نام پژوهشگر: احسان صیاد
محمدرضا عسکرپور احسان صیاد
در این تحقیق فراوانی و بایومس ماکروفون خاک در جنگل های طبیعی گز و پده در حاشیه رودخانه مارون در شهرستان بهبهان مورد بررسی قرار گرفت. ماکروفون خاک در اسفند ماه با استفاده از 175 قطعه نمونه، روی خطوط موازی (ترانسکت) با فاصله 100 متر از یکدیگر و عمود بر رودخانه نمونه برداری شدند. فاصله پلات های ماکروفون از یکدیگر بر روی خطوط ترانسکت 50 متر انتخاب گردید. ماکروفون خاک به روش دستی، در قطعه پلات-هایی با ابعاد 50 سانتی متر × 50 سانتی متر و در دو عمق 10-0 و 25-10 سانتی متری خاک و در کیسه های مخصوص برای انتقال به آزمایشگاه جهت شمارش و تعیین بایومس جمع آوری شدند. برای بررسی ماکروفون خاک کرم خاکی و حلزون به صورت جداگانه و بقیه ی ماکروفون خاک به دلیل فراوانی کم در یک گروه و با نام بندپایان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که فراوانی و بایومس ماکروفون خاک در زیر گونه های درختی و در عمق های مختلف خاک (10-0 و 25-10 سانتیمتری) اختلاف معنی دار دارد و فراوانی و بایومس کرم خاکی فقط با گونه درختی پده همبستگی معنی دار داشت و هیچ گونه همبستگی با گونه درختی گز نشان نداد و فراوانی بندپایان نیز فقط با گز همبستگی معنی دار داشت. نتایج cca نشان داد که سه فاکتور تعداد پده، درصد تاج پوشش پده در پلات ماکروفون و قطر نزدیکترین درخت پده به پلات ماکروفون به طور معنی داری بر توزیع فون خاک منطقه اثر دارند.
لیلا اصلانی رضا بصیری
جنگل های طبیعی پده که در حاشیه رودخانه های استان خوزستان عرصه وسیعی را پوشانده اند، با تخریب فراوان مواجه می باشند. لذا باید مورد حفاظت قرار گیرند. جنگل کاری راه حل مناسبی برای احیای این بیشه زارهای تخریب یافته است. آللوپاتی نقش مهمی در جنگل از طریق جلوگیری یا تحریک فعل و انفعالات بازی می کند. جهت بررسی اثرات آللوپاتی عصاره ی برگ پده بر اکالیپتوس و کهور آمریکایی عصاره ی برگ پده در شش غلظت 0 گرم در لیتر (شاهد، آب مقطر) 5، 10، 15، 20 و 25 گرم در لیتر تهیه شد. نهال های کهور و اکالیپتوس در غالب طرح بلوک کامل تصادفی با 6 تیمار و 6 تکرار (بلوک) در گلخانه استقرار یافتند و به مدت چهار ماه با عصاره ی برگ پده تیمار شدند. در ابتدا و انتهای دوره پارامترهای رشد مانند تعداد برگ، تعداد شاخه های فرعی ، طول شاخه های فرعی، قطریقه، ارتفاع، جوانه، وزن تر و خشک برگ، ساقه، ریشه، شادابی و زنده مانی نهال ها اندازه گیری شد. نتایج آنالیز واریانس و آزمون دانکن نشان داد که عصاره برگ پده اختلاف معنی داری در سطح خطای 5 درصد در صفات رشد، وزن تر و خشک، زنده مانی نهال های اکالیپتوس نسبت به تیمار شاهد نداشته است. شادابی نهال های اکالیپتوس اختلاف معناداری را نشان داد ولی این اختلاف بین تیمار شاهد با سایر تیمارها نبوده است. در مورد نهال های کهور نیز عصاره تاثیری بر شادابی و زنده مانی آن ها نداشته است. در صفات رشد، وزن تر و خشک برگ و ریشه کهور اختلاف معناداری مشاهده نشد. در وزن تر و خشک ساقه کهور اختلاف معنی داری در سطح خطای 5 درصد وجود دارد، البته در مورد وزن تر و خشک ساقه کهور عصاره اثر تحریکی و افزایشی داشته است و اختلاف معناداری را با تیمار شاهد در سطح خطای 5 درصد در غلظت 10 گرم در لیتر ایجاد کرده است. عصاره ی برگ پده اثر بازدارندگی بر نهال های کهور و اکالیپتوس نداشته است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که درخت پده با استفاده از خاصیت آللوپاتی نمی تواند گونه ی مهاجم کهور و گونه ی غیر بومی اکالیپتوس را کنترل کند. در نتیجه باید از وارد شدن این گونه های غیر بومی به جنگل های طبیعی پده جلوگیری کرد تا از این جنگل های با ارزش محافظت شود و لازم است که اثرات آللوپاتی گونه های مهاجم و غیر بومی بر گونه های بومی مورد مطالعه قرار گیرد.
