نام پژوهشگر: علی اکبر خداپرست حقی
شیما مقصودلو علی اکبر خداپرست حقی
در این تحقیق از کربن فعال گرانولی و کربن فعال گرانولی اصلاح شده توسط کیتوسان برای جذب رنگزای اسیدی 194 و هیومیک اسید استفاده شد. برای آنالیز داده های به دست آمده به منظور بررسی کامل تر تفاوت مابین نمونه ها از روش های آماری استفاده گردید. داده های به دست آمده با مدل های ایزوترم جذب تعادلی و مدل های کینتیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که جذب رنگزا بر روی کربن فعال در ph 7 از مدل ایزوترم تمپکین و در ph 4 از ایزوترم فروندلیش پیروی می نماید. جذب رنگزا بر روی کربن فعال اصلاح شده در هر دو ph مذکور مطابقت قابل قبولی با معادله ایزوترم فروندلیش داشت. بررسی داده ها توسط آزمون t-test جفتی نشان داد که جذب رنگزا بر روی کربن فعال اصلاح شده در ph 7 تا سطح اطمینان 70% و در ph 4 تا سطح اطمینان 80% از مقدار جذب توسط کربن فعال بیشتر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که جذب هیومیک اسید بر روی کربن فعال و کربن فعال اصلاح شده پیروی مناسبی از دو مدل ایزوترم لانگمیر و فروندلیش برای هر دو جاذب دارد. بررسی داده ها توسط آزمون t-test جفتی موید این بود که جذب هیومیک اسید بر روی کربن فعال اصلاح شده در دو ph 4 و 7 با اطمینان 95% بیشتر از مقدار جذب توسط کربن فعال می باشد، در صورتی که این آزمون در ph 10 تفاوت معناداری را مابین جذب بر روی دو جاذب مورد استفاده نشان نمی دهد. بررسی سینتیکی داده های به دست آمده نشان داد که نفوذ در فیلم مکانیسم غالب و تعیین کننده سرعت در فرآیند جذب مورد نظر می باشد.
سعیده رفیعی علی اکبر خداپرست حقی
در دهه اخیر نانوالیاف کربن به علت ویژگی هایی همچون مساحت سطح و نسبت طول به قطر زیاد، به عنوان جاذبی موثر در حذف آلاینده های آب و پساب، مورد توجه قرار گرفته است. افزایش تخلخل سطحی و مساحت سطح ویژه نانو الیاف کربن به وسیله روشهای فعال سازی فیزیکی و شیمیایی، سبب بالا رفتن بازده آنها در حذف آلاینده ها شده است. در این تحقیق، نانو الیاف کربن فعال در سه مرحله الکتروریسی محلول پلی اکریلو نیتریل در دی متیل فرمامید به عنوان پیش ماده، پایدارسازی نانوالیاف الکتروریسی شده و کربنیزاسیون و فعال سازی فیزیکی همزمان نانوالیاف پایدار شده در اتمسفر گاز نیتروژن، تولید شد. در هر یک از مراحل تولید، شرایط بهینه با تغییر پارامترهای موثر بر فرایند و آنالیز محصول نهایی انتخاب شد. در مرحله الکتروریسی، پارامترهای موثر بر قطر ویکنواختی وب حاصل از جمله غلظت محلول، ولتاژ اعمال شده و نرخ تغذیه به وسیله تصاویر sem مورد مطالعه قرار گرفت. اثر متغیر های فرایند پایدارسازی مانند دما، زمان ماندگاری ونرخ افزایش دما بر پیشرفت واکنش به وسیله مطالعات ftir، dscو xrdارزیابی شد. خصوصیلت سطحی نانوالیاف کربنِ متخلخل نهایی به وسیله اندازه گیری جذب نیتروژن با استفاده از معادله bet بررسی شد. نتایج نشان داد که مساحت سطح ویژه، تخلخل و حجم کلی حفره ها در طی فعال سازی فیزیکی افزایش می یابد. افزایش دمای فعال سازی از 800 به ?1200 منجر به بهبود تخلخل سطحی، حجم حفره و مساحت سطح ویژه به ترتیب تا مقادیر 60%،? cm?^3/g 532/0 و ? cm?^(2 )/g840 شد. پهنای حفره در تمام نمونه های فعال شده در حدود 7/0 نانومتر بود که وجود ساختار میکرومتخلخل را برای آنها تأیید می کند. طیف های xrd نمونه های کربنیزه شده ساختار کریستالی هگزاگونال رابا فاصله بین صفحه 368/0 نانومتر نشان داد که به فاصله بین صفحات گرافیتی (335/0 نانومتر) نزدیک است و تبدیل قابل توجه نانوالیاف اولیه رابه نانوالیاف کربن نشان می دهد.
ونداد شاکری علی اکبر خداپرست حقی
قیر، ماده چسبنده مخلوط های آسفالتی و جزء ثابت و جدایی ناپذیر آن است. لذا ارزیابی تأثیر قیر در ساختار رویه های آسفالتی ساده نیست. از نخستین مراحل تهیه آسفالت که الزاماً باید قیر را گرم کرد، تغییر خواص فیزیکی و شیمیایی آن آغاز می شود، بعداز پخش و تراکم مخلوط آسفالتی و نیز در طول بهره دهی که رویه آسفالتی مستقیماً در معرض تأثیر نور، یخبندان و نوسانات دمای محیط قرار دارد، این فرآیند تغییر بدون وقفه ادامه پیدا می کند. امروزه علاوه بر قیر و مصالح سنگی تشکیل دهنده مخلوط های آسفالتی از مواد دیگری به نام افزودنی ها یا اصلاح کننده های قیر به منظور اصلاح و بهبود برخی از خواص قیر و درنتیجه مخلوط های آسفالتی استفاده می شود. هدف از این پژوهش ارزیابی بهبود خصوصیات دینامیکی مخلوط های آسفالتی گرم با استفاده از اصلاح و بهبود خواص قیر با استفاده از نانو ذرات است تا بتوان راهکاری مناسب جهت افزایش قابلیت روسازی های آسفالتی در برابر بارهای دینامیکی همچنین عوامل مخرب محیطی ارائه نمود. نتایج تحقیقات نشان میدهد: • افزودن نانو اکسیدروی موجب بهبود درجه عملکردی قیر خالص می گردد. • افزودن نانو اکسیدروی موجب بهبود خصوصیات شیار افتادگی مخلوط های آسفالتی می گردد. • مدول سفتی مخلوط های آسفالتی حاوی نانو ذرات اکسید روی، نسبت به نمونه های عادی بهبود یافته است. • نمونه های آسفالتی حاوی نانو اکسید روی عملکرد خستگی بهتری در مقایسه با نمونه های آسفالتی ساده از خود نشان می دهند.
محمد کنف چیان لسکوکلایه علی اکبر خداپرست حقی
لایهی بیبافت ساخته شده از نانوالیاف بدلیل دارا بودن خواص منحصربفردی چون نسبت سطح به حجم بالا، اندازه منافذ بسیار کوچک و تخلخل بسیار زیاد، از پتانسیل خوبی برای استفاده در ساخت فیلترها و پوشاک محافظ برخوردار است، اما مهمترین عیب این لایه اینست که استحکام آن پایین بوده و با کوچکترین تنشی شدیدا آسیب میبیند. یکی از روشهای غلبه بر این مشکل متصل کردن این لایه به لایههای با استحکام بالاتر است. در بخش اول این پژوهش پس از لایه نشانی نانوالیاف پلیاکریلونیتریل روی بستری از اسپانباند (نوعی چسب حرارتی)، این محصول به همراه لایه دیگری از اسپانباند بین دو پارچهی پنبهای قرار گرفت و سپس عملیات چندلاسازی به روش مذاب-داغ و تحت 5 دمای مختلف صورت پذیرفت. پس از ساخت چندلاها تصاویری از سطح لایهی نانوالیاف توسط میکروسکوپ نوری تهیه شد. همچنین تست نفوذپذیری هوا نیز برای بررسی تاثیر دمای چندلاسازی بر نفوذپذیری چندلا در برابر هوا انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش دمای چندلاسازی، چسبندگی بین لایهها افزایش، اما نفوذپذیری هوای چندلای ساخته شده کاهش مییابد. همچنین تصاویر میکروسکوپی بدست آمده از سطح لایهی نانوالیاف بعد از چندلاسازی حاکی از آن است که استفاده از دمای چندلاسازی بالاتر از دمای ذوب اسپان باند باعث آسیب دیدگی شدید لایهی نانوالیاف میگردد. در بخش دوم پژوهش نیز تاثیر چگالی سطحی لایهی نانوالیاف روی خواص مکانیکی چندلاهای ساخته شده بررسی شد. نتایج حاصله از تست خمش نشان داد که با افزایش چگالی سطحی نانوالیاف، سختی خمش و مدول خمشی پارچهی چندلا افزایش مییابد اما شیب افزایش مدول خمشی خیلی کندتر از سختی خمش است. اما نتایج تست استحکام کششی، کاهش جزئی استحکام چندلا را با افزایش چگالی سطحی لایهی نانوالیاف نشان میدهد. این کاهش به بروز پدیده لایه لایه شدن به هنگام تست استحکام در چندلاهای با چگالی سطحی بالا مربوط میگردد. از اینرو استفاده از خصوصیات مکانیکی پارچهی چندلا برای مدل کردن مشخصههای مکانیکی لایهی نانوالیاف با مشکل مواجه شد
ابوالفضل محمدزاده ثانی علی اکبر خداپرست حقی
در این مطالعه با بررسی های آزمایشگاهی و با بکارگیری آزمایشات مکانیک خاک، تأثیر تعدادی از نانو ذرات بروی خصوصیات مهندسی خاک های ماسه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. نانو ذرات انتخابی شامل نانورس (مونتمریلونیت اصلاح شده na+)، نانوسیلیس و نانو اکسید روی می باشند.نانورس نیز در مهندسی ژئوتکنیک بسیار شناخته شده می باشد چراکه این نانو از جنس خاک رسی می باشد که خصوصیات آن نیز شناخته شده می باشد. به منظور بررسی آزمایشگاهی تأثیر این نانو ذرات بر خصوصیات مختلف خاک، آزمایشات مختلفی را انتخاب کردیم. بدین صورت که به منظور بررسی تأثیر نانو ذرات نام برده بر خصوصیات خمیری خاک از آزمایش حدود اتربرگ استفاده کردیم. در این آزمایش به مقدار 2% وزنی از نانو ذرات در توده خاک استفاده نمودیم و سپس میزان تغییرات بوجود آمده در خصوصیات خمیری خاک را با آزمایش حدود اتربرگ مورد بررسی قرار دادیم. در آزمایشات مقاومتی به منظور بررسی تأثیر نانو ذرات بر خصوصیات مقاومت خاک، آزمایشات مقاومت فشاری تک محوری، برش مستقیم و مقاومت برشی سه محوری (تحکیم یافته زهکشی شده) را بکار گرفتیم. در این آزمایشات از درصد های مختلف وزنی از نانو ذرات استفاده نمودیم تا میزان تغییرات بوجود آمده با افزایش درصد نانو ذرات را مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه تأثیر نانو ذرات بر خصوصیات مقاومتی خاک های ماسه ای تثبیت شده با سیمان را مورد ارزیابی قرار دادیم. به این منظور آزمایشات نسبت باربری کالیفرنیا و مقاومت فشاری تک محوری را بروی مخلوط ماسه-سیمان و نیز مخلوط با درصد های مختلف وزنی از هریک از نانو ذرات انجام دادیم. درصد های انتخابی را بر اساس مطالعات قبلی صورت گرفته در زمینه استفاده از نانو ذرات در مصالح ساخت و ساز مختلفی از جمله بتن، ملات و قیر انتخاب کردیم. درصد های انتخابی نانو ذرات در آزمایشات تثبیت ماسه با سیمان عبارتند از 5/0، 1، 5/1، 2، 3 و 5 درصد وزن سیمان مصرفی در مخلوط ماسه-سیمان. درصد سیمان بکاررفته در مخلوط ماسه-سیمان به منظور تثبیت خاک 7% وزنی خاک ماسه ای خشک در نظر گرفته شد. این آزمایشات با درصد های مختلف نام برده از نانو ذرات بروی مخلوط ماسه-سیمان انجام گرفت تا درصد بهینه نانو ذرات به منظور بهبود خصوصیات مکانیکی مخلوط ماسه-سیمان روشن گردد. در تمامی این آزمایشات بحث بسیار مهم در ارتباط با استفاده نانو ذرات در توده خاک به منظور مشاهده تأثیراتشان، پراکندگی مناسب این ذرات در توده خاک بود. لذا به این منظور از دو روش مکانیکی برای پراکندن نانو ذرات استفاده نمودیم که عبارتند از: استفاده از آسیاب گلوله ای و استفاده از دستگاه اولتراسونیک به همراه میکسر با سرعت بالا. در روش اولتراسونیک ابتدا نانو ذرات در آب به کمک اشعه ماوراء صوت در آب پراکنده شدند. سپس به کمک یک میکسر با سرعت بالا مخلوط نانو ذرات-آب به خاک اضافه شدند. با توجه به تحقیقات انجام گرفته در زمینه استفاده از این دو روش مکانیکی برای پراکندن نانو ذرات معلوم شد که روش استفاده از آسیاب گلوله ای نسبت به اولتراسونیک از کارایی بیشتری در زمینه پراکندن نانو ذرات برخوردار است . لذا در ادامه آزمایشات به منظور پراکندن نانو ذرات در توده خاک از آسیاب گلوله ای استفاده شد.
