نام پژوهشگر: وکیل حیدری ساربان
بهنوش افروز عطا غفاری گیلانده
: یکی از راهکارهای توسعه پایدار، بالا بردن ظرفیت های کارآفرینی در میان شهروندان است. بدیهی است که بسترسازی برای کارآفرینی شهری تابعی از مولفه های مختلفی است که تحلیل، پردازش، فهرست بندی و تعیین ضریب اهمیت آن ها در عرصه عملکرد مدیریت شهری می تواند مبنایی برای سنجش و رهگیری عملکرد سازمان های دست اندر کار در امور شهری در خصوص بستر سازی برای کارآفرینی باشد. به همین دلیل درپژوهش حاضر، با پیمایش نظرات و نوشتارهای مطرح در عرصه کارآفرینی، مدیریت و برنامه ریزی شهری، و نیز برخی مدل های ارائه شده در زمینه کارآفرینی، فهرست این مولفه ها، استخراج گردید وپس از طراحی پرسشنامه از روی این معیارها با انتخاب شهر اردبیل به عنوان مطالعه موردی به توزیع این فهرست در میان کارآفرینان منتخب استان، افراد فعال دانشگاهی، و کارشناسان ذیربط در سازمان هایی که به نحوی دست اندر کار مدیریت شهری بودند اقدام گردید. سوالات در دو محور شامل: توانمندسازی و پشتیبانی از کارآفرینان و تدارک محیط مناسب برای کارآفرینی تهیه شدند. همان طور که یافته های تحقیق نشان داد، فعالیت های بسیار اندکی در فراهم کردن شرایط مساعد برای پرورش و مهارت یابی کارآفرینان در این سازمان ها صورت گرفته است. پس از آن با بهره گیری از روش تصمیم گیران متعدد که یکی از روش های وزن دهی معیارها می باشد، وزن و به عبارتی درجه اهمیت هر یک از معیارها هم در زیر گروه خود و هم در حالت کلی برآورد گردید. بعد از آن با استفاده از منطق فازی به تدوین قواعد مطرح در سطح بندی عملکرد مدیریت شهری در بستر سازی برای کارآفرینی پرداخته شد. در ادامه با انطباق این قواعد با صورت وضعیت اندازه گیری شده عملکرد در هر یک از مولفه ها، نمره نهایی در هر یک از دو محور اصلی عملکرد و نمره نهایی در سطح کلی عملکرد بدست آمد. و نهایتا این قواعد وارد نرم افزار matlab شده و در این نرم افزار، مدل سطح بندی عملکرد مدیریت شهری در بسترسازی برای کارآفرینی تهیه گردید.
آزاده محمودی فریدون بابایی اقدم
روند رشد شتابان شهرنشینی در کلان شهرها توأم با افزایش جمعیت در این شهرها، باعث افزایش تقاضای سفر در ساعات اوج شده است که این موضوع، مشکلات متعددی را مانند ازدحام ترافیکی، آلودگی هوا و اختلال در سیستم حمل و نقل درون شهری به وجود آورده است. راه حل اساسی برای رفع این مشکلات، استفاده از سیستم های حمل و نقل عمومی نوین همچون سیستم اتوبوس های تندرو (بی.آر.تی) می باشد. در این پژوهش ضمن معرفی و بررسی ساختار تجهیزات، معیارها و استانداردهای سیستم بی.آر.تی، به بررسی مشکلات و نارسایی ها موجود در سیستم بی.آر.تی تبریز از جمله بررسی رابطه بین درآمدها و هزینه های سیستم و تأثیر منفی سیستم بر روی کاربری های مجاور پرداخته شد. روش اجرای پژوهش به صورت اسنادی، کتابخانه ای و پژوهش میدانی است و عمده ترین منابع مورد استفاده کتاب ها، طرح های پژوهشی مرتبط با موضوع و استفاده از اینترنت می باشد. روش پرسشنامه ای روش محوری مورد استفاده در گردآوری اطلاعات است که در غالب دو نوع پرسشنامه شهروندان و کارشناسان طراحی شد. روش تجزیه و تحلیل داده های مربوط به این پژوهش، روش های آماری توصیفی و استنباطی می باشد. بدین صورت که با استفاده از آمار توصیفی به طبقه بندی، توصیف اطلاعات جمع آوری شده پرداخته و سپس با استفاده از آزمون آماری همبستگی اسپیرمن به بیان رابطه و همبستگی بین متغیرهای هزینه و درآمد و با استفاده از آزمون آماری t-test به ارزیابی تأثیر سیستم بی.آر.تی بر روی کاربری اراضی شهری پرداخته ایم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که از نگاه کارشناسان بین درآمد و دهزینه های سیستم بی.آر.تی رابطه معنی داری وجود ندارد. بنابراین فرضیه اول از دیدگاه کارشناسان مورد تأیید قرار می گیرد. اما نتایج بدست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که از دیدگاه شهروندان بین درآمد و هزینه های سیستم بی.آر.تی رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج بدست آمده از آزمون t-test نیز نشان می دهد که هم از نگاه کارشناسان و هم از نگاه شهروندان، سیستم بی.آر.تی تأثیر منفی بر کاربری های مجاور خود داشته است.
