نام پژوهشگر: مریم حفیظی
مریم حفیظی مسعود سلیمانی
چکیده امروزه سلولهای بنیادی از ارگان های مختلف جداسازی می شوند که یکی از آنها خون گرفته شده از بند ناف انسان در هنگام زایمان می باشد. برخی از مطالعات تمایزسلول بنیادی خونساز را به سمت رده عصبی نشان داده است وهمچنین اخیرا نقش mirnas در طول پروسه تمایزدر بافتهای مختلف ازجمله تمایز به سمت رده عصبی کشف شده است. در این مطالعه سلولهای cd133+از خون بند ناف جداسازی و جهت بررسی mirnas در تمایز عصبی مورد بررسی قرار گرفتند.در اینجا سلولهای cd133+ از خون بند ناف توسط تکنیک مکث(max) جداسازی و سپس این سلولها درمحیط نوروژنیک که حاوی محیط کشت dmem-f12 به همراه 20%fbs وفاکتورهای تمایزی nt3 ، bdnf, ngf، bfgfبه مدت سه هفته مورد تیمار قرار گرفته است. برای حصول از بیان ژنها و پروتئین های عصبی، این سلولها پس از تمایز توسط تکنیک real time –pcrو immunocytochemistry بررسی شدند،همچنین بررسیmirna توسط تکنیک size coded mediated pcr انجام گردید. به طور کلی نتایج حاصله نشان می دهد که سلولهای بنیادی گرفته ازخون بند ناف بطور معناداری می تواند به عنوان منبعی مهم در سلول درمانی ، جهت تمایز و ترمیم ضایعات عصبی به کار رود و از طرفی به علت تخصصی بودن بیان mir-124 و mir-9در بافتهای عصبی ، دو مارکر می تواند به عنوان بیو مارکر خاص تمایز عصبی معرفی گردد.
مریم حفیظی کوروش عاکف
کیفیت ترجمه همواره موضوعی بحث برانگیز است. این تحقیق بر آن شده است تا این کیفیت را بر اساس مدل یا چارچوبی بررسی کند.به همین منظوردو ترجمه موجود (بشیری ،کاستلو)از کتاب "بوف کور" اثر صادق هدایت بر اساس مدل " هوس" ارزیابی شده اند.همچنین محقق برای اطمینان بیشتر ازبررسی پنج ارزیاب بر اساس مدل "هوس" و همچنین نظر شخصی آنها به عنوان مترجم سود برده است.نتایج حاصله از این تحقیق چنین می نماید: در حالی که ترجمه بشیری کاری ارزنده است، ترجمه کاستلو از آن جهت که به ماهیت متن اصلی نزدیک تر است ،ترجمه مناسب تری به نظرمی رسد .بر اساس یافته های این تحقیق مدل "هوس" مدلی قابل اطمینان است که مترجمان می توانند بر اساس آن ترجمه های خود را اصلاح کنند.