نام پژوهشگر: کمال غانمی

بررسی تجمع زیستی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (آنتراسن, پایرن, بنزوآلفاپایرن) در آب, رسوب و کفشک ماهی گرد (euryglossa orientalis) در منطقه خور موسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1387
  سیده مریم کاظمی مازندرانی   علیرضا صفاهیه

هیدرو کربن های آروماتیک چند حلقه ای پراکنده می باشند. این ترکیبات از سوختن ناقص یا پیرولیز سوخت های فسیلی تولید می شوند و در فاضلاب های شهری و برای سلامتی انسان و دیگر موجودات بسیار مضر اند و از جمله ترکیبات جهش زا pahs صنعتی نیز یافت می شوند. ترکیبات و سرطان زا به شمار می روند. خور موسی به دلیل مجاورت با مجتمع پتروشیمی، بندر امام خمینی، سکوهای نفتی و تردد کشتی های نفت کش، همواره در قرار دارد. به منظور مطالعه تجمع هیدروکربن های (pahs) معرض آلودگی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای نمونه برداری آب، رسوبات و ماهی کفشک گرد در مرداد ماه و بهمن ماه 1386 ، در سه خور ، (pahs) آروماتیک چند حلقه ای فرعی از خور موسی (جعفری، احمدی و غنام)صورت گرفت. نمونه های آب توسط بطری های شیشه ای تیره، نمونه های رسوب و نمونه های ماهی توسط تور ترال صید گردید. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه و آماده سازی van veen به وسیله گرب اندازه گیری شد. c و ستون 18 uv با دتکتور kanuer مدل hplc و هضم در حلال های آلی، توسط دستگاه نتایج حاصل نشان داد که غلظت این سه ترکیب در آب، رسوب و بافت عضله ماهی متعلق به خور جعفری بیشتر از ماهیان خورهای غنام و احمدی بود. میانگین غلظت آنتراسن، پایرن و بنزوآلفاپایرن در نمونه های آب متعلق به سه خور به ترتیب 2638 نانوگرم بر گرم وزن خشک / 670 و 73 /41 ،99/ 0 میکروگرم بر لیتر ؛ در نمونه های رسوب به ترتیب 29 / 0/12 ،0/14 و 11 16 نانوگرم بر گرم وزن خشک بوده است. میانگین غلظت آنتراسن، پایرن و / 22 و 44 /13 ،8/ و در نمونه های ماهی به ترتیب 76 .(p> بنزوآلفاپایرن در آب، رسوبات و بافت ماهیچه ماهی بین دو فصل اختلاف معنی داری را نشان ندادند ( 0.05 میزان غلظت هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای در خوریات موسی، از استانداردهای موجود بیشتر بوده است . با توجه به نتایج این مطالعه، میزان آلودگی در آب، رسوبات و ماهی کفشک گرد در خور موسی بالا به نظر می رسد و در میان خورهای مطالعه شده میزان آلودگی در خور جعفری بالاتر از سایر خورها می باشد. از آنجا که با کم شدن فاصله از مجتمع پتروشیمی و بندر امام میزان آلودگی افزایش می یابد، به نظر می رسد این مجتمع در افزایش آلودگی ترکیبات مذکور تأثیر عمده ای داشته باشد.

تاثیر نوسانات شوری بر الکترولیتها و هورمونهای آلدسترون و کورتیزول خون در خلال مهاجرت ماهی صبور از آبهای شور خلیج فارس به آبهای لب شور بهمنشیر و شیرین کارون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1388
  شکوفه سبحانی   حسین ذوالقرنین

به منظور بررسی تغییرات الکترولیتها و هورمونها و آنزیم nka در ضمن مهاجرت ماهی tenualosa ilisha از 3 محیط دریا، مصب و رودخانه نمونه گیری شد طول و وزن نمونه ها پس از خونگیری و نمونه برداری از بافت آبشش در محیط انجام شد. برای سنجش الکترولیتها (سدیم، کلر، پتاسیم و کلسیم) از سرم خون استفاده شد و نمونه های آبشش برای سنجش nka به کار برده شد. میزان سدیم و کلر سرم به روش نور سنجی شعله ای و میزان کلسیم و پتاسیم به روش رنگ سنجی اندازه گیری شد. محدوده طولی در نمونه ها 36- 23 سانتی متر به دست آمد. مقادیر سدیم سرم بین 48/2 ± 171 تا 3± 146 میلی اکی والان بر لیتر متغیر بود که میزان سدیم سرمی در محیطهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نمی داد. (p?0.05) میزان کلر سرم بین 11 ± 99 تا 38/2 ± 121 میلی اکی والان بر لیتر متغیر بود که داده های بدست آمده بین نمونه های لب شور و آب شیرین تفاوت معنی داری را نشان نمی داد (p?0.05). میزان پتاسیم و کلسیم سرم در شوریهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نمی داد (p?0.05). اسمولاریته بین 95/3 ± 5/451 تا 48/1 ± 66/567 میلی اسمول بر لیتر متغیر بود که مقادیر به دست آمده بین سرم خون نمونه های دریا و رودخانه تفاوت معنی داری را نشان می داد. ( p? 0.05) میزان کورتیزول بین 76/3 ± 16 در نمونه های رودخانه تا 129 نانو گرم بر میلی لیتر در نمونه های آب لب شور متغیر بوده که میزان کورتیزول خون ماهیان بین سه محیط تفاوت معنی داری را نشان می داد. (p? 0.05) آنزیم nka بین 57/1 ± 48/43 – 24/1 ± 13/18 میکرو مول بر میلی گرم پروتئین بر ساعت متغیر بود که بیشترین مقادیر در نمونه های دریا و سپس رودخانه و کمترین مقدار در نمونه های مصبی دیده شد مقادیر به دست آمده برای آنزیم nka در هر سه محیط تفاوت معنی داری را نشان داد. ( p? 0.05)

جداسازی و شناسایی باکتری های در یایی مقاوم به فنانترن در بندر امام خمینی و بررسی عملکرد باکتری ها در تجزیه زیستی فنانترن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1389
  زهره روستان   حسین ذوالقرنین

آلودگی آب های دریایی با هیدروکربن های پلی آروماتیک (pahs) سبب آسیب های جبران ناپذیری در جانداران از جمله تخریب بافت جگر و سلول های قرمز خون و همچنین انواع سرطان ها می شوند. وجود این ترکیبات در محیط، ناشی از سوخت ناقص ترکیبات آلی ، تخلیه پس ماندهای ناشی از پالایشگاههای نفت و یا در اثر نشت نفت از تاسیسات ساحلی و کشتی های نفت کش می باشد. یافتن روش های مناسب برای کاهش این ترکیبات در محیط زیست دریا از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه جداسازی باکتری های قادر به تجزیه فنانترن به عنوان یکی از ترکیبات هیدروکربن های پلی آروماتیک، می باشد. در این تحقیق 6 گونه باکتری جداسازی شده، از رسوبات آلوده ایستگاه های متفاوت در خور موسی، از طریق سنجش تواناییشان برای رشد بر روی هیدروکربن فنانترن انتخاب گردیدند. گونه های جداسازی شده با استفاده از تست های بیوشیمیایی شناسایی شدند. نتایج بدست آمده بانتایج pcr ژن 16s rrna مورد تایید قرار گرفت. رشد گونه های مذکور در محیط کشت bh حاوی فنانترن به عنوان تنها منبع کربن و انرژی مورد مطالعه قرار گرفت. در انتها توانایی باکتری ها از لحاظ تجزیه بیولوژیکی با hplc مورد سنجش قرار گرفت. از بین گونه های شناسایی شده، 4 باکتری متعلق به جنس pseudomonas شامل سویه هایpseudomonas aeruginosa(1248) ، (1242)pseudomonas aeruginosa ، pseudomonas moselii (bfpb78) و گونه pseudomonas aeruginosa بود. bacillus subtilis(tl10) وstaphylococcus aureus از گونه های دیگر شناسایی شده در این آزمایش بودند. نتایج همچنین نشان داد که همه گونه های نامبرده از مقاومت و رشد نسبتا بالایی در محیط کشت حاوی هیدروکربن فنانترن برخوردار بودند اما بالاترین و پایین ترین رشد بترتیب متعلق به سویه (1242) pseudomonas aruginosa و گونه staphylococcus aureus بود. نتایج مربوط به سنجش قابلیت باکتری ها در تجزیه فنانترن نشان داد که 5 باکتری از توانایی نسبی بالاتری در تجزیه فنانترن برخوردار بودند. میزان تجزیه فنانترن توسط pseudomonas (1248)aeruginosa ،pseudomonasa aeruginosa(1242) ، bacillus subtilis(tl10) ، pseudomonas moselii (bfpb78) و staphylococcus aureus به ترتیب 52/96 ، 655 /99 ، 489/ 97 ، 817/ 80 ، 38/ 69 بود. با توجه به قابلیت بالای این باکتری ها در تجزیه هیدروکربن فنانترن، این گونه ها به عنوان ارگانیسم هایی مناسب جهت پا کسازی ترکیبات نفتی بخصوص ترکیبات آروماتیکی از محیط های آلوده بویژه منطقه خور موسی پیشنهاد می شوند.

