نام پژوهشگر: مریم بیرانوند
مریم بیرانوند غلامحسین شاهقلی
برای شکستن لایه های سخت خاک که به دلیل برخی عوامل طبیعی یا ماشینی در خاک های کشاورزی ایجاد می شوند از زیرشکن استفاده می شود. این لایه ها از نفوذ ریشه گیاه به عمق مطلوب جلوگیری می کنند و در نتیجه قدرت دستیابی گیاه به آب و مواد غذایی کم می شود. استفاده از زیرشکن با شاخه های صلب نیروی کششی زیادی نیاز دارد که این کشش از توان مالبندی تراکتور تأمین می شود. بررسی ها نشان داده است که استفاده از زیرشکن با شاخه های ارتعاشی ( ارتعاش می تواند در جهت طولی، عمودی یا ترکیبی از هر دو باشد) برای شکستن لایه های متراکم نیروی کشش را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. مهمترین عوامل موثر بر عملکرد زیرشکن ارتعاشی دامنه نوسان شاخه، فرکانس، زاویه ارتعاش و سرعت پیشروی تراکتور است. در این تحقیق زیرشکن ارتعاشی که توسط شاهقلی و همکاران(2007) ساخته شد در نرم افزار آدامز (adams) به طور کاملاً مشابه شبیه سازی گردیده است. در این مدل دامنه نوسان 69± میلی متر، زاویه نوسان 27 درجه و سرعت پیشروی km/h 3 در نظر گرفته شد و فرکانس از 2 تاhz 9 افزایش یافت. پس از شبیه سازی مدل،مسیر حرکت، سرعت عمودی وسرعت افقی برایندنوک شاخه و شتاب راننده مورد بررسی قرار گرفت. مشاهده شد که با افزایش فرکانس مدت زمانی که شاخه به عقب بر می گردد (مرحله برگشت) و نیز سرعت افقی و عمودی نوک شاخه افزایش می یابد. شتاب وارده بر صندلی راننده در سه جهت x، y و z اندازه گیری و با نتایج مزرعه ای مقایسه گردید. نتایج به دست آمده از شبیه-سازی مدل مشابه نتایج مزرعه ای بود. در تمام تنظیمات شتاب افقی بیشتر از شتاب عمودی و جانبی بود و این بیشتر به دلیل نیروهای برش خاک است. در کل با افزایش فرکانس شتاب وارد بر صندلی راننده افزایش می یابد. و نیز مشاهده شد تغییر در سرعت پیشروی تراکتور اثری بر ارتعاشات منتقل شده به راننده تراکتور ندارد ولی میزان فشار باد تایر بر ارتعاشات منتقل شده به راننده موثر است.
مریم بیرانوند شعبان شتایی جویباری
در این تحقیق به منظور ارزیابی توان تفرجی و مکان¬یابی پارک¬جنگلی در جنگل¬های اطراف شهرستان خرم¬آباد به مساحت 123500 هکتار با استفاده از فن¬آوری gis صورت گرفت. ابتدا مرز منطقه تعیین شد. سپس نقشه عوامل مورد ارزیابی شامل 13 عامل شیب، جهت، ارتفاع، بافت خاک، عمق خاک، تراکم پوشش گیاهی، تیپ پوشش¬گیاهی، سنگ¬شناسی، فرسایش¬خاک، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از شهر و فاصله از پارک¬های جنگلی در محیط gis تهیه و در ارزیابی ها مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تعیین توان تفرجی و مکان¬یابی پارک¬ جنگلی از مدل ارزیابی چند معیاره (mce) ، روش ترکیب خطی وزن داده شده (wlc) و روش تحلیل سلسله مراتبی مخدوم استفاده شد. با توجه به اولویت طبقات و مقادیر مختلف لایه ها، مقادیر لایه ها با استفاده از توابع فازی متفاوت استاندارد سازی شد. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و فرآیند تحلیل شبکه¬ای (anp) وزن لایه¬های مختلف تعیین شد. بعد از تعیین وزن، مقادیر عوامل در وزن بدست آمده ضرب گردید و با در نظر گرفتن عوامل محدودیت¬ها و اعمال آنها نقشه نهایی توان تفرجی بدست آمد. نتایج نشان داد که در منطقه مورد مطالعه یک درصد (64هکتار) به تفرج متمرکز درجه دو، چهاردرصد (4627/5 هکتار) به مناطق نامناسب متمرکز، 21 درصد (27531) به مناطق نامناسب برای تفرج و 74 درصد (96443 هکتار) به تفرج گسترده اختصاص دارد. برای روش فرایند تحلیل سیستمی (1660هکتار) از منطقه مورد مطالعه عالی، (3986 هکتار) خوب، (2690 هکتار) متوسط، (5144 هکتار) ضعیف، (23508 هکتار) خیلی ضعیف و (86502 هکتار) منطقه برای سایر کاربری¬ها انتخاب شد. برای روش فرایند تحلیل شبکه¬ای 14/6 درصد منطقه خوب، 7/5 درصد منطقه متوسط، 27/2 درصد ضعیف، 63/24 درصد خیلی ضعیف و 25/61 درصد منطقه برای تفرج انتخاب نشد. برای روش فرایند تحلیل شبکه¬ای (5/7585 هکتار) منطقه مورد مطالعه خوب، (9/7041) متوسط، (3/2804 هکتار) ضعیف، (30422 هکتار) خیلی ضعیف، (26/75646 هکتار) برای سایر کاربری¬ها انتخاب شدند.