نام پژوهشگر: محمد اصغری جعفرآبادی
محمد اصغری جعفرآبادی ابراهیم حاجی زاده
در مسئله ی مخاطره های رقیب که در آن ممکن است هر یک از آزمودنی ها به دلیل یکی از چند علت، پیشامد مورد نظر را تجربه نمایند، رخداد پیشامد به دلیل یکی از علت ها مانع از مشاهده ی رخداد پیشامد توسط سایر علتها می گردد. مثلاً در داده های کولورکتال رخداد پیشامد مرگ ناشی از کولون (رکتوم)، رخداد این پیشامد را توسط رکتوم (کولون)، پنهان یا غیر قابل تفسیر می کند. در تحلیل های کلاسیک بر اساس پیش فرض استقلال مخاطره های رقیب، کمیت های مورد علاقه برآورد می شوند که در صورت برقرار نبودن آن برآورد اریبی از کمیت های مورد نظر ارائه می دهند و همچنین میزان دقت برآوردهای مورد نظر نیز صحیح نمی باشد. هدف از این رساله، ارائه ی مدل شکنندگی مخاطره های رقیب با حضور متغیرهای کمکی بود تا مشکل مستقل در نظر گرفتن مخاطره های رقیب، که در اغلب موقعیت های عملی در علوم زیستی برقرار نیست، مرتفع و برآوردهایی صحیح و معتبر ارائه گردد. مدل های یک متغیره و چندمتغیره کلاسیک با رویکرد متغیرهای پنهان در دو بخش استنباط بر مبنای خطرهای ویژه- علت شامل مدل های توام لان-مک نیل، نیمه پارامتری و پارامتری با الگوهای ph و aft، و استنباط بر مبنای cif شامل آزمون گری و مدل فاین و گری ارائه شد. بر اساس نتیجه ی فینکلشتاین و اسالوا (2008)، تابع درستنمایی در یک فرآیند چهار مرحله ای تشکیل و برآورد پارامترها با اعمال شکنندگی گاما محاسبه گردید. مدل های کلاسیک و شکنندگی روی داده های دموگرافیک، بالینی و پاتولوژیکی مربوط به 1219 نفر از بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال برازش شد. به منظور بررسی تاثیر انحراف از پیش فرض استقلال، تحلیل حساسیت در دو سناریوی مختلف نشان داد که بین نتایج تحلیل حساسیت و مدل های ویژه- علت اختلاف وجود دارد. بنابراین، مدل های شکنندگی در مقابل مدل های کلاسیک روی مجموعه ی یکسانی از داده ها برازش و مشاهده شد که مدل های شکنندگی اریبی و دقت برآورد ها و بیش برآوردی احتمال بقای کلی را در مقایسه با مدل های کلاسیک، تصحیح می نمایند. به علاوه، بین دو علت رقیب کولون و رکتال در برخی از متغیرهای مورد بررسی اختلاف مشاهده شد و بیماران مبتلا به سرطان کولون نسبت به بیماران مبتلا به سرطان رکتال، در مخاطره ی بیشتری از مرگ بودند. مدل های شکنندگی با ایجاد تصحیح قابل ملاحظه ای که در برآورد پارامترهای مورد علاقه و شاخص پراکندگی آنها انجام می دهند، مدل مخاطره های رقیب و برآوردهای مزبور را از این نقطه نظر بهبود می بخشند و در موقعیت های بسیاری در زمینه ی علوم زیستی پیشنهاد می شوند. همچنین سرطان کولورکتال یک کمیت واحد نیست و علت های رقیب کولون و رکتوم باید به صورت جداگانه و اختصاصی ارزیابی شوند، تا اطلاعات ارزشمندی برای مطالعه مکانیسم مولکولی ، تشخیص بهتر بیماری و تجویز درمان بهینه و اختصاصی، طراحی کارآزمایی های بالینی برای ایجاد درمان مناسب و طرح برنامه های غربالگری حاصل شود.