بلقیس متاجی علی اکبر خداپرست حقی
امروزه قابلیت کاربرد زیست ماده ها در زمینه های زیست فناوری، زیست دارویی و زیست شناسی مورد توجه است. ابریشم به عنوان مهمترین دسته این نوع زیست ماده ها، در زمینه های داروسازی، پزشکی، صنایع شیمیایی و غذایی، صنایع آرایشی و بهداشتی و صنعت نساجی کاربردهای وسیعی دارد. در این تحقیق، از ضایعات حاصل از ریسندگی پیله ابریشم زیست ماده های کیتین، کیتوسان، فیبروئین و سرسین تولید شد. در مرحله تولید کیتین اثر غلظت سود و اسید مورد استفاده بر کیتین تولید شده مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های کیتین تولید شده تحت اتمسفر نیتروژن و عملیات قلیایی به کیتوسان تبدیل شده و اثر زمان عملیات قلیایی بر میزان دی-استیلاسیون کیتوسان مورد بررسی قرار گرفت. درجه دی استیلاسیون نمونه های کیتین و کیتوسان به وسیله آنالیزftir تعیین شد. نمونه های کیتین و کیتوسان با استفاده ار آنالیزهای xrd، dsc و sem مورد بررسی قرار گرفتند. وزن مولکولی کیتین و کیتوسان با روش ویسکومتری تعیین شد. فیبروئین از فیلامنت ابریشم با استفاده از حلال سه گانه اتانول/آب/کلرید کلسیم استخراج شد و سرسین از پساب حاصل از صمغ گیری با روش تبخیری حاصل شد. نمونه های فیبروئین و سرسین با استفاده از آنالیزهای ftir ، dscو sem مورد ارزیابی قرار گرفتند. وزن مولکولی فیبروئین و سرسین با روش sds-page تعیین شد. نتایج نشان داد که با افزایش زمان عملیات قلیایی درجه دی استیلاسیون افزایش می یابد و بیشترین درجه دی استیلاسیون حدود 84% بدست آمد. وزن مولکولی نمونه های کیتین در محدوده kda 103×4/2-2/0 و وزن مولکولی نمونه های کیتوسان در محدوده kda 103×23/0-01/0 بدست آمد. کریستالینیتی نمونه های کیتین و کیتوسان در محدوده %89-72 محاسبه شد. بررسی های sem نیز ساختاری شش گوشه ی منظم و لانه زنبوری را برای نمونه های کیتین و کیتوسان نشان می دهد. وزن مولکولی فیبروئین kda 80-25 و وزن مولکولی سرسین kda 100-30 بدست آمد.
منا فرجاد علی اکبر خداپرست حقی
نانوالیاف سلولزی با توجه به منابع فراوان، سطح مخصوص بالا، زیست سازگاری و زیست تجزیه پذیری دارای کاربردهای گسترده ای در فیلترها، پزشکی و تقویت کامپوزیت ها هستند. در این پایان نامه، امکان استفاده از کاه برنج که یکی از محصولات زائد در کشت برنج است، برای تولید نانوالیاف سلولزی مورد بررسی قرار گرفته است. استخراج سلولز از کاه برنج با سه فرایند مختلف بررسی شد. این فرایندها شامل دو فرایند شیمیایی متداول و یک فرایند شیمیایی-مکانیکی جدید هستند. ساختار، ترکیب شیمیایی و خواص حرارتی محصولات سلولزی با استفاده از روش های میکروسکوپ پویش الکترونی، طیف سنجی مادون قرمز فوریه و گرماسنجی پویش تفاضلی بررسی گردید. مزایا و معایب هر یک از روش ها بررسی شد. در نهایت نانوالیاف سلولزی بوسیله روش الکتروریسی با استفاده از حلال تری فلوئوراستیک اسید حاصل شدند. الکتروریسی یک روش یک مرحله-ای برای تولید نانوالیاف است که هزینه تولید در آن پایین است و دوستار محیط زیست نیز می باشد. سلولز استخراج شده با فرایند شیمیایی-مکانیکی تقریبا خالص و قابل الکتروریسی بود. قطر الیاف سلولزی کاه برنج حاصل از این فرایند 9/2 میکرومتر و قطر نانوالیاف الکتروریسی شده 89 نانومتر اندازه گیری شد. تماس یا مصرف نانوالیاف تولیدشده برای بشر بدون خطر است، زیرا با قرار گرفتن آن ها در مجاورت هوا حلال باقیمانده حذف می شود. تولید الیاف سلولزی به طور مستقیم از کاه برنـج با خواص بهبود یافته منجر به توسعه محصولات صنعتی با ارزش افزوده در جهان می شود.
سمیه تقی نژاد رودبنه علی اکبر خداپرست حقی
این مطالعه، با توجّه به اهمیت خطی سازی پاسخ حسگرهای تغییر طول در آشکارسازی سیگنال های بیومکانیک، بر روی ساخت یک لباس حسگر تغییر طول با پاسخی خطی و تکرار پذیر متمرکز شده است. پارچه های حسگر تغییر طول از جنس نایلون / لایکرا و پوشش دهی شده توسط پلی پیرول با استفاده از دو تکنیک چاپ و رسوب دهی فاز بخار تهیه شدند. با استفاده از تکنیک طیف سنجی مادون قرمز مشخص شد که پیک های مشخصه منسوج در عدد موج های بین cm-1 1077و cm-11650 و در عدد موج cm-1 1717 به دلیل پوشش موثر سطح توسط ذرات پلی پیرول تضعیف و یا حذف شده اند. . اثر پارامترهای مختلف موثر در عملیات چاپ شامل عملیات تغلیظ، نسبت اجزاء و فرآیند پلیمریزاسیون به منظور خطی سازی پاسخ حسگر انجام گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی از الیاف پوشش دهی شده نشانگر ظرافت و توزیع یکنواخت تری از نانوذرات پلی پیرول با میانگین قطری nm45/6±38 در سطح زیرلایه در صورت استفاده از دماهای پلیمریزاسیون پائین و دوپانت دودسیل بنزن سولفونیک اسید می باشند. از ارزیابی میزان رسانایی حسگرها توسط روش تست استاندارد دو الکترودی یک محدوده هدایت الکتریکی بین ms/cm215/0 تا s/cm043/0 اندازه گیری گردید. پارامترهای اساسی حسگرها مانند حساسیت، خطی بودن و تکرار پذیری با استفاده از اطلاعات خام حاصل از موتور هوشمند تعیین شدند. با توجه به شرایط مختلف تولید، بالاترین مقدار فاکتور سنجش درمحدوده ازدیاد طول%20 برابر با 51/105 و در محدوده ازدیاد طول %40 معادل 06/66 گزارش شد که این مقدار بسیار بالاتر از حساسیت بدست آمده توسط روش پلیمریزاسیون محلول است. در ارزیابی خطی بودن بیشترین مقدار در محدوده ازدیاد طول %20 و %40 به ترتیب برابر %99 و %3/95 بدست آمد. بیشترین مقدار خطی بودن برای نمونه های با توزیع همگن نانو ذرات در سطح الیاف به دست آمد. حسگرهای تولید شده در این مطالعه از تکرارپذیری خوبی حتی در ازدیاد طول های بالا برخوردار هستند.
عزیز محمدی جبیند علی اکبر خداپرست حقی
در این تحقیق خواص فیزیکی و زیست تجزیه پذیری کامپوزیت های سبز حاصل از پارچه پنبه ای و رزین زیست تجزیه پذیر (حاصل ترکیب نشاسته، پلی وینیل الکل و کربوکسی متیل سلولز) از روش ریخته گری محلول، مطالعه شده است. با گزارش خواص فیزیکی و مهندسی نمونه های ساخته شده، مطلوب ترین شرایط لازم برای ساخت این قبیل کامپوزیت ها نیز پیشنهاد شده است. از ویژگی های این کامپوزیت ها می توان به موارد ذیل اشاره نمود: الف) بهترین خواص مکانیکی کامپوزیت ها مثل مدول یانگ (gpa)3/8، استحکام کششی (mpa)8/27 برای کامپوزیت تهیه شده از پارچه پنبه ای، نشاسته، پلی وینیل الکل و کربوکسی متیل سلولز با درصدهای وزنی 60، 5، 7 و 5/1 است. ب) خواص مکانیکی کامپوزیت، بالاتر از پارچه و فیلم ماتریکس است. پ) با افزایش محتوی الیافی تا حدود 60% استحکام کششی و مدول یانگ نمونه ها افزایش می یابد. ت) تست زیست تجزیه پذیری نشان می دهد که با افزایش مقدار کربوکسی متیل سلولز مقاومت کامپوزیت در برابر نفوذ رطوبت افزایش یافته ولی میزان زیست تجزیه پذیری آن کم می شود. ج) با توجه به غیر ایزوتروپیک بودن این کامپوزیت ها، انتخاب مناسبی برای کامپوزیت های زیست تجزیه پذیر پلیمری با کارایی بالا هستند.
محسن کرمی علی اکبر خداپرست حقی
پساب نساجی حاوی مقادیر زیادی مواد رنگزا به همراه مقادیر قابل توجهی از مواد معلق و ترکیبات دیسپرس کننده می باشد. بنابراین لازم است توجه ویژه ای به فرآیند تصفیه و دفع آنها گردد. یکی از روش های مهم در فرآیند تصفیه پساب رنگی فرآیند انعقاد/لخته سازی می باشد. از این فرآیند می توان به عنوان فرآیند اولیه، فرآیند نهایی و یا حتی فرآیند اصلی استفاده کرد. هدف اصلی این تحقیق بررسی کارایی فرآیند انعقاد/لخته سازی به منظور حذف مواد رنگزا از پساب رنگی نساجی می باشد. از آزمایش جار تست به منظور ارزیابی شرایط مناسب، همچون غلظت منعقد کننده و ph، برای حذف ماده رنگزا استفاده شده است. در این تحقیق از محلول دو نوع ماده رنگزای اسیدی (acid red 183 و acid red 359) به عنوان پساب رنگی بازسازی شده، استفاده گردید. همچنین از یک پلی الکترولیت کاتیونی سنتزی (k6635) و دو نوع پلی الکترولیت طبیعی کایتوسان با وزن مولکولی متوسط و کم استفاده شده است. نتیجه حاصل از فرآیند حذف رنگزا با استفاده از دستگاه uv-vis و ft-ir ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که مقدار مناسب از منعقد کننده k6635 قادر است مواد رنگزای acid red 359 و acid red 183 را به ترتیب تا میزان 50% و 10% حذف نماید. استفاده از محلول های کایتوسان برای آزمایش مورد بررسی، دربردارنده نتایج مطلوبی نبود، در حالی که هر دو کایتوسان به صورت پودر توانستند تا 40% از ماده رنگزای acid red 183 را حذف نمایند. نتایج نشان می دهد که ph 4 به عنوان شرایط بهینه برای هر دو پلی الکترولیت سنتزی و طبیعی می باشد. بر اساس داده های حاصل از طیف سنجی ft-ir می توان فرض کرد که فرآیند غالب در جذب مواد رنگزا، برهمکنش های الکترواستاتیکی بین گروه های عاملی کاتیونی پلی الکترولیت و آنیونی مواد رنگزا می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ph محلول و غلظت پلی الکترولیت می تواند فرآیند انعقاد/لخته سازی را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین به نظر می رسد فرآیند اصلی در انعقاد رنگزا با پلی الکترولیت، خنثی سازی بار و رسیدن به حداقل پتانسیل زتا در ph اسیدی باشد
محمدرضا صادقی لیچایی علی اکبر خداپرست حقی
اخیر مورد توجه بسیاری از محققین بوده است. تامین انرژی این ابزارهای قابل پوشش با توجه به مقوله انرژی های پاک و محدودیت استفاده از باتری های انعطاف ناپذیر بسیار با اهمیت می باشد. در این تحقیق تامین انرژی این ابزارها با استفاده از حرارت بدن مورد بررسی قرار گرفته است. استفاده از پدیده ترموالکتریک یکی از راه های تبدیل انرژی حرارتی بدن به انرژی الکتریکی می باشد. در این پایان نامه روش های ساخت ترمو پایل های ترموالکتریک بر بستر منسوج و ارزیابی امکان پذیری این روش ها از جنبه مهندسی و همچنین خصوصیات فیزیکی، الکتریکی و مورفولوژیک مبدل های ترموالکتریک پارچه ای بررسی خواهد شد. در این بررسی از روش های مختلف تولید ترموپایل مانند: تولید نخ رسانا، چاپ تخت طرح رسانا بر روی پارچه، چاپ جوهر افشان، الکترو- پاشش و لایه نشانی احیایی فلز با استفاده از روش چاپ جوهر افشان استفاده شد. استفاده از الیاف رسانا و چاپ تخت علیرغم سادگی روش به دلیل نقصان هدایت الکتریکی در مرزهای اتصال طرحهای هادی با اثر سیبک متفاوت، نتیجه مطلوبی به همراه نداشت. در روش الکترو-پاشش اگرچه مقاومت الکتریکی قابل قبولی برای طرح نیکل0.49±0.02cm?وطرح نقرهcm? 0.02±4.1 حاصل شد، اما بدلیل عدم حصول ظرافت لازمه در نقاط اتصال، کارآیی مناسبی برای مبدل ترمو الکتریک به همراه نداشت. استفاده از چاپگر جوهرافشان سبب شد تا علاوه بر ایجاد طرح نقره و نیکل با مقاومت الکتریکی مناسب، ظرافت مناسب تری نیز حاصل شود. با استفاده از این روش مقاومت طرح نیکل .0.51±0.02cm? و طرح نقره cm? 0.91±0.02آمد. در ادامه با ساخت 12جفت ترموکوپل نمودار اختلاف ولتاژ- اختلاف دما رسم شد. با محاسبه شیب نمودار، ضریب سیبک µv/k 18.33حاصل شد. تصاویر حاصله از مرفولوژی سطحی نمونه حاصله توسطمیکروسکوپ الکترونی، شکل گیری نانو ذرات فلزی بر روی سطح منسوج را مورد تایید قرار میدهد.
