نام پژوهشگر: محمد حسینایی
محمد حسینایی غلامرضا مستعلی پارسا
شاه نعمت الله ولی از شاعران قرن هشتم و اوایل قرن نهم است.او به شدت تحت تأثیر افکار ابن عربی بود به طوری که دیوان او در واقع شرح اصطلاحات عرفانی ابن عربی است.نعمت الله مدت هفت سال در مکه نزد شیخ عبدالله یافعی به تحصیل و تهذیب نفس پرداخت و از او اجازه ارشاد یافت.در دوره او زبان فارسی رو به انحطاط بود،خانقاهها رونق داشت.زبان شعر او زبان ساده و صمیمی عراقی است.
محمود نوریان محمدی محمد حسینایی
چکیده این پژوهش، ضمن بحثی اجمالی درباره ی نقش مکتب واقع گرایی در ادبیات کودک، به نقد و تحلیل درون مایه های واقع گرایانه در داستان های هوشنگ مرادی کرمانی اختصاص دارد. مرادی کرمانی درون مایه های داستان هایش را از واقعیات و مسائل روزمره ی زندگی برگرفته و آن ها را با مهارت نویسندگی اش آمیخته است. دوران کودکی، در شکل گیری داستان ها ی وی نقش به سزایی داشته است. در داستان های وی نه تنها شخصیت، مکان و زمان، بسیـار عینی و ملموس توصیف شده اند، بلکه بازتاب مشکلات کودکان نیز از واقعیت های بطن جامعه نشأت گرفته است. البته به دلیل تخیّل خلّاق نویسنده، گاه نمودهایی از رمانتیک در داستان های وی به چشم می خورد. نگارنده در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا نشان داده است که درون مایه های استخراج شده در داستان-های مرادی کرمانی شامل معضلات اقتصادی، نابرابری های اجتماعی، مشکلات آموزشی و تربیتی و بی کاری است. البـته فقـر از مهم ترین و پرکاربردتـریـن آن هاست. مرادی کرمانی در داستان های «بچه های قالیباف خانه»، «چکمه»، «خمره»، «شما که غریبه نیستید» و «مشت بر پوست» توجهی ویژه به دوران کودکی و مشکلات و مسائل آن داشته است. گرچه ساختار این داستان ها مبـتنی بر واقع-گرایی اجتماعی است اما نویسنده گاهی واقـع گرایی انتقادی را نیز با آن درآمیخته است.
فهیمه ملک آبادی محمد حسینایی
خواجوی کرمانی از شاعران مهم قرن هفتم و هشتم هجریست. گرچه در شاعری استاد او سعدی بود و حافظ خود را شاگرد مکتب او می دانست ، به شهرتی که سزاوار آن بود ، نرسید. دلیل این امر، معاصر بودن او با دو قله ی شعر فارسی ، سعدی و حافظ است. از آن جایی که نگارنده پژوهشی درباره ی تحلیل محتوایی غزلیات خواجوی مشاهده نکرد بر آن شد تا با تحلیل غزلیات خواجو ، مهم ترین مضامین غزلیات او را یافته و دسته بندی و تحلیل نماید. این رساله از دو فصل تشکیل شده است. فصل اول شامل زندگانی ، آثار ، ممدوحان ، معاصران و مرشدان خواجو می باشد که با عنوان شرح حال و آثار خواجوی کرمانی به رشته ی تحریر درآمده است. فصل دوم که اصل و محور رساله است از دو بخش تشکیل شده است : بخش اول به تعاریفی از تحلیل محتوا ، نقد ، ادب غنایی و ویژگی های غزل خواجو اختصاص دارد و در بخش دوم به تحلیل محتوای غزلیات خواجو پرداخته شده است. نگارنده با تحلیل غزلیات خواجو به این نتیجه رسید که مهم ترین موضوعات غزلیات او براساس بسامد شامل عشق ، طلب ، مدح ، بث الشکوی ساقی نامه ، وصف ، امید- نا امیدی و آرزو ، شرح حال ، عرفان ، اخلاق و نوستالژی است. از آن جایی که غزل بهترین قالب برای بیان مسائل عاطفی و احساسی است ، 45% از غزلیات او به عشق اختصاص یافته است. خواجو در زمینه ی شاعری ، گرچه تواناست اما بیش از اینکه مبتکر باشد، مقلد بود .
