نام پژوهشگر: هوشنگ فضلی
هوشنگ فضلی محمد جواد زاهدی مازندرانی
در طول تاریخ تشکیلات صنفی، اگر چه ظاهراً دارای نقشی اقتصادی و تولیدی بوده اند، اما کنش و واکنش های آنها با نظام اجتماعی کل و خرده نظام های (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و....)آن، چیزی بیش از ماهیت اقتصادی اصناف و نظام صنفی را نشان میدهد. این تحقیق با هدف شناخت خصایص و کارکردهای اصناف و گیلدها و عوامل موثر برآنهادر بستر تاریخی به مقایسه و تعیین تفاوتها و مشابهتهای این خصایص می پردازد. بنابراین پژوهش در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار گرفته و از شیوه های تحقیق تاریخی، اسنادی و مقایسه ای استفاده کرده .ابزار گرد آوری داده ها عبارت بوده از «فیش برداری» و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مدل تحلیلی است که طبق چارچوب نظری تحقیق تنظیم شده است. این چارچوب نظری ملهم از دیدگاه جامعه شناختی ماکس وبر درباره اصناف و گیلدها و دیدگاه های دیگری است که درباره وجوه مختلف این سازمانها بیان شده اند.از جمله یافته های این پژوهش میتوان به نکات زیر اشاره کرد: اصناف ایرانی با گیلدهای اروپایی در زمینه هایی همچون؛ ساختار درون ساختاری( درون سازمانی) و سلسله مراتب ، بسته بودن روابط، کارکردهای ایجاد درآمد، تثبیت قیمت و استانداردسازی تولید و مهارت دارای مشابهت اند. از سوی دیگر، در مواردی نظیر؛ وضعیت استقلال و خودمختاری از یکدیگر متمایزند و اصناف ایرانی تحت سلطه نظام سیاسی قرار داشته است. همچنین دامنه کارکردهای اصناف گسترده تر و متنوع تر از گیلدها بوده است. در تحقق کارکردهای گوناگون اصناف و گیلدها عوامل متعددی دخیل بوده اند که اغلب آنها با یکدیگر دارای شباهت اند. در بین این عوامل نظام سیاسی، گروههای ارزشی، محدودیتهای جامعه ماقبل صنعتی و انگیزه تعقیب سود اقتصادی، مهمترین عامل محسوب میشوند.