افسانه فیروزی فریدون بابایی اقدم
: بعد از جنگ جهانی دوم یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی کشورهای در حال توسعه، رشد و توسعه شتابان و ناهمگون شهرنشینی بوده است. به طوری که طی فرایندی مداوم محدوده های فیزیکی و فضاهای کالبدی شهر در جهات عمودی و افقی به لحاظ کمی و کیفی رشد کرده و اگر این روند، سریع و بی برنامه باشد به ترکیبی نامتناسب از فضاهای شهری مشکل زا خواهد انجامید؛ به گونه ای که گسترش و تکثیر زیستگاه های غیر رسمی به یکی از نشانه های بارز و شاخصه های اصلی شهرنشینی در این عصر تبدیل می شود. اسکان غیر رسمی پدیده ای است که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای متوسط و کوچک نیز مشاهده می شود و شهر پارس آباد از جمله این شهرها می باشد. پژوهش حاضر در راستای کمک به حل یا کاسته شدن معضل سکونتگاه های غیر رسمی شهر پارس آباد جهت گیری شده است. روش تحقیق حاضر تاریخی، توصیفی و تحلیلی می باشد؛ لذا از هر دو روش اسنادی و میدانی استفاده گردیده است. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز فصول اولیه به مطالعه کتب، پایان نامه ها، مقالات، طرح ها و ... به زبان فارسی و لاتین پرداخته و از مطالب مرتبط با موضوع تحقیق فیش برداری به عمل آمد. هم چنین از روش های میدانی به صورت استفاده از پرسشنامه (به طور مستقیم)، مشاهده، عکسبردای و مصاحبه با مسئولین و ساکنین محلات استفاده گردید و در نهایت جهت ارزیابی فرضیات پژوهش و تجزیه و تحلیل استنباطی داده های حاصل از پرسشنامه از ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار spss 19 استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سکونتگاه های غیر رسمی شهر پارس آباد نسبت به اسکان غیر رسمی در کشورهای دیگر و حتی نسبت به سایر شهرهای کشورمان از وضعیت به مراتب بهتری برخوردار است و میزان درآمد خانوارها و مهاجرت های روستاشهری از مهم ترین عوامل موثر در ایجاد و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی شهر پارس آباد است.
مجتبی عمرانی دورباش فریدون بابایی اقدم
امروزه یکی از مهم ترین رسالت برنامه ریزان و مدیران شهری، تلاش برای دستیابی گروه های مختلف جامعه شهری به کاربری های عمومی می باشد. شهروندان برای رفع نیازهای مختلف خود، ناگزیر به استفاده از این کاربری های عمومی هستند. همچنین بهره مندی از این امکانات عمومی مستلزم وجود خیابان ها و راه هایی(شبکه معابر) است تا مردم را سریع تر، بهتر و ایمن تر به مقصد برساند که این شبکه معابر استخوان بندی شهر را تشکیل می دهند. این تحقیق با هدف تجزیه و تحلیل الگوی بهسازی کاربری های عمومی با تأکید شبکه معابر شهر تکاب انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر، روش ترکیبی متکی بر روشهای تاریخی، توصیفی و همبستگی علّی- تطبیقی می باشد، لذا از هر دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. از این رو ابتدا نقشه کاربری های عمومی، شبکه معابر و ساختار اکولوژیک در قالب فایل های برداری تهیه گردید. سپس هر کدام از نقشه های ذکر شده در نرم افزار 10 arc gis با اندازه سلول 5 متر به فرمت rasterو سپس به فرمت ascii تبدیل گردید. برای ورود داده ها به نرم افزار spss از برنامه convertor مدل clu-s جهت تبدیل به فرمت stat استفاده گردید و در نهایت اقدام به ارزیابی فرضیات مطرح شده در نرم افزار spssگردید. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی pearson نشان می دهد که رابطه معناداری بین متغیرهای کاربری های عمومی و شبکه معابر و همچنین کاربری های عمومی و ساختار اکولوژیک شهر تکاب وجود دارد.