بررسی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای(pahs) در موجودات سطوح غذایی مختلف در خور موسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1389
  مریم حسناتی   یدالله نیکپور

به منظور بررسی میزان هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (pahs) در موجودات سطوح غذایی مختلف در خور موسی، سه ایستگاه به نام های خور جعفری، خور غنام و خور احمدی انتخاب گردید و در پاییز 88، نمونه برداری از آب، فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون، ماهی بیاح و ماهی شانک زردباله در هر ایستگاه انجام شد. نمونه ها توسط دستگاه hplc با دتکتور uv آنالیز شده و غلظت 16 ترکیب pahs در آنها محاسبه گردید. به طور کلی در نمونه های آب، ترکیبات 3 و 4 حلقه ای به ترتیب بیشترین میزان را دارا بودند و در نمونه های موجودات زنده، ترکیبات 5 و 4 حلقه ای غالبیت داشتند و 3 و 6 حلقه ای ها در مکان های بعدی قرار گرفتند. ترکیب 2حلقه ای نفتالن تنها درآب و پلانکتون های خور غنام مشاهده شد. pahs موجود در منطقه هر دو منشأ پیرولیتیک و پتروژنیک را نشان دادند که غالبیت با منشأ پیرولیتیک بود. میانگین غلظت pahکل در آب 38/5، در فیتوپلانکتون 37/49، در زئوپلانکتون 77/82، در ماهی بیاح 32/53، و در ماهی شانک زردباله 09/104 نانوگرم در گرم وزن تر به دست آمد. میزان این ترکیبات در آب بسیار کمتر از موجودات زنده محاسبه شد. نتایج نشان داد که فیتوپلانکتون ها این مواد را از آب گرفته و در بافت خود تجمع می دهند. زئوپلانکتون ها نیز افزایش ترکیبات pahs را در بدن خود نشان دادند، اما غلظت این ترکیبات در ماهی بیاح کاهش یافت که این امر به توانایی موجودات برای متابولیزه کردن pahs بستگی دارد. میزان این مواد در ماهی شانک بالاتر از بیاح محاسبه شد که با توجه به رژیم غذایی دو ماهی و زیستگاه آنها قابل توجیه است. مقایسه 3 ایستگاه نشان داد که آب و زئوپلانکتون خور غنام آلوده تر از سایر ایستگاه ها بود اما به طور کلی خور جعفری از دو ایستگاه دیگر آلودگی بالاتری نشان داد و آلودگی هیدروکربن ها در هر دو گونه ماهی در خور جعفری بیشتر از 2 ایستگاه دیگر بود. مقایسه غلظت pahs در این منطقه با استانداردها و سایر مطالعات در جهان، نشان داد که خور موسی آلودگی نسبتاً بالایی دارد.

کاربرد جاذب گوگرد در جداسازی و پیش تغلیظ هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای(pahs) در نمونه های آب دریا و پساب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1390
  وحید خلیلی فرد   کمال غانمی

هیدرو کربن های آروماتیک چند حلقه ای (pahs) گروهی از انواع ترکیبات آلی متشکل از اتم های کربن و هیدروژن هستند که دارای دو یا تعداد بیشتری حلقه های آروماتیک به هم چسبیده هستند. غلظت بسیار کم ترکیبات pahs در محیط و همچنین پیچیدگی بافت نمونه های حاوی آنها تعیین غلظت این ترکیبات را به کاری چالش برانگیز تبدیل کرده است. در برخی موارد، این مشکلات حتی با استفاده از تجهیزات پیشرفته مانند کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا یا کروماتوگرافی گازی نیز رفع نمی شوند، این مشکلات را می توان با توسعه روش های ترکیبی تجزیه ای که شامل یک مرحله پیش تغلیظ قبل از اندازه گیری نهایی مقادیر کم این ترکیبات توسط دستگاه های کروماتوگرافی می شود مرتفع نمود. در مطالعه حاضر یک روش استخراج فاز جامد با استفاده از ذرات گوگرد به عنوان جاذب به منظور پیش تغلیظ و اندازه گیری هیدرو کربن های آروماتیک چند حلقه ای در نمونه های آبی، به ویژه نمونه های زیست محیطی مانند آب دریا و پساب توسعه داده شده است. بر طبق اطلاعات در دسترس مطالعه حاضر اولین گزارش منتشر شده درباره استفاده از استخراج فاز جامد با استفاده از ذرات گوگرد به منظور پیش تغلیظ و تعیین ترکیبات pahs است. به منظور دستیابی به حداکثر کارایی روش تاثیر متغیر های مختلفی بر روی کارایی روش استخراج بررسی گردید و مقدار بهینه آنها تعیین شد. نتایج مناسبی با استفاده از غلظت 10% حجمی-حجمی متانول به عنوان اصلاحگر آلی به دست آمد. مقدار بهینه جاذب گوگرد که به منظور تعیین کمیت ده pahs به کار گرفته شد مقدار g 5/1 می باشد. از میا ن حلال های مختلفی که به منظور واجذبی آنالیت های بازداری شده از روی جاذب به کار برده شد بهترین نتایج به استفاده از ml 2 از حلال استونیتریل به دست آمد. مقادیر بهینه برای سرعت جریان عبور نمونه و سرعت جریان حلال شوینده به ترتیب برابر با ml min-110 و ml min-1 1 به دست آمد. حجم حد برای مطالعه حاضر مقدار ml 100 به دست آمد. مقدار شوری محلول نمونه و همچنین میزان ph آن تاثیر محسوسی بر روی کارایی تجزیه ای روش ارائه شده نداشت. جهت آنالیز نهایی pahs از دستگاه کروماتوکرافی مایع با کارایی بالا (hplc) مجهز به یک آشکار ساز فرا بنفش و ستون c18 با یک برنامه شویش گرادیانی استفاده گردید. تحت شرایط بهینه میزان حد تشخیص روش برای ده pahs در محدوده g l-1µ 048/0-007/0 به دست آمد. مقادیر انحراف استاندارد نسبی روش بر مبنای هشت بار تکرار اندازه گیری برای ده pahs در محدوده1/6 %-5/2 % قرار داشت. روش بهینه شده برای اندازه گیری ترکیبات pahs در نمونه های آب دریا، آب رودخانه و پساب به کار رفت. برطبق نتایج حاصل، از میان ده pahs مورد مطالعه هفت ترکیب در نمونه های آب دریا یافت شد که غلظت آنها در محدوده غلظتی µg l-161/0-17/0 قرار داشت. همچنین آنالیز نمونه های به دست آمده از رودخانه اروند حضور شش ترکیب pahs از میان ده آنالیت هدف را تایید نمود که غلظت آنها در محدوده µg l-1 09/1-11/0 قرار داشت. غلظت ده pahs مورد مطالعه در نمونه های پساب در محدوده µg l-1 8/21-7/7 قرار داشت. نتایج حاصل از روش افزایش استاندارد کارایی روش در استخراج و پیش تغلیظ ترکیبات pahs از نمونه های آبی زیست محیطی مانند آب دریا، رودخانه و همچنین نمونه پساب را تایید نمود.

