نام پژوهشگر: مهدی گودرزوند

بررسی اثر هیپوتالاموس جانبی (lh) و اورکسین بر میزان تشنجات ناشی از پنتیلن تترازول در موش صحرایی نر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم پایه دامغان 1390
  نصیبه اکبری   محمود اله دادی

هر موش صحرایی نر ویستار mg/kg 45 ptz را بصورت داخل صفاقی تا 13 تزریق دریافت کرد. از لیدوکائین به منظور غیرفعال سازی lh استفاده شد و رفتارهای تشنجی به عنوان شاخص کیندلینگ هیپوکمپ ارزیابی شدند. محتوای گلوتامات با کیت سنجش گلوتامات اندازه گیری شد. مغزهای فیکس شده برش داده شدند و با کرزیل ویوله رنگ آمیزی شدند تا تغییرات بافتی مشاهده شود. تزریقات ptz باعث کیندلینگ و کاهش محتوای گلوتامات می شود در حالی که lh غیرفعال شده از کیندلینگ ptz جلوگیری می کند، اما نمی تواند محتوای گلوتامات را جبران کند. بلوک گیرنده های اورکسین از تشنجات تونیک و کلونیک جلوگیری می کنند در حالی که تحریک گیرنده اورکسین فقط بطور جزئی تشنجات تونیک و کلونیک را باز می دارد. در این راستا، انسداد گیرنده ی اورکسین محتوای گلوتامات را افزایش می دهد در حالی که تحریک آن محتوای گلوتامات را کاهش می دهد. رنگ آمیزی کرزیل ویوله کاهش تراکم نورونی فضای ca3 و هیلوس هیپوکمپ حیوانات گروه-های کیندلینگ ptz در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد که بعد از مهار هیپوتالاموس جانبی توسط لیدوکائین نیز به حالت نرمال برنمی گردد. احتمالا اثرات اورکسین بر روی کیندلینگ ptz وابسته به نحوه تزریق است. اورکسین(در تجویز داخل هسته ای) هنگامی که سیستم های ماجولیتوری اورکسینرژیک را فعال کند و مدارهای هیپوکمپ تحت تاثیر قرار گیرند می تواند تشنج زا باشد. در مقابل تزریق icv اورکسین، احتمالا از طریق مسیرهای نورونی دیگر می تواند تشنج ptz را کاهش دهد.

مطالعه اثر ویتامین های e وd3 بر میزان مرگ سلولی و بازسازی میلین در تشکیلات هیپوکمپ موش صحرایی به دنبال تزریق اتیدیوم بروماید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مهدی گودرزوند   تقی طریحی

مقدمه: ام اس (ms) بیماری دمیلینه کننده التهابی مزمن سیستم عصبی است که با واسطه فعال شدن سیستم ایمنی پدید می آید. امروزه آنتی اکسیدانهایی همچون ویتامین های eو d3 در بیماریهای تحلیل برنده سیستم عصبی مورد استفاده قرار می گیرند، هرچند که مکانیسم عمل دقیق آنها به خوبی مشخص نیست. در این مطالعه اثر تجویز ویتامین های eو d3 بر میزان دمیلیناسیون و مرگ سلولی، تکثیر، تمایز و مهاجرت سلول های بنیادی عصبی و رمیلیناسیون به دنبال تزریق موضعی اتیدیوم بروماید (eb) در هیپوکمپ موش صحرایی، مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: برای ایجاد ضایعه 3 میکرولیتر eb به صورت استرئوتاکسیک در ژیروس دندانه دار (dentate gyurs) هیپوکمپ موش صحرایی تزریق شد. حیوانات mg/kg100 ویتامینe و µg/kg 5 ویتامین d3 را به صورت داخل صفاقی برای 2، 7 و 28 روز پس از القای دمیلیناسیون با eb دریافت نمودند. همچنین تجویز توام هر دو ویتامین برای 7 روز نیز مورد بررسی قرار گرفت. از روغن سویا نیز به عنوان حلال ویتامین های e و d3 استفاده گردید. وسعت دمیلیناسیون و شدت رمیلیناسیون با استفاده از رنگ آمیزی اختصاصی luxol fats blue، بیان ژنهای caspase-3 و myelin basic protein (mbp) با استفاده از تکنیک وسترن بلات و تکثیر و مهاجرت سلول های بنیادی عصبی (nscs) به محل آسیب با استفاده از ایمونوهیستولوژی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ازمیکروسکوپ الکترونی جهت تائید قطعی دمیلیناسیون و رمیلیناسیون در گروه های که تنها eb در هیپوکمپ تزریق شده بود، استفاده گردید. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که تزریق eb به تنهایی در روز 7 پس از آسیب موجب دمیلیناسیون و مرگ سلولی (افزایش caspase-3) در هیپوکمپ گردید. 28 روز پس از تزریق eb میزان بیان mbp و رمیلیناسیون درون زاد محدودی در ناحیه آسیب افزایش یافت. تجویز ویتامین های e و d3 برای 7 روز موجب افزایش تکثیر سلول های بنیادی عصبی درون زاد در اطراف بطن جانبی گردید. تجویز ویتامین های e و d3 برای 28 روز موجب کاهش وسعت دمیلیناسیون و مرگ سلولی، افزایش mbp و همچنین افزایش تکثیر و مهاجرت سلول های بنیادی عصبی درون زاد در اطراف بطن جانبی و هیپوکمپ گردید. نتیجه گیری: این نتایج مشخص کرد که ویتامین های eو d3 دمیلیناسیون و آپوپتوز ناشی از eb را کاهش و بازسازی میلین را نیز افزایش می دهند. به نظر می رسد این اثرات با واسطه محافظت سلول های عصبی در مقابل مرگ سلولی و افزایش مشارکت سلول های بنیادی عصبی درون زاد در ترمیم میلین حاصل شود.رمیلیناسیون، دمیلیناسیون، اتیدیوم بروماید، مرگ سلولی، myelin basic protein، ویتامین e، ویتامین d، تشکیلات هیپوکمپ، سلول های بنیادی عصبی درون زاد، موش صحرایی.