نام پژوهشگر: محسن شیرمحمدی
محسن شیرمحمدی یدالله یزدان پناه
عالم مثال یا عالم برزخ یکی از عوالم موجود در هستی است که از زمان افلاطون تا به اکنون در مورد آن به بحث و اثبات و استدلال پرداخته اند. جناب حکیم سهروردی از جمله کسانی است که برای اثبات مستقل این عالم به استدلال پرداخته و چهار دلیل بر وجود عالم مثال اقامه می کند و آنرا توضیح می دهد. اما مکتب مشاء به دو دلیل منکر عالم مثال بوده که بعدها جناب صدرالمتألهین به جواب آنها پرداخته است. مکتب حکمت متعالیه که از دو چشمه فلسفه و عرفان سرچشمه گرفته است. و این دو مکتب یعنی فلسفه پس از سهروردی و عرفان پس از ابن عربی نیز به وجود عالم مثال اذعان داشته اند هر چند عرفا مهمترین دلیل خویش بر وجود آنرا کشف و شهود می دانند، ملاّصدرا در نهایت قوّت و شدّت با شهود عرفا و دلائل فلاسفه به تبیین عالم مثال پرداخته است و علاوه بر پذیرش چهار دلیل شیخ اشراق خود نیز سه دلیل بر آنها افزوده است . و کمبودهایی و نقائصی که در کار سهروردی بوده برطرف ساخته است. ولی در راستای توضیح و تبیین عالم مثال با شیخ اشراق اختلافاتی نیز دارد که مهمترین اختلاف آندو در بحث تجرد قوه خیال و تقسیم عالم مثال به منفصل و متصل می باشد که شیخ اشراق به تبعیّت از فلسفه مشاء قائل به مادّی بودن قوه خیال می باشد. و عالم مثال را تنها با عالم مثال منفصل تبیین می کند ولی صدرالمتألهین تجرّد برزخی قوه خیال را به اثبات می رساند . و عالم مثال را همانند عرفا به دو قسم ، متصل و منفصل تقسیم می نماید. و آنرا در دو قوس نزول و صعود به بحث می گذارد. و با تجرد قوه خیال و اثبات قوس صعودی برزخ، معاد جسمانی را به نحو احسن به تصویر می کشد. و آنچه را که شرع در تثبیت معاد جسمانی و روحانی فرموده را با بیان استوار خود اثبات می کند.