مطالعه و بررسی کاربرد بیوپلیمر زیست تخریب پذیرسلولزسولفوریک اسید به عنوان بیوپلیمر جدید و سازگار با محیط زیست در پالایش فلزات سنگین (cd2+, cu2+ mn2+, ni2+, pb2+)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1390
  زینب جلیلیان   الهه مصدق

سلولز سولفوریک اسید یک بیوپلیمر زیست تخریب پذیر است که به آسانی از طریق واکنش کلرو سولفونیک اسید با سلولز تهیه شد. در این تحقیق امکان حذف یون های فلزی (ni(ii), pb(ii), cu(ii), cd(ii) و mn(ii)) از محلول آبی با استفاده از سلولز سولفوریک اسید در یک سیستم ستون پر شده مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایشات پارامترهای مهمی مانند تأثیر ph، تغییرات سرعت جریان محلول، مقدار جاذب، تغییرات حجم محلول و غلظت های اولیه فلزات بررسی شد. جذب زیستی در ستون قادر به حذف یون های فلزی از محلول چند عنصری بود. بیشترین راندمان حذف برای فلزات نیکل، سرب، مس، کادمیوم و منگنز به ترتیب برابر 9/95، 01/99، 1/98، 6/94 و 5/95 به دست آمد. بهترین شرایط جذب برای سلولز سولفوریک اسید در 5 ph= در حالیکه سرعت جریان محلول ml/min 4 و مقدار جاذب یک گرم استفاده شد، به دست آمد. به منظور بررسی تغییرات غلظت اولیه بر راندمان حذف فلزات مورد آزمایش و همچنین به دست آوردن بیشترین ظرفیت جاذب برای هرکدام از فلزات، محدوده غلظت mg/l 5/2 تا mg/l 50 مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین ظرفیت جذب جاذب برای فلزات نیکل، سرب، مس، کادمیوم و منگنز به ترتیب برابر 44/0، 67/0، 33/0، 27/0 و 29/0 میلی گرم بر گرم به دست آمد. با کاهش غلظت، راندمان حذف فلزات از محلول افزایش می یابد. واجذب فلزات سنگین جذب شده برروی سلولز سولفوریک اسید با استفاده از محلول های نیتریک اسید در غلظت های (mol/l 2 و mol/l 4) و کلریدریک اسید در غلظت های (mol/l 2 و mol/l 4) بررسی شد. نتایج به دست آمده از مطالعات جذب برای فلزات (ni(ii), pb(ii), cu(ii), cd(ii) و mn(ii)) بر اساس دو مدل لانگمویر و فرندلیچ ترسیم شد. این بررسی نشان داد که در محدوده غلظت مورد آزمایش نتایج از مدل لانگمویر تبعیت بهتری دارند. قدرت جذب نسبتاً بالای سلولز سولفوریک اسید، یک جاذب موثر و زیست تخریب پذیر در فرایند حذف فلزات سنگین از محلول های آبی را معرفی کرده همچنین روشی آسان و مطمئن برای تصفیه پساب صنعتی ارائه می دهد

استفاده از حلال یوتکتیک، جهت هضم نمونه های ماهی، پیش از اندازه گیری یون های (fe2+, zn2+)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1391
  عمادالدین حبیبی   مهدی فلاح مهرجردی

چکیده روش هضم جدیدی بر پایه ی حلال یوتکتیک کولین کلراید/ اگزالیک اسید، برای سنجش آهن و روی با طیف سنجی جذب اتمی شعله ای در نمونه های زیستی ماهی، ابداع شد. پارامترهای کلیدی تأثیرگذار بر روی بازیابی آنالیت، با استفاده از ماده ی مرجع تأیید شده ی پروتئین ماهی، در حین کار، مورد بررسی قرار گرفته و بهینه سازی شد. در این روش، 100 میلی گرم از نمونه، به طور کامل در 5/2 میلی لیتر از حلال مورد مطالعه در 95 به مدت 45 دقیقه، حل شد. سپس 5 میلی لیتر نیتریک اسید (1 مولار) اضافه شد و به مدت 10 دقیقه هم زده شد. پس از سانتریفیوژ، محلول بالایی صاف گردید؛ تا حجم معینی رقیق سازی شد و به وسیله ی اسپکترومتری جذب اتمی شعله ای (faas) اندازه گیری گردید. در شرایط بهینه، تطابقی عالی بین نتایج به دست آمده و مقادیر تأیید شده مشاهده شد. بازیابی استخراج همه ی عناصر بیش از 95% بود. روش پیشنهادی، جهت اندازه گیری آنالیت ها در بافت های مختلف (عضله، کبد و آبشش) یک نمونه ماهی دریایی با محدوده ی غلظتی وسیعی، با موفقیت به کار گرفته شد. انجام پذیری مجدد روش، با آنالیز تمام نمونه ها توسط آن در یک آزمایشگاه متفاوت با استفاده از طیف سنجی نشر اتمی با پلاسمای جفت شده ی القایی (icp-oes) ارزیابی شد. همچنین، یک روش مرسوم هضم با اسید نیز برای اندازه گیری آنالیت ها در تمام نمونه های مورد مطالعه، به منظور مقایسه، استفاده شد. ساده بودن روش آزمایشگاهی، کارایی استخراج بالا، آنالیز کوتاه مدت نمونه، عدم به کارگیری اسیدهای غلیظ و عوامل اکسنده و استفاده از ترکیبات ایمن و ارزان، پتانسیل بالای کولین کلراید/ اگزالیک اسید (2:1) را برای سنجش فلزات کمیاب در نمونه های زیستی، نشان می دهد. کلید واژه ها: حلال یوتکتیک، کولین کلراید/ اگزالیک اسید، فلزات، نمونه ی ماهی، هضم، طیف سنجی جذب اتمی شعله ای (faas)

بررسی استفاده از میکروجلبک های chlorella sp و tetraselmis sp و cheatoceros spدر حذف ترکیبات آروماتیک از پساب پتروشیمی بندر امام خمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  خدیجه نعمتی   علیرضا صفاهیه

ترکیبات آروماتیک به دلیل سمیت بالا و تجزیه پذیری کم از مهمترین آلاینده های آبی محسوب می باشند. روش های بسیاری جهت حذف این آلاینده ها از پساب های آلوده وجود دارد اما در سال های اخیر حذف زیستی و به کارگیری میکروارگانیسم ها به عنوان یک روش مناسب و همگام با محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق امکان حذف ترکیبات آروماتیک از پساب پتروشیمی توسط میکروجلبک ها مورد مطالعه قرار گرفت. پساب مورد بررسی از واحد آروماتیک پتروشیمی بندر امام نمونه گیری شده است. این نمونه پساب بلافاصله از پتروشیمی به آزمایشگاه منتقل شد و با استفاده از روش مایع- مایع ترکیات آروماتیک را استخراج کرده و توسط دستگاه hplc نوع و غلظت ترکیبات موجود در پساب مشخص شده است. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داده که چهار ترکیب کرایزن، فنانترن، فلورن و بنزوالفاپایرن به ترتیب در غلظت های 55/5 و 45/3 و 33/1و 51/ میلی گرم بر لیتر در این نمونه پساب وجود داشته است. استوک میکروجلبک های مورد مطالعه از مرکز تحقیقات خلیج فارس بوشهر تهیه و پس از کشت و رسیدن به فاز نهایی رشد، به 75 میلی گرم بر لیتر از پساب میزان 25 میلی گرم میکروجلبک اضافه شد. میکروجلبکcheatoceros sp در برابر آلاینده های پساب مقاومت نشان نداد ولی دو میکروجلبک tetraselmis sp و chlorella sp رشد خوبی را در پساب حاوی این آلاینده ها نشان دادند. نهایتا میزان حذف ترکیبات آروماتیک در محیط پساب توسط میکروجلبک ها آزمایش شد. نتایج نشان داد که هر دو میکروجلبک توانایی کاهش ترکیبات آروماتیک موجود در پساب را دارند. نتایج نشان داد که میکروجلبک chlorella sp چهار ترکیب فلورن ، فنانترن، کرایزن و بنزوالفاپایرن را به ترتیب به میزان 90، 71، 43 و 59 درصد از پساب کاهش داد و همچنین میکروجلبک tetraselmis sp نیز هر چهار ترکیب را به ترتیب به میزان 71 و 60 و 23/33 و6/49 درصد از محیط پساب حذف نموده است.

