نام پژوهشگر: محمد حمید
محمد حمید فروزنده محجوبی
تالاسمی اینترمدیا به دسته ای از انواع تالاسمی ها اطلاق می شود که در آن شدت علائم بیماری از تالاسمی ماژور خفیف تر و از تالاسمی مینور شدیدتر می باشد. افزایش بیان هموگلوبین f یکی از فاکتورهایی است که باعث کاهش شدت بیماری تالاسمی ماژور و تبدیل آن به تالاسمی اینترمدیا می شود. در این تحقیق تغییرات نوکلئوتیدی مربوط به نواحی پروموتری ژن های a ، g گلوبین و نواحی تنظیمی بالادست و پایین دست خوشه ژنی بتا گلوبین بنام های 3`hs1 و hs-111 در بیماران تالاسمی اینترمدیا، بیماران تالاسمی ماژور و افراد کنترل مورد بررسی قرار گرفت. ازمجموع پنج تغییر بدست آمده در نواحی تنظیمی ژن a گلوبین تغییر -588 (a>g) و ناحیه hs-111(-21a>g) در بالادست خوشه ژنی بتا گلوبین ارتباط معنی داری با افزایش هموگلوبین f در بیماران تالاسمی اینترمدیا داشتند. همچنین ارتباط کاملی بین آلل + مارکر xmni و آلل a جایگاه -588 مشاهده شد. برای بررسی نقش عملکردی آلل های a وg جایگاه -588 در افزایش بیان ژن aγ سه سازه دارای minilcr ، ژن های aγ و بتا گلوبین ساخته شد. تفاوت این سازه ها در ناحیه پروموتری ژن aγ می باشد که در جایگاه -588 دارای آلل a وg بودند. علاوه براین در سازه سوم در جایگاه 175- با استفاده از روش site directed mutagenesis تغییر c به t ایجاد شد تا بعنوان کنترل مثبت استفاده شود. بعد از ترانسفکشن سازه ها در سلول های رده اریتروئیدی k562 بیان ژن a? گلوبین از طریق real time rt-pcr مورد ارزیابی قرار گرفت. در مقایسه با پلاسمید mock (pcdna3.1) بیان ژن aγ به ترتیب در سازه های همراه با آلل a و g در جایگاه -588 و آلل t در جایگاه 175- (3/2 و 6/4)، (2 و 3/4) و(2/9 و 6/22) بود. این داده ها نشان می دهد که نقش عملکردی آلل a در افزایش بیان ژن a? در مقایسه با کنترل مثبت اندک می باشد. همچنین در رابطه با بیان ژن aγ در سازه های دارای آلل های a وg در جایگاه -588 اختلاف معنی داری مشاهده نشد. از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آلل a جایگاه -588 ، آلل + مارکر xmni و آلل hs-111(-21a) مارکر های مناسب و کاربردی برای تمایز بیماران تالاسمی اینترمدیا از بیماران تالاسمی ماژور بحساب می آیند که به تنهایی عامل افزایش هموگلوبین f نبوده و احتمالا در شرایط اریتروپوئز در حضور فاکتورهای تنظیمی دیگر باعث افزایش بیان هموگلوبین f می شوند.
محمد حمید سیدمحمدحسن مرتضوی
گرده افشانی از مهمترین عوامل تولید میوه در نخل خرما است و عدم گرده افشانی یا تلقیح، سبب می شود تا یک یا هر سه برچه گل ماده به صورت همزمان رشد کرده و به میوه های پارتنوکارپ تبدیل شوند. کاربرد مواد تنظیم کننده رشد و بررسی تأثیر آنها بر گرده افشانی و رشد و نمو میوه برای محصولات مختلف باغی مورد بررسی قرار گرفته است. در زمینه کاربرد تنظیم کننده های رشد گیاهی بر رشد و نمو میوه خرما گزارشات اندکی با نتایج متفاوتی در دسترس است. در این تحقیق اثر محلول پاشی غلظت های مختلف ga3 بر میوه های نرمال و پارتنوکارپ خرما مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی اسپلیت شده در زمان با چهار تکرار طراحی گردید. فاکتورهای اصلی این آزمایش عبارت از محلول پاشی با ga3 (در 3 سطح شامل غلظت های 0، 100 و 200 میلی گرم در لیتر) و نوع میوه (در 3 سطح شامل میوه نرمال (nf)، میوه های پارتنوکارپ تریپلت (tp) و میوه های پارتنوکارپ تکی (sp)) بودند. فاکتور زمان به عنوان فاکتور فرعی بوده که شامل 8 مرحله نمونه برداری در طول دوره رشد میوهها بود. محلول پاشی اسیدجیبرلیک در سه مرحله 20، 35 و50 روز پس از گلدهی انجام شد. نمونه برداری در 