منیر شایان نیا علی اکبر خداپرست حقی
در این پایان نامه تهیه و بررسی خصوصیات نانو الیاف فیبروئین ابریشم و تاثیر نانو لوله های کربنی بر روی خواص الکتریکی، مکانیکی، حرارتی، رئولوژیکی و قطر نانوالیاف مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت زیست سازگاری داربست های نانو الیاف کامپوزیت فیبروئین ابریشم/نانو لوله کربنی ارزیابی گردید. برای تهیه نانو الیاف ابریشم ابتدا فیبروئین ابریشم تهیه شد و سپس تاثیر پارامترهای مختلف الکتروریسی شامل غلظت، ولتاژ، نرخ جریان و فاصله بر روی شکل گیری نانو الیاف با استفاده از میکروسکوپ نور پلاریزه مورد ارزیابی شد. نتایج نشان داد غلظت 13%، ولتاژ 22 کیلو ولت، نرخ جریان 04/0-01/0 میلی لیتر بر ساعت و فاصله 10 سانتی متر بهترین شرایط برای تشکیل نانو الیاف و عدم تشکیل قطرات اسپری شده می باشد. در ادامه تاثیر افزایش مقادیر مختلف نانو لوله کربنی(%10-5/2) روی خواص رئولوژیکی، مکانیکی، الکتریکی و حرارتی نانو الیاف مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به نتایج به دست آمده محلول ریسندگی فیبروئین/نانو لوله کربنی از خود رفتار غیر نیوتنی نشان داد و ویسکوزیته آن در اثر برش کاهش یافت. همچنین میزان خواص الکتریکی و رسانایی نمونه ها با افزایش درصد نانو لوله کربنی تا حداکثرms/cm 114/0 افزایش یافت. تست-های گرماسنج پویشی و پراش اشعه ایکس نشان دهنده افزایش میزان بلورینگی نانو الیاف با افزایش نانو لوله کربنی بود. بررسی خواص مکانیکی نانوالیاف فیبروئین حاوی نانو لوله کربنی به واسطه حضور نانو لوله ها با انعطاف پذیری کم مقدور نبود. عامل دارشدن سطح نانولوله های کربنی توسط بیوپلیمر فیبروئین با استفاده از تکنیک های طیف سنجی مادون قرمز و رامان بررسی شد و نتایج نشان می دهد که با افزایش نانو لوله کربنی مقدار بلورینگی افزایش یافته است و واکنش شیمیایی بین فیبروئین ابریشم و نانو لوله کربنی بصورت فرایند غالب ظاهر نشده است. جهت مشاهده و بررسی تاثیر درصدهای مختلف نانو لوله کربنی روی ظاهر و قطر الیاف از تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی استفاده گردیدکه نتایج نشان داد در اثر افزایش نانو لوله کربنی%(5/7-0) قطر الیاف از 46 تا 98 نانومتر افزایش یافت و در درصدهای بالای نانو لوله کربنی(10%)، تجمع در سطح الیاف مشاهده گردید. در نهایت زیست-سازگاری داربست های تهیه شده روی رشد و نمو رده سلولی l929 (سلول های چسبنده و فیبروپلاست موش) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که این داربست ها تاثیر مثبت روی رشد و تکثیر سلول دارند و کاملا زیست سازگار می باشند، افزایش درصد نانو لوله-های کربنی تا 5/7% باعث افزایش زیست سازگاری شد . علاوه بر این افزایش رشد سلولی در دوره زمانی کشت 7 روزه نسبت به زمان 3 روز تایید دیگری بر زیست سازگاری و سمی نبودن داربست کامپوزیتی مشتمل بر نانو لوله کربنی و فیبرویین ابریشم خواهد بود.
یلدا مرادی علی اکبر خداپرست حقی
با توجه به معضلات و مشکلات برخی از انواع خاک ها در توان باربری و مقاومت لازم، این پژوهش به منظور بهبود پارامترهای مکانیکی خاک را مورد بررسی قرار می دهد. همانگونه که اندازه ذرات نسبت به مقیاس نانو کاهش پیدا می کند، خواص آنها تغییر می نماید. اگر چه استفاده از مواد در مقیاس نانو عموماً از نقطه نظر اقتصادی مطلوب به نظر نمی رسد، انتظار می رود در آینده ای نزدیک با دست یافتن به شیوه های نوین برای تولید انبوه این نانو ذرات بتوان از آنها در بهبود پارامترهای مکانیکی خاک در مقیاس انبوه استفاده کرد. در این مطالعه از نانو ذرات اکسید آهن ii و نانو لوله های کربنی چند جداره در درصد های متنوعی به منظور افزایش شاخص ها در حدود اتربرگ، مقاومت فشاری در آزمایشات تک محوری و مقاومت برشی در آزمایشات برش مستقیم، خاک حاوی 80% ماسه و 20% رس کائولینیت، استفاده شده است. با توجه به قابلیت نانو لوله های کربنی برای از دست دادن ناخالصی ها با جوشاندن در دمای بالا با اسید، ابتدا از دو روش خالص سازی برای بدست آوردن نانو لوله های خالص تر استفاده شده است. سپس آزمایشات ژئوتکنیکی بر هر سه نوع نانو لوله کربنی خالص نشده و نانو لوله های کربنی خالص شده با روش اول و روش دوم و ذرات نانو اکسید آهن انجام شده تا تأثیر ناخالصی ها در نتایج حاصل از آزمایشات ژئوتکنیک که مورد مقایسه قرار گرفته اند بررسی گردد. نتایج آزمایشات حاکی از افزایش پارامترهای مکانیکی خاک ماسه ای رس دار شامل مقاومت فشاری ساده و چسبندگی با افزایش درصدهای وزنی نانو ذرات می باشد. همچنین با مقایسه نتایج آزمایشات و عکس های میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) از میان سه روش پراکندن توسط سونیکیتور، همزن هیدرومتری و آسیاب گلوله ای، بهترین و مناسب ترین روش برای اختلاط نانو ذرات در خاک دستگاه آسیاب گلوله ای پیشنهاد شده است.
آذین محمدی علی اکبر خداپرست حقی
با توجه به جایگاه فناوری اطلاعات در صنعت توریسم و پیدایش گردشگری الکترونیک، نقطه ی عطفی میان این صنعت و فناوری اطلاعات به وجود آمده است. توجه به توریسم و استفاده از فناوری های نوین درجهت گسترش آن زمانی روشن می شود که بدانیم درآمد حاصل از آن، همردیف در آمدهای نفتی می باشد. بنابراین یکی از مهمترین کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، صنعت گردشگری است که نقش چشمگیری در جهت توسعه ی منافع ملی ایفا می کند. از نکات قابل توجه در این زمینه تامین نیازهای مشتریان و ارائه ی خدمات مطلوب تر به آنهاست، تا افراد بتوانند به اطلاعات و خدمات مورد نیازشان دست یابند. سیستم های توصیه گر برای رفع مشکل سربار اطلاعاتی در اینترنت به وجود آمده اند و امروزه از ابزار مهم تجارت الکترونیک به شمار میروند. این سیستمها در واقع سیستمهای اطلاعاتی اندکه با بررسی علایق کاربران و تحلیل رفتارگذشته ی آنها در وب، توصیههایی مرتبط با خدماتی که ایشان به دنبال آن هستند را ارائه داده و برای وی سیستم شخصیسازی شده ای را به وجود می آورند. به همین منظور در سالهای اخیر الگوریتمهای مختلفی در جهت بهبود کیفیت این سیستمها ابداع شده اند. با وجود این به دلیل عدم توجه به سطح نیازهای کاریر در این الگوریتم ها، این مقاله سعی دارد با توجه به فرآیند شخصی سازی، رویکردهای مربوط به سیستمهای توصیهگر و چگونگی شناسایی اولویت و علایق کاربران را در صنعت توریسم بهیود بخشد و چگونگی بکارگیری و کارایی این الگوریتم ها را در محیطهای گردشگری الکترونیک بررسی نماید. واژههای کلیدی: گردشگری الکترونیک، سیستم های توصیه گر، فناوری اطلاعات، شخصی سازی، شبکه عصبی مصنوعی، فیلترینگ همکارگونه
عاطفه باقرزاده علی اکبر خداپرست حقی
ریسندگی الکتریکی به روش هم محور یکی از مهمترین تکنیک ها برای ایجاد تحول در خصوصیات و کاربردهای منحصر بفرد نانو الیاف است. در تحقیق حاضر ساخت و بررسی مشخصه های نانو الیاف هم محور کیتوسان (هسته) – پلی وینیل الکل (پوسته) تهیه شده با استفاده از روش الکتروریسی هم محور ارائه شده است. این تحقیق در سه مرحله شامل آماده سازی محلول های کیتوسان و پلی وینیل الکل در غلظت های مختلف، بررسی عوامل موثر بر تولید نانوالیاف هم محور کیتوسان (هسته)-پلی وینیل الکل (پوسته) و در نهایت بررسی مشخصه های شیمیایی، حرارتی و همچنین زیست سازگاری نانو الیاف انجام گرفته است. بررسی مورفولوژی با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام گرفته است. تحت شرایط مختلف الکتروریسی، نانو الیاف یکنواخت با میانگین قطر 81/115 نانو متر بدست آمده است. میکروسکوپ الکترونی عبوری برای تشخیص ساختار دو جزئی نانو الیاف استفاده شد. مشاهده شد که نانوالیاف با ساختار هسته/ پوسته در غلظت کیتوسان (5%)/ پلی وینیل الکل (10%) تشکیل شده اند. نتایج میکروسکوپ نیروی اتمی نشان داد که سطح نانو الیاف دو جزئی با توجه به زبری کمتر عمدتاٌ از پلی وینیل الکل تشکیل شده است. در طیف سنجی مادون قرمز، حضور پیک جذبی در 1-cm 1430، وجود اتصال هیدروژنی در سطح مشترک کیتوسان و پلی وینیل الکل را تأیید کرد. طبق نتایج حاصل از گرما سنج پویشی تفاضلی، ساختار کریستالی نانوالیاف دو جزئی نسبت به نانوالیاف پلی وینیل الکل و کیتوسان خالص بهبود پیدا نکرد. نتایج مربوط به زیست سازگاری داربست های نانو لیفی هم محور کیتوسان /پلی وینیل الکل هم از نظر مرفولوژیکی و هم از نظر کمی، نشانگر زیست پذیری مناسب سلول های فیبروبلاست موشی روی داربست تهیه شده و عدم سمیت داربست مذکور در مقایسه با گروه های کنترل بود.