جداسازی واندازه گیری ترکیبات آروماتیک چندحلقه ای (pahs)با استفاده از حلال یوتکتیک در نمونه ماهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم 1391
  الهام جاسم پوربغلانی   ناهید پوررضا

چکیده مطالعه حاضربر مبنای یک حلال سبز جدید با نام حلال یوتکتیک متشکل از اگزالیک اسید/ کولین کلراید با نسبت مولی 1:2مستقر شده است. در مطالعه حاضر از حلال های یوتکتیک، به منظور جداسازی ترکیبات آروماتیک چند حلقه ای (pahs) استفاده شده است. بر طبق اطلاعات در دسترس مطالعه حاضر اولین گزارش منتشر شده درباره استفاده از حلال های یوتکتیک به منظور جداسازی ترکیبات pahs و سنجش آنها می باشد. به منظور دستیابی به حداکثر کارایی روش تأثیر متغیرهای مختلفی بر روی کارایی روش بررسی گردید و مقدار بهینه آنها تعیین شد. نتایج مناسبی با استفاده از 1/0 نسبت وزنی/وزنی نمونه به حلال یوتکتیک به دست آمد. مقدار بهینه دما°c 50 به دست آمد. به منظور هضم مناسب توسط حلال یوتکتیک از دور استیرر rpm 400 استفاده شد. بهترین نتایج برای پارامتر زمان min20 به دست آمد. مقدار بهینه برای حلال استخراج کننده هگزانml 20 به دست آمد. جهت آنالیز نهایی pahs از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) مجهز به یک آشکار ساز فرابنفش و ستون c18 با یک برنامه شویشی گرادیانی استفاده گردید. مقادیر انحراف استاندارد نسبی روش بر مبنای پنج بار تکرار اندازه گیری برای سه pahs در محدوده 91/0%- 57/0% قرار داشت. روش بهینه شده برای اندازه گیری ترکیبات pahs تمام طول کار بر روی نمونه حقیقی ماهی هامور با استفاده از روش افزایش استاندارد انجام شد. در این مطالعه یک آزمون مقایسه ای عملی بین روش حاضر و روش سوکسله برای تعیین میزان صحت و اعتبار داده ها صورت گرفت. همانطور که از نتایج بر آمد روش حاضر عملکرد بسیار بهتری از خود نشان داده است. کلید واژه ها: هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای pahs))، حلال یوتکتیک، کولین کلراید/ اگزالیک اسید، استخراج با حلال، کروماتوگرافی مایع با کارایی بالاhplc) )، ماهی هامور

سنتز تعیین خواص و کاربرد نانو کامپوزیت اکسید آهن/هیدروکسی آپاتیت در حذف جیوه از آب دریا و پساب صنعتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  خاطره حردانی   کمال غانمی

چکیده: جیوه یکی از سمی ترین فلزات شناخته شده برای انسان است و در پایین ترین غلظت ها برای انسان خطرناک می باشد به علت اینکه باعث سمیت و تجمع زیستی در بدن می شود. در این تحقیق جاذب کامپوزیتی جدید اکسید آهن/ هیدروکسی آپاتیت سنتز شده و به منظور حذف یون های +hg2 در محلول های آبی استفاده شده است. خواص جاذب مغناطیسی توسط روش های sem و xrd شناسایی شده است. روش پیشنهاد شده آسان، ساده، ارزان، موثر و ایمن برای تصفیه ی آب های آلوده به جیوه می باشد. در این آزمایشات تأثیر پارامترهای مختلف در جذب مانند مقدار جاذب، ph محلول ، زمان تماس، غلظت اولیه یون های فلزی بررسی شده اند. داده های سینتیکی از مدل شبه مرتبه دوم تبعیت می کند و ایزوترم های جذب توسط مدل لانگمویر و فرندلیچ با ضریب همبستگی بالا بررسی شده اند. بررسی اثر دما بر میزان حذف جیوه و مطالعات ترمودینامیکی بیانگر این مطلب است که کارایی حذف جیوه با افزایش دما کاهش می یابد و مقدار منفی go? به دست آمده نشان می دهد که واکنش جذب سطحی یک واکنش خود به خودی است. مقدار مثبت so? نشان دهنده-ی افزایش بی نظمی در طول این فرایند بوده و ho? مثبت بدین معنی است که واکنش جذب روی جاذب mnhap گرماگیر است. این جاذب کامپوزیتی می تواند حدود 99% ازhg2+ را تحت شرایط مطلوب آزمایشگاهی حذف کند. حداکثر ظرفیت جذب سطحی mnhap برای hg2+، mg/g 2/492 به دست آمد. نتایج نشان داد که برجسته ترین مزیت جاذب mnhap سنتز شده، جداسازی آسان آن از محیط نسبت به جاذب های دیگر می باشد. کلید واژه ها: اکسید آهن/ هیدروکسی آپاتیت، جیوه، حذف، مطالعات سینتیکی و ترمودینامیکی.

بررسی رفتار ترمودینامیکی و سینتیکی جذب یون جیوه (ii) بر روی رسوبات خلیج فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  بهاره مقتدری اصفهانی   کمال غانمی

چکیده: جیوه به عنوان یک آلاینده جهانی شناخته شده است و به صورت گونه های مختلف در محیط های زیستی متنوع شامل اتمسفر، خاک، رسوب و آب حضور دارد. آلودگی جیوه در آب اثر منفی روی ارگانیسم های آبی و بشریت دارد. متیل جیوه سمی ترین گونه جیوه است و مهمترین شکل جیوه در ماهی و دیگر پستانداران می باشد. سمیت اعصاب آن، منجر به از دست دادن شنوایی، تباهی عقل، مشکلات گفتاری، از بین بردن بینایی و توهم می شود. در این پژوهش، رسوبات دریایی، از خلیج فارس، برای بررسی رفتار ترمودینامیکی و سینتیکی جذب یون جیوه(ii) از محلول های آبی به کار رفتند. اثر پارامترهای مختلف از جمله ph، شوری، میزان جاذب، دما، غلظت اولیه فلز، زمان تماس و محتوای کل مواد آلی روی فرآیند جذب مورد آزمایش قرار گرفت. تعادل جذب سطحی پس از 60 دقیقه به پایداری رسید. به منظور بررسی مکانیسم جذب، داده های سینتیکی با به کار بردن معادلات سینتیکی شبه درجه اول ، شبه درجه دوم و الوویچ، و مدل نفوذ درون ذره ای مدلسازی شدند. از میان مدل های سینتیکی مورد مطالعه، معادله شبه درجه دوم بهترین مدل کاربردی برای توضیح فرآیند جذب بود. داده های ایزوترمی تعادلی، با به کارگیری ایزوترم های لانگمیر، فرندلیچ، دوبینین- رادوشکویچ و تمکین آنالیز شدند. مدل لانگمیر تطابق بهتری را نسبت به دیگر مدل ها نشان داد. از ایزوترم دوبینین- رادوشکویچ، انرژی آزاد متوسط محاسبه شد. این معادله مشخص کرد که جذب یون های جیوه(ii) روی رسوبات دریایی از طریق فرآیند تعویض یونی رخ می دهد. به منظور بررسی اثر toc بر روی جذب، رسوبات دریایی با h2o2 پردازش شدند. همان مدل های ایزوترمی و سینتیکی برای این رسوبات هم مورد آزمایش قرار گرفتند. ایزوترم فرندلیچ بهترین مطابقت را با داده های تعادلی نشان داد. پارامترهای ترمودینامیکی(?g?، ?h?، و ?s?) نشان دادند که طبیعت فرآیند جذب سطحی، گرماگیر و خود به خودی است. مقادیر انرژی آزاد گیبس(?g?) در دماهای25، 35 و c?45 به ترتیب 37/3- ، 91/5- ، وkj/mol19/7- بدست آمد. یافته های این تحقیق، اهمیت عمده ای در ارزیابی سرنوشت و انتقال یون های جیوه(ii) در سیستم های رسوبات آب دریا دارد.

