نام پژوهشگر: اکرم محمدی
مهری سعیدی مقدم اکرم محمدی
چکیده : حوزه عمومی از مهمترین کانون هایی است که نظریه های دموکراتیک در دوران ما پیرامون آن شکل گرفته است و زمینه شکل گیری افکار عمومی، اراده جمعی و نظارت آگاهانه و منطقی بر تصمیمات سیاسی را فراهم آورده است. این مفهوم به فضاها و فرایندهای ارتباطات اجتماعی آزاد و در عین حال مستقل دلالت می کند. در آن افراد فارغ از مقام رسمی خود مشارکت می کنند. حوزه عمومی زمینه ایجاد گفتگوی آزادانه، نقادانه، عقلانی و منطقی را فراهم می کند. ابزارهای حوزه عمومی با توسعه تکنولوژی تحول می یابند. اینترنت به عنوان یکی از ابزارهای حوزه عمومی با داشتن ویژگی هایی چون همزمان بودن، تعاملی بودن و سانسورگریزی شرایط مناسبتری برای ارتباطات حوزه عمومی را دارد .دانشجویان همواره از پیشروترین نیروه های اجتماعی بوده اند. آنها همواره به عنوان فعالان حوزه عمومیواقعی عمل کرده اند. استفاده از فناوری های ارتباطی نوین به ویژه اینترنت موجب حضوربیشتر آنها در حوزه عمومی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعامل کنشگری در حوزه عمومی مجازی و واقعی در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا انجام گرفته است. مبنای تئوریک این پژوهش نظرات هابرماس بوده، علاوه بر آن از نظرات کانت، هگل، مارکس،آرنت و... استفاده شده است. در این پژوهش از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در مقاطع کارشناسی ،کارشناسی ارشد و دکتری بوده اند. روش نمونه گیری، نمونه گیری طبقه ای و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بوده است. توصیف و تبیین داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. سوالات مربوط به آزمون فرضیه ها در 51 پرسش با 7 خرده مقیاس (مهارت های فردی، حوزه عمومی مجازی، حوزه عمومی واقعی، طبقه اجتماعی، متغیرهای فردی، عضویت در تشکل های دانشجویی و آگاهی سیاسی- اجتماعی ) طرح شده است. یافته های پژوهش نشان داده است که بین میزان کنشگری دانشجویان در حوزه عمومی مجازی و واقعی، بر اساس متغیرهای عضویت در تشکل های دانشجویی و آگاهی سیاسی- اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد. ولی رابطه کنشگری ها با متغیرهای مهارت های فردی و طبقه اجتماعی معنی دار نبوده است. این بررسی نشان می دهد که حوزه عمومی در ایران با مشکل مواجه است و طرح آزادانه، نقادانه، منطقی دیگاهها و نظارت عمومی بر تصمیمات سیاسی بسادگی امکان پذیر نمی باشد.
پیمان پاک منش جواد افشار کهن
به طور کلی آراء پوپر و هابرماس از دو طریق می توانند در حل مسائل معرفتی جامعه شناسی در ایران به کار آیند: 1- پاسخ گویی به مسائل معرفتی سطح جهانی 2- پاسخ گویی به مسائل معرفتی سطح ملی پاسخ های پوپر وهابر ماس به مسائل سطح ملی علم بودن جامعه شناسی مساله هویت دانش جامعه شناسی و شان علمی آن مسأله ای است که چنا نکه ارمکی نشان داده، نه تنها گریبانگیر نسل اول جامعه شناسی ایران ( از چهار نسل جامعه شناسی ایران) بوده، که نسل سوم را هم درگیر نموده است (ارمکی، 1389ب:ص 104) پاسخ پوپر از دید پوپر جامعه شناسی نه تنها علم است که علمی مستقل نیز هست و قابل فروکاستن به علومی چون روانشناسی یا مردم شناسی نمی باشد. کتاب فقر تاریخیگری(اصالت تاریخ) پوپر (علی رغم مشکلات ترجمه ای و لزوم باز ترجمه آن) پاسخگوی بسیاری از مسائل و ابهاماتی است که در مورد هویت و شان علمی جامعه-شناسی شده است و هم اکنون هم به نظر نمی رسد که حل شده باشد. این آموزه ها به طور خلاصه و جدول شده در قسمت پوپر آورده شده اند. همچنین چنانکه اشاره شد وی در جامعه باز در دفاع از استقلال جامعه شناسی با مارکس ( در تقابل با میل) همنوایی می کند. پاسخ هابرماس از دید هابرماس علوم اجتماعی علم اند و لزومی ندارد با برخی معیارهای تنگ دامنه علوم طبیعی ارزیابی شوند. ملاک علمی بودن آن ها را هم به یک معنا می توان کمک به تبیین و تفهم اجتماع انسانی و نیز کمک به رهاسازی انسان ها از استیلای قدرت قلمداد نمود.لذا جامعه شناسی تا حدی که در خدمت اهداف فوق قرار دارد شان علمی دارد . مقایسه پاسخ ها در مساله علم بودن جامعه شناسی هر دو بر علم بودن جامعه شناسی تاکید دارند .بحث های پوپر ساختار منطقی دقیق تر و روشن تری دارند.اما تاکید بر عنصر رهایی در نظریه هابرماس پررنگ تر است و تصریح این عنصر در حیطه وظایف نظریه جامعه شناسی نقطه قوتی نسبت به نظریات پوپر محسوب می شود. جامعه شناسی بومی آیا می توان جامعه شناسی بومی داشت؟ و آیا این جامعه شناسی عینی است و می تواند با سطح جهانی این علم مبادله داشته باشد؟ پاسخ پوپر طبق آراء پوپر آراء متافیزیکی می توانند با تغییر صورتبندی به عرصه علم وارد شوند. به علاوه می تواننددر مرحله کشف نگاه او را به سمت و سوی خاصی معطوف نمایند. همچنین از منظر پوپر در مرحله گردآوری ، اسطوره ها و تخیل و تمام عناصر فرهنگی می توانند به کار آیند. اما آنچه مهم است مرحله داوری است. یعنی دستاوردهای حاصل با هر متافیزیک یا هستی شناسی و عناصر فرهنگی خاصی که باشد در نهایت باید به شکلی صورتبندی پیدا کند که تجربه پذیر همگانی باشد. پس می توان به این معنا جامعه شناسی بومی داشت.این جامعه شناسی گرچه بومی است به معیارهای عینیت وفا می کند. پاسخ هابرماس اگر علائق بنیادین ما در شکل گیری علم نقش اساسی دارند باید تعیین کنیم علم مبتنی بر کدام علاقه را می خواهیم؟ (کنترل ،مفاهمه، رهایی یاترکیبی از آنها). تصریح در این امر(یعنی اینکه ما چه جامعه شناسی می خواهیم؟) می تواند به رفع ابهام در نقش جامعه شناسی کمک کند.بعلاوه اگر چنانکه هابرماس می گوید که هستی شناسی علم غربی ناگزیر نیست،می توان با بر گرفتن هستی شناسی دیگری نوع دیگری از علم ایجاد نمود(یک علم بومی)،که البته باید به معیارهای عام و جهانی نقد پایبند باشدو عینیت آن باید به شکل بین الاذهانی تامین شود. مقایسه پاسخ ها در مساله جامعه شناسی بومی بنظر می رسد در این مورد دیدگاه پوپر پاسخ روشن تری در اختیار ما می گذارد.چون دو مقام گردآوری و داوری را تفکیک می کند و مشخص می کند که ما در مقام گردآوری « از کجا آورده ای؟» نداریم و تمام عنصر فرهنگی می توانند در نظریه سازی به کار آیند اما آنچه علم را علم می کند، مقام داوری است. اما علاقه های سه گانه شناختی هابرماس در سطح کل بشر مطرح اند و اگر ما فرض کنیم که علقه تکنیکی زیر بنای علم غربی بوده است و ما بخواهیم علقه دیگری را برگیریم این کار را هر کشوری می تواند انجام دهد و تمایز آشکاری ازاین لحاظ نخواهد بود . چالش های روشی درک نادرست از روش علم و غلبه آنچه تحقیقات انجام شده شبه پوزیتیویسم می خوانند یکی از مسائل معرفتی جامعه شناسی ایران است. پاسخ پوپر نقادی های پوپر و بدیل او (ابطال پذیری) می تواند به تحقیقات سنجیده تر بیانجامد و جامعه شناسی ایران را از شبه پوزیتیویسم و درک نادرست از فعالیت علمی برهاند. منطق وضعیتی یا موقعیتی پوپر به عنوان یک مدل خاص برای جامعه شناسی که هم عنصر تبیین و هم عنصر تفهم را توامان در خود دارد در جامعه شناسی ایران مورد اغفال کامل واقع شده است. علی رغم ایضاح های نیکویی که پایا در دو مقاله مندرج در نامه علوم اجتماعی (پایا، 1383) ( پایا، 1385) درباره منطق موقعیتی نموده است هیچ تحقیقی در جهت کاربرد عملی آن و بررسی قابلیت ها و ضعف های آن صورت نگرفته است. هر چند جامعه شناسانی مثل گلنر و دیگران بسیار خود را مدیون پوپر می دانند اما ظاهرا علم اقتصاد در کاربرد و عطف توجه به آراء پوپر بسیار پیشتر است ( که به نمونه هایی در قسمت کاربردها به آن اشاره شد. پاسخ هابرماس همچنین هابرماس با به چالش کشیدن مفروضات بنیانی تر پوزیتیویسم به این امر مدد می رساند.مدل علم انتقادی هابرماس که بنا به فرض باید هر سه عنصر تبیین، تفهم و رهایی را توامان در خود داشته باشد باید مورد توجه جدی واقع شود و هم مورد ایضاح واقع شود و هم قابلیت کاربرد عملی آن سنجیده شود و این امر می تواند به غنای جامعه شناسی ایران کمک نمایند. همین طور هابرماس معتقد است علوم اجتماعی چیزی از علم بودن نسبت به علوم طبیعی کم ندارند و نباید با معیارهای تنگ علوم طبیعی آن ها را محک زد. همچنین توجه به هرمنوتیک در علوم اجتماعی به طور منظم تر مرهون تلاش های هابرماس است (اباذری، 1387). معرفی دقیق تر و به کارگیری آموزه های هرمنوتیکی می تواند به توسعه روش های جامعه شناسی و افزودن بر غنای این علم و رفع غلبه شبه پوزیتیویسم بیانجامد. شکل گیری نظریات و نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران یکی از مسائل طرح شده در مورد جامعه شناسی ایران مسأله فقر نظریه پردازی و جایگاه نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران بوده است. یک ایده این است که در جامعه شناسی ایران نظریه پردازی وجود دارد، اما ساز و کارهای معرفی و شناخت و عزم شناخت نظریات دیگران وجود ندارد (تنهایی، 1387) (ارمکی، 1389ج) اما در مقابل عده دیگری معتقدند، در جامعه شناسی ایران دچار فقر نظریه پردازی هستیم.