نام پژوهشگر: مریم کسایی
مریم کسایی خلیل بیگ زاده
چکیده الماس خان کندوله ای، از سرهنگان سپاه نادرشاه افشار، پس از گذراندن دوران سپاهی گری، آثار حماسی و غنایی ارزشمندی را به گویش کردی گورانی به نظم کشید. این آثار اکنون به صورت دست نویس در جزوات گوناگون در میان مردم کرمانشاه، جنوب کردستان، شمال ایلام و غرب لرستان وجود دارند. یکی از این داستان ها، منظومه ی غنایی خورشید و خرامان می باشدکه به احتمال برگرفته از روایات عامیانه ی عصر شاعر است، اما شاعر آگاهانه آن را در چارچوب آثار غنایی مشابه در ادب فارسی سروده است. موضوع این رساله تصحیح انتقادی این داستان براساس نسخه های موجود است که در یک مقدمه و چهار فصل تدوین شده است. فصل اول مشتمل برکلیات تحقیق، شرح احوال و آثار شاعر، تاثیر فرهنگ عامه ی کرد در این اثر غنایی، معرفی نسخه ها ، شیوه ی تصحیح و برگردان داستان به نثر فارسی است. فصل دوم شامل متن تصحیح شده بر پایه ی چهار نسخه به زبان و رسم الخط کردی گورانی است که به شیوه ی رایج تصحیح انتقادی فراهم شده و موارد اختلاف در حاشیه ذکر شده است، به علاوه در روایات مختلف اجتهاد شده و نتیجه ی این اجتهاد به شکل علایم و عبارات موجز ارائه شده است. فصل سوم به تعلیقات اختصاص یافته است در این بخش دشواری های متن از قبیل معنای لغات و ترکیب ها ، باورها و تصاویر خاص و نیز ویژگی های سبکی توضیح داده شده است. فصل چهارم شامل نمایه هاست که فهرست لغات و ترکیب ها با معنای معادل آن در زبان فارسی ، فهرست اشخاص، جای ها ، ابزارها، آلات موسیقی، حیوانات، گل ها ، گیاهان و سنگ های قیمتی را در بردارد. واژه های کلیدی : الماس خان کندوله ای، خورشید و خرامان، منظومه ی غنایی، شعر کردی، تصحیح.
مریم کسایی علی رجبلو
پژوهش حاضر درصدد بررسی گفتمان قومی در فیلمهای سینمایی داستانی تولید شده در دهه 60 و 70 سینمای ایران است. سوال اصلی تحقیق این است که «قدرت در ارتباط با هویت های فرهنگی قومی چگونه در فیلمهای سینمایی این دو دهه جریان یافته است؟» و فرضیه اصلی که برای پاسخ به این سوال مطرح شد این بود که «قدرت پنهان در گفتمان سیاسی نسبت به هویت های قومی توسط مکانیزم های گفتمانی برجسته سازی و به حاشیه رانی در راستای دو الگوی همسان سازی و تکثرگرایی جریان یافته است.» فرضیه فرعی پژوهش این بود که «سازندگان فیلمها در نحوه بازنمایی اقوام و هویت های قومی، تحت تأثیر گفتمان رسمی جامعه و منازعات موجود در آن هستند و دانش آنها از هویت قومی شکل گرفته از مفصل بندی گفتمان رسمی جامعه است.» ما در این پژوهش از چهارچوب نظری و روش تحلیل گفتمان فرکلاف استفاده کردیم، بدین منظور نمونه ای از فیلمهای سینمایی به نمایش درآمده در دو دهه 60 و 70 که کاراکترهای متعلق به هویتهای قومی مختلف ایرانی(ترک ، لُر، کُرد، عرب، بلوچ، ترکمن) در آنها نقش محوری داشته اند، توسط روش نشانه شناسی بررسی شدند، ویژگی های گفتمان شکل گرفته حول محور هویتهای قومی در این فیلمها و عناصر و صورتبندی های گفتمانی موجود در آن و نظام معنایی منتسب به آنان از خلال این بازنمایی در هر دوره بدست آمد و یافته های فوق در سایه زمینه گسترده اجتماعی نهادی ساخت فیلمها بررسی شدند. با توجه به استخراج عناصر گفتمان رسمی از درون این گفتمان به این دریافت رسیدیم که چگونه هویت قومی و ملی توسط مکانیزم های گفتمانی برجسته سازی و حاشیه رانی به شکلی گفتمانی در متون رسانه ای برساخته می شوند و از خلال این بازنمایی رسانه ای گفتمان قومی ای را شکل می دهد که تلفیق تازه ای از کثرت گرایی قومی و همسان سازی ملی است.
مریم کسایی ندا نجابت
چکیده ندارد.