فتح الله ویسی ناب فریدون بابایی اقدم
تحولات زندگی شهرنشینی چند دهه اخیر بافت های قدیمی را با مشکلات عدیده ای در ابعاد مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و سایر امکانات شهری مواجه ساخته است که همه این عوامل دست به دست هم داده و زمین? مناسبی را برای فرسودگی این بافت ها فراهم نموده اند. با این وجود در صورت عدم اتخاذ سیاست ها و تدابیر جدی و سریع مدیریتی در بهسازی و نوسازی این گونه بافت ها نه تنها مشکلات آن ها حل نخواهد شد بلکه همواره روند فرسودگی در این بافت ها سریع تر می شود. از این رو یکی از مهم ترین سیاست های، که می توان برای بهبود این گونه بافت ها پیشنهاد داد ساماندهی این گونه بافت هاست که ساماندهی به همزیستی انسان ها و ارتقاء کیفیت زندگی شهری در این گونه بافت ها در مقابل زوال تدریجی آن ها می پردازد. در مسأله ساماندهی بافت های فرسوده توجه به نقش مردم (رویکرد مشارکتی) برای پیشبرد اهداف بسیار مهم است و در واقع یکی از پیش شرط های بنیادین، مشارکت وسیع عموم مردم در تصمیم گیری می باشد که (میزان) مشارکت به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد سرمایه اجتماعی تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشد. بنابرین این تحقیق با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی آن می باشد تا به بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی جهت ساماندهی بافت فرسوده محله ججین بپردازد. به منظور دستیابی به این هدف ابتدا پرسشنامه ای که در برگیرنده متغیرهای سرمایه اجتماعی (مشارکت، اعتماد ،آگاهی اجتماعی) و متغیرهای اقتصادی بوده، تنظیم گردید. سپس روایی آن از طریق نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ مورد سنجش قرار گرفت. سپس از طریق نمونه گیری (روش کوکران) 364 پرسشنامه برای پاسخگوی به فرضیات تحقیق بین اهالی پخش گردید در نهایت برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از پرسشنامه از ابزار آماری و گرافیکی excel و spss استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن می باشد، افراد ساکن در این محله از زندگی در این محله به دلیل وجود همسایگان خوب و امنیت در سطح بسیار بالا راضی هستند، بیشتر افراد سرپرست خانوار در این محله با وصف آن که مرد هستند، اردبیلی نیز می باشند و مدت اقامت آن ها در این محله بیش از 15 سال می باشد این مسأله خود می تواند نتیجه تعلق خاطر ساکنین به این محله باشد. همچنین بین اکثر متغیرهای اقتصادی (بجز ارزش ملک مسکونی)، متغیرهای اعتماد اجتماعی و متغیرهای آگاهی اجتماعی با متغیرهای مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده محله ججین رابطه معناداری وجود دارد. در پایان به ارائه پیشنهادات در جهت افزایش مشارکت مردمی برای ساماندهی بافت پرداخته شده است
علی مجنونی توتاخانه وکیل حیدری ساربان
امروزه مشارکت در توسعه و از آن جمله مشارکت روستائیان در توسعه¬ی محل سکونت خود به قدری اهمیت یافته است که به عقیده¬ی بسیاری از دانشمندان رکن اصلی در برنامه¬ریزی¬های توسعه پایدار محسوب می¬شود؛ ولی بایستی توجه نمود که مشارکت روستائیان در روند اجرای برنامه¬های عمرانی به خودی خود امکان پذیر نیست زیرا ضمن اینکه ساکنین روستاها بااهمیت و ضرورت مشارکت آشنا نبوده، بسیاری از نهادهای دولتی از توانمندی¬ها و قابلیت¬های روستائیان در روند مدیریت توسعه¬ی روستایی آگاهی ندارند؛ بنابراین شناسایی ظرفیت¬ها و تقویت آن می تواند نقش بسیار مهمی در جلب مشارکت روستائیان در فعالیت¬های عمرانی داشته باشد. ازاین روی هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش ظرفیت¬سازی اجتماعی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیت¬های عمرانی بوده است و برای این منظور با استفاده از روش¬های کتابخانه¬ای و میدانی و از طریق توزیع پرسشنامه در میان 400 نفر از روستائیان شهرستان بناب اقدام به بررسی موضوع در محدوده¬ی موردمطالعه نموده است. یافته¬های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای آموزشی با ضریب همبستگی 356/0r=، متغیرهای اعتماد به نفس با ضریب همبستگی 369/0=r، متغیرهای کیفیت زندگی با ضریب همبستگی 364/0=r، متغیرهای انسجام اجتماعی با ضریب همبستگی 334/0=r، متغیرهای خدمات اجتماعی با ضریب همبستگی 295/0=r، متغیرهای مربوط به مهارت-های فنی و مدیریتی با ضریب همبستگی 430/0=r، متغیرهای تقویت تعاملات اجتماعی با ضریب همبستگی 323/0=r، متغیرهای تقویت تشکلات مردمی با ضریب همبستگی 287/0=r و درنهایت ظرفیت¬سازی اجتماعی با ضریب همبستگی 638/0=r با میزان مشارکت در فعالیت¬های عمرانی رابطه دارد. همچنین بر اساس یافته¬ها روستاهای آلقو و شورگل (18/4) از بیشترین تمایل به مشارکت و روستاهای آخوند قشلاق (30/2) و کوته مهر (31/2)، کمترین ظرفیت اجتماعی برای مشارکت برخوردار هستند؛ بنابراین با توجه به چنین نتایجی می توان نتیجه گرفت که رابطه¬¬ی بین ظرفیت¬سازی اجتماعی و میزان مشارکت روستائیان در فعالیت¬های عمرانی یک رابطه-ی خطی بوده و با افزایش ظرفیت¬های اجتماعی میزان مشارکت نیز افزایش می¬یابد.
