نام پژوهشگر: بابک قرالی
ابراهیم زرقانی صمد خاقانی نیا
مگس های خانواده تفریتیده که به نام مگس های میوه معروفند، یکی از بزرگترین خانواده های دوبالان محسوب می شود که تقریباً 4300 گونه ی آن از زیست بومهای مختلف در دنیا شناسایی شده اند. لاروهای این خانواده با تغذیه از گوشت میوه، باعث پوسیدگی و کاهش ارزش بازارپسندی آن می شوند. برخی گونه ها از بذر گیاهان تیره نغناع تغذیه می کنند و برخی دیگر در ساقه و ریشه گیاهان خانواده مرکبان ایجاد گال می کنند. هدف از تحقیق حاضر مطالعه فونستیک مگس های میوه با توجه به اقلیم متفاوت جنگل های ارسباران و نیز اهمیت این خانواده به عنوان یکی از آفات مهم کشاورزی، جنگلی و مرتعی که باعث خسارت مستقیم زیاد به ارقام متنوع درختان میوه ، درختان جنگلی، گیاهان علوفه ای و گل ها می شود و همچنین مطالعه برخی از گونه های این خانواده که نقش مهمی را به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک علف های هرز ایفا می کنند. در این بررسی گونه های خانواده tephritidae بوسیله تور حشره گیری و تله های چادری از جنگل ها و مراتع منطقه ارسباران جمع آوری شدند. شناسایی بیشتر گونه ها بر اساس مشخصات بال انجام شد. برای این منظور از بال ها اسلاید تهیه و عکسبرداری صورت گرفت. نمونه ها تا سطح گونه با استفاده از کلیدهای معتبر شناسایی شدند. گونه های شناسایی شده شامل 44 گونه متعلق به 18 جنس از زیر-خانواده tephritinae می باشند که به شرح زیر معرفی می شوند. گونه هایی که با ***، ** و * مشخص شده اند به ترتیب برای جهان، ایران و استان رکورد جدید می باشند.
فائزه طاوسی اجود مجید کزازی
طی دهه های اخیر و به خصوص در پاسخ به تجزیه و تحلیل برخی ناتوانی های پروژه های کنترل بیولوژیک، مطالعه و پژوهش درمورد شکارگری درون رسته ای افزایش یافته است. در این تحقیق به ارزیابی برهم کنش شکارگری درون رسته ای بین لارو سن سوّم مگس شکارگر episyrphus balteatus و لاروهای سنین دوّم و سوّم کفشدوزک hippodamia variegata در شرایطmicrocosm و روی گیاه فلفل دلمه ای پرداخته شد. نمونه برداری ها از مزارع یونجه واقع در منطقه دستجرد و باغات زردآلوی عباس آباد همدان و شهرستان دورود انجام شد و نمونه ها در ظروف تهویه دار به آزمایشگاه منتقل شدند. تمامی مراحل پرورش و آزمایش در اتاقک رشد (دمای 2±22 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10 ±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) انجام شد. آزمایش انجام شده دارای شش تیمار شامل استفاده انفرادی از لارو سن سوّم e. balteatus و لاروهای سنین دوّم و سوّم کفشدوزک hippodamia variegata و برهم کنش های آنها و تیمار شاهد بود. هریک از تیمارها دارای 10 تکرار بود. در بیشتر موارد لارو سن سوم سیرفید به تنهایی، نسبت به دیگر شکارگرها و وضعیت توام بهتر عمل نموده و عامل بسیار موفقی در کنترلaphis gossypii بود. به علاوه، شکارگری درون رسته ای نامتقارنی بین لارو سن سوم e. balteatus و لارو سن دوم h. variegata وجود داشت، رابطه ای که لارو سن دوم کفشدوزک شکار ig لارو سیرفید واقع می شود. نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند در شرایط گل خانه ای لارو سن سوم e. balteatus و h. variegata به تنهایی برای کنترل جمعیت شته جالیز استفاده شود تا اثر منفی شکارگری درون رسته ای منتفی شده و هزینه های مرتبط با برنامه های کنترل بیولوژیک کاهش یابد.
