نام پژوهشگر: زهرا رزمی
نوشین کاظمی نژاد زهرا رزمی
این تحقیق بر آن است که نیازهای دانشی مقاصد گردشگری را مورد شناسایی و بررسی قرار داده و اولویت نیازهای شناسایی شده را در هر منطقه و در قیاس با یکدیگر مشخص سازد. پژوهش حاضر از لحاظ نظری، مطالعه موردی، از لحاظ روش انجام، پیمایشی، و از نظر هدف، کاربردی می باشد و جامعه آماری آن را کلیه کارکنان واحدهای خدمات گردشگری استان گلستان (زیر نظر اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گلستان) تشکیل می دهند. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش که یک مطالعه ی موردی می باشد، پرسش نامه ها میان تمامی اعضای جامعه ی آماری (کلیه کارکنان واحدهای خدمات گردشگری در سه منطقه تحت بررسی) توزیع گردیده است. سوالات پژوهش شامل " دانش مورد نیاز مناطق گردشگری استان گلستان چیست؟"، " تفاوت اولویت بندی نیازهای دانشی مناطق گردشگری استان گلستان چگونه است؟" و " محتوای یک پایگاه داده بر پایه نیازهای دانشی، برای مناطق گردشگری دارای چه مولفه هایی است؟" می باشد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی توسط نرم افزار spss، وجود یازده عامل مورد بررسی در مدل پژوهش را به عنوان نیازهای دانشی قرار گیرنده در پایگاه دانشی تأیید نمود. این یازده عامل شامل زیرساخت و امکانات گردشگری، اطلاعات، حمل و نقل، مدیریت گردشگری، بازاریابی، همکاری های مشترک، امنیت، فناوری، توسعه منابع انسانی، محصولات گردشگری و فرهنگ می باشد. همچنین نتایج آزمون فریدمن، ترتیب و اولویت هر یک از این نیازها را در هر منطقه مشخص ساخت و نتایج آزمون کروسکال والیس، اولویت مناطق را در نیاز به هر عامل مشخص نمود. یافته های پژوهش نشان می دهد، اولویت بندی نیازهای دانشی در سه منطقه یکسان نیست. در پایان به علت گستردگی فرآیند مدیریت دانش و بر اساس یافته های پژوهش که تعداد عوامل زیادی را به عنوان مولفه های پایگاه دانش مناطق گردشگری در آن وارد می داند، درگیر شدن بخش دولتی در ساخت و مدیریت پایگاه دانش گردشگری پیشنهاد می شود.
زینب جودکی زهرا رزمی
علیرغم کاهش بودجه مربوط به فناوری اطلاعات در بسیاری سازمان ها، سرمایه گذاری کلی در خصوص راهکارهایی در قالب پورتال رو به رشد می باشد، زیرا پورتال های سازمانی با ایجاد امنیت، قابلیت شخصی سازی، سفارشی کردن و دسترسی یکپارچه به محتوای پویای منابع مختلف با اشکال گوناگون، در هر زمان و مکانی که نیاز است، می توانند امکانات فراوانی را برای کاربران ایجاد نمایند. اما پس از اولین موج رضایت کاربران، انتظارات شرکت ها بیشتر شده و تأمین نیازهای کاربران، پیچیده، زمان بر و همراه با هزینه گردیده است، به طوری که با ریسک بالای شکست بوده است. مطالعات بسیاری در خصوص جنبه های فنی پورتال ها انجام شده است، این درحالی است که کمبود دانش در خصوص چگونگی هدایت فرایند پیچیده ی پیاده سازی پورتال سازمانی وجود دارد. در چنین شرایطی بررسی روال های کاری جدید، عوامل کلیدی موفقیت و تجارب موفق در این حوزه، می تواند در جهت غلبه بر مشکلات موجود در پروژه های پیاده سازی پورتال به کار گرفته شود. در این پژوهش انواع مختلف پورتال ها به طور کلی و نیز پورتال های سازمانی، امکانات و مزایای آن و عوامل کلیدی موفقیت مرتبط با پیاده سازی این فناوری در شرکت های ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور 100 تن از کارکنان بخش فناوری اطلاعات 20 شرکت، از میان 50 شرکت که طبق نظر خبرگان تجربه ی موفقی در پیاده سازی پورتال سازمانی داشتند، به طور تصادفی انتخاب گردیدند. پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه ای با 21 عامل کلیدی موفقیت، بر طبق مدل عوامل کلیدی موفقیت پیاده سازی پورتال سازمانی رموس و انجام آزمون t استیودنت برای بررسی دارای اهمیت بودن عوامل و نیز آزمون فریدمن و ویلکاکسون به منظور مقایسه و الویت بندی عوامل کلیدی موفقیت، نتایج به دست آمده مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که کلیه ی عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شده، که در چهار گروه سازمانی- راهبردی ، سازمانی – تاکتیکی، فنی – راهبردی و فنی – تاکتیکی طبقه بندی شده اند، در پیاده سازی پورتال سازمانی از اهمیت برخوردار می باشند به طوری که در میان این 4 گروه، عوامل فنی – راهبردی ، بالاترین میزان اهمیت، عوامل سازمانی – راهبردی الویت دوم و عوامل فنی – تاکتیکی و سازمانی- تاکتیکی الویت سوم را دارا می باشند. همچنین با بررسی کلی 21 عامل، بدون در نظر گرفتن گروه های تعریف شده، 5 عامل انتخاب تکنولوژی و نرم افزار پورتال، نمونه دهی اولیه، آموزش کاربران، مهارت های تیمی و طراحی پورتال از بالاترین اهمیت در میان عوامل برخوردار می باشند. مخاطبین این پژوهش به خصوص شرکت هایی که قصد پیاده سازی پورتال سازمانی را دارند با مطالعه پژوهش، آشنایی کاملی با مباحثی چون: انواع پورتال و نیز امکانات، قابلیت ها، مزایا، چالش ها و عملکردهای موفق در زمینه ی پورتال های سازمانی، پیدا نموده و قادر خواهند شد برنامه ریزی دقیق تری برای تخصیص منابع سرمایه ای خود با توجه به عوامل با اهمیت انجام داده و گام های بزرگی را در راه کسب هر چه بیشتر رضایت کاربران، کاهش ریسک شکست و پیاده سازی موفق پورتال سازمانی بردارند. کلید واژه ها: پورتال سازمانی، عوامل کلیدی موفقیت.