میثم بهاری دلیوند علی اکبر خداپرست حقی
تثبیت خاک با اضافه نمودن موادی همچون سیمان، آهک، قیر، از دیرباز یکی از روش های موثر در بهبود خواص فیزیکی خاک ها بوده است. نانو ذرات از جدیدترین افزودنی هایی می باشند که مطالعاتی در زمینه استفاده از این ذرات در بهبود خصوصیات فیزیکی خاک ها صورت پذیرفته است. خاک سیلت در مجاورت با رطوبت و اشباع شدن، به شدت کاهش مقاومت می دهد و دارای مقاومت باربری کمی می باشد زیرا نه مانند ماسه ها دارای خصوصیات ژئوتکنیکی خوبی است و نه مانند رس ها چسبندگی دارد که بتواند مقاومت مناسبی داشته باشد و به علت نداشتن چسبندگی در معرض روانگرایی قرار دارد. همچنین سیلت ها براحتی قابل تراکم نیستند. با توجه به پایین بودن مقاومت و وجود خصوصیات تغییرحجمی نامناسب، سیلت ها جز خاک های ضعیف برای بستر راهسازی و روسازی و دیگر عملیات ساختمانی محسوب می شوند. از اینرو تثبیت اینگونه خاک ها به منظور بسترسازی مناسب برای پروژه های عمرانی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تأثیر نانورس (مونت مریلونیت اصلاح شده یna+ ) بر خواص مهندسی خاک سیلت مورد مطالعه قرار گرفته است. ابتدا از آسیاب توپی برای پراکندن نانو ذرات در توده ی خاک و آماده سازی نمونه ها استفاده شد. درصد های استفاده شده ی نانورس شامل 5/0، 1.0، 5/1و 2.0 درصد وزن خشک خاک در نمونه ها بود و تغییرات حاصل شده ی ناشی از افزایش نانورس در خاک سیلت مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های تراکم و حدود اتربرگ به منظور بررسی تأثیر نانورس بر رطوبت بهینه، وزن مخصوص خشک و خصوصیات پلاستیک خاک انجام گرفتند. در آزمایش های تک محوری، برش مستقیم و نسبت باربری کالیفرنیا تأثیر نانورس بر پارامترهای مقاومتی خاک و کرنش های متناظر با آن مورد ارزیابی قرار گرفت و در پایان با استفاده از میکروسکوپ الکترونی پیمایشی ساختار نمونه ها با درصدهای مختلف نانورس مورد بررسی قرار گرفت
محسن کرمی علی اکبر خداپرست حقی
داشتن زمین مقاوم یکی از بنیادی ترین اصل ها در کارهای عمرانی است. از نقطه نظر مهندسی نقش خاک به عنوان تکیه گاهی که باید در مقابل نیروهای وارده و تنش های ناشی از احداث ساختمان ها و راه ها مقاومت کند، حائز اهمیت است. در این بین خاک های رس دار با توجه به اینکه قسمت اعظم از خاک های موجود در طبیعت را تشکیل می دهند و با توجه به خصوصیات خاص ژئوتکنیکی، در مسائل مهندسی جهت کاهش مشکلات ناشی از این خاک ها و جهت تثبیت آن ها از مواد افزودنی بهره گرفته می شود. استفاده از آهک و سیمان از روش های رایج تثبیت خاک های رس دار می باشند. اگرچه این روش ها مفید و موثر هستند، لیکن به دلیل مشکلات زیاد در تهیه، اجرا و بهره برداری و همچنین صدمات زیست محیطی، روش های نوین در حال بررسی هستند. با توجه به گسترش روز افزون تکنولوژی، مصالح متنوع جدیدی که عموماً تولیدات شیمیایی مایع هستند و به تثبیت کننده های نامتعارف معروفند، برای تثبیت بستر و اساس و زیر اساس راه پیشنهاد می شوند. اغلب این تولیدات فاقد اطلاعات آزمایشگاهی و میدانی قابل اطمینانی هستند که ادعاهای سازندگانشان، مبنی بر تأثیر قابل ملاحظه آن ها را بر بهبود خصوصیات خاک نشان دهد. سی بی ار سوپر +4 محصولی ترکیبی از مشتقات سنتزی (thio) بوده که همچون یک لایه روغنی روی ذرات خاک رس را می پوشاند. این محصول حرکت پذیری یون و مبادله آن را کاهش داده و هم زمان با حذف نمودن جذب آب، خاک رس را آب گریز می نماید. در این تحقیق سه ترکیب مختلف خاک ریزدانه رس دار (تهیه شده از محدوده شهر رشت) با خاک درشت دانه (ماسه انزلی) مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از تهیه نمونه ها و تعیین مشخصات خاک شاهد، با افزودن محصول سی بی ار سوپر به آن ها، تغییرات حدود اتربرگ، آزمایش تک محوری و آزمایش نسبت باربری کالیفرنیا (cbr) در حالت خشک و اشباع مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها نشان داد افزودن این محصول به خاک های رس دار سبب بهبود خواص مهندسی آن ها می شود. افزودن محصول سبب کاهش 20 تا 30 درصدی شاخص خمیری خاک ها شد. در آزمایش تک محوری افزایش مقاومت فشاری در بعضی نمونه ها تا 80 درصد مشاهده شد. در این آزمایش بیش از 50 درصد افزایش مقاومت نمونه 28 روزه در 7 روز اول دوره عمل آوری حاصل شد. در آزمایش cbr خشک ظرفیت باربری خاک ها تا 3 برابر در نمونه های 7 روزه و تا 6 برابر در نمونه های 28 روزه افزایش مقاومت نشان دادند. در آزمایش cbr اشباع ظرفیت باربری خاک ها تا 2 برابر در نمونه های 7 روزه و تا 2.5 برابر در نمونه های 28 روزه افزایش مقاومت نشان دادند.
رشید تن زاده علی اکبر خداپرست حقی
همه ساله بخش قابل توجهی از بودجه کشورهای مختلف دنیا صرف مرمت و بازسازی روسازی راهها و فرودگاهها می گردد.مقاومت کم روسازی در برابر بارهای دینامیکی و عمر کوتاه سرویس دهی آنها از عمده ترین مشکلات موجود در حفاظت و نگهداری راهها به شمار می آید.در سالیان اخیر استفاده از موادافزودنی در ساخت مخلوط های آسفالتی به منظور افزایش قابلیت آنها در برابر بارهای دینامیکی و کاربرد مجدد در راهها گسترش چشمگیری یافته است.تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهد که ایجاد یک آسفالت هوشمند که بتواند عمر مفید بیشتری داشته و اصطلاحا خود را ترمیم کند نه تنها هزینه نگهداری از راهها را کاهش داده بلکه از ایجاد ترک های احتمالی ناشی از خستگی در طول عمر مفید روسازی جلوگیری به عمل می آورد. هدف از این پژوهش کاربرد فناوری ماکرو تا نانو در ارزیابی آزمایشگاهی مخلوط های آسفالتی با استفاده از مواد جوان کننده بوده که در این راستا قیر پیرشده با تجهیزات آزمایشگاهی با افزودن درصدهای مختلفی از نانوذرات، جوان شد و تحت آزمایشات استاتیکی و دینامیکی قرار گرفت. همچنین دو ماده جوان ساز با پایه قیری برای بازگرداندن خصوصیات عملکردی قیر مخلوط های آسفالتی به کارگرفته شده است. با تحلیل نتایج به دست آمده، درصدهای بهینه این مواد در راستای افزایش کارایی مخلوط های آسفالتی به دست آمده است. با بررسی میکروسکوپی نانوذرات مشخص گردید که این مواد با تشکیل بلوک های نانویی در راستای نیروهای وارده، سد محکمی به وجود آورده که افزایش توان کششی قیر را به دنبال داشته است. همچنین این مواد با جذب گرمای موجود درقیر، حساسیت حرارتی قیر را کاهش داده و مانع شکست پیوندهای بین مولکولی ذرات قیر میشود.
فاطمه حقدوست بجاربنه علی اکبر خداپرست حقی
پیشرفتهای جدید درحوزه فناوری نانو، ادغام منسوجات و الکترونیک موجب فراهم آمدن پتانسیل هایی جهت تولید منسوجات رسانا با کاربردهای ویژه در حوزه سلامت الکترونیک شده است. هدف از ترکیب نساجی و الکترونیک جایگزینی سیم ها و حتی بوردهای الکترونیکی با پارچه های رسانا می باشد. پزشکی از راه دور پلی ارتباطی میان علوم پزشکی و مهندسی است، در پزشکی از راه دور داده ها و اطلاعات پزشکی به صورت متن، تصویر و یا سیگنال مورد نیاز برای پیش گیری و درمان انتقال داده می شوند. تله کاردیولوژی یکی از قدیمی ترین کاربردهای پزشکی از راه دور میباشد. این مطالعه امکان بالقوه برای سرعت بخشیدن به فرایندهای تشخیص و درمانی در زمینه بیماران قلبی و دریافت مستمر سیگنال دستگاه الکتروکاردیوگرام را نشان می دهد. در این مطالعه برای طراحی آزمایشات و بهینه سازی از روش (سطح پاسخ) rsm که بین پاسخ و عامل های مهم و اثرات متقابل آنها، ارتباط ایجاد می کند؛ استفاده شد. در مرحله اول تحقیق شرایط بهینه برای لایه نشانی حمام نیکل مورد بررسی قرار گرفت، سپس در مرحله دوم طراحی آزمایشات؛ به بررسی فرآیند چاپ جوهر افشان بر سطح پارچه پلی استری، تحت شرایط بهینه حمام لایه نشانی بدست آمده از مرحله اول پرداخته شد. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل پیشنهادی برنامه، بهترین میزان رسانایی (?/sq4/0) بدست آمد،که این مقدار برای دریافت سیگنالهای قلب مناسب می باشد؛ زیرا اختلاف پتانسیلی که در اثر فعالیت قلب در سطح پوست ایجاد می گردد در حد میلی ولت است؛ لذا لازم است طرح های چاپ شده بر پارچه باید دارای مقاومت الکتریکی پایینی باشند. همچنین برای داشتن کمترین پخش شدگی در طرح ها (سیگنال های دریافتی از پوست به شدت تحت تاثیر میدان های مغناطیسی موجود در محیط می باشند)، لازم است طرحها بدون هیچ گونه پخش شدگی چاپ شده باشند. پس از انتخاب بهترین نمونه حسگر، ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی پارچه های پلی استری لایه نشانی شده شامل ویژگیهای سختی خمش، استحکام کششی، ازدیاد طول تا حد پارگی و نفوذ پذیری هوا بررسی شد. همچنین مورفولوژی سطح ترکیب و ساختار سطوح لایه نشانی شده توسط میکروسکوپ الکترونی با آنالیزور edx و پراش اشعه ایکس مشخصه یابی شدند. نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپ الکترونی نیز حاکی از تشکیل پوشش فشرده فلز نیکل بر روی سطح پارچه می باشد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که خصوصیات الکتریکی پارچه های لایه نشانی شده در مقابل شستشو از ثبات بالایی بر خوردار است. نتایج حاصل از آزمایش دریافت سیگنال قلب و مقایسه آن با الکترود مرجع دستگاه الکتروشوک مانیتورینگ، نشان دهنده کیفیت بسیار بالای سیگنال های دریافتی می باشد. به کار بردن این حسگرهای چاپ شده بر سطح منسوج بعلت انعطاف پذیر بودن منجر به راحتی در پوشش و آزادی عمل بیشتر کاربر خواهد شد. الکتروگاردیوگرام قابل پوشش این قابلیت را دارد که در حل مشکل افزایش سن جمعیت و افزایش تقاضای خدمات بهداشتی کمک کند.
محمد آبراری لزرجانی علی اکبر خداپرست حقی
تصفیه پسابهای تولید شده از صنایع رنگی، به دلیل سمیت و طبیعت سرطان زای این مواد اهمیت بسیار زیادی دارد. گسترش روش های موثر و اقتصادی برای برطرف کردن این دسته از آلاینده ها ضروری است. برای تصفیه پساب ها روش های متنوعی وجود دارد که بسته به نوع و میزان آلودگی آن و موارد مصرف پساب پس از تصفیه میتوان روش های متفاوتی را انتخاب کرد. فرآیند های جداسازی مواد به روش جذب سطحی، در بسیاری از روش های تصفیه مکانیکی، شیمیایی و بیولوژیکی، دارای اهمیت ویژه ای هستند. یکی از جاذب های متداول مورد استفاده در فرایند جذب، بنتونیت می باشد. البته وجود بار منفی در سطح بنتونیت سبب محدودیت استفاده از آن برای حذف رنگزای آنیونی از پساب میشود. هدف از انجام این تحقیق بررسی جذب رنگزای آنیونی بر روی بنتونیت عمل شده با ماده فعال کننده سطحی کاتیونی است. در این تحقیق ابتدا بنتونیت بوسیله ماده فعال کننده سطحی کاتیونی هایامین فرآیند شده و سپس رنگزا بر روی بنتونیت اصلاح شده با ماده فعال کننده سطحی عمل شده است. ایزوترم های فروندلیش و لانگمیر و تمپکین بر روی داده های آزمایشگاهی بررسی شده است. کینتیک جذب نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که ایزوترم غالب برای توصیف جذب ماده فعال کننده سطحی کاتیونی بر روی بنتونیت فروندلیش بوده است. ایزوترم جذب لانگمیر نیز مدلی مناسب برای روند جذب رنگزای آنیونی بر روی بنتونیت فعال تشخیص داده شد. جذب هر دو ماده جذب شونده بر روی جاذب های مورد نظر طی یک فرآیند کینتیکی شبه درجه دوم صورت گرفته است. داده های حاصل از طیف اسپکتروسکوپی مادون قرمز نیز اصلاح سطحی در بنتونیت را تایید میکند. نتایج نشان داد که بهینه سازی روش های جذب در فرآیند های چند مرحله ای تصفیه پساب علاوه بر حداکثر حذف مواد رنگزای موجود در پساب سبب افزایش بهره اقتصادی در استفاده از این نوع جاذب ها می شود.
رضا پورمرز حقیقی علی اکبر خداپرست حقی
صنعت ساختمان مصرف کننده بزرگ منابع طبیعی و در عین حال تولید کننده بخشی از ضایعات محسوب می شود. استفاده مجدد از ضایعات ساختمانی می تواند به ذخیره و نگهداری منابع طبیعی کمک کند و آلودگی محیط زیست را کاهش دهد. همچنین سبک زندگی مدرن در کنار پیشرفت تکنولوژی باعث افزایش میزان و نوع زباله شده است که این مسئله باعث بحران دفع زباله می گردد. این مطالعه در راستای بازیافت بخشی از زباله ها به عنوان جایگزین درصدی از ریزدانه در بتن مطرح می باشد. پایان نامه حاضر، بررسی خواص مکانیکی بتن حاوی ترکیبات سرامیک، آجر، lcd و pvc ضایعاتی خرد شده به عنوان جایگزین بخشی از ماسه را در بر می گیرد. ترکیب بهینه ضایعات بر مبنای آزمایشات بتن سخت شده نظیر مقاومت فشاری و آزمایشات بتن تازه نظیر اسلامپ بدست آمده و سپس بهینه lcd با بهینه آجر و یا سرامیک ترکیب می شود و به طور مشابه بهینه pvc با بهینه آجر و یا سرامیک ترکیب می گردد. سپس آزمایش های مقاومت های فشاری، کششی، اولتراسونیک، جذب آب و جمع شدگی بتن ضایعاتی انجام می گردد و با نتایج حاصل از استفاده ضایعات بصورت مجزا و با بتن شاهد مقایسه می شود. نتایج حاصل نشان می دهد که با جایگزینی مناسب ضایعات به جای سنگدانه های معمولی، بتن می تواند برخی خواص مهندسی خود را حفظ کند.