هر کدام از این دو ایده را که بپذیریم اما در این تردیدی نیست که وضع نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران وضع مطلوبی نیست.حال باید دید آراء پوپر و هابرماس در جهت بهبود این وضعیت چه کمکی می کنند. پاسخ پوپر پوپر تمام زندگی را فرایند حل مساله می داند. نظریه ها همیشه در پاسخ به مسائل ایجاد می شوند. لذا تا مساله ای نباشد نظریه ای هم بوجود نمی آید. مساله باید به روشن ترین شکلی صورتبندی شود، تا امکان پاسخ روشن بیابد اما هم فرایند صورتبندی روشن مساله وهم فرایند ایجاد پاسخ(نظریه) جمعی اند.وقتی سوالات در یک فضای مناسب طرح شوند و مورد نقادی قرار گیرند، هم مسائل واقعی از شبه مساله ها بازشناخته می شوند وهم مسائل واقعی امکان می یابند صورتبندی بهتری پیدا کنند.همچنین امکان طرح نظریات متعدد بوجود می آید و به غنای نظریات می انجامد.از این منظر اباذری با استفاده از نظریه 3 جهان پوپر معتقد است علم در ایران در فضایی به نام جهان 3 در جریان نیست و در جهان 2 پوپری محصور مانده است. چون محققان ایرانی خود را ملزم به رعایت طرح تحقیقاتی خاصی نمی کنند و دست به نقادی کارهای یکدیگر نمی زنند، نمی توان در هر مورد از مفید بودن تحقیقات هم ارزیابی دقیقی نمود زیرا اکثر قریب به اتفاق آن ها به جهان 3 نیامده اند و نقادی نشده اند. اباذری یکی از عوامل این امر را «درس» پنداشتن علم و جدا ماندن از مسائل زندگی می داند. حل مسأله در گرو قوام جهان 3 است (اباذری، 1382:صص 317- 316). پاسخ هابرماس برای پاسخ هابرماس باید به بحث حوزه عمومی او رجوع کنیم. اهمیت آن در این است که حوزه عمومی جایی است که جامعه شناسی باید در آن نقش اصلی خود را ایفا نماید. از آنجا که حوزه عمومی حد واسط جامعه مدنی و دولت است، جامعه شناسی می تواند یک نقش دو سویه بازی نماید.از یکسو با نقادی فرهنگ عمومی موجب پالایش فرهنگ عمومی شود واز سوی دیگر با نقادی قدرت از انحصار قدرت و مسائلی که بر زیست جهان تحمیل می کند بکاهد. از یک منظر دیگر جامعه شناسی می تواند با تئوریزه نمودن مطالبات عمومی پشتوانه نظری برای جنبش های مدنی فراهم سازد. یا بعبارت دیگر بخش هایی از ناخود آگاه جمعی را به سطح آگاهی وارد نماید. واگر جامعه شناسی در این راه به اصول گفتمان و اصل استدلال بهتر پایبند باشد می تواند موجب بالا بردن سطح عمومی خرد جمعی شود . هرچند جامعه مدنی و حوزه عمومی در ایران به حد کافی رشد یافته نیستند، اما ورود صحیح جامعه شناسی می تواند هم به رشد و توسعه آنها کمک نماید و هم به غنای خود جامعه شناسی کمک کند .این امر ارتباط نظریه و عمل را در بهترین شکل فراهم می سازد و از آنجا که جامعه شناسی در این حالت با مسائل واقعی دست پنجه نرم می کند و خود را متهد به به پاسخ گویی به این مسائل می بیند، به غنای نظری هم دست می یابد. مقایسه پاسخ ها در مساله شکل گیری نظریات و نظریه پردازی در جامعه شناسی ایران پاسخ ها در این مساله شباهت زیادی دارند و هردو کمابیش بر نکات مشترکی صحه می گذارند. در آسیب شناسی مسائل جامعه شناسی ایران عدم گفت و گو و ارتباط کنشگران این حوزه با هم به کرات عنوان شده است .اگر آموزه های پوپر و هابرماس جدی گرفته شوند گفت و گو و مذاکره دیگر یک امر تشریفاتی که بتوان از آن طفره رفت دیده نمی شود بلکه یک عنصر ضروری و غیر قابل چشم پوشی است. علم فعالیتی اجتماعی است و با نقادی می بالد و رشد می کند لذا توجه به گفت وگو و نقادی امری ضروری در رشد جامعه-شناسی است. عدم انطباق بین دانش نظری و عملی پاسخ پوپر از دید پوپر سیاستمداران و کارمندان دولت باید در طراحی نهادها از شناخت محصول علوم اجتماعی بهره جویند. این به تامین رابطه دانش نظری و عملی کمک می کند، اما به دلیل لغزش پذیری این شناخت و به دلیل وابستگی این گونه مهندسی اجتماعی به تجربه عملی و آمادگی برای وارد کردن تغییر احتمالی در هدف ها باید استفاده از واکنش ها و نظریه های انتقادی ادامه یابد. پاسخ هابرماس اگر ارتباط بین نظر و عمل قطع شود از یک سو در دام انتزاع های بی حاصل و از سوی دیگر در دام عمل گرایی کور می افتیم. رابطه دیالکتیکی نظر و عملی باید برقرار باشد تا هم به غنای نظری بیانجامد و هم از خطاهای عملی بکاهد . مقایسه پاسخ ها در عدم انطباق بین دانش نظری و عملی در مساله پیوند نظر و عمل هابرماس بعلت زمینه مارکسیستی اش تاکید بیشتری نموده است و نظریات گسترده تر و دقیق تری را ابراز نموده است و کار را تا جایی پیش مبرد که آزمون نظریه انتقادی پیشنهادی اش را پراکسیس معرفی می کند. یعنی صحنه آزمون نظریات عمل است.