اکرم اکبری ژاله معماری
در این تحقیق به مدل سازی عوامل ملموس کیفیت خدمات و نیات رفتاری مشتریان باشگاههای بدنسازی شهرداری منطقه یک تهران با روش تحلیل مسیری پرداخته شد. همچنین، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل ملموس کیفیت خدمات شناسایی شدند. در الگوی اکتشافیِ عوامل ملموس کیفیت خدمات و نیات رفتاری، کلیه متغیرهای تبیین کننده و بارهای عاملی متغیرهای هر عامل، محاسبه و مهم ترین متغیرها در هر عامل، برای تصمیم گیری مدیران معرفی شدند. سپس با استفاده از نتایج این تحلیل، و با روش تحلیل مسیری، مدل عوامل ملموس کیفیت خدمات و نیات رفتاری طراحی شد. نتایج نشان داد هشت عامل در تبیین عوامل ملموس کیفیت خدمات و سه عامل در تبیین نیات رفتاری نقش دارند؛ که از میان این هشت عامل، عاملهای سازماندهی و قیمت و متغیرهای تبیین کننده هریک از این عوامل، به عنوان متغیر مستقل برای دستکاری مدیران؛ عاملهای تسهیلات، علائم راهنما، تجهیزات، شرایط محیطی، دسترسی، رنگ و دکوراسیون و متغیرهای تبیین کننده هریک از این شش عامل به عنوان متغیرهای واسط و عامل نیات رفتاری به عنوان متغیر پاسخ در مدل شناسایی شدند. همچنین با استفاده از اثرات کل هر عامل بر سایر عوامل و نیز مهمترین عوامل اثرگذار بر عوامل ملموس کیفیت خدمات و عامل نیات رفتاری، پیشنهاداتی برای مدیران تصمیمگیر ارائه شد. در ضمن با استفاده از فرضیههای منتج از معادلات ساختاری مدل ساخته شده، میزان تناسب مدل، بررسی شد. همچنین در بررسی جدول همبستگی به دست آمده از ارتباطات تعریف شده میان عوامل، روابط همبستگی به جز رابطه بین دو عامل دسترسی و علائم راهنما، در سطح 99/0 نسبت به یکدیگر معنیدار بوده و رابطه بین دو عامل دسترسی و علائم راهنما نیز در سطح 95/0 نسبت به یکدیگر معنی دار بودند. این مسئله نشان از تناسب بالا و برازش مناسب این مدل دارد. واژگان کلیدی: عوامل ملموس کیفیت خدمات ورزشی، نیات رفتاری، مشتریان شهرداری منطقه یک شهر تهران.
نرجس خاتون دادخواه مهناز شهنازی
مقدمه: گیاهان و ویتامین ها منابع خوبی از مواد آنتی اکسیدانی هستند و پتانسیل زیادی در خنثی سازی اثرات مضر سرب بر پارامترهای اسپرم و کیفیت اسپرماتوژنز دارند. هدف: هدف مطالعه، مقایسه تاثیرعصاره بادرنجبویه و ویتامین e بر شاخص های باروری موش صحرایی بالغ در معرض سرب می باشد. روش بررسی: این مطالعه تجربی بر روی 72 سر رت نر نژاد ویستار با وزن 20±180 گرم انجام شد. رت ها به صورت تصادفی ساده در 8 گروه 9 تایی: گاواژ آب مقطر(کنترل)، آب مقطر داخل صفاقی(کنترل)، بادرنجبویه، سرب، سرب و بادرنجبویه، ویتامین e، ویتامین e همراه با سرب و سرب همراه با بادرنجبویه و ویتامین e تقسیم شدند. رت ها به مدت 30 روز تحت درمان قرار گرفتند، سپس کشته شده و تحرک و مورفولوژی اسپرم، بررسی کروماتین، توزین اپیدیدیم و بیضه، درصد بلوغ لوله های سمینی فر و کیفیت و میزان بلوغ اسپرماتوژنز، ظاهر طبیعی بیضه، کاهش اسپرم، طبیعی بودن لوله های سمینی فر و بافت بینابینی طبیعی بررسی شد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss/ver21 و روش های آماری کروسکال والیس، ویلکاکسون، یومن ویتنی و کای دو تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد وزنگیری رت ها، وزن اپیدیدیم، درصد اسپرم غیر قابل حیات و درصد تحرک بالای 50 درصد اسپرم در گروه های مورد مطالعه تفاوت معنی دار آماری داشت (05/0>p). بطوری که وزنگیری در گروه ویتامین e و کنترل گاواژ بیشتر از سایر گروه ها بود. حداقل وزن اپیدیدیم در گروه سرب همراه با ویتامین e مشاهده گردید و بیشترین