فاطمه محترم علی اکبر خداپرست حقی
پیشرفت ادوات و سیستم های مایکروویو حالت جامد به کاربرد وسیع شکل خاصی از خطوط انتقال صفحه ای موازی به نام خطوط نواری یا صرفا خطوط نواری منتهی شده است. یک خط نواری معمولا از یک لایه دی الکتریک واقع بر یک صفحه هادی زمین شده، به همراه نوار فلزی باریکی بر روی لایه می باشد. با پیشرفت تکنیک های مدار چاپی، خطوط نواری را به سادگی می توان ساخت و با دیگر عناصر مداری مجتمع نمود. این خطوط نواری معروف به خطوط میکرواستریپ می باشند و به این مجموعه آنتن های میکرواستریپ می گویند. بطور کلی آنتن های میکرواستریپ از 3 لایه تشکیل شده اند که عبارت است از: پچ رسانا، زیرلایه دی الکتریک و صفحه زمین رسانا. یکی از مهمترین مشکلات استفاده از آنتن های نساجی، انعطاف پذیر نبودن آنها می باشد. به همین دلیل، در این پایان نامه، تمامی لایه ها منسوج بوده و آنتن های بدست آمده دارای قابلیت انعطاف پذیری و خمش بالا می باشند. به منظور تهیه آنتن ها از نانو ذرات فلزی نیکل به روش لایه نشانی الکترولس و برای بررسی تاثیر شکل و سایز پچ رسانا، از چاپگر جوهر افشان استفاده شده است. همچنین در روش دیگری، با سنتز نانو ذرات نقره و تهیه خمیر رسانای نقره به چاپ تخت پچ رسانا پرداخته شد. در این تحقیق، بهره و پهنای باند آنتن های ساخته شده، با استفاده از اسپکتروم آنالایزر بررسی شده است. سطوح پوشش داده شده توسط میکروسکوپ الکترونی ،آنالیزور edx، میکروسکوپ نوری و پراش اشعه ایکس مشخصه یابی شدند. علاوه بر این ثبات شستشویی همراه با سایر خصوصیات فیزیکی - مکانیکی و مورفولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز شرایط بهینه از برنامه آماری design expert7 استفاده شد. مطابق نتایج بدست آمده برای پارچه های هادی در بهترین شرایط فرآیند، مقاومت الکتریکی سطحی طرح های لایه نشانی شده نیکلی ?/sq 1/0، و برای طرح های رسانا نقره حدودm ?/sq200 مشاهده شد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که خصوصیات الکتریکی پارچه های لایه نشانی شده در مقابل شستشو از ثبات بالایی بر خوردار است. الگوی xrd پارچه های پلی استری لایه نشانی شده با نانو ذرات نیکل بدلیل وجود محتوی فسفر بالا(wt 7% <( ، ساختار تمایل به آمورف شدن روی سطح پارچه را نشان داد. همچنین پهنای باند و بهره آنتن هایی با سایز و اشکال مختلف پچ مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده از دستگاه اسپکتروم آنالایزر نشان داد که با افزایش سایز پچ رسانا پهنای باند آنتن های چاپی به میزان khz 1 نسبت به آنتن هایی با پچ کوچکتر افزایش یافته و بهره آن به میزان db 11- کاهش یافته است. از طرفی پهنای باند آنتن مستطیلی نسبت به آنتن مارپیچ، khz 2/0 افزایش داشته و بهره آن db 5/2- کاهش یافته است.
آرش تیموری راد بابک نوروزی
در این مطالعه با استفاده از سه نوع کوپلیمر پلی اکریلونیتریل (pan) حاوی کومونومرهای مختلف، نانوالیاف pan به روش الکتروریسی تولید شد. قطر متوسط نانوالیاف pan در محدوده nm560- 150 بود که قطر نانوالیاف با افزایش غلظت pan در محلول pan/dmf افزایش یافت. ساختار فیزیکی و شیمیایی به ترتیب به وسیله طیف پراش اشعه ایکس (xrd)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir) بررسی شد. علاوه بر این رفتار حرارتی نانوالیاف pan توسط گرماسنج پویشی تفاضلی (dsc) مورد مطالعه قرار گرفت. انجام عملیات پایدارسازی، نانوالیاف pan را برای فرآیند کربنیزاسیون که تا دمای ?c1250 انجام می شود، آماده نمود. به منظور تعیین میزان پیشرفت واکنش های پایدارسازی در نانوالیاف pan پایدار از پارامترهای اندیس آروماتیزه شدن (ai) و اندیس پایدارسازی si (در منحنی xrd)، اندیس پایدارسازی eor (در طیف ft-ir) و اندیس پایدارسازی ci (در منحنی dsc) استفاده شد. مقادیر محاسبه شده نشان دادند که واکنش های پایدارسازی نانوالیاف pan پیشرفت قابل توجهی داشته و ساختار خطی آن تا حد زیادی به ساختار نردبانی تبدیل شد. با حرارت دهی به نانوالیاف pan پایدار در طی عملیات کربنیزاسیون، نانوالیاف کربن تولید شد. در اثر انجام عملیات حرارتی پایدارسازی و کربنیزاسیون بر روی نانوالیاف pan، ترکیبات گازی فرار (مانند h2o، n2، nh3 و...) از نانوالیاف pan خارج شده و قطر نانوالیاف کربن تولیدی در مقایسه با نانوالیاف پیش ماده کاهش یافته و به nm312- 110 رسید. طیف سنجی رامان تشکیل ساختارهای توربواستراتیک و گرافیتی را در نانوالیاف کربن به ترتیب در نواحی cm-11322- 1300 و cm-11596- 1574 تایید نمود و نشان داد که با افزایش نسبت ساختار گرافیتی، اندازه بلورهای گرافیتی نانوالیاف کربن افزایش یافت. هدایت الکتریکی نانوالیاف کربن که با دستگاه هدایت سنج چهار کاناله اندازه گیری شد، با افزایش نسبت ساختار گرافیتی، افزایش فشردگی و تعداد نقاط اتصال در بین نانوالیاف و همچنین کاهش عیوب ساختاری از s/cm10/1 تا s/cm64/25 افزایش یافت.
احسان زاهدی علی اکبر خداپرست حقی
پلیمر طبیعی کیتوسان به ویژه به حالت نانو ساختار در سالهای اخیر در حوزه داروسازی و زیست پزشکی به سبب ویژگی هایی مانند زیست سازگاری، زیست تجزیه پذیری و عدم ایجاد عوامل سمی توجه زیادی به خود جلب کرده است. برای تولید نانوذرات کیتوسان روش های مختلفی از جمله ژل شدن یونی(لخته سازی) وجود دارد. دراین پژوهش کیتوسان با وزن مولکولی متوسط و کم و همچنین کیتوسان استخراج شده از شفیره کرم ابریشم برای تولید نانوذرات کیتوسان استفاده شد. برای بررسی مشخصه های کیتوسان مورد استفاده اعم از شناسایی گروه های عاملی و آنالیز حرارتی به ترتیب از طیف سنج مادون قرمز(ftir) و گرماسنج پویشی تفاضلی(dsc) استفاده شد. وزن مولکولی کیتوسان استفاده شده با استفاده از روش ویسکومتری تعیین گردید. پارامتر های مطالعه شده در این روش برای تعیین مشخصه اندازه ذرات نانو ذرات کیتوسان شامل غلظت، ph محلول کیتوسان، نسبت وزنی کیتوسان به تری پلی فسفات، تاثیر تولید نانو ذرات در دمای مختلف، تاثیر زمان، تاثیر فرکانس های مختلف عملیات اولتراسونیک و کدورت سنجی نانوذرات کیتوسان بوده است. توزیع اندازه ذرات و پایداری آنها با استفاده از دستگاه تفرق نور دینامیک (dls) و مورفولوژی نانو ذرات نیز با استفاده از میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) بررسی شد. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان می دهد تولید نانوذرات کیتوسان در محدوده خاصی از غلظت کیتوسان و تری پلی فسفات امکان پذیر است و با استفاده از روش کدورت سنجی نشان داده شد که در محدوده غلظت mg/ml 2-1 از کیتوسان و mg/ml1 از تری پلی فسفات، نانوذرات کیتوسان تولیدی پایداری بیشتری نسبت به سایر غلظت ها دارند. کیتوسان با غلظت mg/ml5/1 و نسبت وزنی 8/2 به تری پلی فسفات دارای اندازه ذرات کوچکتری نسبت به سایر غلظت ها و نسبت های وزنی می باشد. ph مناسب برای تولید نانوذرات کیتوسان در محدوده 5-4 تعیین شد. اختلاط مافوق صوت کیتوسان قبل از تولید نانوذرات و افزایش دما تا محدوده oc70-60 پارامتر های مهمی برای تولید نانوذرات با اندازه کمتر از nm100 وکاهش پلی دیسپرسیته می باشند. نتایج نشان داد که با افزایش وزن مولکولی کیتوسان مورد استفاده اندازه نانوذرات افزایش می یابد. همچنین نانوذرات کیتوسان بیشتر از 6 ماه پایداری خود را حفظ می کنند.
مایده ساجدی وحید متقی طلب
برای تولید بستر انعطاف پذیر رسانا، هدایت الکتریکی با استفاده از روش الکترولس فلز نیکل روی پارچه شفاف ایجاد شده، سپس لایه ای از نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بعنوان لایه سدی با استفاده از روش اسپری کردن بر روی پارچه رسانا ایجاد شد. در مرحله بعد با استفاده از روش الکتروریسی، وب نانو الیاف کامپوزیتی پلی وینیل الکل/(30%)دی اکسید تیتانیوم مستقیما بر روی سطح پارچه رسانا تشکیل شد. الکترولیت به کاربرده شده در این تحقیق، الکترولیت ژلی برپایه یدید-تری یدید بوده و از نانو ذرات طلا و نانو لوله های کربنی به عنوان الکترود مقابل استفاده شد. پس از لایه نشانی نانو ذرات نیکل، مقاومت الکتریکی سطحی پارچه رسانا ?/sq 11/10 و میزان انتقال نوری آن 25% بود. جهت حفظ شرایط پایدار الکتروریسی و وب یکسره، حداکثر مقدار ممکن دی اکسید تیتانیوم در محلول پلیمری 30% بود. ابتدا وب نانو الیاف کامپوزیتی پلی وینیل الکل/(30%)دی اکسید تیتانیوم روی صفحه آلومینیومی و سپس روی سطح پارچه رسانا تشکیل شد. براساس نتایج آنالیز پراش اشعه ایکس، وب کامپوزیتی سه پیک مشخصه کریستالی در دوتتا برابر با °32/25، °86/37 و°06/48 دارد که بیانگر دی اکسید تیتانیوم در فاز آناتاز است. براساس تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (fe-sem) از سطح مقطع نانو الیاف، ضخامت لایه فعال نوری بین 8-6 میکرومتر بود. قطر متوسط نانو الیاف خالص پلی وینیل الکل بین 360-90 نانومتر و قطر متوسط نانو الیاف کامپوزیتی بین450-110 نانومتر بود. همچنین براساس تصاویر میکروسکوپ نیروی اتمی (afm)، پس از افزایش دی اکسید تیتانیوم قطر نانو الیاف بیشتر شده و میانگین زبری سطحی نانو لایه از 10/42 نانومتر در نانو الیاف خالص به 4/106 نانومتر در نانو الیاف کامپوزیتی افزایش یافت. به منظور بررسی امکان جذب و عبور نور از فتو آند چند لایه ای، میزان انتقال نور به وسیله دستگاهuv-vis و میزان انعکاس نور فرودی، با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتر انعکاسی اندازه گیری شده و میزان افت انتقال و انعکاس نور پس از مراحل مختلف لایه نشانی مورد ارزیابی قرار گرفت. با پوشش دهی دو لایه قبل از لایه فعال نوری، نمودارهای انعکاسی و انتقالی 2% افت انتقال نور و 18% کاهش انعکاس نور نسبت به نمونه اولیه نشان دادند؛ از آنجا که نور فرودی به سطوح می تواند جذب شود، انعکاس یابد یا اینکه انتقال پیدا کند، بنابراین هرچه میزان انعکاس در لایه های اول و دوم الکترود کار کمتر باشد ، می توان به افزایش میزان انتقال و جذب امیدوار بود. بنابراین با توجه به افت ناچیز انتقال نور و 18% کاهش انعکاس پس از لایه نشانی، می توان به افزایش چشمگیر جذب نور مورد نیاز برای تهییج رنگ پی برد.