محسن کیانی اکرم محمدی
ظهور پدیده ای به نام اینترنت گردش اطلاعات را در سطح جهان شدت بخشیده است. تا اواسط دهه 90 اکثر شبکه های اجتماعی به اینترنت منتقل شدند پیدایی صور نوین ارتباط در شبکه های بزرگ کامپیوتری زمینه ساز فضاهای اجتماعی جدید گشته و مجموعه گسترده ای از اجتماعات مجازی را به وجود آورده است. فضاهای بدون مرز که روابط اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهند. (دوران ، 1381 : 31). اینترنت دیگر ابزاری پیچیده نیست که تنها به وسیله دانشمندان استفاده شود ، بلکه مورد استفاده گوناگون توسط گروه های گوناگون قرار می گیرد و ساعت ها وقت کاربران را به خود اختصاص می دهد تاحدی که ممکن است فرصت کمتری برای ارتباطات رودررو داشته باشند.( یوتوکایاماچی و چین فرانکو کوژه ، 2002 :3). لذا این که تاثیر اینترنت بر روابط اجتماعی چیست یا اینکه وقت گذرانی با اینترنت چه تاثیری بر سرمایه اجتماعی دارد مساله ای قابل بررسی در جوامع مدرن است. و این که اگر فعالیت های اینترنتی را به دو دسته اجتماعی(نظیر ایمیل و چت) و غیر اجتماعی(نظیر بازدید وب ها و خواندن اخبار) تقسیم بندی کنیم خواهیم یافت که، هنگامی که اینترنت افراد را درگیر فعالیت های غیراجتماعی می سازد، بنابراین، بیش از تلویزیون، می تواند افراد را از اجتماع، مشارکت سیاسی و سازمانی و زندگی روزمره باز دارد. در مقابل هنگامی که افراد از اینترنت در جهت ارتباط و هماهنگی با دوستان، خویشاوندان و سازمان های دور و نزدیک استفاده می کنند، از این رو ابزاری در راستای ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی است. از نظر آماری ، کاربران اینترنت بخصوص از سال 1380 شمسی (2000 میلادی) رو به فزونی بوده است. مثلاً تعداد کاربران اینترنت در آمریکای شمالی بین سالهای 2000 تا 2008 میلادی 6/129 درصد افزایش یافته است و تقریبا 74 درصد جمعیت این منطقه از اینترنت استفاده می کنند. این رشد در کشور ما ایران نیز بسیار زیاد بوده که در سال 1386 به 18 میلیون افزایش یافته و این بدان معنی است که تعداد کاربران ایرانی اینترنت بین این سالها 7100 درصد رشد داشته که در نوع خود در جهان کم نظیر بوده است. این رشد در پایان سال 2008 میلادی و آبان 1387 شمسی به 9100 درصد افزایش یافته و 35 درصد از جمعیت ایران را زیر نفوذ خود قرار داده بود. این روند در سال 1388 حتی به رشدی 5/44 درصدی هم دست یافته که در مقایسه با سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و خلیج فارس ، رشد بی مانند و غیر منتظره ای محسوب می شود(عبداللهیان ، 1387 :13-12) .
مریم رضایی دره ده اکرم محمدی
مسئله تحقیق حاضر، بررسی رابطه تعارض کار- خانواده و بحران هویت زنان شاغل است. در جوامع سنتی، اغلب نقش های مربوط به شبکه خویشاوندی تعیین کننده هویت فردی بودند اما در جوامع معاصر، نقش های اکتسابی به خصوص نقش شغلی جزء هویت فردی را تشکیل می دهند. لذا بررسی رابطه تعارض کار- خانواده و بحران هویت زنان شاغل در جامعه نوین به عنوان یک مساله اجتماعی اهمیت دارد. در تبیین مسئله تحقیق از تئوری کنش متقابل نمادین و تئوری فرایند کنترل هویت پیتر بورک، تئوری نقش و دیدگاه کمیابی در این تئوری و به ویژه با تاکید بر نظریه مجموعه نقشی مرتون و تئوری فشار نقش گود در رویکرد مذکور استفاده شده است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده که در آن از مقیاس های تعارض کار- خانواده و مقیاس حمایت اجتماعی خانواده از فرد شاغل نیز استفاده شده است. جامعه آماری کلیه زنان شاغل شهر خرم آباد می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 310 نفر از زنان سه گروه شغلی دفتری و اداری، درمان و آموزش به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و مورد پرسش قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفته است. در آمار توصیفی به توصیف ویژگی های عمومی پاسخگویان پرداخته شده است و در آمار استنباطی با استفاده از آزمون f، مقایسه میانگین ها، رگرسیون و تحلیل مسیر به بررسی رابطه بین متغیر های مستقل تحقیق و متغیر وابسته و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. یافته ها و نتایج تجربی پژوهش نشان داد که فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفته اند و به طور کلی رابطه معنی داری بین متغیرها وجود دارد و فرضیه ها و مدل تحقیق تایید می شود. به این ترتیب که: بین همزمانی نقش های شغلی- خانوادگی زنان با تجربه تعارض کار- خانواده آنان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد که از بین دو عامل انتظارات نقش خانوادگی و انتظارات نقش شغلی، عامل خانواده و انتظارات نقش خانوادگی تغییرات بیشتری از تعارض را تبیین می کند. بین حمایت اجتماعی خانواده از فرد شاغل و تجربه تعارض کار- خانواده رابطه معنادار و معکوسی برقرار بود و این فرضیه نیز تایید شد. نهایتا یافته های تحقیق نشان داد که تاثیر تعارض نقش های شغلی- خانوادگی زنان بر بحران هویت آنان تایید شد و رابطه معنادار و مستقیمی بین تجربه تعارض کار- خانواده و بحران هویت زنان مشاهده شد که این بیانگر اهمیت نقش ها و تعارض نقش بر هویت و بحران هویت زنان است. به این ترتیب، با توجه به کارایی تعارض کار/ خانواده در کاهش بحران هویت زنان و همچنین کاهش تعارض از طریق حمایت اجتماعی لازم است در این زمینه به زنان شاغل و خانواده های آنان اطلاع رسانی شود.