ابوذر ملکی محمدحسن یزدانی
به عقیده صاحب نظران، رسیدن به اهداف توسعه ی پایدار روستایی بدون حضور و مشارکت آحاد ساکنین این نواحی امری غیرممکن خواهد بود. با وجود اهمیت این موضوع، عوامل اجتماعی و فرهنگی مختلفی مانع از حضور و مشارکت روستاییان در عرصه فعالیت های اجتماعی می گردد. در این بین توانمندسازی اجتماعی شهروندان روستایی، از طریق توسعه ی گردشگری در این نواحی، می تواند عنصر اساسی در غلبه بر انگاره های توسعه نیافتگی و بهبود تعاملات و ارتباطات اجتماعی ساکنین این نواحی به حساب آید. بر همین اساس هدف از این پژوهش، بررسی نقش گردشگری روستایی در توانمندسازی اجتماعی ساکنین روستای ده زیارت از توابع شهرستان بوانات در استان فارس می باشد. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی ـ تحلیلی و از نوع پیمایشی است. ساکنین روستای ده زیارت(به عنوان روستای دارای فعالیت گردشگری) و روستای چنارویه(به عنوان روستای فاقد فعالیت گردشگری)، جامعه ی آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران و به تعداد 300 نفر(150 نفر روستای ده زیارت و 150 نفر روستای چنارویه) تعیین شده است. تهیه ی داده های مورد نیاز این تحقیق مبتنی بر روش میدانی و جمع آوری آن از طریق پرسش نامه صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از طریق بسته نرم افزاری spssصورت پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گردشگری در توانمندسازی ساکنان روستای ده زیارت به لحاظ اجتماعی دارای نقش بسزایی می¬باشد. به طوری که نتایج حاصل از آزمون تی مستقل بین دو گروهی بیانگر آن است که به لحاظ انسجام و همبستگی اجتماعی، دانش و مهارت اجتماعی، برون گرایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعامل اجتماعی بین دو روستای ده زیارت و چنارویه اختلاف معناداری وجود دارد و تنها در مسولیت پذیری اجتماعی و تعلق مکانی اختلاف بین دو روستا معنی دار نیست. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندمرحله ای نشان داد که بین مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی(به عنوان متغیرهای مستقل) و سایر متغیرهای توانمندسازی اجتماعی(به عنوان متغیرهای وابسته) در این تحقیق، رابطه ی معنی داری وجود دارد. در نهایت نیز با توجه به تحلیل نتایج این پژوهش، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
سهیلا باختر وکیل حیدری ساربان
امروزه توانمندسازی کشاورزان در ابعاد اقتصادی، فنی، اجتماعی و روان شناختی از اهداف اساسی تعاونی های تولید به شمار می رود که باعث آماده شدن کشاورزان برای انواع فعالیت ها و روش های نوین، بهبود کیفیت زندگی و در نهایت دست یابی به توسعه پایدار خواهد گردید؛ با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعاونی های تولید روستایی در ارتقاء توانمندسازی اجتماعی و روان شناختی کشاورزان گندمکار شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. برای انجام این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی اقدام به توزیع 340 پرسش نامه بین کشاورزان گندمکار عضو و غیر عضو تعاونی تولید به شیوه مقایسه ای گردید که از بین هر کدام 170 نفر به عنوان نمونه در محدوده مورد مطالعه انتخاب گردید. برای انجام این پژوهش از آزمون های آماری اسپیرمن، کای اسکور و یومان ویتنی در محیط نرم افزار spss20 استفاده گردید. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 91/0 محاسبه شده است. تحلیل آزمون ها نشان از وجود ارتباط بین تعاونی تولید و توانمندسازی کشاورزان بود. به طوری که نتایج این سه آزمون از 13 فرضیه مورد نظر حاکی از این است که عضویت در تعاونی های تولید بر توانمندسازی اجتماعی و روان شناختی کشاورزان دارای تأثیر مثبت بوده و بین آن ها رابطه معنی دار وجود دارد و 13 فرضیه مورد نظر تأیید گردید. همچنین نتایج حاصل از تحلیل فضایی روستاهای مورد مطالعه نشان می دهد که از بین یازده روستایی که ساکنین آنها در تعاونی های تولیدی عضویت داشتند، روستاهای فرخ خانی، زینل خانی، بورک از بیشترین سطح توانمندسازی اجتماعی و روستاهای فرخ خانی، زینل خانی، باقرآباد علیا، پیرگه برسیمین و برف آباد سفلی از توانمندسازی روانشناختی بالاتری برخوردار بودند. در نهایت از نظر توانمندسازی اجتماعی و توانمندسازی روان شناختی به ترتیب روستاهای برف آباد سفلی، فرخ خانی و پیرگه برسیمین از سطح بالاتری برخوردار هستند.