پری ناز السادات بصام پور زهرا رزمی
با گسترش روزافزون دانش و رقابت پذیری بین هولدینگ ها، انتقال دانش در این مجموعه ها نقشی محوری می یابد. بنابراین پرداختن به موضوع انتقال دانش و بررسی روش های آن با در نظر گرفتن اهداف استراتژیک، سازوکار ها و ویژگی های هریک، امری ضروری می باشد. با در نظر گرفتن شرکت های هولدینگ برتر ایرانی در طی سال های اخیر، پژوهشی صورت گرفت که از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی پیمایشی و از لحاظ زمانی در گروه توصیفی- پیمایشی عرضی قرار دارد. این پژوهش با سود بردن از تحلیل خوشه ای با متد وارد، انواع روش های انتقال دانش در هولدینگ ها را در چهار دسته شناسایی نمود. روش انتقال دانش هدف مدار به سرمایه گذاری اندک بر روی انتقال دانش، کاربرد زیاد دانش دریافتی، و تطابق دهی محتوای دانش انتقالی با محتوی سازمانی گیرنده در صورت نیاز معروف است. هدف مهم این روش تشریک دانش و سازوکار های مورد استفاده ی آن، کمک گرفتن از دستگاه هایی مانند فکس و یا اینترنت و ایمیل برای انتقال دانش نوشتاری به شرکت های تابعه می باشد. درروش انتقال دانش تعادل مدار، سرمایه و زمان معمول برای فرآیند انتقال دانش وقف می گردد و کاربرد توابع از دانش دریافتی به طور معمول می باشد، در عین حال توابع تمایل و توانایی و تلاش بالایی برای تطابق خود با دانش در یافتی که کمتر ضمنی است دارند. برگزاری جلسات رودررو پرکاربرد ترین سازوکار در این روش است و هدف اصلی از کاربرد این روش ایجاد اعتماد متقابل در گیرنده و غنی سازی ارتباطات با آن ها و نیز افزایش توانمندی شرکت های تابعه ( گیرندگان دانش) جهت انعطاف پذیری با شرایط متغیر دنیای تجارت و فناوری ها می باشد. در روش رابطه مدار جابجایی افراد و بازرسی از شرکت های تابعه و نیز انتقال دانش به صورت رودررو و نشر دانش در مکان هایی مانند بولتن که در معرض دید گیرنده است، کاربرد بالایی دارند. همچنین وقف سرمایه و زمان زیاد برای انتقال دانش، استفاده ی زیاد و مدیریت مناسب بر دانش دریافتی، و نیز تلاش بالای شرکت های تابعه جهت تطابق با دانش دریافتی از ویژگی های این روش می باشند. در این روش تمام اهداف دنبال شونده در روش انتقال تعادل مدار به علاوه ی هدف دریافت بازخورد از شرکت های تابعه دنبال می شوند. روش انتقال ابزار مدار با کاربرد و مدیریت بالای دانش دریافتی، وقف سرمایه و زمان زیاد برای انتقال دانش، استفاده زیاد از سازوکار برگزاری جلسات از راه دور و یا نشر دانش در اینترنت و پرتال ها و فروم ها و یا هر سازوکاری که از ابزار به جای انسان استفاده می کند شناخته می شود. بر طبق یافته های این پژوهش، روش های انتقال دانش ذکر شده در انواع روش های سازماندهی هولدینگ متفاوت بوده و روش انتقال دانش تعادل مدار پرکاربرد ترین روش در این مجموعه ها می باشد و روش انتقال ابزار مدار کاربرد چندانی ندارد.
مهدیه همتی سراپرده زهرا رزمی
رقابت بین مکان ها به برند شهری منجر شده که دارای اهمیت زیادی است. برند شهری موضوع نسبتا" جدیدی در پژوهش های دانشگاهی مرتبط با بازاریابی است، اگر چه منابع کمی وجود دارد که شیوه درک این موضوع را فراهم آورده است. پژوهش های اولیه بر تصاویر برند شهری و به ویژه تفاوت تصویر برند شهر ها متمرکز می شوند، لزوما" این توجه، سیاستگذاران را به گسترش و توسعه شرایط رقابت سالم برند نشان می دهد که هدف از آن، دستیابی به سود رقابتی می باشد. امروزه شهرها برای کسب یک تصویر ذهنی مطلوب در میان سرمایه گذاران، مهاجران و گردشگران تلاش می کنند. مدیران بسیاری از شهرها عقیده دارند که تصاویر ذهنی نامناسب و رفتارهای قالبی، در ارتباط با نامشان مانعی، جهت جلوگیری از یک آینده پرجنب و جوش زندگی شهری می باشند. پژوهش اخیر، به تشریح ارزیابی و تصویر ذهنی برندی که ساکنین از شهری خاص دارند می پردازد و این که ویژگی های اصلی شهر که بر تصویر ذهنی ساکنان تأثیر می گذارند چه چیزهایی هستند. ارزیابی تصویر ذهنی شهر فرآیندی پیچیده است. هدف کلی این پژوهش این است که تصویر ذهنی برند شهر تهران را از دید ساکنین آن کشف کند و در نهایت تأثیر تصویر ذهنی شهر را بر رضایت و غرور شهروندان ارزیابی کند. این پژوهش با بررسی کمی نمونه 500 ساکن شهر تهران انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که ویژگی های اصلی، جذابیت های شهری، ادراک از خود شهروندی و فرهنگ تجارت می باشد که بر تصویر ذهنی برند و در نتیجه بر رضایت و غرور شهروندی تأثیر می گذارند. بنابر یافته های این پژوهش دستیابی به برند قوی در شهر تهران، مستلزم حفظ و تقویت مولفه های بیان شده می باشد.