زهره بختیاری سفر اسماعیل بلالی
چکیده: زنان در مسیر توسعه، خواهان ورود بیشتر به عرصه اجتماع و تجربه نقش های مدرن و رهایی از چارچوب نقش های سنتی بوده اند. با وجود افزایش سطح تحصیلات و توانمندی های زنان در عرصه های شغلی و اجتماعی، نقشهای سنتی آنان (به ویژه خانه داری و بچه داری) هم چنان بر دوش آنان سنگینی می کند. حاصل انجام کلیه وظایف مربوط به نقش های مدرن و سنتی، برای زنان شاغل، می تواند خستگی، فرسایش و احساس ناکامی و یا در روابط زناشویی منجر به تنش های ارتباطی و مشاجرات خانوادگی باشد.در این تحقیق که بر روی زنان 25-50 ساله در سطح شهر همدان انجام شده، سعی بر آن بوده که با سنجش میزان تضاد نقش های آنها، رابطه بین تجربه تضاد نقش را با تعارضات خانوادگی مورد بررسی و اندازه گیری قرار دهیم. این پژوهش به روش پیمایشی بر روی گروه نمونه 260 نفری انجام شده و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه بوده است. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته ایم. مطابق یافته های پژوهش، جامعه پذیری جنسیتی (متغیر اصلی مستقل) با ابعاد تقسیم کار جنسیتی، نقش مادری، نوع نگرش زن و شوهر به اشتغال زنان و هم چنین میزان باورمندی زنان به کلیشه های جنسیتی، رابطه مثبت و مستقیم با تجربه تضاد نقش در زنان داشته و تضاد نقش نیز عامل موثر در تجربه تعارضات خانوادگی زنان مورد تحقیق بوده است.
امین اُخرتی عباس زارعی مهرورز
مسأله تحقیق، گرایش افراد به گروه ها و فرقه های دینی است که در جامعه باعث ایجاد تنش و تفرقه شده است. در پژوهش حاضر، بر آن شدیم که از تئوری ها و بحث های مرتبط با گرایش های فرقه ای، همچون، نوع دینداری افراد و تأثیر آن بر گرایش فرقه ای، رابطه پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد و واکنش به رسانه ماهواره، استفاده کنیم. این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش به اجرا در آمده است. جامعه آماری، عبارت است از کلیه افراد 20 سال و بالاتر شهرستان مریوان که معادل با 93495 نفر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه معادل با 383 نفر شده است. در این پژوهش برای سنجش اعتبار از روش اعتبار صوری استفاده شده است. هم چنین، در تحلیل داده ها، از آماره های توصیفی و استنباطی در سطوح مختلف، تحلیل های یک متغیّره (جداول توزیع فراوانی، شاخص های گرایش به مرکز و ...)، دو متغیّره (جداول توافقی، ضرایب همبستگی و ...) و تحلیل چند متغیّره (رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر) استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش، می توان استنباط نمود که از بین متغیّرهای مستقل تحقیق، متغیّرهای اصلی واکنش تدافعی به رسانه با ضریب معناداری 000/0 و ضریب همبستگی 268/0 و برداشت انحصارگرایانه از دین با ضریب معناداری 000/0 و ضریب همبستگی پیرسون 53/0 بر متغیّر وابسته یعنی گرایش به فرقه نقشبندیه تأثیر دارند. این متغیّرها، دارای تأثیر مثبت هستند به این معنا که گرایش به فرقه نقشبندیه بیشتر در بین کسانی دیده می شود که برداشت انحصار گرایانه از دین داشته و هم چنین، واکنش تدافعی نسبت به رسانه ماهواره دارند. چه بسا می توان گفت که این نوع نگرش در جهت گیری و سوگیری افراد به سمت فرقه نقشبندیه تأثیر دارد. متغیٌر پایگاه اقتصادی-اجتماعی تأثیر معناداری بر گرایش افراد به فرقه نقشبندیه ندارد.
