نام پژوهشگر: علی کرمی ملایی

کاهش وزوز در کنترل حالت لغزشی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1389
  علی کرمی ملایی   حسن مدیر شانه چی

دو روش ارایه خواهد شد. روش اول حالت لغزشی مرتبه بالا بوده و روش دوم حالت لغزشی دینامیکی است. در روش اول با استفاده از بهره سوییچینگ تطبیقی و فیدبک حالت خطی و تعریف یک سطح لغزشی تناسبی-انتگرالی، رویکردی ارایه شده است که قابل اعمال به سیستمهای غیر خطی چند ورودی- چند خروجی می باشد. هدف، سنکرون سازی خروجیهای یک سیستم چند ورودی- چند خروجی و مشتقات آن تا مرتبه ای مشخص، با یک سیستم خطی با مشخصات دلخواه است. در روش دوم ابتدا با استفاده از شبکه های عصبی، مدل و دینامیک سیستم را شناسایی کرده و سپس با افزودن یک انتگرال گیر در ورودی سیستم، کنترل حالت لغزشی را به سیستم حاصل، اعمال خواهیم کرد. سطح لغزشی تعریف شده نیز همانند روش اول است. این روش به سیستمهای غیر خطی تک ورودی اعمال شده است. در این روش هدف، سنکرون سازی حالتهای یک سیستم تک ورودی با یک سیستم خطی با مشخصات دلخواه است. مهمترین خصوصیت روشهای ارایه شده این است که بر خلاف روشهای دیگر، در این روشها به کران بالای نامعینی ها وعدم قطعیتهای سیستم نیازی نیست و در عین حال بهره سوییچینگ مطابق با شرایط سیستم افزایش و کاهش می یابد. بنابراین با ترکیب کنترل کننده های حالت لغزشی پیشنهادی و بهره سوییچینگ تطبیقی، وزوز کاهش خواهد یافت. به علاوه در این روشها حالت تکین نیز رخ نمی دهد.

کاهش لرزش در کنترل حالت لغزشی با روش های فازی تطبیقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده برق و کامپیوتر 1392
  میرسجاد موسوی چوبه   حسین قلی زاده نرم

در این پایان نامه از کنترل حالت لغزشی بر مبنای یک رویتگر توسعه یافته (eso) با رهیافت فازی تطبیقی جهت کاهش لرزش استفاده می کنیم. استفاده از کنترل تناسبی انتگرالی تطبیقی در نواحی نزدیک به سطح لغزش جهت حذف لرزش ورودی، بهره فازی انتگرالی بعنوان جایگزین بهره سوئیچینگ و ترکیب حالت لغزشی بر مبنای کنترل پسگام با بهره فازی از جمله کارهای دیگری است که جهت کاهش لرزش انجام می دهیم. برای همه روش های مذکور پایداری را به کمک قضیه لیاپانوف اثبات می کنیم و کلیه روش ها را بر روی سیستم غیر خطی آشوبی دافینگ-هوامز اعمال کرده و شبیه سازی می کنیم. نتایج، علاوه بر نیل به هدف اصلی که کاهش لرزش می باشد، دقت و عملکرد خوب سیستم را نیز نشان می دهد. در نهایت چند روش پیشنهادی از جهت تلاش کنترلی و دقت عملکرد با هم مقایسه و تاثیر نویز اندازه گیری نیز بررسی می شود.

تشخیص اتصال کوتاه با اشباع ترانسفورماتور جریان توسط تبدیل موجک
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر 1393
  علی دهقان پیر   علی کرمی ملایی

همزمان با گسترش سیستم¬های قدرت، نیاز به ارایه انرژی بصورت مطمئن نیز افزایش یافته ¬است. بدین صورت که مصرف کننده¬گان انرژی برق انتظار دارند که کمترین میزان قطعی را در انرژی الکتریکی دریافتی داشته¬ باشند. یکی از مواردی که این امر را با مشکل مواجه می¬سازد، تشخیص خطاهای اتصال کوتاه¬های بوجود آمده در شبکه در شرایط اشباع ترانسفورماتورهای جریان می¬باشد. با اشباع ترانسفورماتورهای جریان، رله¬های حفاظتی با مشکلات فراوانی در برخورد با ترانسفورماتورهای جریان مواجه می¬شوند. در این پایان نامه، سعی شده ¬است که راه¬حل¬هایی مفید و عملی برای این امر اندیشیده شود. برای این کار پیشنهاد شده¬ است که اشباع ترانسفورماتور جریان در شرایط خطای شبکه با استفاده از تبدیل موجک تشخیص داده شود و پس از آن منطق رله حفاظتی برای مواجه شدن با این امر تغییر کند. رله¬های دیفرانسیل و دیستانس برای این امر انتخاب شده و برای هر کدام یک الگوریتم جهت تشخیص اشباع جریان و سپس مواجه شدن با آن پیشنهاد شده¬است. برای تشخیص اشباع ترانسفورماتورهای جریان از تبدیل موجک که یک روش جدید در پردازش سیگنال¬های دیجیتال می¬باشد، استفاده شده ¬است. تبدیل موجک دارای سرعت عملکرد بالایی است و به علت ساختار ساده آن در رله¬های حفاظتی نیز قابل پیاده سازی می¬باشد. شبیه¬سازی بر روی یک سیستم قدرت مدل شده بر اساس شبکه واقعی در محیط نرم¬افزار emtdc/pscad انجام شده¬است و خروجی¬های آن با استفاده از نرم¬افزار matlab مورد تحلیل قرار گرفته¬است. نتایج حاصل از شبیه ¬سازی بر کارایی و مفید بودن الگوریتم¬های پیشنهادی صحه می¬گذارد.

بهبود ضریب توان در یکسوکننده تک فاز تمام موج با کنترل حالت لغزشی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده برق و الکترونیک 1394
  فرزاد فرزندی طالخونچه   علی کرمی ملایی

در این پایان نامه قصد داریم روش های بهبود ضریب توان در یکسو کننده تکفاز تمام موج را مورد بررسی قرار دهیم. با توجه به اینکه ما در یکسوکننده ها به دنبال یک ولتاژ مستقیم با حداقل ریپل می باشیم عموماً برای تحقق این امر به خاطر سادگی و ارزان بودن بیشتر از خازن با ظرفیت بالا استفاده می کنیم. نه تنها خازن با ظرفیت بالا باعث صاف نمودن ولتاژ خروجی می شود بلکه باعث کاهش زمان هدایت دیودها نیز می شود، از طرفی کاهش زمان هدایت دیودها باعث اختلاف فاز بین جریان و ولتاژ ورودی و غیر سینوسی شدن جریان ورودی می گردد، که این دو مساله باعث کاهش ضریب توان و افزایش هارمونیک های ناخواسته می گردد.