نام پژوهشگر: بهناز بهنام نیا

مطالعه ساختاری گوشه های دستگاه نوا در ردیف میرزا عبدالله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده موسیقی 1389
  بهناز بهنام نیا   حسین بهروزی نیا

در نزد اندیشمندان مشرق زمین همواره نام ها کلید ورود به معانی اند در این رابطه ،تحقیق حاضر به این مسائل پاسخ گفته است: ردیف در لغت و در موسیقی هر کدام به چه معناست؟ آیا ردیف که واژه ای مهم در موسیقی ایران است صرفا مفهومی راجع به تغییرات فنی است یا حوزه های معنایی را نیز در بر میگیرد؟ اساسا به چه منظور موسیقی ایرانی ردیف شده است؟ آیا برای آن سرانجامی متصور بوده اند؟مبنای ردیف انگاشته شدن ردیف آیا خارج از حوزه های صوری آن قابل بازشناسایی هست یا نه؟ این تحقیق از سویی با بررسی زمان در ردیف ،نشان میدهد که در کنار استحکام ردیف موضوعاتی همچون : مرکب خوانی، مرکب نوازی، مرصع خوانی ، مرصع نوازی چگونه معنی پیدا کرده اند؛ این مهم در سلطه بر اجزاء کمّی ردیف و پس از آموزش نکات فنی، و اشراف به حوزه معنایی ردیف آغاز میشود که همان عبور از ردیف صوری به ردیف معنایی است. این پژوهش با روش کیفی ، تحلیل محتوای ساختار موسیقی ردیف وبررسی نسبت های فنی ردیف بودگیِ در صورت و محتوای ردیف موسیقی دستگاهی ، به تدقیق هر چه بیشتر مفهوم ردیف پرداخته است. کشف قانونمندی معانی ردیف و در عین حال گسست از آن و ساختارشکنی آن ،آنگونه که در این تحقیق نشان داده خواهد شد، افق های جدیدی را در حوزه نظری تحقیق موسیقی دستگاهی رفم خواهد زد. مشاهده ماهیت زمان در ردیف ، بیانگر وجود زمان دهری در مقابل زمان فیزیکی است. این زمان دهری ، میتواند تداعی گر قاعده مندی غیرفیزیکی باشد. زمان بندیِ اکثر گوشه های ردیف که با سنجش زمانی خطی و لذا فاقد متر معین تلقی می شود. در این زمینه ، این رساله، مفهوم و استحاله این زمان دهری را در لایه های معنایی ردیف با توجه به مناسبات مدالی دستگاه نوا ، گوشه های آن به عنوان مبنای جهش و ورود به فضاهای مرکب نوازی- مفهوم و استحاله مکان و بیان موسیقی ردیف را مورد مداقه قرار داده است.