مجتبی اباذری محمودآباد اکرم محمدی
دین به عنوان یک نهاد اجتماعی، نیروی جاودانه ایست که در طول تاریخ با زندگی انسان ها آمیخته بوده است. عزم افراد به رعایت هنجارهای گروهی توسط دین تقویّت می شود به گونه ای که این هنجارها برتر از منافع صرفاً خصوصی قرار می گیرد. دین موجب انسجام اجتماعی، تقویّت اخلاق جمعی، مثبت اندیشی بوده و وجوه مشترکی با سرمایه ی اجتماعی دارد و موجب افزایش آن در جامعه می شود. از سویی دیگر سرمایه ی اجتماعی نیز زمینه ساز شبکه های ارتباطی و عامل همبستگی اجتماعی است. بنابراین می توان گفت که سرمایه ی اجتماعی و دین از نظر نقش و کارکرد در جامعه، وجوه مشترکی دارند. باورهای دینی چون کمک به هم نوع و تلاش برای سود رساندن به دیگران باعث می شود که افراد منافع شخصی را رها کرده و به سود جمعی فکر و عمل کنند و سرمایه ی اجتماعی خود را بالا ببرند. محقّق بر این باور است که در جامعه ی ایران چندین نوع دین داری وجود دارد و تعلّق افراد به هر یک از این انواع، بر سرمایه ی اجتماعی شان اثر می گذارد. بر این اساس، این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش می باشد که چه رابطه ای بین نوع دین داری و سرمایه ی اجتماعی مردان بالای 30 سال شهر همدان وجود دارد. تاکنون مطالعات فراوانی در زمینه ی رابطه ی دین و سرمایه ی اجتماعی صورت گرفته است اما این پژوهش ها صرفاً ارتباط دین و سرمایه ی اجتماعی را مدنظر قرار داده و تأثیر انواع دین داری ها را بررسی نکرده اند. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی تأثیر نوع دین داری مردان بالای 30 سال شهر همدان بر سرمایه ی اجتماعی آنان می باشد. این تحقیق از نظریات دورکیم، وبر، سروش، ملکیان، کلمن، پاتنام و ... استفاده کرده است. فرضیات پژوهش حاضر این است که انواع دین داری مناسک گرا، زهدگرا و روشنفکرانه در بین مردان باعث افزایش سرمایه ی اجتماعی هنجاری و ارتباطی آنان می شود. متغیّر مستقل این پژوهش نوع دین داری است که شامل انواع مناسک گرا، زهدگرا و روشنفکرانه است. متغیّر وابسته، سرمایه ی اجتماعی است که به دو دسته ی هنجاری و ارتباطی تقسیم می شود که دسته ی هنجاری شامل اعتماد (بنیادین، تعمیم یافته، بین شخصی و نهادی) می باشد. دسته ی ارتباطی شامل مشارکت، همیاری و شبکه ی ارتباطات می باشد. حجم نمونه ی این پژوهش 384 نفر از مردان بالای 30 سال شهر همدان است. روش انجام این پژوهش پیمایش و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه می باشد. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss به تحلیل داده ها پرداخته شده و رابطه ی بین متغیّرها و آزمون فرضیّات توسط آمار استنباطی، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که فرضیّات اوّل و سوّم مورد تأیید قرار می گیرند به طوری که نوع دین داری مناسک گرا و روشنفکرانه باعث افزایش سرمایه ی اجتماعی هنجاری و ارتباطی می شود. هم چنین، نوع دین داری زهدگرا باعث افزایش سرمایه ی اجتماعی ارتباطی و باعث کاهش سرمایه ی اجتماعی هنجاری می شود. بنابراین فرضیّه ی دوّم رد می شود.
اکرم محمدی منوچهر محسنی
کیده موضوع این رساله بررسی اثر عوامل سازمانی و فردی بر فعالیتهای علمی اعضای هیات علمی در ایران بوده است .مطالعه سیر تحولات فرهنگی ، اجتماعی وپیشرفتهای اقتصادی ، تکنولوژیکی در جهان، نشان می دهد که بیشتر پیشرفتهای بشر وابسته به رشد دانش و آگاهیهای علمی وی بوده است. این وابستگی در دو قرن اخیر و همزمان با رشد روز افزون دانش شدت بیشتری یافته و کشورهایی که در زمینه علمی گوی سبقت را ربوده اند . در زمینه های اجتماعی و اقتصادی توسعه بیشتری حاصل نموده اند. لذا با توجه به این اهمیّت در این رساله به دنبال مطالعه عوامل موثر بر تولید علم بوده و از میان عوامل متعدد ، عوامل فردی و سازمانی را برگزیده ایم. عوامل فردی که در این رساله مورد مطالعه قرارگرفته اند ، عبارتند از: تاثیر متغیر جنس ، سن ، مرتبه علمی ، نوع مدرک تحصیلی ، محل اخذ مدرک تحصیلی ، نوع استخدام ، سابقه تدریس خصوصا تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری و برخورداری از سمت مدیریتی در دانشگاه. در زمینه عوامل سازمانی تاثیر مدیریت علم ، فرهنگ علم ، منابع سازمان علم و میزان ارتباطات علمی بر فعالیت علمی مورد مطالعه قرارگرفته است . در بخش نظری در حوزه ارتباطات علمی از رویکرد کارکردی ، انتقادی ، ساختارگرایی ، نظریه ریاضی ارتباطات و نظریه پویایی پیچیده و بازتابی ارتباطات علمی استفاده گردید .در بخش مرتبط با مدیریت علمی، علاوه بر نظریه هایی که به وظایف مدیران مراکز علمی می پردازد نظریه هایی که اثر بخشی مدیران را منوط به ویژگی های فردی آنها می دانند ، نیز مورد مطالعه قرار گرفت دربخش فرهنگ نظریه های مرتبط با فرهنگ موسسات علمی ، در دو بعد هنجاری و معرفتی مورد بررسی قرلر گرفت . در بخش مرتبط با منابع سازمانی علم،تاثیر منابع انسانی ، فیزیکی و مالی بر فعالیت علمی مورد بررسی قرلر گرفت. روش بررسی این پژوهش ، روش پیمایشی بوده و از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 250 نفر از اساتید رشته های فیزیک و شیمی کشور بودند . در این پژوهش از تکنیک های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها خصوصاٌ ، تحلیل روایی ، تحلیل همبستگی،مقایسه میانگین ها(t-test) ، مقایسه واریانسها(anova) ، رگرسیون چند متغیری استفاده گردید . نتایج این پژوهش تاثیر متغیرهای فردی چون جنس ، سن ، مرتبه علمی ، نوع مدرک تحصیلی ، سابقه تدریس ، خصوصا تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری را بر فعالیت علمی نشان داده است. همچنین نتایج این پژوهش تاثیرمتغیر های سازمانی مورد مطالعه را بر فعالیت علمی نشان داده است. از میان عوامل سازمانی نوع و میزان ارتباطات علمی اعضای هیأت علمی اثر بیشتری بر فعالیت علمی آنها داشته است .افزایش میزان ارتباط علمی فرد و برقراری ارتباط با اعضای جامعه علمی ، انجمنهای علمی ، موسسات تحقیقاتی ، کارخانه ها و ادارات دولتیمی تواند موجب افزایش میزان فعالیت علمی گردد. به کارگیری مدیران شایسته جهت مدیریت دانشگاهها و نحوه انجام وظایف مدیریتی توسط آنان بر چگونگی انجام فعالیت علمی موثر است . فرهنگ موسسات علمی در ابعاد هنجاری و روش شناختی نقش موثری در چگونگی انجام فعالیت علمی دارد . منابع سازمان علم امکانات مورد نیاز را در اختیار محققین قرار می دهد و از عوامل موثربر رشد دانش است .