بررسی رفتار ترمودینامیکی و سینتیکی رسوبات خلیج فارس در جذب استرهای فتالات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  سمیه محمدیان   یداله نیکپور

استرهای فتالات (pes) دسته مهمی از ترکیبات شیمیایی مختل کننده-غدد مترشحه درون-ریز می باشند. peها بیشتر به عنوان نرم کننده پلاستیک مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجایی که این ترکیبات با مواد پلاستیکی که با آن مخلوط شده اند، پیوند کووالانسی ندارند، به آسانی در محیط زیست آزاد می شوند. در این مطالعه اثر پارامترهای زیست محیطی از قبیل زمان تماس، دما و شوری بر روی فرایند جذب سطحی شش، pe بر رسوبات شمال غربی خلیج فارس بررسی شد. همچنین، ایزوترم های جذب سطحی و پارامترهای سینتیکی نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهند که جذب سطحی peها بسیار سریع است و در مدت 6 ساعت به تعادل می رسد، بعد از این مدت تنها تغییرات کوچکی ملاحظه شد. در بین peهای مختلف، di-نرمال بوتیل فتالات (dop) بیشترین تمایل به جذب سطحی را بر روی رسوبات مورد مطالعه، با مقدار میانگین?g g-165/613 نشان داد. چند مدل سینتیکی مورد بررسی قرار گرفت که معلوم شد رفتار جذب سطحی peها با رسوبات دریایی در زمان های تماس متفاوت به خوبی با معادله شبه-مرتبه دوم توصیف می شود و انتشار فیلمی مرحله محدود کننده سرعت است. نتایج تعادل جذبی را می توان به خوبی توسط یک ایزوترم خطی توصیف نمود. این نشان می دهد که در فرایند جذب peها بر روی رسوبات دریایی سهم فرایند تقسیم بیشتر از پرشدن حفره است. بعد از پردازش رسوبا ت با h2o2 مقدار kd بر روی ایستگاه ها به طور متوسط 82/64% کاهش یافت، یعنی کسر کربن بی شکل قسمت عمده ی کربن آلی کل را در رسوبات تشکیل می دهد. ایزوترم های جذب peها با رسوبات پردازش شده از مدل غیر خطی پیروی می کنند. با افزایش دما، جذب سطحی peها با رسوبات دریایی کاهش یافت، این امر نشان می دهد فرایند گرمازا است. در بررسی های ترمودینامیکی نیز ?h ?<0 بود. منفی بودن مقدار ? g? برای این ترکیبات خود به خودی بودن فرایند جذب آنها را تایید می کند فرایند جذب با کاهش آنتروپی همراه بود. یافته های این تحقیق اهمیت عمده ای برای ارزیابی انتقال و سرنوشت peها در سیستم های رسوب-آب دریا دارد.

بررسی میدانی وسنجش نیتروبنزن و1،2-دی کلروبنزن در خوریات ماهشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  زهره یزدانی   کمال غانمی

1و2-دی کلروبنزن (dcb)و نیتروبنزن (nb) از ترکیبات آروماتیک نیمه فرار و از آلاینده های محیط زیست هستند. این ترکیب به واسطه ی فعالیت صنایع نفتی و تردد نفت کش ها و کشتی ها در محیط زیست آبی از جمله خوریات ماهشهر انتشار می یابد. خور موسی در بر گیرنده ی صنایع نفتی، بنادر صادراتی و صیادی است که از منابع آلاینده این اکوسیستم هستند. در این تحقیق نمونه های آب خور به روش تریق مستقیم به دستگاه گازکروماتوگراف مجهز به دتکتور ربایش الکترونی معرفی گردید. در این روش از استاندارد داخلی استفاده شده است. منحنی استاندارد 1،2-دی کلروبنزن دارای ضریب همبستگی 0.9999 و حد تشخیص (lod= 3sb) 0.07 میکروگرم بر لیتر و حد کمی سازی(loq= 10sb) 0.23 میکروگرم بر لیتر است.و برای نیتروبنزن منحنی استاندارد دارای ضریب همبستگی9997/0و حد تشخیص (lod= 3sb) 27/0میکروگرم بر لیتر و حد کمی سازی (loq= 10sb) 88/0میکروگرم بر لیتر است. نمونه برداری طی 10 ایستگاه در 5 خور جعفری، زنگی، احمدی، سمایلی و غنام انجام شده است. غلظت 1و2-دی کلروبنزن در این ایستگاه ها بین 0 تا 146 میکروگرم بر لیتر اندازه گیری شده است. غلظت نیتروبنزن در این ایستگاه ها بین 0 تا 480 میکروگرم بر لیتر اندازه گیری شده است. نتایج بدست آمده حاکی از حصول رابطه ی معنی دار میان فاصله ی ایستگاه مورد اندازه گیری با منابع نشر کننده ی آلاینده مورد نظر است و در تعدادی از ایستگاه ها بالاتر از حد مجاز است.

هضم سریع نمونه های دریایی در حلالهای با نقطه یوتکتیک پایین با کمک امواج ماکروویو جهت اندازه گیری فلزات سنگین ( fe, zn, cu, ni, al)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  محمد امین نویدی   مهدی فلاح مهرجردی

روش هضم سریع و موثر نمونه های زیستی ماهی در حلال یوتکتیک کلین کلراید/ اگزالیک اسید به کمک امواج ماکروویو برای سنجش فلزات آهن، روی، مس، نیکل و آلومینیم انجام شد. عناصر استخراج شده با روش اسپکتروفتومتری نشر اتمی با پلاسمای جفت شده القایی ( icp-oes) اندازه گیری شدند. پارامترهای کلیدی و موثر بر روی درصد بازیابی آنالیت، با استفاده از ماده مرجع تأیید شده پروتئن ماهی بهینه سازی شد. در این روش 100 میلی گرم از نمونه در 5/2 میلی لیتر از حلال مربوط با نسبت مولی 2:1 ، کلین کلراید/ اگزالیک اسید حل شد؛ و به مدت 20 ثانیه در دستگاه ماکروویو با توان 1500 وات تحت تأثیر امواج ماکروویو قرار گرفت. سپس 7 میلی لیتر اسید نیتریک 1 مولار اضافه شد. پس از سانتریفیوژ، محلول بالایی صاف گردید و تا حجم معینی رقیق سازی شد و به وسیله اسپکتروفتومتری نشر اتمی با پلاسمای جفت شده القایی (icp-oes) اندازه گیری گردید. بازیابی بیشتر عناصر استخراج شده بیش از 96% بود. روش پیشنهادی جهت اندازه گیری آنالیت ها در بافت های کبد و عضله ماهی و همچنین جلبک دریایی با موفقیت انجام شد. ساده بودن روش آزمایشگاهی، کارایی استخراج بالا، آنالیز کوتاه مدت نمونه، عدم به کار گیری اسیدهای غلیظ و عوامل اکسنده قوی و استفاده از ترکیبات ایمن و ارزان، پتانسیل بالای کلین کلراید/ اگزالیک اسید (2:1) را برای سنجش فلزات کمیاب در نمونه های زیستی، نشان می دهد.

