نام پژوهشگر: سعید احمدجو
سعید احمدجو حسن عربی
کاتالیست (ind)2zrcl2 (اول) و کاتالیست (2-phind)2zrcl2 (دوم) با روشهای مستقیم و غیر مستقیم سنتز گردید. از جمله مزایای سنتز کاتالیست با روش غیرمستقیم شرایط آسان ساخت و خالص سازی آسان کاتالیست نهایی می باشد. کو پلیمریزاسیون اتیلن-پروپیلن و تر پلیمریزاسیون اتیلن-پروپیلن- دی ان در شرایط مختلف انجام گردید. کاتالیست اول و دوم بترتیب بالاترین فعالیت کوپلیمریزاسیون را در حدود 6000 و kg epr. mol zr-1. h-1 4000 نشان دادند. بیشترین فعالیت ترپلیمریزاسیون کاتالیست اول در حدود kg epdm. mol zr-1. h-1 1700 بدست آمد، در حالیکه کاتالیست دوم فعالیت کمتری در حدود kg epdm. mol zr-1. h-1 1175 در بهترین حالت نشان داد. فعالیت ترپلیمریزاسیون کاتالیست اول نسبت به تغییرات غلظت کمک کاتالیست و دما رفتار زنگ شکل نشان داد. در حالیکه برای کاتالیست دوم تنها برای تغییرات کمک کاتالیست روند فوق مشاهد شد. اما افزایش دمای پلیمریزاسیون در محدوده مطالعه شده سبب کاهش محصول دهی پلیمر شد. متوسط وزن مولکولی پلیمرها نیز با افزایش فشار برای هر دو کاتالیست افزایش یافت. در حالیکه افزایش دمای پلیمریزاسیون و غلظتهای بالای کمک کاتالیست آنرا کاهش داد. افزایش غلظت پروپیلن در نسبت مونومرها و غلظت مونومر دی ان سبب کاهش در فعالیت و متوسط وزن مولکولی در هردو کاتالیست گردید. رفتار سینتیکی هردو کاتالیست از نوع کاهشی بود. در نسبتهای پایین از [al]:[zr] برای کاتالیست اول افزایش در مقدار اتیلن و دی ان وارد شده در زنجیره پلیمرو برای نسبتهای بالاتر کاهش در هردو مقدار مشاهده گردید. برای کاتالیست دوم رفتار مشابه برای مقدار اتیلن وارد شده با افزایش نسبت [al]:[zr] مشاهده شد. اما مقدار دی ان وارد شده به زنجیر پلیمر با افزایش این نسبت کاهش یافت. افزایش دمای پلیمریزاسیون سبب کاهش در مقدار اتیلن وارد شده برای هردو کاتالیست گردید. در حالیکه مقدار دی ان وارد شده در پلیمرها برای دما های پلیمریزاسیون کمتر از oc 60 برای هردو کاتالیست افزایش یافت. با افزایش غلظت پروپیلن و غلظت دی ان در خوراک برای هردو سیستم کاتالیستی مقدار اتیلن وارد شده کاهش و مقدار دی ان وارد شده افزایش نشان داد. با سیستم کاتالیستی دوم می توان نمونه های epdm با محدوده وسیعی از درصدهای وزنی اتیلن(85-32) و دی ان (13-5/3) را تولید نمود. کاتالیست دوم پذیرش بالائی از مقدار کومونومرها را حتی در نسبتهای خوراک غنی از اتیلن (20/80 = e/p) در مقایسه با سیستم های کاتالیست دیگر مورد مطالعه نشان داد. کاتالیست دوم در کمترین حد غلظت از مونومر دی ان در خوراک ورودی ( mol/l 05/0) قادر است مقدار مناسبی از دی ان (5/3 %) در زنجیر پلیمر وارد نماید. نمونه های سنتز شده مورد مطالعه با کاتالیست دوم خواص پخت و استحکام کششی بهتری را نسبت به یک نمونه صنعتی مقایسه شده نشان دادند. پلیمر های حاصله از سیستم کاتالیستی دوم زمانهای پخت، خواص میکانیکی دینامیکی و خواص کششی بهتری را نسبت به سیستم کاتالیستی اول نشان داد. این رفتار با مقایسه نتایج حاصله ازdmta و cnmr