مریم سبحانی مجید کزازی
خصوصیات فیزیکی و یا شیمیایی گیاه میزبان می تواند روی روابط میان گیاهخواران و دشمنان طبیعی آنها در سیستمهای غذایی تأثیر بگذارد. یکی از مهم ترین روابط شکار-شکارگر واکنش تابعی است که عوامل مختلفی روی نوع و پارامترهای آن موثر هستند. اما بدون تردید یکی از مهم ترین آنها خصوصیات گیاه میزبان می باشد. بنابراین در این تحقیق به ارزیابی اثر متفاوت سطح برگ دو گیاه خیار و فلفل روی واکنش تابعی و مصرف شکار لارو سن سوم مگس شکارگر (de geer, 1776) episyrphus balteatus نسبت به پوره سن سوم شته جالیز (glover) aphis gossypii پرداخته شد. نمونه برداریها از باغات زردآلوی عباس آباد همدان و شهرستان دورود انجام شد و نمونه ها در ظروف تهویه دار به آزمایشگاه منتقل شدند. تمامی مراحل پرورش و آزمایشات در اتاقک رشد (دمای 2±22 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 10 ±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) انجام شد. سطح برگ دو گیاه میزبان، تراکم های مختلف شته و برهمکنش این دو عامل اثر معنی داری روی تعداد شته کشته شده توسط شکارگر داشتند. رگرسیون لوجستیک نیز واکنش تابعی نوع سوم را روی هر دو گیاه نشان داد. نتایج به وسیله معادله دیسک هولینگ تجزیه و تحلیل شدند. نرخ حمله تابعی از تراکم طعمه (a=bn0) بود و مقادیر b روی خیار و فلفل به ترتیب 000845/0 و 00073/0 و مقادیر زمان دستیابی (th)به ترتیب روی خیار و فلفل 134/0 و 0905/0 ساعت برآورد شد. حداکثر تئوریک میزان مصرف مورد انتظار طعمه روی خیار و فلفل به ترتیب عبارت بود از 1/179 و 19/265 پوره سن سوم شته جالیز بر روز. به علاوه نتایج اشاره داشت که گیاهان میزبان و تراکم های مختلف طعمه بر میزان مصرف شکار و پرخوری شکارگر اثر معنی داری داشتند. حداکثر میانگین پرخوری روی خیار و فلفل به ترتیب 71/7 ± 73/180 و 71/11 ± 25/282 پوره شته جالیز بود. این نتایج تأییدی بر اهمیت ویژگی های فیزیکی سطوح گیاه میزبان روی کارایی دشمنان طبیعی است که برای استفاده بهینه از آنها در کنترل بیولوژیک آفات باید مورد توجه و شناسایی قرار گیرد.
سعیده حکیمیان علی اصغر طالبی
مگس های خانواده bombyliidae و mythicomyiidae متعلق به بالاخانواده bombylioidea می باشند. این بالاخانواده دارای 87 جنس در منطقه پالئارکتیک بوده و دارای 4600 گونه شناخته شده در جهان می باشند. افراد این بالا خانواده را می توان در بیشتر زیستگاه ها و اکوسیستم های دنیا به غیر از قطب شمال و جنوب مشاهده نمود. طی مطالعات و نمونه برداری هایی که در سال های 1390-1391 در استان های شمالی ایران (گیلان، مازندران، البرز و قزوین) به منظور شناسایی مگس های بالاخانواده bombylioidea انجام شد، مجموعا 49 گونه جمع آوری گردید، که از این تعداد 1 جنس و9 گونه bombylius major linnaeus, 1758؛conophorus rjabovi paramonov, 1929؛ cyllenia turkestanica loew, 1846؛ amictus pictus loew, 1869؛cononedys bituberculata becker, 1915، exoprosopa efflatounbeyi paramonov, 1928؛ exoprosopa altaica paramonov, 1925؛ lomatia polyzona loew, 1894؛ lomatia abbreviata villeneuve, 1911؛ برای اولین بار از ایران گزارش می شوند و یک گونه جدید از جنس hemipenthes به نام hemipenthes furculata sp. nov. و یک گونه جدید از جنس empidideicus به نام empidideicus formosus sp. nov. برای اولین بار برای دنیای علم توصیف می گردند. به منظور بررسی تنوع گونه ای مگس های خانواده bombyliidae در مناطق مورد مطالعه از نرم افزار