افسانه تنگو علی مهدوی
به منظور بررسی اثر سوپرجاذب آکوازورب بر رشد و استقرار نهال های آکاسیا ویکتوریا، از طرح آماری اسپلیت پلات بر پایه طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. به طوریکه تنش خشکی به عنوان تیمار اصلی و مقادیر سوپرجاذب به عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. تیمارهای مورد آزمایش شامل 4 سطح خشکی (15، 30، 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی ) و 4 سطح پلیمر سوپرجاذب (صفر، 0/2، 0/4 و 0/6 درصد وزنی خاک) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زنده مانی نهال ها در پایان فصل رشد در بین تیمار های مختلف یکسان بود، اما سایر مشخصه های مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی نهال ها تحت تأثیر تیمار سوپرجاذب و تنش خشکی قرار گرفت. در این پژوهش استفاده از پلیمر سوپرجاذب بر شاخص های رشد نهال مانند قطر یقه، ارتفاع نهال، طول ریشه، تعداد برگ، وزن تر و خشک ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، حجم ریشه، محتوای نسبی آب برگ، پرولین، آنتی اکسیدان های کاتالاز و پراکسیداز اثر معنی داری داشت. کاربرد تیمار های 0/2 و0/4 درصد پلیمر سوپرجاذب بین مقادیری که در این آزمایش بررسی شدند بیشترین تأثیر را بر رشد نهال در تمام شرایط آبیاری (شاهد و تحت شرایط تنش خشکی) نشان دادند. تنش خشکی بر کلیه صفات مختلف رشد اثر معنی داری داشت به طوری که در شرایط تنش خشکی کاهش پارامتر های رشدی و محتوای نسبی آب برگ، افزایش میزان پرولین و فعالیت آنزیم های گیاهی مشاهده شد. با توجه به نتایج آزمایش افزودن پلیمر سوپرجاذب به خاک باعث موفقیت در استقرار نهال های آکاسیا و تقویت رشد آنها در مناطق خشک و نیمه خشک می شود. از این رو جهت کاهش مشکل کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک هیدروژل می تواند به عنوان یک روش موفقیت آمیز برای حفظ رطوبت و افزایش رشد و نمو نهال ها برای احیای نواحی خشک و بیابانی توصیه شود.