مطالعه تجمع فلزات سنگین(pb, cd, cu, zn) در پرنده کاکایی صورتی(larus genei) در بندر امام خمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1392
  علیرضا نصوری   نگین سلامات

به منظور بررسی میزان غلظت فلزات سنگین روی، مس، کادمیوم و سرب در منطقه بندر امام خمینی و خوریات اطراف آن، از پرنده کاکایی صورتی larus genei به عنوان بیواندیکاتور استفاده گردید. به این منظور نمونه گیری در دو فصل زمستان و بهار در 5 ایستگاه و در هر فصل تعداد 20 پرنده (12 ماده و 8 نر) به صورت تصادفی جمع آوری گردید. از بافتهای پر، کبد، کلیه و ماهیچه پرنده جهت تعیین غلظت فلزات سنگین نمونه برداری گردید. سنجش غلظت فلزات سنگین توسط دستگاه جذب اتمی gbt مدلsavantaa صورت گرفت. در بین فلزات، روی بیشترین و کادمیوم کمترین غلظت را در بین همه بافتها نشان داد. بر اساس نتایج بدست آمده از نمونه های فصل زمستان فلزات روی، کادمیوم و سرب در هر دو جنس نر و ماده در بافت پر بیشترین و در ماهیچه کمترین غلظت و در خصوص فلز مس بیشترین غلظت در کبد و کلیه و کمترین غلظت در ماهیچه مشاهده گردید. در فصل بهار در هر دو جنس نر و ماده فلزات روی و سرب در بافت پر بیشترین و در ماهیچه کمترین غلظت را دارا بودند و فلز مس بیشترین غلظت را در کبد و کلیه و کمترین غلظت را در بافت ماهیچه داشت. در هردو فصل زمستان و بهار بین وزن پرنده و غلظت فلزات سنگین همبستگی وجود نداشت. (p>0.05). در فصول زمستان و بهار در بافت ماهیچه پرنده ماده، اختلاف معنی داری بین غلظت فلزات روی و مس مشاهده نشد(p>0.05) و در خصوص سایر فلزات درکلیه بافتها اختلاف معنی دار وجود داشت(p<0.05). در پرنده نر برعکس پرنده ماده در بافت ماهیچه ، بین غلظت فلزات مس و کادمیوم اختلاف معنی داری وجود داشته (p<0.05) و در سایر موارد بین غلظت فلزات در زمستان و بهار اختلاف معنی داری مشاهده نگردید(p>0.05). غلظت فلز کادمیوم در کلیه بافت ها و مس و سرب در بافت ماهیچه از استاندار جهانی بالاتر بود.

بررسی توزیع جیوه کل در آب، رسوب و آب بین رسوبی خورهای ماهشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1392
  فاطمه کوچک نژاد   کمال غانمی

در این تحقیق توزیع جیوه کل درآب، رسوب و آب بین رسوبی خورهای ماهشهر مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های موردمطالعه از خورهای ماهشهر شامل: مجیدیه، غزاله، جعفری، موسی، مریموس، غنام، پاتیل و بی حد می باشند. با توجه به داده های بدست آمده، با افزایش غلظت آهن کل و کربن آلی کل در آب، آب بین رسوبی و رسوب، میانگین غلظت جیوه کل نیز رو به افزایش است. میانگین ضریب همبستگی ارتباط بین جیوه و آهن موجود در نمونه های مورد مطالعه 87/0 و میانگین ضریب همبستگی ارتباط بین جیوه وکربن آلی کل83/0بدست آمد که بیانگر ارتباط نزدیک غلظت جیوه با محتوای آهن وکربن موجود در نمونه هاست. مقدار میانگین جیوه کل درآب، آب بین رسوبی و رسوب خورهای موردمطالعه به ترتیب 14/1±83/41نانوگرم برمیلی لیتر، 26/1±64/60 نانوگرم بر میلی لیتر و 02/0 ± 508/1 میکروگرم برگرم به دست آمد. غلظت جیوه کل در خور جعفری، به روشنی، بیش از سایر خورهای مورد مطالعه است که می تواند در ارتباط با فاصله نزدیک آن به برخی منابع آلوده کننده مانند پساب پتروشیمی بندرامام باشد. کلید واژه: جیوه، آب، آب بین رسوبی، رسوب، کربن آلی، آهن کل ، خورهای ماهشهر.

کاربرد کولین کلراید-اگزالیک اسید جهت اندازه گیری مقادیر جزیی جیوه در نمونه های مختلف ماهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1392
  فرزانه رستگاری فرد   کمال غانمی

روش هضم جدیدی بر پایه ی حلال یوتکتیک کولین کلراید/اگزالیک اسید، برای سنجش جیوه با طیف سنجی جذب اتمی بخار سرد در نمونه های زیستی ماهی، ابداع شد. پارامترهای کلیدی تأثیرگذار بر روی بازیابی آنالیت، با استفاده از روش افزایش استاندارد، مورد بررسی قرار گرفته و بهینه سازی شد. در این روش، 200 میلی گرم از نمونه، به طور کامل در 3 میلی لیتر از حلال مورد مطالعه، در دمای ?? 110 و به مدت 10 دقیقه، حل شد. سپس، 5 میلی لیتر نیتریک اسید (7 مولار) اضافه شد و به مدت 10 دقیقه هم زده شد. محلول به وسیله کاغذ صافی، صاف شده؛ تا حجم معینی رقیق سازی شد و توسط طیف سنجی جذب اتمی بخار سرد(cvaas) اندازه گیری گردید. در شرایط بهینه، بازیابی استخراج عنصر جیوه بیش از %95 بود. روش پیشنهادی، جهت اندازه گیری آنالیت در بافت سه نمونه ماهی مختلف دریایی با محدوده غلظتی وسیعی، با موفقیت به کار گرفته شد.

مطالعه جزء به جزء و تجمع زیستی فلزات سنگین رسوبات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1392
  سامان آب سیه   کمال غانمی

تحقیق و بررسی و اندازه گیری عناصر سنگین در رسوبات کف دریا به منظور تعیین منشا ورودی این عناصر اعم از طبیعی ، آلی معدنی ، انسانی ویا صنعتی و مشخص کردن اینکه کدام یک از منابع بیشتر تاثیر گذار بوده است .

تجمع فلزات سنگین در بافت های ماهیچه، آبشش و کبد پنج گونه ماهی تجاری هندیجان (خلیج فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1392
  آذر حسین پور   محمدباقر نبوی

چکیده گسترش روزافزون شهر ها و صنایع در سواحل دریاها با افزایش انوع آلاینده های زیست محیطی در دریا ها همراه است. فلزات سنگین به سبب سمیت، پایداری و تجمع زیستی از خطرناکترین آلاینده های اکوسیستم های دریایی شناخته شده اند. ماهی در سطوح بالای غذایی دریایی قرار دارد و تجمع فلزات سنگین در آن سبب تهدید سلامت مصرف کنندگان از جمله انسان می شود. در این مطالعه تجمع فلزات سنگین در بافت های ماهیچه، آبشش و کبد پنج ماهی خوراکی و تجاری بیاح (liza abu)، شبه شوریده (johnius belangerii)، گوازیم (nemipterus japonicas)، شورت (sillago sihama) و کیجار (saurida tumbil) منطقه بحرکان واقع در شمال خلیج فارس در محدوده شهرستان هندیجان بررسی شد. ماهیان مورد مطالعه از محل جمع آوری صید از صیدگاه بحرکان به طور تصادفی انتخاب شدند. بافت های ماهیچه، آبشش و کبد برداشت شده و پس از خشک شدن با استفاده از اسید نیتریک غلیظ هضم شده به حجم رسانده و غلظت فلزات سنگین درآنها توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد غلظت فلزات سنگین آهن، روی، مس، منگنز، نیکل در بافت ماهیچه ماهیان این پژوهش به ترتیب در گستره 44/85-77/57 ، 27/52-09/35، 50/2-02/1، 04/3-80/1 و 58/4-50/2 میکرو گرم برگرم وزن خشک قرار دارد. همچنین غلظت فلزات سرب، کادمیوم و کروم در این بافت پایین تر از حد تشخیص دستگاه قرار داشت غلظت کادمیوم نیز در آبشش کمتر از حد تشخیص دستگاه بود در حالیکه بدلیل غلظت بسیار ناچیز فلزکروم در هیچ یک از بافت ها قابل اندازه گیری نبود. در مقایسه بافت های مختلف، کبد و آبشش تجمع بیشتری را نسبت به ماهیچه در خود نشان داد. غلظت فلزات سنگین در هرماهی منحصر بفرد بود و تجمع زیستی اختلاف معناداری را نشان داد (05/0>p)که نشانگر اختلاف گونه های مختلف در تجمع دادن این آلاینده ها میباشد. در هر گونه تجمع فلزات سنگین در میان بافت های مختلف اختلاف معناداری را نشان داد. در مجموع، در ماهی های دمرسال شبه شوریده، گوازیم، شورت و کیجار بافت کبد و در ماهی پلاژیک بیاح بافت آبشش بیشترین تجمع فلزات سنگین را نشان دادند. براساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین تجمع فلزات سنگین در بافت ماهیچه، با وزن و طول ماهی های مختلف، میان تجمع فلز نیکل با وزن ماهی گوازیم رابطه معناداری وجود داشت حال آنکه در سایر گونه ها و برای سایر فلزات چنین همبستگی دیده نشد. مقایسه غلظت فلزات سنگین در بافت ماهیچه ماهیان مختلف در مقایسه با استاندارد های بین المللی who، fao، maff، nhmrc وusfda نشان دهنده اطمینان ازسلامت آنها برای مصرف کنندگان بود. مقدار دریافت روزانه (edi) و مقدار دریافت هفتگی (ewi)، کمتر از استاندارد های تعریف شده بین المللی و بی خطر بودند. برآورد سیبل خطر نیز نشان دهنده ایمن بودن مصرف این ماهیان است (1>hq). کلمات کلیدی: تجمع زیستی، فلزات سنگین، ماهی، بحرکان، سلامت غذای دریایی