پونه سیدابوالقاسم علی اکبر خداپرست حقی
با ظهور فناوری های جدید بسیاری از مباحث و موضوعات در راستای یادگیری از حالت سنتی خارج شده، تا قادر به برقراری ارتباط بیشتری با فراگیران باشد. از سوی دیگر با افزایش محبوبیت دستگاه های سیار در میان عموم مردم چنین ابزار هایی جایگاه ویژه ای در زمینه آموزش یافته که منجر به خلق سیستم های آموزش سیار شده است. در این میان اِعمال شخصی سازی بر روی چنین سیستم هایی امکان خودکارسازی طرحی از علایق و معلومات فراگیران را ایجاد کرده تا با توجه به نیاز هر یک، گونه ای از آموزش منحصر به فرد به ایشان ارائه شده و روند یادگیری به شکلی معنادار و هدفمند امکان پذیر باشد. در این پژوهش، پس از بررسی سیستم های آموزش سیار، در راستای اِعمال فرایند شخصی سازی مشخصه های سیتم های توصیه گر مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از آن با توجه به ویژگی های مورد مطالعه مدلی برای یک سیستم توصیه گر آموزش سیار پیشنهاد شده است. عمده مزیت موجود در این مدل نسبت به سایر طرح های ارائه شده هدفمند سازی این طرح در راستای استفاده از داده های مکانی و محیطی به عنوان داده های آموزشی موجود در سیستم و بهینه سازی آن می باشد. در مدل حاضر با حضور فراگیر در مکان مورد نظر و درکی از میزان آگاهی وی از محیط، اطلاعات محیطی متناسب با سطح آگاهی فرد در اختیار ایشان قرار می گیرد. در ابتدا مراحل طراحی مدل به تفضیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته، سپس نحوه اِعمال شخصی سازی و انطباق محتویات و فعالیتهای آموزشی با سطح دانش فراگیر شرح داده شده و در مرحله بعد نتایج حاصل مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در نهایت بخش محیطی و مکانی موتور توصیه گر مدل آموزشی با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین پیاده سازی شده است.
مستوره لمعانی وحید متقی طلب
سلولز گزینه مناسبی برای ساخت داربست مهندسی بافت می باشد. در تحقیق پیش رو از سلولز تهیه شده از ساقه برنج به عنوان منبع تجدید پذیر، فراوان و ارزان استفاده شده است و تکنیک الکتروریسی به عنوان یکی از موثرترین روش ها در ساخت داربست نانوالیافی بکاررفته است. با توجه به اعمال فرایند های مکانیکی و شیمیایی متعدد حین فرایند استخراج سلولز از ساقه برنج و همچنین بکارگیری حلال شیمایی در فرایند الکتروریسی، بررسی زیست سازگاری نانوالیاف حاصل موضوع پژوهش پیش رو است. این تحقیق شامل بررسی ویژگی های شیمیای و فیزیکی سه نمونه سلولز تهیه شده از ساقه برنج و محلول های الکتروریسی تهیه شده از آن ها، بررسی و بهینه سازی عوامل موثر بر تولید نانوالیاف از محلول الکتروریسی منتخب و در نهایت ساخت و بررسی مشخصه های شیمیایی و زیست سازگاری داربست نانوالیافی سلولزی است. نتایج حاصل از طیف سنجی مادون قرمز، گرماسنجی پویشی تفاضلی و پراش اشعه ایکس نشان داد که نمونه سلولز سوم از خلوص بیشتری در مقایسه با دو نمونه دیگر برخوردار است. همچنین با توجه به نتایج بررسی های کشش سطحی، هدایت الکتریکی و ویسکوزیته برشی محلول های الکتروریسی تهیه شده از هر سه نمونه سلولز در حلال آب/فرمیک اسید، محلول بهینه تهیه شده از نمونه سلولز سوم برای فرایند الکتروریسی انتخاب شد. مطابق با نتایج حاصل از میکروسکوپی الکترونی روبشی، ضمن تولید اجسام لیفی-شکل، برای تسهیل شکل گیری نانوالیاف سلولزی استفاده از پلیمر کمکی پیشنهاد گردید. پلی وینیل الکل به عنوان یک پلیمر زیست سازگار با قابلیت انحلال در آب و اسید فرمیک به عنوان پلیمر کمکی، مورد استفاده قرار گرفت. دما و ولتاژ دو عامل بسیار موثر در تشکیل نانوالیاف سلولزی بوده است. الکتروریسی محلول 8 درصد وزنی حاوی 75 درصد سلولز در حلال اسید-فرمیک منجر به تولید نانوالیاف گردید و پس از بهینه سازی دما، ولتاژ، نرخ تغذیه محلول پلیمری و فاصله نازل تا صفحه جمع کننده برابر با 60 درجه سانتی گراد، 25 کیلوولت، 1 میکرولیتر بر ساعت و 10 سانتی متر، داربست نانوالیافی با میانگین قطر 03/80 نانومتر ساخته شد و مورد بررسی مشخصه شیمیایی و زیست سازگاری قرار گرفت. نتایج طیف سنجی مادون قرمز حاکی از وجود گروه های مشخصه سلولز و بررسی زیست سازگاری داربست نانوالیافی سلولزی از نظر کمی، نشانگر زیست-پذیری مناسب سلول های نرمال فیبروبلاست پوست انسانی بر روی نانوالیاف و عدم سمیت داربست مذکور در مقایسه با گروه-های کنترل می باشد.
مسعود فرامرزی علی اکبر خداپرست حقی
خصوصیات فیزیکی و حساسیت حرارتی قیر بر عملکرد روسازی در دماهای بالا و پایین تاثیر گذار است. ثابت شده است که استفاده از نانو مواد به عنوان افزودنی ، در صورت پراکنده شدن مناسب نانو ذرات در مقیاس نانو بر خصوصیات فیزیکی و حساسیت حرارتی قیر تاثیر گذار است و در نتیجه بهبود خصوصیات عملکردی مخلوط آسفاتی را موجب می گردد. بر این اساس انتظار می رود نانو لوله های کربنی بر خصوصیاتی همچون سختی، مقاومت در برابر خستگی، مقاومت باربری و پایداری حرارتی تاثیر گذار باشد. بر این اساس هدف اصلی این مطالعه انجام آزمایشاتی به منظور مقایسه نمونه های قیری و آسفالتی عادی و اصلاح شده با نانو لوله های کربنی می باشد. در گام اول نانو لوله های کربنی و نمونه های قیر اصلاح شده با آن در مقیاس نانو توسط آنالیز میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفتند. در گام دوم تاثیر نانو لوله های کربنی بر خصوصیات قیر با استفاده از آزمایشاتی نظیر ویسکوزیته چرخشی و نیز آزمایشات کلاسیک مانند درجه نفوذ، نقطه نرمی و کشش پذیری مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت در گام سوم تاثیر استفاده از نانو لوله ها بر خصوصیات مخلوط آسفالتی مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور از آزمایشاتی نظیر مارشال، کشش غیر مستقیم، مدول سختی و مقاومت خستگی استفاده شد. با توجه به نتایج آزمایش میکروسکوپ الکترونی مشخص گردید روش میکس تر مخلوط همگن تری از قیر و نانو لوله های کربنی ایجاد می کند، در حالی که روش میکس خشک نانو لوله ها را به همگنی روش تر پراکنده نمی کند ولیکن روش آسان تر و عملی تری می باشد. نتایج آزمایشات انجام شده بر روی قیر و آسفالت متراکم نشان داد اصلاح توسط نانو لوله های کربنی موجب افزایش سختی و در نتیجه بهبود مقاومت در برابر شیار افتادگی می گردد. این امر به خصوص در درصد های %1-5/0 صادق می باشد. همچنین مشاهده گردید که اصلاح آسفالت توسط نانو لوله های کربنی موجب بهبود عملکرد مقاومت در برابر خستگی آسفالت، به خصوص در دماهای پایین می شود.
هنگامه رجب پور نیکو رضا ابراهیمی آتانی
آموزش و ارزیابی دو مقوله به هم پیوسته هستند. ارزیابی صحیح، سبب برانگیختن انگیزه دانش آموزان گشته و همچنین بازخوردی مناسب جهت تغییر راهبرد آموزشی به مدرس خواهد داد. مشهورترین نمونه ارزیابی، آزمونهای سنتی است که توسط قلم-کاغذ صورت می گیرد. در این آزمونها تعداد سوالات، ترتیب و محتویات آنها و زمان آزمون برای تمامی آزمون شوندگان یکسان است. توسعه فناوری اطلاعات در چند سال اخیر سبب به کار گیری کامپیوتر در ارزیابی گردیده است. در بسیاری از سامانه های آموزش الکترونیکی، آزمونها به صورت خطی و همانند آزمونهای قلم–کاغذ انجام می شوند. بنابراین برخی سازمانها در جهت ادغام آزمونهای تطبیقی به سامانه های آموزش الکترونیکی تلاش نموده اند. در این آزمونها، سوالات به صورت دینامیکی و بر اساس پروفایل کاربر انتخاب می شوند. مراحل کار این آزمون شامل انتخاب اولین سوال، روشی جهت تخمین توانایی آزمون دهنده و تعیین سوال بعدی و شرط خاتمه آزمون است. یکی از مهمترین چالشهای طراحی آزمونهای تطبیقی، انتخاب مدلی مناسب جهت درجه بندی بانک سوال و انتخاب مناسب ترین سوال جهت ارزیابی صحیح آزمون دهنده است. در این پژوهش ابتدا آزمونی سنتی بر روی 600 نفر از فراگیران کانون زبان در رده سنی 14 تا 18 سال و در سطوح متوسط 1 و 2 و3 انجام گردیده و در این راستا متغیرهای مورد نیاز آزمون تطبیقی استخراج شدند. به دنبال آن پس از پیاده سازی آزمون تطبیقی، به مقایسه بین آزمون سنتی و آزمون تطبیقی پیشنهادی بر روی 20 نفر دیگر از فراگیران کانون زبان پرداخته و در پایان، نتایج این مقایسه بیان گردیده است. این پژوهش به بیان روشی در آزمونهای تطبیقی کامپیوتری می پردازد که در آن جهت انتخاب سوال اول از خصوصیات روانشناسی آزمون دهنده استفاده کرده، انتخاب سوالات بعدی آزمون، بر اساس مدل سوم نظریه سوال پاسخ است و همچنین سعی شده تا با کنترل نمایش سوال، امنیت و دقت آزمون افزایش یابد.
مرضیه هدایت پناه شالدهی رضا ابراهیمی آتانی
در عصر حاضر، پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات زندگی بشر را در تمامی وجوه تغییر داده است. آموزش و یادگیری، یکی از زمینه هایی است که استفاده از فن آوری تاثیر به سزایی در آن گذاشته به طوریکه مفهوم کلاس های درس حضوری و سنتی تغییر نموده و باعث به وجود آمدن کلاس های مجازی شده است. در کلاس های مجازی نیاز به حضور فیزیکی در کلاس درس نیست، هر دانشجو از هرمکانی که کامپیوترِ متصل به اینترنت در اختیار داشته باشد، می تواند در این کلاس ها شرکت نماید.کلاس های مجازی بر دو نوع است: کلاس های همزمان، کلاس های غیرهمزمان. در کلاس های همزمان، استاد و فراگیران در هنگام فرآیند یادگیری با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند و امکان سوال و جواب مستقیم وجود دارد. در کلاس های غیرهمزمان، ارتباط مستقیم و آنی بین فراگیران و استاد وجود ندارد، استاد دروس را در قالب فایل های مختلف(متنی، صوتی، اسلاید و...) و از طریق اینترنت یا اینترانت در اختیار فراگیر قرار می دهد و فراگیران هر زمانی که به اینترنت دسترسی داشته باشند می توانند دروس رو مطالعه و سوال های خود را مطرح نمایند، در این روش ارتباط با تأخیر برقرار می شود.از چالش های کلاس های مجازی امروزی این است که محیط کلاس درس برای همه فراگیران مشترک است.یعنی فراگیران با هر سبک آموزشی و... از یک مدل کلاس استفاده می کنند. در این پایان نامه به بررسی کلاس های مجازی موجود در دانشگاه های معتبر ایران و سایر نقاط جهان پرداخته می شود و با مطالعه عوامل موثر بر یادگیری و چالش های کلاس های امروزی، یک مدل کلاس مجازی کارا و پویا با قابلیت افزایش یادگیری برای پیاده سازی در دانشگاه گیلان پیشنهاد می شود.
فاطمه فرهادی علی اکبر خداپرست حقی
با توجه به اهمیت الیاف کربن و اینکه بخش وسیعی از این الیاف توسط پیش ماده پلی اکریلونیتریل تهیه می گردد، در سال های اخیر تولید الیاف کربن از این پیش ماده و اصلاح آن توسط افزودنی های دیگر بسیار مورد توجه بوده است. یکی از موادی که برای اصلاح خواص پلی اکریلونیتریل مورد استفاده قرار گرفته، نانو لوله کربنی است. در پژوهش حاضر، نانوالیاف پلی-اکریلونیتریل (pan) خالص و نیز نانوالیاف pan تقویت شده با نانولوله¬های کربنی تک دیواره عاملدار (fswnt) با مقادیر مختلف fswnt تا مقدار wt%2 بوسیله فرآیند الکتروریسی تولید شدند. رفتار حرارتی،ساختار شیمیایی، مورفولوژی و ریزساختاری نانوالیاف الکتروریسی شده با استفاده از روش¬های گرماسنجی پویشی تفاضلی (dsc)، طیف¬سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (ftir)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و پراش اشعه ایکس (xrd) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در حضور fswnt قطر نانوالیاف افزایش یافته و همچنین حضورfswnt سبب افزایش میزان بلورینگی نانوالیاف و کاهش سایز بلورها شده است. نتایج dsc نشان داد که در نمونه های حاوی fswnt مقدار گرمای آزاد شده در طی واکنش های پایدارسازی کمتر از نمونه نانوالیاف pan خالص است. این موضوع نشان می دهد که fswnt از آزادسازی ناگهانی گرما و آسیب دیدن نانوالیاف در طی پایدارسازی جلوگیری می کند. بررسی نمونه های پایدارسازی شده نشان داد که نانو لوله های کربنی از کاهش قطر نانوالیاف و همچنین کاهش سایز بلورها و کاهش میزان آرایش یافتگی نانوالیاف در طی پایدارسازی تا حدود زیادی جلوگیری می کنند.