40، 60، 80، 100، 120 ،140،160 و180 روز پس از گلدهی کامل انجام گردید و در هر مرحله، فاکتورهای طول و قطر، وزن تر و خشک، مقدار آب بافت، سفتی بافت، رنگ ظاهری براساس سه مولفه l، هیو و کروما، پهاش، غلظت مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر، نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته قابل تیتر، مقدارکلروفیل، مقدار کارتنویید کل و مواد فنولی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که برخی صفات مورد بررسی شامل وزن تر و خشک، زاویه هیو، پهاش، مواد جامد محلول، شاخص طعم و مواد فنولی تحت تأثیر محلول پاشی با اسید جبرلیک قرار نگرفتند. همچنین تمام صفات مورد بررسی در سطح یک درصد تحت تأثیر نوع میوه قرار گرفت که نشاندهنده تفاوت زیاد میان میوههای نرمال و پارتنوکارپ میباشد. زمان نمونه گیری بر تمام خصوصیات میوه، تأثیر بسیار معنی داری گذاشت. نتایج نشان داد که اگرچه کاربرد اسیدجیبرلیک بر بیشتر صفات شامل درصدآب، طول وقطر، نسبت طول به قطر، سفتی بافت، درخشندگی، کروما، اسیدیته قابل تیتر، کلروفیلها و کارتنوئید کل اثر معنیداری گذاشت ولی نتوانست جایگزین عمل گرده افشانی در تشکیل میوه مطلوب شود. درخصوص نوع میوه نیز با توجه به نتایج به نظر میرسد که، میوههای پارتنوکارپ تکبرچه توانایی بیشتری برای تبدیل شدن به میوه بدون بذر قابل مصرف دارند.
محمد حمید کامیار عبدی
چکیده ندارد.
الهام شفیعیه غلامرضا بخشی خانیکی
بیماری بتا تالاسمی در اثر عدم تعادل بین زنجیره های آلفا و بتا گلوبین بوجود می آید. از علائم این بیماری کم خونی شدید، بزرگی طحال و کبد و تغییر شکل استخوان های صورت و جمجمه می باشد. بیماران مبتلا به این بیماری در طی حیات خود نیاز به تزریق خون، در فواصل زمانی کوتاه دارند. در بیمارانی که گلبولهای قرمز آنها حاوی مقادیرزیادی از هموگلوبین جنینی است معمولاً علائم کمتری بروز می نماید و حتی در مواردی نیز بدون علامت خواهند بود. براین اساس، تحقیقات و مطالعاتی برای یافتن داروهایی که قادر باشند میزان هموگلوبین جنینی را از طریق تولید زنجیره گاما به جای زنجیره بتا، افزایش دهند، انجام گرفته است، یکی از ترکیباتی که تا کنون شناسایی شده،کوکوربیتاسین می باشد. درهمین راستا در این مطالعه جهت بکارگیری داروهای با منشاء طبیعی و حاوی ترکیب کوکوربیتاسین، گیاه هندوانه ابوجهل (citrullus colocynthis)، مورد بررسی قرار گرفت.لازم به ذکر است که این گیاه در ایران نیز قابل دستیابی می باشد. در این تحقیق پس از خشک کردن میوه هندوانه ابوجهل، عصاره گیری انجام شد و سپس به کمک تستmtt، غلظت سیتوتوکسیتی آن مشخص گردید و سپس سلولهای اریتروئیدی k562، با بکار بردن غلظتهای کمتر از(inhibitory concentration) ic50، به مدت 48 ساعت، با عصاره گیاه تیمار گردیدند. پس از گذشت زمان مذکور، از سلولهای تیمار شده استخراج rna صورت گرفت، سپس سنتز cdna انجام گرفت و به کمک دستگاهreal time pcr ، میزان بیان ژن گاماگلوبین مشخص گردید. نتایج نشان داد که عصاره با غلظتهای (g/mlµ 100-200-400)، تاثیری در افزایش بیان ژن گاما گلوبین نداشته ولی هیدروکسی اوره بعنوان کنترل مثبت با غلظت 200µm، حدود 5/1 برابر نمونه نرمال، بیان ژن داشته است. با توجه به نتایج این تحقیق، این فرضیه مطرح گردید بعلت ترکیبات مختلف با اثرات گوناگون در عصاره گیاه، ممکن است ترکیب و غلظت موثر در طی دوره تیمار بدست نیامده باشد، معذالک پیشنهاد می گردد نسبت به جداسازی ترکیبات مختلف عصاره گیاه بویژه ترکیب کوکوربیتاسین و بکار بردن غلظت های مختلف آن جهت القاء هموگلوبین جنینی، اقدام گردد. کلمات کلیدی: هندوانه ابوالجهل، هموگلوبین f، بتا تالاسمی