استخراج و اندازه گیری بیس فنول آ و نونیل فنول در نمونه های ماهی و جلبک پس از انحلال کامل در حلال های یوتکتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1393
  لیلا نوری   کمال غانمی

استفاده از حلال های جدید با سمیت و هزینه کم، یک مساله مهم از دیدگاه شیمی سبز است. حلال های یوتکتیک به علت نوسانات ناچیز در دمای اتاق، انحلال پذیری بالا و گزینش پذیری قابل تنظیم مورد توجه فراوانی قرار گرفته اند. همچنین، این حلال ها جایگزین خوبی برای حلال های آلی در بسیاری از فرایندهای شیمیایی از جمله استخراج و سنتز تحت شرایط بهینه می باشند. پژوهش حاضر یک روش ساده و حساس برای تعیین بیس فنول آ و نونیل فنول در نمونه های بیولوژیکی دریایی با استفاده از حلال یوتکتیک همراه با کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، با دتکتور فلئورسانس می باشد. در میان حلال های یوتکتیک مورد مطالعه، کولین کلراید-اوره توانایی بیشتری برای انحلال نمونه های بیولوژیکی و استخراج آنالیتها نشان داد. پارامترهای موثر بر بازده استخراج، مانند زمان انحلال، دمای حلال یوتکتیک، نوع و حجم حلال استخراج، و زمان استخراج مورد بررسی قرار گرفت و تحت شرایط بهینه رابطه خطی خوبی در محدوده غلظت µg/ml 1-01/0 مشاهده شد. حد تشخیص (lod, s/n=3) برای بیس فنول آ µg/g 03/0و برای نونیل فنول µg/g 016/0 بود. دقت در یک روز rsd,) n=6%( در یک روز برای بیس فنول آ و نونیل فنول به ترتیب برابر با 4 % و 5/5% بود. روش حاضر موفق به تجزیه و تحلیل نمونه های بیولوژیکی (بافت ماهی و نمونه جلبک) و کنسرو تن ماهی شد. دقت روش ارائه شده در دو غلظت متفاوت مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بسیار خوبی به دست آمد.

استفاده از روش استخراج متوالی جهت تعیین ترکیبات مختلف جیوه در رسوبات خور موسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1393
  فریده اسدی نیا   یدالله نیک پور

جیوه عنصر مهمی است که تغییرات جزیی در میزان دسترسی ترکیبات آن می تواند برای انسان و محیط زیست بسیار خطرناک باشد. در مطالعه حاضر، یک روش استخراج متوالی جهت تعیین نحوه توزیع و غلظت ترکیبات جیوه در رسوبات به کار برده شد. این نمونه ها از ایستگاه های خور موسی شامل: خورهای مجیدیه، غزاله، جعفری، موسی، مریموس، بی حد، پاتیل، و غنام، واقع در شمال غربی خلیج فارس، برداشته شد. پس از خشک کردن و یکنواخت کردن، 0/1 گرم نمونه رسوب در معرض 5 مرحله ی استخراج متوالی قرار گرفت. معرف های شیمیایی مورد استفاده توانستند به طور کم و بیش گزینشی ترکیبات مختلف جیوه را استخراج کنند. این روش استخراج متوالی می تواند، به ترتیب، بخش های قابل تبادل، متصل به کربنات ها، متصل به اکسیدهای fe-mn، متصل به مواد آلی، و بخش باقیمانده را استخراج نماید. با مقایسه بین مقدار کل غلظت جیوه بدست آمده از استخراج تک مرحله ای با مجموع مقدار جیوه حاصل از 5 مرحله ی استخراج متوالی، صحت روش بکار رفته بررسی و مشخص شد که در حد رضایت بخش می باشد. بین بخش قابل تبادل جیوه و تغییرات هدایت الکتریکی آب دریا ارتباط مستقیمی بدست آمد، این نشان می دهد که تغییرات هدایت الکتریکی آب دریا می تواند میزان دسترسی زیستی بخش قابل تبادل جیوه را تحت تاثیر قرار دهد. در مقایسه با اکسید منگنز، محتوای اکسید آهن رسوب اثر قابل توجهی در افزایش غلظت جیوه متصل به این بخش نشان داد. نتایج استخراج متوالی جیوه نشان داد که تا حدود 75% جیوه موجود در رسوب در دسترس زیستی قرار ندارند.

بررسی و استخراج اسیدهای چرب غیر اشباع از گونه های شاخص فیتوپلانکتونی و امکان بهره وری تجاری آنها در مقایسه با سایر منابع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1393
  هومن گرجی زاده   بابک دوست شناس

این تحقیق به منظور تعیین میزان اسید های چرب مختلف در فیتوپلانکتونهای غالب مصب بهمنشیر و همچنین گونه های مورداستفاده درتکثیروپرورش همانندisochrysis sp. ,spirulina sp.,tetraselmis sp. ,chlorella sp. و nannochloropsis oculata انجام پذیرفت. نمونه های ریز جلبک در فصل بهار 1392 از 5 ایستگاه از رودخانه بهمنشیر به وسیله بطری نمونه بردار برداشت و در آزمایشگاه خالص سازی و به کشت نیم انبوه رسید. به منظور آنالیز اسیدهای چرب, با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی(gc)مدل مجهز به آشکارساز یونیزاسیون شعله (fid)پروفیل اسیدهای چرب تعیین گردید. درمطالعه حاضر 48 گونه فیتوپلانکتونی شناسایی گردید. بیشترین تراکم مربوط به گونه chaetoceros sp1با فراوانی 1294 فرد در مترمکعب بود. در این پژوهش 19 اسید چرب از گونه های مختلف شناسایی شد. بیشترین میزان اسید چرب اشباع در مورد فیتوپلانکتونهای کلی و کشت گونه ی خالص میکرو جلبک chaetoceros sp1 مربوط به اسید پالمیتیک به ترتیب به میزان 9/63% و 15/21% بود. در مورد اسید های چرب با یک بند دوگانه نیز اسید اولئیک به میزان 52/44% بیشترین مقدار را در فیتوپلانکتون های بهمنشیر به خود اختصاص داده بود, در حالی که در پروفیل اسیدی chaetoceros sp1 خالص شده از بهمنشیر اسیدپالمیتولئیک به میزان 30/33% بیشترین درصد را دارا بود. همچنین در میان اسیدهای چرب اشباع نیز, اسید پالمیتیک در میکروجلبکهای spirulina sp. ,isocrysis sp., tetrasalmis sp., chlorella sp.و n. oculataبه ترتیب با 30/1%, 30/02%, 29/47% ,25/17% و 30/68% بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده بود. در میان اسیدهای چرب غیر اشباع با یک بند دوگانه, اسید اولئیک درمیکروجلبک هایspirulina sp. (34%), isocrysis sp.(35/64%),chlorella sp.(16/37%), tetrasalmis sp.(18/31%)و n. oculata (24/1%) به ترتیب بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده بود. در مورد اسیدهای چرب غیر اشباع با چند بند دوگانه نیز, اسید لینولئیک درspirulina sp. به بیشترین مقدار خود یعنی 18/8% , isocrysis sp. به 16/84%, n. oculata به 9/99% و tetrasalmis sp. به 1/18% رسید لذا می توان spirulina sp.را به عنوان منبعی غنی جهت استخراج اسید های چرب امگا 6 معرفی نمود. . اما درمورد اسید الفا لینولنیک از اسیدهای چرب امگا 3 تنها chlorella sp. به مقدار 9/66% بیشترین مقدار را بخود اختصاص داد. لذا می توان spirulina sp.را به عنوان منبعی غنی جهت استخراج اسید های چرب امگا 6 معرفی نمود.