تحرک اسپرم در گروه کنترل صفاقی مشاهده شد که اختلاف معناداری با سایر گروه های مطالعه داشت. بیشترین اسپرم غیر قابل حیات در گروه سرب مشاهده گردید که با تمام گروه ها به جز گروه دریافت کننده سرب همراه با ویتامین e اختلاف معنادار داشت. وزن بیضه، درصد مورفولوژی طبیعی و درصد dna طبیعی در گروه های مورد مطالعه تفاوت معنی دار آماری نداشت (05/0 <p ). در بررسی بافت شناسی، درصد لوله های سمینی فر بالغ و کیفیت و میزان بلوغ اسپرماتوژنز در گروه های مورد مطالعه اختلاف معنادار آماری داشت (05/0>p)، بطوریکه بیشترین درصد بلوغ لوله ها در گروه های سرب همراه با ویتامین e و سرب همراه با بادرنجبویه دیده شد. درصد ظاهر طبیعی بیضه و طبیعی بودن لوله های سمینی فر و بافت بینابینی از نظر آماری معنا دار نبودند (05/0 <p). نتیجه گیری: شواهد حاکی از اثرات قابل ملاحظه ی ویتامین e و بادرنجبویه بر وزنگیری رت، وزن اپیدیدیم و کاهش درصد اسپرم غیر قابل حیات نسبت به گروه کنترل است. همچنین شواهد نشاندهنده ی اثرات مثبت بادرنجبویه و ویتامین e بر درصد لوله های سمینی فر بالغ وکیفیت و میزان بلوغ اسپرماتوژنز نسبت به گروه سرب می باشد.
فرزانه خدابنده مهین کمالی فرد
زمینه و هدف: داشتن سبک زندگی سالم اهمیت ویژه ای در دوران پس از زایمان دارد و آموزش مناسب سبک زندگی می تواند نقش مهمی در ارتقای سلامت مادر و فرزند او داشته باشد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی بر سبک زندگی مادران نخست زا در دوران پس از زایمان انجام گرفت. مواد و روش ها: در این کارآزمایی، 220 مادر نخست زای بستری در بخش پس از زایمان با روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه مداخله (112 نفر) و کنترل (108 نفر) تخصیص داده شدند. برای گروه مداخله، آموزش و مشاوره به صورت چهره به چهره، تلفنی، کتابچه و پیامک (هم برای مادران و هم برای پدران) ارائه شد و گروه کنترل فقط آموزش روتین بخش پس از زایمان در زمینه شیردهی صحیح و مراقبت از بخیه ها را دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مشخصات فردی- اجتماعی، آگاهی و باور، رفتارهای مرتبط با سلامت، بسامد خوراک (ffq)، فرم کوتاه پرسشنامه بین المللی فعالیت فیزیکی (ipaq) و چک لیست مشکلات سلامتی در روز ترخیص، دو و شش هفته پس از زایمان جمع آوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای مجذور کای، تی مستقل، آزمون دقیق فیشر، مجذور کای روند، مدل خطی عمومی، رگرسیون لجستیک و من ویتنی یو استفاده گردید. 0/05>p معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: تفاوتی بین دو گروه مداخله و کنترل از نظر مشخصات فردی- اجتماعی (به جز تحصیلات زن، تحصیلات و شغل همسر) و همچنین میانگین نمره آگاهی و باور، فراوانی مشکلات سلامتی در دوران بارداری، قبل از انجام مداخله وجود نداشت. بین دو گروه از نظر وضعیت فعالیت فیزیکی (0/121=p) و تغذیه، شش هفته پس از زایمان تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد به جز در زمینه زیر گروه شیر و لبنیات که مادران گروه آموزش در مقایسه با گروه کنترل مصرف بیشتری داشتند (0/041=p). علاوه براین آموزش باعث بهبود معنی دار برخی رفتارهای بهداشتی مادران نخست زای گروه مداخله از جمله اولین روز شروع مسواک زدن، قرار گرفتن زیر نور مستقیم خورشید، تهویه اتاق، تعداد دفعات تهویه منزل (طی 2 هفته اول)، گرم نگه داشتن خود، نحوه انجام کار منزل و مصرف قرص آهن نسبت به گروه کنترل شد. با کنترل متغیرهای تحصیلات زن، تحصیلات و شغل همسر و نمره آگاهی و باور قبل از مداخله، تفاوت نمره