sdr استفاده شد و شاخص های فراوانی، تنوع گونه ای و یکنواختی برای 41 گونه در 4 استان شمالی ایران محاسبه گردید. در بین گونه های شناسایی شده، گونه paramonov, 1927 hemipenthes exoprosopoides (41/67%) در استان قزوین دارای بیشترین فراوانی در بین گونه ها بوده و پس از آن گونه ((lepekhin, 1774 bombyllela atra (21/48%) در استان گیلان، گونه bombylius major linnaeus, 1758 (43/30%)در استان مازندران و گونه (fabricius, 1794) exhyalanthrax afer (78/22%) در استان البرز قرار دارند. بر اساس شاخص های تنوع گونه ای آلفا، استان البرز و مازندران بیشترین تنوع گونه ای را دارند و پس از آن به ترتیب استان های گیلان و قزوین قرار دارند. همچنین استان البرز دارای بیشترین تعداد گونه و پس از آن قزوین، گیلان و مازندران قرار دارند.
مژگان زمانی صمد خاقانی نیا
خانواده تفریتیده یکی از بزرگ ترین خانواده های دوبالان محسوب می شود که تقریبا 4400 گونه از آن ها از زیست بوم های مختلف در دنیا شناسایی شده اند. به افراد این خانواده مگس های میوه می-گویند زیرا اکثر گونه ها روی میوه ها و سایر اندام های حامل دانه گیاهان در حال رشد زندگی می کنند. حشرات کامل این خانواده در روی گل ها و اطراف درختان میوه مشاهده می شوند در حالی که لارو-های آن با تغذیه از گوشت میوه، باعث پوسیدگی و کاهش ارزش بازارپسندی آن می شوند. برخی گونه ها در ریشه و ساقه گیاهان خانواده میناسیان ایجاد گال می کنند. در خانواده تفریتیده گونه هایی که از میناسیان تغذیه می کنند، اغلب تولید دانه را در این گیاهان کاهش داده و مانع رشد طولی آن ها می-شوند.هدف از تحقیق حاضر شناخت و بررسی گیاهان میزبان این خانواده در منطقه سقز و هم چنین مطالعه برخی از گونه های این خانواده که بالقوه نقش مهمی را به عنوان عوامل کنترل بیولژیک علف-های هرز می توانند ایفا کنند، می باشد.حشرات کامل این خانواده از روی طبق گیاهان میزبان شان از مناطق مختلف منطقه سقز که در گلخانه گروه گیاه پزشکی تبریز نگهداری می شدند، پرورش داده-شدند. شناسایی گونه ها بر اساس مشخصات بال و شکل اندام تناسلی ماده صورت گرفت. برای این منظور از این اندام ها اسلاید و عکس تهیه شد.گونه های شناسایی شده شامل 34 گونه متعلق به 14 جنس از زیرخانواده tephritinae می باشند که از روی طبق 27 گونه گیاهی متعلق به 15 جنس جمع آوری شدند. گیاهان میزبان که با یک، دو و سهستاره مشخص شده اند،به ترتیب برای استان کردستان، ایران و جهانگزارش جدید می باشند. family tephritidaeگیاهان میزبان tribe myopitini urophora affinis frauenfeld, 1857 …………….........……….........…. centaureadepressa* urophoracuspidata (meigen, 1826)…………………………..…...…. centaureadepressa urophora jaceana hering, 1935 …………….........……… centaurea depressa*, c. nigra* urophora pauperata (zaitzev, 1945)………………….…. centaurea depressa*, c. nigra* urophora mauritanica macquart, 1834 ……................…..…….…..… carthamus lanatus* urophora quadrifasciata meigen, 1826 …………….............….....…. centaurea depressa* urophora solstitialis l., 1758 …………...…………….... carduus nutans*, car. crispus* urophora stylata fabricius, 1775 ………………...…….........…….....….. cirsium arvense* urophora terebrans loew, 1850 …………….…....... onopordum acanthium*, cirsium sp. urophora xanthippe (munro, 1934)……………………………..…..…….. acroptilon repens* tribe noeetini ensina sonchi l., 1970.