محمد مبینی شورستانی عباس زارعی مهرورز
عصر قاجار، به دلیل تغییر و تحول در همه ی ارکان زندگی اجتماعی و سیاسی و هم چنین، ارتباط ایران با فرنگ، از مهم ترین ادوار تاریخ ایران به شمار می رود و ازین رو، نسبت به دوره های دیگر متمایز است. این تغییر و تحولات در همه ی شئون زندگی اجتماعی و سیاسی اتفاق افتاد و البته یکی از تغییرات اساسی و مهم، تحول در جایگاه و نقش زن بود. زنان ایرانی که تا پیش از آن در پستوی خانه روزگار می گذراندند و از حداقل های زندگی نیز برخوردار نبودند و اکثریت مواقع مورد تمسخر و توهین مردان قرار می گرفتند؛ به صحنه ی اجتماع آمده و نه تنها برای احقاق حق خود، بلکه برای پیشرفت جامعه در صحنه ها ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شرکت جستند؛ بازتاب این تغییر و تحول در جایگاه و نقش زنان را می توان در ادبیات عصر قاجار مشاهده نمود. البته زنان در مسیر تحول در جایگاه و نقش خود در اجتماع، با موانع مهمی مانند مخالفت سنت گرایان مواجه بودند. اما این مسائل نه تنها باعث نشد که آنان صحنه را خالی کنند، بلکه به اشکال گوناگون در راه اهداف خود تلاش کردند. انعکاس شخصیت، جایگاه و نقش متحول زنان را در عرصه ی ادبیات و اجتماع عصر قاجاریه می توان مشاهده نمود؛ به طوری که زنان به اهمیت تعلیم و تربیت برای خود پی برده و مدارس جدید دخترانه ی بسیاری را ایجاد کردند. هم چنین، در راستای حمایت از اهداف شان، تشکل ها و انجمن هایی تأسیس گردید و روزنامه هایی توسط مردان و گاه زنان انتشار یافت، که در آن ها زنان اندیشه ها و خواسته های خود را از حکومت و اجتماع، به اشکال مختلف، بیان نمودند و با برگزاری راهپیمایی ها و میتینگ هایی، اندیشه های خود را در جامعه نشر دادند. می توان همه ی این مسائل را در کتاب های نظم و نثر و هم چنین، سفرنامه های این دوره مشاهده کرد. بنابر این، ادبیات این دوره گره خوردگی خاصی با اجتماع دارد. اگرچه کتاب ها و پژوهش های بسیاری درباره ی عصر قاجار نگاشته شده است؛ اما با توجه به لزوم تحلیل و بررسی جایگاه و شخصیت زنان از دید گاه جامعه شناختی، نگارنده در این پایان نامه از این منظر به این مقوله پرداخته است. این پایان نامه، بر اساس روش تحلیل محتوا و با استفاده از کتاب های تاریخی، ادبی و سفرنامه ها، در چهار فصل تدوین شده است.
عسگر نورالله زاده اکرم محمدی
مسئله جمعیت یک مسئله بنیادین در امر سیاست گذاری و آینده نگری است که همواره مورد توجه و دغدغه دولت ها بوده است، جمعیت، به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی همواره مورد مطالعه اندیشمندان و نظریه پردازان مختلف بوده است. ایجاد دگرگونی های وسیع اقتصادی، افزایش مشارکت زنان در بازار کار و مشاغل درآمدزا، پیشرفت علم زیستشناسی، داروسازی، پزشکی و امکان کنترل بیشتر فرزند زایی، برپایی نهضتهای فمینیستی و انتشار سریع اندیشهها در فرهنگ جهانی و...موجب تحول ساختار خانواده و نقشهای زن در درون آن شده و زمینه ی دگرگونی رفتار، تمایلات و ایده آل های باروری زنان را فراهم آورده است. این پژوهش با هدف بررسی رفتار، تمایلات و ایده آل های باروری زنان ازدواج کرده ی 49- 15 ساله شهر دهلران صورت گرفته است. در تبیین این تحقیق از نظریاتی مانند نظریه کنش عقلانی ، نظریه ی دگرگونی ارزش اینگلهارت و نظریه روان شناسی اجتماعی فستینگر استفاده شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه و با انتخاب نمونه ای 370 نفری از زنان ازدواج کرده ی همسر دار شهر دهلران انجام گرفته است. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون، آزمون تی و رگرسیون به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته ایم. مطابق یافته های پژوهش، رفتار باروری (متغیر وابسته) با متغیرهای تمایلات، ایده آل های، استقلال، مشخصه های فرهنگی(ترجیح جنسی به نفع پسر، تقدیرگرایی، پایبندی به ارزش های خانواده-های بزرگ) و نگرش نسبت به منافع فرزندان ارتباط معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که بین رفتار باروری با متغیر مشارکت اجتماعی، ارتباط معناداری وجود ندارد.