سمیه اسکندری نزاد زهرا رزمی
این پژوهش، تاثیرات اقدامات خرده فروشی در زمینه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان (csr) را بر ارزیابی های مصرف کنندگان از مراکز خرید شهری بررسی می کند. کمک به موسسات خیریه، حمایت از مدارس یا رویدادهای فرهنگی و ورزشی و توجه به محیط زیست، مثالهایی از اقدامات csr هستند. پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه نشان می دهند که این گونه اقدامات می-توانند تاثیرات مثبتی بر جذابیت فروشگاه های خرده فروشی داشته باشند، و بنابراین می توانند پایه ای بالقوه برای مزیت رقابتی باشند. این پژوهش بررسی می کند که آیا تاثیرات مشابهی برای ارزیابی مراکز خرید شهری در ایران اتفاق می افتد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و به روش پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه می باشد. اطلاعات به روش نمونه گیری ساده تصادفی از یک جامعه 400 نفری مراجعه-کنندگانی که بیش از 4بار در ماه به مرکز خرید مراجعه می نمایند، جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که اقدامات csr مراکز خرید هم بر ادراک مصرف کننده از ویژگی های عملکردی مرکز تاثیر می گذارد و هم بر رابطه بین ویژگی های عملکردی و جذابیت سازمان تاثیر دارند. واژه های کلیدی: اقدامات csr، ویژگی های عملکردی، جذابیت سازمان، ادراک مصرف کننده
سارا آقابابایی زهرا رزمی
چکیده دشواری فرایند قرار دادن افراد درست در جای درست، یکی از مسایلی است که اغلب سازمان ها علیرغم آگاهی از اهمیت فوق العاده این موضوع، درگیر آن هستند. اهمیت بکارگیری کارکنان شایسته، با توجه به تاثیری که بر روی موفقت سازمان ها در دنیای رقابتی امروز دارد، در سازمان های با عمده فعالیت های دانش بنیان، اهمیت ویژه ای دارد. زیرا آنگونه که بسیاری صاحب نظران اشاره کرده اند، کارکنان با ارزشمند ترین دارایی این سازمان ها محسوب می شوند تا آنجا که گاهی از آنها به عنوان تنها مزیت رقابتی پایدار سازمان ها یاد می شود. بدیهی است که در عصری که از آن به عنوان عصر اطلاعات یاد می شود، کارکنان فناوری اطلاعات اهمیتی ویژه دارند. این پژوهش، با ارائه موارد مهم در استخدام که از پژوهش های پیشین گرفته شده و تعیین میزان لازم برای هر کدام درتصدی مشاغل گوناگون رده فناوری اطلاعات به کمک تکنیک دلفی فازی به عنوان یافته ها و پس از آن، طراحی پایگاه قواعد و موتور استنتاج سیستم خبره فازی به کمک نرم افزار matlab، سعی نموده گامی در جهت نظام مند نمودن استخدام دانشگران فناوری اطلاعات در سازمان های مربوطه بردارد. ورودی های این سیستم، مهارت های متقاضی و خروجی های آن نمره فرد بوده و دلیل عمده استفاده از مفاهیم فازی در طراحی این سیستم، لزوم استفاده از این مفاهیم در اموری است که دارای عدم قطعیت بوده و درگیر تفکرو رفتار انسانی اند. واژگان کلیدی: منطق فازی، دلفی فازی، هوش مصنوعی، سیستم خبره، کار دانشی، دانشگران
حمیده نظریان زهرا رزمی
پیش بینی شاخص قیمت سهام و جهت حرکت آن به عنوان یکی از چالش برانگیزترین کاربردهای سری های زمانی مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه پژوهش های تجربی بسیاری در ارتباط با موضوع پیش بینی شاخص قیمت سهام صورت گرفته است، اما بیشتر دستاوردهای تجربی، در ارتباط با بازارهای مالی توسعه یافته می باشد و پژوهش های اندکی در ارتباط با بازارهای مالی در حال توسعه صورت گرفته است. با توجه به توان تحلیلی بالای تکنولوژی داده کاوی و با وجود قدرت پردازش بی نظیر آن، می توان از این تکنولوژی برای تحلیل مسائل بیشماری در دنیای واقعی، از جمله پیش بینی استفاده نمود. هدف اصلی این پژوهش پیش بینی شاخص کل قیمت بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تکنیک های داده کاوی می باشد. جهت مدل سازی تکنیک داده کاوی از دو روش شاخص هوش مصنوعی، که شامل شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک می باشد استفاده شده است.در این پژوهش از داده های شاخص کل قیمت بورس اوراق بهادار تهران با نام اختصاری tepix استفاده شده است. tepix، که مخفف کلمه tehran price index می باشد، یکی از اصلی ترین شاخص های بورس اوراق بهادار تهران است. بازه جمع آوری داده ها از فروردین سال 1380 تا اردیبهشت سال1390بوده است. سپس با استفاده از داده های شاخص کل قیمت سهام (که شامل بالاترین قیمت ، پائین ترین قیمت و قیمت بسته شدن می باشد)، و بوسیله کد نویسی در محیط stored procedure از پایگاه داده sql server محاسبه مقادیر ده عدد از شاخص های تکنیکال (اندیکاتور) صورت پذیرفته است. مقادیر مربوط به ده اندیکاتور محاسبه شده، به عنوان ورودی شبکه عصبی مصنوعی پیشنهادی در نظر گرفته شده و پیش بینی مربوط به شاخص کل، مدل سازی گشته است. در نهایت با استفاده از الگوریتم ژنتیک به بهبود عملکرد مدل بدست آمده پرداخته شده است.
