گیری را در بین جمعیت ها و افراد نشان می دهد و صفاتی از قبیل وجود کرک رشته ای روی سطوح برگ و سطح بیرونی غلاف برگی صفات موثر و ثابت جهت تفکیک واحدهای فروگونه ای این گونه در ایران است و بقیه صفات کاربرد تاکسونومیک در این زمینه ندارند. همچنین مطالعات سیتولوژی، عدد پایه کروموزومی 9 = x و عدد دیپلوئید 36 و 27 = n2 را برای این گونه در ایران ثابت می کند و ارتباط مشخصی بین داده های سیتولوژی و داده های ریخت شناختی وجود ندارد. بر اساس مشاهدات حاصل از بررسی های ریخت شناختی، گونه c. dactylon در ایران واجد دو واریته dactylon و villosus regel است. واژگان کلیدی: cynodon dactylon، مطالعات ریخت شناختی، تاکسونومی، سیتولوژی، ایران.