پیش تغلیظ و اندازه گیری مقادیر کم یون جیوه با استفاده از نانوذرات گوگرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده شیمی 1392
  سیده فاطمه موسوی   یداله نیک پور

کاربرد نانو ذرات سولفور نشانده شده بر روی آلومینا بعنوان یک جاذب کارا برای استخراج فاز جامد و تعیین مقادیر ناچیز یون های جیوه (ii) در نمونه های آبی با استفاده از اسپکترومتری جذب اتمی بخار سرد ارایه شده است. نانو ذرات سولفور به صورت فیزیکی بر روی میکرو ذرات آلومینا نشانده شدند. اثر پارامترهای مختلف مانند ph نمونه، حجم بافر، سرعت جریان و حجم محلول نمونه ،نوع و غلظت شوینده و نیز اثر یونهای مزاحم بررسی و بهینه شد. ضریب پیش تغلیظ50 بدست آمد

شناسایی مورفولوژیک، مولکولی و ارزیابی پتانسیل ضدباکتریایی و ضدقارچی ترکیبات استحصالی جلبک پادینا در سواحل بندر لنگه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1393
  آزاده طاهرپور   سید صدرالدین قائم مقامی

امروزه جلبک های قهوه ای بعنوان منبع غنی ترکیبات فعال زیستی در علم بیوتکنولوژی دریا شناخته شده-اند. در حقیقت، متابولیت های اولیه و ثانویه تولید شده از این گروه ماکروجلبک ها در علوم متعدد از جمله پزشکی و داروسازی کاربردهای گسترده ای دارند. در پژوهش حاضر، جلبک های قهوه ای جنس پادینا درسال 92 از منطقه بین و جزرومدی سواحل صخره ای بندر لنگه جمع آوری شدند. ابتدا شناسایی مورفولوژیک و مولکولی جلبک های پادینا از سواحل خلیج فارس با استفاده از کلیدهای شناسایی معتبر و همچنین با استفاده از ژن rbcl صورت پذیرفت. به منظور آنالیز داده های حاصل از توالی یابی ژنوم تکثیر یافته از نرم افزارهای chromas، bioedit و mega6استفاده شد. نتایج شناسایی مورفولوژیک و مولکولی و رسم درخت فیلوژنی، حضور دو گونه جلبک قهوه ای پادینا ( p.australisوp.boergesenii) را تایید نمود. توالی های بدست آمده برای اولین بار بعنوان نتایج این پژوهش در بانک ژنی ثبت شدند. در مرحله دوم تحقیق، جهت بررسی خواص ضدباکتریایی و ضدقارچی جلبک های مورد مطالعه، عصاره گیری با استفاده از حلال های متانول، اتیل-استات، کلروفرم و هگزان به دو روش خیساندن و سوکسله انجام گرفت. ارزیابی پتانسیل ضدباکتریایی و ضدقارچی عصاره های مختلف جلبکی به روش انتشار دیسک و چاهک در حضور باکتری ها و قارچ های e. coli, shigella sp, s. aureus, p. aeruginosa, a. flavus, c.albicans انجام شد. نتایج نشان داد که هگزان بهترین حلال برای استخراج ترکیبات ضدمیکروبی جلبک پادینا است و باکتری گرم مثبت s. aureus حساس ترین باکتری مورد آزمایش بود. کلیه باکتری های مورد آزمایش نسبت به عصاره های متانولی، اتیل-استاتی، کلروفرمی مقاومت نشان دادند. در حالی که عصاره هگزانی رشد s. aureus را مهار می کرد. با افزایش غلظت عصاره، فعالیت ضدمیکروبی نیز افزایش می یافت. همچنین در روش چاهک هاله ممانعت رشد بزرگتری برای باکتری مذکور بدست آمد. حداقل غلظت کشندگی (mic) و حداقل غلظت بازدارندگی (mbc) عصاره هگزانی 15 و 30 mg/ml در حضور s. aureus بدست آمد. نتایج این تحقیق دو گونه پادینای سواحل خلیج فارس در منطقه بندر لنگه را با تایید 100 درصد شناسایی نمود. بمنظور حفظ و حراست از تنوع زیستی دریایی، شناخت صحیح از گونه های جلبکی موجود در سواحل خلیج فارس بسیار حائز اهمیت می باشد. از سوی دیگر نتایج بدست آمده موید این نکته است که عصاره جلبک های قهوه ای پادینا خواص ضدباکتری رضایت بخشی در برابر باکتری گرم مثبت s. aureus دارند. بنابراین گونه های مذکور می توانند بعنوان کاندید مناسبی جهت ساخت و طراحی داروهای ضدباکتریایی خاص در صنایع داروسازی مورد استفاده قرار گیرند.

پایش زیستی فلزات سنگین(روی، مس، نیکل، سرب و کادمیوم) در جزیره خارگ با استفاده از حلزون thais savignyi
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1394
  دانیال یزدان پناه   محمد علی سالاری علی آبادی

این مطالعه به منظور تعیین سطح ناپاکی رسوبات و حلزون thais savignyi جزیره خارگ نسبت به فلزات سنگین و همچنین بررسی امکان استفاده از این حلزون به عنوان پایشگر فلزات سنگین صورت گرفته است. نمونه برداری در ماههای شهریور و اسفند 1392 و از پنج ایستگاه صورت پذیرفت. نمونه ها به آزمایشگاه منتقل شدند و پس از خشک شدن و هضم توسط اسید با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله ای gbc مدل savantaa ? ساخت کشور استرالیا سنجش گردیدند. نتایج نشان داد که غلظت فلزات مس، روی، نیکل، سرب در رسوبات جزیره خارگ به ترتیب 8/2±5/35، 9/3±1/69، 6/2±6/42 و 3/2±7/31 میکروگرم بر گرم وزن خشک بود در حالی که مقدار فلز کادمیوم تشخیص داده نشد. میانگین غلظت فلزات سنگین مس، روی، نیکل، سرب و کادمیوم در بافت نرم حلزون thais savignyi به ترتیب 7/82±1/504، 2/15±5/152، 5/1±7/8، 6/7±8/32 و 2/3±6/14 میکروگرم بر گرم وزن خشک بود. همچنین غلظت این فلزات در بافت سخت حلزون به ترتیب 5/6±3/41، 9/1±5/21، 1±6/7، 6/2±9/30 میکروگرم بر گرم وزن خشک بود در حالی که مقدار کادمیوم تشخیص داده نشد. مقایسه نتایج بدست آمده با سایر مطالعات و استانداردهای موجود نشان داد که در رسوب غلظت کلیه فلزات سنگین کمتر از حد مجاز بود و در بین حد معین در سایر مطالعات قرار داشت در حالیکه در بافت نرم حلزون غلظت فلزات مس، نیکل، سرب و کادمیوم بالاتر از حد استاندارد بود. لذا حلزون توانایی قابل توجهی در تجمع دادن فلزات در بافت نرم خود دارد. همبستگی معنی داری بین غلظت فلز روی و سرب بافت سخت حلزون thais savignyi و رسوب وجود داشت ولی با توجه به اینکه دامنه تغییرات این فلزات اندک بود چندان قابل توجه به نظر نمی رسد. میزان تجمع فلز کادمیوم در بافت نرم بیشتر از مقدار آن در رسوب و بافت سخت بود. این تجمع و ناچیز بودن مقدار این فلز در رسوب نیز نشان می دهد که احتمالا بافت نرم این حلزون برای پایش فلز کادمیوم بسیار کارآمد می باشد ولی با توجه به آلوده نبودن رسوب به فلز کادمیوم، نیاز است که پژوهش های دیگری به منظور مطالعه همبستگی آن در منطقی که آلوده تر صورت پذیرد