ساره موحدنژاد نسترن حاجی حیدری
فضای متحول کسب و کار امروز، سازمان ها را با این چالش مواجه می کند که برای رسیدن به اهداف استراتژیک سازمانی از تحویل بهنگام و موفق پروژه های سفارش مشتریان خود اطمینان حاصل کنند. سازمان ها برای بقاء در محیط رقابتی نیاز دارند تا خروجی هایشان را ارزیابی کنند و بهبود ببخشند و راهکارهای برتر را نیز در سطح سازمان گسترش دهند. در این راستا مدل های ارزیابی مقایسه ای وجود دارند که از استانداردسازی و به روز رسانی و انطباق فرآیندهای کاری در سراسر سازمان پشتیبانی می کنند و سازمان را به ایجاد بهبود بیشتر در فرآیندها سوق می کنند. به منظور اجرای بهبود مستمر، لازم است روش هایی برای نگهداری و گسترش دانش و تخصص ها در سازمان ها پیاده سازی شوند. در تحقیق حاضر سعی شد تا با مطالعه معیارهای موفقیت پروژه در پروژه های فناوری اطلاعات سازمان های itگستر کشور، وجود و نوع رابطه بین بلوغ سازمانی مدیریت پروژه و موفقیت پروژه بررسی شود. به نظر می رسد موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات از طریق توسعه راهکارها، ابزار و تکنیک های استاندارد سازمانی مدیریت پروژه و به کارگیری نواحی دانش مدیریت پروژه (pmbok) محقق می شود؛ به عبارت دیگر با افزایش بلوغ سازمانی مدیریت پروژه این امر امکان پذیر است.
فاطمه عباسی محمد سلطانی دلگشا
در محیط های متلاطم که سازمانها با تهدیداتی برای بقاء و عملکرد موفق مواجهند، رویکرد های مبتنی بر مدیریت ریسک می تواند در بسیاری موارد اثربخش باشد. در آمریکا بسیاری از پروژه ها و طرح های فناوری اطلاعات به دلایل تغییر در اهداف، انحراف از هزینه های پیش بینی شده (بالا بودن هزینه های مستقیم و غیر مستقیم پروژه های فناوری اطلاعات)، تاخیر در زمان تحویل و پیچیدگی این پروژه ها و طرح ها مجددا برنامه ریزی شده اند و یا با شکست مواجه شده اند. در بودجه سال 2009 ایالت متحده 66 % از کل پروژه های فناوری اطلاعات با ریسک مواجه بوده اند که از این میان 31% با موفقیت به پاین نرسیده اند. هزینه شکست پروژه های فناوری اطلاعات در کل دنیا, ایالت متحده, نیوزیلند و انگلیس به ترتیب 6180 , 1222 , 3.9 و 200 بیلیون دلار بوده است. جهت بهبود در تکمیل پروژه ها و طرح های فناوری اطلاعات به دستور رئیس جمهورایالت متحده، مدیر ارشد تکنولوژی برای پروژه های فناوری اطلاعات فدرال منصوب گردید که از اولین اولویتهای وی مقابله با پیچیدگی پروژه های فناوری اطلاعات و طبقه بندی طرح های فناوری اطلاعات در سطوح دولت، نهادهای محلی و بخش خصوصی می باشد . در ایران نیزچندین طرح کلان فناوری اطلاعات در حال پیاده سازی می باشد، از جمله این طرح ها می توان به طرح سامانه نظارت الکترونیک (سنا)، طرح جامع امور مالیاتی کشور، طرح توسعه گمرک نوین و طرح کارت هوشمند ملی اشاره نمود. برای هر یک از این طرح ها میلیاردها تومان هزینه شده است که هنوز غالب این طرح ها در حال تکمیل می باشند. با اینکه تاکنون مباحث متعدد و متنوعی در خصوص مدیریت پروژه و همینطور مدیریت ریسک مطرح گردیده است اما هیچکدام به بررسی مدیریت ریسک به عنوان یکی از عوامل حیاتی دخیل در نتایج و عملکرد طرحهای کلان فناوری اطلاعات نپرداخته است. مدیریت ریسک طرح کلان فناوری اطلاعات، هماهنگی فعالیت های مدیریت ریسک را برای پروژه های فناوری اطلاعات که در یک طرح کلان هستند و به یکدیگر وابسته هستند را تسهیل می کند و از برنامه ریزی بهینه برای طرح کلان فناوری اطلاعات پشتیبانی می کند. با توجه به اهمیت اینگونه طرح ها و نبود پژوهش پیرامون ریسک ها و مخاطراتی که منجر به شکست این طرح ها می شود، تحقیق پیش رو تلاش دارد تا با گام نهادن در این مسیر بستری را برای تحقیقات بیشتر علاقمندان و خبرگان این حوزه فراهم نماید. در پژوهش حاضر با استفاده از روش متاسنتز به پایش و استخراج ریسک های طرح های کلان فناوری اطلاعات پرداخته شد که چهل و هشت شاخص با استفاده از تکنیک فوق استخراج گردید که مورد تائید خبرگان این حوزه قرار گرفت و ریسک های شناسایی شده با استفاده از روشهای فریدمن و تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی گردید و گروهبندی نیز جهت طبقه بندی این ریسک ها پیشنهاد گردید که مورد تائید قرار گرفت. در ادامه روشی جهت سنجش ریسک های طرح های کلان فناوری اطلاعات با توجه به وجود وابستگی میان این ریسک ها پیشنهاد گردید و روش فوق در طرح سامانه نظارت الکترونیک (سنا) پیاده سازی گردید . با توجه به شاخص های شناسایی شده , چک لیست ارائه شده می تواند در سازمان هایی که در حوزه طرح های کلان فناوری اطلاعات فعال هستند به عنوان مبنایی برای شناسایی ریسک ها مورد استفاده قرار گیرند و روش پیشنهادی نیز می تواند برای اندازه گیری ریسک های طرح های کلان فناوری مورد استفاده قرار گیرد که مبنایی برای پیشگیری و کنترل این ریسک ها می باشد.
