نام پژوهشگر: محمود شرفی

: تربیت اخلاقی از دیدگاه باروخ باندیک اسپینوزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  نبی الله دهقان خلیلی   علی ایمان زاده

از آنجا که اخلاق و تربیت اخلاقی باعث سعادت و آرامش جامعه می شود لذا در این پژوهش سعی شده است تربیت اخلاقی دیدگاه اسپینوزا مورد بررسی قرار گیرد و اهداف تربیتی وروشهای تربیتی دیدگاه وی مورد بررسی قرار گیرد در این پژوهش اسپینوزا اخلاق را نوعی مواجهه, ،سیر و سلوک و نوعی خویشتن نگری عمیق می داند و تربیت را کمک به افراد می داند تا آنها قادر باشند از سطح اول دانش(توهم و خیال)به سطح سوم دانش که هدایت از درون است برسند و از زندگی عقلانی بر خوردار شوند . او هدف نهایی از تربیت اخلاقی را زندگی عقلانی، سودمندی برای دیگران،دریافت شهودی و فضیلت و سعادت می داند و روشهای تربیت اخلاقی او محبت عقلی ،خود تصدیقی،آزادی اندیشه و تربیت عقلانی می داند از دیدگاه وی مربیان بایددر روشهای تربیتی خود در مراحل پایین تر از تلقین استفاده کنند و فضای تربیتی توام با محبتی فراهم کنند تا افراد بتوانند از سطح تصورات به سطح عقلانی هدایت شوند. در پایان سئوالات مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاههای اومورد نقد و بررسی قرار می گیرد.

چینه نگاری سکانسی و دیاژنز سازند جیرود (دونین پسین) در البرز مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  محمود شرفی   سید رضا موسوی حرمی

ایران از نظر ساختاری به چندین حوضه رسوبی- زمین ساختی تقسیم شده است که حوضه البرز در بخش شمالی آن دارای روند کلی شرقی- غربی بوده و به سه بخش البرز شرقی، مرکزی و غربی تقسیم می شود و ناحیه مورد مطالعه در البرز مرکزی قرار دارد. در این مطالعه سازند جیرود در نواحی دهملا (جنوب غرب شاهرود)، تویه دروار (جنوب غرب دامغان)، شهمیرزاد (شمال سمنان) و ناحیه آبنیک (شمال شرق تهران) جهت شناسایی رخساره ها، محیط رسوبی، الگوی پر شدگی حوضه، عوامل موثر در نحوه تشکیل سیستم های رسوبی، تعیین برخاستگاه رسوبات سیلیسی- آواری این سازند، بررسی وضعیت جغرافیای دیرینه حوضه البرز در زمان دونین، آنالیز چینه نگاری سکانسی توالی سازند جیرود در برش های مورد نظر و در نهایت شناسایی فرآیند های دیاژنزی در رسوبات کربناته و آواری این سازند مورد بررسی قرار گرفته است. سازند جیرود در برش های مورد مطالعه به دو واحد سیلیسی- آواری پایینی و کربناته بالایی تقسیم شده است که در واحد پایینی رخساره های گراولی (gt, gcm/gmm)، ماسه سنگی (st, sp, sh, sm, sl, shb, src, srw, sri, sr flaser, hcs, se, ss) و مادستونی (fm) و در بخش کربناتی بالایی 17 رخساره عمدتا ردستونی- فلوتستونی و رخساره شیلی تیره شناسایی شده است. در این توالی ها چهار سیستم رسوبی به ترتیب از پایین به بالا شامل سیستم رسوبی رودخانه ای (fluvial system) متشکل از چهار مجموعه رخساره ای کانال بزرگ مقیاس (fa1)، کانال کوچک مقیاس (fa2)، دشت سیلابی (fa3) و کانال رودخانه ای تحت تاثیر جزر و مد (fa4)، سیستم رسوبی خلیج دهانه ای (estuary system) متشکل از مجموعه های رخساره ای پهنه جزر و مدی (fb1)، بخش مرکزی خلیج دهانه ای (fb2)، کانال های جزر و مدی (fb3) و سد های جزر و مدی (fb4)، سیستم حاشیه ساحلی (shoreface) شامل بخش میانی- بالایی حاشیه ساحلی (fc1) و بخش پایینی حاشیه ساحلی (fc2) و سیستم فلات کم عمق شامل مجموعه های مادستونی (fd1) و کربناته (fd2) است. به طور کلی یک روند عمودی عمیق شوندگی از پایین به بالای توالی های مورد مطالعه سازند جیرود قابل شناسایی است به طوری که سیستم های رودخانه ای- خلیج دهانه ای در پایین و حاشیه ساحلی و فلات کم عمق در بالا قرار دارند که این تغییرات تدریجی مشابه الگوی پرشدگی تیپیک سیستم های خلیج دهانه ای است. اثرات فسیلی متعددی در رخساره های آواری و کربناته سازند جیرود شناسایی شده است که از آن جمله می توان به skolithos و palaeophycusدر رخساره های سیستم رودخانه ای و خلیج دهانه ای، rhizocorallium، thalassinoides، palaeophycus، chondrites و planolites در رخساره های سیستم حاشیه ساحلی و arenicolites، protovirgularia، diplocraterion، palaeophycus، thalassinoides، chondrites و helminthopsis در سیستم فلات کم عمق اشاره نمود. در هر دو واحد آواری و کربناته سازند جیرود شواهد گوناگون صحرایی و پتروگرافی از جمله ساختار های طبقه بندی مورب پشته ای فراوان، رسوبات طوفانی که در فواصل کم تکرار می شوند، مرز مشخص بین طبقات ماسه سنگی، فراوانی ساختار های لامیناسیون و طبقه بندی موازی، اثرات فسیلی فراری (escape structures) و نحوه توزیع اثرات فسیلی به صورت عمدتا بین لایه ای (interface) و همچنین الگوی انباشته شده طبقات ماسه سنگی در رسوبات رودخانه ای، خلیج دهانه ای و حاشیه ساحلی و همچنین میزان پایین رسوبات دانه ریز شیلی نشان می دهد که رسوبات سازند جیرود در ناحیه مورد مطالعه در یک حوضه حاشیه قاره ای با شیب بالا در قسمت بالادست و با غلبه امواج طوفانی در یک محیط کم عمق دریایی (strom-dominated shallow marine) نهشته شده اند. مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی بر روی ماسه سنگ ها و شیل های سازند جیرود در برش های مورد مطالعه و رسم دیاگرام های مرتبط با نسبت اکسید ها و یا عناصر فرعی نسبت به هم از جمله نمودار های پتروگرافی سه تایی qt-f-l، دیاگرام های k2o/na2o در برابر sio2، دیاگرام های توابع تفکیکی برای ماسه سنگ ها و شیل ها، غنی شدگی ماسه سنگ ها نسبت به عناصری مانند sr، zr و rb، میزان تمرکز عنصر zr در رسوبات شیلی، نسبت وزنی tio2/zr، میزان نسبت al2o3/tio2 در شیل ها، دیاگرام نسبت tio2 در برابر عنصر فرعی ni، میزان بالای اندیس cia، میزان بالای دانه های کوارتز رسوبی با جور شدگی و گرد شدگی بالا همگی نشان می دهند که این رسوبات از سنگ های آذرین فلسیکی تا حدواسط و رسوبات مچور و با هوازدگی شیمیایی بالا در منشا و از کراتون های پایدار و کوهزایی های با چرخه مجدد از صفحه عربی- آفریقا (afro-arabia) در جنوب صفحه ایران نشات گرفته و بعد از طی مسافت بسیار زیاد در نهایت در یک حاشیه قاره ای غیر فعال (passive margin) در حاشیه شمالی ابر قاره گندوانا در حوضه رسوبی البرز نهشته شده اند. در این زمان آب و هوای گرم و مرطوب بر صفحه ایران حاکم بوده است که با شناسایی خرده های