نام پژوهشگر: مونس بخشی
مونس بخشی اسدالله بابایی اهری
چغندرقند یکی از محصولات مهم اقتصادی در کشور ایران است و سطح زیر کشت آن مدام در حال افزایش است. یکی از مهمترین بیماری هایی که کشت این گیاه را تهدید می کند، بیماری لکه برگی سرکوسپورایی چغندرقند (cls) است، که توسط قارچcercospora beticola sacc. ایجاد می شود. همانند هر بیماری دیگر مدیریت موثر این بیماری نیز نیازمند اطلاع کامل از بیمارگر، از جمله شناسایی دقیق راههای بقا، طیف میزبانی، بررسی تنوع ژنتیکی و شناسایی مرحله جنسی عامل بیماری می باشد. اطلاعات اندکی درباره پتانسیل ایجاد مرحله جنسی و اهمیت تکثیر جنسی در چرخه زندگی این گونه قارچی به ظاهر غیر جنسی وجود دارد. با توجه به اینکه تولید مثل جنسی عامل اصلی نوترکیبی جنسی و افزایش تنوع ژنتیکی در جمعیت ها می باشد، بررسی پتانسیل تشکیل مرحله جنسی در جمعیت های این گونه قارچی می تواند کمک شایانی در جهت مدیریت عامل بیماری نماید. حضور ژن های تیپ آمیزشی جهت اثبات تشکیل مرحله جنسی یا آمیزش تصادفی کافی نیست. با این وجود، درصورتیکه انتخاب وابسته به فراوانی در ژن های تیپ آمیزشی فراهم باشد، آن وقت تیپ های آمیزشی می توانند فراوانی برابر داشته باشند. این مشخصه در جمعیت های با آمیزش تصادفی دیده می شود. در این تحقیق به منظور بررسی توزیع آلل های تیپ آمیزشی در مقیاس های فضایی مختلف (داخل و بین زخم ها، گیاهان، مزارع و نواحی)، در مهر و آبان سال 1388 از یک مزرعه تحت کشت چغندرقند در شهرستان تالش (استان گیلان) و سه مزرعه در منطقه مغان (استان اردبیل)، نمونه برداری به عمل آمد. از میان 200 جدایه قارچی بدست آمده، 80 جدایه قارچی انتخاب و dna آنها استخراج شد. بررسی وجود تیپ های آمیزشی در این جدایه ها با استفاده از یک تستpcr مولتی پلکس و دو جفت آغازگر cercospora mat1-1f/r و cercospora mat1-2f/rصورت گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که آلل های تیپ آمیزشی در داخل جمعیت های این قارچ از توزیع 50:50 برخوردار نیستند. در شهرستان تالش، تنها جدایه های با تیپ آمیزشی mat1-1 حضور داشتند. از مجموع سه جمعیت بررسی شده در منطقه مغان، جدایه های دو مزرعه دارای تیپ آمیزشی mat1-1 و جدایه های مزرعه دیگر دارای تیپ آمیزشیmat1-2 بودند. با بررسی فراوانی ایدیومورف های بدست آمده در مقیاس های زخم، گیاه و مزرعه، مشخص شد که توزیع تیپ های آمیزشی در این مقیاس ها انحراف معنی داری از نرخ 1:1 نشان می دهد. نتایج بدست آمده عدم وقوع چرخه جنسی در داخل جمعیت های این قارچ در نواحی نمونه بردرای شده را تایید می کند. علاوه بر این، نتایج این بررسی نقش پدیده انتشار توسط انسان (fouder effect) را در شکل گیری جمعیت های این قارچ در مناطق نمونه برداری شده، آشکار می سازد. در این تحقیق روش های مختلف شامل استفاده از قارچکش، کاغذ صافی، اسید لینولئیک، کشت مخلوط و... برای تحریک مرحله جنسی با استفاده از جدایه های تستر بکار گرفته شد، که تمامی این آزمایشات در تولید پریتسیوم کاذب ناموفق بودند. همچنین به منظور بررسی دامنه میزبانی قارچ cercospora beticola از علف های هرز مزارع چغندرقند وحواشی مزارع، نظیر ترشک، پیچک صحرایی، نعناع، گزنه، سلمک، تاج خروس و علف هفت بند که دارای علایم لکه برگی بودند، نمونه برداری به عمل آمد. نتایج حاصل از بررسی علف های هرز نشان داد که دامنه میزبانی این قارچ در نواحی نمونه برداری شده محدود به گیاه چغندرقند می-باشد. با این وجود گروههای قارچی متعددی که اغلب آنها آنامورف های شناخته شده جنس mycosphaerella می باشند، از روی علف های هرز جداسازی و شناسایی گردیدند که ramularia rubella (bonord) nannf.، r. rumicis kalchbr & cooke،r. urtica ces. ، r. lamii fuckel،ramularia sp. ، septoria polygonorum desm.، stagonospora atriplicis (west.) lind.، cercospora sp.، و sp. microcyclosporaرا شامل می شوند. جدایه های جنس microcyclospora که از گیاه ترشک با علایم لکه برگی جداسازی و خالص سازی گردیده بود، بر اساس خصوصیات ریخت شناسی منحصر به فرد به عنوان یک گونه جدید برای این جنس برای اولین بار در دنیا توصیف می گردد. cercospora sp. برای اولین بار از روی پیچک صحرایی و ramularia sp. بر روی کنگر صحرایی از ایران گزارش می شوند و برای فلور قارچ های ایران جدید می باشند. گزارش گونه های r. rubella و r. rumicis برروی ترشک، r. urtica برروی گزنه، r. lamii برروی نعناع و s. atriplicis برروی سلمک از استان آذربایجان غربی جدید می باشند.