کبری سبزی رضا بصیری
در اکوسیستم های خشک و نیمه خشک بخصوص اکوسیستم های حاشیه رودخانه ها تک درختان تاثیر مهمی بر ماکروفون خاک دارند. این تحقیق جهت بررسی اثر درختان پده بر ماکروفون خاک در جنگل های حاشیه رودخانه کارون در شهرستان شوشتر انجام گرفت. نمونه برداری در فصل پاییز اواسط آبان1391 صورت گرفت. ماکروفون خاک در زیر تاج درختان (در3 طبقه قطری تاج) روی ترانسکت های موازی به فاصله 100 متر از یکدیگر و موازی با رودخانه نمونه برداری شدند. ماکرفون خاک در قطعات نمونه به اندازه 50 سانتی-متر×50 سانتی متر به عمق 10سانتیمتر از خاک به روش دستی جمع آوری و بر اساس خانواده شناسایی و شمارش گردید. در مجموع 342 قطعه نمونه و 8 نوع ماکروفون از جمله مورچه، موریانه، سوسک، هزارپا، کرم خاکی، خرخاکی، حلزون، عنکبوت برداشت شد. نتایج همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین فاصله از مرکز تاج درخت با ماکروفون خاک همبستگی منفی وجود دارد. این همبستگی در مورد درختان با تاج بزرگتر بیشتر است. تولید لاشبرگ و موادآلی بیشتر و ایجاد میکروکلیمای مناسب تر در زیر تاج پوشش درختان بزرگتر را می توان عامل آن دانست. نتایج همچنین نشان دادند که اندازه قطر تاج تفاوت معنی داری بر ماکروفون خاک ندارد، یکسان بودن لاشبرگ پده، می تواند دلیل معنی دار نبودن اثر قطر تاج آن بر ماکروفون خاک زیر تاج باشد. همبستگی بین فاصله از رودخانه با ماکروفون خاک نشان می دهد که فراوانی، تنوع و غنای ماکروفون در فواصل دورتر از رودخانه بیشتر است ولی یکنواختی ماکروفون در نزدیکی رودخانه بیشتر است.
سعیده بهاروند احسان صیاد
ایران جزو کشورهای کم جنگل بوده و بر روی کمربند بیابان قرار دارد؛ بنابراین استفاده از گونه های درختی برای جنگل کاری و توسعه آن ها برای مقاصد تجاری و حفاظت خاک بسیار ضروری است. در مورد پروژه جنگل کاری نباید گونه هایی را که اطلاعی از مبدأ آن ها نداریم کاشت، چون این عدم آگاهی ممکن است خطرات بیشماری را در پی داشته باشد، بلکه باید شرایط اقلیمی منطقه ای که این گونه ها به صورت طبیعی در آن رشد کرده اند با شرایط اقلیمی منطقه ای که برای کاشت این گونه ها در نظر گرفته می شود مشابه باشند. در این بررسی گونهeucalyptus camaldulensis که در کتاب ها و منابع موجود از نظر شرایط اقلیمی با اقلیم استان خوزستان سازگاری دارد، انتخاب شده است. عوامل اقلیمی مورد مطالعه شامل: میانگین بارش سالیانه، میانگین دمای سالیانه، میانگین بیشینه دما در گرم ترین ماه سال، میانگین کمینه دما در سردترین ماه سال، بیشینه و کمینه مطلق دما، طول فصل خشک در سال می باشند که برای تعیین رویشگاه های مناسب eucalyptus camaldulensis بر مبنای داده های سی ساله ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک استان و با کمک نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی است. پس از کنترل کمی و کیفی داده های هواشناسی و طول دوره آماری آن ها میانگین های ماهانه و سالانه نه عنصر اقلیمی برای هر ایستگاه در جدول توصیفات نرم افزار درج شد و سپس با روش وزن دهی معکوس فاصله(i.d.w) پهنه بندی گردیدند. در شناخت آب و هوایی استان خوزستان و دستیابی به یک پهنه بندی مناسب اقلیمی، توجه به بررسی عناصر اولیه و اصلی شناسایی اقلیم یک ناحیه یعنی دما، بارش به همراه طراحی یک سیستم اطلاعات اقلیمی مبتنی بر gis بسیار حائز اهمیت خواهد بود. بنابراین بعد از انجام مطالعات پایه، تجزیه و تحلیل و جمع بندی و روی هم گذاری لایه ها در محیط gis انجام شد. در نهایت نقشه مناطق مناسب کاشت گونه eucalyptus camaldulensis برای منطقه ارائه شد.