لیلا نظری فهندری زهرا رزمی
با توجه به تغییرات سریع محیط و نیاز شدید سازمان ها برای رویارویی با این تغییرات در جهت حفظ مزیت رقابتی خود در مقابل رقبا، سازمان ها دیدگاه های سنتی وظیفه مدار را پاسخگوی نیازهای خود نیافتند و به مرور به سمت فرآیند مداری حرکت نمودند چرا که یکی از رویکردهای جدیدی که به سازمان ها در راه رقابت یاری رسانده است ، رویکرد فرآیندگرایی و مدیریت مبتنی بر فرآیند است. با این دیدگاه بحث فرآیندهای کسب وکار و موضوعات مرتبط با آن جزء موضوعات کلیدی است که در جهت بهبود عملکرد سازمان ها قابل بحث و مطالعه می باشد. یکی از موضوعات مهم در ارتباط با فرآیندهای کسب وکار بحث یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار و سنجش میزان یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار در سازمان ها می باشد. مطالعه نظرات اندیشمندان این حوزه بیانگر آن است که هر یک از این اندیشمندان به یک سری از ابعاد یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار در سازمان ها پرداخته اند، از این رو تا به حال چارچوبی فراگیر از ابعاد مطرح در یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار و نیز شاخص هایی معتبر جهت ارزیابی میزان یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار ارائه نشده است. بنابراین هدف این پژوهش ارائه چارچوبی جهت ارزیابی یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار می باشد. روش پژوهش برای ارائه چارچوب ارزیابی یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار در این مطالعه شامل مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. بدین صورت که با استفاده از روش متاسنتز(فراترکیب) به بررسی و تجزیه و تحلیل و ترکیب عوامل به دست آمده از مرور مقاله های انتخابی مورد نظر پرداخته می شود و چارچوب اولیه استخراج می گردد، سپس به منظور بومی سازی و تکمیل چارچوب جهت استفاده سازمان های ایرانی از نظرات خبرگان و کارشناسان بهره گرفته شده است. پس از تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در این مرحله، چارچوب اولیه اصلاح گردید و بدین ترتیب چارچوب نهایی ارزیابی یکپارچگی فرآیندهای کسب وکار ارائه شد. در مرحله بعد به منظور انجام مطالعه موردی و آزمون چارچوب تهیه شده در عمل، ارزیابی یکپارچگی فرآیندهای کسب و کار در شرکت خدمات انفورماتیک راهبر در دستور کار قرار گرفت. فرآیندهای کلیدی این شرکت به تفکیک واحدهای سازمانی شناسایی شده و میزان یکپارچگی در سطح کل و در سطح هر واحد با استفاده از پرسش نامه سنجیده شده است. پاسخ دهندگان به پرسش نامه مالکان فرآیندها و یا خبرگان آن حوزه فرآیندی بوده اند. در پایان، نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های مختلف آمار استنباطی تجزیه و تحلیل و مقایسه شده است. نتایج به دست آمده توانایی چارچوب ارائه شده را در توصیف ، تحلیل و ارزیابی و مقایسه یکپارچگی فرآِیندها نشان می دهد.
پریسا بیگلربگیان عبدالمحمد مهدوی
امنیت در سازمان ابعاد وسیعی دارد:امنیت مشتریان، امنیت محیطی، امنیت اطلاعات و غیره. اطلاعات یکی از با ارزش ترین دارائی های هر سازمان محسوب می شود اما همواره در معرض تهدیدهای بسیاری قرار دارد. بنابراین بحث امنیت اطلاعات برای هر سازمان از اهمیت چشمگیری برخوردار است. به منظور ارتقا سطح امنیت اطلاعات در سازمان بایستی تدابیری اندیشیده شود. هدف از این پژوهش، ارائه مهمترین شاخص های موثر در ارزیابی امنیت اطلاعات سازمان است، شاخص هایی که بتوانند سازمان را در امر ارزیابی وضعیت کنونی امنیت اطلاعات خود و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن یاری رسانند و زمینه ای برای ارتقاء نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف ایجاد نمایند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، در زمره تحقیقات میدانی به شمار می رود. محقق در سه مرحله (مطالعه کتابخانه ای، نظرسنجی خبرگان، و مطالعه میدانی) به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، در مرحله نظرسنجی خبرگان، متخصصانی است که در موضوع امنیت اطلاعات دارای تجربه کار نظری یا عملی هستند، همچنین در مرحله مطالعه میدانی، کارکنان بخش فناوری اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش به ترتیب از روش های نمونه گیری گلوله برفی و در دسترس استفاده شده است و حجم نمونه در مرحله نظرسنجی خبرگان، 28 و در مطالعه میدانی، 13 بود. پس از انجام مراحل پژوهش و انجام تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار spss، تمامی شاخص های ارائه شده برای ارزیابی امنیت اطلاعات سازمان، مورد تائید قرار گرفتند. همچنین از نظر کارکنان بخش فناوری اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، شاخص های فنی، سازمانی، انسانی به ترتیب از اهمیت برخوردار بودند. بنابراین نتایج این پژوهش، لزوم توجه بیشتر مدیران سازمان ها را به موضوع امنیت اطلاعات و ارزیابی آن آشکار می سازد تا سازمان بتواند علاوه بر آگاهی از وضعیت کنونی خود در زمینه امنیت اطلاعات، برای بهبود آن و حرکت به سوی وضعیت مطلوب برنامه ریزی نماید. واژگان کلیدی: امنیت اطلاعات، شاخص، ارزیابی امنیت اطلاعات.