گیاهی در رسوبات آواری سازند جیرود این تفسیر حمایت می شود بطوریکه ایران در زمان دونین در عرض جغرافیایی 25-30 درجه جنوبی قرار داشته است. سازند جیرود در برش های مورد مطالعه از دو (برش شهمیرزاد) و سه (برش های دهملا، تویه- دروار و آبنیک) سکانس درجه 3 تشکیل شده است که هر سکانس رسوبی به طور کلی از دسته رخساره های lst متشکل از مجموعه های رخساره ای رودخانه ای، tst متشکل از مجموعه های رخساره ای خلیج دهانه ای یا فلات کم عمق و hst شامل مجموعه های رخساره ای حاشیه ساحلی و فلات کم عمق، تشکیل شده است. عمده عوامل موثر در ایجاد فضای رسوبگذاری و تولید رسوب (sediment supply) و به تبع آن تغییرات جانبی رخساره ها و سکانس های رسوبی، تغییرات جهانی سطح آب دریا (eustatic sea level changes)، تکتونیک ناحیه ای، جایگاه هر برش در حوضه رسوبی و توپوگرافی کف حوضه بوده است. فرآیند های دیاژنزی در رسوبات سیلیسی- آواری سازند جیرود در سه مرحله ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز روی داده که شامل تشکیل سیمان سیلیسی، سیمان کلسیتی، سیمان دولومیتی، سیمان اکسید آهن، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، گلاکونیتی شدن، دگرسانی فلدسپات ها، انحلال و جانشینی، پیریتی شدن، ایلیتی شدن، حفاری در رسوبات نرم و تشکیل و پر شدگی رگه ها است. فرآیند های دیاژنزی در رسوبات کربناته نیز در سه مرحله دیاژنز کم عمق، دفنی و مرحله بالا آمدگی اتفاق افتاده است که شامل میکریتی شدن، تشکیل سیمان کلسیتی به فرم های سوزنی- تیغه ای، گرانولار، بلوکی، دروزی و رورشدی، گلاکونیتی شدن، فسفاتی شدن، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، دولومیتی شدن، سیلیسی شدن، پیریتی شدن، حفاری در رسوبات نرم و سخت، تشکیل اکسید آهن و ایجاد و پر شدگی شکستگی است.

بررسی رابطه بین جهت گیری هدفی و خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر داراب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان فارس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  زهرا هنربخش   سعید طالبی

با توجه به هزینه ای که سالانه صرف تعلیم و تربیت در کشور ما می شود، سازگاری تحصیلی دانش آموزان از اهمیت ویژه ای برای نظام آموزشی برخوردار است، شناسایی عوامل مرتبط با آن می تواند در کاهش مشکلات فردی و اجتماعی موثر واقع شود. یکی از ملزومات سازگاری، خودآگاهی و داشتن هدف مناسب در زندگی دانش آموزان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جهت گیری هدفی با خودتنظیمی و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر داراب می باشد. بدین منظور به صورت نمونه گیری طبقه ای نسبی، 351 نفر دانش آموز دوره ی متوسطه ی دوم ( 186 پسر و 165 دختر ) به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه خودتنظیمی میلر- براون (1999)، پرسشنامه جهت گیری هدفی میدگلی (1998)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1989) می باشد. نتایج نشان داد که رابطه ی بین جهت گیری هدفی و خودتنظیمی با سازگاری تحصیلی معنادار می باشد ؛ اما خود تنظیمی نقش بیشتری در پیش بینی متغیر سازگاری تحصیلی ایفا می کند.

تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  محمود شرفی   محسن ایمانی

در این رساله به تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته ایم. ابتدا روند تحول فکری بوبر به سه دوره عرفانی، فلسفه تحقق بخشی و فلسفه گفتگویی تقسیم شده است. با بررسی و مقایسه مراحل سه گانه "عرفانی"، "فلسفه تحقق بخشی" و" فلسفه گفتگویی" در اندیشه بوبر به نظر می رسد که در مرحله" عرفانی" رابطه " من و تو" در تفکر بوبر ظاهرمی گردد. اما این رابطه غیر از آن رابطه ای است که بعداً در کتاب " من و تو" مطرح شده است و آن رابطه ای است که در آن طرفین با یکدیگر "وحدت" پیدا نمی کنند، بلکه پس از رابطه هم مستقل باقی می مانند. اما در مرحله دوم یعنی رابطه "من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" از رابطه " من و تو" ی مربوط به مرحله "عرفانی" متفاوت است زیرا رابطه "تحقق بخشی" نه در لحظه مجزای جذبه عرفانی و جدای از اشیاء، بلکه در"کلیت زندگی" تحقق پیدا می کند و از جهتی نیز با رابطه " من و تو"ی مربوط به مرحله "فلسفه گفتگویی" که در کتاب "من و تو" بیان می شود نیز متفاوت است. زیرا رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" مانند رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله" عرفانی" در قلمرو "ذهنیت" ، یعنی در"درون فرد" رخ می دهد و نه" بین انسان و دیگری" اما رابطه "من و تو"ی مبتنی برگفتگو در" بین" موجودی با موجود دیگر رخ می دهد. در نهایت این که با توجه به مبانی فلسفی ( وجود شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی) در اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی به عنوان هدف غایی، فراهم سازی فرصت برای انتخابی آزاد و اخلاقی ، خودآگاهی و شناخت هویت فردی، رشد و تکامل احساس مسئولیت اخلاقی، برقراری رابطه مطلوب و عبور از پوچ انگاری، به عنوان هدف واسطه ای تربیت اخلاقی از منظر بوبر اشاره شده است، مطابق با اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی، با تحقق اصل آزادی در اندیشه و عمل، با روش تربیتی زمینه سازی برای فعالیت های خود انگیخته، اصل تحقق خود با روش تربیتی تدریس مبتنی برگفتگوی اصیل، اصل مسئولیت پذیری با روش تربیتی مواجهه مداوم با خود، اصل تعامل موثر اجتماعی با روش تربیتی خود ارزیابی مبتنی بر تعامل، اصل تأثیر متقابل با روش تربیتی تأیید رفتار مطلوب، اصل بهبود موقعیت با روش تربیتی تمهیدی و روش تربیتی الهام گیری از شخصیت های برجسته امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی در اندیشه سهروردی و تأکید او بر نفس انسان به عنوان جوهری ملکوتی و معرفت حضوری به عنوان معرفت حقیقی می توان قرب به حق را تحت عنوان هدف غایی تربیت اخلاقی و خودشناسی را به عنوان هدف واسطه ای از نظر سهروردی در نظر گرفت، مطابق با آثار سهروردی رسیدن به قرب الهی با تحقق اصل تفکر با روش تربیتی درون نگری ،اصل تهذیب نفس (تلطیف سر) با روش تربیتی ریاضت و دوری ار تعلقات دنیوی، اصل مداومت و محافظت بر عمل با روش تربیتی محاسبه نفس، اصل اعتدال با روش تربیتی ضد امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی و تربیت اخلاقی سهروردی، می توان گفت: پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی با ویژگی های اخلاقی نظیر آزاد منشی، احساس مسئولیت نسبت به انسان های دیگر و برقراری ارتباط همراه با تواضع از نقاط قوت تربیت اخلاقی بوبر می باشد. همچنین تأکید او بر آزادی انتخاب انسان در موقعیت های گوناگون، توجه به علایق و آزادی فردی و موقعیت های اخلاقی منعطف، تأکید بر انتخاب های اصیل و آگاهانه از دیگر نقاط قوت تربیت اخلاقی اوست. بدیهی است سهروردی، منبع تمام ارزشهای اخلاقی را خداوند متعال می داند. لذا با این حال دیدگاه بوبر در باب تربیت اخلاقی همان دیدگاه نسبیت گرایی اخلاقی است،. لذا مسئله نسبیت در اخلاق از دیدگاه سهروردی مردود است و در واقع طرح مسئله نسبیت در مباحث اخلاقی از منظر سهروردی مساوی با نفی اخلاق است، بنابراین عدم توجه به ارزشهای سنتی، تاکید صرف بر انتخاب شخصی در موقعیت های گوناگون، عدم ارائه معیارهای مطلق در تربیت اخلاقی، عدم ارائه الگوهای اخلاقی در دستیابی انسان به کمال اخلاقی از نقاط ضعف تربیت اخلاقی مورد نظر بوبر می باشد.

