نام پژوهشگر: ابراهیم زرقانی
ابراهیم زرقانی جواد مظفری
گونه های مختلفaegilops و triticum به دلیل خویشاوندی با مهم ترین گیاه زراعی مورد استفاده انسان یعنی گندم نان (triticum aestivum, l.) از اهمیت ژنتیکی و اقتصادی خاصی برخوردار هستند. در این پژوهش، هشت گونه مختلف از جنس های aegilops و triticum، از هر گونه سه جمعیت و از هر جمعیت 21 فرد مورد ارزیابی ایزوزیمی قرار گرفت. روش مورد استفاده الکتروفورز آکریلامید افقی با سیستم بافری ناپیوسته بود. از بین آنزیم های مورد بررسی، برخی ایزوزیم های پراکسیداز و استراز نوارهای چند شکل و ایزوزیم های کاتالاز (cat) و گلوتامات اگزالواستات ترانس آمیناز (got) نوار های تک شکل نشان دادند. ایزوزیم ها ی پراکسیداز و استراز به ترتیب با داشتن 84 و 88 درصد چندشکلی به اندازه یکسان و بدون وجود اختلاف معنی دار بین آنها تنوع ایجاد می نمودند. جهت بررسی تنوع ژنتیکی در بین جمعیت ها از پارامترهای مختلف تنوع ژنتیکی کمک گرفته شد. نتایج نشان داد که میانگین "تعداد آلل موثر" در جمعیت های دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب برابر 084/1 و 12/1 است. میانگین شاخص شانون در جمعیت های مورد مطالعه 079/0 بود و در محدوده 045/0 تا 143/0 قرار داشت. میانگین هتروزیگوسی مورد انتظار 0547/0 به دست آمد و درمحدوه 031/0 تا 1/0 واقع شد. درصد مکان های ژنی چندشکل دامنه ای از 55/7 تا 64/22 درصد را در بر گرفت. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های دیپلوئید و تتراپلوئید به میزان 18/0 و کمترین آن به میزان 011/0 مشاهده شد.کمترین فاصله ژنتیکی به میزان 2085/0 به دو گونه ae. umbellulata با ژنوم uu و گونه ae. triuncillis تعلق داشت و بیشترین فاصله ژنتیکی بین دو گونه t. urartu و ae. umbellulata به میزان 4764/0 به دست آمد. بررسی رابطه پارامترهای جغرافیایی و پارامترهای ژنتیکی اندازه گیری شده در جمعیت ها نشان داد که هیچ گونه همبستگی معنی داری بین این دو دسته پارامتر وجود ندارد و نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون چند متغیره نیز غیرمعنی دار بود. تجزیه به بردارهای اصلی نشان داد که سه مولفه در مجموع سطح مطلوبی از تغییرات (45/62 درصد) را توجیه نمودند. گروه بندی بر اساس مولفه های اول و دوم به میزان زیادی توانست گونه ها و جمعیت های مورد بررسی را براساس گروه بندی تاکسونومیک آنها طبقه-بندی نماید. بر اساس تجزیه خوشه ای، گونه های مورد بررسی در این روش به چهار گروه تقسیم شدند ولی همین روش جمعیت های مورد بررسی را به هفت گروه تقسیم کرد به طوری که برای اکثر این گونه ، جمعیت های درون هر گونه در کلاستر یکسانی قرار گرفتند. نتایج روش تجزیه خوشه ای با نتایج به دست آمده از روش pcoa مطابقت داشت. تجزیه واریانس مولکولی جمعیت های مورد بررسی نیز نشان داد که اکثر تنوع مشاهده شده (72%) در بین جمعیت ها قرار دارد.
ابراهیم زرقانی صمد خاقانی نیا
مگس های خانواده تفریتیده که به نام مگس های میوه معروفند، یکی از بزرگترین خانواده های دوبالان محسوب می شود که تقریباً 4300 گونه ی آن از زیست بومهای مختلف در دنیا شناسایی شده اند. لاروهای این خانواده با تغذیه از گوشت میوه، باعث پوسیدگی و کاهش ارزش بازارپسندی آن می شوند. برخی گونه ها از بذر گیاهان تیره نغناع تغذیه می کنند و برخی دیگر در ساقه و ریشه گیاهان خانواده مرکبان ایجاد گال می کنند. هدف از تحقیق حاضر مطالعه فونستیک مگس های میوه با توجه به اقلیم متفاوت جنگل های ارسباران و نیز اهمیت این خانواده به عنوان یکی از آفات مهم کشاورزی، جنگلی و مرتعی که باعث خسارت مستقیم زیاد به ارقام متنوع درختان میوه ، درختان جنگلی، گیاهان علوفه ای و گل ها می شود و همچنین مطالعه برخی از گونه های این خانواده که نقش مهمی را به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک علف های هرز ایفا می کنند. در این بررسی گونه های خانواده tephritidae بوسیله تور حشره گیری و تله های چادری از جنگل ها و مراتع منطقه ارسباران جمع آوری شدند. شناسایی بیشتر گونه ها بر اساس مشخصات بال انجام شد. برای این منظور از بال ها اسلاید تهیه و عکسبرداری صورت گرفت. نمونه ها تا سطح گونه با استفاده از کلیدهای معتبر شناسایی شدند. گونه های شناسایی شده شامل 44 گونه متعلق به 18 جنس از زیر-خانواده tephritinae می باشند که به شرح زیر معرفی می شوند. گونه هایی که با ***، ** و * مشخص شده اند به ترتیب برای جهان، ایران و استان رکورد جدید می باشند.