آگاهی و باور پس از مداخله بین دو گروه معنی دار بود (0/001>p). نمره آگاهی [(20/2تا 14/3) 17/2 :(فاصله اطمینان 95%) اختلاف میانگین تعدیل یافته] و باور [(32/2 تا 25/2) 28/7 :(فاصله اطمینان 95%) اختلاف میانگین تعدیل یافته] در گروه آموزش در پایان هفته ششم پس از زایمان بطور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین بسته آموزشی سبک زندگی توانست شانس ابتلا به مشکلات سلامتی شامل یبوست، هموروئید، زخم مقعد، درد شکم، سردرد، درد محل بخیه ها، عفونت محل بخیه ها و مشکلات خواب را بیش از 50% در مادران گروه آموزش در مقایسه با مادران گروه کنترل (مرجع) در طی هفته دوم پس از زایمان کاهش دهد و نیز شانس ابتلا به یبوست، هموروئید، زخم مقعد، سرماخوردگی و تب، کمردرد، گرفتگی پا، درد شکم، سردرد، درد پستان، شقاق نوک پستان، درد محل بخیه ها، عفونت محل بخیه ها، مشکلات خواب، ضعف یا خستگی، غم و ناراحتی و عفونت زنان را بیش از 50% در مادران گروه آموزش در مقایسه با مادران گروه کنترل (مرجع) در طی هفته ششم پس از زایمان کاهش دهد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان می دهد که بسته آموزشی سبک زندگی توانست در بهبود آگاهی و باور نسبت به سبک زندگی سالم پس از زایمان، بهبود رفتارهای مرتبط با سلامت و کاهش فراوانی مشکلات سلامتی پس از زایمان مادران نخست زا تاثیر مثبت داشته باشد اما در بهبود فعالیت فیزیکی و وضعیت تغذیه ای مادران نخست زا تأثیری نداشت.
حسین عبداللهی شیرین برزنجه عطری
داشتن کودک کم توان ذهنی مشکلات جسمی، روحی، روانی و اجتماعی زیادی را بر واحد خانواده تحمیل می کند و آنان را دچار آسیب پذیری می نماید. یکی از رویکردهایی که از سوی سازمان جهانی بهداشت برای کمک و یاری رساندن به این خانواده ها در اولویت قرارداده شده است، تشویق کشورها به توانمند سازی خانواده ها و مددجویان می باشد. تعیین تاثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر دانش، نگرش ور فتار مراقبتی مراقبین دارای کودک کم توان ذهنی می باشد. این مطالعه از نوع مداخله ای تصادفی کنترل دار می باشد که در سال1392 در مرکز توانبخشی زینب میانه انجام گرفت.64 مراقب دارای کودک کم توان ذهنی 18-6 ساله بطور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای گروه مداخله 6 جلسه کلاس آموزشی مطابق با مراحل الگوی توانمندسازی برگزار گردید ولی برای گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در هر دو گروه در ابتدا و انتهای مطالعه، داده ها براساس پرسش نامه های محقق ساخته دانش، نگرش و رفتار جمع آوری گردید. داده ها از طریق نرم افزار spss21 و با استفاده از آزمون های آماری تی زوج، تی مستقل و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بین میانگین دانش، نگرش و رفتار مراقبین در هر دو گروه، قبل از مداخله اختلاف آماری معنی داری بدست نیامد. نتایج نشان داد 5/1 ماه بعد از اجرای مداخله، افزایش میزان دانش، نگرش و رفتار مراقبین در گروه مداخله قبل(2/80±8/54، 6/51±62/29 و5/63±48/64) و بعد از مداخله(1/86±14/50، 3/76±72/57 و 2/77±58/46) معنی دار بود(p<0/05). در گروه کنترل نیز میانگین نمرات دانش، نگرش و رفتار مراقبتی مراقبین قبل(، 3/45±7/77، 7/80±62/25 و 6/10±43/87) و بعد از مداخله(3/10±8/12، 4/64±65/35 و 5/42±43/87) معنی دار نبود(p>0/05). توانمند سازی بخصوص اگر با رویکرد خانواده-محور همراه باشد، موجب ارتقاء هر بیشتر توانایی های خانواده بعنوان یک سیستم بهم پیوسته شده و نیاز به مداخلات بهداشتی و درمانی از سوی نهادهای بهداشتی را کاهش می دهد.