سمانه کاظمی کردعلیوند ارسطو یاری حصار
وجود مشکلات و چالش¬ها در زمینه کیفیت زندگی، مانع از توسعه در زمینه¬های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی در مناطق می¬شود. اجرای طرح هادی روستایی به منزله یک مداخله کالبدی، روستاها را از ابعاد مختلف (زیست محیطی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی – نهادی) متأثر ساخته و دستخوش تغییر و تحول کرده است. نکته قابل توجه آنکه تاکنون مطالعات جامعی درخصوص ارزیابی طرح¬های فوق و تأثیر آن¬ها بر کیفیت زندگی اجتماعات روستایی در ابعاد مختلف صورت نپذیرفته است. این در حالیست که انجام این کار کمک قابل توجهی به بازنگری و اصلاح طرح های فوق خوهد نمود. با گذشت بیش از سه دهه از تهیه و اجرای طرح¬های هادی روستایی در کشور و اندوختن تجربه، لازم است بدانیم که اجرای این¬گونه طرح¬ها چه نتایجی به بار آورده و چه پیامدهایی را برای جامعه روستایی ایران در پی داشته است. هدف این تحقیق سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی با تأکید بر طرح¬های هادی در روستایی¬ ست که روستاهای ماسور و شهنشاه ، به دلیل اجرا و روستاهای کمره و دمگر به دلیل عدم اجرای طرح هادی در آن¬ها؛ مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مشاهده و مطالعات میدانی بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزارexcel و spss و همچنین از مدل vikor استفاده شده است. نتایج نشان می¬دهد که کیفیت زندگی در روستاهای مورد مطالعه در یک سطح نمی¬باشد روستای کمره دارای سطح بالایی از کیفیت زندگی¬ست و روستاهای ماسور و شهنشاه دارای کیفیت زندگی متوسط و در نهایت روستای دمگر در پایین-ترین سطح از کیفیت زندگی و رضایتمندی قرار دارد. و همچنین نتیجه دیگری که بدست آمده است این است که 10 شاخص کیفیت محیط زیست، وضعیت اشتغال و بهره¬وری، کیفیت محیط مسکونی و کیفیت زیرساخت¬ها، کیفیت آموزش، کیفیت سلامت، کیفیت اوقات فراغت، امنیت فردی و اجتماعی، مشارکت اجتماعی و پیوستگی و انسجام اجتماعی با متغیر طرح هادی دارای تفاوت معناداری است. اما امید به آینده و احساس خوشبختی با متغیر طرح هادی تفاوت معناداری را نشان نمی¬دهد.
جلال خیرخواه مقدم علیرضا عبدپور
بخش کشاورزی یکی از محورهای اساسی توسعه در بیشتر کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به شمار میرود. سرمایه یکی ازنهادههای کمیاب و محدود کننده فعالیت و از عوامل مهم در تولید محصولات کشاورزی است. یکی از مهمترین ابزارهای سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، اعطای اعتبارات به کشاورزان به منظور افزایش توان و ظرفیت تولیدی آن ها میباشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر بخشی اعتبارات کشاورزی برفرایند مدیریت تولید، متغیرهای عمده و عملکرد اقتصادی در بخشهای باغی، دامی و زراعی منطقه تحقیق از جمله تولید ناخالص، هزینههای تولید ،سود ناخالص و سود خالص در واحدهای کشاورزی که ازاعتبارات بانکی استفاده نمودهاند میباشد. جهت بررسی این موضوع و تحقق هدف پژوهش، واحدهای کشاورزی در بخشهای مزبور که در پنج سال گذشته از اعتبارات استفاده کردهبودند و به همان تعداد واحد که وام نگرفته بودند، جمعا 168 واحد، انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. شیوه دریافت اطلاعات این تحقیق، به صورت مطالعات میدانی بوده که به صورت پیمایشی و به روش مقطعی برای سال زراعی 92-91 انجام گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه میباشد که با مصاحبه حضوری ازکشاورزان گردآوری شد. روایی این ابزار توسط اساتید دانشگاه و صاحب نظران تائید شد. پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 884/0 749/ 0 و 912/0برای بخشهای دامی، باغی و زراعی محاسبه شد. به منظور دستیابی به هدف تحقیق ازآنالیزها و آزمونهای آماری استفاده به عملآمد. نتایج تحقیق نشان داد؛ اعتبارات کشاورزی در بخشهای؛ باغی 872/0، دامی 709/0 و زراعی507/0 توانایی تبیین واریانس متغیر وابسته سود خالص و عملکرد را دارا میباشد. پیشنهادهای لازم در این زمینه ارائه شد.
