نام پژوهشگر: بهمن قلی پوراروج
بهمن قلی پوراروج رجب ایزدی
مقدمه: سیاست خارجی استراتژی یک کشور برای کسب اهداف ملی برحسب منافع ملّی می باشد ودربرگیرنده ابتکار عمل آن کشوریا واکنش به ابتکار عمل دیگرکشورهاست. امروزه سیاست خارجی یکی از مهم ترین جنبه های حیات سیاسی کشورها درنظام بین الملل به شمار می رود وبقاء وحیات یک کشوربه آن بستگی دارد وتصمیمات وجهت گیریهای کشورها درزمینه سیاست خارجی مستقیماً بازندگی مردم ، سطح رفاه وامنیّت آنها سروکار دارد.بنابراین اکثر کشورها منافع ملی وتوجه به واقعیّت های موجودرا راهنمای عمل سیاست خارجی خود قرار می دهند،جمهوری اسلامی ایران نیز بایستی منافع ملی را دراین زمینه مورد توجه قرار دهد. اما ماهیّت ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ونشا?ت گرفتن سیاست خارجی جمهور ی اسلامی ایران ازآرمان های انقلاب وبه تبع آن تدوین اصول ایدئولوژیک وآرمانی برای سیاست خارجی درقانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران را موظف به لحاظ نمودن عناصر دینی وایدئولوژیک درجهت گیری های سیاست خود نموده است .این امر مشکلاتی را برای سیاست خارجی ایران درجهت تأمین منافع ملی فراهم آورده است. الف- طرح مسئله: امروزه منافع ملّی راهنمای سیاست خارجی اغلب کشورها است. البته گاهی برخی از کشورها آرمانها و علایق خود را در سیاست خارجی پی گیری میکنند. اما وجه غالب با منافع ملی است. جمهوری اسلامی ایران نیز بایستی درسیاست خارجی خود این امر یعنی تأمین منافع ملّی درکنار توجه به آرمانها را مورد توجه قرار دهد. اما ماهیّت ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران که از بارزترین جنبه های آن مبارزه با امپریالیسم، صهیونیسم، تقابل و نقد اساسی ارتباط حکومت شاه با آمریکا در زمینه ی سیاست خارجی و حمایت از مستضعفین در برابر مستکبرین می باشد باعث شده است سیاست خارجی ایران به تبع انقلاب اسلامی ماهیّت ایدئولوژیک داشته باشد. همچنین اصولی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درباره ی سیاست خارجی آمده است. اهداف ایدئولوژیک و آرمانی برای سیاست خارجی در نظر می گیرد. اصل یکصد و پنجاه دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در زمینه ی سیاست خارجی ضمن نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری بر دفاع از حقوق همه ی مسلمانان و عدم تعهد دربرابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیرمحارب تصریح می کند. این نکات نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران، به لحاظ نظری ایدئولوژی و اهداف آرمانی (دفاع از حقوق تمامی مسلمانان و مبارزه با مستکبرین و دولت های استکباری) را خط مشی سیاست خارجی خود قرار داده است. اما نگاه اجمالی به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در صحنه ی عمل نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران صرفاً ایدئولوژی و آرمان را در این زمینه دنبال نکرده است. بلکه به دنبال منافع ملّی نیز بوده است. مواردی مثل، بی طرفی در جنگ اول خلیج فارس، مذاکره با آمریکا درباره ی عراق و افغانستان ومواضع ایران درباره قضیه چچن و بحران قره باغ نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران صرفاً ایدئولوژی را بدون توجه به منافع ملّی در سیاست خارجی دنبال نکرده است. از طرف دیگر، اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صرفاً منفعت گرا بدون توجه به ایدئولوژی انقلابی بوده است به طورجدی محل تردید است.بنابراین ،این سوال پیش می آید نقش منافع ملّی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چیست و آیا با گذشت زمان نقش منافع ملّی در آن افزایش یافته است یا کاهش؟ ب- فرضیه ها: فرضیه اصلی:سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بین ایدئولوژی و منافع ملّی در نوسان است و با گذشت زمان نقش منافع ملّی در آن افزایش یافته است. فرضیه های رقیب :سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به منافع ملّی صرفاً ایدئولوژیک است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران صرفاً براساس منافع ملّی شکل گرفته است. ت-ادبیات موجود: تاکنون در زمینه ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آثار و کتب زیادی توسط علاقه مندان به این حوزه نوشته شده است و هر کدام از دیدگاهی به تحلیل آن پرداخته اند. هر کدام از این آثار در نوع خودش برای بررسی سیاست خارجی ایران ارزش مند هستند که ذکر چند نمونه از آنها در ارتباط با موضوع پژوهش لازم و ضروری است. یکی از این کتاب های که در زمینه ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تألیف شده است.کتاب «چارچوب تحلیلی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» نوشته ی روح الله رمضانی است. وی در این کتاب ابتدا به مباحث نظری درباره ی سیاست خارجی کشورهای در حال نوسازی می پردازد و معتقد است برای بررسی دقیق سیاست خارجی کشورهای در حال نوسازی نیاز به مفهوم پردازی است و مفهوم آزادی عمل را به عنوان مفهوم کلیدی بررسی سیاست خارجی کشورهای در حال نوسازی به کار می برد. در فصول بعدی به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی در برهه های مختلف پس از انقلاب می پردازد. وی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا سال 1368 مفهوم سمت گیری های متعارض را به کار می برد که با سیاست عدم تعهد ملّت گرایانه ی بازرگان شروع و با بحث و جدل میان آرمان گرایان و واقع گریان انقلابی در خصوص مسائل مختلف از جمله صدور انقلاب ادامه می یابد. همچنین وی در بررسی سیاست خارجی دوران سازندگی، عنوان سیاست خارجی ایران هم شمالی و هم جنوبی را به کار می برد و ویژگی های این دوره را بهبود روابط با دولت های عضو شورای همکاری خلیج فارس، گسترش همکاری های منطقه ای، برقراری پیوندهای دو جانبه و گسترش مناسبات چند جانبه می داند. همچنین وی در بررسی سیاست خارجی دوره ی اصلاحات معتقد است که پیش انگاره های سیاست خارجی ایران به سوی صلحی مردم سالارانه تغییر پیدا کرد و طرح گفتگوی تمدن ها و ارائه چهره ی دموکراتیک و صلح طلب از جمهوری اسلامی ایران در صحنه ی بین المللی از ویژگی های بارز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دوره است. پژوهش دیگر در این زمینه، کتاب « تحلیل گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» تالیف جلال دهقانی فیروز آبادی است که از منظر گفتمانی به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نگریسته است، وی نگرش واقعگرایی را به دلیل بی توجهی این نگرش به عناصر فرهنگی، زبان و ایدئولوژی ناکافی می داند و معتقد است که ایدئولوژی مهم ترین عامل تعیین کننده ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. وی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به گفتمان های مختلف تقسیم بندی می کند که هر یک از این گفتمان ها در دوره ی زمانی خاصی بوجود آمده اند، گفتمان ملّی گرایی لیبرال که منافع ملّی را چراغ راهنمای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد و منافع ملّی را مقدم بر منافع امت اسلامی تلّقی می کند و اسلام و ایدئولوژی را فقط ابزاری برای تأمین منافع ملّی ایران می داند. گفتمان اسلام گرایی که به عقیده ی نویسنده گفتمان مسلط بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که این گفتمان بر اسلامیّت در مقابل ایرانیّت تأکید می کند و چون امّت اسلامی بر ملّت ایرانی اولویّت دارد منافع ملّی نیز همان مصالح امّت اسلامی است. بقیّه ی گفتمان های که در سیاست خارجی ایران شکل گرفته اند