تایید گردید. جهت بررسی عملکرد کاتالیستهای متالوسن بر روی نگهدارنده، این دوکاتالیست با استفاده از تکنیک نگهداری کردن درجا بر روی 3 نوع سیلیکا pq3060 (با مساحت سطح m2.g-1 570) و ep12 (با مساحت سطحm2.g-1 390) و mcm-41 (با مساحت سطح m2.g-1 1100) نگهداری گردید. از جمله مزایای روش درجا کاهش مصرف mao و همچنین تسهیل در آماده سازی کاتالیست های ساپورت شده می باشد. تصاویر edx بیانگر توزیع یکنواخت آلومینیوم بر روی نگهدارنده ها بود. از نکات قابل اهمیت روش مورد استفاده برطرف کردن فولینگ، استفاده از حلال هپتان بجای تولوئن و استفاده ازکمک کاتالیست تری ایزوبوتیل آلومینیوم بجای میتیل آلومینوکسان را می توان نامبرد. کاتالیستهای ساپورت شده نسبت به کاتالیست همگن از فعالیت کمتری برخوردار بودند. منحنی سینتیکی کاتالیستهای ساپورت شده و مقدارdi بیانگر پایداری بهتر این نوع کاتالیستها در مقایسه با کاتالیستهای همگن می باشد. نتایج cnmr، dmta بیانگر بهبود کومونومر پذیری کاتالیست نگهداری شده با نگهدارنده mcm-41 نسبت به نگهدارنده pq3060 بود. کاتالیست نگهداری شده توسط نگهدارنده ep12 فعالیت چندانی نداشت. کومونومر پذیری کاتالیست ساپورت شده با روش درجا نسبت به کاتالیست همگن مربوطه کمتربود. فعالیت و کومونومر پذیری کاتالیست نگهداری شده با افزایش مساحت سطح ساپورت افزایش یافت. فعالیت و کومونومر پذیری کاتالیست نگهداری شده به ترتیب mcm-41 > pq3060 > ep12 بود.
مینا فراهانی حسن عربی
در این تحقیق، آلیاژ پلی پروپیلن و لاستیک اتیلن پروپیلن با استفاده از روش داخل راکتور برای بالا بردن میزان ضربه پذیری آن، در حین پلیمریزاسیون ساخته شد و برای بررسی اثر این روش، ساختار و خواص محصول به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تغییر شرایط پلیمریزاسیون، آلیاژهایی با ساختار متفاوت تهیه شد. در یک دسته از آلیاژها، زمان کوپلیمریزاسیون تغییر کرده و اثر این تغییرات بر خواص نهایی محصول مورد بررسی قرار گرفت و دسته دیگر آلیاژهایی بودند که به دلیل افزودن مقادیر متفاوتی از هیدروژن در مرحله هموپلیمریزاسیون، ماتریس متفاوتی داشتند. اثر دیگری که می توان آن را زیر مجموعه تغییرات ماتریس در نظر گرفت، وجود درصد بسیارکمی از کومونومر در ماتریس بود تا بتوان بر اساس آن، اثر وارد کردن عامل بی نظمی در ساختار ماتریس و در نهایت اثر آن بر خواص آلیاژ را بررسی کرد. برای تعیین ساختار آلیاژسنتزی از آنالیز حرارتی(dsc)، طیف سنجی مادون قرمز با تبدیل فوریه (ftir) و میکروسکوپ الکترونی (sem) استفاده شد. رفتار حرارتی، دینامیکی مکانیکی و همچنین خواص مکانیکی و مورفولوژی آلیاژ سنتزی نیز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای بررسی بیشتر ساختار و تاثیر آن بر رفتار نهایی آلیاژ، فاز پراکنده و ماتریس جدا شده و خواص ویسکوالاستیک همه نمونه ها و اجزا آنان با استفاده از رئومتر با صفحات موازی مورد ارزیابی قرار گرفت و با استفاده از مدل های پیشنهادی برای سازگاری اجزا آلیاژهای امتزاج ناپذیر، برهم کنش بین اجزا نمونه ها