چینه نگاری سکانسی و تفسیر تاریخچه رسوب گذاری سازند آیتامیر در ناودیس شیخ (بجنورد)و روستای بی بهره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1388
  محمود شرفی   سید رضا موسوی حرمی

سازند آیتامیر در منطقه ناودیس شیخ، واقع در شمال غرب شیروان تا ناودیس بی بهره واقع در شمال شرق شیروان، از رسوبات سیلیسی آواری تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با سازند سنگانه به صورت تدریجی و مرز بالایی آن با سازند آبدراز به صورت ناپیوسته است. در این تحقیق چهار برش از این سازند در غرب حوضه کپه داغ شامل برش روستای شیخ با ضخامت 3/246 متر، برش روستای سرخزو با ضخامت 6/293 متر، برش روستای گدگانلو با ضخامت 3/250 متر و برش روستای پسکوه با ضخامت 246 متر است. سازند آیتامیر در تمامی برش ها به دو قسمت تحتانی عمدتا ماسه سنگی و فوقانی عمدتا شیلی تقسیم شده است. ماسه سنگ ها، سنگ های کربناته (به صورت تجمعات فسیلی یا افق های پرفسیل) ، شیل و سیلتستون مجموعه رسوبات تشکیل دهنده سازند آیتامیر در برش های مورد مطالعه هستند. ماسه سنگ ها در اندازه خیلی دانه ریز تا متوسط غالبا با جورشدگی متوسط تا خوب زاویه دار تا نیمه گرد شده میباشند و مچور تا ساب مچور ند. اجزای تشکیل دهنده این ماسه سنگ ها شامل کوارتز (عمدتا مونوکریستالین)، فلدسپات و چرت، کانی های سنگین، میکا، پیریت، پوسته های فسیلی، دانه های گلاکونی در مقادیر متفاوت است. سنگ های کربناته از پوسته های آمونیت، دوکفه ای، گاستروپود، بلمنیت، دندان ماهی، کرم های حلقوی، فرامینیفر، کلسی اسفر و دانه های آواری تشکیل شده اند. فضای بین دانه ها در این سنگ ها عمدتا با سیمان کلسیتی به همراه مقادیر کمی گل و اکسید آهن پر شده است. میزان دانه های گلاکونی در این افق های آهکی غالبا بسیار زیاد و در ماسه سنگ ها نیز قابل توجه ولی در سیلتستون ها اندک است. سه مجموعه رخساره ماسه سنگی، گل سنگی و کربناتی شناسایی شده است. مجموعه رخساره ماسه سنگی به دو رخساره ساب آرکوز تا ساب لیت آرنایت، خیلی دانه ریز تا متوسط، مچور تا ساب مچور، حاوی گلاکونی و پوسته های فسیلی و پتروفاسیس ساب آرکوز تا ساب لیت آرنایت، خیلی دانه ریز تا متوسط، مچور تا ساب مچور، حاوی گلاکونی و فاقد پوسته های فسیلی تقسیم می گردد. مجموعه رخساره سنگ های دانه ریز شامل دو رخساره شیلی و سیلتستونی می شود. سه رخساره ردستون حاوی آمونیت، دوکفه ای، گاستروپود، مقادیر اندک دندان ماهی، بلمنیت، کرم های حلقوی و گلاکونی و ذرات آواری؛ رودستون حاوی آمونیت، مقادیر اندک فرامینیفر وکلسی اسفر، گلاکونی و ذرات آواری و رودستون حاوی دوکفه ای گلاکونی و ذرات آواری، پتروفاسیس های