نام پژوهشگر: منا فاضلی

سوبژکتیویسم در نقد قوه حکم کانت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  منا فاضلی   مسعود علیا

چکیده نظری? زیبایی شناسی کانت یکی از بنیادی ترین و رادیکال ترین نظریه های سوبژکتیو در باب زیبایی است. او زیبایی را امری می داند که در درون مرزهای ذهن روی می دهد و هرگز نمی تواند راهی به بیرون از آن داشته باشد، اما در عین حال این رویداد درون ذهنی را دارای اعتبار کلی می داند؛ به این معنا که مدعی است که زیبا متعلق رضایت همگانی است. هدف این رساله نشان دادن نحو? تحقق این ادعا در متن نقد قوه حکم کانت است. در فصل اول، ابتدا با مرور پیشین? نظریه های سوبژکتیو در باب زیبایی به اثبات این پیش فرض می پردازیم که نظری? زیبایی شناسی کانت یکی از رادیکال ترین نظریه های سوبژکتیوی است که تاکنون مطرح شده است. همچنین در این فصل به اقتضای بحث، طرحی کلی از نظریه شناختی کانت ارائه می شود. در فصل دوم، نشان می دهیم که تمامی تحلیل کانت در مورد امر زیبا براساس تحلیل حکم«x زیباست» استوار است که در آن x صورت مکانی-زمانی تصور ابژه و محمول زیبایی نیز احساسی از لذت است. کانت برای تمییز این لذت از سایر لذت ها، رویکردی سلبی اتخاذ می کند به این ترتیب که شرط داوری زیبایی شناختی را رویکرد فاقد علاق? سوژ? داوری نسبت به ابژ? داوری می داند؛ این شرط به این معناست که اولاً ابژ? داوری متعلق لذت حسی نیست و ثانیاً امر زیبا، برخلاف خیر، غایتی در بیرون از خود ندارد. کانت پس از تعیین رویکرد و موضع سوژ? داوری زیبایی شناختی به سراغ وجوه ایجابی این داوری می رود. از نظر او متعلق داوری زیبایی شناختی محض صورت غایتمند تصور ابژه است که صورتی مکانی-زمانی و ذهن ساخته است. این صورت موجب تحریک قوای شناختی می شود و قوای شناختی در حالتی که هیچ غایتی برای شناخت ابژه، انتساب آن به غایتی بیرونی و در کل تحقیق دربار? آن ندارند، در حالتی فارغ از غایت تعیینی خود، مجالی برای بازی آزاد با یکدیگر می یابند و در این حالت لذت زیبایی شناختی پدید می آید. وسپس همین لذت به صورت محمولی بر صورت تصور ابژه حمل می شود و داوری زیبایی شناختی را شکل می دهد. در فصل سوم، نشان می دهیم که کانت چگونه ادعای خود مبنی بر کلیت داوری زیبایی شناختی در عین سوبژکتیو بودن آن را اثبات می کند. او ابتدا با توسل به حس مشترک و ضرورت نمونه وار، داوری های زیبایی شناختی را حائز ضرورتی ذهنی می داند و سپس بر همین اساس نسبیت این داوری ها را منتفی اعلام می کند و با ملاحظ? اینکه اولاً حکم زیبایی شناختی « x زیباست» نتیج? کنش قوای شناختی و مبتنی بر شرط صوری قوای حاکمه است و ثانیاً ساختار و کارکرد قوای ذهنی در تمامی انسانها، فارغ از زمان و مکانشان یکسان است، نتیجه می گیرد که اگر داوری زیبایی شناختی در شرایط معیار آن صورت گرفته باشد دارای اعتبار کلی و زیبا متعلق رضایت همگانی است. در خاتمه پس از نتیجه گیری به طرح برخی از انتقادات وارد بر نظری? زیبایی شناسی کانت می پردازیم و سعی می کنیم تا حد امکان اعتبار این انتقادات را با توجه به مدعیات کانت بررسی کنیم.