با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج آزمون ها نشان داد که فاز لاستیکی در نمونه های سنتزی در درصدهای پایین کوپلیمر از توزیع مناسبی برخوردار است. مقایسه نمونه هایی که با شرایط مختلف سنتز شده اند نشان داد با افزایش اتیلن در ساختار و به تبع آن افزایش میزان کوپلیمرهای غنی از اتیلن، علاوه بر ظهور پیک تبلور جدگانه برای این کوپلیمرهار محدوده دمایی 120 تا 130 درجه سانتی گراد، مورفولوژی نیز تغییر یافته و نواحی آمورف به صورت حلقوی اطراف کوپلیمرهای غنی از اتیلن را گرفته اند. تغییر مورفولوژی اثر مستقیم روی رفتار رئولوژیکی آلیاژ داشته و سبب بروز پدیده تسلیم برای آلیاژهای حاوی کوپلیمرهای بلاکی غنی از اتیلن شده است. در ادامه با استفاده از مدل های رئولوژیکی میزان تنش برهم کنش میان اجزا آلیاژ محاسبه شد و در مقایسه با نتایج آزمون کشش می توان گفت برای نمونه هایی که میزان تنش برهم کنش آن ها029/0، 039/0 و 066/0 است درصد کشش تا نقطه پارگی در آزمون کشش آنها به ترتیب 1260، 1130 و 250 است. از آنجایی که سطح زیر منحنی تنش کرنش، معیاری از میزان چقرمگی ماده است، اینطور نتیجه گیری شد که افزایش میزان سازگاری نواحی پراکنده سبب افزایش میزان چقرمگی ماده شده که همان هدف اصلی از آلیاژ کردن پلی پروپیلن است. همچنین بطو کیفی می توان گفت حضور کوپلیمرهای غنی از اتیلن سبب کاهش میزان مدول بین سطحی اجزا آلیاژ شده و این افت در رفتار کششی نمونه مشهود است. از آنجایی که همه نمونه ها در تست ضربه رفتاری نشکن از خود نشان دادند، از میزان کشش نمونه تا نقطه پارگی به عنوان معیاری برای مقایسه میزان چقرمگی آن ها استفاده شده است. بطور کلی نتایج نشان داد که رابطه خطی برای ارتباط میان زمان کوپلیمریزاسیون و همچنین هیدروژن و رفتار مکانیکی مطلوب وجود ندارد و تعیین کننده اصلی، ساختار و اجزایی است که در حین واکنش تشکیل می شود که می تواند بر میزان سازگاری اجزا و نهایتا خواص محصول موثر باشد.
نیلوفر رمضانی چم علیشاهی نوید رمضانیان
کوپلیمر متناوب استایرن?مالئیک انیدرید با وزن مولکولی بالا با استفاده از دو مشتق فنولی شامل 3،5-دی متیل فنول و تیمول (2?ایزوپروپیل?5?متیل فنول)، استری شد. واکنش استریفیکاسیون با استفاده از مقادیر مختلف دو ترکیب فوق تکرار شد تا با درگیر شدن تعداد متفاوتی از گروه های انیدریدی در طول زنجیر کوپلیمر و تغییر درجه ی استریفیکاسیون، خواص کوپلیمرهای استری شده بررسی گردد. ازجمله تغییراتی که حاصل شد، تغییر دمای انتقال شیشه ای کوپلیمر بود که توسط طیف های dsc مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کوپلیمرهای حاصل دارای خواص ضد سرطانی شدند. بررسی خواص ضد سرطانی محصولات با انجام آزمون های زیستی روی سه رده سلول سرطانی pc3، mcf7 و b16f10 و در غلظت های مختلف انجام شد. بیشترین تأثیر بر زیست پذیری سلول های رده ی سلولی b16f10 را محصول d2 (مزدوج کوپلیمر استایرن-مالئیک انیدرید و بیشترین مقدار تیمول)، از خود نشان داد. به طورکلی همه ی محصولات در غلظت های بالاتر عملکرد بهتری نسبت به کاهش رشد سلول های سرطانی داشتند.