اکرم محمدی بهزاد قنسولی
the current study aimed at investigating the relationship between motivation and test preparation strategies (tpss) used by iranian pre-university students in their preparation period for the university entrance exam (uee). due to the importance of uee in iran, this study also attempted to show its impact on these two important variables. to this end, 100 pre-university students in an iranian public high school were selected to fill out two questionnaires reflecting their motivation towards learning english and their tpss using in the preparation period for uee, during two sessions, both in during and at the end of this period. a modified version of gardner’s 64-item amtb (attitude, motivation test battery) questionnaire was administered to the selected respondents. in addition, the researcher’s 25-item questionnaire was administered to measure the students’ tpss. eight students were interviewed at the end of the period, as well. regarding qualitative and quantitative data, there was significant relationship between motivation and their tpss. the impact of uee was seen on these two variables in their preparation period.
اکرم محمدی محمدسعید عبائی
در میان انواع مختلف حلقه?افزایی?ها، واکنش دیلز-آلدر به? دلیل تشکیل حلقه شش عضوی با حداقل چهار مرکز کایرال در یک مرحله، مهم?ترین و پرکاربردترین آن?ها می?باشد.گروه تحقیقاتی دکتر عبائی اخیراً سنتز دی?ان?های گوناگون استایریل?سیکلوهگز-2-انون را گزارش کردند و واکنش دیلز-آلدر آن?ها با دی?ان?دوست?های مختلف را مورد بررسی قرار دادند. از بین دی?ان?های سنتز شده، دی?ان با استخلاف فوران-2-ایل یک فعالیت بیس?دیلز-آلدر مورد توجه از خود نشان می?دهد. در پروژه حاضر، امکان حلقه?افزایی در دو موقعیت مختلف این دی?ان با دی?ان?دوست?های n-فنیل?مالئمید ((npm، مالئیک ?انیدرید و دی?متیل? استیلن?دی?کربوکسیلات در حلال تولوئن تحت رفلاکس مورد بررسی قرار گرفت.
اکرم محمدی هدایت الله نیکخواه
هدف از این مطالعه، بررسی عوامل اجتماعی وفرهنگی موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانشجویان دانشگاه هرمزگان می باشد. چارچوب نظری این تحقیق برگرفته از نظرات پوتنام، کلمن، فوکویاما، سالیوان وجنکینز در رابطه با سرمایه اجتماعی و همچنین رویکردهای استفاده وخشنودی و رویکرد کاشت، دیدگاه های مورد استفاده در رابطه با رسانه می باشند. دیدگاه کنش متقابل نمادی وبه ویژه عقاید روزنبرگ هم تئوری های هویت اجتماعی ما را شامل می شوند. تحقیق از نوع کاربردی، روش مطالعه در این تحقیق، پیمایش، وابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. پرسشنامه ای که جهت بررسی این مطالعه در نظر گرفته شده در سه بخش طراحی شده است. بخش اول سنجش سرمایه اجتماعی دانشجویان، بخش دوم میزان استفاده دانشجویان از هریک از وسایل ارتباط جمعی وبخش سوم سنجش هویت اجتماعی دانشجویان دانشگاه هرمزگان می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه هرمزگان می باشند که از این تعداد 362 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پرسشنامه ها با استفاده از شیوه طبقه بندی متناسب وتصادفی ساده بین دانشجویان توزیع شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین میزان هویت اجتماعی بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی و هویت اجتماعی رابطه مستقیم ومعنی داری وجود دارد. بین میزان استفاده از شبکه های تلویزیون داخلی و ابعاد هویت اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. در حالی که بین میزان استفاده از شبکه های تلویزیونی خارجی وابعاد هویت اجتماعی رابطه معکوس ومعناداری دیده می شود. بین پایگاه اجتماعی-اقتصادی، وضعیت تاهل، مقطع تحصیلی و هویت اجتماعی رابطه معنی داری مشاهده نشده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که 22/0 درصد تغییرات هویت اجتماعی توسط متغیرهای مورد بررسی قابل تبیین می باشند. به طور کلی میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از بیشترین مقدار بتا به کمترین مقدار عبارتند از؛ مشارکت اجتماعی (19/0)، شبکه های تلویزیونی خارجی(19/0-)، اعتماد اجتماعی(17/0) و انسجام اجتماعی (15/0) .
حمیدرضا مرادی لقمان اکرم محمدی
چکیده ندارد.
مرضیه حیدری اکرم محمدی
چکیده ندارد.
اکرم محمدی محمدرضا محمدآبادی
چکیده ندارد.
اکرم محمدی حسین قاسم پور مقدم
چکیده ندارد.
خالد علیزاده اکرم محمدی
چکیده ندارد.
اکرم محمدی خسرو مجیدی
چکیده ندارد.