جمیل زیرک عطا غفاری گیلانده
تحولات زندگی شهرنشینی چند دهه اخیر بافت های قدیمی را با مشکلات عدیده ای در ابعاد مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و سایر امکانات شهری مواجه ساخته است که همه این عوامل دست به دست هم داده و زمین? مناسبی را برای فرسودگی این بافت ها فراهم نموده اند. با این وجود در صورت عدم اتخاذ سیاست ها و تدابیر جدی و سریع مدیریتی در بهسازی و نوسازی این گونه بافت ها نه تنها مشکلات آن ها حل نخواهد شد بلکه همواره روند فرسودگی در این بافت ها سریع تر می شود. از این رو یکی از مهم ترین سیاست های، که می توان برای بهبود این گونه بافت ها پیشنهاد داد ساماندهی این گونه بافت هاست که ساماندهی به همزیستی انسان ها و ارتقاء کیفیت زندگی شهری در این گونه بافت ها در مقابل زوال تدریجی آن ها می پردازد. در مسأله ساماندهی بافت های فرسوده توجه به نقش مردم (رویکرد مشارکتی) برای پیشبرد اهداف بسیار مهم است و در واقع یکی از پیش شرط های بنیادین، مشارکت وسیع عموم مردم در تصمیم گیری می باشد که (میزان) مشارکت به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد سرمایه اجتماعی تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشد. بنابرین این تحقیق با رویکردی علٌی در پی آن می باشد تا به بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی جهت ساماندهی بافت فرسوده محله دارسیران بپردازد. به منظور دستیابی به این هدف ابتدا پرسشنامه ای که در برگیرنده متغیرهای مشارکت، اعتماد ،آگاهی اجتماعی و متغیرهای اقتصادی بوده، تنظیم گردید. سپس روایی آن از طریق نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ مورد سنجش قرار گرفت. سپس از طریق نمونه گیری (روش کوکران) 363 پرسشنامه برای پاسخگوی به فرضیات تحقیق بین اهالی پخش گردید در نهایت برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از پرسشنامه از ابزار آماری و گرافیکی excel و spss استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن می باشد، افراد ساکن در محله از زندگی در این محله در سطح بسیار بالا راضی نیستند، و بیشتر آنها نزدیکی به اقوام و آشنایان را مهمترین دلیل زندگی در محله دانسته اند همچنین بین متغیرهای اعتماد اجتماعی و متغیرهای آگاهی اجتماعی (بجز متغیر میزان سواد) با متغیرهای مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده محله دارسیران رابطه معناداری وجود دارد، اما بین اکثر متغیرهای اقتصادی (بجز متغیر تعداد افراد شاغل در خانوار و تمایل به مشارکت) رابطه معناداری وجود ندارد.
هادی کریمی فر عطا غفاری گیلانده
از آنجایی که بهداشت و درمان از ضرورت های اولیه زندگی می باشد؛ لذا خدمات رسانی مناسب و پویا به شهر نشینان، نیازمند استقرار مراکز خدمات درمانی در مکان مناسب در سطح شهر می باشد که نقش مهمی در تأمین آسایش شهروندان ایفا می کنند. از این رو یکی از مهمترین مسائل در طراحی موفقیت آمیز مراکز بهداشتی – درمانی، انتخاب محل مناسب آن می باشد. لذا با انتساب شهر بوکان به عنوان مطالعه موردی به استفاده ی عملیاتی از روش vikor و wlcبه عنوان روش های برجسته تحلیل چند معیاری در ارائه روشی برای چینش مکانی- فضایی مراکز بهداشتی- درمانی (بیمارستان) در سطح شهر بوکان پرداخته شده است. معیارهای مورد بررسی برای احداث بیمارستان شامل: فاصله این مراکز از ایستگاه های آتش نشانی، میزان فاصله از واحدهای صنعتی مزاحم، موقعیت نسبت به فضاهای سبز و پارک، فاصله از شبکه راه های ارتباطی، فاصله از میادین اصلی شهر، فاصله از مراکز آموزشی، میزان فاصله از مراکز مذهبی و حسینه ها، فاصله از حریم رودخانه ها، میزان فاصله از جایگاه های سوخت، موقعیت نسبت به پایانه های مسافربری، فاصله از آرامستان، فاصله از کشتارگاه ها هستند. در امتیازدهی معیار ها از روش وزن دهی زوجی استفاده شد. مجموعه معیارها برای محل های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند،در ادامه الگویی در اولویت بندی استفاده از این روش ها در زمینه تجربی ارائه شده است. در الگوی ارائه شده، فرض بر این است که بالا رفتن میزان غربال زنی پیکسل ها در نقشه خروجی حاصل از هر یک از مدل های فوق الذکر که در سطوح مختلف از آستانه های مطلوبیت قابل رهگیری است، می تواند به عنوان یک نقطه مثبت در بکارگیری مدل مربوطه تلقی گردد. به عنوان مثال با توجه به نمایه آماری مربوط به خروجی wlc، تعداد پیکسل هایی که تا آستانه مطلوبیت فرضی 240/0 غربال می شوند، 84199 پیکسل است، ولی در همان سطح آستانه مطلوبیت فرضی، تعداد پیکسل های غربال شده در خروجی حاصل از vikor ، بالغ بر 91962پیکسل است. بنابراین در سطح مطلوبیت فوق الذکر، کاربرد تکنیکvikor از ارجحیت برخوردار است. بررسی موردی چند نمونه از پیکسل های اولویت دار در خروجی حاصل از تکنیکvikor، نیز نشان می دهد که این پیکسلها دارای شرایط مطلوب به لحاظ معیارهای تعیین شده در مکانیابی محل بیمارستان هستند. این امر می تواند مویدی بر اعتبار نتایج حاصل از بکارگیری مدل باشد.