بهاره رضوی نوید رمضانیان
در سال های اخیر پوشش های پلیمری در زمینه های کاربردی از قبیل حفاظت فلزات در برابر تخریب های ناشی از خوردگی در صنایع مختلف، توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده است. در این مطالعه، برای تهیه پوشش های مقاوم در برابر خوردگی از رزین اپوکسی-هاردنر به عنوان ماتریس پایه استفاده شد. رزین اپوکسی دارای خواص مطلوبی از جمله، مقاومت شیمیایی بالا، پایداری حرارتی و استحکام بالا می باشد. با وجود این خواص، رزین اپوکسی پخت شده شکننده بوده و دارای مقاومت ضربه ی پایینی می باشد. لذا به منظور برطرف کردن این مشکل و همچنین افزایش مقاومت به خوردگی از پلی سولفون به عنوان یک پلیمر گرمانرم به صورت یک افزودنی تقویت کننده در ماتریس اپوکسی استفاده شد. پلی سولفون در دو حلال دی متیل استآمید و دی متیل سولفوکسید و همچنین در دو نسبت استوکیومتری 5:6 و 1:2 ]بیس فنول a به (پارا- کلروفنیل) سولفون[ سنتز گردید. ساختار شیمیایی محصولات سنتز شده به وسیله آنالیز ftir شناسایی شد. همچنین وزن مولکولی آنها به وسیله آنالیز gpc و خواص حرارتی نیز به وسیله آنالیزdsc مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه پوشش هایی با پایه رزین اپوکسی و درصد های مختلفی از پلی سولفون(5/0، 1، 5/2، 5) به صورت شبکه های پلیمری در هم نفوذ کرده (ipn) به وسیله پلیمریزاسیون درجا تهیه شد. آنالیز ftir این نمونه ها، نشان داد که با وارد شدن پلی سولفون به داخل ماتریس اپوکسی، میزان شبکه ای شدن کاهش می یابد. خواص حرارتی نمونه های پخت شده به وسیله آنالیز dsc و tga مورد بررسی قرار گرفت. بررسی و ارزیابی محافظت خوردگی این پوششها به وسیله آنالیز الکتروشیمیایی eis به مدت 30 روز، صورت گرفت. پوشش حاوی 1 درصد پلی سولفون بیشترین مقاومت به خوردگی را نشان داد. سپس به منظور افزایش مقاومت پوشش حاوی 1% پلی سولفون و با توجه با ماهیت آبگریز گرافن، از نانو صفحات گرافن به مقدار 5/0% وزنی استفاده شد. تصاویر sem پراکندگی مناسب گرافن را درکامپوزیت نشان داد. نتایج آنالیز eis نشان دهنده مقاومت خوردگی بالایی در مقایسه با نمونه فاقد گرافن برای این پوشش بود. آنالیز ftir پوشش حاوی گرافن پیک گروه آمیدی را در ناحیهcm?1 1700 نشان داد که پیوند شیمیایی بین گروه های کربوکسیلیک گرافن با آمین هاردنر را تایید کرد. برای تمامی پوشش ها آنالیز مقاومت به ضربه و چسبندگی نیز انجام گرفت که پوشش حاوی 1% پلی سولفون وگرافن دارای قدرت چسبندگی بالا و مقاومت به ضربه عالی را نشان دادند.
محمدامین سالک اسدی محمدمهدی مرتضوی
کاتالیست بر پایه آهن با لیگاند 2،6 -دی استیل پیریدین بیس( 2-ترشیوبوتیل آنیلین) تحت شرایط کنترل شده سنتز شد، که به صورت همگن و غیرهمگن جهت هموپلیمریزاسیون اتیلن و کوپلیمریزاسیون اتیلن با کومونومر 1-هگزن مورد استفاده قرار = با نسبت 400 mao 0 و 2 بار اتیلن با کمک کاتالیست / گرفت. در حالت هموژن کاتالیست فرامتالوسن آهن در فشارهای 5 = با نسبت 1250 tiba و tea و در حالت غیرهمگن آن در فشارهای 2 و 5 بار اتیلن با کمک کاتالیست های ،[al]/[fe] مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از کاتالیست زیگلر ناتای صنعتی ، جهت کوپلیمریزاسیون اتیلن/ 1-هگزن در ،[al]/[fe] استفاده شد . در تمامی سامانه های [al]/[ti] = در نسبت 375 tiba و tea فشارهای 