کربناته این سازند را تشکیل می دهد. کانی گلاکونی یکی از اجزای تمام رخساره های شناسایی شده در سازند آیتامیر است. گلاکونی های موجود در این سازند از نظر مچوریتی از چهار نوع نوظهور، کمی تکامل یافته، تکامل یافته و خیلی تکامل یافته اند. آنالیز مورفولوژی های گلاکونی منجر به شناسایی دو گروه گلاکونی اتوکتونوس و پارااتوکتونوس در این سازند شده است. میزان مچوریتی و فراوانی دانه های گلاکونی در دسته رخساره های tst به سمت بالا افزایش می یابد و در سطوح حداکثر غوطه وری (mfs) به حداکثر خود می رسد که منطبق با افق های پرفسیل است، اما در دسته رخساره های hst، به سمت بالا مچوریتی و فراوانی گلاکونی کاهش محسوس نشان می دهد. دانه های گلاکونی موجود در این سازند دارای مورفولوژی های کرمی شکل، پستان مانند، کروی، تخم مرغی، بیضوی و به همراه انواع بدون حاشیه های مشخص و واضح در زمینه است. مدل رسوبی ارائه شده برای رسوبات سیلیسی آواری سازند آیتامیر در بر گیرنده زیر محیط های لاگون پشت سدی، سدی، حاشیه ساحلی و دریای باز و برای سنگ های کربناته در برگیرنده زیر محیط های لاگون نیمه محصور، حاشیه ساحلی و دریای باز است. مطالعه چینه نگاری سکانسی و تغییرات سطح آب دریا در رسوبات این سازند منجر به شناسایی سه سکانس رسوبی در برش های شیخ، گدگانلو و چهار سکانس رسوبی در برش های سرخزو و پسکوه شده است. در تمامی سکانس های رسوبی، مرز های سکانسی به استثنای مرز فوقانی آخرین سکانس رسوبی (مرز سازند آیتامیر با سازند آبدراز)، از نوع sb2 بوده و مرز فوقانی آخرین سکانس رسوبی از نوع sb1 است. بررسی جغرافیای دیرینه سازند آیتامیر نشان می دهد که رسوبات سیلیسی آواری از جنوب شرق وارد حوضه رسوبی کپه داغ شده است. مقایسه تغییرات سطح آب دریا در ناحیه مورد مطالعه نشان دهنده اختلافاتی با منحنی های جهانی دارد که ممکن است به دلیل تاثیرات محلی از جمله نرخ فرونشینی، نرخ تامین رسوب و توپوگرافی بستر باشد. مهمترین شواهد دیاژنتیکی در ماسه سنگ ها در طی مرحله ائوژنز فشردگی مکانیکی، سیمانی شدن، دگرسانی، گلاکونیتی شدن، آشفتگی زیستی و حفاری رسوبات سخت (boring)، در طی مرحله مزوژنز شامل فشردگی شیمیایی، انحلال و جانشینی، تشکیل پیریت، آلبیتی شدن و کلریتی شدن و در مرحله تلوژنز شکستگی و سیمان اکسید آهن است. در سنگ های آهکی فرآیند های دیاژنتیکی در طی مرحله ائوژنز شامل فشردگی مکانیکی، سیمانی شدن، گلاکونیتی شدن، نئومورفیسم، آشفتگی زیستی و حفاری رسوبات سخت (boring)، در طی مرحله مزوژنز شامل فشردگی شیمیایی، سیمانی شدن، انحلال و جانشینی، تخلخل ثانویه، تشکیل پیریت، آلبیتی شدن و در طی مرحله تلوژنز، شکستگی و سیمانی شدن است.