نام پژوهشگر: آسیه دهقانی
آسیه دهقانی فرشید ایروانی قدیم
تندیس های سنگی به عنوان نمادی از اجداد و قهرمانان یک قوم یا قبیله، یکی از داده های مهم باستان شناسی است و اطلاعات زیادی را از نظر جهان بینی، فرهنگ و هنر مردمان گذشته در اختیار ما قرار می دهد. تندیس های سنگی از شمال غرب ایران از محوطه های شهریری، چیناب( قوبول دره سی)، احمدآباد، دایلار، خشکناب و هرزورز هریس و کرینقان ورزقان بدست آمده است. این پژوهش ماهیت ساختاری وگونه شناختی تندیس های شمال غرب ایران را مورد مطالعه، تحلیل و دسته بندی قرار داده و سپس به بررسی الگوی پراکندگی و تعیین حوزه ی فرهنگی پرداخته و در ادامه نمونه تندیس های بدست آمده از شمال غرب ایران را با نمونه های بدست آمده از خارج از ایران مقایسه و تحلیل کرده است. تندیس های شمال غرب دارای یکسری خصوصیات مشترک هستند. آن ها در عین عظمت و خلاقیت اکثراً هنر بدوی را به نمایش گذاشته اند. از نظر ماهیت ساختاری این تندیس ها یا در محوطه های روباز مقدس افراشته شده که اطراف آن قبور مگالیتیگ به صورت متراکم وجود دارد و یا به عنوان سازه قبر یا گور نهاده استفاده شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت تمام تندیس های سنگی یافت شده از شمال غرب ایران در ارتباط با آیین های تدفینی و قبور است. تفاوت در تیپولوژی و کاربرد تندیس ها در عین ماهیت مشترک آئینی و تدفبینی بیانگر آنست که احتمالاً ایدئولوژی و جهان بینی واحدی از اواسط هزاره دوم ق.م در شمال غرب ظهور پیدا می کند و توسط اقوام با فرهنگ مختلف پذیرفته شده است. الگوی پراکندگی تندیس ها بیانگر این است که آن ها در محوطه های تدفینی(قبرستان)در کوهپایه ها و در ارتفاع1000 تا 1800 متر از سطح دریا قرار گرفته اند. از نظر پوشش گیاهی این محوطه ها در مکان های مستعد مرتعی و مناسب برای چراگاه و در نزدیکی منابع آبی است. با توجه به اینکه در بررسی ها انجام شده هیچ محوطه استقراری مرتبط با تندیس ها گزارش نشده و تحقیقاتی که در خارج از ایران صورت گرفته این تندیس ها را در ارتباط با اقوام کوچرو معرفی کرده است، می توان نتیجه گرفت در شمال غرب ایران نیز آن ها در ارتباط با اقوام کوچرو بوده اند.
آسیه دهقانی سیروس سروقد
هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری در رابطه بین کمال گرایی و افسردگی بود.نمونه مورد نظر شامل 346 نفر (239 زن و 107 مرد )از دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد تهران شمال بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.در این پژوهش از مقیاس افسردگی بک 2 (bdi-ii)،مقیاس کمال گرایی فراست(fmps)،مقیاس پاسخهای نشخواری (rrs) به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد.داده های پژوهش با کمک نرم افزارspss15 وبا استفاده از شاخص های آماری میانگین،انحراف معیار ،ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی نابهنجار ، افسردگی و تمامی ابعاد نشخوار فکری (در فکر فرو رفتن ،تعمق و حواسپرتی )همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد .همچنین بین کمال گرایی بهنجار و یکی از ابعاد نشخوار فکری (در فکر فرو رفتن) رابطه معناداری وجود دارد در حالیکه بین کمال گرایی بهنجار و افسردگی رابطه معناداری وجود ندارد. در این پژوهش رابطه متغیر کمال گرایی با واسطه گری متغیر نشخوار فکری با متغیر افسردگی در قالب یک الگوی علی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج این مطالعه نشان داد که نشخوار فکری نقش واسطه گری معناداری برای متغیرهای کمال گرایی نابهنجار و افسردگی دارد.
آسیه دهقانی قدرت الله فرهودی
با توجه به شواهد صحرایی و لرزه ای مبنی بر فعال بودن زون گسلی سبزپوشان و نزدیکی آن به شهر شیراز, مطالعه آن به عنوان بخشی از سیستم زاگرس و ارائه الگوی تکتونیکی آن مورد توجه قرار گرفت. این پهنه با درازایی در حدود 220 کیلومتر از شمال غرب شیراز آغاز شده و تا جنوب شهرستان قیر ادامه می یابد. این پهنه از قطعات گسلی شیراز, دهداری, موک, شمال میمند, نورا, قیر و هوم با آرایش پلکانی تشکیل شده است. مطالعات دقیق ساختاری و ریزساختاری بر روی بخش جنوب غربی طاقدیس سبزپوشان که عمدتاً آهک های آسماری- جهرم است, صورت گرفت. ازe-twin و محور-c فیبرهای خزشی گسلی برای تعیین جهات محورهای اصلی استرس و محاسبه استرین در منطقه استفاده شد. متوسط جهت استرس ماکزیمم n32°±12°e به دست آمد که نشان دهنده آخرین نیرویی است که سبب فعال شدن گسل امتدادلغز سبزپوشان شده است. برای محاسبه استرین از روش strain gauge و روش فرای (1979) استفاده شد و مقدار e1 و rs از این دو روش به ترتیب 0/7±1/77 و 0/22±2/7 به دست آمده است. مقدار استرین به دست آمده به خوبی با دگرشکلی این ناحیه سازگار است. از مجموع این بررسی ها می توان نتیجه گرفت که در محل هم پوشانی دو گسل دهداری و موک, منطقه مورد مطالعه دچار فشردگی و برخاستگی شده است و تشکیل ساختار pop-up محتمل به نظر می رسد. شواهد موجود نشان می دهد که ساختار مذکور در مرحله تکامل می باشد. با توجه به نزدیکی این گسل ها به شهر شیراز و قرارگیری شهر شیراز درون این پهنه برشی, فعالیت مجدد این زون گسلی می تواند تأثیر جدی بر روی مناطق مسکونی شهر شیراز داشته باشد.