احسان صیاد غلامعلی جلالی
جنگلکاری های طبیعی پده در حاشیه رودخانه های دایمی و پر آب استان خوزستان با تخریب فراوان مواجه اند. جنگلکاری به عنوان یک راه کار مناسب برای جبران محدودیت ها می باشد. جنگلکاری ها از طریق مکانیزم های متفاوتی بر خاک تاثیر می گذارند که مهمترین آنها تغذیه و بازگشت عناصر غذایی و ماکروفون خاک می باشند. ویژگی تثبیت ازت نیز از جمله مکانیزم هایی است که برخی گونه ها از آن استفاده می کنند. این تحقیق در جنگلکاری های هشت گونه درختی شامل popolus euphratica، eucalyptus camaldulensis، e.microtheca، acacia saligna، a.stenophlla، a.salicina، a.farnesiana و dalbergia sissoo که در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه بلوک و قطعه های 30* 27 متر مربعی با فاصله کاشت 3 متر * 3 متر که در سال 1372 مستقر شده بود اجرا شد. نمونه برداری خاک در پاییز 1385 از عمق 25-0 سانتی متری جهت بررسی ماده آلی، ازت کل، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم قابل جذب و ph صورت گرفت. بررسی تغذیه عناصرغذایی در برگ گونه های درختی، در تابستان 1385 با جمع آوری برگ از 6 درخت در هر قطعه صورت گرفت. بررسی بازگشت عناصر غذایی در پاییز و زمستان 1385 با قرار دادن 2 سبد (تله جمع آوری برگ) به ابعاد 0/5 متر m0/5 متر 40 سانتی متر به طور تصادفی در زیر تاج درختان و جمع آوری دو هفته یکبار لاشبرگ ها انجام شد. جهت ارزیابی زیستی تاثیر جنگلکاری ها بر خاک، در اواخر زمستان سال 1385 خاک از عمق 25-0 سانتی متری تمام قطعه های جنگلکاری جمع آوری و در گلدان های پلی اتیلن کاشت نهال ریخته شد و بذر هر یک از گونه های درختی در خاک جمع آوری شده از زیر هشت گونه درختی کاشته شد. بعد از شش ماه رشد نهال و عناصر غذایی جذب شده توسط آن مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت بررسی ماکروفون خاک، در اواسط پاییز سال 1385 در هر قطعه جنگلکاری دو نمونه 0/5 m 0/5 متر مربعی با عمق 25 سانتی متری برداشت گردید. نتایج نشان داد ویژگی های برگ و لاشبرگ (کربن، ازت، نسبت c/n، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم) بین گونه های جنگلکاری شده متفاوت بود. ماکروفون خاک بویژه کرم خاکی در a.salicina بیشترین و در e.camaldulensis کمترین فراوانی و بایومس را داشت. فراوانی و بایومس ماکروفون خاک و کرم خاکی با کلسیم و ازت لاشبرگ همبستگی مثبت و با کربن لاشبرگ همبستگی منفی داشت. فراوانی و بایومس ماکروفون خاک بین دو گروه تثبیت کننده ازت و غیر تثبیت کننده ازت متفاوت نبود در حالی که غنای ماکروفون در گونه های غیر تثبیت کننده ازت بیشترین میزان بود. همه ویژگی های خاک مورد بررسی بجز ph بین گونه ها متفاوت بودند و برخی از آنها نیز ازجمله نسبت c/n، کربن، پتاسیم و کلسیم نیز بین دو گروه متفاوت بودند. ارزیابی زیستی تاثیر گونه ها برخاک نیز در بیشتر موارد تاثیر گونه ها بر خاک را تایید می نماید. بیشتر تاثیرهایی که گونه ها بر خاک گذاشتند توسط تغذیه و بازگشت عناصر غذایی و ماکروفون خاک قابل توجیه است. گونه های a.farnesiana، a.salicina و e.camaldulensis به دلیل بهبود تعداد بیشتری از ویژگی های خاک باعث افزایش حاصلخیزی خاک شد اما به نظر می رسد وضعیت خاک زیر a. farnesiana مناسب تر و زیر a. saligna نامناسب تر باشد. گونه های دو دسته نیز با هم متفاوتند اما نمی توان بین آنها برتری قایل شد.