نام پژوهشگر: لیلا اکبرپور
لیلا اکبرپور علیرضا فضل زاده
تمام سازمانها به منظور دستیابی به اهداف سازمانی خود در تکاپو هستند. هدف سازمانهای تولیدی دستیابی به سود می باشد و این در گرو رضایت مشتریان از خرید کالاها و خدمات سازمان می باشد. کارکردهای بازاریابی و فروش هر دو در ارتباط با مشتری بوده و در نتیجه هماهنگی این دو کارکرد برای ایجاد رضایت مشتری مفید خواهد بود. در پژوهش حاضر با توجه به نظرات صاحب نظران و یافته های پژوهش های قبلی مرتبط با موضوع پژوهش رابطه بین هماهنگی کارکردهای بازاریابی- فروش با رضایت مشتری به عنوان فرضیات اصلی و تأثیر پنج متغیر: "سیستم پاداش مشترک، حمایت مدیریت ارشد، تعامل، ساختار مکانیکی، روابط رسمی" بر هماهنگی بین کارکردی به عنوان پنج فرضیه فرعی بررسی می شود. جامعه مورد مطالعه 289 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که در شهریور1391 انتخاب گردیده است. داده های مورد استفاده برای آزمون این فرضیه ها به وسیله ی پرسشنامه از 127 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است. نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها، از رابطه ی مثبت بین «هماهنگی بین کارکردی» و «رضایت مشتری» حمایت می کند. همچنین رابطه مثبت متغیر های «سیستم پاداش مشترک»، «حمایت مدیرت ارشد»، «تعامل» با «هماهنگی بین کارکردی» را نمی توان رد کرد اما رابطه مثبت متغیرهای «ساختار سازمانی» و «روابط رسمی» با متغیر «هماهنگی بین کارکردی» رد می شود.
لیلا اکبرپور سپیده علوی شوشتری
چکیده ندارد.
لیلا اکبرپور میترا معنوی راد
همانطور که از عنوان پایان نامه برمی آید، این رساله با عنوان «بررسی نشانه های تصویری افسانه سیمرغ در منطق الطیرعطار» است. در تهیه این مطالب سعی شده از تمامی بضاعت مکتوب فارسی با حفظ اخلاق امانت داری بهره گرفته شود. روش طرح مباحث این پایان نامه بر این اساس است که همواره یک روند منطقی و مرحله ای از نقطه آغاز تا پایان طی شود. بنابراین در ابتدای تحقیق سعی شده تا حد امکان به شناختن و شناساندن مفهوم «افسانه» و تعاریف و همچنین پیشینه تاریخی آن پرداخته شود . در ادامه به بررسی پیشینه سیمرغ و همچنین چگونگی رویکرد عطار به آن و بررسی افسانه این مرغ از لحاظ ساختاری، محتوایی و معنایی در منطق الطیر عطار پرداخته شده است. هدف بررسی جنبه های مختلف این افسانه از لحاظ محتوایی در منطق الطیر و رمزگشایی نشانه های تصویری آن و استفاده از این نشانه ها در تصویرسازی با توجه به فرهنگ و اعتقادات قومی و ملی ایـن مرز و بوم است. با این فرضیه که پرداختن به افسـانه های گذشته به صورت ریشه ای و بررسی نمادهای اعتقادی در آن می تواند راهنما و نجاتگر هنر حال و آینده باشد و همچنین افسانه سیمرغ علاوه بر صورت ظاهری، لایه های زیرین آن بیان کننده پیوند عشقی است که شخصیت های داستان در سایه آن، به تدریج به مرحله تکامل می رسند و می توان با استفاده از این نمادها و نشانه ها جنبه های زیبایی شناسی این متون را به صورت کاربردی عیان ساخت. توضیحات و مطالب ذکر شده در حد توانایی و امکاناتی بوده که در دسترس قرار داشته است و مطمئناً بحث و تحقیق در این زمینه و نتیجه گیری بهتر نیاز به زمان بیشتری دارد. امید است که جستار حاضر مورد استفاده و قبول دوستداران هنر واقع گردد.