نام پژوهشگر: فاطمه هادیان
فاطمه هادیان حسین بشری
این مطالعه با هدف بررسی تغییرات تاج پوشش گیاهی در 4 مکان مرتعی در اطراف شهرستان سمیرم واقع در استان اصفهان و یک منطقه جنگلی در شهرستان لردگان از توابع استان چهار محال و بختیاری در دو دهه گذشته انجام شده است. برای این منظور تصاویر ماهواره لندست در 6 دوره زمانی سال های 1990، 1999، 2000، 2001، 2002 و 2009 و یک تصویر ماهواره irs-p6 (سنجنده awifs) مربوط به سال 2006 انتخاب و مورد پردازش قرار گرفت. ابتدا جهت پیش پردازش، تصحیحات هندسی و اتمسفری بر روی تصاویر اعمال گردید و سپس با توجه به زمان نمونه برداری از تصویر لندست 2009 برای بررسی میزان همبستگی پوشش گیاهی با شاخص های گیاهی استفاده شد. برای کلیه مکان های مورد مطالعه، تعداد 6 شاخص گیاهی با استفاده از باندهای قرمز و مادون قرمز نزدیک شامل ndvi، rvi، dvi، sqrt rvi، tndvi و savi محاسبه گردید. درصد پوشش گیاهی کلیه مکان های مرتعی به روش قدم- نقطه و به شکل شعاعی (6000 نقطه) اندازه گیری شد. سپس با استفاده از آنالیز رگرسیون میزان همبستگی داده های زمینی با شاخص های گیاهی بررسی گردید. نتایج نشان داد که تیپ های گیاهی به طور مجزا با شاخص های گیاهی همبستگی بسیار بالایی داشتند بنحویکه تیپ های گیاهی مختلف بسته به خصوصیات خود به برخی از شاخص های گیاهی حساسیت بیشتری داشتند. به عنوان مثال در تیپ های مطالعاتی astragalus spp - stipa barbata و جنگل (quercus branti شاخص dvi و تیپ bromus tomenteluse، شاخص rvi و تیپ هایmucronata astragalus spp – daphne وastragalus spp – scariola orientalis شاخص ndvi بیشترین همبستگی را با درصد پوشش گیاهی نشان دادند که تماماً در سطح یک درصد معنی دار بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که زمانی که کلیه تیپ های گیاهی به طور یکجا با شاخص های گیاهی بررسی شدند، میزان همبستگی میان درصد پوشش گیاهی و این شاخص ها به دلیل تنوع فرم رویشی و نوع گونه های گیاهی که باعث اختلافات طیفی می گردید در منطقه کاهش یافت. در مرحله بعد این مطالعه، از داده های بارندگی و تصاویر ماهواره ای سال های گذشته، جهت پایش تغییرات تاج پوشش در تیپ های مختلف گیاهی استفاده شد. برای بررسی میزان همبستگی داده های بارش با تغییرات تاج پوشش در هر یک از تیپ های گیاهی از شاخص ndvi و شاخصی که بیشترین همبستگی را با درصد پوشش گیاهی نشان داد، استفاده گردید و دو معیار مقدار بارندگی و شاخص خشکسالی spi برای بررسی تأثیرات خشکسالی در نظر گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان داد که کلیه تیپ های مرتعی مورد مطالعه بیشترین همبستگی را با میزان بارش فصل بهار داشتند و میزان این تأثیر بسته به نوع پوشش گیاهی منطقه نیز متفاوت بود. به طوری که در مناطق مرتعی بیشترین همبستگی میان بارش فصل بهار در منطقه با تیپ غالب گندمیان مشاهده گردید اما بارش سالیانه در منطقه جنگلی مورد مطالعه بهتر تغییرات پوشش گیاهی را تفسیر نمود. در تیپ های گیاهی as. spp– st. ba ، qu.br و br.to شاخص گیاهی که بیشترین همبستگی را با درصد پوشش گیاهی داشت، نسبت به شاخص ndvi همبستگی بیشتری با داده های بارندگی نیز نشان داد. در بررسی پایش خشکسالی با استفاده از شاخص spi نسبت به مقدار بارش نتایج بهتری به دست آمد.
فاطمه هادیان مرجان دامنکشیده
در این تحقیق به بررسی ارتباط بین حجم ذخایر نفتی و رشد جمعیت از دیدگاه نفرین منابع طبیعی ،مطالعه موردی ایران و کشورهای منتخب نفتی اوپک (که شامل الجزایر،آنگولا،ایران، عراق،کویت، عمان،قطر،مالزی،گابون،نیجریه،ونزوئلا، عربستان سعودی،اکوادور) و غیر اوپک (که شامل دانمارک،استرالیا، آمریکا، ایتالیا،نروژ،روسیه ،انگلیس،جمهوری ترینیدادوتوباگو، برونئی دارالسلام) طی دوره ی زمانی 2010-1980 با استفاده از روش داده های تابلویی (panel data ) پرداخته شد.در این تحقیق رشد جمعیت ناشی از وفور منابع طبیعی به عنوان متغیر مستقل و هزینه های دولت ،حجم ذخایر نفتی ،تولید ناخالص ملی،میزان مشارکت نیروی کار زنان ،میزان مرگ و میر،میزان باروری،متغیرهای مجازیو وقفه به عنوان متغیر وابسته مورد استفاده قرار گرفت. و با استفاده از روش gmm به برآورد مدل کشورهای اوپک و غیر اوپک پرداخته شد.جهت اطلاع از برازش نتایج مدل ها مبنی بر اینکه آیا تغییرات متغیر وابسته به خوبی توسط متغیر مستقل توضیح داده شده است یا نه r-squred و جهت وجود یا عدم وجود خود همبستگی بین متغیرها آزمون دوربین واتسون انجام شد.لازم به ذکر می باشد که برای هر گروه به طور جداگانه مدلgmmانجام شد که در مجموع نتایج حاصل از مدل های gmmانجام گرفته در جدول پیوست آمده است.نتایج بدست آمده نشان داد که یک رابطه ی مثبت و معنا داربین رشد اقتصادی و درآمد سرانه داخلی برای گروه کشورهای منتخب وجود دارد.همچنین بی ثباتی رشد جمعیت ناشی از وفور منابع طبیعی ،پدیده ی نفرین منابع طبیعی را به وجود می آورد.