معصومه سادات بنی جمالی نیازمحمد محمودی
حضور مواد رنگزا در پساب صنایع رنگی به خصوص صنایع نساجی منجر به آلودگی زیست محیطی می¬شود، راه¬کارهای زیادی برای حل این مشکل زیست محیطی توسعه یافته¬اند، روش¬های مقرون به صرفه و ساده در اولویت قرار دارند،که از مهمترین این روش¬ها روش جذب سطحی کاربرد بسیاری دارد. در این پژوهش نانو ذرات فریت منگنز سنتز شدند و سطح نانو ذرات توسط ستیل تری متیل آمونیوم بروماید اصلاح شد. توانایی حذف رنگزا توسط فریت مغناطیسی اصلاح شده در سیستم تک جزیی و سه جزیی بررسی شد. خواص فیزیکی فریت منگنز اصلاح شده توسط روش¬های تبدیل فوریه مادون قرمز (ftir)، میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و پراش اشعه ایکس (xrd) مورد بررسی قرار گرفته است. 31direct red، 80direct redو 92acid blueبه عنوانمدل ترکیبی انتخاب و ایزوترم وسینتیک جذب آن¬ها بررسی شد. اثر پارامترهای موثر مانند مقدار جاذب، غلظت رنگزا، نمک و ph مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سینتیک جذب رنگزاها از سینتیک مرتبه دوم پیروی می¬کنند. حداکثر ظرفیت جذب فریت منگنز اصلاح شده (q0)، برابر1-mgg83، 1-mgg59و1-mgg70به ترتیب برای مواد رنگزای 31dr، 80dr و92ab محاسبه شد. بررسی¬ها نشان داد که ایزوترم غالب توصیف کننده جذب رنگزاها بر روی فریت اصلاح شده در سیستم تک جزییمدل لانگمویر و در سیستمسه جزیی مدل تعمیم یافته فروندلیش می¬باشد که نشان می¬دهد بر روی سطح فریت بخش¬های هموژن و هتروژن از سطح فعال تشکیل شده است. بر اساس نتایج بدست آمده می¬توان چنین گفت که فریت اصلاح شده به عنوان یک جاذب مغناطیسی می¬تواند جایگزین مناسبی برای حذف رنگزاها از محلول¬های آبی رنگی باشد.
سپیده طالب زاده علی اکبر خداپرست حقی
چکیده پساب های نساجی حاوی مواد رنگزای سمی هستند که مشکلات زیادی برای محیط زیست ایجاد می کند. روش های مختلفی برای حذف ترکیبات آلی از پساب وجود دارد. در میان این روش ها فرایند جذب کارایی بالایی برای حذف ترکیبات آلی دارد. معمولا از کربن فعال به عنوان جاذب برای حذف مواد رنگزا از پساب استفاده می کنند. در دهه اخیرنانوالیاف کربن به علت دارا بودن خصوصیاتی همچون مساحت سطح و نسبت طول به قطر زیاد، به عنوان جاذبی مؤثر در تصفیه پساب ها مورد توجه قرار گرفته است. افزایش تخلخل سطحی و مساحت سطح ویژه نانو الیاف کربن به وسیله روش های فعال سازی فیزیکی و شیمیایی، سبب بالا رفتن بازده آنها در حذف آلاینده ها از جمله مواد رنگزا شده است. در این تحقیق نانو الیاف کربن فعال در سه مرحله، الکتروریسی محلول پلی اکریلونیتریل در دی متیل فرمامید، پایدارسازی، کربنیزاسیون و فعال سازی فیزیکی همزمان در اتمسفر گاز نیتروژن تولید شد. خصوصیات سطحی نانو الیاف کربن فعال به وسیله sem،ftir و اندازه گیری جذب نیتروژن در دمای °k77 توسط معادله bet مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مساحت سطح ویژه، حجم میکروحفره ها و درصد تخلخل به ترتیب برابر m2/g 992cm3/g 373/0 و 60% به دست آمد و میانگین قطر حفرات nm 6/0گزارش شد. ماده جاذب جزء مواد میکرو متخلخل به حساب می آید. جذب ماده رنگزای اسیدی (acid red 183 ) توسط کربن فعال و نانو الیاف کربن فعال از محلول آبی در دمای محیط مورد مطالعه قرار گرفت .داده های حاصل با مدل های ایزوترم جذب تعادلی و مدل های سینتیکی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نانو الیاف کربن فعال ظرفیت جذب بالاتری نسبت به کربن فعال دارند. جذب رنگزا بر روی کربن فعال از مدل ایزوترم لانگمیور پیروی می کند در حالیکه جذب ماده رنگزا بر روی نانو الیاف کربن فعال از ایزوترم لانگمیور و فروندلیش پیروی می کند. بررسی سینتیکی داده های به دست آمده نشان داد که کربن فعال از مدل سینتیک شبه مرتبه اول و نانو الیاف کربن فعال از سینتیک شبه مرتبه دوم پیروی می کند. کلید واژه: نانو الیاف کربن فعال، ایزوترم جذب ، سینتیک جذب
ایمان اسماعیل زاده علی اکبر خداپرست حقی
امروزه استفاده از نانوالیاف سلولزی، با توجه به دسترس بودن منابع آن، بسیار مورد توجه قرارگرفته است. نانوالیاف سلولزی با توجه به هزینه تولیدپایین، استحکام، مدول و میزان جذب بالا دارای ویژگی های مناسب برای استفاده در فیلتر می باشند. در این تحقیق از سلولز استخراج شده از کاه برنج که منبع تجدید پذیر، فراوان و ارزان است به عنوان پلیمر و برای تولید نانوالیاف سلولزی از دستگاه الکتروریسی بدون سوزن استفاده شده است. سیستم الکتروریسی تک سوزنه بهره وری خیلی کمی دارد (به ازای هر سوزن کمتر از mg/h 300)و برای تهیه فیلتر مناسب نخواهد بود. برای استفاده از نانوالیاف درمقیاس نیمه صنعتی و تولید فیلتر باید وب در مقیاس بزرگ تر از فاز آزمایشگاهی تهیه شود. به همین منظور از الکتروریسی بدون سوزن استفاده می شود. در ابتدا با بررسی کشش سطحی، ویسکوزیته و هدایت الکتریکی محلول های سلولز، نمونه ای را که دارای کشش سطحی پایین تر، هدایت الکتریکی و ویسکوزیته ی مناسب تر بود، برای الکتروریسی انتخاب شد. برای بررسی پارامترهای الکتروریسی روی محلول انتخابی، الکتروریسی با دستگاه الکتروریسی بدون سوزن با توجه به آزمایش های طراحی شده با نرم افزار dx7 انجام شد. در ادامه برای تسهیل در تولید نانوالیاف سلولزی و بررسی کاربرد آن برای فیلتر از پلیمر کمکی، پلی وینیل الکل استفاده شد. پلی¬وینیل¬الکل به عنوان یک پلیمر زیست سازگار با قابلیت انحلال در آب مورد استفاده قرار گرفت. برای الکتروریسی از محلول 63/0درصد وزنی/ حجمی با نسبت60 به 40 سلولز به پلی وینیل الکل استفاده شد. نتایج حاصل از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که نمونه d1 با سرعت 9 دور بر دقیقه، ولتاژ 55kv، دما 41 درجه سانتیگراد و فاصله 10 سانتی متر دارای میانگین قطری 4/89 نانومتر است که نسبت به سایر نمونه ها دارای میانگین قطری کمتر است. به منظور بررسی کاربرد کامپوزیت نانوالیاف تولیدی در فیلتر، تخلخل تمام نمونه های الکتروریسی اندازه گیری شد. تست نفوذپذیری با توجه به استحکام ضعیف وب نانوالیاف تولید شده، تنها بر روی نمونه d1 انجام گرفت و این نمونه در دو مدت زمان الکتروریسی، 30 و 60 دقیقه، نفوذپذیری مناسبی را نشان داد. نتایج طیف¬سنجی مادون قرمز نیز حاکی از وجود گروه های مشخصه¬ سلولز در کامپوزیت نانوالیاف تولیدی بود. کلمات کلیدی: الکتروریسی بدون سوزن، کاه برنج، نانوالیاف سلولزی، فیلتر
نسرین صالحی صدقیانی علی اکبر خداپرست حقی
استفاده از بتن خودتراکم در سال های اخیر با توجه به خواص مکانیکی در حالت سخت شده ی آن بطور قابل توجه ای رو به گسترش است. تاکنون اثر حرارت های بالا در بتن معمولی (nc)و بتن با عملکرد بالا (hpc) مورد مطالعه قرار گرفته است اما تحقیقات کمی در مورد خواص بتن خود تراکم(scc) زمانی که در معرض حرارت های بالا قرار می گیرد، انجام شده است. برطبق aci 363 r بتن با عملکرد بالا بتنی است که در سن 28 روزگی دارای مقاومت فشاری مشخصه 41 mpa به بالا باشد. با ترکیب مشخصات و مزایای بتن با عملکرد بالا و بتن خودتراکم، بتن خودتراکم با عملکرد بالا (hpscc) بدست می آید که در هر دو حالت تازه و سخت شده دارای مزایایی چون مقاومت و دوام پذیری بالا و نیز کارائی و خواص رئولوژیکی مناسب است. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل رفتار مکانیکی بتن خود تراکم حاوی نانو ذرات سیلیس،مس و آهن در معرض درجه حرارت های بالا است. برای رسیدن به این هدف، 13 طرح ساخته شد. که در آنها سیمان پرتلند با درصدهای مختلف استفاده نانو ذرات سیلیس(%4)، مس(%1) و آهن(%1) وزنی سیمان جایگزین شدند. نسبت آب به سیمان بتن خودتراکم ساخته شده 0.38 می باشد. نمونه های ساخته شده در سن 42 روزگی در دماهای 110، 200، 400 و 600 درجه سانتی گراد قرار گرفتند. سپس آزمایش های مقاومت فشاری، مقاومت کششی و مدول الاستیسیته روی آنها انجام شد. علاوه بر این وزن نمونه ها قبل و بعد از حرارت دیدن اندازه گیری شد تا میزان کاهش وزن نیز بدست آید. همچنین به منظور اطمینان از رسیدن حرارت یکنواخت به تمامی نمونه ها، حرارت را در دمای مورد نظر، قبل از فرایند سرد شدن، به مدت یکساعت ثابت نگاه داشتیم. نتایج آزمایشگاهی نشان دادند که کاهش مقاومت شدیدی در دمای 600 درجه سانتی گراد بخصوص در نمونه های حاوی نانو ذرات آهن اتفاق می افتد. همچنین نتایج گویای آن است که تغییر قابل ملاحظه ای در مقاومت کششی و مدول الاستیسیته در نمونه های قرار گرفته در معرض حرارت بالا تا دمای 200 درجه سانتی گراد دیده نشده است.
معصومه امید گلابتین زاده یاسین موسوی
گسترش صنعت بتن آماده در کشور و کاهش کارایی بتن به علت طولانی شدن زمان انتقال، شبیه سازی شرایط انتقال بتن در تراک میکسر را ضروری می نماید. چرا که برای تحویل بتن آماده، تاخیر زمانی در برخی موارد نظیر خرابی تراک میکسر یا پنچری لاستیک، ترافیک، مسافت زیاد تحویل یا تاخیر در بتن ریزی، اختلاط، و عملیات نهایی بر روی بتن قابل اجتناب نیست. لزوم توجه به مقوله زمان انتقال جهت حفظ کارایی در بتن خودتراکم به دلیل نسبت آب به سیمان پائین تر نقش مهمتری ایفا می کند. در این پایان نامه با استفاده از چهار پرکننده خاکستر بادی، پودرسنگ آهک، خاکستر پوسته برنج و پودرشیشه به بررسی خواص رئولوژی و سخت شده بتن خودتراکم با گذشت زمان انتقال پرداخته می شود. همچنین سعی بر آن شد که حدالامکان بتن های خودتراکم ساخته شده با این پرکننده ها دارای مقاومت فشاری مناسبی باشند که به راحتی بتوان از آنها در اعضای سازه ای بهره برد. بدین ترتیب از نانوسیلیس جهت افزایش مقاومت استفاده گردید. در مطالعه انجام شده نسبت آب به مواد پودری ثابت و برابر 38/0 است و همچنین 5-2% وزنی مواد سیمانی با نانو¬سیلیس به عنوان افزودنی معدنی در تمامی طرحهای اختلاط جایگزین شده است. ضمناً جهت تعیین درصدهای بهینه پرکننده های مذکور ابتدا با ساخت ملات خودتراکم جایگزین درصدهای وزنی متفاوتی از سیمان شده اند. این درصدهای جایگزینی برای خاکستر بادی 40-20%، برای پودر سنگ آهک و خاکستر پوسته برنج 20-5% و برای ترکیب پودر شیشه و خاکستر بادی 20-5% پودر شیشه در کنار 20% خاکستر بادی بوده است. نتایج آزمایشات نشان می دهد که با افزایش میزان نانوسیلیس جریان اسلامپ و جذب آب اولیه و نهایی نمونه ها کاهش یافته و نیز میزان فوق روان کننده موردنیاز، زمان قیفv ، ویسکوزیته، مقاومت فشاری، مقاومت کششی و سرعت عبور امواج اولتراسونیک افزایش مییابد. با توجه به خواص بتن تازه، این نتیجه حاصل شد که میتوان با این چهار پرکننده بتنهای خودتراکمی تولید کرد که توانایی ابقاء جریان اسلامپ حتی تا 60 دقیقه زمان انتقال را دارند.