سمانه سادات میرکهنسال حاجی آقا زهرا رزمی
چکیده بانکداری اینترنتی مزایای بسیاری برای بانک ها به همراه دارد اما رقابت در دنیای اینترنت و دست یافتن به موقعیت رقابتی مناسب در این بازار برای بانک ها چندان آسان نیست. مقررات زدایی، تغییر رفتار و نیازهای مشتریان، جهانی شدن و پیشرفت سریع فناوری اطلاعات، رقابت را در دنیای بانکداری اینترنتی به یک چالش عمده تبدیل نموده است. بقا در چنین محیط رقابتی ای تا حد زیادی بستگی به کیفیت خدماتی دارد که توسط بانک ها ارائه می شود. به همین دلیل کیفیت خدماتی که توسط بانک ها ارائه می شود اهمیت قابل توجهی دارد. از سوی دیگر فرایندهایی که منجر به ارائه خدمات می شوند، نقش مهمی در چگونگی و کیفیت خدمات دارند. هر چه فرایندهای خدماتی از بلوغ بیشتری برخوردار باشند، خدمات ارائه شده نیز از کیفیت بیشتری برخوردار خواهد بود. نخستین گام در مسیر بهبود فرایندهای خدماتی نیز، شناخت وضع موجود است. هدف این پژوهش دستیابی به تصویر اولیه ای از وضع موجود بلوغ فرایندهای خدمات بانکداری اینترنتی در کشور است. به این منظور پس از بررسی مدل های بلوغ موجود، مدل بلوغ قابلیت های یکپارچه (ویژه خدمات) انتخاب و به منظور تطبیق مدل مذکور با شرایط محیطی پژوهش طی دو مرحله از نظر 9 نفر از خبرگان حوزه بانکداری اینترنتی بهره برداری شد. سپس پرسشنامه ارزیابی بلوغ فرایندهای خدمات بانکداری اینترنتی بر اساس مدل تبیین شده، طراحی و برای مدیران، کارشناسان یا افراد مطلع در بخش بانکداری اینترنتی 19 بانک کشور ارسال گردید. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی فرایندهای خدمات بانکداری اینترنتی در کشور در سطح دوم بلوغ قرار گرفته اند.
پروشات حامدی آمنه خدیور
در بیشتر شرکت های تولیدی و یا شرکت های پخش، مسئله ترفیعات فروش از جمله مباحث مهم در بازاریابی و فروش است. در این میان مهمترین دغدغه بازاریاب ها این است که مناسب ترین سیاست ها را برای پیشبرد فروش شرکت ها انتخاب کنند. از جمله استراتژی های پیشبرد، سیاست تخفیف دهی به مشتریان است. استفاده از یک سیاست تخفیف دهی یکسان برای همه مشتریان و برای همه کالاها میزان موفقیت تخفیف را کاهش می دهد، سیاست گذاری برای تخفیف دهی نیازمند استفاده از مدلی است که قادر باشد مناسب ترین نوع تخفیف را به انواع مشتریان در خریدهای متفاوت آنها پیشنهاد دهد. لذا رویکرد داده کاوی می تواند به عنوان ابزاری برای ایجاد یک مدل هوشمند سیاست گذاری تخفیف استفاده شود. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی است. در این پژوهش از تکنیک های داده کاوی برای تدوین مدل سیاست های تخفیف دهی مناسب به مشتریان گروه های مختلف پرداخته شد. موردکاوی این پژوهش مشتریان شرکت کدبانو می باشد که برای خوشه بندی آنها از معیار rfm بهره گرفته شد و یک رویکرد دو مرحله ای اتخاذ گردید. ابتدا الگوریتم k-means، تعداد بهینه خوشه را مشخص و اقدام به بخش بندی مشتریان نمود و سپس با استفاده از الگوریتم apriori قواعد انجمنی به استخراج قواعد موجود در هر خوشه پرداخته شد. در نهایت استراتژی های مناسب تخفیف برای هر گروه در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد بهترین تعداد خوشه برای بخش بندی مشتریان شرکت کدبانو هشت عدد می باشد. همچنین تأثیر شاخص تأخر خرید در تدوین استراتژی تخفیف مشتریان ضعیف و ناچیز است. بنابراین مشتریان به چهار گروه مشتریان برتر، مشتریان تکرار شونده، مشتریان خرج کننده و نامطمئن تقسیم شدند که مشتریان شرکت کدبانو در دو گروه مشتریان برتر و نامطمئن قرار گرفتند. استراتژی های تخفیف دهی برای هر گروه بر اساس تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از قواعد انجمنی و مصاحبه با خبرگان این شرکت استخراج شده و در نهایت برای خریدهای مختلف هر گروه سیاست تخفیف دهی خاصی تدوین گردیده است.
زهرا رزمی رضا حمیدی
تیمارهای بهبود دهنده ی بنیه بذر مانند پرایمینگ، قادر به افزایش کارایی بذر در شرایط تنش های محیطی می باشند. سه آزمایش جداگانه شامل پژوهش های آزمایشگاهی (??)، (?) و گلخانه ای به منظور بررسی اثر تیمارهای مختلف پرایمینگ بذر بر ویژگی های جوانه زنی، و نیز برخی صفات مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی رشد و عملکرد دو رقم گندم (آذر 2 و شیراز) تحت تنش آبی انجام شد. تیمارهای پژوهش آزمایشگاهی (?)، شامل، چهار سطح تنش آبی و سطوح مختلف پرایمینگ بودند. تیمارهای پژوهش آزمایشگاهی (??) و گلخانه ای شامل دو رقم گندم (آذر2 و شیراز)، چهار سطح پرایمینگ (عدم پرایمینگ، اسموپرایمینگ، فسفوپرایمینگ و هیدروپرایمینگ) و چهار سطح تنش آبی بودند. نتایج نشان داد که با افزایش تنش آبی بسیاری از ویژگی های جوانه زنی، عملکرد، اجزای عملکرد و ویژگی های مورفوفیزیولوژیک مورد مطالعه به طور معنی داری کاهش یافتند. اما در بسیاری از ویژگی ها، میزان این کاهش برای بذر های پرایمینگ شده به طور معنی داری کمتر بود. تیمار هیدروپرایمینگ بیشترین سرعت 10 و50 و90 درصد جوانه زنی را به خود اختصاص داد. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و آسکوربیک پراکسیداز و محتوای پرولین تحت تاثیر تیمارهای اسموپرایمینگ و فسفوپرایمینگ به طور معنی داری افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار اسموپرایمینگ بود. کاربرد فسفوپرایمینگ موجب افزایش محتوی نسبی آب برگ پرچم و محتوی کلروفیل شد. پاسخ رقم آذر 2 به تیمارهای پرایمینگ بیشتر از رقم شیراز بود همچنین رقم آذر 2 نسبت به رقم شیراز به عنوان رقم مقاوم تری به تنش آبی شناخته شد.