خرده گفتمان های اسلام گرایی هستند که در مسائلی مانند حاکمیّت ملّی و الهی و رابطه ی بین منافع ملّی و مصالح اسلامی اختلاف نظر دارند. پژوهش دیگر در این زمینه کتاب«آینده ی نظام بین المللی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» تألیف منوچهر محمدی است که معتقد است جمهوری اسلامی ایران علیرغم درگیری در زمینه ی سیاست خارجی در دوران بعد از انقلاب نتوانسته است دکترین مناسب و مطلوبی را که در چارچوب این دکترین منافع ملّی را دنبال کند، تنظیم نماید و معتقد است که دوران بی ثباتی سالهای اولیّه بعد از انقلاب، جنگ ایران و عراق و سیاست تنش زدایی مانع از تنظیم چنین دکترینی شده است و با توجه به شرایط جهانی، منطقه ای و شرایط داخلی که انسجام سیاسی با پیروزی اصول گرایان به وجود آمده است .جمهوری اسلامی ایران بایستی دکترین مشخصی را تنظیم نماید. وی از عنوان دکترین تعامل سازنده استفاده می کند و این دکترین را چنین تعریف می کند: «اتخاذ سیاستی فعال، پویا، تأثیرگذار، جهت دار با شناخت دقیق از معادلات سیاسی به عنوان بازیگری قدرتمند در صحنه ی روابط بین المللی و منطقه و خروج از جایگاه متهم و استقرار در جایگاه مدعی که آن مرحله ای پیشرفته تر از سیاست تنش زدایی است». دکترین تعامل سازنده در سطوح مختلف جهانی، جهان در حال توسعه، جهان اسلام و منطقه خاورمیانه، همسایگان و ملّی جهت دنبال کردن منافع ملّی قابل طرح و اعمال است. هر چند که این آثار برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارزش مند هستند ولی کمبودها و کاستی های نیز دارند از جمله اینکه به ماهیّت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از لحاظ ایدئولوژیک و منفعت گرا بودن توجهی نمی کنند و نکته ی دیگر اینکه آن را تک بعدی (صرفاً منفعت محور یا ایدئولوژیک) نگاه می کنند و از این منظر به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازند از جمله کتاب تحول گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که ایدئولوژی و عناصر فرهنگی را مهم ترین عامل تعیین کننده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می داند و به منافع ملّی بی توجه است. با در نظر گرفتن نکات مذکور دراین پژوهش می توان به بهبود کاستی ها و تقویت نقاط ضعف نایل آید. ج- روش تحقیق: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تاریخی و توصیفی و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای خواهد بود. چ- هدف پژوهش: با اینکه در زمینه ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، پژوهش های زیادی انجام گرفته است ولی کمتر پژوهشی در این زمینه به طور مستقیم به موضوع منافع ملّی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است، هدف این پژوهش رفع کاستی های پژوهش های انجام گرفته در این زمینه و انجام پژوهش مستقل در زمینه ی جایگاه و نقش منافع ملّی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. از طرف دیگر هدف از این پژوهش طرح و بررسی بسیاری از امور جزئی و موردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است تا هم برای جامعه ی علمی و دانشگاهی و هم برای کارگزاران سیاست خارجی و اجرائی مفید واقع شود. با این دیدگاه می توان به بهبود کاستی ها و تقویت نقاط ضعف نائل آمد. ح- سازماندهی پژوهش: این پژوهش شامل مقدمه، چهار فصل و نتیجه گیری است: فصل اول با عنوان چارچوب نظری زمینه ی تئوریک پژوهش را بیان خواهد کرد. فصل دوم با عنوان سیاست خارجی ایدئولوژیک به تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوره ی جنگ خواهد پرداخت .فصل سوم با عنوان سیاست خارجی میانه رو به تحلیل سیاست خارجی دوره ی سازندگی می پردازد. فصل چهارم با عنوان تنش زدایی در سیاست خارجی به بررسی دوره ی اصلاحات می پردازد.