عباسعلی جنتی عطایی علی اکبر خداپرست حقی
با توجه به استفاده 42% مجازی سازی در مراکز داده در ابتدای سال 2013، این فناوری یکی از مهمترین موضوعات در حیطه فناوری اطلاعات است. مجازی سازی یکی از بیشترین فناوری های مورد استفاده در مراکز داده است. یکی از مهمترین مسایل در دنیای مجازی ذخیره سازی اطلاعات در فضای مجازی است. از بین رفتن مرزها و محدوده ها، امنیت اطلاعات، اشتراک گذاری، همگام سازی و پشتیبان گیری از مهمترین دلایل استفاده از این فضاها است. مجازی سازی عنصر مهمی در فضاهای ابری است. با استفاده از این فناوری نقش های مختلف شبکه مانند وب سرورها، سرویس دهنده پست الکترونیک، سرور های امنیتی و غیره را که هر یک نیاز به سرور جداگانه دارند می توان در قالب ماشین های مجازی در یک سرور فیزیکی نصب و راه اندازی نمود. یکی از مهمترین چالش ها در مجازی سازی مهاجرت زنده می باشد. مهاجرت زنده بهره وری سرور های مجازی را تا حد زیادی بالا برده است. با این تکنیک می توان ماشین های مجازی در حال اجرا را، بین منابع فیزیکی جابجا نمود. با استفاده از مهاجرت سیستم عامل های درحال اجرا بین ماشین های فیزیکی ما به سطح بالایی از کارایی با کمترین زمان خاموشی دست پیدا خواهیم کرد. مدت زمان کل مهاجرت و مدت زمان کل ازکار افتادگی مهمترین چالش در مهاجرت زنده می باشد. در این پایان نامه برای بهبود مهاجرت زنده در سرور های مجازی الگوریتمی ارائه شده است که در آن سعی شده تا مدت زمان ازکار افتادگی و مدت زمان کل مهاجرت کاهش داده شود. کاهش مدت زمان کل مهاجرت باعث افزایش بهره وری سرور ها می شود، به خصوص زمانی که سرورها حجم کاری زیادی را پردازش می کنند. در این الگوریتم به منظور کاهش تعداد دورهای تکرار، که کاهش مدت زمان کل مهاجرت را به همراه دارد، از توقف های موقتی برای ارسال صفحات کاری پر تغییر حافظه استفاده شده است. همچنین گروه بندی صفحات قبل از اجرای عملیات مهاجرت، از توان پردازشی میزبان مبدأ برای محاسبات استفاده می کند.
سمانه زارعی علی اکبر خداپرست حقی
به تازگی پژوهش های زیادی روی تهیه و تولید داربست های زیستی مناسب برای ترمیم یا جایگزینی بافت آسیب دیده انجام شده است. از آنجا که اغلب داربست های زیست سازگار بر پایه فیبروبلاست یا کلاژن دارای شرایط دشوار تهیه و نگهداری و همچنین قیمت تمام شده ی بالایی هستند، لذا دانشمندان به فکر استفاده از پلیمرهای زیست سازگار دیگر برای تولید داربست افتادند. کیتوسان به دلیل شباهت ساختاری زیاد گزینه مناسبی برای جایگزینی کلاژن بود اما به دلیل دشواری در الکترو ریسی به صورت مخلوط با سایر پلیمرها مورد استفاده قرار گرفت. همچنین پلیمرهای طبیعی از جمله کیتوسان دارای مقاومت مکانیکی پایین هستند، لذا از ترکیب آن با پلیمر مصنوعی استفاده می شود. اخیرا" پژوهش هایی روی مخلوط پلیمرهایی چون کیتوسان و پلی کاپرولاکتون انجام شده، اما اکثر کارهای انجام شده به فیلم و غشا و یا ترریسی از آن خلاصه شده است. همچنین در تحقیقاتی که بر روی الکتروریسی مخلوط این دو پلیمر انجام شده است درصد کیتوسان به کار رفته کم (بین 2-5/0درصد) بوده است، در حالی که دراین پژوهش میزان کیتوسان 5/3 درصد بوده است. در این پژوهش داربست نانو لیفی مخلوط کیتوسان/ پلی کاپرولاکتون/ پلی وینیل الکل با نسبت جرمی 1.5:2:1 با روش الکتروریسی آماده شد و اثر نسبت پلیمرها، سرعت خروج از نازل، فاصله جمع کننده تا نازل و ولتاژ دستگاه الکترو ریسی بررسی گردید و شرایط بهینه برای تهیه مخلوط پلیمری در حلال های غیرسمی چون استیک اسید و الکترو ریسی مخلوط حاصله به دست آمد. بررسی های میکروسکوپ الکترونی نشان دهنده ی دستیابی به نانوالیاف با قطر متوسط 1 ± 69/107 نانو متر و با مورفولوژی بسیار یکنواخت و بدون دانه تسبیحی می باشد. نتایج مربوط به بررسی زیست سازگاری داربست نشانگر زیست پذیری مناسب روی داربست تهیه شده و عدم سمیت داربست مذکور است. میزان آبدوستی وب حاصله با استفاده از اندازه گیری زاویه تماس قطره آب با سطح وب 33 درجه را نشان می دهد که نشان دهنده آبدوستی مناسب برای نانو الیاف حاصله می باشد.
زهرا محصل علی اکبر خداپرست حقی
امروزه قابلیت کاربرد زیست پلیمرها بخصوص در حیطه بازسازی و تعویض اندام آسیب دیده، به علت ویژگی های منحصربه فرد این مواد در انطباق پذیری با محیط زیست مورد توجه است. سریسین بعنوان محصول فرعی حاصل از فرآیند صمغ گیری ابریشم، بدلیل دارابودن خصوصیاتی چون اثر آنتی باکتریال، مقاومت در برابر اشعه ماورای بنفش و توانایی جذب و آزاد کردن مولکول های مشخص، در کاربردهای آرایشی و دارویی مورد استفاده قرار گرفته است.علاوه براین، نانوذرات سریسین دارای خواص آنتی اکسیدان، ضدتومور و ضدانعقاد خون وهمچنین جذب زیستی برای عناصر می باشند. در این پژوهش، زیست پلیمر سریسین از پساب واقعی صمغ گیری ابریشم استخراج و با روش های مختلف شامل تغلیظ با روتاری، رسوب با اتانول، خشک کردن پاششی و اوره به نانو و میکروذرات سریسین تبدیل گردید. برای بررسی مشخصه های سریسین تولیدشده از شناسایی گروه های عاملی، ساختار کریستالی و آنالیز حرارتی به ترتیب از طیف سنج مادون قرمز(ftir)، پراش اشعه x (xrd) و گرماسنج پویشی تفاضلی(dsc) استفاده و مورفولوژی و توزیع اندازه ذرات با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نشر روبشی(fe-sem) بررسی شد.توزیع اندازه نانوذرات سریسین نیز با استفاده از دستگاه تفرق نور دینامیک (dls) بررسی گردید. پارامتر های مطالعه شده در این روش جهت تعیین شرایط مناسب برای تولید نانوذرات سریسین شامل تعیین خلوص و رطوبت، غلظت پساب مورد استفاده، دما، زمان و فرکانس های مختلف عملیات مافوق صوت بوده است. نتایج بدست آمده از این بررسی ها نشان می¬دهد تولید نانوپودر سریسین در محدوده 40 تا 70 نانومتر با روش های تغلیظ با روتاری، رسوب با اتانول و تولید میکروپودر سریسین با روش های خشک کردن پاششی و اوره امکان پذیر است. عملیات مافوق صوت سبب کاهش تجمع و اندازه نانوذرات تا 35 نانومتر می گردد. نانوپودر تولیدشده با روش اوره از بالاترین مقاومت حرارتی و بلورینگی برخوردار بود.
رقیه تاراسی علی اکبر خداپرست حقی
در این مطالعه نانوالیاف pva/dye در غلظت های مختلف با موفقیت آماده و به عنوان لایه حساس کننده در سلول های خورشیدی استفاده شد. نانوالیاف به دست آمده با روش تحلیلی مانندftir ، طیف سنجی uv-visو sem مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل ساختاری وجود رنگزا در نانوالیاف pva/dye الکتروریسی شده را تایید کرد. باتوجه به نتایج جذب uv-vis راندمان تبدیل بالاتر برای نانولایه ی pva/dye که در غلظت 15? از محلول پلیمر با در صد وزنی رنگزا60/1% آماده شده است انتظار می رود. عملکرد فتوولتائیک با شبیه ساز خورشیدی تحت am 5/1 مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که افزایش غلظت مناسبی از رنگزا با درصد وزنی 30/6% به ترکیب pva/dye ، بازده سلول خورشیدی از 005/0% به112/0 % بهبودیافته است. با این حال، بازده به دست آمده هنوز هم پایین تراز 283/1 %است که برای سلول خورشیدی استفاده شده از رنگزا می باشد. از این نتایج، انتظار می رود که عملکرد فوتوالکتریک به شدت وابسته به ساختار پیوند رنگ جذب شده در tio2 می باشد.
مطهره کنف چیان لسکوکلایه علی اکبر خداپرست حقی
کیتوسان دومین پلی ساکارید طبیعی بعد از سلولز است که از پوسته خرچنگها، میگو و قارچها قابل استخراج است. این پلیمر بواسطه سایت مثبت گروههای آمینی خود از قابلیت واکنش پذیری و جذب بسیار بالایی برخوردار است که آن را تبدیل به گزینه-ای مطرح در تصفیه پسابهای صنعتی و فیلتراسیون آلودگیها و دیگر کاربردها به خصوص در حیطه علم پزشکی می نماید. بنابراین تولید الیاف از این پلیمر طبیعی بسیار حائز اهمیت می باشد. امروزه نانوالیاف کامپوزیتی دارای مزیت بیشتری نسبت به نانوالیاف الکتروریسی شده کیتوسان خالص هستند چون خواص مکانیکی، زیست سازگاری ، آنتی باکتریال و دیگر ویژگی ها با افزودن این پلیمرها شدیداً افزایش می یابد. بعلت ویژگیهای مطلوبی مثل سمی نبودن ، زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری پلی وینیل الکل برای گستره ای از کاربردهای بیوپزشکی و فیلتراسیون استفاده می شود.در این تحقیق لایه های نانوالیاف کیتوسان/ پلی وینیل الکل با نسبتهای وزنی متفاوت تهیه شد و با توجه به تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نانوالیاف با نسبت وزنی40/60 و میانگین قطری 97 نانومتر به عنوان نسبت وزنی مناسب انتخاب شد . سپس عملکرد ضد باکتریایی نانوالیاف دربرابر باکتری گرم مثبت استافیلوکوک اورئوس با روشهای انتشار در دیسک محیط کشت جامد و روش اندازه گیری کدورت محیط کشت مایع بررسی شد . نسبت 40/60 بالاترین درصد کاهش باکتری و طیف سنجی مادون قرمز نیز وجود گروههای مشخصه کیتوسان را در کامپوزیت نانوالیاف تولیدی نشان داد. آنالیز حرارتی با استفاده از دستگاه گرمایشی تفاضلی پویشی مشخص کرد که لایه نانوالیاف کامپوزیتی تولید شده قابلیت استفاده در حرارتهای بالا را ندارد. نانوالیاف روی لایه بی بافت پلی پروپیلنی در زمانهای 5،10و 20 ساعت در ولتاژ kv 10 وفاصله cm 10 و نرخ تغذیه ml/hr 0/1 الکتروریسی شدند و به منظور بررسی کاربرد کامپوزیت نانوالیاف تولیدی در فیلتر، تخلخل تمام نمونه های الکتروریسی اندازه گیری شد. این نمونه ها از نظر عملکرد ضد باکتریایی و نفوذپذیری هوا مورد بررسی قرار گرفتند و 10 ساعت الکتروریسی بعنوان زمان مناسب انتخاب گردید.
مهران علیدوست نیا رضا ابراهیمی آتانی
در این پایان نامه، یک راه حل تعاملی برای افزایش بهینه سازی پردازشی با توجه به خصوصیات محیط اجرایی و زبان های برنامه سازی ارائه گردیده است. این تکنیک که مدل مبتنی بر نوع نامیده می شود، نگاه ویژه ای به تحلیل محیط پردازشی از دیدگاه نوع عملیات انجام گرفته در سیستم دارد. نتایج نشان می دهد که توجه به الگوی پردازشی سیستم و همچنین استخراج انواع داده قوی، بهینه سازی ها را در دو حوزه کاهش سیکل اجرایی و کاهش حجم پردازشی سیستم حاصل می کند. کاهش سیکل اجرایی با افزایش موازی سازی و در نتیجه کاهش حجم کدهای اجرایی صورت گرفته و می تواند به کاهش واحدهای پردازشی نیز منجر شود.
محمد ضیابری سیدین علی اکبر خداپرست حقی
چکیده ندارد.
امیرحسین برزگر علی اکبر خداپرست حقی
چکیده ندارد.
میلاد ابراهیم نژاد شلمانی نصرت الله فلاح
چکیده ندارد.
علی فصیحی علی صدرممتازی
چکیده ندارد.
مجید منافیان رضایی عصر علی اکبر خداپرست حقی
چکیده ندارد.