وحید طالعی حور وکیل حیدری ساربان
یکی از مهم ترین رویکردهای امروزی درزمینه¬ی فعالیت های اقتصادی روستایی ، توجه به مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه است، که با ایجاد تعاونی های تولیدی این مهم محقق می شود. همچنین تعاونی های روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعه پایدار روستایی در راستای اشتغال زایی و کاهش بیکاری، سرمایه گذاری، افزایش رفاه و بهره وری مدنظر است. روستاییان با تشکیل تعاونی های تولیدی، زمینه ای را به وجود می آورند تا با مشارکت خود در برنامه های توسعه، سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را رقم بزنند. توانمندسازی روانشناختی روستاییان زمینه آگاهی و ظرفیت سازی را فراهم می آورد. تا نقش فعالی در تعاونی ها داشته باشند. از این رو در این پژوهش به بررسی نقش توانمندسازی روانشناختی بر تشکیل تعاونی های تولید روستایی در شهرستان نمین پرداخته شد. برای انجام این پژوهش 380 پرسشنامه در بین روستاییان عضو تعاونی های تولید و غیر عضو توزیع گردید. و برای تحلیل داده¬های جمع آوری شده از آزمون های رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده گردید. برای پژوهش پیش رو یک فرضیه اصلی و 5 فرضیه فرعی در نظر گرفته شد. که تمامی فرضیه مورد تأیید قرار گرفت که نشان گر وجود رابطه معنی دار بین توانمندسازی روانشناختی و تشکیل تعاونی های تولید روستایی است.
صفیه سربازمنور وکیل حیدری ساربان
روستاهای کشور به لحاظ برخورداری از کیفیت پایین ابنیه دارا بودن بافت های فرسوده و سازه های کم دوام و ناپایدار، آسیب پذیری بیشتری را در مخاطره طبیعی زمین لرزه دارند. طرح های هادی روستایی که جزیی از طرح های عمرانی می باشد؛ به منظور هدایت توسعه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی روستا برای سال های آتی طراحی، مطالعه و اجرا می شوند. این طرح ها با رویکرد توسعه کالبدی- فضایی روستاها می توانند با مقاوم سازی خانه های روستایی از آسیب پذیری بیشتر آن ها بکاهد. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقش این طرح ها در کاهش آسیب پذیری روستاها در زلزله می باشد که مطالعه موردی آن شهرستان ورزقان می باشد دلیل انتخاب محدوده موردمطالعه، تلفات جانی نزدیک به 306 نفر کشته و تخریب500 روستا در این منطقه است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه ی کالبدی بیشترین نقش را در آسیب پذیری روستاهای نمونه داشته و تحلیل تطبیقی اثرات زلزله در روستاهای دارا و فاقد طرح هادی روستایی بیانگر آن است که یک ارتباط معناداری بین میزان آسیب پذیری روستاها و طرح های هادی وجود دارد. در واقع، میزان آسیب های وارده در روستاهای دارای طرح هادی و به ویژه در روستاهایی که ساخت وسازهای جدید با استفاده از پروانه ساختمانی احداث گردیده بودند تا حدود بسیار زیادی کاهش یافته است.