2 و 5 بار با کمک ک اتالیست های کاتالیستی با افزایش غلظت 1-هگزن در خوراک، افزایش فعالیت و پس از رسیدن به یک مقدار بهینه، فعالیت روند کاهشی را 0/48 معادل [mol/lit] 0 بار، بیشینه فعالیت در مقدار غلظت 1-هگزن / درپیداشت. برای کاتالیست آهن همگن در فشار 5 844 ، در حالت [kg polymer/mol fe.h] 1/92 معادل [mol/lit] 644 ، در فشار 2 بار در غلظت [kg polymer/mol fe.h] 2413 و در فشار 5 بار در غلظت [kgpolymer/molfe.h] 0/96 معادل [mol/lit] غیرهمگن در فشار 2 بار در غلظت در فشار 2 بار بیشینه ،tiba 0/24 معادل 6083 دیده شد. برای سامانه کاتالیستی زیگلر ناتا با کمک کاتالیست [mol/lit] 0/48[mol/lit] 902 و در فشار 5 بار در غلظت [kgpolymer/molti.h] 0/96 معادل [mol/lit] فعالیت در غلظت 1-هگزن 1530 دیده شد. همچنین نتایج آنالیز حرارتی بیانگر کاهش دمای نقطه ذوب با افزایش کومونومر [kgpolymer/molti.h] معادل در خوراک میباشد. بیشترین کومونومرپذیری برای سامانه کاتالیستی زیگلر ناتا در فشار 2 بار مشاهده گردید؛ تا جایی که در 1/92 از 1-هگزن بیشترین کاهش دمای نقطه ذوب نسبت به هموپلیمر اتیلن بدستآمد؛ سامانه کاتالیستی آهن [mol/lit] غلظت در هر دو حالت همگن و غیرهمگن کومونومرپذیری پایینی را از خود نشان داده که نتایج آنالیز حرارتی تاکید کننده این موضوع میباشد. نتایج حاصل شده از ویسکومتر آبلود جهت محاسه وزن مولکولی کوپلیمرهای سنتز شده از سامانه های مختلف کاتالیستی بیانگر این موضوع بود که با افزایش غلظت 1-هگزن در خوراک وزن مولکولی کاهش یافت. در سامانه کاتالیستی آهن نوع کمک کاتالیست تاثیر محسوسی در وزن مولکولی نداشته و وزن مولکولی از هموپلیمر به مقدار تقریبی 6 در بالاترین غلظت کومونومر در خوراک کاهش پیدا نمود. درحالیکه در سامانه کاتالیستی زیگلر × 1/3 به مقدار 104 ×105 نشان داد؛ این میزان تفاوت در هموپلیمر tea وزن مولکولی بالاتری نسبت به کمک کاتالیست tiba ناتا کمک کاتالیست 1/3 با تغی یر کمک × به مقدار 106 tea نسبت به کوپلیمر بیشتر بوده؛ بطوریکه وزن مولکولی هموپلیمر سنتز شده از کاتالیست 2 افزایش پیدا نمود. در مجموع کاتالیست زیگلر ناتا پلیمر با وزن مولکولی بیشتری را تولید × مقدار 106 tiba کاتالیست به کرده است.
مصطفی خوش صفت نوید رمضانیان
کاتالیست های چندهسته ای نوینی از کاتالیست های دوهسته ای همو بر پایه نیکل (bncn n=1,2,3,4) (bi-nuclear catalysts) سنتز، شناسایی و در پلیمریزاسیون اتیلن مورد استفاده قرار گرفت. بیشترین میزان فعالیت از بین کاتالیست های مورد مطالعه مربوط به کاتالیست bnc4 در نسبت مولی [al]/[ni]=2000 ، دمای c? 42 و زمان 20 دقیقه با مقداری برابر با ( 1073/0gr pe/mmol ni.h) حاصل شد. اثر فاکتور فشار مونومر بر رفتار پلیمریزاسیون کاتالیست bnc4 نیز به صورت تابع نمایی افزایش یافت. همچنین تاثیرات الکترونی و ممانعت های فضایی استخلاف ها بر رفتار پلیمریزاسیون کاتالیست های سنتز شده به صورت تجربی و تئوری بررسی شد. جرم مولکولی، میزان غیر اشباعیت و رفتار حرارتی نمونه های پلیمری حاصل از کاتالیست ها مورد مطالعه قرار گرفت. بالاترین متوسط جرم مولکولی ویسکوزیته (mv) برای پلی اتیلن حاصل از کاتالیست bnc3 به دست آمد. ثر فشار بر این پیک های دو قله ای در پلیمر حاصل از کاتالیست bnc4 بررسی و تغییر پیک ها از دو قله ای به تک قله ای نتیجه گردید.