فرشته سمایی سید مهدی رحیمی
چکیده: سلمان ساوجی از قصیده سرایان بزرگ ادب فارسی و به تعبیری خاتم قصیده گویان مدیحه سراست.قصیده های طولانی و در عین حال منسجم وی و تصویر گری های زیبا و مضمون آفرینی های جالب توجّهش چنان است که او را در ردیف بزرگانی چون سعدی و حافظ قرار می دهد. از این رو انجام هرگونه تحقیقی درباره ی او و اشعارش، ضرورت تام دارد. نگارنده با توجّه به این که تحلیل محتوایی دیوان سلمان علی رغم اهمّیت، تاکنون انجام نشده سعی کرده است با استقرایی تام، کلیه اشعار دیوان او را از نظر بگذراند و سپس آن ها را با الهام از طبقه بندی-های محتوایی موجود و نیز تجارب به دست آمده در این تحقیق، طبقه بندی و تحلیل نماید.این رساله شامل دو فصل است که فصل اول آن به کلیات زندگی سلمان و فصل دوم نیز به مقدماتی در تحلیل محتوا و نقد و همچنین نقد و تحلیل محتوایی دیوان سلمان براساس بسامد آن ها اختصاص دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اکثر قصاید سلمان در مدح سلاطین و وزرا و اندکی در موضوعات اخلاقی، دنیا گریزی و ستایش پیامبر (ص) و ائمه (ع) است. غزلیات او در موضوع عشق و عرفان سروده شده است. علاوه بر این، شاعر مورد بحث ما توانسته است با بهره گیری از ابزارهای بیانی _ خصوصاً تشبیه _ مقصودش را بیان نماید. در مورد منشأ و مأخذ مضامین شعری سلمان می توان اظهار داشت که بخشی از اشعارش نشأت گرفته از دریافت ها و استنباط های شخصی و یا آموزه های دینی او و بخشی تحت تأثیر اندیشه های شعرای پیشین و معاصرش است. واژگان کلیدی : تحلیل محتوا ، نقد محتوایی، شعر مدحی، عشق، دیوان سلمان ساوجی .
افسانه رمضانی علی ااکبر سام خانیانی
چکیده جنسیت موضوع مهمی است که امروزه مورد توجه محققان حوزه های مختلف قرار گرفته است. جنسیت در شکل گیری احساسات، افکار، رفتار ها و کنش های ما با یکدیگر نقش کلیدی ایفا می کند. هویت جنسیتی به ویژه در کودکی از طریق فرآیند جامعه پذیری شکل می گیرد. داستان ها نقش موثری در انتقال فرهنگ، جامعه پذیری و نقش پذیری کودکان دارند. نقش جنسیتی از مهم ترین نقش هایی است که کودک باید در زندگی بیاموزد و آثار داستانی در تثبیت نقش جنسیتی موثر است. جمله هایی که درباره ی جنسیت در هر متن به کار می رود، به طور سازنده بخشی از تصور جنسیتی در ذهن مخاطبان است. علی الخصوص وقتی به ادبیات کودک نظر می اندازیم شاید این انتقال فرهنگی، بار بیشتری داشته باشد. ذهن آماده و پذیرنده ی کودک که در حال شکل گیری هویت جنسیتی خویش است، با خواندن داستان و کتاب، به طور کلی در پی یافتن نقش های جنسیتی است. کودکان و نوجوانان به دلیل تمایلات خاص و ویژگی باور پذیری، بیشتر به داستان علاقه مند هستند. ماجرا ها و حوادث آن را باور می کنند و تحت تأثیر آن قرار می گیرند و از اعمال و حرکات و رفتار قهرمانان داستان تقلید می کنند. تحلیل نقش هایی که از دختران و پسران در داستان ها ارائه می شود، به درک بهتر پذیرش نقش های جنسیتیِ کودکان کمک می کند. این پژوهش به تحلیل جنسیت و نقش های جنسیتی در آثار فریبا کلهر نویسنده ی پرکار حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان پرداخته است. طبق نظریه پارسونز فعالیت ها در نظام اجتماعی به چهار حوزه تقسیم می شوند: امور اقتصادی، امور سیاسی، امور اجتماعی و امور فرهنگی. از این روی، بر اساس الگوی مسعود چلبی از نظریه پارسونز، نقش های افراد را می -توان به کنش های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم کرد. در این پژوهش نقش های جنسیتی بر اساس این الگو بررسی خواهد شد. زن، قهرمان اکثر داستان ها و در نقش های مختلف نمود یافته است. زنان در این داستان ها فعال هستند و در کنارشان مردان قرار دارند. زن به عنوان یکی از محور های مهم زندگی اجتماعی، می تواند جایگاه ویژه ای داشته باشد. نقش هایی را که او به عنوان دارنده یک منزلت بزرگ اجتماعی ایفا می کند قابل تأمل و بررسی است. از ویژگی های بارز داستان های کلهر، مونث بودن شخصیت اصلی داستان هاست. نویسنده با انتخاب شخصیت های مونث برای داستان هایش رفتار، گفتار، و خواسته های زنان را بازتاب می دهد. یکی دیگر از وِیژگی های این داستان ها حذف صدای جنس مذکر است و صدای غالب صدای زنانه است. شخصیت های زن را با اسم به خواننده معرفی می کند و زن در داستان هایش هویت شخصی دارد. کلهر در داستان های اولیه زنان را در نقش های کلیشه ای نمایش داده است. گاه این کلیشه ها به صورت آشکار دیده می شود و گاه در لایه های پنهان به تقویت این کلیشه ها می پردازد. و متن یاری رسان تثبیت این کلیشه ها در ذهن بارور کودک است. در داستان های مورد بررسی خانواده فقط به شکل هسته ای تصویر نشده است. نگاه سنتی به تقسیم کار در درون خانواده ( پدر فعال و مسول خانواده و مادر به عنوان سرویس دهنده به اعضای خانواده) در آثار اخیرش دیده نمی شود. نسبت دادن ویژگی هایی به شخصیت های زنانه مانند دانایی، قدرت، حمایت گری دیده می شود. واژگان کلیدی: نقد جامعه شناختی، ادبیات کودک و نوجوان، داستان های فریبا کلهر، جنسیت، نقش های جنسیتی، تالکوت پارسونز