مریم جبرئیلی زهرا رزمی
با افزایش تهدیدات امنیتی، سازمان ها شروع به سرمایه گذاری در زمینه امنیت اطلاعات کردند. سازمان ها منابع محدودی برای سرمایه گذاری در امنیت اطلاعات دارند در نتیجه باید به آنها کمک کرد تا برای تخصیص منابع، درست تصمیم گیری کنند. اولین گام در رویکرد پژوهش تعریف مسأله است که مسأله این پژوهش این است که چرا سازمان ها با وجود سرمایه گذاری در زمینه امنیت اطلاعات به اهداف خود که همان برقراری سطح مطلوب امنیت اطلاعات در سازمان است دست پیدا نمی کنند. مسأله پژوهش منجر به مروری بر ادبیات مرتبط به امنیت اطلاعات می شود، بر اساس مطالعه پژوهش های انجام شده در این زمینه، پرسش اصلی پژوهش شکل می گیرد: "روش مناسب ارزیابی اقتصادی پیاده سازی امنیت اطلاعات چیست؟" برای پاسخگویی به این پرسش، متدی برای این ارزیابی در نظر گرفته شده است که شامل چند مرحله است: ارزیابی ریسک اولیه قبل از سرمایه گذاری، برآورد هزینه هر راه حل، ارزیابی سود هر راه حل و در نهایت هم ارزیابی اقتصادی انجام می شود و با توجه به نتایج به دست آمده، راه حل بهینه و یا ترکیبی از راه حل ها انتخاب می گردد. پژوهش دارای دو جامعه آماری است یکی برای خبرگان و دیگری برای سازمانی که مطالعه موردی در آن انجام خواهد شد. در رابطه با جامعه اول باید از خبرگانی کمک گرفت که در زمینه فناوری اطلاعات صاحب نظر هستند و برای جامعه دوم باید تمامی کارکنان بخش امنیت اطلاعات سازمان مورد نظر را در نظر گرفت. برای جامعه اول باید به طور گلوله برفی خبرگان را انتخاب کرد که در این پژوهش اندازه نمونه 15 نفراست. در رابطه با نمونه دوم، پرسشنامه ها به سه سازمان تحویل داده شده است که در نهایت از سه سازمان 32 پرسشنامه جمع آوری شد. برای آزمون پایایی این متد از خبرگان این حوزه نظرخواهی شده است و در پایان هم روش معرفی شده به صورت مطالعه میدانی در سه سازمان بورس، شرکت بورس کالا و مدیریت فناوری بورس اجرایی شده است. - بر اساس این متد می توان آنالیز دقیق و جامعی از گزینه های مختلف سرمایه گذاری و همچنین ارزیابی های کمی را انجام داد که منجر به ارائه پیشنهادهایی می گردد که فرایند تصمیم گیری و انتخاب بهترین سرمایه گذاری را تسهیل می کند. - همچنین ارزیابی های کمی ریسک، امکان بررسی دقیقی از تهدیدات موجود را فراهم می آورد. در پایان پژوهش هم، بر اساس یافته های پایان نامه، پیشنهادهایی ذکر شده است: - مدیریت کسب وکار باید در حوزه ی امنیت اطلاعات مشارکت داشته باشد، امنیت اطلاعات نباید تنها به عنوان یک موضوع فنی و در حوزه ی فناوری اطلاعات تلقی شود. - برای انجام آنالیز اقتصادی روی امنیت اطلاعات وقت کافی اختصاص داده شود.
رویا راضی زاده زهرا رزمی
با پیشرفت علوم نوین و رقابتی¬تر شدن محیط در عرصه دستاوردهای فناوری، مدیریت دانش به-عنوان یکی از مهم¬ترین مزیت¬های رقابتی پایدار سازمان¬های درگیر تکنولوژی محسوب می¬شود. این امر در سازمان¬های با تکنولوژی¬های پیشرفته، به¬خصوص سازمان¬های فعال در حوزه فناوری اطلاعات، به دلیل ماهیت آن¬ها، نمود بیشتری پیدا می¬کند و از این جهت موضوع مدیریت دانش، در حال حاضر به یکی از مهم¬ترین اولویت¬های این قبیل سازمان¬ها تبدیل شده است که در صورت عدم شناسایی، به کارگیری، ثبت، ذخیره و خلق آن دانش، سازمان ناچار به پرداخت هزینه¬های هنگفتی در ازای احیای مجدد آن خواهد شد. پژوهش حاضر از لحاظ نظری، مطالعه موردی و از نظر هدف، کاربردی می¬باشد و جامعه¬ی آماری آن را کلیه¬ی کارکنان واحد مدیریت مهندسی سازمان و فناوری اطلاعات و نیز واحد صنایع پیشرفته سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو)، مرکز گسترش فناوری اطلاعات (مگفا) و شرکت عصر دانش افزار تشکیل می¬دهند. بر همین اساس در این پژوهش، نخست به بررسی ادبیات موجود در زمینه¬ی مدیریت دانش، صنایع پیشرفته و فناوری اطلاعات پرداخته شده است. سپس به مطالعه¬ی مدل¬های ارائه شده توسط پژوهشگران مختلف در عرصه مدیریت دانش و در حوزه¬های گوناگون و به خصوص حوزه صنایع پیشرفته پرداخته شده است. سپس بر اساس مطالعات صورت گرفته، الگوی جامع پیاده¬سازی مدیریت دانش در شرکت¬های منتخب سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران انتخاب گردیده است. بدین منظور، پرسش¬نامه¬ای در دو بخش طراحی گردیده و در اختیار 65 تن از خبرگان حوزه فناوری اطلاعات و مدیریت دانش قرار گرفته است که از این تعداد، 61 پرسش نامه¬ی قابل تحلیل به پژوهشگر بازگردانده شد. داده¬های پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه-ای (t test) و آزمون دو جمله¬ای (binomial) تحلیل شده¬اند. به¬دلیل محدودیت¬هایی که طیف لیکرت ایجاد می¬نماید، پاسخ خبرگان به پرسش¬های پژوهش با رویکرد فازی تحلیل گردیدند. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهند که مراحل ارزیابی دانش، ارتقاء دانش، برنامه¬ریزی دانش، فرهنگ دانش محور، استراتژی¬های مدیریت دانش، فرایندهای مدیریت دانش، زیرساخت دانش، سازمان دانش محور و نمایش دانش به¬ترتیب از جمله مراحل اصلی الگوی پیاده¬سازی مدیریت دانش می¬باشند. همچنین اقداماتی در هر یک از این مراحل وجود دارند که در پیاده¬سازی موفقیت¬آمیز آن¬ها نقش موثری ایفا می¬کنند.