فریبا رفیعی علیرضا محمدی
در ادبیات شهری دهه های اخیر از مهمترین رویکردهای توسعه شهری در مواجهه با رشد شتابان شهرها، توجه به خردترین واحد یعنی محله در چارچوب برنامه ریزی محله ای است. برنامه ریزی محله محور در برنامه ریزی شهری، با هدف گردهم آوردن گروه های مختلف درگیر یا ذی نفع و توجه به نیازها و خواسته های همگانی ایشان در تهیه طرح ها و برنامه ها مطرح شده است. رهیافت های متفاوتی برای برنامه ریزی محلی در ایران اتخاذ و آزمایش شده که البته هیچکدام به طور جدی واگذاری تصمیم گیری در برنامه ریزی، تخصیص منابع، مدیریت برنامه و نظارت به نیروهای محلی را تسهیل نکرده است. محله ی حسینیه ، واقع در حاشیه ی جنوبی شهر زنجان است که در حال حاضر فرسودگی کالبدی و کارکردی، آن را به ناسازواره ای که ساکنانش را تهدید می کند مبدل ساخته است. این پژوهش با هدف بررسی امکان سنجی برنامه ریزی محله مبنا در توسعه شهری در محله ی حسینیه شهر زنجان، انجام یافته است و درپی پاسخگویی به این سوالات است که چه رابطه ای بین برنامه ریزی محله ای، مشارکت اجتماع محلی و طرح های اجرایی و شهرسازی با توسعه محله ای وجود دارد؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه که برای دوگروه ساکنین محله حسینیه به تعداد 357 و خبرگان امور شهری به تعداد 30 نفر طراحی و توزیع شده، به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل یافته های موجود از نرم افزار تحلیل آماری spss استفاده شده است و در پایان پژوهش نیز پیشنهاداتی ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 1) بین متغیرهای برنامه ریزی محله ای، مشارکت اجتماع محلی و طرح های اجرایی شهرسازی همبستگی بالا و مثبتی با توسعه ی محله ای وجود دارد. 2) حدود 393/0 درصد از تغییرات توسعه محله ای توسط سه متغیر پژوهش تبیین می گردند. به این ترتیب، هر چه بر میزان برنامه ریزی محله ای، مشارکت ساکنین و طرح های اجرایی افزوده شود، به همان نسبت بر میزان توسعه محله ای افزوده می شود و 3) مهمترین عامل در توسعه ی محله ای ، بعد از برنامه ریزی محله ای (با ضریب تأثیر 449/0)، طرح های اجرایی شهرسازی (با ضریب تأثیر 258/0) است. مشارکت اجتماع محلی (با ضریب تأثیر 180/0 )، سومین عامل اثر گذار بر توسعه ی محله ای است. در پایان بر اساس یافته ها، پیشنهاداتی ارائه شده اند.
معرفت کیانی وکیل حیدری ساربان
امروزه، گردشگری و به ویژه گردشگری روستایی گستره ای جهانی یافته است و پدیده ای برآمده از توسعه همه جانبه نوآوری های فناوری در دوران نوین به شمار می رود. آنچه گردشگری را به عاملی در روند توسعه مبدل کرده است، عواملی چون افزایش درآمد، سطح رفاه، اوقات فراغت بیشتر و بهبود ارتباطات و ... است. از طرفی نقش و کارکرد این صنعت در افزایش میزان رفاه جوامع، رفع نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، رفع نابرابری های جنسیتی و... به قدری اهمیت یافته است که دولت ها و به خصوص کشورهای توسعه یافته توجه ویژه ای را به گردشگری دارند. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش تحلیلی-تبیینی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. روستاهای گردشگرپذیر و روستاهای فاقد گردشگر شهرستان پارس آباد جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. تعداد 400 نفر از روستاهای گردشگرپذیر و روستائیان عادی (200 نفر از روستاهای گردشگرپذیر و 200 نفر روستائیان فاقد گردشگر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تائید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 60 پرسشنامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار spss، پایایی بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 90/0 به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین تمامی متغیرهای تحقیق با توسعه کارآفرینی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. هم چنین نتایج آزمون های آماری نشان داد که متغیرهای داد که سهم متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بوده و سپس متغیرهای مهارت های فنی و حرفه ای، الگوی مصرف، توسعه ارتباطات نسبت به دیگر متغیرهای از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار بودند. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از پژوهش پیشنهاداتی در زمینه ضرورت و راهکارهای عملی استفاده از قابلیت های گردشگری در تقویت رفاه اجتماعی روستایی ارائه شده است.
پگاه پیرزادی علیرضا عبدپور
با افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به مواد غذایی بیشتر و همچنین با توسعه علم و فناوری، رویکرد بشر به نهاده های شیمیایی برای افزایش تولید محصولات کشاورزی گسترش فراوانی پیدا کرده است به گونه ای که امروزه استفاده از انواع کودها و سموم شیمیایی و کاشت ارقام پر محصول گونه های زراعی و باغی موجب افزایش تولیدات کشاورزی شده است؛ اما این افزایش تولید با مشکلات زیست محیطی متعددی مانند آلودگی های منابع آب، خاک، بروز آفات و بیماری های جدید و بروز سوءتغذیه و بیماری ها در اثر کاهش کیفیت مواد غذایی سبب گردیده تا به جهت حفظ منابع و جلوگیری از استفاده بی رویه سموم شیمیایی از روش های مدیریت تلفیقی آفات استفاده گردد. هدف کلی در این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری مدیریت تلفیقی آفات بر عملکرد اقتصادی و مدیریتی واحدهای کشاورزی شهرستان ساوُجبُلاغ در استان البرز می باشد.