میثم حق پناه نوید رمضانیان
در این تحقیق، اختلاط کاتالیزور avant zn (از نوع زیگلرـ ناتای نسل چهارم) و 2,1- بیس (6،4،2- تری-متیل فنیل ایمینو) اسنفتن نیکل دی بروماید (از نوع فرامتالوسن) با ساختار کاملاً متفاوت به وسیله کمک کاتالیزور tea و mmao برای پلیمریزاسیون اتیلن مطالعه شد. برای به دست آوردن شرایط بهینه، با تغییر پارامترهایی نظیر نسبت کمک کاتالیزورها به کاتالیزورها، دما، فشار مونومر و زمان پلیمریزاسیون در شرایط متفاوت انجام شد. نسبت 642 = [al]/[ti+ni] به عنوان نسبت بهینه کمک کاتالیزورها به کاتالیزورها برای اختلاط کاتالیزور انتخاب شد. بیش ترین فعالیت در محدوده های مورد مطالعه دمای c° 54، فشار مونومر bar 5/1 و زمان min 45 بود. بررسی خواص پلیمرها، با تکنیک های مختلف مطالعه شد. از تصاویر sem به منظور بررسی مورفولوژی ذرات پلیمر و ماده افزودنی استفاده شد. بهبود اصلاح مورفولوژی کروی ذرات پلی اتیلن بر اثر اختلاط کاتالیزورها بدون هر گونه افزایش فشار مونومر و دمای پلیمریزاسیون انجام گرفت. با افزایش فشار مونومر به bar 2، بهترین مورفولوژی کروی ذرات پلی اتیلن نتیجه شد. مقادیر غیراشباعیت پلیمرها با استفاده از طیف سنجی ft-ir محاسبه شد. مقدار غیراشباعیت برای نمونه پلیمری حاصل از اختلاط کاتالیزورها بین مقدار غیراشباعیت نمونه های پلیمری حاصل از کاتالیزور فرامتالوسن بر پایه نیکل (754/0 در 1000 اتم کربن) و کاتالیزور زیگلرـ ناتا (258/0 در 1000 اتم کربن) به صورت منفرد قرار گرفت. با افزایش دما از مقدار غیراشباعیت نمونه پلیمری حاصل از اختلاط کاتالیزورها کاسته شد. کاهش میزان غیراشباعیت و بلورینگی به کاتالیزور زیگلرـ ناتا نسبت داده شد. رفتار حرارتی نمونه ها با آنالیز حرارتی dsc و tga مورد بررسی قرار گرفت. بالاترین دمای ذوب (حدود c° 141) و بلورینگی (حدود 51 %) به ترتیب برای پلیمر حاصل از اختلاط کاتالیزور به وسیله هر دو کمک کاتالیزور و پلیمر حاصل از اختلاط کاتالیزور به وسیله tea و پایین ترین دمای ذوب (حدود c° 93) و بلورینگی (حدود 6 %) برای پلیمر حاصل از اختلاط کاتالیزور به وسیله mmao مشاهده شد. محدوده دمای بالا به کاتالیزور زیگلرـ ناتا و محدوده دمای پایین به کاتالیزور فرامتالوسن بر پایه نیکل نسبت داده شد. بیش ترین متوسط وزن مولکولی ویسکوزیته 106×14/1 به دست آمد. متوسط وزن مولکولی ویسکوزیته با افزایش دما ابتدا کاهش و سپس با غالب شدن فعالیت کاتالیزور زیگلرـ ناتا در کل پلیمریزاسیون افزایش یافت. در نهایت اثر افزودنی نانولوله کربنی چند جداره کربوکسیلی به پلیمر بررسی شد. در نمونه پلیمر حاصل از کاتالیزورهای زیگلرـ ناتا و افزودنی نانولوله نسبت به پلیمر بدون هر گونه افزودنی آن، با احتمالاً تشکیل پیوند قوی بین زنجیرهای پلیمری باعث کاهش فعالیت، افزایش شدید غیراشباعیت (278/1 در 1000 اتم کربن)، کاهش بلورینگی و بهبود مقاومت حرارتی در شروع تخریب به میزان حدود °c 134 شد؛ اما در نمونه پلیمری حاصل از اختلاط کاتالیزورها و افزودنی نانولوله نسبت به پلیمر بدون هر گونه افزودنی آن، با عدم تشکیل پیوند قوی بین زنجیرهای پلیمری باعث افزایش فعالیت شد.