نام پژوهشگر: احمد بستانی

نظریه دین خویی و حقوق بشر: ملاحظاتی انتقادی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  یاسر میرزایی   قدیر نصری

این نوشته از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول به کلیات اختصاص داده شده است. در این بخش اول پس از بیان مسأله ی پژوهش و طرح سوالات اصلی و فرعی، ادبیات مربوط به پژوهش بررسی شده است. سوال این است که طبق روایت دوستدار از نظریه ی «دین خویی»، چرا و چگونه «دین خویی» با حقوق بشر متباین است؟ بخش دوم نوشته به حقوق بشر اختصاص داده شده است. در این بخش دوم تاریخچه ی این مفهوم بررسیده شده است تا بر اساس ریشه های فلسفی آن در فلسفه ی غرب از هومر تا udhr به تعریفی از حقوق بشر رسیده شود. پس از ارائه ی این تعریف، درباره ی حقوق بشر و دین، و به طور اخص اسلام، بحث شده است. فصل سوم نوشته به نظریات آرامش دوستدار با تمرکز بر نظریه ی «دین خویی» پرداخته است. آورده شده است که دوستدار اعتقاد دارد که فرهنگ ایرانی، دینی است، چون ریشه در دین داشته است و بنیاد از آن گرفته است. فرهنگ دینی چون از پیش پاسخ همه ی پرسش ها را در متن مقدس داده است، امکان شکل گیری پرسش را از بین می برد و عدم تشکیل پرسش نیز باعث عدم تشکیل تفکر می شود و این وضعیت از نظر دوستدار همان وضعیت «دین خویی» است. در فصل چهارم بحث اصلی مطرح می-شود: یعنی از طرفی، بر اساس روایت آرامش دوستدار از فرهنگ دینی، چون در این فرهنگ پرسش شکل نمی گیرد، بنابراین فردیت و تفکر شکل نمی گیرد و از طرفی تمام حقوق بشر بر اساس فردیت و تفکر، یعنی مفهوم سوژه گی بنا نهاد شده است، پس امکان رعایت موارد حقوق بشر در چنین فرهنگی وجود ندارد؛ اما بر اساس فرضیه ی مطرح شده در این نوشته بر این ادعای آرامش دوستدار دستِ کم از سه جهت روش، چینش [ترتیب بندی تاریخی] و استنتاج، انتقاداتی اساسی می توان وارد کرد. در فصل چهارم این انتقادات مطرح شده است و به این نتیجه دست یازیده شده است که مدعای دوستدار از جهت روش، مخدوش، از جهت چینش، غیرتاریخی و از جهت استنتاج، سست و بی بنیاد است.

عالم خیال و استلزامات سیاسی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  احمد بستانی   حاتم قادری

نسبت تخیل و سیاست کم¬تر مورد عنایت پژوهشگران حوزۀ فلسفۀ سیاسی بوده است. پژوهش حاضر بر آن است این نسبت را در چارچوب فلسفۀ سیاسی اسلامی-ایرانی و با تأکید خاص بر اندیشه¬های شهاب الدین سهروردی، بنیانگذار حکمت اشراق، به بحث بگذارد. برخلاف فلاسفۀ یونانی و غربی که بر عقلانیت و جایگاه آن در فلسفه تأکید داشتند، حکمای مسلمان، به ویژه در ایران، برای توضیح فلسفی نبوت و لوازم معنوی آن، عنایت ویژه¬ای به خیال مبذول داشتند. پژوهش حاضر با تأکید بر جایگاه ویژۀ خیال درپی توضیح لوازم و وجه سیاسی آن در حکمت اسلامی است. فارابی مؤسس فلسفۀ اسلامی برای نخستین بار با گسترش بخشیدن به فعالیت¬های قوۀ متخیله کوشید پیوندی میان خیال و فلسفۀ سیاسی برقرار سازد. پس از معلم ثانی این عنایت به خیال پی گرفته شد و با طرح «عالم خیال» به عنوان ساحت وجودی مستقل از عوالم محسوس و معقول گام بلندی در جهت تدوین مابعدالطبیعۀ خیال در تاریخ فلسفه برداشته شد. ابتکار شیخ اشراق در طرح عالم خیال به عنوان عالمی میانی نتایج مهمی در برداشت و بر تاریخ اندیشۀ ایرانی تأثیر انکارناپذیری برجای گذاشت. هدف مهم پژوهش حاضر بررسی معانی ضمنی سیاسی عالم خیال در حکمت اشراقی و تأثیرات آن بر تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران است. کارکرد مهم عالم خیال ایجاد پیوستگی و اتصال بین عالم محسوس و عوالم برتر است و از آنجا که آیین سیاسی اشراقی بر تدبیر و سامان الهی و معنوی امور سیاسی باور دارد، ایجاد پیوند میان این دو از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر نسبت عالم خیال و آیین سیاسی اشراقی را در دو محور فلسفۀ سیاسی و اندیشۀ سیاسی ایرانشهری دنبال می¬کند. در بحث از فلسفۀ سیاسی اشراقی نشان خواهیم داد که این عالم چه جایگاهی در نظام سلسله مراتب انوار خواهد داشت و تدوین نظام سیاسی آرمانی براساس آن چگونه ممکن خواهد بود. به گمان ما این عالم نقش مهمی در شالوده¬ریزی نظام سیاسی آرمانی در حکمت اشراقی داشته است. در بحث از اندیشۀ سیاسی ایرانشهری نیز نقش این عالم را در تدوین نظریه¬ای برای تاریخ و هویت ایرانی و ارائۀ دریافتی عرفانی-اشراقی از اندیشۀ شاه آرمانی دارای فرّۀ ایزدی برجسته خواهیم کرد.