نام پژوهشگر: محمد باقرزاده
محمد باقرزاده علیرضا حسین نژاد
امروزه صنعت، نیازمند مبدل های حرارتی با قابلیت حرارت بالا و اندازه کوچک می باشد. سیالات معمولی مانند آب دارای ضریب انتقال حرارت پایینی می باشند، بنابراین از ذرات ریز جامد در اندازه نانو درون سیال پایه برای افزایش انتقال حرارت استفاده می شود. از این رو، در این کار انتقال حرارت جابجایی اجباری و ترکیبی نانوسیال درون کانال سه بعدی با سطح مقطع مستطیلی در حالت مغشوش و با استفاده از مدل دو فازی مخلوط به صورت عددی بررسی شده است. مدل مذکور شامل یک معادله پیوستگی، یک معادله مومنتم و یک معادله انرژی برای مخلوط و یک معادله کسر حجمی برای فاز دوم می باشد و از یک بیان ریاضی برای سرعت نسبی فازها استفاده میکند. این مدل برای گسسته سازی معادلات حاکم از روش حجم محدود استفاده میکند. سیال پایه مورد استفاده در این کار آب و از اکسید آلومینیوم به عنوان نانوذرات استفاده شده است. در کار حاضر اثر کسر حجمی نانوذرات و نسبت منظری بر جریان و انتقال حرارت جابجایی ترکیبی و اجباری در جریان مغشوش، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. همچنین تاثیر قطر متوسط نانوذرات بر روی پارامترهای حرارتی و هیدرودینامیکی مطالعه و نتایج آن تحلیل و بررسی گردیده است. نتایج بی بعد نشان می دهد که با افزیش کسر حجمی نانوذرات در اعداد رینولدز و ریچاردسون ثابت در انتقال حرارت جابجایی اجباری و ترکیبی، مقدار عدد ناسلت افزایش می یابد ولی ضریب اصطکاک متوسط سطحی دچار تغییر محسوسی نمیشود. همچنین در حالت بررسی بعددار نتایج نشان می دهد که با افزایش کسر حجمی نانوذرات تا 5 درصد، مقدار اختلاف دمای ورودی و خروجی نانوسیال در انتقال حرارت جابجایی اجباری، تا بیش از 16 درصد و در حالت انتقال حرارت جابجایی ترکیبی، تا 8/17 درصد نسبت به کسر حجمی صفر افزایش می یابد.
محمد باقرزاده سعید سعیدا اردکانی
ظهور ابزارهای پرداخت الکترونیک در کشورهای صنعتی منجر به تغییرات شگرفی در زندگی و کار مردم شد و این کشورها توانستند با بهره گیری از چنین ابزارهایی، فضای تجارت و کسب و کار را به سمت الکترونیکی شدن پیش ببرند. مسلماً در پیشرفت هایی که در سطح اقتصاد و تجارت چنین کشورهایی رخ داده، نمی توان نقش ابزارهای بانکداری الکترونیک را نادیده گرفت. با ورود تکنولوژی های نوین تجارت و بانکداری به کشورهای در حال توسعه، همواره مشکلات و موانعی سر راه پیشرفت و توسعه این ابزارهای الکترونیکی وجود داشته است. بنابراین هموارسازی مسیر توسعه خدمات بانکداری الکترونیک، می تواند کمک شایانی به چنین جوامعی کند. دستگاه های پایانه فروش (pos) نیز به عنوان یکی از ابزارهای پرداخت الکترونیک، در کشورمان گسترش قابل توجهی یافته ولیکن تا رسیدن به مرز ایده آل نیازمند رفع موانع و مشکلات توسعه این سیستم می باشد. لذا این پژوهش درصدد است به تجزیه و تحلیل موانع توسعه دستگاه های پایانه فروش (pos) بانک کشاورزی استان یزد بپردازد. روش تحقیق، در این پژوهش کاربردی-توصیفی-میدانی بوده و روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای-میدانی می باشد. همچنین جامعه آماری مورد مطالعه در پژوهش حاضر شامل سه گروه کارمندان بانک کشاورزی استان یزد، فروشندگان مراکز خرید مجهز به دستگاه پایانه فروش (pos) این بانک و مصرف کنندگانی است که قادر به خرید از چنین سیستمی هستند. در راستای اهداف پژوهش و به منظور شناسایی موانع توسعه دستگاه پایانه فروش (pos)، علاوه بر مطالعه و بررسی پیشینه تحقیق، از دیدگاه ها و نظرات کارشناسان بانک کشاورزی استان یزد و شرکت ارائه دهنده خدمات پرداخت (psp) و همچنین تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد که نتایج نشان داد «موانع فرهنگی-آموزشی»، «موانع زیرساختی-مخابراتی»، «موانع مدیریتی-سازمانی-مالی» و «موانع اجرایی-عملیاتی» جز مهم ترین مشکلات توسعه دستگاه پایانه فروش (pos) می باشد. سپس جهت تعیین درجه اهمیت و میزان تأثیر موانع شناسایی شده از تکنیک ahp فازی استفاده شد، نتایج حاصل از این تکنیک نشان داد که «موانع اجرایی-عملیاتی» از دیدگاه هر سه گروه مورد مطالعه، بیشترین تأثیر را در توسعه دستگاه پایانه فروش (pos) دارد. همچنین از تکنیک topsis فازی برای اولویت بندی مولفه های شناسایی شده استفاده گردید. در پایان، راهکارها و پیشنهاداتی برای توسعه هر چه بیشتر دستگاه پایانه فروش بانک کشاورزی استان یزد ارائه شده است.