…………...………........................……......... tragopogon pratensis tribe tephritini acanthiophilus helianthi rossi, 1794 ………….………… onopordum acanthium**,centaurea depressa**, c. nigra*, c. solstitialis*,acroptilon repens**,serratula nudicaulis*, carthamus lanatus*,cirsium heterophyllum*, echinops spinosissimus**, carduus crispus*, tragopogon pratensis*, senecio vulgaris* campiglossa producta loew, 1844 ………………......……..………….. sonchus arvensis* euaresta babullans wiedemann, 1830 ……………….......………..… xanthium spinosum* tephritis dioscurea (loew, 1856)……………………...…..…..……. achillea millefolium* tephritis formosa loew, 1844 …………………..............……….…..…….. sonchus asper* tephritis hurvitzi freidberg, 1758 …………….........……....…… tragopogon longirostris* tephritis hyoscyami l., 1981 …………………................…….…...…..…. carduus nutans* tephritis nigricauda loew, 1856 …………...….…..............……..…. achillea millefolium* tephritis postica loew, 1844............ onopordum illyricum**, o. acanthium, echinops sp. tephritomyia lauta loew, 1869...............….......…. echinops viscosus*, e. spinosissomus** trupanea amoena frauenfeld, 1857……….......………………...............… lactuca serriola trupanea stellata fuesslin, 1775 ……………… achillea millefolium**, anthemis cotula* sphenella marginata fallen, 1814 …...…………...……...…….............….. senecio vulgaris tribe terelliini chaetorellia carthami stackelberg, 1929 ………..…. centaurea solstitialis*, c. depressa* chaetostomella cylindrical robineau-desvoidy, 1830 ………....……... centaurea nigra*, c. macrocephala**, cirsium arvense*, c. palustre*, onopordum illyricum*, o. acanthium*, carduus crispus* orellia falcata scopoli, 1763 ……………………….............….…….trogopogon pratensis orellia stictica gmelin, 1790……………….……………………..tragopogon orientalis* terellia colon (meigen, 1826)………...….…... centaurea depressa**, c. macrocephala** terellia gynaecochroma hering, 1937 …………… onopordum acanthium, o. illyricum** terellia quadrayula loew, 1869 ………………..........………....…..…. echinops viscosus* terellia ruficauda fabricius, 1794 ………………….................……..…... cirsium arvense* terellia serratulae linnaeus, 1758 ……………………...............…...…... carduus crispus* tribe xyphosiini xyphosia miliaris hendel, 1927 ……….......…….. carduus tenuiflorus*, cirsium arvense*
بابک قرالی احمد بهشتی
این پایان نامه در چهار فصل تنظیم شده است : فصل اول به شواهد قرآنی و روائی برآفرینش مدام اختصاص دارد . فصل دوم به پیشینه بحث آفرینش مدام در جهان اسلام و شیوع آن در میان متکلمین ، عرفا و فلاسفه بویژه فلاسفه اسلامی اختصاص دارد. فصل سوم بحثی فشرده از حرکت جوهری و تبعات آن است که زمینه را برای ورود به فصل چهارم که تبیین فلسفی ارتباط آفرینش مدام با حرکت جوهری را در پی دارد ، آماده می کند که با عنوان مذکور در فصل چهارم ، شاهد تفاوت دیدگاه عرفا و فلاسفه پیش از ملا صدرا در مساله آفرینش مدام و در بخشهای بعدی افتراقات تجدد امثال با حرکت جوهری خواهیم بود و نهایتا در بخش پایانی این فصل با طرح ارکان تبیین نظریه آفرینش مدام در ارتباط با حرکت جوهری رساله خاتمه می یابد.