نام پژوهشگر: اعظم سلیمانی ایرانشاهی
اعظم سلیمانی ایرانشاهی اسماعیل شفق
می توان گفت هر پدیده ی ادبی در پی تغییرات اجتماعی صورت می گیرد. انقلاب کبیر فرانسه، تغییر پایه های زیبایی شناسی، اصالت احساس و عاطفه به جای خرد و زمینه های دیگر، سبب شکل گیری مکتب رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزده در اروپا شد. رمانتیسم در ایران حاصل شرایط سیاسی و اجتماعی خاصی بود، که متعاقب اوج گیری چالش میان جلوه های گوناگون سنت، تجدد و بحران برخاسته از آن بود. نیما یوشیج، بنیان گذار شعر نو و پیشرو این چالش از جمله شاعرانی است که ردپای رمانتیسم اروپایی را در اشعارش می توان دید. رمانتیسم را نمی توان از اشعار نیما جدا کرد، همان گونه که گرایش های رمانتیک از شخصیت و زندگی وی تفکیک ناپذیر است. رمانتیسم نیما حد فاصل رمانتیسم ناسیونالیستی مشروطه و رمانتیسم احساساتی عصر پس از اوست. شعر او تبلور عاطفه و احساس در پیکره ی جامعه، مردم، دغدغه ها و دردهای آن هاست. سروده های نیما آمیزه ای از موسیقی، تصویر، عاطفه انسانی و اندیشه ی اجتماعی است. دید شاعرانه ی نیما او را به افق هایی بسیار دور می کشاند، طبیعت با او همدری می کند و او به واسطه ی تخیل و با استفاده از عناصر طبیعت گاه عصر ظلم زده ی جامعه و گاه ایده هایش را به تصویر می کشد. مضامین اشعار او ترکیبی است از عشق، طبیعت، امید، یأس، انسان محوری، تقریر دردهای اجتماعی و ظلم ستیزی، و به تناسب آن بسامد بالای شب که همگی نشان از حساسیت منحصر به فرد او دارد. از این رو در این پژوهش درصدد برآمده ایم، اشعار نیما را از منظر احساس و برطبق مکتب رمانتیسم و اصول آن بررسی نماییم. فصل اول به تعریف مسأله و بیان نکات اصلی پژوهش اختصاص یافته است. در فصل دوم، رمانتیسم، خاستگاه و بزرگان آن، همچنین چگونگی ورود رمانتیسم به ایران و اولین شاعران رمانتیک فارسی زبان به اختصار بیان شده است. در فصل سوم زندگی، آثار و رمانتیسم خاص نیما مطرح می شود. فصل چهارم و پنجم تحلیل اشعار نیما براساس مبانی تئوریک رمانتیسم، تحت عناوین رمانتیسم فردی و اجتماعی می باشد. در پایان، حاصل مباحث مطرح شده در بخش های پیشین، در قسمت نتیجه گیری عنوان می شود.