نام پژوهشگر: هدی ربیع پور
هدی ربیع پور سهیلا صلاحی مقدم
چکیده صورت گرایی یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت و سپس به چک و امریکا انتقال یافت. شکل، فرم و صورت اثر ادبی، هدف اصلی این نوع نقد است و راز دلنشینی معنای کلام را در پس صورتی منسجم و یکپارچه ـ که حاصل نظم و همنشینی سازمان یافته ی اجزای کلام است ـ جست و جو می کند. زبان، خیال، بیان، موسیقی و ... از جمله عواملـی به حساب مـی آیند که روی هم رفته شکل یک اثر را تشکیل می دهند. برجسته سازی از اصول و مبانی صورت گرایی است که خود پیامد آشنایی زدایی به شمار می رود. لیچ (leech)، زبان شناس صورت گرا، برجسته سازی را در دو مرحله ی هنجارگریزی و قاعده افزایی مورد مطالعه قرار داده است. از دیگر اصولی که صورت گرایان بدان توجه نشان داده اند، مبحث مربوط به روایت است. از میان نظریه های روایت شناسان ـ به دلیل انطباق بیشتر با شعر سلمان هراتی ـ بر نظریه ی ژرار ژنت تأکید بیشتری شده است. پژوهش حاضر نقد و تحلیل صورت گرایانه ی مجموعه اشعار سلمان هراتی با تکیه بر نظریه ی لیچ است و درصدد است تا نشان دهد کدام یک از شاخصه های برجسته ساز در این اثر کاربرد بیشتری دارد. بررسی ها نشان می دهد از میان شیوه های برجسته سازی، هنجارگریزی معنایی نمود بیشتری داشته است؛ نیز تشبیه و تشخیص از بین شگردهای هنجارگریزی معنایی، بسامد بیشتری را به خود اختصاص داده است. از پنج مولفه ی روایی ژنت، عنصر تداوم بیشترین سهم را داشته است و این امر به نوبه ی خود توانش زبانی شاعر را در انتقال مفاهیم آشکارتر می سازد. واژه های کلیدی: سلمان هراتی، صورت گرایی، هنجارگریزی، قاعده افزایی، روایت.