زهره مرادی زهرا رزمی
چکیده با توجه به بحران های اقتصادی که امروزه همه شرکت ها در گیر آن هستند و همچنین ساختار متمرکز بیشتر سازمان های کشور، شاهد کاهش بهره وری سازمان ها، کاهش رضایت مشتریان، حذف شدن از صحنه رقابتی، نارضایتی کارکنان و... می باشیم که به دلیل اثر بخش نبودن تصمیم های استراتژیک ایجاد شدند. هدف اصلی این پژوهش شامل بررسی نقش مدیریت دانش در اثر بخشی تصمیم گیری استراتژیک با استفاده از ارزیابی فرآیند مدیریت دانش شامل ایجاد دانش، اکتساب دانش، سازماندهی دانش، ذخیره سازی دانش، به اشتراک گذاری و بکارگیری دانش می باشد. بر همین اساس در این پژوهش سعی شده ابتدا با بررسی ادبیات پژوهش، ابزارها و روش های موثر بر مدیریت دانش شناسایی شوند. در گام بعدی، به مطالعه مدل های مدیریت دانش ارائه شده توسط سایر پژوهشگران و نقش مدیریت دانش بر تصمیم گیری پرداخته می شود. سپس بر اساس مطالعات انجام شده مدل مفهومی پژوهش ارائه می گردد. جهت تأیید مدل، نظر سنجی از خبرگان با روش دلفی فازی انجام شده است. پس از تعیین و تأیید شاخص های مرتبط با متغیرهای مستقل و وابسته توسط خبرگان، پرسشنامه تهیه شده در نمونه آماری توزیع گردید. با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (anova )، کلیه فرضیه های پژوهش پذیرفته شده و نتیجه گرفتیم مدیریت دانش به طور مثبت موجب اثر بخشی تصمیم گیری استراتژیک می شود.
هما حسین زاده زهرا رزمی
امروزه سازمان ها با رشد سریع فناوری ارتباطات و اطلاعات مواجه می باشند. یکی از زمینه هایی که در این رابطه به سرعت رشد کرده است، وب های اجتماعی و ابزارهای وب2.0 می باشد. این تحولات در زمینه ارتباطات سبب ایجاد اصطلاحی جدید، تحت عنوان مشتری اجتماعی شده است. حال مسئله ای که در حال حاضر با آن روبه رو هستیم این است که نمی توان با استفاده از سیستم ها و برنامه های سنتی مدیریت ارتباط با مشتری ادراکات و سلایق این مشتریان را یافت در حالی که استفاده از مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتری این خلأ را پر خواهد کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر پذیرش رسانه های اجتماعی در مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتری می باشد. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای تشریح و تبیین اطلاعات جمعیت شناختی پاسخگویان از آمار توصیفی و برای بخش دیگر از آمار استنباطی که شامل آزمون تحلیل عاملی تأییدی، آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است. بنا به نتایج آزمون آزمون تی تک نمونه ای، کاربرد فناوری رسانه های اجتماعی و مدیریت سیستم مشتری محور و تعامل این دو، بر مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتری تأثیر مثبت دارد و بنا به نتیجه بدست آمده از آزمون فریدمن، از میان عوامل موثر بر پذیرش رسانه های اجتماعی ایجاد اطلاعات تفکیکی با توجه به نیازهای مشتریان بالاترین اولویت و در اختیار گذاشتن امکانات یکسان توسط رسانه های اجتماعی برای تمامی کاربران کمترین اولویت را دارا می باشد، با توجه به رقابت حاکم بر فضای جهانی برای این که شرکت های ایرانی نیز از محیط رقابتی حاکم در سرتاسر جهان عقب نمانند می توانند از این فناوری ها جهت بهبود خدمات و محصولات خود استفاده کنند.
زهرا رزمی فاطمه تمدن
ترکیبات 1،4-دی هیدروپیریدین دسته مهمی از ترکیبات آلی هستند که با توجه به کاربرد آن ها در صنایع دارویی و شیمیایی، بررسی روش های جدید سنتز آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از روش های سنتز این دسته از ترکیبات واکنش هانش می باشد . به همین دلیل، اساس این تحقیق بر پایه سنتز ترکیبات 1،4-دی هیدروپیریدین از طریق واکنش هانش در حضور کاتالیزور جدید mgbr2.6h2o می باشد. ازmgbr2.6h2o به عنوان کاتالیزگری موثر در واکنش هانش برای تهیه ترکیبات 1،4-دی هیدروپیریدین استفاده شد mgbr2.6h2o به عنوان کاتالیزگری ارزان، غیر سمی و در دسترس، واکنش هانش را به صورت ملایم، گزینش پذیر، در شرایط سازگار با محیط زیست و با بهره بالا کاتالیز می کند. امروزه استفاده از واکنشگرها، کاتالیزورها و حلال های سبز یکی از مباحث جدی شیمی در راستای پرهیز از مخاطرات محیط زیستی است. به علاوه، ترکیبات دی هیدروپیریدینی از خانواده داروهای بلوکه کننده یون کلسیم بوده و خواص کلسیم آنتاگونیستی و نیز آگونیستی دارند. پس در مرحله بعد اکسایش 1،4- دی هیدروپیریدین ها با اکسنده کلسیم هیپوکلریت مورد بررسی قرار گرفت. این اکسنده، برای ضدعفونی کردن استخرها، آب آشامیدنی و نیز به عنوان سفید کننده استفاده می شود.